بحث کاربر:Wasity/بایگانی 1: تفاوت میان نسخهها
Smsherafat (بحث | مشارکتها) |
جز (Heydari صفحهٔ بحث کاربر:Wasity را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به بحث کاربر:Wasity/بایگانی 1 منتقل کرد: تبدیل بحث ویکیمتن به بحث ساختارمند از ب...) |
||
(۳۶۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۵ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
* | * [http://fa.imamatpedia.com/wiki/بحث_کاربر:Jaafari جعفری] | ||
# | * [http://fa.imamatpedia.com/wiki/مهدویت_(پرسش) مهدویت پرسش] | ||
# | * [http://fa.imamatpedia.com/wiki/بحث:مهدویت_(پرسش) مهدویت قسمت بحث] | ||
# | * [http://www.hojrehmajazi.ir/news/news_item.asp?NewsID=421 کتاب و مقاله] | ||
[[File:01.jpg|بندانگشتی|550px|کتب نقد مدعی دروغین یمانی]] | |||
==همکاران پاسخ جامع== | |||
{{فهرست اثر}} | |||
{{ستون-شروع|7}} | |||
# بهمنی | |||
# پورانزاب | |||
# شیجانی | |||
# کروشاد | |||
# صالحی | |||
# واثق | |||
# جولایی | |||
# دستلان (فروردين) | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان}} | |||
== | ==[[صفحه تصویر]]== | ||
مناسب برای ارائه تصاوير به همراه نوشته زيرين | |||
{{جعبه نقل قول | عنوان = وفاداری ذوالجناح|:{{سخ}}''' «''' پس از اینکه [[حسین بن علی]] خود را به نهر [[فرات]] رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی میدادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد، حسین بن علی راکبش فرمود تو تشنهای و من تشنه به [[خدا]] سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان حسین بن علی را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان حسین بن علی را فهمید سپس حسین بن علی به او امر کرد بنوش و من نیز خواهم نوشید... '''»''' |تاریخ بایگانی || منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب آل ابی طالب]]، ج4، ص58</small> | تراز = چپ| عرض = 230px | اندازه خط = 12px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | |||
تازه ها: | |||
== | {{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''سخن توبیخ آمیز امام رضا(ع){{سخ}}خطاب به زید:'''{{پایان}}{{سخ}}«ای زید! آیا تو را سخن مردم نادان اهل [[کوفه]] مغرور نموده است که روایت کنند «فاطمه عفّت خود را نگه داشت پس خداوند آتش را بر ذریهاش حرام ساخت»؟ این سخن، فقط مخصوص [[امام حسن|حسن]] و [[امام حسین|حسین]] است. اگر گمان میبری که تو با معصیت خداوند عزّ و جلّ به [[بهشت]] روی و پدرت موسی بن جعفر(ع) اطاعت خدا کند و او نیز به بهشت داخل شود، در این صورت تو در نزد خداوند گرامیتر از او خواهی بود! به خدا سوگند هیچکس جز از راه طاعت به آنچه نزد خدا است نخواهد رسید، و تو میپنداری با معصیت بدان میرسی، پس گمان تو گمان بدی است»{{سخ}}زید گفت: من برادر تو و پسر پدرت هستم.{{سخ}}حضرت در پاسخش فرمود: «تو هنگامی برادر منی که خداوند عزّ و جلّ را اطاعت کنی.» | ||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص۲۳۴</small>| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| اندازه خط = ۱۴px|رنگ پسزمینه=#ffeebb| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | |||
==شعر== | |||
{{جعبه نقل قول | عنوان = | نقلقول =:{{سخ}}{{شعر|نستعلیق}}{{ب|خونی که روی یال تو پیداست، ذوالجناح |خون همیشه جاری مولاست، ذوالجناح{{سخ}}|نستعلیق}}{{ب|یک قطره آفتاب به روی تنت نشست |بوی خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح}}{{پایان شعر}}|تاریخ بایگانی | منبع = | تراز = وسط| عرض = 500px | اندازه خط = 14px| گیومه نقلقول = | تراز منبع = چپ}} | |||
# | |||
{{شعر۲ | |||
|صبا به پیر خرابات از خرابه شام |ببر ز کودک زار این جگر گداز پیام | |||
|ای پدر ز من زار هیچ آگاهی | که روز من شب تار است و صبح روشن شام<ref> کمرهای، در کربلا چه گذشت، ۱۳۸۱ش، ص۶۶۴.</ref>}} | |||
== | ==باکس اشخاص== | ||
{{BeginBox}} | |||
