آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'جستارهای\sوابسته\s\=\= \{\{مدخل‌های\sوابسته\}\} (.*)\]\n \=\=' به 'جستارهای وابسته == {{مدخل‌های وابسته}} $1] {{پایان مدخل‌های وابسته}} ==')
جز (جایگزینی متن - '\:\s \:\:\:\:\:\:(.*)\s' به ': $1 ')
خط ۷۶: خط ۷۶:
| تصویر = 11720.JPG
| تصویر = 11720.JPG
| پاسخ‌دهنده = سید علی هاشمی ۱
| پاسخ‌دهنده = سید علی هاشمی ۱
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]'''، در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:  
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]'''، در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان ''«[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]] * قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * [[ آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ]]}}<ref> خدا همه اسم‌ها "حقایق موجودات" را به آدم آموخت، سپس آن "حقایق" را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: از اسامی این حقایق به من خبر دهید اگر راستگو هستید، آنان گفتند: ما ترا تسبیح می کنیم، ما از چیزی آگاه نیستیم جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، تویی توانا و حکیم». خداوند به آدم گفت: آدم! اسامی این حقایق را به فرشتگان بگو.هنگامی که آدم فرشتگان را از آن اسامی آگاه ساخت، خداوند به فرشتگان خطاب کرد و گفت: من به شما نگفتم که از "غیب" آسمان‌ها و زمین آگاه‌ام و آنچه را آشکار کنید و پنهان نمایید می‌دانم؛ سوره بقره، آیه ٣١ـ ٣٣.</ref>. در آیات فوق، خداوند از حادثه مهم خلافت و جانشینی [[حضرت آدم]]{{ع}} سخن می‌گوید. این خلافت با دانشی به نام «[[علم الاسماء]]» گره خورده است. خداوند متعال پیش از جعل خلافت حضرت آدم{{ع}}، موضوع را با فرشتگان در میان ‌گذاشت. فرشتگان از خلقت و خلافت چنین موجودی تعجب کردند؛ زیرا معتقد بودند که با وجود آنان نیازی به وجود موجودی نیست که در زمین فساد کرده و خونریزی به پا می‌کند. خداوند متعال به آنان فرمود که حقایقی را می‌داند که آنان نمی‌دانند. خداوند سبحان، {{ع}} "[[علم الاسماء]]" را به طور کامل به حضرت آدم آموخت. {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}. آنگاه آنان (مسمای آن اسماء)<ref>این مطلب که ضمیر «هم» در کلمه «عرضهم» به مسمای أسماء، اشاره دارد، مورد اتفاق بسیاری از مفسران است. آن چه تفسیرهای این آیات را مختلف می‌سازد، اختلاف دیدگاه‌ها در مورد حقیقت خود اسماء و متعلق آنان است. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۷؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۸۱؛ تفسیرنمونه، ج‏۱، ص۱۷۷؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۱، ص۱۲۵؛ مفاتیح الغیب، ج‏۲، ص۳۹۸. </ref> را بر [[فرشتگان]] عرضه کرد و از آنان خواست که از نام‌هایشان خبر دهند. فرشتگان اظهار عجز کردند. خداوند متعال از [[آدم]]{{ع}} خواست که اسامی آنان را به فرشتگان خبر دهد و او فرشتگان را از نام‌های آنان آگاه ساخت. تفسیرهای متفاوتی از [[علم الاسماء]] از سوی مفسران ارائه شده است (...): (۱): برخی از مفسران معتقدند که خداوند به حضرت آدم نام تمامی مخلوقات مانند اشخاص، شغل‌ها، درختان، سرزمین‌ها و... را آموخت. (...) (۲): بنابر تفسیری دیگر، علم به أسماء، آگاهی از حقایق کلی هستی است. (...) نکته دیگر آن که در آیات یاد شده درباره مسمای این اسماء، ضمیر «هم» و اسم اشاره «هؤلاء» استفاده شده است که معمولا در مورد موجودات دارای [[حیات]] و شعور به کار می‌روند. افزون بر آن، این موجودات، از حقایق غیبی به شمار می‌آیند؛ زیرا خداوند بعد از آن که حضرت آدم، آن اسماء را برای فرشتگان بیان کرد، به فرشتگان فرمود: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ}}<ref>«آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم»؛ سوره بقره، آیه۳۳.</ref> بنابراین این اسماء به حقایق و موجوداتی زنده و با شعور اشاره دارند که از حقایق پنهان و غیبی به شمار می‌آیند که با در نظر گرفتن آیه {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ}}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> بر حقایق کلی و پوشیده در نزد خداوند مطابقت دارد که محدود به حد مشخصی نیست؛ کثرت در آنها، به جهت عددی نیست؛ بلکه در مراتب و درجات است. بنابراین در مرتبه الهی دارای مقدار و محدوده نیستند؛ بلکه حد و مقدار آنها بر حسب مرتبه نزول در عالم آفرینش و نزول در مراتب وجود است. به عبارت دیگر، در مرتبه غیبی خود، حقایقی کلی و با شعور هستند که در مرتبه نزول تمام حقایق جهان را شامل می‌شوند.<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۶ـ۱۱۸.</ref> (...) (۳): این دانش، آشنایی با تمام اسماء حسنای الهی است. (...) (۴): در تفسیری نزدیک به تفسیر سوم، شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و [[ائمه|امامان معصوم]]{{عم}} تطبیق شده است»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه]] (فصل اول)</ref>.
 
