دفاع از حق: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ اوت ۲۰۲۳
خط ۴۱: خط ۴۱:
از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، عقل فطری اموری را [[حق]] می‌‌داند که [[دفاع]] از آن [[تکلیف عقلی]] و [[نقلی]] [[بشر]] در [[زندگی]] است. از جمله موارد و مصادیق حق که می‌‌بایست از آن دفاع کرد، عبارتند از:
از نظر آموزه‌های وحیانی قرآن، عقل فطری اموری را [[حق]] می‌‌داند که [[دفاع]] از آن [[تکلیف عقلی]] و [[نقلی]] [[بشر]] در [[زندگی]] است. از جمله موارد و مصادیق حق که می‌‌بایست از آن دفاع کرد، عبارتند از:


===دفاع از [[توحید]]===
===[[دفاع از توحید]]===
عقل فطری توحید را از مصادیق حق می‌‌داند؛ زیرا [[کفر]] و [[شرک]] را نمی‌پذیرد و آن را خلاف حقیقت می‌‌شمارد. بنابراین، عقل فطری به دفاع از حق در برابر کفر و شرک می‌‌پردازد. از همین روست که [[مؤمنان]] دارای عقل رشدی با تمام [[قدرت روحی]] و [[قلبی]] خویش به دفاع از حق [[اقدام]] می‌‌کنند و از آن کوتاه نمی‌آیند.<ref>{{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا}} «و دل‌هایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمی‌خوانیم که در آن صورت بی‌گمان سخنی نادرست گفته‌ایم» سوره کهف، آیه ۱۴؛ [[انبیاء]]، [[آیات]] ۵۱ و ۵۲ و ۶۲ و ۶۴؛ {{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا * هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}} «و دل‌هایشان را [[استوار]] داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: [[پروردگار]] ما پروردگار [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است؛ جز او خدایی را (به [[پرستش]]) نمی‌خوانیم که در آن صورت بی‌گمان سخنی نادرست گفته‌ایم * اینان- [[قوم]] ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر [[خداوند]] دروغی بندد، کیست؟» [[سوره کهف]]، [[آیه]] ۱۴-۱۵؛ [[هود]]، آیه ۶۱</ref> بنابراین، اگر [[پیامبران]] به [[دفاع]] از [[توحید]] می‌‌پردازند از باب دفاع [[فطری]] [[عقلی]] است، نه آنکه به [[حکم]] نقل [[وحیانی]] به این کار [[اقدام]] کرده باشند؛ زیرا به عنوان نمونه، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در دفاع از توحید به مسأله [[فطرت]] ارجاع می‌‌دهد و آن را امری می‌‌داند که [[عقل]] فطری آن را می‌‌شناسد و بدان [[گرایش]] دارد. در [[حقیقت]] [[استدلال]] [[فلسفی]] و عقلی را در دستور کار قرار می‌‌دهد؛ زیرا کسی که [[وحی]] و نقل را قبول نمی‌کند، چگونه می‌‌توان با او بر اساس نقل [[احتجاج]] کرد. پس لازم است تا بر اساس [[دلایل]] عقل فطری استدلال کرد و به این نکته توجه داد که محبتی که نسبت به توحید و گرایش در آن در [[قلب]] [[انسان]] ایجاد می‌‌شود مبتنی بر عقل فطری و گرایش‌های آن است.<ref>بقره، آیه ۲۵۸؛ انعام، آیات ۷۴ تا ۸۰؛ مریم، آیات ۴۱ تا ۴۳</ref> البته پیامبران دیگر نیز این گونه [[استدلال به عقل]] فطری می‌‌کردند نه به نقل وحیانی؛ زیرا [[کافر]] و [[مشرک]] هیچ [[اعتقادی]] به نقل و وحی ندارد تا با [[استدلال به نقل]] او را به توحید و پذیرش آن [[دعوت]] کنند.<ref>هود، آیه ۶۱؛ طه، آیه ۵۰</ref> به سخن دیگر، دفاع پیامبران از توحید به عنوان مصداق اتم و اکمل [[حق]]<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}} «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>[[دفاع]] مبتنی بر [[عقل]] [[فطری]] است که در ذات همگان وجود دارد و [[فطرت الهی]] بدان [[گرایش]] دارد.