{{People|نام نویسنده|11760.jpg| | |||
* مطلب اول | |||
* مطلب سوم}} | |||
{{People|نام نویسنده|11760.jpg| | |||
* مطلب اول | |||
* مطلب سوم}} | |||
{{People|نام نویسنده|11760.jpg| | |||
* مطلب اول | |||
* مطلب دوم | |||
* مطلب سوم}} | |||
{{People|نام نویسنده|11760.jpg|squeezed=1|fsize=0.98em| | |||
* مطلب اول | |||
* مطلب دوم | |||
* مطلب سوم}} | |||
{{clear}} | |||
== نمونه ها== | |||
[[پرونده:769540432.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]]{{سخ}}[[پرونده:769540432.jpg|22px]] [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] | |||
==کارهای جدید== | |||
*[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D8%B5%D8%B1%D8%A7%D8%B7_%D9%85%D8%B3%D8%AA%D9%82%DB%8C%D9%85_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 صراط مستقیم در قرآن] | |||
http:// | *[http://fa.imamatpedia.com/wiki/%D9%82%D8%B1%D8%A8_%D8%AF%D8%B1_%D9%82%D8%B1%D8%A2%D9%86 قرب در قرآن] | ||
==رنگها== | |||
* FFFFCC | |||
* F0FFFF | |||
* EEEEEE | |||
* FFF5EE | |||
=== | ==نقل قول دوم== | ||
#[[ | {{جعبه نقل قول| عنوان = متن کامل نامهای برای تو|نقلقول = | ||
#[[ | ---- | ||
#[[ | به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی | ||
#[[ | |||
#[[ | حوادث اخیر در فرانسه و وقایع مشابه در برخی دیگر از کشورهای غربی مرا متقاعد کرد که دربارۀ آنها مستقیماً با شما سخن بگویم. | ||
<div class="reflist4" align="right" dir="ltr" style="max-height: 230px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:100%; background:#F8FBF9;"> | |||
من شما جوانان را مخاطب خود قرار میدهم؛ نه به این علّت که پدران و مادران شما را ندیده میانگارم، بلکه به این سبب که آیندۀ ملّت و سرزمینتان را در دستان شما میبینم و نیز حسّ حقیقتجویی را در قلبهای شما زندهتر و هوشیارتر مییابم. همچنین در این نوشته به سیاستمداران و دولتمردان شما خطاب نمیکنم، چون معتقدم که آنان آگاهانه راه سیاست را از مسیر صداقت و درستی جدا کردهاند. | |||
سخن من با شما دربارۀ اسلام است و بهطور خاص، دربارۀ تصویر و چهرهای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهرهگیری از آن، متأسّفانه سابقهای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراسهای» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، میبینید که در تاریخنگاریهای جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانۀ دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از بردهداری شرمسار است، از دورۀ استعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگینپوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزیهایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیت و قومیت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند. | |||
این بهخودیخود جای تحسین دارد و هدف من نیز از بازگوکردن بخشی از این فهرست بلند، سرزنش تاریخ نیست، بلکه از شما میخواهم از روشنفکران خود بپرسید چرا وجدان عمومی در غرب باید همیشه با تأخیری چند ده ساله و گاهی چند صد ساله بیدار و آگاه شود؟ چرا بازنگری در وجدان جمعی، باید معطوف به گذشتههای دور باشد نه مسائل روز؟ چرا در موضوع مهمّی همچون شیوۀ برخورد با فرهنگ و اندیشۀ اسلامی، از شکلگیری آگاهی عمومی جلوگیری میشود؟ | |||
شما بخوبی میدانید که تحقیر و ایجاد نفرت و ترس موهوم از «دیگری»، زمینۀ مشترک تمام آن سودجوییهای ستمگرانه بوده است. اکنون من میخواهم از خود بپرسید که چرا سیاست قدیمی هراسافکنی و نفرتپراکنی، اینبار با شدّتی بیسابقه، اسلام و مسلمانان را هدف گرفته است؟ چرا ساختار قدرت در جهان امروز مایل است تفکر اسلامی در حاشیه و انفعال قرار گیرد؟ مگر چه معانی و ارزشهایی در اسلام، مزاحم برنامۀ قدرتهای بزرگ است و چه منافعی در سایۀ تصویرسازی غلط از اسلام، تأمین میگردد؟ پس خواستۀ اوّل من این است که دربارۀ انگیزههای این سیاهنمایی گسترده علیه اسلام پرسش و کاوش کنید. | |||