«{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۱ سوره بقره علم غیب معصوم را اثبات می‌کند؟ (پرسش)|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ]] * قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * [[ آیا آیه ۳۳ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ]]}}<ref> خدا همه اسم‌ها "حقایق موجودات" را به آدم آموخت، سپس آن "حقایق" را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: از اسامی این حقایق به من خبر دهید اگر راستگو هستید، آنان گفتند: ما ترا تسبیح می کنیم، ما از چیزی آگاه نیستیم جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، تویی توانا و حکیم». خداوند به آدم گفت: آدم! اسامی این حقایق را به فرشتگان بگو.هنگامی که آدم فرشتگان را از آن اسامی آگاه ساخت، خداوند به فرشتگان خطاب کرد و گفت: من به شما نگفتم که از "غیب" آسمان‌ها و زمین آگاه‌ام و آنچه را آشکار کنید و پنهان نمایید می‌دانم؛ سوره بقره، آیه ٣١ـ ٣٣.</ref>. در آیات فوق، خداوند از حادثه مهم خلافت و جانشینی [[حضرت آدم]]{{ع}} سخن می‌گوید. این خلافت با دانشی به نام «[[علم الاسماء]]» گره خورده است. خداوند متعال پیش از جعل خلافت حضرت آدم{{ع}}، موضوع را با فرشتگان در میان ‌گذاشت. فرشتگان از خلقت و خلافت چنین موجودی تعجب کردند؛ زیرا معتقد بودند که با وجود آنان نیازی به وجود موجودی نیست که در زمین فساد کرده و خونریزی به پا می‌کند. خداوند متعال به آنان فرمود که حقایقی را می‌داند که آنان نمی‌دانند. خداوند سبحان، {{ع}} "[[علم الاسماء]]" را به طور کامل به حضرت آدم آموخت. {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا}}. آنگاه آنان (مسمای آن اسماء)<ref>این مطلب که ضمیر «هم» در کلمه «عرضهم» به مسمای أسماء، اشاره دارد، مورد اتفاق بسیاری از مفسران است. آن چه تفسیرهای این آیات را مختلف می‌سازد، اختلاف دیدگاه‌ها در مورد حقیقت خود اسماء و متعلق آنان است. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۷؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۸۱؛ تفسیرنمونه، ج‏۱، ص۱۷۷؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۱، ص۱۲۵؛ مفاتیح الغیب، ج‏۲، ص۳۹۸. </ref> را بر [[فرشتگان]] عرضه کرد و از آنان خواست که از نام‌هایشان خبر دهند. فرشتگان اظهار عجز کردند. خداوند متعال از [[آدم]]{{ع}} خواست که اسامی آنان را به فرشتگان خبر دهد و او فرشتگان را از نام‌های آنان آگاه ساخت. تفسیرهای متفاوتی از [[علم الاسماء]] از سوی مفسران ارائه شده است (...): (۱): برخی از مفسران معتقدند که خداوند به حضرت آدم نام تمامی مخلوقات مانند اشخاص، شغل‌ها، درختان، سرزمین‌ها و... را آموخت. (...) (۲): بنابر تفسیری دیگر، علم به أسماء، آگاهی از حقایق کلی هستی است. (...) نکته دیگر آن که در آیات یاد شده درباره مسمای این اسماء، ضمیر «هم» و اسم اشاره «هؤلاء» استفاده شده است که معمولا در مورد موجودات دارای [[حیات]] و شعور به کار می‌روند. افزون بر آن، این موجودات، از حقایق غیبی به شمار می‌آیند؛ زیرا خداوند بعد از آن که حضرت آدم، آن اسماء را برای فرشتگان بیان کرد، به فرشتگان فرمود: {{متن قرآن|قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ}}<ref>«آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم»؛ سوره بقره، آیه۳۳.</ref> بنابراین این اسماء به حقایق و موجوداتی زنده و با شعور اشاره دارند که از حقایق پنهان و غیبی به شمار می‌آیند که با در نظر گرفتن آیه {{متن قرآن|وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ}}<ref>«و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.</ref> بر حقایق کلی و پوشیده در نزد خداوند مطابقت دارد که محدود به حد مشخصی نیست؛ کثرت در آنها، به جهت عددی نیست؛ بلکه در مراتب و درجات است. بنابراین در مرتبه الهی دارای مقدار و محدوده نیستند؛ بلکه حد و مقدار آنها بر حسب مرتبه نزول در عالم آفرینش و نزول در مراتب وجود است. به عبارت دیگر، در مرتبه غیبی خود، حقایقی کلی و با شعور هستند که در مرتبه نزول تمام حقایق جهان را شامل می‌شوند.<ref>ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۶ـ۱۱۸.</ref> (...) (۳): این دانش، آشنایی با تمام اسماء حسنای الهی است. (...) (۴): در تفسیری نزدیک به تفسیر سوم، شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و [[ائمه|امامان معصوم]]{{عم}} تطبیق شده است»<ref>[[قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه (پایان‌نامه)|قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات  و اصحاب ائمه]] (فصل اول)</ref>.
}}
}}
{{پاسخ پرسش  
{{پاسخ پرسش  

