رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛') |
جز (جایگزینی متن - ':{{عربی|﴿' به ': {{عربی|﴿') |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
[[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | [[پرونده:39587474.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علامه طباطبایی]]]] | ||
::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/9/515 المیزان]»'' در اینباره گفته است: | ::::::'''[[علامه طباطبایی]]''' در کتاب ''«[http://lib.eshia.ir/50081/9/515 المیزان]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«منظور از کتاب، قرآن کریم است، و معناى آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او گواه است بر اینکه قرآن از ناحیه خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه سوره به ابتداء آن برمىگردد، که فرموده بود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُون}}﴾}}<ref>این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند؛ سوره رعد، آیه ۱.</ref>و آخر سوره به اول آن و همچنین به وسط آن عطف مىشود که فرمود:{{عربی|﴿{{متن قرآن| أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}<ref>آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> و این گفتار از خداى سبحان در حقیقت یارى کردن قرآن و دفاع از آن است، در قبال توهینى که کفار از آن کرده، و مکرر گفتند:{{عربی|﴿{{متن قرآن| لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ}}﴾}}<ref> چرا بر او از سوی پروردگارش نشانهای فرو فرستاده نمیشود؟!؛ سوره رعد، آیه ۲۷.</ref>. البته براى افاده این معنا جا داشت که صریحاً متعرض وضع قرآن شده بفرماید قرآن بزرگترین آیت بر رسالت است، و لکن فرمود:{{عربی|﴿{{متن قرآن| قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایى که براى آیه کردیم این است که آیه شریفه مثل بقیه آیات این سوره در مکّه نازل شده است<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/9/515 ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵.]</ref>. | ::::::«منظور از کتاب، قرآن کریم است، و معناى آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او گواه است بر اینکه قرآن از ناحیه خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه سوره به ابتداء آن برمىگردد، که فرموده بود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُون}}﴾}}<ref>این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند؛ سوره رعد، آیه ۱.</ref>و آخر سوره به اول آن و همچنین به وسط آن عطف مىشود که فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ}}﴾}}<ref>آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره رعد، آیه ۱۹.</ref> و این گفتار از خداى سبحان در حقیقت یارى کردن قرآن و دفاع از آن است، در قبال توهینى که کفار از آن کرده، و مکرر گفتند: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ}}﴾}}<ref> چرا بر او از سوی پروردگارش نشانهای فرو فرستاده نمیشود؟!؛ سوره رعد، آیه ۲۷.</ref>. البته براى افاده این معنا جا داشت که صریحاً متعرض وضع قرآن شده بفرماید قرآن بزرگترین آیت بر رسالت است، و لکن فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref>تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایى که براى آیه کردیم این است که آیه شریفه مثل بقیه آیات این سوره در مکّه نازل شده است<ref>[http://lib.eshia.ir/50081/9/515 ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵.]</ref>. | ||
==پاسخهای دیگر== | ==پاسخهای دیگر== | ||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
[[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ریشهری]]]] | [[پرونده:11046759983.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[محمد محمدی ریشهری]]]] | ||
::::::آیت الله '''[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در این باره گفته است: | ::::::آیت الله '''[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری]]''' در کتاب ''«[[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]»'' در این باره گفته است: | ||
::::::«دانش کتاب، اصطلاحی قرآنی است که به دانش ویژهای اشاره دارد و هر کس، هر چند اندک، از آن بهرهمند باشد، کارهایی را که عادت ممکن به نظر نمیرسد، به راحتی انجام میدهد. نمونه آن، یکی از اطرافیان [[حضرت سلیمان|سلیمان الله]] است که در کمتر از یک چشم به هم زدن، تخت ملکه سبأ را در بارگاه سلیمان حاضر کرد. قرآن، او را چنین میشناساند:{{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}﴾}}<ref>امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.</ref>. [[ابو سعید خدری]]، در باره تفسیر این آیه از [[پیامبر]] پرسید. ایشان فرمود: مقصود، وصی برادرم [[سلیمان بن داوود]] است. [[ابو سعید]]، بار دیگر پرسید: ای [[پیامبر خدا]]! مقصود از این آیه شریف: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛ سوره رعد، آیه:۴۳.</ref> کیست ؟ [[پیامبر]] فرمود:مقصود برادرم [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ذَاكَ أَخِي عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} "}}؛ الامالی صدوق، ص۶۵۹، ح۳.</ref>. | ::::::«دانش کتاب، اصطلاحی قرآنی است که به دانش ویژهای اشاره دارد و هر کس، هر چند اندک، از آن بهرهمند باشد، کارهایی را که عادت ممکن به نظر نمیرسد، به راحتی انجام میدهد. نمونه آن، یکی از اطرافیان [[حضرت سلیمان|سلیمان الله]] است که در کمتر از یک چشم به هم زدن، تخت ملکه سبأ را در بارگاه سلیمان حاضر کرد. قرآن، او را چنین میشناساند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۰ سوره نمل علم غیب معصوم را اثبات میکند؟ (پرسش)|قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي]]}}﴾}}<ref>امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.</ref>. [[ابو سعید خدری]]، در باره تفسیر این آیه از [[پیامبر]] پرسید. ایشان فرمود: مقصود، وصی برادرم [[سلیمان بن داوود]] است. [[ابو سعید]]، بار دیگر پرسید: ای [[پیامبر خدا]]! مقصود از این آیه شریف: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۴۳ سوره رعد علم غیب غیر خدا را اثبات میکند؟ (پرسش)|قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ]]}}﴾}}<ref>بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛ سوره رعد، آیه:۴۳.</ref> کیست ؟ [[پیامبر]] فرمود:مقصود برادرم [[امام علی|علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>{{عربی|اندازه=120%|" ذَاكَ أَخِي عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ{{ع}} "}}؛ الامالی صدوق، ص۶۵۹، ح۳.</ref>. | ||
