آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[خدامراد سلیمیان]]'''، در کتاب ''«[[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]»'' در اینباره گفته است: | ||
:::::*«'''[[محبت]] و [[دوستی]] امام''': یکی از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]]، [[محبت]] و [[دوستی]] [[امام]] است و حتی از برجستهترین آثار [[معرفت]] او، [[محبت]] به آن وجود [[مقدس]] است. این [[شناخت]] به هر [[میزان]] بیشتر باشد، [[محبت]] آنان فزونتر میشود و هرقدر [[محبت]] بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن [[انوار]] [[مقدس]] است. این هم سنخی نیز هرقدر افزایش یابد، نشان از [[تقرب]] به [[ذات اقدس الهی]] است و این والاترین کمال است. از آنجایی که خود [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به [[مقام والای امام]] و [[امامت]] شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک [[امام]] پیش میآید، در نهایت بزرگداشت از او یاد میکنند. | :::::*«'''[[محبت]] و [[دوستی]] امام''': یکی از [[وظایف]] مهم [[شیعیان]]، [[محبت]] و [[دوستی]] [[امام]] است و حتی از برجستهترین آثار [[معرفت]] او، [[محبت]] به آن وجود [[مقدس]] است. این [[شناخت]] به هر [[میزان]] بیشتر باشد، [[محبت]] آنان فزونتر میشود و هرقدر [[محبت]] بیشتر شد، نشان از وجود سنخیت با آن [[انوار]] [[مقدس]] است. این هم سنخی نیز هرقدر افزایش یابد، نشان از [[تقرب]] به [[ذات اقدس الهی]] است و این والاترین کمال است. از آنجایی که خود [[پیشوایان معصوم]] {{عم}} به [[مقام والای امام]] و [[امامت]] شناختی کامل دارند؛ وقتی سخن از یک [[امام]] پیش میآید، در نهایت بزرگداشت از او یاد میکنند. | ||
::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} آنگاه که سخن از [[آخرین وصی]] خود به میان میآورد، در نهایت [[احترام]] از زیباترین واژگان [[محبت]] بهره برده، میفرماید: {{عربی|"بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ..."}}<ref>علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.</ref>؛ "پدر و مادرم فدایش باد که او همنام من و شبیه من و شبیه [[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد...". | ::::::[[رسول اکرم]] {{صل}} آنگاه که سخن از [[آخرین وصی]] خود به میان میآورد، در نهایت [[احترام]] از زیباترین واژگان [[محبت]] بهره برده، میفرماید: {{عربی|"بِأَبِي وَ أُمِّي! سَمِيّ جَدِّي وَ شَبِيهِي وَ شَبِيهُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ عَلَيهِ جُيوبُ النُّورِ..."}}<ref>علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدایش [[باد]] که او همنام من و شبیه من و [[شبیه ]][[موسی بن عمران]] است که بر او نورهایی احاطه دارد...". | ||
::::::[[امام]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} نیز میفرماید: "{{عربی|فانظروا اهل بیت نبیکم فان لبدوا فالبدوا وان استنصروکم فانصروهم فلیفرجن الله بغتة برجل منا اهل البیت . بابی ابن خیرة الاماء]]"}}<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.</ref>؛ "شما همواره به [[اهل بیت]] پیامبرتان نگاه کنید؛ اگر آنان ساکت شدند و در خانه نشستند، شما نیز [[سکوت]] کرده، به [[زمین]] بچسبید و اگر از شما [[یاری]] طلبیدند، به [[یاری]] آنان بشتابید. [[خدای متعال]] به دست مردی از ما [[اهل بیت]]، ناگهان [[فرج]] [[عنایت]] خواهد کرد. پدرم فدای او باد که [[فرزند]] [[بهترین]] کنیزان است". | ::::::[[امام]] [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} نیز میفرماید: "{{عربی|فانظروا اهل بیت نبیکم فان لبدوا فالبدوا وان استنصروکم فانصروهم فلیفرجن الله بغتة برجل منا اهل البیت . بابی ابن خیرة الاماء]]"}}<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.</ref>؛ "شما همواره به [[اهل بیت]] پیامبرتان نگاه کنید؛ اگر آنان ساکت شدند و در خانه نشستند، شما نیز [[سکوت]] کرده، به [[زمین]] بچسبید و اگر از شما [[یاری]] طلبیدند، به [[یاری]] آنان بشتابید. [[خدای متعال]] به دست مردی از ما [[اهل بیت]]، ناگهان [[فرج]] [[عنایت]] خواهد کرد. پدرم فدای او [[باد]] که [[فرزند]] [[بهترین]] کنیزان است". | ||