نسخهٔ ‏۲۹ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۷

آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / منبع علم معصوم / علم غیب
مدخل اصلیتعلیم اسماء
مدخل وابستهعلم اسماء / علم آدم پیامبر

آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سبحانی

آیت‌الله سبحانی در کتاب «آگاهی سوم یا علم غیب» در این باره گفته است:

«﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ[۱] دقت در معنای این سه آیه ما را به این حقیقت رهبری می کند که خداوند یک سلسله حقایقی را که از دیدگاه فرشتگان پنهان بود به حضرت آدم(ع) آموخت و سپس حضرت آدم(ع) به دستور خداوند آنان را از این "غیب" آگاه ساخت. توضیح این که: "اسماء" جمع "اسم" به معنی نام است ولی در این جا مقصود این نیست که فقط نام‌های موجودات زمینی و آسمانی را به او تعلیم کرد زیرا فرا گرفتن نام تنها، بدون آشنایی با حقیقت آن، برای حضرت آدم(ع) امتیازی نخواهد بود، بلکه منظور این است که خداوند، را از حقایق موجودات آگاه ساخت گواه این مطلب این است که در آیه شریفه﴿ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ ضمیر جمع عاقل "هم" آورده شده است در صورتی که اگر منظور فقط "اسماء" بود باید "عرضها" گفته می‌شد زیرا در جمع غیر عاقل ضمیر مفرد مؤنث "ها" آورده می‌شود[۲] [۳].

پاسخ‌های دیگر

۱. حجت الاسلام و المسلمین رضایی اصفهانی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رضایی اصفهانی در کتاب «تفسیر قرآن مهر» در این‌باره گفته‌ است:

«قرآن کریم در آیات سی و یکم تا سی و سوم سوره‌ بقره به آموزش آدم و آزمایش فرشتگان به وسیله‌ آن اشاره می‌کند و می‌فرماید: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ[۴]

نکته‌ها و اشاره‌ها:

۱. در این آیات صحنه‌ای از امتحان آدم(ع) و فرشتگان به تصویر کشیده شده که آدم(ع) در آن پیروز شد، ولی فرشتگان موفق نشدند و بار دیگر برتری انسان بر فرشتگان روشن شد.

