آیا علم غیب منحصر به خداست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
{{جمع شدن|۱. علامه | {{جمع شدن|۱. [[علامه طباطبایی]]؛}} | ||
[[پرونده:39587474.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: | '''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«المیزان»'' در این باره گفته است: | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
:::::* '''سوم''' اینکه: در آیه شریفه عمومیت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}﴾}} استثنا شد، به اینکه رسولان به غیب آگاه میشوند. چیزی که هست این را هم میفهماند که رسولان در هر چیزی که تحقق یافتن رسالتشان مشروط به آن باشد که نسبت به آن [[علم غیب]] داشته باشند، این علم را خواهند داشت، حال چه متن رسالتشان از قبیل معارف اعتقادی و شرایع دین و قصص و عبرتها و حکمتها و مواعظ باشد، و چه اینکه نشانیهای رسالتشان باشد و مردم با دیدن آن نشانه و آن [[معجزه]] به [[صدق]] رسول در ادعای رسالتش پی ببرند، هم چنان که در قرآن کریم از بعضی رسولان نمونه هایی از این قبیل حکایت کرده، مثلا در باره [[صالح]] فرموده که به قوم خود گفت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ}}﴾}}<ref>سه روز در خانههای خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعدهای بیدروغ است؛ سوره هود، آیه ۶۵.</ref> و در باره [[عیسی]] فرموده که به بنی اسرائیل فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ]]}}﴾}}<ref>و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>، و نیز آیاتی که در باره وعده های رسولان آمده، و پیشگوییهایی که در خود [[قرآن کریم]] آمده، همه اینها از موارد اظهار غیب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/20/86 ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۸۶].</ref>. | :::::* '''سوم''' اینکه: در آیه شریفه عمومیت {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا]]}}﴾}} استثنا شد، به اینکه رسولان به غیب آگاه میشوند. چیزی که هست این را هم میفهماند که رسولان در هر چیزی که تحقق یافتن رسالتشان مشروط به آن باشد که نسبت به آن [[علم غیب]] داشته باشند، این علم را خواهند داشت، حال چه متن رسالتشان از قبیل معارف اعتقادی و شرایع دین و قصص و عبرتها و حکمتها و مواعظ باشد، و چه اینکه نشانیهای رسالتشان باشد و مردم با دیدن آن نشانه و آن [[معجزه]] به [[صدق]] رسول در ادعای رسالتش پی ببرند، هم چنان که در قرآن کریم از بعضی رسولان نمونه هایی از این قبیل حکایت کرده، مثلا در باره [[صالح]] فرموده که به قوم خود گفت: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|تَمَتَّعُواْ فِي دَارِكُمْ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ ذَلِكَ وَعْدٌ غَيْرُ مَكْذُوبٍ}}﴾}}<ref>سه روز در خانههای خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعدهای بیدروغ است؛ سوره هود، آیه ۶۵.</ref> و در باره [[عیسی]] فرموده که به بنی اسرائیل فرمود: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ]]}}﴾}}<ref>و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.</ref>، و نیز آیاتی که در باره وعده های رسولان آمده، و پیشگوییهایی که در خود [[قرآن کریم]] آمده، همه اینها از موارد اظهار غیب است»<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/20/86 ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۸۶].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۲. آیتالله حسینی طهرانی؛}} | {{جمع شدن|۲. آیتالله حسینی طهرانی؛}} | ||
[[پرونده:11695.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]]] | [[پرونده:11695.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد حسین حسینی طهرانی|حسینی طهرانی]]]] | ||
خط ۴۵: | خط ۴۶: | ||
