علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '﴿{{متن قرآن| ' به '﴿{{متن قرآن|')
جز (جایگزینی متن - '﴿' به ' ')
خط ۳۲: خط ۳۲:
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه (کتاب)|ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»''در این‌باره گفته‌ است:  
حجت الاسلام و المسلمین دکتر '''[[سید علی هاشمی ۱|سید علی هاشمی]]'''، در کتاب ''«[[ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه (کتاب)|ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]]»'' و مقاله ''«[[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]»''در این‌باره گفته‌ است:  
::::::«باید بدانیم دو معنا برای ذاتی دانستن [[علم امام]]{{ع}} در کلمات علما بیان شده است: [[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی]] و [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای فطری]]: (...)
::::::«باید بدانیم دو معنا برای ذاتی دانستن [[علم امام]]{{ع}} در کلمات علما بیان شده است: [[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی]] و [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای فطری]]: (...)
:::::# '''[[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی:]]''' ذاتی به معنای استقلالی بودن [[علم امام]]{{ع}} بدین معنا است که تصور شود [[امام]]{{ع}} دانش‌های خود را به طور غیر وابسته به خداوند و صرف نظر از عطای الهی در ذات خود دارد؛ به عبارت دیگر علم او هیچ ارتباطی با خداوند نداشته و ذات [[امام]]{{ع}} به طور مستقل دارای این علوم باشد. کسی که اندک آشنایی با معارف اسلامی داشته باشد، نادرست بودن چنین فرضی برای او کاملا آشکار است. تردیدی نداریم که اساسی‌ترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است که بنابر آن، همه توان‌ها، کمالات و آن چه در جهان ظهور پیدا کرده، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها می‌توان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست و علوم و کمالاتی که در پیامبران و [[امامان]]{{عم}} و دیگر مخلوقات مشاهده می‌شود، از خداوند متعال و مشروط به اذن و اراده او است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا }}﴾}} <ref> جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید؛ سوره مریم، آیه: ۹۳.</ref> همه مخلوقات بندگان خداوند متعال هستند و توان انجام کاری را جز به اراده خداوند ندارند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}﴾}} <ref> و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۹.</ref>. بنابراین در فضای اندیشه اسلامی، وابسته بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} به عطا و اذن الهی کاملا روشن و باور به آن از ضروریات دین به شمار می‌آید. ذاتی دانستن علم غیر خداوند به معنای یاد شده، مستلزم انکار توحید افعالی و شرک است. به همین دلیل، این مطلب در کلمات علمای شیعه معمولا پیش فرض گرفته شده و کمتر به آن تصریح شده است؛ اما می‌توان با اطمینان چنین باوری را به آن‌ها نسبت داد (...)
:::::# '''[[علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای استقلالی:]]''' ذاتی به معنای استقلالی بودن [[علم امام]]{{ع}} بدین معنا است که تصور شود [[امام]]{{ع}} دانش‌های خود را به طور غیر وابسته به خداوند و صرف نظر از عطای الهی در ذات خود دارد؛ به عبارت دیگر علم او هیچ ارتباطی با خداوند نداشته و ذات [[امام]]{{ع}} به طور مستقل دارای این علوم باشد. کسی که اندک آشنایی با معارف اسلامی داشته باشد، نادرست بودن چنین فرضی برای او کاملا آشکار است. تردیدی نداریم که اساسی‌ترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است که بنابر آن، همه توان‌ها، کمالات و آن چه در جهان ظهور پیدا کرده، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها می‌توان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست و علوم و کمالاتی که در پیامبران و [[امامان]]{{عم}} و دیگر مخلوقات مشاهده می‌شود، از خداوند متعال و مشروط به اذن و اراده او است: {{عربی| {{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا }}﴾}} <ref> جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید؛ سوره مریم، آیه: ۹۳.</ref> همه مخلوقات بندگان خداوند متعال هستند و توان انجام کاری را جز به اراده خداوند ندارند: {{عربی| {{متن قرآن|وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}﴾}} <ref> و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۹.</ref>. بنابراین در فضای اندیشه اسلامی، وابسته بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} به عطا و اذن الهی کاملا روشن و باور به آن از ضروریات دین به شمار می‌آید. ذاتی دانستن علم غیر خداوند به معنای یاد شده، مستلزم انکار توحید افعالی و شرک است. به همین دلیل، این مطلب در کلمات علمای شیعه معمولا پیش فرض گرفته شده و کمتر به آن تصریح شده است؛ اما می‌توان با اطمینان چنین باوری را به آن‌ها نسبت داد (...)