::::::[[عبد الرحمان بن کثیر]]، از [[امام صادق طلا]] در باره آیه ۴۰ سوره نمل، روایت کرده که [[امام]]{{ع}} از میان انگشتان خود را باز کرد و آنها را روی سینهاش نهاد و سپس فرمود: به خدا سوگند، همه دانش کتاب، نزد ماست<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ"}}؛ کافی، ج۱، ص۲۲۹، ح۵.</ref>. | ::::::[[عبد الرحمان بن کثیر]]، از [[امام صادق طلا]] در باره آیه ۴۰ سوره نمل، روایت کرده که [[امام]]{{ع}} از میان انگشتان خود را باز کرد و آنها را روی سینهاش نهاد و سپس فرمود: به خدا سوگند، همه دانش کتاب، نزد ماست<ref>{{عربی|اندازه=120%|" وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ"}}؛ کافی، ج۱، ص۲۲۹، ح۵.</ref>. | ||
::::::بنا بر این ، مقصود از {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} در این جا، چیزی غیر از دانش قرآن است که از آن، یاد خواهد شد. گفتنی است که در میان مفسران، در باره مقصود از "کتاب"، اختلاف نظر وجود دارد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۳۶۳.</ref>. اما مقصود هر چه باشد، {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}، اشاره به دانش ویژهای است که هر کس بهرهای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق العاده خواهد بود <ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص:۸۲.</ref>. | ::::::بنا بر این ، مقصود از {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}} در این جا، چیزی غیر از دانش قرآن است که از آن، یاد خواهد شد. گفتنی است که در میان مفسران، در باره مقصود از "کتاب"، اختلاف نظر وجود دارد<ref>المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۳۶۳.</ref>. اما مقصود هر چه باشد، {{عربی|﴿{{متن قرآن| عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}، اشاره به دانش ویژهای است که هر کس بهرهای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق العاده خواهد بود <ref>[[شرح زیارت جامعه کبیره ۴ (کتاب)|شرح زیارت جامعه کبیره]]، ص:۸۲.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
[[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | [[پرونده:Pic1419.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد نجفی یزدی|نجفی یزدی]]]] | ||
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (کتاب)|پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمد نجفی یزدی]]''' در کتاب ''«[[پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (کتاب)|پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«قرآن مجید، [[علم الکتاب]] را اقیانوسی از دانش میداند که اسرار هستی در آن نهان است، مثلاً در یکجا میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره نمل، آیه ۷۵.</ref> و در جای دیگر میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره سبا، آیه ۳.</ref> و در جای دیگر به طور واضح میفرماید: کلیدهای غیب نزد خداوند است، به جز او کسی از آن آگاه نیست، او میداند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمیافتد؛ مگر اینکه میداند، هیچ دانهای در تاریکی زمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد. {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref>و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> و بالأخره برای اینکه به عظمت این [[علم الکتاب]] بیشتر آگاه شویم، نگاهی میاندازیم به داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و [[بلقیس]] که در قرآن مجید آمده است. در این جریان، [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از اطرافیان خود پرسید: کدام یک از شما تخت [[بلقیس]] را قبل از اینکه او و افرادش بیایند نزد من حاضر میکند؟ یکی از جنّیان گفت: من آن تخت را قبل از اینکه شما از جای خود برخیزی حاضر میکنم! در این میان قرآن میگوید: کسی که در نزد او دانشی بود {{عربی|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> گفت: من آن را زودتر از به هم خوردن پلک چشم تو، حاضر میکنم و این کار را کرد. | ::::::«قرآن مجید، [[علم الکتاب]] را اقیانوسی از دانش میداند که اسرار هستی در آن نهان است، مثلاً در یکجا میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ}}﴾}}<ref>و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره نمل، آیه ۷۵.</ref> و در جای دیگر میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref> و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره سبا، آیه ۳.</ref> و در جای دیگر به طور واضح میفرماید: کلیدهای غیب نزد خداوند است، به جز او کسی از آن آگاه نیست، او میداند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمیافتد؛ مگر اینکه میداند، هیچ دانهای در تاریکی زمین و هیچ تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد. {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref>و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> و بالأخره برای اینکه به عظمت این [[علم الکتاب]] بیشتر آگاه شویم، نگاهی میاندازیم به داستان [[حضرت سلیمان]]{{ع}} و [[بلقیس]] که در قرآن مجید آمده است. در این جریان، [[حضرت سلیمان]]{{ع}} از اطرافیان خود پرسید: کدام یک از شما تخت [[بلقیس]] را قبل از اینکه او و افرادش بیایند نزد من حاضر میکند؟ یکی از جنّیان گفت: من آن تخت را قبل از اینکه شما از جای خود برخیزی حاضر میکنم! در این میان قرآن میگوید: کسی که در نزد او دانشی بود {{عربی|﴿{{متن قرآن| قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref>آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.</ref> گفت: من آن را زودتر از به هم خوردن پلک چشم تو، حاضر میکنم و این کار را کرد. | ||