:::::*«در بسیاری از آیات قرآن میبینیم که [[رسول خدا]] {{صل}} علم غیب را از خود نفی میکند (...) در تمام این آیات و مشابه آنها، رسول خدا نفی علم را از خود به نحو استقلال میکند نه به نحو تبعیّت. یعنی علم اختصاص به خدا دارد، من مستقلاًّ از پیش خود نیاوردهام و خداوند هم به نحو تفویض به من نداده است. من آیینه و آیت و مرآتی هستم از علم خدا. [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم استقلالی ذات اقدس او منحصر در اوست]] و در من که آیینه هستم تجلّی و ظهور دارد و بنابراین نه تنها من علم غیب را ندارم بلکه هیچگونه علم را ندارم. همۀ علوم من از خداست؛ در من ظهور و تجلی کرده است به هر مقدار که او اراده نموده است و در هر زمانی که او خواسته است»<ref>[http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam12/imam12.1.htm امامشناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.]</ref>. | :::::*«در بسیاری از آیات قرآن میبینیم که [[رسول خدا]] {{صل}} علم غیب را از خود نفی میکند (...) در تمام این آیات و مشابه آنها، رسول خدا نفی علم را از خود به نحو استقلال میکند نه به نحو تبعیّت. یعنی علم اختصاص به خدا دارد، من مستقلاًّ از پیش خود نیاوردهام و خداوند هم به نحو تفویض به من نداده است. من آیینه و آیت و مرآتی هستم از علم خدا. [[علم غیب ذاتی چیست؟ (پرسش)|علم استقلالی ذات اقدس او منحصر در اوست]] و در من که آیینه هستم تجلّی و ظهور دارد و بنابراین نه تنها من علم غیب را ندارم بلکه هیچگونه علم را ندارم. همۀ علوم من از خداست؛ در من ظهور و تجلی کرده است به هر مقدار که او اراده نموده است و در هر زمانی که او خواسته است»<ref>[http://www.maarefislam.com/fa/doreholomvamaarefislam/bookscontent/imamshenasi/imam12/imam12.1.htm امامشناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۳. علامه مغنیه؛}} | {{جمع شدن|۳. علامه مغنیه؛}} | ||
[[پرونده:1368241.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]]] | [[پرونده:1368241.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد جواد مغنیه|مغنیه]]]] | ||
خط ۵۱: | خط ۵۳: | ||
::::::متکلم بزرگ، [[علامه حلی]] میگوید: هر موجودی، غیر از خدا، ممکن است و وجودش به خدا اسناد داده میشود. بنابراین، خدا به این موجود آگاهی دارد، خواه جزئی باشد و خواه کلی، قائم به ذات خود باشد یا قائم به غیر، در خارج باشد و یا در ذهن؛ چرا که وجود صورت در ذهنی خواه صورت شیء وجودی باشد و خواه صورت شیء عدمی ممکن و یا ممتنع. در نتیجه، هیچ چیزی از خدا پوشیده نیست: نه ممکنات و نه ممتنعات»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف ج۳].</ref>. | ::::::متکلم بزرگ، [[علامه حلی]] میگوید: هر موجودی، غیر از خدا، ممکن است و وجودش به خدا اسناد داده میشود. بنابراین، خدا به این موجود آگاهی دارد، خواه جزئی باشد و خواه کلی، قائم به ذات خود باشد یا قائم به غیر، در خارج باشد و یا در ذهن؛ چرا که وجود صورت در ذهنی خواه صورت شیء وجودی باشد و خواه صورت شیء عدمی ممکن و یا ممتنع. در نتیجه، هیچ چیزی از خدا پوشیده نیست: نه ممکنات و نه ممتنعات»<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/230/31378 تفسیر کاشف ج۳].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۴. آیتالله نمازی شاهرودی؛}} | {{جمع شدن|۴. آیتالله نمازی شاهرودی؛}} | ||
[[پرونده:11546943.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]]]] | [[پرونده:11546943.jpg|بندانگشتی|100px|right|[[علی نمازی شاهرودی|نمازی شاهرودی]]]] | ||
خط ۶۰: | خط ۶۳: | ||
::::::شیخ [[طبرسی]] در تفسیر این آیه فرموده است: [[غیب]] را نمیداند مگر خدای یگانه و کسی که خداوند او را [[تعلیم]] فرماید.<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۵۹.</ref><ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=112&chkhashk=21EBF452F4&Itemid=&lang=fa علم غیب، ص۱۵۹.]</ref>. | ::::::شیخ [[طبرسی]] در تفسیر این آیه فرموده است: [[غیب]] را نمیداند مگر خدای یگانه و کسی که خداوند او را [[تعلیم]] فرماید.<ref>مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۵۹.</ref><ref>[http://www.ghbook.ir/index.php?name=%D8%B9%D9%84%D9%85%20%D8%BA%DB%8C%D8%A8&option=com_mtree&task=readonline&link_id=16234&page=112&chkhashk=21EBF452F4&Itemid=&lang=fa علم غیب، ص۱۵۹.]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۵. آیتالله مطهری؛}} | {{جمع شدن|۵. آیتالله مطهری؛}} | ||