:::::#'''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای غیر استقلالی:]]''' تفسیر دیگری که بر ذاتی بودن در این مقام قابل تصور است، آن است که [[علم امام]]{{ع}}، اگر چه به معنای اول، [[علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)|غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است؛]] اما خداوند، هرگاه امامی را می‌آفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار می‌دهد. بدین معنا [[علم امام]]{{ع}} [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی یعنی فطری است]] و تصور جهل برای امام محال است. علمای امامیه کمتر به چنین معنایی از ذاتی بودن اشاره کرده‌اند. چنین ویژگی برای [[علم امام]]{{ع}} مورد اختلاف است. مرحوم [[ملا صالح مازندرانی]] گویا متمایل به این معنا از ذاتی دانستن [[علم امام]]{{ع}} است. یکی از عبارت‌های او در بحث [[علم امام]]{{ع}} چنین است: بلکه ائمه{{عم}} همواره عالم بوده‌اند، هیچ‌گاه از ابتدای خلقت و اصل آفرینششان جاهل نبوده‌اند. خداوند آنان را اساس دین و پایه یقین قرار داده است. این تعبیر، فطری بودن [[علم امام]]{{ع}} را می‌رساند.  
:::::#'''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|ذاتی به معنای غیر استقلالی:]]''' تفسیر دیگری که بر ذاتی بودن در این مقام قابل تصور است، آن است که [[علم امام]]{{ع}}، اگر چه به معنای اول، [[علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)|غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است؛]] اما خداوند، هرگاه امامی را می‌آفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار می‌دهد. بدین معنا [[علم امام]]{{ع}} [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی یعنی فطری است]] و تصور جهل برای امام محال است. علمای امامیه کمتر به چنین معنایی از ذاتی بودن اشاره کرده‌اند. چنین ویژگی برای [[علم امام]]{{ع}} مورد اختلاف است. مرحوم [[ملا صالح مازندرانی]] گویا متمایل به این معنا از ذاتی دانستن [[علم امام]]{{ع}} است. یکی از عبارت‌های او در بحث [[علم امام]]{{ع}} چنین است: بلکه ائمه{{عم}} همواره عالم بوده‌اند، هیچ‌گاه از ابتدای خلقت و اصل آفرینششان جاهل نبوده‌اند. خداوند آنان را اساس دین و پایه یقین قرار داده است. این تعبیر، فطری بودن [[علم امام]]{{ع}} را می‌رساند.  
::::::در [[علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)|غیر ذاتی بودن علوم ائمه]]{{عم}} '''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|به معنای غیر استقلالی بودن]]''' علوم ایشان تردیدی وجود ندارد. اختلافی در این موضوع در دیدگاه علمای امامیه در طول قرن‌های مختلف مشاهده نمی‌شود. آنان با عبارات مختلف بر این مطلب مشترک تأکید کرده‌اند که همه مخلوقات در تمام کمالات خود وابسته به خداوند متعال هستند و بدین دلیل، نه تنها [[علم امام]]{{ع}}، بلکه تمام کمالات [[ائمه]]{{عم}} و دیگر افراد بشر وابسته به لطف و افاضه خداوند است. البته [[ائمه]]{{عم}} انسان‌های برگزیده و حجت‌های خداوند هستند و به عنایت و عطای خداوند دارای علوم ویژه‌ای هستند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌اند. '''[[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی بودن علم امام در معنای دوم یعنی فطری بودن]]''' و همراهی علوم ویژه با [[امام]]{{ع}} از ابتدای آفرینش او، مطلبی مورد اختلاف است. برخی از علما از [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|فطری بودن علم امام]]{{ع}} طرفداری کرده‌اند؛ اما عده‌ای دیگر [[علم امام]]{{ع}} را [[علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)|تدریجی]] و [[علم افزایش‌پذیر معصوم چیست؟ (پرسش)|افزایش‌پذیر]] دانسته‌اند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/index.php?title=%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)&action=edit&redlink=1 ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]</ref>.