<ref>طه، آیه ۵۰</ref> از همین روست که گفته شده [[دین و اخلاق]] در جایی است که عقل در آنجا حضور دارد و کسی که عقل ندارد یا گرفتار [[جهالت]] [[عقلی]] یا [[سفاهت]] عقلی است، هیچ گرایشی به دین و اخلاق فطری چون [[عدالت]] و [[صداقت]] ندارد.<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}} «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره بقره، آیه ۱۳۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص۱۱</ref> به سخن دیگر، دفاع از [[موحدان]] از [[پیامبران]] ومؤمنان [[حکم عقل]] فطری و نقل [[وحیانی]] است که آن را [[تأیید]] و [[امضا]] کرده است. پس همان طوری که [[خدا]] به عنوان حق مطلق از حق دفاع می‌‌کند، بر [[مؤمنان]] است تا به دفاع از موحدان و [[اهل]] [[توحید]] بپردازند و به [[نصرت]] و [[یاری]] ایشان بشتابند.<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست* همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[دفاع از حق و آثار آن (مقاله)|دفاع از حق و آثار آن]].</ref>.
عقل فطری توحید را از مصادیق حق می‌‌داند؛ زیرا [[کفر]] و [[شرک]] را نمی‌پذیرد و آن را خلاف حقیقت می‌‌شمارد. بنابراین، عقل فطری به دفاع از حق در برابر کفر و شرک می‌‌پردازد. از همین روست که [[مؤمنان]] دارای عقل رشدی با تمام [[قدرت روحی]] و [[قلبی]] خویش به دفاع از حق [[اقدام]] می‌‌کنند و از آن کوتاه نمی‌آیند.<ref>{{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا}} «و دل‌هایشان را استوار داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: پروردگار ما پروردگار آسمان‌ها و زمین است؛ جز او خدایی را (به پرستش) نمی‌خوانیم که در آن صورت بی‌گمان سخنی نادرست گفته‌ایم» سوره کهف، آیه ۱۴؛ [[انبیاء]]، [[آیات]] ۵۱ و ۵۲ و ۶۲ و ۶۴؛ {{متن قرآن|وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا * هَؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَى عَلَى اللَّهِ كَذِبًا}} «و دل‌هایشان را [[استوار]] داشتیم، هنگامی که برخاستند و گفتند: [[پروردگار]] ما پروردگار [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] است؛ جز او خدایی را (به [[پرستش]]) نمی‌خوانیم که در آن صورت بی‌گمان سخنی نادرست گفته‌ایم * اینان- [[قوم]] ما- خدایانی جز او را (به پرستش) گرفته‌اند؛ چرا برهانی روشن برای آنها نمی‌آورند؟ و ستمگرتر از آن کس که بر [[خداوند]] دروغی بندد، کیست؟» [[سوره کهف]]، [[آیه]] ۱۴-۱۵؛ [[هود]]، آیه ۶۱</ref> بنابراین، اگر [[پیامبران]] به [[دفاع]] از [[توحید]] می‌‌پردازند از باب دفاع [[فطری]] [[عقلی]] است، نه آنکه به [[حکم]] نقل [[وحیانی]] به این کار [[اقدام]] کرده باشند؛ زیرا به عنوان نمونه، [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در دفاع از توحید به مسأله [[فطرت]] ارجاع می‌‌دهد و آن را امری می‌‌داند که [[عقل]] فطری آن را می‌‌شناسد و بدان [[گرایش]] دارد. در [[حقیقت]] [[استدلال]] [[فلسفی]] و عقلی را در دستور کار قرار می‌‌دهد؛ زیرا کسی که [[وحی]] و نقل را قبول نمی‌کند، چگونه می‌‌توان با او بر اساس نقل [[احتجاج]] کرد. پس لازم است تا بر اساس [[دلایل]] عقل فطری استدلال کرد و به این نکته توجه داد که محبتی که نسبت به توحید و گرایش در آن در [[قلب]] [[انسان]] ایجاد می‌‌شود مبتنی بر عقل فطری و گرایش‌های آن است.