[[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]] | [[پرونده:600.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مرتضی مطهری]]]] | ||
خط ۶۷: | خط ۷۱: | ||
::::::پس آن کسی که از ذات خودش هر نهانی را میداند خداست. هیچ کس از ذات خودش نمیداند، همه از راه تعلیم میدانند. این یک تفاوت اصلی میان خدا و غیر خدا. تازه آنهایی هم که از راه تعلیم میدانند، به همه غیبها اطلاع پیدا نمیکنند. آن که بر تمام اسرار هستی آگاه است و هیچ کس دیگر آگاه نیست، خود خداوند است»<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=363&BookArticleID=126798 مجموعه آثار شهید مطهری ج۳، ص ۳۴۰]</ref>. | ::::::پس آن کسی که از ذات خودش هر نهانی را میداند خداست. هیچ کس از ذات خودش نمیداند، همه از راه تعلیم میدانند. این یک تفاوت اصلی میان خدا و غیر خدا. تازه آنهایی هم که از راه تعلیم میدانند، به همه غیبها اطلاع پیدا نمیکنند. آن که بر تمام اسرار هستی آگاه است و هیچ کس دیگر آگاه نیست، خود خداوند است»<ref>[http://www.mortezamotahari.com/fa/BookView.html?BookId=363&BookArticleID=126798 مجموعه آثار شهید مطهری ج۳، ص ۳۴۰]</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۶. آیتالله جوادی آملی؛}} | {{جمع شدن|۶. آیتالله جوادی آملی؛}} | ||
[[پرونده:769540432.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]]] | [[پرونده:769540432.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]]] | ||
خط ۷۹: | خط ۸۴: | ||
::::::قبول داریم که غیب مطلق از مختصات خداست، اوست که وجودش غیر محدود و چیزی از او غایب و پوشیده نیست، و بالذات بر جهان غیب احاطه دارد، و در علومش احتیاجی به غیر ندارد. لکن چنان نیست که ارتباط با جهان غیب به طور کلی برای بشر محال باشد، بلکه خدایی که مالک غیب و شهود است میتواند بعض افراد لایق را با آن جهان ارتباط دهد و دری از غیب را برایشان بگشاید، و حقایقی را بر آینه صیقلی وجودشان افاضه و اشراق کند. قرآن کریم نه تنها این گونه [[آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|علم غیب را از پیمبران نفی نکرده بلکه اثبات نموده است]]: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}﴾}}.<ref>سوره جن: ۲۶.</ref> در آیه مذکور میفرماید: خدا عالم به غیب است و هیچ کس را بر غیبش مطلع نمیکند مگر افراد برگزیده را مانند رسول، از این جا معلوم میشود که رسول استثنا شده، و او میتواند با تأییدات الهی با جهان غیب مرتبط گردد. به علاوه، خدا در بعض آیات میفرماید ما اخبار غیب را در اختیار پیمبر قرار میدهیم؛ مثلًا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}؛<ref>سوره آلعمران: ۴۴.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}﴾}}.<ref>سوره هود: ۴۹.</ref> لکن ناگفته پیداست که گرچه [[پیمبران]] میتوانند با جهان غیب تماس بگیرند ولی به غیب مطلق و نامحدود دست رسی ندارند و بیش از ظرفیت محدود وجودی خود نمیتوانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. به علاوه، در این استفاده های محدود هم استقلال ندارند و علومشان بالذات نیست بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند». <ref>[http://www.ibrahimamini.com/fa/node/569 بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۸.]</ref> | ::::::قبول داریم که غیب مطلق از مختصات خداست، اوست که وجودش غیر محدود و چیزی از او غایب و پوشیده نیست، و بالذات بر جهان غیب احاطه دارد، و در علومش احتیاجی به غیر ندارد. لکن چنان نیست که ارتباط با جهان غیب به طور کلی برای بشر محال باشد، بلکه خدایی که مالک غیب و شهود است میتواند بعض افراد لایق را با آن جهان ارتباط دهد و دری از غیب را برایشان بگشاید، و حقایقی را بر آینه صیقلی وجودشان افاضه و اشراق کند. قرآن کریم نه تنها این گونه [[آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟ (پرسش)|علم غیب را از پیمبران نفی نکرده بلکه اثبات نموده است]]: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ فَإِنَّهُ يَسْلُكُ مِن بَيْنِ يَدَيْهِ وَمِنْ خَلْفِهِ رَصَدًا]]}}﴾}}.