::::::[[حضرت]] [[حسین بن علی]] {{عم}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]] {{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت [[اشتیاق]] به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود (و أومأ بیده إلی صدره شوقا إلی رؤیته)<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.</ref>. | ::::::[[حضرت]] [[حسین بن علی]] {{عم}} [[نقل]] کرده است: مردی نزد پدرم آمد و از اوصاف [[مهدی]] {{ع}} پرسید. ایشان وقتی صفات او را ذکر کرد، با حالتی سرشار از [[عشق]] و شیدایی، به سینه خود اشاره کرده، آهی کشید و از شدت [[اشتیاق]] به ایشان، به سینه خود اشاره فرمود (و أومأ بیده إلی صدره شوقا إلی رؤیته)<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.</ref>. | ||
::::::[[ابو حمزه ثمالی]] میگوید: "روزی نزد [[امام باقر]] {{ع}} بودم که فرمود: "ای ابا حمزه! یکی از امور یقینی- که [[خداوند]] آن را حتمی ساخته است- [[قیام قائم]] ما [[اهل بیت]] است و اگر کسی در آنچه که میگویم | ::::::[[ابو حمزه ثمالی]] میگوید: "روزی نزد [[امام باقر]] {{ع}} بودم که فرمود: "ای ابا [[حمزه]]! یکی از امور یقینی- که [[خداوند]] آن را حتمی ساخته است- [[قیام قائم]] ما [[اهل بیت]] است و اگر کسی در آنچه که میگویم تردید کند، [[خداوند]] را در حالی [[ملاقات]] خواهد کرد که به او [[کافر]] شده و [[انکار]] کننده او است. سپس فرمود: [[پدر]] و مادرم فدای او که همنام من و همکنیه من است و هفتمین فرد پس از من میباشد"<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۸۶.</ref>. | ||
::::::خلاد بن صفار میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا [[قائم]] به [[دنیا]] آمده است؟ [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.</ref>؛ "خیر! اگر او را [[درک]] کردم، در ایام زندگانیام خدمتگزار او خواهم بود". | ::::::خلاد بن صفار میگوید: از [[امام صادق]] {{ع}} سؤال شد: آیا [[قائم]] به [[دنیا]] آمده است؟ [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"لاَ وَ لَوْ أَدْرَكْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَيَّامَ حَيَاتِي"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.</ref>؛ "خیر! اگر او را [[درک]] کردم، در ایام زندگانیام خدمتگزار او خواهم بود". | ||
::::::آن [[حضرت]] در روایتی دیگر فرموده است: {{عربی|"... اَما اِنِّی لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسی لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref>؛ "به درستی اگر من آن روز را [[درک]] میکردم، جانم را برای [[صاحب]] این امر نگه میداشتم". | ::::::آن [[حضرت]] در روایتی دیگر فرموده است: {{عربی|"... اَما اِنِّی لَوْ اَدْرَکْتُ ذلِکَ لاَءَسْتَبْقَیْتُ نَفْسی لِصاحِبِ هذَا الاْءَمْرِ"}}<ref>نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.</ref>؛ "به درستی اگر من آن روز را [[درک]] میکردم، جانم را برای [[صاحب]] این امر نگه میداشتم". | ||
::::::[[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{عم}} فرمود: "بأبی و أمی! سمی جدی و شبیهی و شبیه [[موسی]] بن [[عمران]] علیه جیوب النور تتوقد بشعاع [[ضیاء]] القدس..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.</ref>؛ "پدر و مادرم فدای تو که همنام جدم و شبیه من و شبیه [[موسی]] بن عمرانی...". | ::::::[[امام]] [[علی بن موسی الرضا]] {{عم}} فرمود: "بأبی و أمی! سمی جدی و شبیهی و [[شبیه ]][[موسی]] بن [[عمران]] علیه جیوب النور تتوقد بشعاع [[ضیاء]] القدس..."<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.</ref>؛ "[[پدر]] و مادرم فدای تو که همنام جدم و شبیه من و [[شبیه ]][[موسی]] بن عمرانی...". | ||