<ref>بقره، آیه ۲۵۸؛ انعام، آیات ۷۴ تا ۸۰؛ مریم، آیات ۴۱ تا ۴۳</ref> البته پیامبران دیگر نیز این گونه [[استدلال به عقل]] فطری می‌‌کردند نه به نقل وحیانی؛ زیرا [[کافر]] و [[مشرک]] هیچ [[اعتقادی]] به نقل و وحی ندارد تا با [[استدلال به نقل]] او را به توحید و پذیرش آن [[دعوت]] کنند.<ref>هود، آیه ۶۱؛ طه، آیه ۵۰</ref> به سخن دیگر، دفاع پیامبران از توحید به عنوان مصداق اتم و اکمل [[حق]]<ref>{{متن قرآن|سَنُرِيهِمْ آيَاتِنَا فِي الْآفَاقِ وَفِي أَنْفُسِهِمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُ الْحَقُّ أَوَلَمْ يَكْفِ بِرَبِّكَ أَنَّهُ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ شَهِيدٌ}} «به زودی نشانه‌های خویش را در گستره‌های بیرون و پیکره‌های درونشان نشان آنان خواهیم داد تا بر آنها روشن شود که او راستین است؛ آیا بسنده نیست که پروردگارت بر همه چیز گواه است؟» سوره فصلت، آیه ۵۳.</ref>[[دفاع]] مبتنی بر [[عقل]] [[فطری]] است که در ذات همگان وجود دارد و [[فطرت الهی]] بدان [[گرایش]] دارد.<ref>طه، آیه ۵۰</ref> از همین روست که گفته شده [[دین و اخلاق]] در جایی است که عقل در آنجا حضور دارد و کسی که عقل ندارد یا گرفتار [[جهالت]] [[عقلی]] یا [[سفاهت]] عقلی است، هیچ گرایشی به دین و اخلاق فطری چون [[عدالت]] و [[صداقت]] ندارد.<ref>{{متن قرآن|وَمَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْرَاهِيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ وَلَقَدِ اصْطَفَيْنَاهُ فِي الدُّنْيَا وَإِنَّهُ فِي الْآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ}} «و چه کس جز آنکه سبک مغز است از آیین ابراهیم روی می‌گرداند؟ در حالی که ما او را در این جهان برگزیده‌ایم و بی‌گمان او در جهان واپسین از شایستگان است» سوره بقره، آیه ۱۳۰؛ اصول کافی، ج ۱، ص۱۱</ref> به سخن دیگر، دفاع از [[موحدان]] از [[پیامبران]] ومؤمنان [[حکم عقل]] فطری و نقل [[وحیانی]] است که آن را [[تأیید]] و [[امضا]] کرده است. پس همان طوری که [[خدا]] به عنوان حق مطلق از حق دفاع می‌‌کند، بر [[مؤمنان]] است تا به دفاع از موحدان و [[اهل]] [[توحید]] بپردازند و به [[نصرت]] و [[یاری]] ایشان بشتابند.<ref>{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ * الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلَّا أَنْ يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ}} «به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل می‌شود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیده‌اند و بی‌گمان خداوند بر یاری آنان تواناست* همان کسانی که ناحق از خانه‌های خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که می‌گفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمی‌داشت بی‌گمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشت‌ها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار می‌برند ویران می‌شد و بی‌گمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref>.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[دفاع از حق و آثار آن (مقاله)|دفاع از حق و آثار آن]].</ref>.


۲۱۸٬۹۱۲

ویرایش