خواستۀ دوم من این است که در واکنش به سیل پیشداوریها و تبلیغات منفی، سعی کنید شناختی مستقیم و بیواسطه از این دین به دست آورید. منطق سلیم اقتضاء میکند که لااقل بدانید آنچه شما را از آن میگریزانند و میترسانند، چیست و چه ماهیتی دارد. من اصرار نمیکنم که برداشت من یا هر تلقّی دیگری از اسلام را بپذیرید بلکه میگویم اجازه ندهید این واقعیت پویا و اثرگذار در دنیای امروز، با اغراض و اهداف آلوده به شما شناسانده شود. اجازه ندهید ریاکارانه، تروریستهای تحت استخدام خود را به عنوان نمایندگان اسلام به شما معرفی کنند. اسلام را از طریق منابع اصیل و مآخذ دست اوّل آن بشناسید. با اسلام از طریق قرآن و زندگی پیامبر بزرگ آن (صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) آشنا شوید. من در اینجا مایلم بپرسم آیا تاکنون خود مستقیماً به قرآن مسلمانان مراجعه کردهاید؟ آیا تعالیم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و آموزههای انسانی و اخلاقی او را مطالعه کردهاید؟ آیا تاکنون به جز رسانهها، پیام اسلام را از منبع دیگری دریافت کردهاید؟ آیا هرگز از خود پرسیدهاید که همین اسلام، چگونه و بر مبنای چه ارزشهایی طی قرون متمادی، بزرگترین تمدّن علمی و فکری جهان را پرورش داد و برترین دانشمندان و متفکّران را تربیت کرد؟ | |||
من از شما میخواهم اجازه ندهید با چهرهپردازیهای موهن و سخیف، بین شما و واقعیت، سدّ عاطفی و احساسی ایجاد کنند و امکان داوری بیطرفانه را از شما سلب کنند. امروز که ابزارهای ارتباطاتی، مرزهای جغرافیایی را شکسته است، اجازه ندهید شما را در مرزهای ساختگی و ذهنی محصور کنند. اگر چه هیچکس بهصورت فردی نمیتواند شکافهای ایجاد شده را پر کند، امّا هر یک از شما میتواند به قصد روشنگری خود و محیط پیرامونش، پلی از اندیشه و [[انصاف]] بر روی آن شکافها بسازد. این چالش از پیش طراحی شده بین [[اسلام]] و شما جوانان، اگر چه ناگوار است امّا میتواند پرسشهای جدیدی را در ذهن کنجکاو و جستجوگر شما ایجاد کند. تلاش در جهت یافتن پاسخ این پرسشها، فرصت مغتنمی را برای کشف حقیقتهای نو پیش روی شما قرار میدهد. بنابراین، این فرصت را برای فهم صحیح و درک بدون پیشداوری از اسلام از دست ندهید تا شاید به یمن مسئولیتپذیری شما در قبال حقیقت، آیندگان این برهه از تاریخ تعامل غرب با اسلام را با آزردگی کمتر و وجدانی آسودهتر به نگارش درآورند.</div> | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>.</small>| تراز = وسط| عرض = ۸۵۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#EBF5EE| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ|}} | |||
==نامه دوم== | |||
پس از حوادث پاریس، در ۸ آذر ۱۳۹۴، آیت الله خامنهای دومین نامه را خطاب به جوانان غربی نگاشت. | |||
آیت الله خامنهای حوادث تلخ تروریستی فرانسه را زمینهای برای همفکری خواند و با برشمردن نمونههای دردناکی از «آثار تروریسم مورد حمایت برخی قدرتهای بزرگ در دنیای اسلام، پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل و لشکرکشیهای خسارتآفرین سالهای اخیر به دنیای اسلام»، نوشت: من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. متن نامۀ رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است.<ref>[http://farsi.khamenei.ir/message-content?id=31536 نامه رهبر انقلاب به عموم جوانان غربی]</ref> | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان = متن کامل نامه دوم|نقلقول = | |||
بسماللهالرّحمنالرّحیم{{سخ}} | |||
به عموم جوانان در کشورهای غربی | |||
<div class="reflist4" align="right" dir="ltr" style="max-height: 230px; overflow: auto; padding: 3px; font-size:100%; background:#F0F0F0;"> | |||