:::::*'''[[نجات]] از [[مرگ]] جاهلی''': در [[روایات]] فراوانی وارد شده است: "هرکس از [[دنیا]] برود و [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است". این [[روایت]] در مورد [[شناخت]] و [[معرفت]] تمامی [[ائمه]] {{عم}} [[صادق]] است؛ ولی در خصوص [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز روایاتی وارد شده است. | :::::*'''[[نجات]] از [[مرگ]] جاهلی''': در [[روایات]] فراوانی وارد شده است: "هرکس از [[دنیا]] برود و [[امام زمان]] خود را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] از [[دنیا]] رفته است". این [[روایت]] در مورد [[شناخت]] و [[معرفت]] تمامی [[ائمه]] {{عم}} [[صادق]] است؛ ولی در خصوص [[حضرت مهدی]] {{ع}} نیز روایاتی وارد شده است. | ||
::::::معاویة بن وهب گوید: "شنیدم از [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[من مات]] لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة"<ref>الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "هرکس بمیرد در حالیکه [[امام]] خودش را نمیشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است". | ::::::معاویة بن وهب گوید: "شنیدم از [[امام صادق]] {{ع}} میفرماید که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: "[[من مات]] لا یعرف امامه مات میتة جاهلیة"<ref>الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.</ref>؛ "هرکس بمیرد در حالیکه [[امام]] خودش را نمیشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است". | ||
::::::[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که میگفت: من در حضور [[ابو محمد]] [[حسن بن علی]] {{عم}} بودم. از آن [[حضرت]] درباره این خبر- که [[زمین]] تا [[روز قیامت]] از [[حجت خداوند]] بر خلقش خالی نیست و هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است- پرسیده شد؛ فرمود: {{عربی|"إنّ هذا حقّ كما أنّ النهار حق"}}؛ "به [[راستی]] این درست است؛ چنانکه روز درست است". به او عرض شد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[حجت]] و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: "ابنی [[محمد]] و هو الامام و [[الحجة]] بعدی [[من مات]] و لم یعرفه مات میتة جاهلیة أما إن له غیبة یحار فیها الجاهلون و یهلک فیها المبطلون و یکذب فیها الوقاتون ثم یخرج فکأنی أنظر إلی الاعلام البیض تخفق فوق رأسه بنجف الکوفة"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.</ref>؛ "پسرم [[محمد]]؛ او [[امام]] و [[حجت]] بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است. [[آگاه]] باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان میشوند و [[اهل باطل]] در آن هلاک میگردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، [[دروغ]] میگویند. سپس [[خروج]] میکند و گویا به پرچمهای سپیدی مینگرم که بر بالای سر او در [[نجف]] [[کوفه]] در اهتزاز است". | ::::::[[محمد بن عثمان عمری]] گوید: از پدرم شنیدم که میگفت: من در حضور [[ابو محمد]] [[حسن بن علی]] {{عم}} بودم. از آن [[حضرت]] درباره این خبر- که [[زمین]] تا [[روز قیامت]] از [[حجت خداوند]] بر خلقش خالی نیست و هرکس بمیرد و [[امام]] زمانش را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است- پرسیده شد؛ فرمود: {{عربی|"إنّ هذا حقّ كما أنّ النهار حق"}}؛ "به [[راستی]] این درست است؛ چنانکه روز درست است". به او عرض شد: ای [[فرزند]] [[رسول خدا]]! [[حجت]] و [[امام]] بعد از شما کیست؟ فرمود: "ابنی [[محمد]] و هو الامام و [[الحجة]] بعدی [[من مات]] و لم یعرفه مات میتة جاهلیة أما إن له غیبة یحار فیها الجاهلون و یهلک فیها المبطلون و یکذب فیها الوقاتون ثم یخرج فکأنی أنظر إلی الاعلام البیض تخفق فوق رأسه بنجف الکوفة"<ref>[[شیخ صدوق]]، [[کمال الدین و تمام النعمة (کتاب)|کمال الدین و تمام النعمة]]، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.</ref>؛ "پسرم [[محمد]]؛ او [[امام]] و [[حجت]] بعد از من است. هرکس بمیرد و او را نشناسد، به [[مرگ جاهلی]] مرده است. [[آگاه]] باشید برای او غیبتی است که نادانان در آن سرگردان میشوند و [[اهل باطل]] در آن هلاک میگردند و کسانی که برای آن، وقت معین کنند، [[دروغ]] میگویند. سپس [[خروج]] میکند و گویا به پرچمهای سپیدی مینگرم که بر بالای سر او در [[نجف]] [[کوفه]] در اهتزاز است". | ||