::::::در [[علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)|غیر ذاتی بودن علوم ائمه]]{{عم}} '''[[علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)|به معنای غیر استقلالی بودن]]''' علوم ایشان تردیدی وجود ندارد. اختلافی در این موضوع در دیدگاه علمای امامیه در طول قرن‌های مختلف مشاهده نمی‌شود. آنان با عبارات مختلف بر این مطلب مشترک تأکید کرده‌اند که همه مخلوقات در تمام کمالات خود وابسته به خداوند متعال هستند و بدین دلیل، نه تنها [[علم امام]]{{ع}}، بلکه تمام کمالات [[ائمه]]{{عم}} و دیگر افراد بشر وابسته به لطف و افاضه خداوند است. البته [[ائمه]]{{عم}} انسان‌های برگزیده و حجت‌های خداوند هستند و به عنایت و عطای خداوند دارای علوم ویژه‌ای هستند که افراد عادی از آن بی‌بهره‌اند. '''[[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|ذاتی بودن علم امام در معنای دوم یعنی فطری بودن]]''' و همراهی علوم ویژه با [[امام]]{{ع}} از ابتدای آفرینش او، مطلبی مورد اختلاف است. برخی از علما از [[علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)|فطری بودن علم امام]]{{ع}} طرفداری کرده‌اند؛ اما عده‌ای دیگر [[علم امام]]{{ع}} را [[علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)|تدریجی]] و [[علم افزایش‌پذیر معصوم چیست؟ (پرسش)|افزایش‌پذیر]] دانسته‌اند»<ref>[http://fa.imamatpedia.com/index.php?title=%D9%88%DB%8C%DA%98%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D8%B9%D9%84%D9%88%D9%85_%D8%A7%D8%A6%D9%85%D9%87_%D8%A7%D8%B2_%D8%AF%DB%8C%D8%AF%DA%AF%D8%A7%D9%87_%D8%B9%D9%84%D9%85%D8%A7%DB%8C_%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85%DB%8C%D9%87_(%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8)&action=edit&redlink=1 ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه]</ref>.
:::::*«منظور از ذاتی بودن علوم برگزیدگان خداوند در برابر الهی دانستن آنها، این تصور است که آنان دانش‌های خود را نه از عطای الهی، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این علوم هیچ ارتباطی با خداوند ندارند و آنان در کسب این علوم مستقل‌اند. کسی که اندک آشنایی با معارف قرآن دارد، در این امر تردید نمی‌کند که اساسی‌ترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است و بنابر آن، همه توان‌ها، کمالات و آنچه در جهان ظهور یافته، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها می‌توان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست؛ اما علوم و کمالاتی که در [[پیامبران]]{{ع}} و [[امامان]]{{ع}} و دیگر مخلوقات دیده می‌شود، از خداوند متعال، و مشروط به اذن و اراده اوست: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}﴾}}<ref>(جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.</ref> همه مخلوقات، بندگان خداوند متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref>(و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید)، سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۹.</ref> در برخی آیات قرآن به‌صراحت بر وابستگی علمی برگزیدگان خداوند تأکید شده است: خداوند در آیه‌ای درباره برگزیدگان خود می‌فرماید: {{عربی|﴿{{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}﴾}}<ref>(جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.