::::::توجه دارید که قرآن مجید دارنده این قدرت را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند و از این نکته معلوم میشود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند و بنابراین در احادیث متعدّد از [[اهل البیت]]{{عم}} ذکر شده است که فرمودند: «دانش آنکه بخشی از [[علم الکتاب]] را داشت، در مقابل دانش کسی که تمامی علم کتاب را دارد، همانند تری بال مگسی است از آب دریا!!»<ref> تفسیر نورالثقلین، ج ۴، ص ۸۷ از تفسیر علی بن ابرهیم.</ref>. آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّهای از اصحاب [[امام صادق]]{{ع}} مثل [[عبدالأعلی]] و [[عبید بن عبدالله بن بشیر]]، همگی از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدند که میفرمود: «من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا میدانم، خداوند میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه ۸۹.</ref><ref>بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و۱۲۸.</ref>. | ::::::توجه دارید که قرآن مجید دارنده این قدرت را به عنوان کسی که اندکی از علم کتاب را دارد، یاد میکند و از این نکته معلوم میشود که دانش این کتاب باید بسیار گسترده باشد که اندکی از آن، این گونه انسان را قدرتمند میکند و بنابراین در احادیث متعدّد از [[اهل البیت]]{{عم}} ذکر شده است که فرمودند: «دانش آنکه بخشی از [[علم الکتاب]] را داشت، در مقابل دانش کسی که تمامی علم کتاب را دارد، همانند تری بال مگسی است از آب دریا!!»<ref> تفسیر نورالثقلین، ج ۴، ص ۸۷ از تفسیر علی بن ابرهیم.</ref>. آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّهای از اصحاب [[امام صادق]]{{ع}} مثل [[عبدالأعلی]] و [[عبید بن عبدالله بن بشیر]]، همگی از [[امام صادق]]{{ع}} شنیدند که میفرمود: «من میدانم آنچه در زمینها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا میدانم، خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ}}﴾}}<ref>و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه ۸۹.</ref><ref>بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و۱۲۸.</ref>. | ||
::::::روایات [[اهل بیت]]{{عم}} قاطعانه اعلام میدارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از اولاد معصومان او میباشند. [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ابوسعید خدری]] که از آن آیه مبارک پرسیده بود، فرمود: او برادرم [[امام علی|علی بن ابیطالب]]{{ع}} است. <ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از امالی صدوق.</ref>. و [[امام صادق]]{{ع}} در حدیث صحیح فرمود: «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين{{ع}}<ref>آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} است؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم.</ref>. [[امام]]{{ع}} فرمود: خداوند تبارک و تعالی در مورد [[موسی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً }}﴾}}<ref> و برای او در الواح تورات در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> و نفرمود: تمامی موعظهها را و در مورد [[عیسی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ }}﴾}}<ref> تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم؛ سوره زخرف، آیه ۶۳.</ref> تا عیسی برای شما برخی از موارد اختلاف را بیان کند و نفرمود: همه آن را، اما در مورد [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref>و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> آنگاه [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: «علم این کتاب با این عظمت نزد [[علی]]{{ع}} است <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۹.</ref>.».<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152290 پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]</ref> | ::::::روایات [[اهل بیت]]{{عم}} قاطعانه اعلام میدارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از اولاد معصومان او میباشند. [[پیامبر|پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[ابوسعید خدری]] که از آن آیه مبارک پرسیده بود، فرمود: او برادرم [[امام علی|علی بن ابیطالب]]{{ع}} است. <ref>تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از امالی صدوق.</ref>. و [[امام صادق]]{{ع}} در حدیث صحیح فرمود: «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين{{ع}}<ref>آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} است؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم.</ref>. [[امام]]{{ع}} فرمود: خداوند تبارک و تعالی در مورد [[موسی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَكَتَبْنَا لَهُ فِي الأَلْوَاحِ مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْعِظَةً }}﴾}}<ref> و برای او در الواح تورات در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۵.</ref> و نفرمود: تمامی موعظهها را و در مورد [[عیسی]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلِأُبَيِّنَ لَكُم بَعْضَ الَّذِي تَخْتَلِفُونَ فِيهِ }}﴾}}<ref> تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم؛ سوره زخرف، آیه ۶۳.</ref> تا عیسی برای شما برخی از موارد اختلاف را بیان کند و نفرمود: همه آن را، اما در مورد [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمود: {{عربی|﴿{{متن قرآن| قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ}}﴾}}<ref> بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.</ref> و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}}<ref>و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.</ref> آنگاه [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: «علم این کتاب با این عظمت نزد [[علی]]{{ع}} است <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۹.</ref>.».<ref>[http://www.ghadeer.org/Book/1020/152290 پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]</ref> | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