::::::[[مرگ جاهلی]]؛ یعنی، مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] او {{صل}}. کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از [[گمراهی]] زمان جاهلیت- که [[خدا]] و [[پیغمبر]] {{صل}} را نمیشناختند- خارج نشده است. بنابراین، اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]] او، به [[معرفت امام]] زمان {{ع}} منتهی نشود، فایدهای برای [[انسان]] نخواهد داشت و او را دیندار نمیکند. | ::::::[[مرگ جاهلی]]؛ یعنی، مردن بدون [[شناخت]] [[خدا]] و [[رسول]] او {{صل}}. کسی که [[امام زمان]] خود را نشناسد، در واقع از [[گمراهی]] زمان [[جاهلیت]]- که [[خدا]] و [[پیغمبر]] {{صل}} را نمیشناختند- خارج نشده است. بنابراین، اگر [[معرفت خدا]] و [[رسول]] او، به [[معرفت امام]] زمان {{ع}} منتهی نشود، فایدهای برای [[انسان]] نخواهد داشت و او را [[دیندار]] نمیکند. | ||
::::::شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و نسبت به همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"جَاهِلِیَّةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.</ref>؛ "منظور، [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است". | ::::::شخصی از [[امام صادق]] {{ع}} پرسید: منظور از [[جاهلیت]]، [[جهل]] مطلق و نسبت به همه چیز است یا فقط نشناختن [[امام]] است؟ آن [[حضرت]] فرمود: {{عربی|"جَاهِلِیَّةَ كُفْرٍ وَ نِفَاقٍ وَ ضَلَالٍ"}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.</ref>؛ "منظور، [[جاهلیت]] [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است". | ||
::::::پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است. البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت "ضلال" نامیده میشود و مرادف با "[[استضعاف]]" است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی بههرحال از [[هدایت الهی]] و [[دینداری]] محروم گشته است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]] مربوط به شخصی است که برایش معرفی الهی صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز میدارد که [[کفر]] نامیده میشود و یا آن را مخفی میدارد که "[[نفاق]]" است. در هر سه صورت، شخص از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]]، دور افتاده و [[عاقبت]] به خیر نیست. | ::::::پس نتیجه عدم [[شناخت امام زمان]] {{ع}}، [[کفر]] و [[نفاق]] و [[گمراهی]] است. البته ممکن است نشناختن، در اثر عدم معرفی [[امام زمان]] {{ع}} از سوی [[خدا]] باشد (بدون کوتاهی خود شخص). این حالت "ضلال" نامیده میشود و مرادف با "[[استضعاف]]" است. در این حالت، شخص مقصر نیست؛ ولی بههرحال از [[هدایت الهی]] و [[دینداری]] [[محروم]] گشته است. حالت [[کفر]] و [[نفاق]] مربوط به شخصی است که برایش معرفی [[الهی]] صورت گرفته؛ ولی او در پذیرفتن آن کوتاهی کرده است. این دو حالت دارد: یا [[انکار]] و عدم [[تسلیم]] خود را به صراحت ابراز میدارد که [[کفر]] نامیده میشود و یا آن را مخفی میدارد که "[[نفاق]]" است. در هر سه صورت، شخص از مسیر [[عبودیت]] [[خداوند]]، دور افتاده و [[عاقبت]] به خیر نیست. | ||
