گستره علم معصوم: تفاوت میان نسخهها
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-=='''منبعشناسی جامع علم معصوم'''== {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|3}} +==منبعشناسی جامع علم معصوم== {{منبعشناسی جامع}})) |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}} {{ستون-شروع|2}} +== پرسشهای وابسته == {{پرسشهای وابسته}})) |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
{{پرسشهای وابسته}} | {{پرسشهای وابسته}} | ||
*[[علم محدود یا مشروط معصوم چیست؟ (پرسش)]] | *[[علم محدود یا مشروط معصوم چیست؟ (پرسش)]] | ||
*[[آیا علم معصوم تام و بیکران است یا محدود؟ (پرسش)]] | *[[آیا علم معصوم تام و بیکران است یا محدود؟ (پرسش)]] |
نسخهٔ ۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۳۳
در زمینه گستره علم معصوم اختلاف است که آیا علم ایشان تام است یا محدود؟ همچنین در معنای تام و محدود سه نظریه وجود دارد: تام به معنای فعلی در مقابل شأنی؛ تام به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی و تام به معنای احاطه بر تمام علومی که غیر خداوند میتواند به آن احاطه پیدا کند. علم محدود در هر یک از معانی علم تام، معنای خاص همان را خواهد داشت. هر دو گروه برای خود قائلین و ادلهای دارند ریشۀ اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است؛ لذا اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است.
معناشناسی علم محدود و علم تام
در زمینه معنای علم محدود و علم تام معصوم میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
- تام به معنای فعلی در مقابل شأنی؛ یعنی معصوم از همه چیز آگاه است و چیزی نیست که اکنون در علم او نگنجد؛ لذا هیچ علمی نیست که منتظر تحصیلش باشد و به عبارتی بالفعل همه چیز را میداند، به استثنای علومی که احاطۀ بر آنها برای غیر خداوند ناممکن است.
- تام به معنای علم تفصیلی در برابر علم اجمالی و کلی؛ تام بودن علم معصوم یعنی او همۀ علوم ممکن برای غیر خداوند را با تمامی تفصیلات و جزئیات میداند و علمی که مجمل باشد ندارد.
- تام بودن به معنای این است، تمام علومی که غیر خداوند میتواند به آن احاطه پیدا کند «علم ما کان وما یکون وما هو کائن» را میداند، با قطع نظر از اینکه بالفعل باشد یا بالقوه «لو شاؤوا علموا»، بالتفصیل باشد یا بالاجمال.
علم محدود در هر یک از معانی علم تام، معنای خاص همان را خواهد داشت.
تام یا محدود بودن علم معصوم
در میان علمای شیعه دربارۀ قلمرو علم معصوم دو دیدگاه اساسی وجود دارد:
تام بودن علم معصوم
تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. بنابراین دیدگاه، امام به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان و در تمام زمانها در محدودۀ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است امّا تسلیم مقدرات و اوامر الهی است و اگر در جایی به علم باطنی خود عمل نمیکردند به دلیل آن بود که مامور بودند مانند بشر عادی زندگی کنند. دانشهایی که لازمۀ مقام خداوند بوده و جز او کسی به آنها آگاه نیست از فرض این بحث خارج است[۱].
دلایل تام بودن علم معصوم
برخی از دلایلی که برای تام بودن علوم معصومین(ع) بیان شده است عبارتاند از:
- انبیاء و امامان(ع) از هرگونه گناه صغیره و کبیره و از هرگونه خطا و سهو و نسیان، به دور هستند و چنین عصمتی از آغاز زندگی تا پایان زندگی آنها برقرار است، لازمۀ چنین عصمتی علم غیب وسیع است[۲].
- روایاتی که امام را عالم به «علم ما کان و ما یکون و ما هو کائن» میداند.
محدود بودن علم معصوم
انبیا و امامان با تعلیم خداوند از علم و علم غیب آگاهاند، ولی این آگاهی و ارتباط به این معنا نیست که بالذات به آن عالَم احاطه داشته باشند؛ زیرا آنان نیز از حیث وجود و علم محدودیت دارند و در کسب علم محتاج به خداوند متعالاند. صاحبان این دیدگاه[۳] معتقدند تام بودن علوم ائمه(ع) موجه نیست و ضرورتی ندارد امام به همۀ امور جهان به طور جزئی و تفصیلی آگاه باشد. حتی ایشان قائلند[۴] ممکن است پیامبر یا امام سهو و نسیان هم داشته باشد؛ البته در آنچه که از جانب خداوند برای مردم بیان میکنند، نباید سهو داشته باشند، اما در غیر آن جایز است که فراموش یا سهو کنند[۵].