::::::«در آیات آمده: آن کس که علمی از کتاب در نزد او بود گفت: من این کار را در یک چشم به هم زدن انجام میدهم و انجام داد. شیعه و سنّی اتفاق نظر دارند که این فرد [[آصف بن برخیا]] خواهرزاده و وزیر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بوده است<ref>اگر سؤال شود که چرا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} این کار را نکردند و فرمودند چه کسی میتواند چنین کند؟ در جواب میگوییم: ایشان میخواهند بفهمانند که حتّی در زمان انبیا، افراد دیگری هم هستند که بتوانند چنین قدرتهایی داشته باشند و عقیده به توانمندی انسان بر انجام این امور، غلوّ و شرک نیست.</ref> او چون بهرهای از علم کتاب داشت، گفت میتوانم چنین کنم و همین کار را هم کرد. آنجا که بهرهمندان از علم کتاب جلوهای به این عظمت دارند، اگر کسانی عالِم به همه علم کتاب باشند چه خواهد شد؟ | ::::::«در آیات آمده: آن کس که علمی از کتاب در نزد او بود گفت: من این کار را در یک چشم به هم زدن انجام میدهم و انجام داد. شیعه و سنّی اتفاق نظر دارند که این فرد [[آصف بن برخیا]] خواهرزاده و وزیر [[حضرت سلیمان]]{{ع}} بوده است<ref>اگر سؤال شود که چرا خود [[حضرت سلیمان]]{{ع}} این کار را نکردند و فرمودند چه کسی میتواند چنین کند؟ در جواب میگوییم: ایشان میخواهند بفهمانند که حتّی در زمان انبیا، افراد دیگری هم هستند که بتوانند چنین قدرتهایی داشته باشند و عقیده به توانمندی انسان بر انجام این امور، غلوّ و شرک نیست.</ref> او چون بهرهای از علم کتاب داشت، گفت میتوانم چنین کنم و همین کار را هم کرد. آنجا که بهرهمندان از علم کتاب جلوهای به این عظمت دارند، اگر کسانی عالِم به همه علم کتاب باشند چه خواهد شد؟ | ||
::::::لازمه علم کتاب، احاطه بر همه چیز است؛ چون کتاب خود {{عربی|« تِبْيَانَ كُلِ شَيْء»}} است. خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> همچنین در آیه ۳۸ از سوره انعام آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ }}﴾}} <ref> ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم؛ سوره انعام، آیه: ۳۸.</ref> و در آیه ۷۵ از سوره مبارکه نمل میخوانیم: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}} <ref> و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref>. علاوه بر آیات بسیار دیگر که در بحثهای دقیق تفسیری مسلّم و مبرهن شده، قرآن کتابی کامل و حاوی همه حقایق است؛ دلایل عقلی نیز حکم میکند قرآن که آخرین کتاب است، باید کامل و دربردارنده همه حقایق باشد. روایات [[معصومین]]{{عم}} نیز آن را تأیید مینماید. در اصول کافی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت فرمودند:به خدا سوگند، که من کتاب خدا را از اوّل تا آخر آن عالم هستم و گویی که همه در کف دست من است. خبر آسمان و زمین و خبر آنچه که خواهد شد در آن است، خداوند عزّوجلّ فرموده: در آن روشنگری هر چیزی هست<ref> {{عربی|« وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْء»}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. دو نکته مهم در این حدیث وجود دارد که در رابطه با بحث مورد نظر ما بسیار قابل توجه است: اول این که، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}} و با استناد آن حضرت به آیه قرآن، این کتاب جامع بوده و بر همه حقایق احاطه همه جانبه دارد. جامعیّت و احاطه همه جانبه قرآن بر همه حقایق است. دوم آن که، امامان بر همه قرآن عالِم هستند و [[معصومین]]{{عم}} بر قرآن احاطه کامل دارند و در نتیجه آن برگزیدگان بر همه حقایق عالِم میباشند. این مطلب در احادیث بسیاری ذکر شده است و تنها در احادیث شیعه بیان نشده، بلکه در منابع [[اهل سنت]] هم آمده است. از باب نمونه یک حدیث از کتاب ینابیع المودة [[سلیمان بلخی حنفی قندوزی]] نقل میکنیم: از [[امام علی]]{{ع}} سوال شد که: [[حضرت عیسی]]{{ع}} مردگان را زنده میکرد و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} زبان پرندگان را میدانست. آیا شما هم این مقام و منزلت را دارید؟ حضرت فرمودند: [[حضرت سلیمان]]{{ع}} جای آب را نمیدانسته و هدهد جای آن را میدانست و به همین جهت وقتی هُدهُد از نظر ایشان پنهان شد بر آن حیوان غضب کردند. با این که باد و مورچگان و انس وجن و ... همه مطیع او بوده و حکومت او همه را در برمیگرفت. | ::::::لازمه علم کتاب، احاطه بر همه چیز است؛ چون کتاب خود {{عربی|« تِبْيَانَ كُلِ شَيْء»}} است. خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ }}﴾}} <ref> و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.</ref> همچنین در آیه ۳۸ از سوره انعام آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن| مَّا فَرَّطْنَا فِي الْكِتَابِ مِن شَيْءٍ }}﴾}} <ref> ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم؛ سوره انعام، آیه: ۳۸.</ref> و در آیه ۷۵ از سوره مبارکه نمل میخوانیم: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}} <ref> و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref>. علاوه بر آیات بسیار دیگر که در بحثهای دقیق تفسیری مسلّم و مبرهن شده، قرآن کتابی کامل و حاوی همه حقایق است؛ دلایل عقلی نیز حکم میکند قرآن که آخرین کتاب است، باید کامل و دربردارنده همه حقایق باشد. روایات [[معصومین]]{{عم}} نیز آن را تأیید مینماید. در اصول کافی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که آن حضرت فرمودند:به خدا سوگند، که من کتاب خدا را از اوّل تا آخر آن عالم هستم و گویی که همه در کف دست من است. خبر آسمان و زمین و خبر آنچه که خواهد شد در آن است، خداوند عزّوجلّ فرموده: در آن روشنگری هر چیزی هست<ref> {{عربی|« وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْء»}}؛ اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۹.</ref>. دو نکته مهم در این حدیث وجود دارد که در رابطه با بحث مورد نظر ما بسیار قابل توجه است: اول این که، به فرموده [[امام صادق]]{{ع}} و با استناد آن حضرت به آیه قرآن، این کتاب جامع بوده و بر همه حقایق احاطه همه جانبه دارد. جامعیّت و احاطه همه جانبه قرآن بر همه حقایق است. دوم آن که، امامان بر همه قرآن عالِم هستند و [[معصومین]]{{عم}} بر قرآن احاطه کامل دارند و در نتیجه آن برگزیدگان بر همه حقایق عالِم میباشند. این مطلب در احادیث بسیاری ذکر شده است و تنها در احادیث شیعه بیان نشده، بلکه در منابع [[اهل سنت]] هم آمده است. از باب نمونه یک حدیث از کتاب ینابیع المودة [[سلیمان بلخی حنفی قندوزی]] نقل میکنیم: از [[امام علی]]{{ع}} سوال شد که: [[حضرت عیسی]]{{ع}} مردگان را زنده میکرد و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} زبان پرندگان را میدانست. آیا شما هم این مقام و منزلت را دارید؟ حضرت فرمودند: [[حضرت سلیمان]]{{ع}} جای آب را نمیدانسته و هدهد جای آن را میدانست و به همین جهت وقتی هُدهُد از نظر ایشان پنهان شد بر آن حیوان غضب کردند. با این که باد و مورچگان و انس وجن و ... همه مطیع او بوده و حکومت او همه را در برمیگرفت. | ||