۲. آزمایش فرشتگان و آدم، یک ارزیابی علمی بود؛ یعنی آنان را در برابر نام‌ها و حقایق و اسرار و علوم هستی قرار دادند و انسان به خاطر ظرف وجودی وسیع خود آنها را آموخت و بیان کرد، ولی فرشتگان به خاطر ظرف وجودی محدود خود نتوانستند پاسخ پرسش‌های علمی را تهیه کنند و در امتحان شکست خوردند.

۳. مقصود از «نام‌ها» در این آیات چیست؟

در این مورد چند احتمال داده‌اند:

الف) در احادیثی آمده است که مقصود از این نام‌ها همان نام‌های رهبران الهی و حجت‌های اوست.

ب) در احادیث دیگری آمده که مقصود از نام‌ها، زمین‌ها، کوه‌ها، دره‌ها و همه‌ موجودات است.

ج) منظور از این نام‌ها، همان استعداد نام‌گذاری چیزهاست که خدا به انسان عطا فرموده است و براساس همین نام‌گذاری است که علوم بشر شکل می‌گیرد و نسل به نسل منتقل می‌شود.

د) منظور اعطای معانی و مفاهیم و مسمّای این نام‌ها به آدم(ع) بوده است که همان علوم و اسرار مربوط به آفرینش و موجودات است؛ پس مقصود، منابع و خزاین چیزهاست، نه صرف لغات.

ه) آموزش نام‌ها، کنایه از قدرت شناخت حقایق و آثار چیزهاست که خدا در نهاد انسان قرار داده و تنها انسان چنین توانی دارد و با استفاده از این توانایی در اسرار جهان می‌اندیشد و تمام اکتشافات و اختراعات علمی بشر نیز نتیجه‌ همین مطلب است.

و) مقصود همان حقایق غیبی عالم است که نشانه‌ خدا هستند؛ حقایقی که باشعور و عاقل و خزاین چیزهای جهان هستند و نزد خدا ذخیره‌اند.

البته این معانی با هم‌دیگر منافاتی ندارند و جمع آنها مشکل نیست و همه‌ی این معانی می‌تواند مقصود آیه باشد، هر چند احتمال پنجم جالب‌تر است.

۴. برخی مفسران برآن‌اند که خدای متعال این علوم را به صورت تکوینی به انسان آموخت؛ یعنی در نهاد و وجود او قرار داد و در مدت کوتاهی بارور ساخت؛ همان‌طور که بیان را به صورت تکوینی به انسان تعلیم داد؛ یعنی استعداد فهم این نام‌ها و اسرار و علوم را در فطرت و سرشت انسان قرار داد.

۵. آیا اگر خدا آن علوم و نام‌ها را به فرشتگان یاد می‌داد آنها نیز نمی‌توانستند مثل آدم بیاموزند و در آزمایش موفق شوند؟

تفاوت فرشتگان با انسان در این بود که انسان‌ها ظرفیت وجودی بیش‌تری داشتند؛ از این رو این نام‌ها و علوم در ظرف وجودی آنان قرار گرفت و بارور شد، ولی فرشتگان چون برای اهداف دیگری آفریده شده بودند، ظرفیت خاصی داشتند که آماده‌ی پذیرش این همه علوم و اسرار نبود؛ به عبارت دیگر علوم انسان‌ها با تفکر و خلاقیت افزایش می‌یابد، اما علوم فرشتگان مثل رایانه با حافظه‌ محدودی است که هر چه به او می‌دهند بازمی‌گوید و هنگامی که در این آزمایش معلوم شد که آنان ظرفیت علوم و اسرار نام‌ها را ندارند و از انسان برتر و شایسته‌تر به خلافت نیستند، به‌ خوبی این حقیقت را پذیرفتند و تسلیم شدند.

۶. در این آیات برای آموزش انسان تعبیر «تعلیم» به کار رفته، اما برای فرشتگان تعبیر «عرضه» به کار رفته است که بالاتر از آموزش است، همان‌طور که نوار آموزشی با فیلم آموزشی تفاوت دارد؛ پس ممکن است گفته شود که فرشتگان نتوانستند چیزی را که به صورت صدا و تصویر به آنان عرضه شد دریابند، در حالی که انسان با آموزش نازل‌تری آنها را دریافت و این برتری انسان را نشان می‌داد.