::::::پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، نه از باب [[تعبد]]؛ بلکه به [[حکم]] [[عقل انسان]] است. چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد؛ مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است. جز از این راه، نمیتواند از [[رضا]] و [[خشم]] الهی [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنانکه عاقل در [[امور مادی]] و دنیوی خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه میکند، در امور معنوی و غیرمادی نیز [[عقل]] همین گونه [[حکم]] میکند<ref>سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر {{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۲-۱۲۵.</ref>. | ::::::پس [[شناخت]] و [[پیروی]] از [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] {{عم}}، نه از [[باب ]][[تعبد]]؛ بلکه به [[حکم]] [[عقل انسان]] است. چرا که [[انسان]] [[خداشناس]] راهی به سوی [[خدا]] ندارد؛ مگر از طریقی که خود [[خداوند]] قرار داده است. جز از این راه، نمیتواند از [[رضا]] و [[خشم]] [[الهی]] [[آگاه]] شود. مراجعه [[مردم]] به [[ائمه اطهار]] {{عم}}، از باب مراجعه [[نادان]] به [[دانا]] است. این یک [[حکم عقلی]] است؛ همچنانکه [[عاقل]] در [[امور مادی]] و [[دنیوی]] خود، به [[دانا]] و متخصص آن مراجعه میکند، در امور [[معنوی]] و غیرمادی نیز [[عقل]] همین گونه [[حکم]] میکند<ref>سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر {{ع}}، ص ۱۱۱.</ref>»<ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[درسنامه مهدویت ج۱ (کتاب)|درسنامه مهدویت]]، ص ۱۲۲-۱۲۵.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۳۹
آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / امامت و ولایت امام مهدی / امامت امام مهدی / دلایل اثبات امامت امام مهدی |
مدخل اصلی | آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی |
آثار شناخت و اعتقاد به امام مهدی چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوینسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در اینباره گفته است:
- «پس از بیان احتیاج انسان به حجت خدا و اصل ضرورت شناخت حضرت ولی عصر (ع) اینک میپردازیم به برخی از آثار و فواید و ثمراتی که بر معرفت آن حضرت مترتّب است، که ذیلاً به نحو اختصار فقط به چهار نمونه اشاره میگردد:
- جلوگیری از انحرافات و گمراهیها: تاریخ شهادت میدهد انسانهایی که امام خود را شناختند و دست در دست او قرار دادند و سرسپرده اوامر و نواهی ایشان شدند به خیر و سعادت نایل گشته و کسانی که از امام نور فاصله گرفتند، گرفتار امام نار شدند[۱]. امام موسی بن جعفر (ع) میفرمایند: امام حجت بندگان است هرکه او را رها کند، گمراه میشود و هرکه همراه او باشد نجات مییابد و رستگار میگردد[۲]. و در روایتی دیگر است که زراره از امام صادق (ع) پرسید اگر در دوران غیبت ولی و حجّت خدا قرار گرفتم چه کنم؟ حضرت او را توصیه میفرمایند همواره این دعا را قرائت کن: «"اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَكَ لَمْ أَعْرِفْ رَسُولَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي رَسُولَكَ، فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي رَسُولَكَ، لَمْ أَعْرِفْ حُجَّتَكَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي حُجَّتَكَ فَإِنَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي حُجَّتَكَ ضَلِلْتُ عَنْ دِينِي"»؛ خدایا! خودت را به من بشناسان، که اگر خودت را به من نشناسانی، رسولت را نخواهم شناخت، خدایا! رسولت را به من بشناسان وگرنه حجّتت را نخواهم شناخت، خدایا! حجّتت را به من بشناسان وگرنه از دین خود گمراه خواهم شد[۳].
- جلوگیری از بطلان عمل: ثمره دیگری که بر شناخت امام عصر (ع) میتواند مترتّب باشد این است که عمل انسان از بین نمیرود. پر واضح است که قبولی اعمال در گرو پذیرفتن ولایت و منصب امامان معصوم است. امام باقر (ع) به زراره فرمود: اسلام بر پنج چیز بنا نهاده شده است: نماز، زکات، حج، روزه، ولایت. زراره میگوید: عرض کردم کدام یک از آنها برتر است؟ امام فرمود: ولایت، زیرا کلید حاکم و راهنمای آنها است اگر مردی شب تا صبح به نماز و روز خود را به روزه سپری کند و تمام ثروت خود را صدقه دهد و همه ساله به حج برود امّا ولی خدا را نشناخته باشد تا از او پیروی نماید؛ و تمام کارهایش به راهنمایی او نباشد، هرگز نزد خداوند اجر و ثوابی ندارد و از اهل ایمان نخواهد بود[۴].