حوادث تلخی که تروریسم کور در فرانسه رقم زد، بار دیگر مرا به گفتگو با شما جوانان برانگیخت. برای من تأسّفبار است که چنین رویدادهایی بستر سخن را بسازد، امّا واقعیت این است که اگر مسائل دردناک، زمینهای برای چارهاندیشی و محملی برای همفکری فراهم نکند، خسارت دوچندان خواهد شد. رنج هر انسانی در هر نقطه از جهان، بهخودیخود برای همنوعان اندوهبار است. منظرۀ کودکی که در برابر دیدگان عزیزانش جان میدهد، مادری که شادی خانوادهاش به عزا مبدّل میشود، شوهری که پیکر بیجان همسرش را شتابان به سویی میبرد، و یا تماشاگری که نمیداند تا لحظاتی دیگر آخرین پردۀ نمایش زندگی را خواهد دید، مناظری نیست که عواطف و احساسات انسانی را برنینگیزد. هرکس که از محبّت و انسانیت بهرهای برده باشد، از دیدن این صحنهها متأثّر و متألّم میشود؛ چه در فرانسه رخ دهد، چه در فلسطین و عراق و لبنان و سوریه. قطعاً یکونیم میلیارد مسلمان همین احساس را دارند و از عاملان و مسبّبان این فجایع، منزجر و بیزارند. امّا مسئله این است که رنجهای امروز اگر مایۀ ساختن فردایی بهتر و ایمنتر نشود، فقط به خاطرههایی تلخ و بیثمر فرو خواهد کاست. من ایمان دارم که تنها شما جوانهایید که با درس گرفتن از ناملایمات امروز، قادر خواهید بود راههایی نو برای ساخت آینده بیابید و سدّ بیراهههایی شوید که غرب را به نقطۀ کنونی رسانده است. | |||
درست است که امروز تروریسم درد مشترک ما و شما است، امّا لازم است بدانید که ناامنی و اضطرابی که در حوادث اخیر تجربه کردید، با رنجی که مردم عراق، یمن، سوریه، و افغانستان طی سالهای متمادی تحمّل کردهاند دو تفاوت عمده دارد؛ نخست اینکه دنیای اسلام در ابعادی بمراتب وسیعتر، در حجمی انبوهتر و به مدّت بسیار طولانیتر قربانی وحشتافکنی و خشونت بوده است؛ و دوّم اینکه متأسّفانه این خشونتها همواره از طرف برخی از قدرتهای بزرگ به شیوههای گوناگون و به شکل مؤثّر حمایت شده است. امروز کمتر کسی از نقش ایالات متّحدۀ آمریکا در ایجاد یا تقویت و تسلیح القاعده، طالبان و دنبالههای شوم آنان بیاطّلاع است. در کنار این پشتیبانی مستقیم، حامیان آشکار و شناختهشدۀ تروریسم تکفیری، علیرغم داشتن عقبماندهترین نظامهای سیاسی، همواره در ردیف متّحدان غرب جای گرفتهاند، و این در حالی است که پیشروترین و روشنترین اندیشههای برخاسته از مردمسالاریهای پویا در منطقه، بیرحمانه مورد سرکوب قرار گرفته است. برخورد دوگانۀ غرب با جنبش بیداری در جهان اسلام، نمونۀ گویایی از تضاد در سیاستهای غربی است. | |||
چهرۀ دیگر این تضاد، در پشتیبانی از تروریسم دولتی اسرائیل دیده میشود. مردم ستمدیدۀ فلسطین بیش از شصت سال است که بدترین نوع تروریسم را تجربه میکنند. اگر مردم اروپا اکنون چند روزی در خانههای خود پناه میگیرند و از حضور در مجامع و مراکز پرجمعیت پرهیز میکنند، یک خانوادۀ فلسطینی دهها سال است که حتّی در خانۀ خود از ماشین کشتار و تخریب رژیم صهیونیست در امان نیست. امروزه چه نوع خشونتی را میتوان از نظر شدّت قساوت با شهرکسازیهای رژیم صهیونیست مقایسه کرد؟ این رژیم بدون اینکه هرگز بهطور جدّی و مؤثّر مورد سرزنش متّحدان پرنفوذ خود و یا لااقل نهادهای بظاهر مستقلّ بینالمللی قرار گیرد، هر روز خانۀ فلسطینیان را ویران و باغها و مزارعشان را نابود میکند، بیآنکه حتّی فرصت انتقال اسباب زندگی یا مجال جمعآوری محصول کشاورزی را به آنان بدهد؛ و همۀ اینها اغلب در برابر دیدگان وحشتزده و چشمان اشکبار زنان و کودکانی روی میدهد که شاهد ضرب و جرح اعضای خانوادۀ خود و در مواردی انتقال آنها به شکنجهگاههای مخوفند. آیا در دنیای امروز، قساوت دیگری را در این حجم و ابعاد و با این تداوم زمانی میشناسید؟ به گلوله بستن بانویی در وسط خیابان فقط به جرم اعتراض به سربازِ تا دندان مسلّح، اگر تروریسم نیست پس چیست؟ این بربریت چون توسّط نیروی نظامی یک دولت اشغالگر انجام میشود، نباید افراطیگری خوانده شود؟ یا شاید این تصاویر فقط به این علّت که شصت سال مکرّراً از صفحۀ تلویزیونها دیده شده، دیگر نباید وجدان ما را تحریک کند. | |||