<ref>سوره جن: ۲۶.</ref> در آیه مذکور میفرماید: خدا عالم به غیب است و هیچ کس را بر غیبش مطلع نمیکند مگر افراد برگزیده را مانند رسول، از این جا معلوم میشود که رسول استثنا شده، و او میتواند با تأییدات الهی با جهان غیب مرتبط گردد. به علاوه، خدا در بعض آیات میفرماید ما اخبار غیب را در اختیار پیمبر قرار میدهیم؛ مثلًا:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۴ سوره آل عمران علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|ذَلِكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهِ إِلَيْكَ]]}}﴾}}؛<ref>سوره آلعمران: ۴۴.</ref> {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۹ سوره هود علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|تِلْكَ مِنْ أَنبَاء الْغَيْبِ نُوحِيهَا إِلَيْكَ]]}}﴾}}.<ref>سوره هود: ۴۹.</ref> لکن ناگفته پیداست که گرچه [[پیمبران]] میتوانند با جهان غیب تماس بگیرند ولی به غیب مطلق و نامحدود دست رسی ندارند و بیش از ظرفیت محدود وجودی خود نمیتوانند از آن عالم نامحدود استفاده کنند. به علاوه، در این استفاده های محدود هم استقلال ندارند و علومشان بالذات نیست بلکه به تأییدات و افاضات پروردگار جهان نیازمندند». <ref>[http://www.ibrahimamini.com/fa/node/569 بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۸.]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۸. آیت الله مظاهری؛}} | {{جمع شدن|۸. آیت الله مظاهری؛}} | ||
[[پرونده:1368246.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین مظاهری]]]] | [[پرونده:1368246.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[حسین مظاهری]]]] | ||
::::::آیتالله '''[[حسین مظاهری|مظاهری]]''' در کتاب ''«[[پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم (کتاب)|پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیتالله '''[[حسین مظاهری|مظاهری]]''' در کتاب ''«[[پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم (کتاب)|پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«اگر مراد از علم غیب، علم حصولی باشد، دو معنا را میتوان تصور کرد: | ::::::«اگر مراد از علم غیب، علم حصولی باشد، دو معنا را میتوان تصور کرد: | ||
:::::# علم به نظام ضروری که اراده و منشأ آن در این علم وجود دارد. پیش از این بیان شد که این علم از مبادی اراده نیست و تأثیری در اراده ندارد. بلکه علم به علومی است که مبادی و منشأ اراده و مراد را تشکیل میدهند. | :::::# علم به نظام ضروری که اراده و منشأ آن در این علم وجود دارد. پیش از این بیان شد که این علم از مبادی اراده نیست و تأثیری در اراده ندارد. بلکه علم به علومی است که مبادی و منشأ اراده و مراد را تشکیل میدهند. | ||
خط ۸۹: | خط ۹۳: | ||
::::::در هیچیک از این علوم، شکلی از علم که علم غیب را به خداوند متعال اختصاص دهد وجود ندارد. زیرا همه آنها با نوعی تعلیم مناسب از طرف خداوند سبحان حاصل میگردد. در حالیکه دانستیم این علم با علم غیب مختص به خدا تفاوت دارد. شیوه علمی [[ائمه]]{{عم}} نیز با آن منافاتی ندارد. زیرا علم حضوری و علم به نظام کلی و حوادث جهان از جهت علت و معدات تعلق دارد».<ref>[[پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم (کتاب)|پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم]]</ref> | ::::::در هیچیک از این علوم، شکلی از علم که علم غیب را به خداوند متعال اختصاص دهد وجود ندارد. زیرا همه آنها با نوعی تعلیم مناسب از طرف خداوند سبحان حاصل میگردد. در حالیکه دانستیم این علم با علم غیب مختص به خدا تفاوت دارد. شیوه علمی [[ائمه]]{{عم}} نیز با آن منافاتی ندارد. زیرا علم حضوری و علم به نظام کلی و حوادث جهان از جهت علت و معدات تعلق دارد».<ref>[[پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم (کتاب)|پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم]]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۹. آیت الله هادوی تهرانی؛}} | {{جمع شدن|۹. آیت الله هادوی تهرانی؛}} | ||