- رسیدن به حیات معنوی: وقتی انسان به وجود امام خویش عارف شد به ماء معین دست پیدا کرده است و ثمره وصول به این عرفان رسیدن به حیات معنوی است، همانگونه که رسول اکرم (ص) میفرمایند: ای مردم هرکس بخواهد در زندگی همانند من باشد و همانند من از دنیا برود ولایت علی (ع) را بپذیرد و از امامان پس از او پیروی نماید[۵]. نهایت آرزوی هرکسی این است که مانند پیامبر (ص) زندگی کند و مانند پیامبر (ص) از دنیا برود، و به این آرزو وقتی میتوان رسید که طبق فرمایش نبی مکرّم اسلام (ص) عارف به ولایت ائمه معصومین (ع) شد.
- رهایی از مرگ جاهلیت: در روایات فراوانی که مورد پذیرش شیعه و اهل سنت است تصریح شده، که هرکس امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلیت از دنیا میرود. که ذیلاً به دو نمونه اشاره میگردد:
- امام باقر (ع) فرمود: هرکس بمیرد و امامی نداشته باشد مرگ او مرگ جاهلیت است و هیچ کسی در این جهت معذور نیست تا امام خود را بشناسد[۶]. و منظور از مرگ جاهلیت این است که مانند افرادی که پیش از اسلام، در حال شرک و کفر مردند، از دنیا خواهد رفت.
- در همین راستا پیامبر (ص) میفرمایند: «"مَنْ أَنْكَرَ الْقَائِمَ مِنْ وُلْدِي فِي زَمَانِ غَيْبَتِهِ فَمَاتَ فَقَدْ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً"»[۷]؛ هرکسی منکر قائم از فرزندانم شود در زمان غیبتش و در همان حال بمیرد، قطعاً به مرگ جاهلیت مرده است.
- خداوندا! توفیق شناخت یوسف زهرا (س) را به همه ما عنایت بفرما.»[۸].
پاسخها و دیدگاههای متفرقه
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین محدثی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین عارفی؛ |
---|
|
۵. آقای تونهای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
|
۶. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛ |
---|
|
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ موسوى نسب، جعفر، دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (ع)، ۲ جلد، فرهنگ منهاج - تهران (ایران)، چاپ: ۳، ۱۳۸۶ ه.ش.
- ↑ معجم احادیث امام مهدى، ج ۴، ص ۱۴۸.
- ↑ مصباح الزّائر، ص ۳۱۲؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۴۲.
- ↑ کلینى قدّس سرّه، اصول کافى، ج ۲، ص ۳۰۱.
- ↑ مناقب آل أبى طالب، ج ۱، ص ۳۰۱.
- ↑ محاسن برقعى، ص ۱۵۵؛ الثقات ابن حبّان، ج ۷، ص ۴۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۱۲.
- ↑ دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۶۲-۶۵.
- ↑ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص ۱۵۶.
- ↑ علامه مجلسی، بحار الانوار، ج ۳۴، ص ۱۱۸ و ج ۴۱، ص ۳۵۳ و ج ۵۱، ص ۱۲۱.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۱۲، ح ۱.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۸۶.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۴۵، ح ۲۳.
- ↑ نعمانی، الغیبة، ص ۲۷۳، ح ۵۰.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۳۷، باب ۳۵، ح ۳.
- ↑ الغیبة، ص ۱۲۹؛ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۸۱، ح ۸.
- ↑ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ۱، ص ۳۷۷.
- ↑ سید محمد بنی هاشمی، معرفت امام عصر (ع)، ص ۱۱۱.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، درسنامه مهدویت، ص ۱۲۲-۱۲۵.