</ref> همه مخلوقات، بندگان خداوند متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء]]}}﴾}}<ref>(آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> این آیه کریمه به‌روشنی نشان می‌دهد علمی که به انسان‌ها و برگزیدگان خداوند می‌رسد، به اذن و خواست الهی است و اگر خداوند نخواهد، دانشی نخواهند داشت. در آیه‌ای دیگر، خداوند به‌صراحت به [[پیامبر|رسول اعظم]]{{صل}} بیان می‌کند که علوم ایشان کاملاً وابسته به خداوند است و اگر او نخواهد، وحی‌ای بر آن حضرت نازل نخواهد شد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلاً}}﴾}}<ref>(و اگر بخواهیم بی‌گمان آنچه را بر تو وحی کرده‌ایم از میان می‌بریم آنگاه تو در برابر ما برای خود در آن باره نگهبانی نخواهی یافت)، سوره مبارکه اسرا، آیه ۸۶.</ref> و در آیه‌ای دیگر، به [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "بگو: به شما نمی‏‌گویم گنجینه‌‏های خداوند نزد من است؛ [[غیب]] نیز نمی‌‏دانم و به شما نمی‏‌گویم که من فرشته‏‌ام. جز آنچه را که به من وحی می‏‌شود، پیروی نمی‌‏کنم". {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ]]}}﴾}}<ref>(بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟)، سوره مبارکه انعام، آیه ۵۰.</ref> و {{عربی|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ]]}}﴾}}<ref>( و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود)، سوره مبارکه هود، آیه ۳۱.</ref> در این آیه کریمه نیز وابستگی علمی [[پیامبر|رسول ‌خدا]]{{صل}} به وحی الهی کاملاً مشهود است. این‌گونه وابستگی، به‌روشنی نشان می‌دهد که علوم [[پیامبر]]{{صل}} ذاتی نیست و آن حضرت این علوم را از خداوند دریافت کرده‌ است. در آیه‌ای دیگر، خطاب به [[پیامبر|رسول ‌خدا]]{{صل}} آمده است: "بگو: (من) نوآمدی از فرستادگان (خدا) نیستم و نمی‏‌دانم که با من و با شما چه خواهد شد. جز آنچه به من وحی می‌‏شود، پیروی نمی‌‏کنم. من جز هشدارگری روشنگر نیستم". این آیه کریمه نیز مانند آیه پیشین، علم ذاتی به [[غیب]] و آینده را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نفی می‌کند. در آیه‌ای، درباره منشأ الهی علوم قرآنی آمده است: {{عربی|﴿{{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}﴾}}<ref>(و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند)، سوره مبارکه نمل، آیه ۶.</ref> این‌گونه آیات نیز تأکید دارند که سرچشمه علوم [[پیامبر]]{{صل}}، خداوند است. در آیاتی تأکید شده است که قرآن سخنان بشری نیست و بشر توان آوردن آن را ندارد. قرآن از مخالفان خود خواسته است که اگر در الهی بودن آن شک دارند، دست‌کم سوره‌ای مانند سوره‌های آن بیاورند  و خود پیش‌بینی کرده است که اگر جن و انس دست به دست هم دهند، توان این کار را ندارند. این آیات نیز نشان می‌دهند که [[پیامبر]]{{صل}} هم ازآن‌روی که بشر است، توان آوردن قرآن را ندارد. در آیاتی به این نکته توجه داده شده که این سخنان را کسی آورده است که شما او را از پیش می‌شناختید و معارفی که آورده، با سخنان او پیش از بعثت، شباهتی ندارد: {{عربی|﴿{{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref>(بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟)، سوره مبارکه یونس، آیه ۱۶.</ref> بنابراین بی‌تردید علوم ویژه [[پیامبران]]{{ع}} ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای خداوند متعال بوده است و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در این حکم با [[پیامبران]]{{ع}} شریک‌اند.
:::::*«منظور از ذاتی بودن علوم برگزیدگان خداوند در برابر الهی دانستن آنها، این تصور است که آنان دانش‌های خود را نه از عطای الهی، که در ذات خود دارند؛ به عبارت دیگر، این علوم هیچ ارتباطی با خداوند ندارند و آنان در کسب این علوم مستقل‌اند. کسی که اندک آشنایی با معارف قرآن دارد، در این امر تردید نمی‌کند که اساسی‌ترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است و بنابر آن، همه توان‌ها، کمالات و آنچه در جهان ظهور یافته، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها می‌توان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست؛ اما علوم و کمالاتی که در [[پیامبران]]{{ع}} و [[امامان]]{{ع}} و دیگر مخلوقات دیده می‌شود، از خداوند متعال، و مشروط به اذن و اراده اوست: {{عربی| {{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}﴾}}<ref>(جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.</ref> همه مخلوقات، بندگان خداوند متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: {{عربی| {{متن قرآن|وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}﴾}}<ref>(و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید)، سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۹.</ref> در برخی آیات قرآن به‌صراحت بر وابستگی علمی برگزیدگان خداوند تأکید شده است: خداوند در آیه‌ای درباره برگزیدگان خود می‌فرماید: {{عربی| {{متن قرآن|إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}﴾}}<ref>(جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.</ref> همه مخلوقات، بندگان خداوند متعال‌اند و توان انجام کاری را جز به اراده او ندارند: {{عربی| {{متن قرآن|[[آیا آیه ۲۵۵ سوره بقره نافی علم غیب غیر از خدا نیست؟ (پرسش)|وَلاَ يُحِيطُونَ بِشَيْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء]]}}﴾}}<ref>(آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.</ref> این آیه کریمه به‌روشنی نشان می‌دهد علمی که به انسان‌ها و برگزیدگان خداوند می‌رسد، به اذن و خواست الهی است و اگر خداوند نخواهد، دانشی نخواهند داشت. در آیه‌ای دیگر، خداوند به‌صراحت به [[پیامبر|رسول اعظم]]{{صل}} بیان می‌کند که علوم ایشان کاملاً وابسته به خداوند است و اگر او نخواهد، وحی‌ای بر آن حضرت نازل نخواهد شد: {{عربی| {{متن قرآن|وَلَئِن شِئْنَا لَنَذْهَبَنَّ بِالَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ ثُمَّ لاَ تَجِدُ لَكَ بِهِ عَلَيْنَا وَكِيلاً}}﴾}}<ref>(و اگر بخواهیم بی‌گمان آنچه را بر تو وحی کرده‌ایم از میان می‌بریم آنگاه تو در برابر ما برای خود در آن باره نگهبانی نخواهی یافت)، سوره مبارکه اسرا، آیه ۸۶.</ref> و در آیه‌ای دیگر، به [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: "بگو: به شما نمی‏‌گویم گنجینه‌‏های خداوند نزد من است؛ [[غیب]] نیز نمی‌‏دانم و به شما نمی‏‌گویم که من فرشته‏‌ام. جز آنچه را که به من وحی می‏‌شود، پیروی نمی‌‏کنم". {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۰ سوره انعام آیا پیامبر خاتم علم غیب دارد؟ (پرسش)|قُل لاَّ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلا أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلا أَقُولُ لَكُمْ إِنِّي مَلَكٌ إِنْ أَتَّبِعُ إِلاَّ مَا يُوحَى إِلَيَّ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الأَعْمَى وَالْبَصِيرُ أَفَلاَ تَتَفَكَّرُونَ]]}}﴾}}<ref>(بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟)، سوره مبارکه انعام، آیه ۵۰.</ref> و {{عربی| {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۳۱ سوره هود چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ أَقُولُ لَكُمْ عِندِي خَزَائِنُ اللَّهِ وَلاَ أَعْلَمُ الْغَيْبَ وَلاَ أَقُولُ إِنِّي مَلَكٌ وَلاَ أَقُولُ لِلَّذِينَ تَزْدَرِي أَعْيُنُكُمْ لَن يُؤْتِيَهُمُ اللَّهُ خَيْرًا اللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا فِي أَنفُسِهِمْ إِنِّي إِذًا لَّمِنَ الظَّالِمِينَ]]}}﴾}}<ref>( و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود)، سوره مبارکه هود، آیه ۳۱.