لشکرکشیهای سالهای اخیر به دنیای اسلام که خود قربانیان بیشماری داشت، نمونهای دیگر از منطق متناقض غرب است. کشورهای مورد تهاجم، علاوه بر خسارتهای انسانی، زیرساختهای اقتصادی و صنعتی خود را از دست دادهاند، حرکت آنها به سوی رشد و توسعه به توقّف یا کندی گراییده، و در مواردی دهها سال به عقب برگشتهاند؛ با وجود این، گستاخانه از آنان خواسته میشود که خود را ستمدیده ندانند. چگونه میتوان کشوری را به ویرانه تبدیل کرد و شهر و روستایش را به خاکستر نشاند، سپس به آنها گفت که لطفاً خود را ستمدیده ندانید! به جای دعوت به نفهمیدن و یا از یاد بردن فاجعهها، آیا عذرخواهی صادقانه بهتر نیست؟ رنجی که در این سالها دنیای اسلام از دورویی و چهرهآرایی مهاجمان کشیده است، کمتر از خسارتهای مادّی نیست. | |||
جوانان عزیز! من امید دارم که شما در حال یا آینده، این ذهنیت آلوده به تزویر را تغییر دهید؛ ذهنیتی که هنرش پنهان کردن اهداف دور و آراستن اغراض موذیانه است. به نظر من نخستین مرحله در ایجاد امنیت و آرامش، اصلاح این اندیشۀ خشونتزا است. تا زمانی که معیارهای دوگانه بر سیاست غرب مسلّط باشد، و تا وقتی که تروریسم در نگاه حامیان قدرتمندش به انواع خوب و بد تقسیم شود، و تا روزی که منافع دولتها بر ارزشهای انسانی و اخلاقی ترجیح داده شود، نباید ریشههای خشونت را در جای دیگر جستجو کرد. | |||
متأسّفانه این ریشهها طی سالیان متمادی، بتدریج در اعماق سیاستهای فرهنگی غرب نیز رسوخ کرده و یک هجوم نرم و خاموش را سامان داده است. بسیاری از کشورهای دنیا به فرهنگ بومی و ملّی خود افتخار میکنند، فرهنگهایی که در عین بالندگی و زایش، صدها سال جوامع بشری را بخوبی تغذیه کرده است؛ دنیای اسلام نیز از این امر مستثنا نبوده است. امّا در دورۀ معاصر، جهان غرب با بهرهگیری از ابزارهای پیشرفته، بر شبیهسازی و همانندسازی فرهنگی جهان پافشاری میکند. من تحمیل فرهنگ غرب بر سایر ملّتها و کوچک شمردن فرهنگهای مستقل را یک خشونت خاموش و بسیار زیانبار تلقّی میکنم. تحقیر فرهنگهای غنی و اهانت به محترمترین بخشهای آنها در حالی صورت میگیردکه فرهنگ جایگزین، بههیچوجه از ظرفیت جانشینی برخوردار نیست. به طور مثال، دو عنصر «پرخاشگری» و «بیبندوباری اخلاقی» که متأسّفانه به مؤلّفههای اصلی فرهنگ غربی تبدیل شده است، مقبولیت و جایگاه آن را حتّی در خاستگاهش تنزّل داده است. اینک سؤال این است که اگر ما یک فرهنگ ستیزهجو، مبتذل و معناگریز را نخواهیم، گنهکاریم؟ اگر مانع سیل ویرانگری شویم که در قالب انواع محصولات شبه هنری به سوی جوانان ما روانه میشود، مقصّریم؟ من اهمّیت و ارزش پیوندهای فرهنگی را انکار نمیکنم. این پیوندها هر گاه در شرایط طبیعی و با احترام به جامعۀ پذیرا صورت گرفته، رشد و بالندگی و غنا را به ارمغان آورده است. در مقابل، پیوندهای ناهمگون و تحمیلی، ناموفّق و خسارتبار بوده است. با کمال تأسّف باید بگویم که گروههای فرومایهای مثل داعش، زاییدۀ اینگونه وصلتهای ناموفّق با فرهنگهای وارداتی است. اگر مشکل واقعاً عقیدتی بود، میبایست پیش از عصر استعمار نیز نظیر این پدیدهها در جهان اسلام مشاهده میشد، درحالیکه تاریخ، خلاف آن را گواهی میدهد. مستندات مسلّم تاریخی بروشنی نشان میدهد که چگونه تلاقی استعمار با یک تفکّر افراطی و مطرود، آنهم در دل یک قبیلۀ بدوی، بذر تندروی را در این منطقه کاشت. وگرنه چگونه ممکن است از یکی از اخلاقیترین و انسانیترین مکاتب دینی جهان که در متن بنیادینِ خود، گرفتن جان یک انسان را به مثابۀ کشتن همۀ بشریت میداند، زبالهای مثل داعش بیرون بیاید؟ | |||
از طرف دیگر باید پرسید چرا کسانی که در اروپا متولّد شدهاند و در همان محیط، پرورش فکری و روحی یافتهاند، جذب این نوع گروهها میشوند؟ آیا میتوان باور کرد که افراد با یکی دو سفر به مناطق جنگی، ناگهان آنقدر افراطی شوند که هموطنان خود را گلولهباران کنند؟ قطعاً نباید تأثیر یک عمر تغذیۀ فرهنگی ناسالم در محیط آلوده و مولّد خشونت را فراموش کرد. باید در این زمینه تحلیلی جامع داشت، تحلیلی که آلودگیهای پیدا و پنهان جامعه را بیابد. شاید نفرت عمیقی که طی سالهای شکوفایی صنعتی و اقتصادی، در اثر نابرابریها و احیاناً تبعیضهای قانونی و ساختاری در دل اقشاری از جوامع غربی کاشته شده، عقدههایی را ایجاد کرده که هر از چندی بیمارگونه به این صورت گشوده میشود. | |||