دلایل محدود بودن علم معصوم
عمده دلیلی که قائلین به محدودیت علم معصوم ارائه کردهاند، آیاتی از قرآن کریم و روایاتی از امامان(ع) است که به برخی از آنها اشاره میشود:
- آیات و روایات دال بر اختصاص بعض علوم به خداوند: بر اساس برخی از آیات و روایات، خداوند بعضی از علوم غیبی را برای خود برگزیده و احدی از مخلوقات اعم از ملائکه مقرب و پیامبران از آن اطلاع ندارد. در سورۀ لقمان چنین آمده است: ﴿إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ يُنزَّلُ الْغَيْثَ وَ يَعْلَمُ مَا فىِ الْأَرْحَامِ وَ مَا تَدْرِى نَفْسٌ مَّا ذَا تَكْسِبُ غَدًا وَ مَا تَدْرِى نَفْسُ بِأَىِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرُ﴾[۶]، بر طبق این آیه علمِ پنج چیز اختصاص به خداوند داشته و احدی از مخلوقات الهی اطلاعی از آنها ندارند. روایات ذیل آیه هم همین مطلب را اثبات میکنند: امام صادق(ع) فرمودند: "پدرم به من فرمود: آیا تو را از پنج چیز خبر ندهم که خداوند هیچ یک از بندگانش را از آن آگاه نکرده است؟ گفتم بلی؛ فرمود: همانا علم به روز قیامت نزد خداست و اوست که باران را میفرستد و از آنچه در رحمهای زنان است آگاه است و کسی نمیداند فردا چه به دست میآورد و کسی نمیداند در چه سرزمینی خواهد مرد، همانا خداوند دانای آگاه است"[۷].
- بر اساس برخی از روایات، خداوند بعضی از علوم را از همۀ آفریدههایش مخفی کرده است مانند: امام صادق(ع) فرمودند: "همانا برای خدای تبارک و تعالی دو علم است: یکی علمی است که فرشتهها و پیغمبران و رسولان را بر آن آگاه نموده و ما همه آن را میدانیم و دومی علمی است که ویژۀ خود ساخته و چون نسبت بدا برای وی رخ دهد، ما را آگاه سازد و بر امامان(ع) پیش از ما هم عرضه شود"[۸].[۹]
- بیشترین دلیلی که این گروه به آن استدلال کردهاند روایات افزایش پذیری علم معصوم است، بدین صورت که از روایات متعددی استفاده میشود، علم پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) به منبعی اتصال دارد که پیوسته در حال ازدیاد است. بنابراین علوم آنان را میتوان افزایشپذیر دانست. اگر علوم آنان تام و بینقص میبود، فراگیری دانش به شیوههای مختلف مثل الهام، شهود و... معنایی نداشت و تکرار علوم پیشین میبود؛ در حالی که این موارد شیوههای انتقال علوم الهی به آنان است. این افزایش پذیری به اندازهای مهم است که امامان(ع) به اصحابشان فرمودهاند اگر این افزایش نباشد علم ایشان پایان مییابد[۱۰].[۱۱]
- تفاضل بین امامان(ع): در روایاتی از تفاضل علمی بین امامان(ع) خبر داده شده است؛ چنین روایاتی، این مطلب را اثبات میکنند که علوم ایشان تام و کامل نبوده است. امام صادق(ع) فرمودند: "همه ما در اطاعت و امر [[[امامت]]] یک حکم داریم و بعضی از ما از برخی دیگر داناترند"[۱۲]. اینگونه روایات ـ که بیانگر برتری علمی برخی از ائمه بر برخی دیگرند ـ کامل بودن علوم ایشان را نفی میکنند؛ زیرا در فرض کامل بودن علوم آنان، تمایز علمی در کار نخواهد بود.