آن گاه فرمودند: خداوند در قرآن میفرماید:{{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى }}﴾}} <ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند؛ سوره رعد، آیه: ۳۱.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}} <ref> و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref> و نیز خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا }}﴾}} <ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref>. آن حضرت پس از ذکر آیات فوق فرمودند: ما کسانی هستیم که این قرآن را به ارث بردهایم. قرآنی که کوهها را سیر داد و بلاد را طی کرد و مردگان را زنده نمود، نزد ماست و ما به وسیله آن موضع آب را میشناسیم، کتابی که بیان هر چیزی در آن نهفته است به ما آموخته شده است<ref>ینابیع المودة، جزء اول، ص ۱۰۴.</ref>. این حدیث استدلال قرآن در علم برگزیدگان الهی را به خوبی روشن مینماید. دو آیهای که در بالا اشاره شد، جامعیت قرآن را بیان میدارد. آن گاه در آیه ۳۲ از سوره فاطر مشخص میکند که این قرآن به افراد برگزیده "اصطفی شده الهی" آموخته شده است{{عربی|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ }}﴾}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref>. اگر قرآن که در بردارنده همه حقایق است در نزد {{عربی|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}} است، پس باید تبیان هر چیز در نزد آن برگزیدگان باشد. [[حضرت امیر المؤمنین علی]]{{ع}} در این استدلال قرآنی روشن نمودند که افرادی چون [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در اثر عنایت الهی مقام و منزلتی داشتند که این مقام در توان هر انسانی نیست. زنده کردن مردگان و یا فهم نطق حیوانات و یا تسخیر باد و ... قدرتهایی غیرعادی هستند امّا محال نمیباشند. گرچه این امور عادی هم نیستند، ولی امر غیر عادی امری ممکن است و امر ممکن، در اثر علت ایجادی آن، موجود شده و تحقق مییابد<ref>محال امری ناشدنی است و در مقابل ممکن قرار دارد. اما خود محال به سه نوع تقسیم میشود: (الف) محال ذاتی: محالی است که به محض تصور آن محال بودنش هم تصور میشود، مثل اجتماع نقیضین. (ب) محال وقوعی: محالی است که تصور میشود ولی دقت در موضوع نشان میدهد که شدنی و واقعیت پیدا کردنی نیست. همانی است که در اصطلاح گفته میشود فرض محال، محال نیست؛ مثل فرض شریک الباری که فرض میشود ولی واقعیت پیدا نمیکند. (ج) محال عادی: در عرف عامه و در حالت عادی محال است اما در واقع محال نیست، مثل معجزه و....</ref>. از باب "اقل دلیل بر امکان شیء وقوع شیء است"، وجود برگزیدگانی چون [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} مثبِت این ادعا است. آن گاه [[حضرت علی]]{{ع}} با استناد به قرآن ثابت نمودند که این قدرت و افاضه در خاندان حضرت ختمی مرتبت{{صل}} در بالاترین حد ممکن قرار داده شده است. این برگزیدگان به اذن الهی در سطحی از آگاهی و علم قرار گرفتهاند که میتوانند شاهد بر حقیقت نبوت باشند. اگر چنین نبود شهادت آنها ارزشی نمیداشت و خداوند آنها را شاهد راستین بر صدق دعوت [[نبی اکرم]] معرفی نمیفرمود. توجه و تعمق در زندگی آن بزرگان این حقیقت را به خوبی روشن میکند»<ref>[[علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان (کتاب)|علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان]]؛ ص۵۵ - ۵۹.</ref>. | آن گاه فرمودند: خداوند در قرآن میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى }}﴾}} <ref> و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند؛ سوره رعد، آیه: ۳۱.</ref>، {{عربی|﴿{{متن قرآن| وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ }}﴾}} <ref> و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.</ref> و نیز خداوند میفرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا }}﴾}} <ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref>. آن حضرت پس از ذکر آیات فوق فرمودند: ما کسانی هستیم که این قرآن را به ارث بردهایم. قرآنی که کوهها را سیر داد و بلاد را طی کرد و مردگان را زنده نمود، نزد ماست و ما به وسیله آن موضع آب را میشناسیم، کتابی که بیان هر چیزی در آن نهفته است به ما آموخته شده است<ref>ینابیع المودة، جزء اول، ص ۱۰۴.</ref>. این حدیث استدلال قرآن در علم برگزیدگان الهی را به خوبی روشن مینماید. دو آیهای که در بالا اشاره شد، جامعیت قرآن را بیان میدارد. آن گاه در آیه ۳۲ از سوره فاطر مشخص میکند که این قرآن به افراد برگزیده "اصطفی شده الهی" آموخته شده است{{عربی|﴿{{متن قرآن| ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ }}﴾}}<ref> سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.