بههرحال این شما هستید که باید لایههای ظاهری جامعۀ خود را بشکافید، گرهها و کینهها را بیابید و بزدایید. شکافها را به جای تعمیق، باید ترمیم کرد. اشتباه بزرگ در مبارزه با تروریسم، واکنشهای عجولانهای است که گسستهای موجود را افزایش دهد. هر حرکت هیجانی و شتابزده که جامعۀ مسلمان ساکن اروپا و آمریکا را که متشکّل از میلیونها انسان فعّال و مسئولیتپذیر است، در انزوا یا هراس و اضطراب قرار دهد و بیش از گذشته آنان را از حقوق اصلیشان محروم سازد و از صحنۀ اجتماع کنار گذارَد، نه تنها مشکل را حل نخواهد کرد بلکه فاصلهها را عمق، و کدورتها را وسعت خواهد داد. تدابیر سطحی و واکنشی مخصوصاً اگر وجاهت قانونی بیابد جز اینکه با افزایش قطببندیهای موجود، راه را بر بحرانهای آینده بگشاید، ثمر دیگری نخواهد داشت. طبق اخبار رسیده، در برخی از کشورهای اروپایی مقرّراتی وضع شده است که شهروندان را به جاسوسی علیه مسلمانان وامیدارد؛ این رفتارها ظالمانه است و همه میدانیم که ظلم، خواهناخواه خاصیت برگشتپذیری دارد. وانگهی مسلمانان، شایستۀ این ناسپاسیها نیستند. دنیای باختر قرنها است که مسلمانان را بخوبی میشناسد؛ هم آن روز که غربیان در خاک اسلام میهمان شدند و به ثروت صاحبخانه چشم دوختند، و هم روز دیگر که میزبان بودند و از کار و فکر مسلمانان بهره جستند، اغلب جز مهربانی و شکیبایی ندیدند. بنابراین من از شما جوانان میخواهم که بر مبنای یک شناخت درست و با ژرفبینی و استفاده از تجربههای ناگوار، بنیانهای یک تعامل صحیح و شرافتمندانه را با جهان اسلام پیریزی کنید. در این صورت، در آیندهای نهچندان دور خواهید دید بنایی که بر چنین شالودهای استوار کردهاید، سایۀ اطمینان و اعتماد را بر سر معمارانش میگستراند، گرمای امنیت و آرامش را به آنان هدیه میدهد، و فروغ امید به آیندهای روشن را بر صفحۀ گیتی میتاباند. | |||
پیش از این نیز، رهبر انقلاب در بهمن ماه سال گذشته در پی وقوع حوادث تروریستی در فرانسه و به تبع آن موج اسلامهراسی، نامهای به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشته بودند. | |||
سیدعلی خامنهای | |||
۸ آذر ۱۳۹۴</div> | |||
|تاریخ بایگانی| منبع = <small>.</small>| تراز = وسط| عرض = ۸۵۰px| اندازه خط = ۱۶px|رنگ پسزمینه =#DDDDDD| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ|}} | |||
==زمینه== | |||
===نوع اول=== | |||
روایات برخی به ۷، برخی به ۱۹ و برخی به ۳۱ گناه کبیره اشاره کردهاند. برخی عالمان اخلاق گناهان کبیره را ۷ و برخی ۱۰ و برخی ۲۰ و بعضی ۳۴ و بعضی ۴۰ و برخی بیشتر ذکر کردهاند.<ref>خمینی، ترجمه تحریر الوسیله، ج۱، شرایط امام جماعت</ref> از مجموع این کلمات برداشت میشود آنچه ذکر شده، به عنوان نمونهها و مصادیقی از گناهان کبیره است: | |||
{| class="vcard vertical-navbox" style="width:85%; border-radius:15px; text-align:right; font-size:100%; font-weight:normal; font-color:#003300; {{linear-gradient|top|#FFCACA, #FFF4F4}} ; titlestyle = background:#C9E38F; clear:left; float:no; margin:15px auto; padding:0.2em; z-index:-1;" | |||
|- | |||
| | |||
{{ستون-شروع|۳}} | |||
# [[شرک]] به [[خدا]]<ref>قرآن میفرماید: کسی که برای خدا، شریک قرار دهد، خداوند [[بهشت]] را بر او حرام میکند. مائده، ۷۲ </ref> | |||
# ناامیدی از رحمت خدا<ref> یوسف،۸۷ </ref> | |||
# ایمنی از مکر (عذاب و مهلت) خدا<ref> اعراف، ۹۹ </ref> | |||
# [[عاق والدین|عقوق (و آزار) والدین]]<ref> مریم، ۳۲ </ref> | |||
# کشتن انسانِ بیگناه<ref> نساء/۹۳ </ref> | |||
# خوردن مال یتیم<ref> نساء/۱۰ </ref> | |||
# فرار از جبهه [[جهاد]]<ref> انفال/۱۶ </ref> | |||
# [[ربا]]<ref> بقره/۲۷۵ </ref> | |||
# [[سحر و جادو]]<ref> بقره/۱۰۳ </ref> | |||
# [[زنا]]<ref> فرقان/۶۸ </ref> | |||
# [[لواط]] | |||
# [[تفخیذ]] | |||
# [[استمنا]] | |||
# [[قذف]]<ref> نور/۲۳ </ref> | |||