[[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | [[پرونده:11718.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[مهدی هادوی تهرانی|هادوی تهرانی]]]] | ||
خط ۱۰۲: | خط ۱۰۷: | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین | {{جمع شدن|۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛}} | ||
[[پرونده:141194.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر رفیعی|رفیعی]]]] | [[پرونده:141194.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[ناصر رفیعی|رفیعی]]]] | ||
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[ناصر رفیعی]]'''، در مقاله ''«[[علم غیب ائمه (مقاله)|علم غیب ائمه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۲۹: | ||
::::::«[[ابن میثم بحرانی]] شارح [[نهجالبلاغه]] مینویسد: منظورم از علم غیبی که جز خدا نمیداند علم غیبی است که بدون تعلیم و آموختن باشد و [[علم غیب]] بدون تعلیم اختصاص به خدا دارد و جز خدا هر کسی آگاهی از غیب پیدا کند به تعلیم الهی بوده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>. | ::::::«[[ابن میثم بحرانی]] شارح [[نهجالبلاغه]] مینویسد: منظورم از علم غیبی که جز خدا نمیداند علم غیبی است که بدون تعلیم و آموختن باشد و [[علم غیب]] بدون تعلیم اختصاص به خدا دارد و جز خدا هر کسی آگاهی از غیب پیدا کند به تعلیم الهی بوده است»<ref>[[گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات (پایاننامه)|گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات]].</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
{{جمع شدن|۱۵. آقای عظیمی؛}} | {{جمع شدن|۱۵. آقای عظیمی؛}} | ||
[[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] | [[پرونده:11742.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد صادق عظیمی|عظیمی]]]] |
نسخهٔ ۲ اوت ۲۰۱۷، ساعت ۰۹:۰۷
آیا علم غیب منحصر به خداست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب |
مدخل اصلی | علم غیب |
آیا علم غیب منحصر به خداست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم غیب معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
- آیا علم غیب مخصوص خداست؟
- آیا غیر از خداوند، کسی میتواند عالم به غیب باشد؟
- آیا معصوم(ع) از مقام علم غیب بهرهمند است؟
- آیا تنها خداست که به جهان غیب احاطه دارد؟
پاسخ نخست
- علامه امینی در کتاب «الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب» در اینباره گفته است:
- «با توجه به مطالب یاد شده، علم غیب ذاتی و مطلق بدون آنکه مقید به کم و کیف باشد مانند علم به آشکار به همین طریق مخصوص خدا و از صفات ذاتی اوست نه هر علم غیب و آشکاری. و همین معنی نفیا و اثباتا در این آیات مبارکه منظور شده است:
- ﴿﴿قُل لّا يَعْلَمُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ الْغَيْبَ إِلاَّ اللَّهُ﴾﴾[۱]
- ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ عَالِمُ غَيْبِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِنَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ﴾﴾[۲]
- ﴿﴿إِنَّ اللَّهَ يَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ﴾﴾[۳]
- ﴿﴿ثُمَّ تُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾﴾[۴]
- ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ﴾﴾[۵]
- ﴿﴿عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾﴾[۶]
- و از نوح پیامبر نقل می کند: به شما نمیگویم که خزینههای خدا پیش من است و نه از غیب آگاهم و نمیگویم که من فرشته هستم . و از قول پیامبرش نقل میکند: و اگر علم غیب داشتم بر نفع و خیرم میافزودم. و با این تفصیلی که درباره علم بیان کردیم دانسته میشود که تعارضی میان ادله کتاب و سنت در این مسأله از لحاظ نفی و اثبات وجود ندارد، بلکه هر کدام از ادله نفی و اثبات به ناحیه خاصی توجه دارد»[۷].