</ref>. اگر قرآن که در بردارنده همه حقایق است در نزد {{عربی|﴿{{متن قرآن|الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا}}﴾}} است، پس باید تبیان هر چیز در نزد آن برگزیدگان باشد. [[حضرت امیر المؤمنین علی]]{{ع}} در این استدلال قرآنی روشن نمودند که افرادی چون [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} در اثر عنایت الهی مقام و منزلتی داشتند که این مقام در توان هر انسانی نیست. زنده کردن مردگان و یا فهم نطق حیوانات و یا تسخیر باد و ... قدرتهایی غیرعادی هستند امّا محال نمیباشند. گرچه این امور عادی هم نیستند، ولی امر غیر عادی امری ممکن است و امر ممکن، در اثر علت ایجادی آن، موجود شده و تحقق مییابد<ref>محال امری ناشدنی است و در مقابل ممکن قرار دارد. اما خود محال به سه نوع تقسیم میشود: (الف) محال ذاتی: محالی است که به محض تصور آن محال بودنش هم تصور میشود، مثل اجتماع نقیضین. (ب) محال وقوعی: محالی است که تصور میشود ولی دقت در موضوع نشان میدهد که شدنی و واقعیت پیدا کردنی نیست. همانی است که در اصطلاح گفته میشود فرض محال، محال نیست؛ مثل فرض شریک الباری که فرض میشود ولی واقعیت پیدا نمیکند. (ج) محال عادی: در عرف عامه و در حالت عادی محال است اما در واقع محال نیست، مثل معجزه و....</ref>. از باب "اقل دلیل بر امکان شیء وقوع شیء است"، وجود برگزیدگانی چون [[حضرت عیسی]]{{ع}} و [[حضرت سلیمان]]{{ع}} مثبِت این ادعا است. آن گاه [[حضرت علی]]{{ع}} با استناد به قرآن ثابت نمودند که این قدرت و افاضه در خاندان حضرت ختمی مرتبت{{صل}} در بالاترین حد ممکن قرار داده شده است. این برگزیدگان به اذن الهی در سطحی از آگاهی و علم قرار گرفتهاند که میتوانند شاهد بر حقیقت نبوت باشند. اگر چنین نبود شهادت آنها ارزشی نمیداشت و خداوند آنها را شاهد راستین بر صدق دعوت [[نبی اکرم]] معرفی نمیفرمود. توجه و تعمق در زندگی آن بزرگان این حقیقت را به خوبی روشن میکند»<ref>[[علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان (کتاب)|علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان]]؛ ص۵۵ - ۵۹.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} | ||
نسخهٔ ۲۶ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۲:۰۷
رابطه علمالکتاب با علم معصوم چیست؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم |
مدخل اصلی | علم معصوم |
رابطه علمالکتاب با علم معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث علم معصوم است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- علامه طباطبایی در کتاب «المیزان» در اینباره گفته است:
- «منظور از کتاب، قرآن کریم است، و معناى آن این است که هر کس این کتاب را فرا گرفته و بدان عالم گشته و در آن تخصص یافته باشد، او گواه است بر اینکه قرآن از ناحیه خداست، و من هم که آورنده آنم فرستاده خدایم، در نتیجه خاتمه سوره به ابتداء آن برمىگردد، که فرموده بود: ﴿﴿ تِلْكَ آيَاتُ الْكِتَابِ وَالَّذِيَ أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ الْحَقُّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يُؤْمِنُون﴾﴾[۱]و آخر سوره به اول آن و همچنین به وسط آن عطف مىشود که فرمود: ﴿﴿ أَفَمَن يَعْلَمُ أَنَّمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَبِّكَ الْحَقُّ كَمَنْ هُوَ أَعْمَى إِنَّمَا يَتَذَكَّرُ أُوْلُواْ الأَلْبَابِ﴾﴾[۲] و این گفتار از خداى سبحان در حقیقت یارى کردن قرآن و دفاع از آن است، در قبال توهینى که کفار از آن کرده، و مکرر گفتند: ﴿﴿ لَوْلاَ أُنزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِّن رَّبِّهِ﴾﴾[۳]. البته براى افاده این معنا جا داشت که صریحاً متعرض وضع قرآن شده بفرماید قرآن بزرگترین آیت بر رسالت است، و لکن فرمود: ﴿﴿ قُلْ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ﴾﴾[۴]تا این غرض را ایفاء کرده باشد، و از بزرگترین شواهد این معنایى که براى آیه کردیم این است که آیه شریفه مثل بقیه آیات این سوره در مکّه نازل شده است[۵].
پاسخهای دیگر
۱. آیتالله مظفر؛ |
---|
آیتالله محمد حسین مظفر در دو کتاب «علم الإمام» و «پژوهشی در باب علم امام» در اینباره گفته است:
|
۲. آیت الله محمدی ریشهری؛ |
---|
|
۳. حجت الاسلام و المسلمین نجفی یزدی؛ |
---|
|
۴. حجت الاسلام و المسلمین هاشمی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی هاشمی در مقاله «علم امام تام یا محدود؟» در اینباره گفته است:
|
۵. حجت الاسلام و المسلمین صالحی مالستانی؛ |
---|
|
۶. حجج الاسلام و المسلمین نادم و افتخاری؛ |
---|
حجج الاسلام و المسلمین دکتر محمد حسن نادم و سید ابراهیم افتخاری در مقاله «منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد» در اینباره گفتهاند:
|
۷. حجت الاسلام و المسلمین گنجی؛ |
---|
حجت الاسلام و المسلمین حسین گنجی در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفتهاند:
|
۸. آقای دکتر اسدی گرمارودی (مدیر گروه معارف دانشگاه صنعتی شریف)؛ |
---|
آقای دکتر محمد اسدی گرمارودی در کتاب «علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان» در اینباره گفته است:
آن گاه فرمودند: خداوند در قرآن میفرماید: ﴿﴿ وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى ﴾﴾ [۴۹]، ﴿﴿ وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ ﴾﴾ [۵۰] و نیز خداوند میفرماید: ﴿﴿ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا ﴾﴾ [۵۱]. آن حضرت پس از ذکر آیات فوق فرمودند: ما کسانی هستیم که این قرآن را به ارث بردهایم. قرآنی که کوهها را سیر داد و بلاد را طی کرد و مردگان را زنده نمود، نزد ماست و ما به وسیله آن موضع آب را میشناسیم، کتابی که بیان هر چیزی در آن نهفته است به ما آموخته شده است[۵۲]. این حدیث استدلال قرآن در علم برگزیدگان الهی را به خوبی روشن مینماید. دو آیهای که در بالا اشاره شد، جامعیت قرآن را بیان میدارد. آن گاه در آیه ۳۲ از سوره فاطر مشخص میکند که این قرآن به افراد برگزیده "اصطفی شده الهی" آموخته شده است﴿﴿ ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ ﴾﴾[۵۳]. اگر قرآن که در بردارنده همه حقایق است در نزد ﴿﴿الَّذِينَ اصْطَفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا﴾﴾ است، پس باید تبیان هر چیز در نزد آن برگزیدگان باشد. حضرت امیر المؤمنین علی(ع) در این استدلال قرآنی روشن نمودند که افرادی چون حضرت عیسی(ع) و حضرت سلیمان(ع) در اثر عنایت الهی مقام و منزلتی داشتند که این مقام در توان هر انسانی نیست. زنده کردن مردگان و یا فهم نطق حیوانات و یا تسخیر باد و ... قدرتهایی غیرعادی هستند امّا محال نمیباشند. گرچه این امور عادی هم نیستند، ولی امر غیر عادی امری ممکن است و امر ممکن، در اثر علت ایجادی آن، موجود شده و تحقق مییابد[۵۴]. از باب "اقل دلیل بر امکان شیء وقوع شیء است"، وجود برگزیدگانی چون حضرت عیسی(ع) و حضرت سلیمان(ع) مثبِت این ادعا است. آن گاه حضرت علی(ع) با استناد به قرآن ثابت نمودند که این قدرت و افاضه در خاندان حضرت ختمی مرتبت(ص) در بالاترین حد ممکن قرار داده شده است. این برگزیدگان به اذن الهی در سطحی از آگاهی و علم قرار گرفتهاند که میتوانند شاهد بر حقیقت نبوت باشند. اگر چنین نبود شهادت آنها ارزشی نمیداشت و خداوند آنها را شاهد راستین بر صدق دعوت نبی اکرم معرفی نمیفرمود. توجه و تعمق در زندگی آن بزرگان این حقیقت را به خوبی روشن میکند»[۵۵]. |