- ↑ امام رضا(ع) درباره آیه وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ فرمود: "َ نَحْنُ الْعَلَامَاتُ وَ النَّجْمُ رَسُولُ اللَّهِ(ص)"؛ (الکافی، ج۱، ص۲۰۷).
- ↑ ر.ک: ادب فنای مقربان، ج۷، ص۲۵۸-۲۵۷.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۲۳.
- ↑ کسی که قائل به امامت ائمه(ع) بوده و از ایشان اطاعت کند و پیروی از دیگران را جایز نشمارد؛ الکافی، ج ۱، ص ۴۱۴؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۴۷.
- ↑ "قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّبِعُوا هُدَى اللَّهِ تَهْتَدُوا وَ تَرْشُدُوا وَ هُوَ هُدَايَ هُدَى هَذَا عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَاهُ فِي حَيَاتِي وَ بَعْدَ مَوْتِي فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَايَ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَقَدِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَ هُدَى اللَّهِ فَلَا يَضِلُّ وَ لَا يَشْقَى"؛ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۵؛ بحار الانوار، ج۲۴، ص۱۴۹.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص۲۸۳.
- ↑ سوره طه، آیه ۱۳۵.
- ↑ تأویل الآیات الظاهره، ص۳۱۷؛ بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰. جناب جابر از آن حضرت، درباره این آیه پرسید و ایشان فرمود: "عَلِيٌّ صَاحِبُ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ وَ مَنِ اهْتَدى أَيْ إِلَى وَلَايَتِنَا أَهْلَ الْبَيْت"؛ (بحار الانوار، ج ۲۴، ص۱۵۰).
- ↑ "يَا عَمَّارُ إِذَا رَأَيْتَ عَلِيّاً سَلَكَ وَادِياً وَ سَلَكَ النَّاسُ وَادِياً غَيْرَهُ فَاسْلُكْ مَعَ عَلِيٍّ وَ دَعِ النَّاسَ فَإِنَّهُ لَنْ يَدُلَّكَ عَلَى رَدًى وَ لَنْ يُخْرِجَكَ مِنْ هُدًى"؛ کشف الغمه، ج ۱، ص۱۴۳.
- ↑ "مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاه"؛ من لایحضره الفقیه، ج ۲، ص ۶۱۳.
- ↑ "فَإِنْ أَطَعْتُمُونِي فَإِنِّي حَامِلُكُمْ إِنْ شَاءَ اللَّهُ عَلَى سَبِيلِ الْجَنَّةِ "؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۵۶، ص۲۱۸.
- ↑ سوره اعراف، آیه ۴۳.
- ↑ " إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ دُعِيَ بِالنَّبِيِ (ص) وَ بِأَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ (ع) فَيُنْصَبُونَ لِلنَّاسِ فَإِذَا رَأَتْهُمْ شِيعَتُهُمْ قَالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ يَعْنِي هَدَانَا اللَّهُ فِي وَلَايَةِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِهِ "؛ الکافی، ج۱، ص۴۱۸.
- ↑ صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص ۵۹ - ۶۲.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
- ↑ اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۰
- ↑ اهل البیت فی الکتاب و السنّه، ص ۸۳
- ↑ اصول کافی، ج ۱ ص ۱۸۷
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۹۶.
- ↑ عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۸۵.
- ↑ عارفی، اسحاق، امامتپژوهی، ص۹۴ - ۹۸.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۱۸۰.
- ↑ اصول کافی، ج ۲، ص ۳۷۷.
- ↑ غیبة نعمانی، ص ۶۲.
- ↑ مکیال المکارم، ج ۱، ص ۳۷.
- ↑ البرهان، ج ۲، ص ۳۴.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۱۶۳.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۳۷.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۶۷۴.
- ↑ " لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ وَ يَسْتَهْزِئُ بِذِكْرِهِ الْجَاحِدُونَ وَ يَكْذِبُ فِيهِ الْوَقَّاتُونَ وَ يَهْلِكُ فِيهِ الْمُسْتَعْجِلُونَ وَ يَنْجُو فِيهِ الْمُسْلِمُونَ "؛ کمال الدین، ص۳۷۸.
- ↑ آفتاب مهر، ج۲، ص ۸۶ - ۸۸.