# [[دروغ]] | |||
# دروغ بستن به خدا، پیامبر یا ائمه | |||
# [[تهمت]] | |||
# [[غیبت]] | |||
# نپرداختن [[زکات]] واجب<ref> بقره/۲۸۳ </ref> | |||
# [[شراب خواری]]<ref> مائده/۹۰ </ref> | |||
# ترک [[نماز]]<ref>مجلسی، بحار الانوار، ج۴۷، ص۱۷ </ref> | |||
# پیمان شکنی<ref> رعد/۲۵ </ref> | |||
# [[صله رحم|قطع رحم]]<ref> رعد/۲۵ </ref> | |||
# [[دزدی]] | |||
# کتمان شهادت | |||
# شهادت به ناحق دادن | |||
# [[قمار]] | |||
# خوردن گوشت سگ، خوک یا حیواناتی که [[ذبح شرعی]] نشدهاند | |||
# [[کم فروشی]] | |||
# مهاجرت به مکانی که در آن جا انجام وظایف دینی امکانپذیر نیست | |||
# ظالم را در ظلمش کمک کردن | |||
# به کمک و پشتیبانی ظالم اعتماد داشتن | |||
# نپرداختن [[حق الناس]] | |||
# [[اسراف]] و [[تبذیر]] | |||
# خیانت در امانت | |||
# [[سخن چینی]] | |||
# سرگرمی به [[لهو]] و لعب | |||
# سبک شمردن [[حج]] و بیاعتنائی به آن | |||
# اصرار بر گناهان کوچک | |||
# [[حسد]] | |||
{{پایان}} | |||
|- | |||
|} | |||
===نوع دوم=== | |||
{{زمینه | |||
|عرض=۸۵ | |||
|تراز=وسط | |||
|رنگ بالا=EEEEEE | |||
|خط اول= | |||
|اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود: | |||
}} | |||
{{زمینه | |||
|عرض=۸۵ | |||
|تراز=وسط | |||
|رنگ بالا=FFFFCC | |||
|خط اول= | |||
|{{ستون-شروع|5}} | |||
* [[عصمت در قرآن]] | |||
*[[عصمت در حدیث]] | |||
*[[عصمت در کلام اسلامی]] | |||
*[[عصمت در عرفان اسلامی]]{{پایان}} | |||
}} | |||
{{زمینه | |||
|عرض=۸۵ | |||
|تراز=وسط | |||
|رنگ بالا=F0FFFF | |||
|خط اول= | |||
|در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عصمت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود. | |||
}} | |||
==جدول نوع اول== | |||
{| class="wikitable" style="text-align:center; margin:auto" | |||
|- | |||
! ردیف !! شماره سوره !! نام سوره !! style="width:10em;border-left: solid 2px;"| آیات !! ردیف !! شماره سوره !! نام سوره !! style="width:10em" | آیات | |||
|- | |||
| ۱ || ۳ || [[آل عمران]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۲۳ || ۱۵ || ۲۹ || [[سوره عنکبوت|عنکبوت]] || ۱۴ | |||
|- | |||
| ۲ || ۴ || [[سوره نساء|نساء]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۱۶۳ || ۱۶|| ۳۳ || [[سوره احزاب|احزاب]] || ۷ | |||
|- | |||
| ۳ || ۶ || [[سوره انعام|انعام]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۸۴ || ۱۷|| ۳۷ || [[سوره صافات|صافات]] || ۷۵-۷۹ | |||
|- | |||
| ۴ || ۷ || [[سوره اعراف|اعراف]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۵۹-۶۹ || ۱۸ ||۲۶ || [[سوره شعراء|شعرا]] || ۱۰۵-۱۰۶-۱۱۶ | |||
|- | |||
| ۵ || ۹ || [[سوره توبه|توبه]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۷۰ || ۱۹|| ۳۸ || [[سوره ص|ص]] || ۱۲ | |||
|- | |||
|۶ || ۱۰ || [[سوره یونس|یونس]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۷۱ || ۲۰|| ۴۰ || [[سوره غافر|غافر]] || ۵-۳۱ | |||
|- | |||
| ۷ || ۱۱ || [[سوره هود|هود]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۲۵-۳۲-۳۶-۴۲-۴۵-۴۶-۴۸-۸۹ || ۲۱|| ۴۲ || [[سوره شوری|شوری]] || ۱۳۲ | |||
|- | |||
| ۸ || ۱۴ || [[سوره ابراهیم|ابراهیم]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۹ || ۲۲||۵۰ || [[سوره ق|ق]] || ۱۲ | |||
|- | |||
| ۹ || ۱۷ || [[سوره اسراء|اسراء]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۳ -۷ || ۲۳|| ۵۱ || [[سوره ذاریات|ذاریات]] || ۴۶ | |||
|- | |||
| ۱۰ || ۱۹ || [[سوره مریم|مریم]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۵۸ || ۲۴|| ۵۳ || [[سوره نجم|نجم]] || ۵۲ | |||
|- | |||
| ۱۱ || ۲۱ || [[سوره انبیاء|انبیاء]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۷۶ || ۲۵|| ۵۴ || [[سوره قمر|قمر]] || ۹ | |||
|- | |||