۷. برخی مفسران برآن‌اند که مقصود از «چیزی که فرشتگان مخفی می‌کردند» آن است که فرشتگان، در دل، خود را شایسته‌تر از انسان برای جانشینی خدا در زمین می‌دانستند و این مطلبی بود که در آیه‌ی قبل بدان اشاره شد، اما تصریح نکردند.

برخی دیگر برآن‌اند که آیه به ابلیس اشاره دارد که در صف فرشتگان قرار داشت و تصمیم داشت در برابر انسان سجده نکند، ولی این مطلب را در دل پنهان می‌کرد.

این احتمال نیز هست که این آیه به علم وسیع الهی و قلمرو بی‌کران آن در امور آشکار و پنهان اشاره داشته باشد، همان‌طور که به مخاطب خود می‌گوییم «ما همه چیز پنهان و آشکار شما را می‌دانیم» و لازمه‌ این سخن آن نیست که حتماً چیز مخفی وجود داشته باشد؛ البته مانعی ندارد که هر سه مطلب مقصود آیه باشد.

  • با ارزیابی علمی، شایستگی و برتری افراد را ثابت کنید.
  • ظرفیت علمی و معلومات افراد، معیار برتری آنها در انتصاب به پست و مقام است.
  • دانشمندترین افراد را برای جانشینی خدا و رهبری و خلافت در زمین برگزینید.
  • ظرفیت علمی انسان از فرشتگان بیش‌تر است.
  • خدا نام‌ها و علوم و اسراری را در نهاد انسان به ودیعت نهاده است.
  • در هنگام شکست علمی تکبّر نورزید برتری علمی دیگران را بپذیرید و اعتراف کنید، که این روش فرشته‌خویان است»[۵].
۲. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی، در پایان‌نامه دکتری خود با عنوان «قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه» در این‌باره گفته‌ است: «﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ * قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ * قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ[۶]. در آیات فوق، خداوند از حادثه مهم خلافت و جانشینی حضرت آدم(ع) سخن می‌گوید. این خلافت با دانشی به نام «علم الاسماء» گره خورده است. خداوند متعال پیش از جعل خلافت حضرت آدم(ع)، موضوع را با فرشتگان در میان ‌گذاشت. فرشتگان از خلقت و خلافت چنین موجودی تعجب کردند؛ زیرا معتقد بودند که با وجود آنان نیازی به وجود موجودی نیست که در زمین فساد کرده و خونریزی به پا می‌کند. خداوند متعال به آنان فرمود که حقایقی را می‌داند که آنان نمی‌دانند. خداوند سبحان، (ع) "علم الاسماء" را به طور کامل به حضرت آدم آموخت. ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا. آنگاه آنان (مسمای آن اسماء)[۷] را بر فرشتگان عرضه کرد و از آنان خواست که از نام‌هایشان خبر دهند. فرشتگان اظهار عجز کردند. خداوند متعال از آدم(ع) خواست که اسامی آنان را به فرشتگان خبر دهد و او فرشتگان را از نام‌های آنان آگاه ساخت. تفسیرهای متفاوتی از علم الاسماء از سوی مفسران ارائه شده است (...): (۱): برخی از مفسران معتقدند که خداوند به حضرت آدم نام تمامی مخلوقات مانند اشخاص، شغل‌ها، درختان، سرزمین‌ها و... را آموخت. (...) (۲): بنابر تفسیری دیگر، علم به أسماء، آگاهی از حقایق کلی هستی است. (...) نکته دیگر آن که در آیات یاد شده درباره مسمای این اسماء، ضمیر «هم» و اسم اشاره «هؤلاء» استفاده شده است که معمولا در مورد موجودات دارای حیات و شعور به کار می‌روند. افزون بر آن، این موجودات، از حقایق غیبی به شمار می‌آیند؛ زیرا خداوند بعد از آن که حضرت آدم، آن اسماء را برای فرشتگان بیان کرد، به فرشتگان فرمود: ﴿قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ[۸] بنابراین این اسماء به حقایق و موجوداتی زنده و با شعور اشاره دارند که از حقایق پنهان و غیبی به شمار می‌آیند که با در نظر گرفتن آیه ﴿وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ[۹] بر حقایق کلی و پوشیده در نزد خداوند مطابقت دارد که محدود به حد مشخصی نیست؛ کثرت در آنها، به جهت عددی نیست؛ بلکه در مراتب و درجات است. بنابراین در مرتبه الهی دارای مقدار و محدوده نیستند؛ بلکه حد و مقدار آنها بر حسب مرتبه نزول در عالم آفرینش و نزول در مراتب وجود است. به عبارت دیگر، در مرتبه غیبی خود، حقایقی کلی و با شعور هستند که در مرتبه نزول تمام حقایق جهان را شامل می‌شوند.[۱۰] (...) (۳): این دانش، آشنایی با تمام اسماء حسنای الهی است. (...) (۴): در تفسیری نزدیک به تفسیر سوم، شناخت اسماء حسنای الهی بر شناخت پیامبران و امامان معصوم(ع) تطبیق شده است»[۱۱].
۳. پژوهشگران وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن.
پژوهشگران «وبگاه مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «خداوند متعال در قرآن مجید می‎فرماید: ﴿وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ[۱۲] خداوند در این آیات مبارک از بهره‎مند ساختن آدمد از "علم اسماء" که یکی نعمت‎های الهی است سخن می‎گوید، آدم به‎عنوان یکی از پیامبران دارای علمی شد که فرشتگان از داشتن آن محروم بودند. در این‎ که مراد از "علم اسماء" چیست، دانشمندان موارد مختلفی را بیان نموده‎اند، یکی از اقوال پذیرفته شده این است که "علم اسماء" عبارتست از: علم به "همه حقائق هستی" و منظور از "اسماء" در اینجا مسمیات است، یعنی خداوند حقایق و ذات اشیاء که منظور جمیع علوم مربوط به زمین و آسمان و انواع صناعات و استخراج معادن و غرس اشجار و خواص و منافع آنها است، همه و همه را به آدم تعلیم داد. به این ترتیب آدم به تمامی اسرار جهان آشنا شد و شایستگی و استعداد درک همه این اسرار را برای فرزندان خود به جای گذارده است. دراین‎ باره از امام صادق(ع) سؤال شد که خداوند به آدم چه آموخت؟ حضرت فرمود: «الْأَرَضِينَ وَ الْجِبَالَ وَ الشِّعَابَ وَ الْأَوْدِيَةَ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى بِسَاطٍ تَحْتَهُ فَقَالَ وَ هَذَا الْبِسَاطُ مِمَّا عَلَّمَه‏»[۱۳]. دیدگاه علامه درباره "علم اسماء" این است که خداوند نامهای اشیاء را به آدم آموخت، ولی روشن است که نام اشیاء آموختن، افتخاری برای او محسوب نمی‎شود، چرا که "علم اسماء" ملاک و معیار خلافت انسان بوده است، در نتیجه مقصود از این "اسماء" الفاظ و اسامی آنها نیست، بلکه مقصود شناخت حقاق و سنن حاکم برآنها می‎باشد. دیدگاه دیگر اینکه: منظور از اسماء در آیه مبارکه به ویژه با تأکیدی که به‌وسیله ﴿كُلَّهَا آورده شده، تمام حقایق جهان است، اعم از این‎که در غیب باشد یا در شهود، بنابراین طبق این آیه آدم تمام حقایق هستی را آنچه در عالم غیب است و آنچه در عالم مشاهده است آموخته است. این آیات گرچه در مورد آدم نازل شده است ولی تعلیم اسماء مخصوص او نیست، بلکه انبیاء و امامان(ع) را شامل می‎شود. بنابراین پیامبران و امامان(ع) آگاه به تمام حقایق هستی هستند. چه این‎که پیامبر(ص) به علی(ع) فرمود: جبرئیل(ع) به من خبر داده که خداوند نام هرچیز را به تو تعلیم داده همان‎طور که به آدم اسماء را آموخته بود»[۱۴].