- روایاتی که از عدم علم امامان(ع) حکایت میکنند و این نشان دهندۀ محدودیت علم ایشان است، مانند اینکه در روایتی ابوبصیر از امام صادق(ع) سؤال کرد: میگویند شما تعداد قطرههای باران، شمار ستارگان، تعداد برگهای درختان، وزن آب دریا و شمار [ذرات] خاک را میدانید!" امام دستان خود را به آسمان بلند کرد و فرمود: "منزه است خداوند! منزه است خداوند! نه؛ به خدا قسم! اینها را جز خداوند نمیداند"[۱۳].[۱۴]
جمعبندی میان ادله تام یا محدود بودن علم معصوم
ریشۀ اختلاف، ظهور متفاوت برخی روایاتی است که در این موضوع نقل شده است؛ لذا اثبات یا نفی تام بودن علوم آنان، بیش از همه به تحلیل و جمعبندی روایات این موضوع وابسته است. در جمعبندی میان روایات تام بودن علم امام و روایات افزایش پذیری علم ایشان چندین پاسخ داده شده است مانند:
- روایاتی که از تمامیت علوم امامان خبر میدهند به علوم اجمالی نطر دارند، منتها تفصیل اینها در طول زندگی امام به روشهای مختلفی مانند الهام، تحدیث و... به دست میآید.
- روایاتی که میگویند علم امام تام است، بحث از فعلی بودن علم امام دارند و روایاتی که علم امام را افزایشپذیر میدانند نگاهشان به شأنی بودن علم امام است و اینکه هرگاه اراده کند از علم غیب آگاه میشود.
- و یا اینکه بخشی از علوم ایشان تام و کامل و بخشی دیگر افزایش پذیر است. بخش افزایش پذیر مربوط به علوم حادث و علوم کمالی امامان مربوط میشود و علم تام به موضوعات دینی.
- منظور از علم تام امام علم، نسبت به مخلوقات است و منظور از افزایش علم در شبهای جمعه یا قدر یا در طول سال، مربوط به علم ایشان به خداوند است؛ زیرا ذات خداوند نامحدود است و معرفت به او پایان ندارد.
- برخی گفتهاند، افزایش علم امام دو معنا دارد:
- نوعی از علومی که دائماً به امام(ع) افزوده میشود، همان سیر نفس امام در عالم کلیات و تجلی اسماء کلیه الهیه است. طبق روایات در شبهای جمعه امامان(ع) به عرش الهی میروند و بازمیگردند و بر قلوبشان علومی خاص افاضه میشود؛ شاید این علوم از این دست باشد.
- نوع دیگر از علومی که افزوده میشود، علم به حقائق مادی و خصوصیات عالم طبع است که به تناسب شرائط زمان و مکان از باطن امام بر ظاهر تنزل میکند، و امام بدان تفصیلاً و در عالم ظاهر آگاه میشوند. این علوم در قالب انواع گوناگونی از مکاشفات سمعی و بصری و غیرحسی برای ائمه تحقق پیدا میکند[۱۵].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منبعشناسی جامع علم معصوم
منابع
- هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
- هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
- لاری، سید عبدالحسین؛ المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة
- لاری، سید عبدالحسین؛ آگاهیهای آسمانی
- بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه
- جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی
- موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی
- موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی
- لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم
- کرمزاده، علی، بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید
- خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم
- غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید
- غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی
- رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام
- مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل
پانویس
- ↑ ر.ک: لاری، سید عبدالحسین؛ المعارف السلمانیة بمراتب الخلفاء الرحمانیة؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ بهدار، محمد رضا، گستره علم امام در اندیشه علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۳، ص۴۸؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۸۴؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴.
- ↑ ر.ک: لطیفی، رحیم، علم غیب معصوم، ماهنامه معارف، ش ۴۸.
- ↑ مانند: شیخ مفید؛ المسائل العکبریة ص۶۹و۷۰؛ محمد بن علی کراجکی، کنز الفوائد ج۱ و شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۳۵۹ باب السهو فی الصلاه و سید مرتضی در الانتصار فی انفرادات الامامیه، ص۴۹۴ و....
- ↑ طبرسی، محمد بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۴۹۰.