| ۱۲ || ۲۲ || [[سوره حج|حج]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۴۲ || ۲۸ || ۲۶|| [[سوره حدید|حدید]] || ۲۶ | |||
|- | |||
| ۱۳ || ۲۳ || [[سوره مؤمنون|مؤمنون]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۲۳ || ۲۷||۶۶ || [[سوره تحریم|تحریم]] || ۱۰ | |||
|- | |||
| ۱۴ || ۲۵ || [[سوره فرقان|فرقان]] ||style="border-left: solid 2px;"| ۳۷ || ۲۸||۷۱ || [[سوره نوح|نوح]] || ۱-۲۱-۲۶ | |||
|- | |||
|} | |||
==فرزدق و امام سجاد== | |||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول ={{وسطچین}}'''بخشی از قصیده فرزدق{{سخ}}در توصیف [[امام زین العابدین]]:'''{{پایان}}{{سخ}}{{شعر|ساده}} | |||
{{بیت|هذا الذی تعرف البطحاء وطأته|والبیت یعرفه والحلّ والحرم}} | |||
{{بیت|هذا ابن خیر عبادالله کلهم|هذا التقی النقی الطاهر العلم}} | |||
{{بیت|هذا ابن فاطمة ان کنت جاهله|بجدّه انبیاء الله قد ختموا}} | |||
{{بیت|ولیس قولک من هذا بضائره|العرب تعرف من أنکرت والعجم}} | |||
{{بیت|کلتا یدیه غیاث عم نفعهما|یستوکفان و لایعروهما عدم}} | |||
{{بیت|سهل الخلیقة لاتخشی بوادره|یزینه اثنان حسن الخلق والشیم}} | |||
{{بیت|حمال اثقال أقوام اذا افتدحوا|حلو الشمائل تحلو عنده نعم}} | |||
{{بیت|ما قال لا قطّ الا فی تشهده|لولا التشهد کانت لاءه نعم}} | |||
{{بیت|عمّ البریة بالاحسان فانقشعت|عنها الغیاهب والاملاق والعدم}} | |||
{{بیت|اذا رأته قریش قال قائلها:|الی مکارم هذا ینتهی الکرم}} | |||
{{بیت|یغضی حیاء و یغضی من مهابته|فما یکلّم الا حین یبتسم}} | |||
{{بیت|بکفه خیزران ریحه عبق|من کف أروع فی عرنینه شمم}}{{پایان شعر}} | |||
== زندگینامه== | |||
{{گاهشمار زندگی امام هادی(ع)}} | |||
==جعبه رنگ== | |||
{{جعبه رنگ|عرض=۹۰}} | |||
{{ستون-شروع|۳}} | |||
* [[ولایت]] حضرت علی(علیهِالسَّلام) | |||
* [[امانت]] داری و [[صله رحم]] | |||
* دادخواهی از مظلوم | |||
{{پایان}} | |||
{{پایان جعبه رنگ}} | |||
==الگوی شیعه-عمودی== | |||
{{شیعه-عمودی}} | |||
==برای تشخیص رنگ== | |||
* [https://imagecolorpicker.com/ سايت اول] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۰ آوریل ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۴۷
همکاران پاسخ جامع
- بهمنی
- پورانزاب
- شیجانی
- کروشاد
- صالحی
- واثق
- جولایی
- دستلان (فروردين)
صفحه تصویر
مناسب برای ارائه تصاوير به همراه نوشته زيرين
وفاداری ذوالجناح
« پس از اینکه حسین بن علی خود را به نهر فرات رساند درحالیکه 4000 جنگجو نگهبانی میدادند. آنان را کنار زدند وقتی ذوالجناح به فرات رسید با ولع و اشتیاق زیاد سر خود را به آب نزدیک برد که آب بنوشد، حسین بن علی راکبش فرمود تو تشنهای و من تشنه به خدا سوگند لب به آب نخواهم زد تا اینکه تو سیراب شوی، هنگامی که اسب سخنان حسین بن علی را شنید سر خود را بالا گرفت و آب ننوشید گویا سخنان حسین بن علی را فهمید سپس حسین بن علی به او امر کرد بنوش و من نیز خواهم نوشید... »
ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج4، ص58
تازه ها:
سخن توبیخ آمیز امام رضا(ع)
خطاب به زید:
خطاب به زید:
«ای زید! آیا تو را سخن مردم نادان اهل کوفه مغرور نموده است که روایت کنند «فاطمه عفّت خود را نگه داشت پس خداوند آتش را بر ذریهاش حرام ساخت»؟ این سخن، فقط مخصوص حسن و حسین است. اگر گمان میبری که تو با معصیت خداوند عزّ و جلّ به بهشت روی و پدرت موسی بن جعفر(ع) اطاعت خدا کند و او نیز به بهشت داخل شود، در این صورت تو در نزد خداوند گرامیتر از او خواهی بود! به خدا سوگند هیچکس جز از راه طاعت به آنچه نزد خدا است نخواهد رسید، و تو میپنداری با معصیت بدان میرسی، پس گمان تو گمان بدی است»
زید گفت: من برادر تو و پسر پدرت هستم.
حضرت در پاسخش فرمود: «تو هنگامی برادر منی که خداوند عزّ و جلّ را اطاعت کنی.»
عیون أخبار الرضا(ع)، ج ۲، ص۲۳۴
شعر
خونی که روی یال تو پیداست، ذوالجناح خون همیشه جاری مولاست، ذوالجناح یک قطره آفتاب به روی تنت نشست بوی خدا ز یال تو برخاست، ذوالجناح
|