پاسخهای دیگر
۱. علامه طباطبایی؛ |
---|
علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در این باره گفته است:
|
۲. آیتالله حسینی طهرانی؛ |
---|
|
۳. علامه مغنیه؛ |
---|
|
۴. آیتالله نمازی شاهرودی؛ |
---|
آیتالله علی نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در اینباره گفته است:
|
۵. آیتالله مطهری؛ |
---|
|
۶. آیتالله جوادی آملی؛ |
---|
|
۷. آیتالله امینی؛ |
---|
آیتالله ابراهیم امینی، در کتاب «بررسی مسائل کلی امامت» در اینباره گفته است:
|
۸. آیت الله مظاهری؛ |
---|
|
۹. آیت الله هادوی تهرانی؛ |
---|
وبگاه اسلام کوئست وابسته به آیتالله هادوی تهرانی در اینباره آورده است:
|
۱۰. حجت الاسلام و المسلمین حسینی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسینی در کتاب «آشنایی با نهج البلاغه امام علی» در این باره گفته است:
|
۱۱. حجت الاسلام و المسلمین رفیعی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ناصر رفیعی، در مقاله «علم غیب ائمه» در اینباره گفته است:
|
۱۲. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛ |
---|
|
۱۳. حجت الاسلام و المسلمین شاکر؛ |
---|
|
۱۴. حجت الاسلام و المسلمین نصیری؛ |
---|
|
۱۵. آقای عظیمی؛ |
---|
|
۱۶. آقای عرفانی؛ |
---|
|
۱۷. آقای عسگرانی؛ |
---|
|
۱۸. پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی؛ |
---|
پژوهشگران مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی، در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
۱۹.پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا؛ |
---|
پژوهشگران پایگاه تخصصی عاشورا در کتاب «دانشنامه امام هادی» در پاسخ به این پرسش آوردهاند:
|
پرسشهای وابسته
- اگر علم غیب منحصر به خداست پس آیا پیامبران یا امامان علم غیب نداشتهاند؟
- چگونه انسان محدود میتواند دارای علم غیب نامحدود شود؟
- آیا نمونههایی از علم غیب غیر خدا در قرآن موجود است؟
- آیاتی که مخالفان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟
- آیاتی که موافقان علم غیب غیر خدا به آنها استدلال میکنند کداماند؟
منبعشناسی جامع علم غیب معصوم
پانویس
- ↑ بگو: جز خدا کسانی که در آسمان و زمین قرار دارند، علم غیب نمیدانند؛ سوره نمل:۶۵.
- ↑ «خدا دانای غیب آسمانها و زمین است او دانای به اسرار دلها است»؛ سوره فاطر:۳۸.
- ↑ «خدا غیب آسمانها و زمین را میداند و به آنچه که انجام میدهید بینا است»؛ سوره حجرات:۱۸.
- ↑ «سپس به سوی خدایی که دانای غیب و آشکار است برگردانده میشوید تا به آنچه که انجام میدادید خبردارتان کند»؛ سوره جمعه:۸.
- ↑ «او خدای دانای غیب و شهادت است او رحمان و رحیم است»؛ سوره حشر:۲۲.
- ↑ «این است آن خدایی که دانای آشکار و نهان، عزیز و رحیم است»؛ سوره سجده:۶.
- ↑ الغدیر فی الکتاب و السنه و الادب ج۵ ص۸۰.
- ↑ بگو: من به شما نمیگویم که گنجینههای خداوند نزد من است و غیب نمیدانم؛ سوره انعام، آیه ۵۰.
- ↑ و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
- ↑ بگو من در میان پیامبران، نوپدید نیستم و نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد، جز از آنچه به من وحی میشود پیروی نمیکنم؛ سوره احقاف، آیه ۹.
- ↑ سوره جن: ۲۶.
- ↑ سوره جن: ۲۶.
- ↑ ما به تو همانگونه وحی فرستادیم که به نوح و پیامبران پس از وی؛ سوره نساء، آیه ۱۶۳.
- ↑ و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری نفرستادیم مگر اینکه ...؛ سوره حج، آیه ۵۲.
- ↑ و ما در هیچ دیاری پیامبری نفرستادیم مگر آنکه ...؛ سوره اعراف، آیه ۹۴.
- ↑ و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند؛ سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه ۷۵.
- ↑ هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه ۵ و ۶.
- ↑ سه روز در خانههای خویش برخوردار گردید (تا عذابتان برسد)؛ این وعدهای بیدروغ است؛ سوره هود، آیه ۶۵.
- ↑ و شما را از آنچه میخورید یا در خانه میانبارید آگاه خواهم ساخت، این نشانهای برای شماست؛ سوره آل عمران، آیه ۴۹.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۸۶.