- ↑ ر.ک: لاری، سید عبدالحسین، آگاهیهای آسمانی، ص۴۶ ـ ۴۹؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ۸۷ ـ ۸۹؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام (تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)، فصلنامه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی؛ موسوی، سید علی، تبیین و بررسی گستره علم امام از دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، ص۹۸؛ جمعی از نویسندگان، علم امام در دیدگاه شیخ مفید و شاگردان وی، دو فصلنامه حوزه، ش ۵۴۴.
- ↑ سورۀ لقمان، آیۀ ۳۴.
- ↑ «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع)قَالَ: قَالَ لِی أَبِی أَ لَا أُخْبِرُکَ بِخَمْسَةٍ لَمْ یُطْلِعِ اللَّهُ عَلَیْهَا أَحَداً مِنْ خَلْقِهِ قُلْتُ بَلَی قَالَ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَ یُنَزِّلُ الْغَیْثَ وَ یَعْلَمُ ما فِی الْأَرْحامِ وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ ما ذا تَکْسِبُ غَداً وَ ما تَدْرِی نَفْسٌ بِأَیِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٌ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج ۱، ص۲۹۰، ح ۴۹.
- ↑ «إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی عِلْمَیْنِ عِلْماً أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ وَ رُسُلَهُ فَمَا أَظْهَرَ عَلَیْهِ مَلَائِکَتَهُ وَ رُسُلَهُ وَ أَنْبِیَاءَهُ فَقَدْ عَلِمْنَاهُ وَ عِلْماً اسْتَأْثَرَ بِهِ فَإِذَا بَدَا لِلَّهِ فِی شَیْءٍ مِنْهُ أَعْلَمَنَا ذَلِکَ وَ عَرَضَ عَلَی الْأَئِمَّةِ الَّذِینَ کَانُوا مِنْ قَبْلِنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۵.
- ↑ ر.ک. موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۲۷ ـ ۲۲۹
- ↑ «لَوْ لَا أَنَّا نَزْدَادُ لَأَنْفَدْنَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۱، ص۲۵۴ و ۲۵۵.
- ↑ ر.ک: خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم، ملائکه و دیدار با امامان، ماهنامه پاسداران اسلام، ش ۲۴۸؛ غرویان، محسن، میرباقری، سید محمد حسین، غلامی، محمد رضا، بحثی مبسوط در آموزش عقاید، ص۳۳۹؛ هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷.
- ↑ «کُلُّنَا نَجْرِی فِی الطَّاعَةِ وَ الْأَمْرِ مَجْرَی وَاحِدٍ وَ بَعْضُنَا أَعْلَمُ مِنْ بَعْضٍ»؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص۴۷۹.
- ↑ «عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، قَالَ قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) إِنَّهُمْ یَقُولُونَ! قَالَ: وَ مَا یَقُولُونَ قُلْتُ یَقُولُونَ تَعْلَمُ قَطْرَ الْمَطَرِ وَ عَدَدَ النُّجُومِ وَ وَرَقَ الشَّجَرِ وَ وَزْنَ مَا فِی الْبَحْرِ وَ عَدَدَ التُّرَابِ، فَرَفَعَ یَدَهُ إِلَی السَّمَاءِ، وَ قَالَ: سُبْحَانَ اللَّهِ سُبْحَانَ اللَّهِ لَا وَ اللَّهِ مَا یَعْلَمُ هَذَا إِلَّا اللَّهُ»؛ رجال الکشی (إختیار معرفة الرجال)، ص۲۹۹
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟ (مقاله)|علم امام تام یا محدود؟، وبگاه خبرگزاری فارس؛ موسوی، سید امین، گستره علم غیب از دیدگاه ادیان ابراهیمی، ص۲۲۷ ـ ۲۲۹.
- ↑ ر.ک: وکیلی، محمد حسن، علم غیب امام(تبیین دیدگاه اعتدالی و صحیح)؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۳۳۱۱ ـ ۳۳۲ و علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش ۳۷؛ رستمی، محمد زمان، آلبویه، طاهره، علم امام؛ کرمزاده، علی، بررسی و تحلیل علم امام از دیدگاه صدوق کلینی و مفید، ص۶۴.