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

  1. منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  2. آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
  3. رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  4. رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. آیا ارتباط با ارواح می‌تواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
  7. رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  9. رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  10. رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. رابطه ام الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. رابطه علم‌الکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. رابطه مصحف فاطمه یا کتاب‌هایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  21. رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  22. رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  24. علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده می‌شود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
  25. آیا تعلیم اسماء با علم معصوم پیامبر ارتباط دارد؟ (پرسش)
  26. آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
  27. دیدگاه‌های دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    1. دیدگاه‌های دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    2. دیدگاه‌های دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    3. دیدگاه‌های دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    4. دیدگاه‌های دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    5. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    6. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    7. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    8. دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
    9. دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. خدا همه اسم‌ها "حقایق موجودات" را به آدم آموخت، سپس آن "حقایق" را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: از اسامی این حقایق به من خبر دهید اگر راستگو هستید، آنان گفتند: ما ترا تسبیح می کنیم، ما از چیزی آگاه نیستیم جز آنچه تو به ما آموخته ای، تویی توانا و حکیم». خداوند به آدم گفت: آدم! اسامی این حقایق را به فرشتگان بگو.هنگامی که آدم فرشتگان را از آن اسامی آگاه ساخت، خداوند به فرشتگان خطاب کرد و گفت: من به شما نگفتم که از "غیب" آسمان‌ها و زمین آگاه‌ام و آنچه را آشکار کنید و پنهان نمایید می‌دانم؛ سوره بقره، آیه ٣١ـ ٣٣.
  2. به تفسیر المیزان، ج١، ص ١١٥ـ ١٢٢ مراجعه شود.
  3. آگاهی سوم یا علم غیب، ص٨۷
  4. و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید. گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای. فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟؛ سوره بقره، آیه ۳۱ - ۳۳.
  5. تفسیر قرآن مهر؛ ج‌۱، ص۲۲۴ تا ۲۲۷.
  6. خدا همه اسم‌ها "حقایق موجودات" را به آدم آموخت، سپس آن "حقایق" را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: از اسامی این حقایق به من خبر دهید اگر راستگو هستید، آنان گفتند: ما ترا تسبیح می کنیم، ما از چیزی آگاه نیستیم جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، تویی توانا و حکیم». خداوند به آدم گفت: آدم! اسامی این حقایق را به فرشتگان بگو.هنگامی که آدم فرشتگان را از آن اسامی آگاه ساخت، خداوند به فرشتگان خطاب کرد و گفت: من به شما نگفتم که از "غیب" آسمان‌ها و زمین آگاه‌ام و آنچه را آشکار کنید و پنهان نمایید می‌دانم؛ سوره بقره، آیه ٣١ـ ٣٣.
  7. این مطلب که ضمیر «هم» در کلمه «عرضهم» به مسمای أسماء، اشاره دارد، مورد اتفاق بسیاری از مفسران است. آن چه تفسیرهای این آیات را مختلف می‌سازد، اختلاف دیدگاه‌ها در مورد حقیقت خود اسماء و متعلق آنان است. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۷؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۸۱؛ تفسیرنمونه، ج‏۱، ص۱۷۷؛ الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج‏۱، ص۱۲۵؛ مفاتیح الغیب، ج‏۲، ص۳۹۸.
  8. «آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم»؛ سوره بقره، آیه۳۳.
  9. «و هیچ چیز نیست جز آنکه گنجینه‌های آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازه معیّن فرو نمی‌فرستیم»؛ سوره حجر، آیه۲۱.
  10. ر.ک: المیزان فی تفسیر القرآن، ج‏۱، ص۱۱۶ـ۱۱۸.
  11. قلمرو علم امام از دیدگاه آیات روایات و اصحاب ائمه (فصل اول)
  12. و همه نام‌ها را به آدم آموخت سپس آنان را بر فرشتگان عرضه کرد و گفت: اگر راست می‌گویید نام‌های اینان را به من بگویید. گفتند: پاکاکه تویی! ما دانشی جز آنچه تو به ما آموخته‌ای، نداریم، بی‌گمان تویی که دانای فرزانه‌ای. فرمود: ای آدم! آنان را از نام‌های اینان آگاه ساز! و چون آنان را از نام‌های اینان آگاهانید فرمود: آیا به شما نگفته بودم که من نهان آسمان‌ها و زمین را می‌دانم و از آنچه آشکار می‌کنید و پوشیده می‌داشتید آگاهم؟؛ سوره بقره، آیه: ۳۱ - ۳۳.
  13. خداوند به آدم تمام زمینها، کوهها، دره‎ها و بستر رودخانه‎ها را آموخت، سپس به فرشی که زیرپایش گسترده بود نظر افکند و فرمود: حتّی این فرش هم از اموری بود که به آدم تعلیم داد.
  14. وبگاه مركز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن