امام باقر در معارف و سیره سجادی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۱۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = امام باقر | | موضوع مرتبط = امام باقر | ||
| عنوان مدخل = | | عنوان مدخل = امام باقر | ||
| مداخل مرتبط = [[امام باقر در کلام اسلامی]] - [[امام باقر در تاریخ اسلامی]] - [[امام باقر در معارف و سیره حسینی]] - [[امام باقر در معارف | | مداخل مرتبط = [[امام باقر در کلام اسلامی]] - [[امام باقر در تاریخ اسلامی]] - [[امام باقر در معارف و سیره حسینی]] - [[امام باقر در معارف و سیره سجادی]] - [[امام باقر در معارف و سیره رضوی]] - [[امام باقر در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] - [[امام باقر از دیدگاه اهل سنت]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
'''[[امام باقر]] {{ع}}'''، پیشوای پنجم [[مسلمانان]] است. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، [[علوی]] و فاطمی است. آن حضرت در [[حادثه عاشورا]] و در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر حضور داشت. پس از [[شهادت]] پدر و با روی کار آمدن | |||
'''[[امام باقر]] {{ع}}'''، پیشوای پنجم [[مسلمانان]] است. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، [[علوی]] و فاطمی است. آن حضرت در [[حادثه عاشورا]] و در برخی از مواضع حساس [[سیاسی]] [[زمان]] [[حیات]] پدر حضور داشت. پس از [[شهادت]] پدر و با روی کار آمدن عمر بن عبدالعزیز و [[رفع ممنوعیت]] نقل حدیث بستری مناسب جهت نشر معارف دین و تربیت شاگردان برای امام باقر {{ع}} فراهم گردید. امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به [[علم]] بخشید، به باقرالعلوم مشهور شده است. آن حضرت سرانجام در حدّ فاصل سالهای ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید. | |||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خط ۱۵: | خط ۱۶: | ||
علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | علاوه بر حضور آن حضرت در [[کوفه]] و [[شام]] در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای [[تاریخی]] و [[روایی]] از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً [[امام]] به [[اجبار]] [[خلفا]] بارها به [[شام]] [[سفر]] کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست [[عبدالملک]] جهت حضور ایشان در شام با [[هدف]] [[مناظره]] با یکی از [[عالمان]] قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود [[امام صادق]] {{ع}} را به آن دیار گسیل میدارد<ref>التفسیر، ج۱، ص۲۳.</ref>. [[تیراندازی]] حیرتافکن امام که به [[اصرار]] هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴.</ref>، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با [[اسقف]] [[مسیحیان]] و [[اسلام آوردن]] یک [[نصرانی]] در همان سفر<ref>الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref> از [[توانایی]] [[موهوبی]] امام در [[علم]] و [[جسم]] حکایت میکند. سفرهای [[حضرت باقر]] {{ع}} به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. [[نامه]] [[خلیفه]] به [[مردم]] مَدین جهت انسداد دروازههای [[شهر]] بر امام و [[دستور]] منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی<ref>دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.</ref>، از شمار همین رنجهاست. برخی از [[پژوهشگران]] نیز از [[حبس]] امام در [[زندان]] هشام در شام خبر دادهاند<ref>۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷.. </ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۴.</ref> | ||
== | == جایگاه علمی امام == | ||
جایگاه علمی امام [[باقر]] {{ع}} واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین | جایگاه علمی امام [[باقر]] {{ع}} واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} او را باقر خواند. [[جابر بن عبدالله انصاری]] با همین وصف، [[سلام]] [[پیامبر]] را به آن حضرت رساند<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref>. به تصریح پیامبر، از [[امام باقر]] {{ع}} با همین نام در [[تورات]] یاد شده است<ref>کفایة الأثر، ص۵۴.</ref>. آنچنان که [[پیشوایان]] لغت [[عرب]] بیان کردهاند<ref>المفردات، ص۱۳۸.</ref>، امام باقر {{ع}} به جهت وسعتی که به علم بخشید و [[نهان]] [[علوم]] را شکافت، به [[باقرالعلوم]] به معنای شکافنده [[دانشها]] مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر<ref>الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.</ref> و نیز از [[ابوخالد کابلی]] از [[امام سجاد]] {{ع}}<ref>کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.</ref> و از جابر بن [[یزید]] الجعفی<ref>علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.</ref> گزارش شده است. کثیری از [[عالمان]] [[عامه]] نیز وجه توصیف آن حضرت به [[باقر]] را، شکافندگی او در [[علم]] بیان کردهاند<ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این [[لقب]] بیان داشتهاند<ref>Kohlberg, Ibid..</ref>. از گفتوگوی ابرش کلبی با [[هشام بن عبدالملک]] و [[منازعه]] [[زید بن علی]] با او چنین برمیآید که آن حضرت در [[زمان]] [[حیات]] خود به باقرالعلم مشهور بوده است<ref>عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.</ref>. وسعت و [[شهرت]] [[دانش]] آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون [[حکم بن عتیبه]]، مانند [[کودکان]] نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر میشدند<ref>الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.</ref>. [[قتاده بن دعامه]] [[فقیه]]، نسبشناس و لغوی [[بصره]] که از نگاه ابنحنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است<ref>الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.</ref>، پس از گفتوگوی [[علمی]] با [[امام]] به آن حضرت عرض کرد: “به [[خدا]] [[سوگند]] من محضر [[فقها]] و [[ابنعباس]] را [[درک]] کردهام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشتهام. امام به او فرمود: “آیا میدانی [همینک] کجا هستی؟ {{متن حدیث|أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ {{متن قرآن|بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ}}<ref>«(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.</ref>}}<ref>الکافی، ج۶، ص۲۵۶.</ref>. | ||
تفوق علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او میشده است. [[مناظره]] [[نافع]] با آن حضرت در [[مناسک]] [[حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونهای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبانهای غیرعربی چون | تفوق علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب [[خشم]] [[دشمنان]] او میشده است. [[مناظره]] [[نافع]] با آن حضرت در [[مناسک]] [[حج]] که منجر به [[کینه]] هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونهای از این موارد است<ref>الکافی، ج۸، ص۱۲۰.</ref>. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با [[دانشمندان]] [[مذاهب]] مختلف و سران [[ملل]] گوناگون و احاطه او بر زبانهای غیرعربی چون سریانی و عبری نیز حکایتگر جایگاه والای علمی آن حضرت است<ref>دایرةالمعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۵.</ref> | ||
== [[امام باقر]] {{ع}} از نگاه [[عالمان]] عامّه == | == [[امام باقر]] {{ع}} از نگاه [[عالمان]] عامّه == | ||
قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه ([[صحاح]] ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت [[روایت]] کردهاند. | قاطبه عالمان [[عامّه]] امام باقر {{ع}} را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه ([[صحاح]] ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت [[روایت]] کردهاند. جایگاه ارجمند آن [[امام]] در میان اندیشمندان [[سنّی]] چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از [[ستایش]] امام روی برنتافتهاند. برای نمونه ابنحجر هیتمی (م ۹۷۴ق) در وصف آن حضرت مینویسد: “او از گنجهای پنهان [[معارف]] و حقایق [[احکام]] به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد [[بیبصیرت]] و دلهای [[ناپاک]] پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع [[دانش]] و نشردهنده و برافرازنده [[علم]] نامیدهاند... برای وی، از [[استواری]] و [[ثبات]] در مراحل [[سلوک]] [[عرفانی]]، منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند”<ref>الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.</ref>. | ||
با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز دادهاند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمیرسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهلبیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، | با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن [[جایگاه علمی امام]] از خود بروز دادهاند. [[ذهبی]] (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و [[سیادت]] و [[شرف]] و [[وثاقت]] و [[وقار]] و [[بزرگواری]] جمع نمود و [[شایسته]] [[خلافت]] بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و [[درجه]] او در [[تفسیر قرآن]]، به [[ابن کثیر]] و امثال او نمیرسد... ” <ref>سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.</ref>. این امر در حالی است که [[ابن سعد]] (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده<ref>الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.</ref> ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ}}<ref>«اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.</ref>، [[سخن امام]] مبنی بر {{متن حدیث|نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ}} را صحیح برشمرده و عالمان [[اهلبیت]] همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند<ref>التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص۷۶.</ref> | ||
== آثار و | == آثار و نگاشتههای امام == | ||
افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] | افزون بر پنج نگاشته کوتاه از [[امام]] ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات [[فقهی]] شاگردان خود است<ref>الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.</ref> ـ دستکم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را [[امام صادق]] {{ع}} گزارش نموده<ref>بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.</ref>، در کنار دو رساله به سعد الخیر ـ یکی در باب [[تقوا]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۲.</ref> و دیگری در [[معرفت امام]]<ref>الکافی، ج۸، ص۵۶.</ref> ـ دو متن [[دعا]] یکی برای [[ابوحمزه ثمالی]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۸۷.</ref> و دیگری برای [[ابراهیم بن محمد]]<ref>الکافی، ج۲، ص۵۷۲.</ref>، رسالهای به خلفای [[بنیامیه]] در باب [[جهاد]]<ref>الکافی، ج۵. ص۳.</ref>، کتابی به سُدیر صیرفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۵.</ref>، نامهای به هشام بن [[عبدالملک]] که از آن حضرت درباره [[حکم]] سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود<ref>الکافی، ج۷، ص۳۵.</ref>، نگاشتهای برای عبدالعلی بن الحصین در باب [[مهدویت]]<ref>الغیبه، ص۱۷۸.</ref> و متن آزادسازی [[عبدالله]] بن [[مبارک]] که در [[محرم]] سال ۱۱۳ه به خط و خاتم حضرت نگاشته شده<ref>المناقب، ج۴، ص۲۰۸.</ref> از جمله دستنوشتههای موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به جابر بن [[یزید]] جُعفی<ref>الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.</ref> ـ که هر سه ظاهراً از [[اسرار]] [[امام باقر]] {{ع}} بوده ـ رسالهای به [[اهل بصره]]<ref>الفهرست، ص۱۲۹.</ref> کتابی به [[سعد بن طریف]]<ref>الفهرست، ص۱۷۸.</ref> نامهای به [[عمر بن عبدالعزیز]] پس از [[شهادت امام سجاد]] {{ع}} نگاشتهای به [[احمد]] بن حمّاد المروزی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> و کتابی دیگر برای فرزند او ابوعلی<ref>اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.</ref> در کنار دستنگاشتهای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به [[میراث]] مکتوم خود<ref>روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.</ref>، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است. لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، ابنندیم، فهرستنگار شهیر [[عامه]]، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار [[علمی]] آن [[امام]] خبر داده است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref>. ظاهراً بخشهایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از [[ابوالجارود]] است<ref>الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.</ref> ـ در آثاری چون [[تفسیر]] [[علی بن ابراهیم]] [[راه]] یافته است. علاوه بر وصیتنامه [[محمد]] بن حنفیّه که حضرت آن را نسخهبرداری نمود، [[صحیفه سجادیه]] اثر [[ارزشمند]] برجای مانده از [[امام سجاد]] {{ع}} نیز به خط آن حضرت و املای [[پدر]] نگاشته شده است<ref>صحیفه، ص۱۶.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، [[علی بن الحسین]] [[زینالعابدین]] {{ع}}؛... الأمالی، محمد بن [[بابویه]]، [[تهران]]، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ عیون أخبار [[الرضا]] {{ع}}، محمد بن بابویه، تهران، [[جهان]]، ۱۳۷۸ ق، کمالالدین و تمامالنعمه، محمد بن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ [[علل الشرایع]]، محمد بن بابویه، [[قم]]، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ من لایحضره الفقیه، محمد بن بابویه، قم، انتشارات [[اسلامی]]، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی [[فضائل]] الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، [[جامعه]] مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، محمد بن سعد، بیروت، دارصادر، بیتا: المناقب، [[محمد بن شهرآشوب]]، قم، [[علامه]]، ۱۳۷۹ ق، عیون المعجزات، [[حسین بن عبدالوهاب]]، قم، الداوری، بیتا، عیون الاخبار، عبداللهبن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، اسماعیلبن کثیر، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیلبن کثیر، دار [[طیبه]]، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمد بن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، المفردات الراغب الاصفهانی، طیعه النور، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، [[بعثت]]، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، [[ابن طاهر]] البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، [[المحاسن]] و المساوی، [[ابراهیم]] البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، [[علی]] الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ [[سیر]] أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، [[الخرائج و الجرائح]]، [[سعید]] الراوندی، قم، [[الإمام المهدی]]، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، [[دایرة المعارف]] [[تشیع]]، [[عباس]] زریاب خویی، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ [[بصائر الدرجات]]، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ [[تهذیب]] الاحکام، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد العیاشی، [[تهران]]، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ [[اختیار]] معرفه الرجال، [[محمد]] الکشی، [[مشهد]]، ۱۴۰۹ ق، [[الکافی]]، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ [[بحارالانوار]]، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار [[احیاء]] التراث، ۱۴۰۳ ق؛ [[اثبات]] الوصیة [[علی]] المسعودی، [[قم]]، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ الاختصاص، محمد المفید، قم، [[کنگره]] [[شیخ مفید]]، ۱۴۱۳ ق؛ [[الارشاد]]، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، [[احمد]] النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ [[الغیبة]]، محمد النعمانی، تهران، [[صدوق]]، ۱۳۹۷ ق؛ [[روضة الواعظین]]، فتّال النیسابوری، قم، [[رضی]]، ۱۳۷۵ ش؛ [[الصواعق المحرقه]]، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا؛ | ||
AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref><ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref> | AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.</ref>.<ref>[[محمد علی موحدی|موحدی، محمد علی]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۷۶.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |
نسخهٔ کنونی تا ۹ سپتامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۵۵
امام باقر (ع)، پیشوای پنجم مسلمانان است. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، علوی و فاطمی است. آن حضرت در حادثه عاشورا و در برخی از مواضع حساس سیاسی زمان حیات پدر حضور داشت. پس از شهادت پدر و با روی کار آمدن عمر بن عبدالعزیز و رفع ممنوعیت نقل حدیث بستری مناسب جهت نشر معارف دین و تربیت شاگردان برای امام باقر (ع) فراهم گردید. امام باقر (ع) به جهت وسعتی که به علم بخشید، به باقرالعلوم مشهور شده است. آن حضرت سرانجام در حدّ فاصل سالهای ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید.
مقدمه
حضرت امام ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین (ع)، ملقب به باقر العلوم، پیشوای پنجم امامیّه است. مادر صاحب کرامت او[۱] امّ عبدالله فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (ع) است[۲]. امام صادق (ع) آن بانوی بزرگوار را صدیقهای بینظیر در خاندان امام حسن خوانده است[۳]. آن حضرت نخستین کسی است که هم از تبارِ پدر و هم از طرف مادر، علوی و فاطمی است[۴].
حضور امام باقر (ع) در اوان کودکی در جریان شهادت جدش سیدالشهدا (ع) و به یاد سپردنِ مصائب عاشورا و رخدادهای پس از آن[۵] در کنار پاسخ قاطعانه به یزید در جهت دفاع از جان پدر[۶] از مهمترین رویدادهای عهد کودکی آن حضرت است. تاریخنگاران عامّه از حضور امام باقر (ع) در برخی از مواضع حساس سیاسی زمان حیات پدر خبر میدهند. پیشنهاد ضرب دینار اسلامی به جای دیناروس رومی در عهد عبدالملک بن مروان نمونهای از همین خبرهاست[۷]. دو سال پس از شهادت حضرت سجاد (ع) (۹۶ ق / ۹۷ق) که با روی کار آمدن عمر بن عبدالعزیز (۹۹ق) منجر به رفع ممنوعیت نقل حدیث و سست شدن پایههای نظام اموی گردیده بستری مناسب جهت نشر معارف دین و تربیت شاگردان برای امام باقر (ع) فراهم گردید. آن حضرت پس از دو دهه هدایتگری و مجاهدت علمی، در حدّ فاصل سالهای ۱۱۵ تا ۱۱۸ ق، به شهادت رسید. وجود فرقهای به نام باقریه[۸] ـ که به زنده بودن آن حضرت پس از شهادت او باور داشتند ـ بنابر تحقیق پذیرفتنی نیست[۹].
سفرهای امام
علاوه بر حضور آن حضرت در کوفه و شام در خلال فاجعه عاشورا، گزارشهای تاریخی و روایی از حضور دیگرباره ایشان در این سرزمینها خبر میدهد. ظاهراً امام به اجبار خلفا بارها به شام سفر کرده بوده است. در یک مورد هم، پس از درخواست عبدالملک جهت حضور ایشان در شام با هدف مناظره با یکی از عالمان قَدَری مسلک، آن حضرت، فرزند خود امام صادق (ع) را به آن دیار گسیل میدارد[۱۰]. تیراندازی حیرتافکن امام که به اصرار هشام بن عبدالملک و در شام صورت پذیرفت[۱۱]، در کنار مناظره شگرف آن حضرت با اسقف مسیحیان و اسلام آوردن یک نصرانی در همان سفر[۱۲] از توانایی موهوبی امام در علم و جسم حکایت میکند. سفرهای حضرت باقر (ع) به شام با رخدادهایی رنجآور نیز همراه بوده است. نامه خلیفه به مردم مَدین جهت انسداد دروازههای شهر بر امام و دستور منع آن حضرت و همراهانشان از نوشیدنی و خوردنی[۱۳]، از شمار همین رنجهاست. برخی از پژوهشگران نیز از حبس امام در زندان هشام در شام خبر دادهاند[۱۴].[۱۵]
جایگاه علمی امام
جایگاه علمی امام باقر (ع) واضحتر از آن است که احتیاج به بیان داشته باشد. پیامبر گرامی اسلام (ص) او را باقر خواند. جابر بن عبدالله انصاری با همین وصف، سلام پیامبر را به آن حضرت رساند[۱۶]. به تصریح پیامبر، از امام باقر (ع) با همین نام در تورات یاد شده است[۱۷]. آنچنان که پیشوایان لغت عرب بیان کردهاند[۱۸]، امام باقر (ع) به جهت وسعتی که به علم بخشید و نهان علوم را شکافت، به باقرالعلوم به معنای شکافنده دانشها مشهور شده است. این معنا از شخص پیامبر[۱۹] و نیز از ابوخالد کابلی از امام سجاد (ع)[۲۰] و از جابر بن یزید الجعفی[۲۱] گزارش شده است. کثیری از عالمان عامه نیز وجه توصیف آن حضرت به باقر را، شکافندگی او در علم بیان کردهاند[۲۲]. هرچند که برخی معانی دیگری را نیز برای این لقب بیان داشتهاند[۲۳]. از گفتوگوی ابرش کلبی با هشام بن عبدالملک و منازعه زید بن علی با او چنین برمیآید که آن حضرت در زمان حیات خود به باقرالعلم مشهور بوده است[۲۴]. وسعت و شهرت دانش آن حضرت به قدری بود که صاحبان علم آن دوران، چون حکم بن عتیبه، مانند کودکان نوآموز به پیشگاه حضرت حاضر میشدند[۲۵]. قتاده بن دعامه فقیه، نسبشناس و لغوی بصره که از نگاه ابنحنبل (م ۲۴۱ق) احفظ بصریون است[۲۶]، پس از گفتوگوی علمی با امام به آن حضرت عرض کرد: “به خدا سوگند من محضر فقها و ابنعباس را درک کردهام، اما نزد هیچ یک از آنان اضطرابی را که اکنون قلبم دارد نداشتهام. امام به او فرمود: “آیا میدانی [همینک] کجا هستی؟ «أَنْتَ بَيْنَ يَدَيْ ﴿بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَيُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فِيهَا بِالْغُدُوِّ وَالْآصَالِ﴾[۲۷]»[۲۸].
تفوق علمی امام بر عالمان زمان خود، گاهی سبب خشم دشمنان او میشده است. مناظره نافع با آن حضرت در مناسک حج که منجر به کینه هشام بن عبدالملک نسبت به ایشان گردید، نمونهای از این موارد است[۲۹]. سایر مناظرات شگفت آن حضرت با دانشمندان مذاهب مختلف و سران ملل گوناگون و احاطه او بر زبانهای غیرعربی چون سریانی و عبری نیز حکایتگر جایگاه والای علمی آن حضرت است[۳۰].[۳۱]
امام باقر (ع) از نگاه عالمان عامّه
قاطبه عالمان عامّه امام باقر (ع) را به نیکویی ستوده و او را توثیق نمودهاند. مؤلفان کتب ششگانه (صحاح ستّه)، بیاستثنا از آن حضرت روایت کردهاند. جایگاه ارجمند آن امام در میان اندیشمندان سنّی چنان است که حتی عالمان متعصبِ آنان نیز از ستایش امام روی برنتافتهاند. برای نمونه ابنحجر هیتمی (م ۹۷۴ق) در وصف آن حضرت مینویسد: “او از گنجهای پنهان معارف و حقایق احکام به قدری آشکار ساخت که جز بر افراد بیبصیرت و دلهای ناپاک پوشیده نیست و از همین جهت او را شکافنده و جامع دانش و نشردهنده و برافرازنده علم نامیدهاند... برای وی، از استواری و ثبات در مراحل سلوک عرفانی، منزلتی است که وصفکنندگان از بیان آن عاجزند”[۳۲].
با این حال به نظر میرسد برخی از اندیشمندان سنّی تلاشهایی در جهت کمرنگ نشان دادن جایگاه علمی امام از خود بروز دادهاند. ذهبی (م ۷۴۸ق) پس از آنکه امام باقر را “سیّد”، “امام”، “تالی کتاب الله” و “کبیر الشأن” میخواند مینویسد: “او یکی از کسانی است که میان علم و عمل و سیادت و شرف و وثاقت و وقار و بزرگواری جمع نمود و شایسته خلافت بود!” ذهبی همچنین مینویسد: “وی [= امام باقر] کثیر الحدیث نبود... و درجه او در تفسیر قرآن، به ابن کثیر و امثال او نمیرسد... ” [۳۳]. این امر در حالی است که ابن سعد (م۲۳۰ق) قرنها پیش از ذهبی، آن حضرت را “کثیرالحدیث” خوانده[۳۴] ابن کثیر (م ۷۷۴ق) خود در تفسیر آیه ﴿فَاسْأَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ﴾[۳۵]، سخن امام مبنی بر «نَحْنُ أَهْلُ الذِّكْرِ» را صحیح برشمرده و عالمان اهلبیت همچون امام باقر را “خیرالعلماء” میداند[۳۶].[۳۷]
آثار و نگاشتههای امام
افزون بر پنج نگاشته کوتاه از امام ـ که پاسخ آن حضرت به سؤالات فقهی شاگردان خود است[۳۸] ـ دستکم ده نگاشته یا رساله دیگر از آن حضرت برجای مانده است. کتابی از آن حضرت که بخشی از آن را امام صادق (ع) گزارش نموده[۳۹]، در کنار دو رساله به سعد الخیر ـ یکی در باب تقوا[۴۰] و دیگری در معرفت امام[۴۱] ـ دو متن دعا یکی برای ابوحمزه ثمالی[۴۲] و دیگری برای ابراهیم بن محمد[۴۳]، رسالهای به خلفای بنیامیه در باب جهاد[۴۴]، کتابی به سُدیر صیرفی[۴۵]، نامهای به هشام بن عبدالملک که از آن حضرت درباره حکم سارق و زانی شخص متوفی پرسیده بود[۴۶]، نگاشتهای برای عبدالعلی بن الحصین در باب مهدویت[۴۷] و متن آزادسازی عبدالله بن مبارک که در محرم سال ۱۱۳ه به خط و خاتم حضرت نگاشته شده[۴۸] از جمله دستنوشتههای موجود آن حضرت است. علاوه بر این، سه نگاشته به جابر بن یزید جُعفی[۴۹] ـ که هر سه ظاهراً از اسرار امام باقر (ع) بوده ـ رسالهای به اهل بصره[۵۰] کتابی به سعد بن طریف[۵۱] نامهای به عمر بن عبدالعزیز پس از شهادت امام سجاد (ع) نگاشتهای به احمد بن حمّاد المروزی[۵۲] و کتابی دیگر برای فرزند او ابوعلی[۵۳] در کنار دستنگاشتهای به شخصی نامعلوم جهت دسترسی به میراث مکتوم خود[۵۴]، از جمله آثار مکتوب آن حضرت بوده که متأسفانه باقی نمانده است. لذا در مصادر امامی، پانزده نگاشته موجود و ده اثر غیرموجود به آن حضرت نسبت داده شده است. علاوه بر این، ابنندیم، فهرستنگار شهیر عامه، از دو کتاب به نام “الهدایه” و “التفسیر” در زمره آثار علمی آن امام خبر داده است[۵۵]. ظاهراً بخشهایی از کتاب التفسیر آن حضرت ـ که منقول از ابوالجارود است[۵۶] ـ در آثاری چون تفسیر علی بن ابراهیم راه یافته است. علاوه بر وصیتنامه محمد بن حنفیّه که حضرت آن را نسخهبرداری نمود، صحیفه سجادیه اثر ارزشمند برجای مانده از امام سجاد (ع) نیز به خط آن حضرت و املای پدر نگاشته شده است[۵۷].[۵۸].[۵۹]
منابع
پانویس
- ↑ الکافی، ج۱، ص۶۴؛ اثبات الوصیة، ص۶۶؛ عیون المعجزات، ص۷۵.
- ↑ عیون اخبار الرضا (ع)، ج۱، ص۴۱؛ الارشاد، ج۲، ص۱۵۵؛ الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۱۱.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۶۴.
- ↑ شرح الاخبار، ج۳، ص۲۷۷.
- ↑ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۲۰.
- ↑ اثبات الوصیة، ص۱۷۱.
- ↑ المحاسن و المساوی، ص۴۷۰.
- ↑ الفرق بین الفرق، ص۴۵.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۷۴.
- ↑ التفسیر، ج۱، ص۲۳.
- ↑ دلائل الامامة، ص۲۳۴.
- ↑ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ دلائل الامامة، ص۲۳۴؛ الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۲۹۲.
- ↑ ۱۹۹۳ AD,koblberg ۳۹۸/۷..
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۷۴.
- ↑ عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ التاریخ، ج۲، ص۲۲۰؛ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.
- ↑ کفایة الأثر، ص۵۴.
- ↑ المفردات، ص۱۳۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۴۶۹؛ الاختصاص، ص۶۲؛ الامالی، ص۶۳۷.
- ↑ کمالالدین، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ علل الشرایع، ج۱، ص۲۳۳.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ Kohlberg, Ibid..
- ↑ عیون الاخبار، ج۱، ص۲۱۲؛ المناقب، ج۴، ص۱۹۸.
- ↑ الاختصاص، ج۲، ص۱۶۰.
- ↑ الاعلام، ج۵، ص۱۸۹.
- ↑ «(این چراغ) در خانههایی (است) که خداوند رخصت داده است تا والایی یابند و نامش در آنها برده شود؛ سپیدهدمان و دیرگاه عصرها در آنها او را به پاکی میستایند» سوره نور، آیه ۳۶.
- ↑ الکافی، ج۶، ص۲۵۶.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۱۲۰.
- ↑ دایرةالمعارف تشیع، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۵.
- ↑ الصواعق المحرقه، ج۲، ص۵۸۵.
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۴، ص۴۰۱.
- ↑ الطبقات الکبری، ج۵، ص۲۴۹.
- ↑ «اگر نمیدانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید» سوره نحل، آیه ۴۳.
- ↑ التفسیر، ج۴، ص۵۷۳-۵۷۴.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص۷۶.
- ↑ الفقیه، ج۳، ص۳۳۱؛ رساله المتعه، ص۱۳؛ تهذیب الاحکام، ج۳، ص۶۷؛ ج۵، ص۴۱۲؛ ج۹، ص۳۹۷.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص۳۲.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۵۲.
- ↑ الکافی، ج۸، ص۵۶.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۵۸۷.
- ↑ الکافی، ج۲، ص۵۷۲.
- ↑ الکافی، ج۵. ص۳.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۹۵.
- ↑ الکافی، ج۷، ص۳۵.
- ↑ الغیبه، ص۱۷۸.
- ↑ المناقب، ج۴، ص۲۰۸.
- ↑ الکافی، ج۱، ص۳۹۶؛ اختیار معرفة الرجال، ص۱۹۳؛ بحارالانوار، ج۲، ص۷۰.
- ↑ الفهرست، ص۱۲۹.
- ↑ الفهرست، ص۱۷۸.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.