۹. آقای عظیمی (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۰. آقای مطهری (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۱. آقای محسنی عسگرانی؛ |
---|
|
۱۲. آقای شیخزاده (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛ |
---|
|
۱۳. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛ |
---|
|
۱۴. پژوهشگران مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها. |
---|
پژوهشگران «مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها» در اینباره گفتهاند:
|
پرسشهای وابسته
- منابع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا شیوه دستیابی معصوم به علم با دیگران مشترک است یا متفاوت؟ (پرسش)
- رابطه قرآن با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه علم لدنی با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه روح یا روح القدس با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- آیا ارتباط با ارواح میتواند یکی از منابع علم معصوم باشد؟ (پرسش)
- رابطه وحی یا الهام با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه تحدیث با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه نقر در گوش و نکت در دل با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه رؤیای صادق با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کشف یا شهود با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه امام مبین یا کتاب مبین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه کتاب اعمال با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه لوح یا لوح محفوظ با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عرش با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مصحف فاطمه یا کتابهایی مثل جفر با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه مقام راسخان در علم با علوم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه عمود نور با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه اسم اعظم با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه وراثت از پیامبر یا امام پیشین با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- رابطه الف باب با علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- علم معصوم امام به طور مستقیم از جانب خدا به او داده میشود یا با وساطت پیامبر خاتم؟ (پرسش)
- آیا تعلیم اسماء با علم معصوم ارتباط دارد؟ (پرسش)
- آیا علم ویژه معصوم قابل تعلیم و انتقال به دیگران است؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان مسلمان در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان عرفان اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان فلسفه و حکمت اسلامی در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان تفسیر در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاههای دانشمندان حدیث در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب امامیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب معتزله در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اشعریه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه دانشمندان اصول دین مکتب اباضیه در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
- دیدگاه فرقه وهابیت در باره منبع علم معصوم چیست؟ (پرسش)
منبعشناسی جامع علم معصوم
پانویس
- ↑ این آیات کتاب (آسمانی) است و آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده راستین است اما بیشتر مردم ایمان نمیآورند؛ سوره رعد، آیه ۱.
- ↑ آیا کسی که میداند آنچه از پروردگارت بر تو فرو فرستاده شده حقّ است همگون کسی است که کوردل است؟ تنها خردمندان پند میپذیرند؛ سوره رعد، آیه ۱۹.
- ↑ چرا بر او از سوی پروردگارش نشانهای فرو فرستاده نمیشود؟!؛ سوره رعد، آیه ۲۷.
- ↑ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ ترجمه تفسیر المیزان، ج ۹، ص ۵۱۵.
- ↑ به خدا سوگند! من کتاب خدا را از آغاز تا انجامش میدانم، چنان که گوئی در دست من است. خبر آسمان و خبر زمین در قرآن است و نیز خبر گذشته و آینده، خدای عزّوجلّ فرماید: «بیان هر چیز در آن هست؛ اصول کافی، ج ۱، کتاب الحجة، باب «انه لم یجمع القرآن کله الا الائمه» حدیث چهارم.
- ↑ پژوهشی در باب علم امام، ص۷۳ - ۷۴.
- ↑ امّا کسى که دانشى از کتاب آسمانى داشت گفت: پیش از آنکه چشم بر هم زنى، آنرا نزد تو خواهم آورد! و هنگامى که سلیمان آن تخت را نزد خود ثابت و پابرجا دید گفت: این از فضل پروردگار من است؛ سوره نمل، آیه:۴۰.
- ↑ بگو: کافى است که خداوند، و کسى که علم کتاب [و آگاهى بر قرآن] نزد اوست، میان من و شما گواه باشند!؛ سوره رعد، آیه:۴۳.
- ↑ " ذَاكَ أَخِي عَلِيُ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) "؛ الامالی صدوق، ص۶۵۹، ح۳.
- ↑ " وَ عِنْدَنَا وَ اللَّهِ عِلْمُ الْكِتَابِ كُلُّهُ"؛ کافی، ج۱، ص۲۲۹، ح۵.
- ↑ المیزان فی تفسیر القرآن، ج ۱۵، ص ۳۶۳.
- ↑ شرح زیارت جامعه کبیره، ص:۸۲.
- ↑ و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره نمل، آیه ۷۵.
- ↑ و هیچ چیز پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر آمده است؛ سوره سبا، آیه ۳.
- ↑ و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۴، ص ۸۷ از تفسیر علی بن ابرهیم.
- ↑ و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ بصائر الدرجات، ص ۱۲۷ و۱۲۸.
- ↑ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از امالی صدوق.
- ↑ آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان امیرالمؤمنین(ع) است؛ تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم.
- ↑ و برای او در الواح تورات در هر زمینه پندی و برای هر چیز تفصیلی نوشتیم؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۵.
- ↑ تا برای شما چیزی را که در آن اختلاف دارید روشن گردانم؛ سوره زخرف، آیه ۶۳.
- ↑ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ و هیچ تر و خشکی نیست جز آنکه در کتابی روشن آمده است؛ سوره انعام، آیه ۵۹.
- ↑ الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۳۹.
- ↑ پیشگوییهای امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ سوره رعد، آیه: ۳۹.
- ↑ سوره یس، آیه: ۱۲.
- ↑ علم امام تام یا محدود؟
- ↑ شرح دعای سحر، ترجمه احمد فهری، ص ۸۸.
- ↑ همان
- ↑ امام خمینی، شرح دعای سحر، ترجمه احمد فهری، ص ۸۹
- ↑ علم غيب و علم لدنی پيامبر از منظر امام خمينی، فصلنامه حضور، شماره ۸۸.
- ↑ کسی که دانش کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ منابع علم امام از نگاه متکلمان قم و بغداد صفحه ۶۶
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه: ۴۳.
- ↑ آیات ولایت در قرآن، ص ۳۲۱، به نقل از ینابیع الموده، ص ۱۰۲ - احقاق الحق، ج ۳، ص ۲۸۱.
- ↑ آیات ولایت در قرآن، ص ۳۲۲.
- ↑ " نَحْنُ الَّذِينَ عِنْدَنَا عِلْمُ الْكِتَابِ وَ بَيَانُ مَا فِيهِ وَ لَيْسَ عِنْدَ أَحَدٍ مِنْ خَلْقِهِ مَا عِنْدَنَا لِأَنَّا أَهْلُ ُ سِرِّ اللَّهِ "؛ بحار الانوار، ج ۴، ص ۱۸۶.
- ↑ امامشناسی، ج۱، ص۱۴۹.
- ↑ اگر سؤال شود که چرا خود حضرت سلیمان(ع) این کار را نکردند و فرمودند چه کسی میتواند چنین کند؟ در جواب میگوییم: ایشان میخواهند بفهمانند که حتّی در زمان انبیا، افراد دیگری هم هستند که بتوانند چنین قدرتهایی داشته باشند و عقیده به توانمندی انسان بر انجام این امور، غلوّ و شرک نیست.
- ↑ و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز؛ سوره نحل، آیه: ۸۹.
- ↑ ما در این کتاب، هیچ چیز را فرو نگذاشتهایم؛ سوره انعام، آیه: ۳۸.
- ↑ و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.
- ↑ « وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ كِتَابَ اللَّهِ مِنْ أَوَّلِهِ إِلَى آخِرِهِ كَأَنَّهُ فِي كَفِّي فِيهِ خَبَرُ السَّمَاءِ وَ خَبَرُ الْأَرْضِ وَ خَبَرُ مَا يَكُونُ وَ خَبَرُ مَا هُوَ كَائِنٌ قَالَ اللَّهُ فِيهِ تِبْيَانُ كُلِّ شَيْء»؛ اصول کافی، ج۱، ص ۲۳۹.
- ↑ و اگر قرآنی بود که کوهساران بدان به جنبش میافتاد یا زمین با آن پاره پاره میشد یا با آن مردگان به سخن آورده میشدند؛ سوره رعد، آیه: ۳۱.
- ↑ و هیچ (چیز) پنهانی در آسمان و زمین نیست مگر که در کتابی روشنگر (آمده) است؛ سوره نمل، آیه: ۷۵.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.
- ↑ ینابیع المودة، جزء اول، ص ۱۰۴.
- ↑ سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیدهایم به میراث دادیم و برخی از آنان، ستمکاره با خویشند و برخی میانهرو و برخی با اذن خداوند در کارهای نیک پیشتازند؛ این همان بخشش بزرگ است؛ سوره فاطر، آیه: ۳۲.
- ↑ محال امری ناشدنی است و در مقابل ممکن قرار دارد. اما خود محال به سه نوع تقسیم میشود: (الف) محال ذاتی: محالی است که به محض تصور آن محال بودنش هم تصور میشود، مثل اجتماع نقیضین. (ب) محال وقوعی: محالی است که تصور میشود ولی دقت در موضوع نشان میدهد که شدنی و واقعیت پیدا کردنی نیست. همانی است که در اصطلاح گفته میشود فرض محال، محال نیست؛ مثل فرض شریک الباری که فرض میشود ولی واقعیت پیدا نمیکند. (ج) محال عادی: در عرف عامه و در حالت عادی محال است اما در واقع محال نیست، مثل معجزه و....
- ↑ علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان؛ ص۵۵ - ۵۹.
- ↑ آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت؛ سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ ما قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى است؛ سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ «کسى که علم کتاب نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۴۳.
- ↑ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۷.
- ↑ محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص۵۷.
- ↑ و کافران میگویند: تو فرستاده (خداوند) نیستی؛ بگو: میان من و شما خداوند و کسی که دانش کتاب نزد اوست، گواه بس؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
- ↑ پایاننامه علم ائمه از نظر عقل و نقل.
- ↑ «بگو: بالاترین گواهی، گواهی کیست؟ (و خودت پاسخ بده و) بگو: خداوند ، گواه میان من و شماست»؛ سوره انعام، آیه۱۹.
- ↑ محدوده علم امام به نقل از قرآن.
- ↑ رابطه علم غیب امام حسین و حادثه عاشورا؛ ص ۶۲.
- ↑ وسائل الشیعة، ج ۲۷ ص۱۸۹.
- ↑ ما قرآن را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى است.
- ↑ وبگاه پرسمان.
- ↑ تفسير تطبيقى، ص ۴۳۰.
- ↑ وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی انوار طاها