- ↑ «خداوند است که جانها را میگیرد»؛ سوره زمر، آیه ۴۲
- ↑ «و تا زمانی که چون مرگ به نزدیکی از شما بیاید رسولان و فرستادگان ما او را قبض روح میکنند». سوره انعام، آیه ۶۱.
- ↑ «و از برای خداست عزّت و از برای رسول او و از برای مؤمنین، ولیکن منافقین نمیدانند»؛ سوره نساء، آیه ۱۳۹.
- ↑ امامشناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.
- ↑ امامشناسی ج۱۲، ص ۲۲۴.
- ↑ تفسیر کاشف ج۳.
- ↑ به چز خدا، کسانی که در آسمانها و زمین میباشند غیب را نمیدانند و نمیفهمند که در چه وقت برانگیخته میشوند؛ سوره نمل: ۶۵.
- ↑ سوره لقمان: ۳۴.
- ↑ ای مرد کلبی این علم غیب نیست. بلکه چیزی است که از صاحب علمی آموخته شده. علم غیب علم به زمان قیامت است و آنچه خدا در این آیه برشمرده: خداست که علم زمان قیامت در نزد اوست. اوست که می داند، که در رحمهای زنان چگونه فرزندی است . . . نهج البلاغه، خطبه۱۲۸، ص۱۸۵ (و من کلام له (ع) فیما یخبر به عن الملاحم بالبصره منه...)
- ↑ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۳۵۹.
- ↑ علم غیب، ص۱۵۹.
- ↑ و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ هیچ کس جز او آنها را نمیداند؛ سوره انعام:۵۹.
- ↑ او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمیکند. جز فرستادهای را که بپسندد؛ سوره جن:۲۶و۲۷.
- ↑ مجموعه آثار شهید مطهری ج۳، ص ۳۴۰
- ↑ «خداوند، مؤمنان را در زندگی این جهان و جهان واپسین با گفتار استوار پا برجا میدارد و خداوند ستمگران را بیراه میگذارد و خداوند هر چه بخواهد انجام میدهد» سورۀ ابراهیم، آیه ۲۷
- ↑ «بزرگوار است آنکه پادشاهی در کف اوست و او بر هر کاری تواناست» سورۀ ملک، آیۀ ۱
- ↑ «و فرمانفرمایی آسمانها و زمین از آن خداوند است و خداوند بر هر کاری تواناست» سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۸۹
- ↑ «پس پاکا آنکه فرمانفرمایی «5» هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده میشوید» سورۀ یس، آیۀ ۸۳
- ↑ تسنیم، ج ۳۹، ص ۶۴۶.
- ↑ سوره انعام: ۵۹.
- ↑ سوره یونس: ۲۰.
- ↑ سوره نمل: ۶۵.
- ↑ سوره انعام: ۵۰.
- ↑ سوره هود: ۳۱.
- ↑ سوره جن: ۲۶.
- ↑ سوره آلعمران: ۴۴.
- ↑ سوره هود: ۴۹.
- ↑ بررسی مسائل کلی امامت، ص ۲۶۸.
- ↑ پرتوی از امامت و ولایت در قرآن کریم
- ↑ وبگاه اسلام کوئست
- ↑ سوره بقره آیه ۳.
- ↑ سوره مریم آیه ۶۱.
- ↑ سوره هود آیه ۱۲۰.
- ↑ سوره آل عمران آیه ۴۴.
- ↑ سوره یوسف آیه ۱۰۳.
- ↑ سوره هود آیه ۴۹.
- ↑ سوره جن آیه ۲۶و۲۷.
- ↑ سوره بقره آیه ۲۵۵.
- ↑ سوره نمل آیه ۶۵.
- ↑ آشنایی با نهجالبلاغه امام علی، ص۵۸
- ↑ کلینى، الکافی، ج۱، ص ۱۹۲.
- ↑ خداوند دو نوع علم دارد خاص و عام؛ اما علم خاص علمی است که حتی ملائکه مقرب و انبیا او از آن بیاطلاعاند اما علم عام، علمی است که ملائکه مقرب و انبیا مرسل از آن اطلاع دارند و همان علم از ناحیه رسول خدا (ص) به ما رسیده است؛ شیخ صدوق، التوحید، ص ۱۳۸.
- ↑ علم غیب ائمه (ع)، دوفصلنامه مطالعات اهل بیتشناسی، ص ۱۷ و ۱۸.
- ↑ «(او) دانای نهان است و هیچ کس را بر (اسرار) نهانش مسلّط نمیسازد،* جز کسی از فرستاده [ها] که (خدا از او) خشنود باشد؛ پس در حقیقت، او از پیش رویش و از پشت سرش (محافظانی) کمین کرده وارد میسازد،* تا معلوم دارد که یقیناً، رسالتهای پروردگارشان را رساندهاند؛ و به آنچه نزد آنان است احاطه دارد و همه چیز را از نظر عدد شماره کرده است» سوره جن
- ↑ تفسیر قرآن مهر؛ ج۲۱، ص۲۹۲.
- ↑ شاکر، منابع علم امام در قرآن و روایات، ص۱۲۱.
- ↑ گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۱۳.
- ↑ سوره انعام: ۵۹.
- ↑ بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص ۱۶.
- ↑ « کلیدهای غیب نزد اوست. جز او کسی را از غیب آگاهی نیست» سوره انعام: ۵۹.
- ↑ «او دانای غیب است و غیب خود را بر هیچ کس آشکار نمیسازد»سوره جن: ۲۶.
- ↑ «بگو: من مالک سود و زیان خود نیستم، مگر آنچه خدا بخواهد. و اگر علم غیب میدانستم بر خیر خود بسی میافزودم و هیچ شری به من نمیرسید. من کسی جز بیمدهنده و مژدهدهندهای برای مؤمنان نیستم»سوره اعراف: ۱۸۸.
- ↑ «به شما نمیگویم که خزاین خدا در نزد من است. و علم غیب هم نمیدانم. و نمیگویم که فرشته هستم. و نمیگویم که خدا به آنان که شما به حقارت در آنها مینگرید خیر خود را عطا نکند. خدا به آنچه در دلهای آنهاست آگاهتر است. اگر چنین کنم، از ستمکاران خواهم بود»سوره هود: ۳۱.
- ↑ سوره نساء: ۴۳.
- ↑ پس وای بر آن نمازگزاران؛ سوره ماعون، آیه ۴.
- ↑ «خدا بر آن نیست که مؤمنان را به این (حالی) که شما بر آن هستید، واگذارد، تا آنکه پلید را از پاک جدا کند. و خدا بر آن نیست که شما را از غیب آگاه گرداند، ولی خدا از میان فرستادگانش هر که را بخواهد برمیگزیند. پس، به خدا و پیامبرانش ایمان بیاورید و اگر بگروید و پرهیزگاری کنید، برای شما پاداشی بزرگ خواهد بود»سوره آل عمران: آیه ۱۷۹.
- ↑ «اودانای نهان است، و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند، جز پیامبری را که از او خشنود باشد، که در این صورت برای او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانی بر خواهد گماشت»سوره جن: ۲۶و۲۷.
- ↑ بگو من برای خود سود و زیانی در دست ندارم ؛ سوره اعراف، آیه ۱۸۸.
- ↑ محدوده علم امام به نقل از قرآن.
- ↑ «کلیدهای غیب نزد اوست. جز او کسی را از غیب آگاهی نیست» سوره انعام: ۵۹.
- ↑ «اودانای نهان است، و کسی را بر غیب خود آگاه نمیکند، جز پیامبری را که از او خشنود باشد، که (در این صورت) برای او از پیش رو و از پشت سرش نگاهبانانی بر خواهد گماشت؛ سوره جن؛ آیه ۲۶و۲۷.
- ↑ «این اخبار غیبی است که به تو وحی میکنیم»سوره آل عمران: آیه ۴۴.
- ↑ مرکز ملی پاسخگویی به سؤلات دینی
- ↑ و بگویید: ما فرستادگان پروردگار توایم....
- ↑ و وزیری از خاندانم برای من قرار ده
- ↑ ای علی تو برای من به منزله هارون برای موسی هستی
- ↑ تو هم میشنوی، هر چه من میشنوم و میبینی آنچه من میبینم، جز آنکه تو پیامبر نیستی ولی تو وزیر منی، تو به راه خیر میروی
- ↑ پایگاه تخصصی عاشورا