- ↑ اختیار معرفة الرجال، ص۵۱۱.
- ↑ روضة الواعظین، ج۱، ص۲۰۵.
- ↑ الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.
- ↑ الفهرست، ص۳۶ و ۲۴۶.
- ↑ صحیفه، ص۱۶.
- ↑ الصحیفة السجادیة، علی بن الحسین زینالعابدین (ع)؛... الأمالی، محمد بن بابویه، تهران، کتابچی، ۱۳۷۶ ش؛ عیون أخبار الرضا (ع)، محمد بن بابویه، تهران، جهان، ۱۳۷۸ ق، کمالالدین و تمامالنعمه، محمد بن بابویه، تهران، الإسلامیه، ۱۳۹۵ ق؛ علل الشرایع، محمد بن بابویه، قم، الداوری، ۱۳۸۵ ش؛ من لایحضره الفقیه، محمد بن بابویه، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۳ ق؛ شرح الاخبار فی فضائل الائمة الاطهار، نعمان ابن حیون، قم، جامعه مدرسین، ۱۴۰۹ ق، الطبقات الکبری، محمد بن سعد، بیروت، دارصادر، بیتا: المناقب، محمد بن شهرآشوب، قم، علامه، ۱۳۷۹ ق، عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، قم، الداوری، بیتا، عیون الاخبار، عبداللهبن قتیبه، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ ق، البدایة و النهایة، اسماعیلبن کثیر، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۸ ق، التفسیر، اسماعیلبن کثیر، دار طیبه، ۱۴۲۰ ق؛ الفهرست، محمد بن ندیم، بیروت، دارالمعرفه، ۱۳۹۸ ق، المفردات الراغب الاصفهانی، طیعه النور، ۱۴۲۷ ق؛ دلائل الامامة، محمد الاملی، قم، بعثت، ۱۴۱۳ق؛ الفرق بین الفرق، ابن طاهر البغدادی، بیروت، دارالآفاق، ۱۹۷۷ م، المحاسن و المساوی، ابراهیم البیهقی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۲۰ ق، کفایه الأثر، علی الخزاز، قم، بیدار، ۱۴۰۱ ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد الذهبی، الرساله، ط ۳، ۱۴۰۵ ق، الخرائج و الجرائح، سعید الراوندی، قم، الإمام المهدی، ۱۴۰۹ ق؛ الأعلام، خیرالدین الزرکلی، بیروت، دارالعلم ۱۹۸۰ م، دایرة المعارف تشیع، عباس زریاب خویی، تهران، ۱۳۷۲ ش؛ بصائر الدرجات، محمد الصفار، قم، مرعشی نجفی ۱۴۰۴ ق؛ الأمالی، محمد الطوسی، قم، دارالثقافه، ۱۴۱۴ ق؛ تهذیب الاحکام، محمد الطوسی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ التفسیر، محمد العیاشی، تهران، العلمیة، ۱۳۸۰ ق؛ اختیار معرفه الرجال، محمد الکشی، مشهد، ۱۴۰۹ ق، الکافی، محمد الکلینی، تهران، الاسلامیه، ۱۴۰۷ ق؛ بحارالانوار، محمدباقر المجلسی، بیروت، دار احیاء التراث، ۱۴۰۳ ق؛ اثبات الوصیة علی المسعودی، قم، انصاریان، ۱۳۸۴ ش؛ الاختصاص، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ الارشاد، محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق؛ رسالة المتعة محمد المفید، قم، کنگره شیخ مفید، ۱۴۱۳ ق، الفهرست، احمد النجاشی، قم، النشر الاسلامی، ۱۳۶۵ ش؛ الغیبة، محمد النعمانی، تهران، صدوق، ۱۳۹۷ ق؛ روضة الواعظین، فتّال النیسابوری، قم، رضی، ۱۳۷۵ ش؛ الصواعق المحرقه، أحمد الهیتمی، بیروت، الرساله، ۱۴۱۷ ق؛ التاریخ، احمد الیعقوبی، بیروت، دارصادر، بیتا؛ AD Muhammad B. Ali, Leiden - New York ۱۹۹۳- Kohlberg. Ethan encyclopaedia of Islam.
- ↑ موحدی، محمد علی، مقاله «امام باقر»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۷۶.