</ref> در این آیه کریمه نیز وابستگی علمی [[پیامبر|رسول ‌خدا]]{{صل}} به وحی الهی کاملاً مشهود است. این‌گونه وابستگی، به‌روشنی نشان می‌دهد که علوم [[پیامبر]]{{صل}} ذاتی نیست و آن حضرت این علوم را از خداوند دریافت کرده‌ است. در آیه‌ای دیگر، خطاب به [[پیامبر|رسول ‌خدا]]{{صل}} آمده است: "بگو: (من) نوآمدی از فرستادگان (خدا) نیستم و نمی‏‌دانم که با من و با شما چه خواهد شد. جز آنچه به من وحی می‌‏شود، پیروی نمی‌‏کنم. من جز هشدارگری روشنگر نیستم". این آیه کریمه نیز مانند آیه پیشین، علم ذاتی به [[غیب]] و آینده را از [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نفی می‌کند. در آیه‌ای، درباره منشأ الهی علوم قرآنی آمده است: {{عربی| {{متن قرآن|وَإِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِن لَّدُنْ حَكِيمٍ عَلِيمٍ}}﴾}}<ref>(و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند)، سوره مبارکه نمل، آیه ۶.</ref> این‌گونه آیات نیز تأکید دارند که سرچشمه علوم [[پیامبر]]{{صل}}، خداوند است. در آیاتی تأکید شده است که قرآن سخنان بشری نیست و بشر توان آوردن آن را ندارد. قرآن از مخالفان خود خواسته است که اگر در الهی بودن آن شک دارند، دست‌کم سوره‌ای مانند سوره‌های آن بیاورند  و خود پیش‌بینی کرده است که اگر جن و انس دست به دست هم دهند، توان این کار را ندارند. این آیات نیز نشان می‌دهند که [[پیامبر]]{{صل}} هم ازآن‌روی که بشر است، توان آوردن قرآن را ندارد. در آیاتی به این نکته توجه داده شده که این سخنان را کسی آورده است که شما او را از پیش می‌شناختید و معارفی که آورده، با سخنان او پیش از بعثت، شباهتی ندارد: {{عربی| {{متن قرآن|قُل لَّوْ شَاء اللَّهُ مَا تَلَوْتُهُ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَدْرَاكُم بِهِ فَقَدْ لَبِثْتُ فِيكُمْ عُمُرًا مِّن قَبْلِهِ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ}}﴾}}<ref>(بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟)، سوره مبارکه یونس، آیه ۱۶.</ref> بنابراین بی‌تردید علوم ویژه [[پیامبران]]{{ع}} ذاتی نبوده، بلکه موهبت و عطای خداوند متعال بوده است و دیگر برگزیدگان خداوند نیز در این حکم با [[پیامبران]]{{ع}} شریک‌اند.
::::::'''ماهیت و ویژگی‌های علوم [[ائمه]]{{عم}} در روایات''': منظور از ذاتی بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} در برابر الهی دانستن، این پندار است که آنان دانش‌های خود را صرف‌نظر از عطای الهی، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی ـ آن‌گونه که بیان شد ـ نادرست است. [[امامان معصوم]]{{ع}} حجت‌های خداوند و جانشینان [[رسول]]{{صل}} ‌خدایند. در میان روایات یاد‌شده در مباحث گذشته، جایی برای علم ذاتی [[ائمه]]{{عم}} نمی‌توان یافت؛ بلکه روایات یاد‌شده به‌خوبی بیان‌گر آن بودند که ایشان علوم خود را به شیوه‌های مختلفی که خداوند برای آنان مقدر کرده است، به‌ دست می‌آوردند. بیان شد که علوم [[اهل‌ بیت]]{{ع}} از طریق فراگیری از [[پیامبر]]{{صل}} و امامان پیشین{{ع}}، بهره‌مندی از کتاب‌های الهی و ویژه، الهام، تحدیث فرشتگان و... به ‌دست می‌آید. بیان این شیوه‌ها، خود نفی‌کننده علم ذاتی برای [[ائمه]]{{عم}} است؛ زیرا در صورتی که علم آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوه‌های یاد‌شده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمی‌شوند. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، این نکته به‌زیبایی و روشنی بیان شده است: "خداوند ما را به خودمان وانمی‌گذارد؛ که اگر ما را به خودمان واگذارد، مانند سایر مردم خواهیم بود؛ و ما کسانی هستیم که خداوند می‌فرماید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را".<ref>{{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا یَکِلُنَا إِلَی أَنْفُسِنَا وَلَوْ وَکَلَنَا إِلَی‏ أَنْفُسِنَا لَکُنَّا کَعَرْضِ النَّاسِ وَنَحْنُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ‏ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ"}}؛ [[محمد‌ بن‌ حسن صفار]]، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: [[علی استرآبادی]]، تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، ص۵۱۹. در این منبع به ‌جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیق‌تری است.</ref> از این روایت به‌خوبی رابطه بین [[ائمه]]{{عم}} و خداوند روشن می‌شود. آنان از خود چیزی ندارند؛ اما بندگان برگزیده خداوندند که تحت عنایات ویژه اویند و هرگاه چیزی را از او بخواهند، به آنان عطا می‌کند. در روایتی دیگر از آن حضرت چنین نقل شده است: گاهی (درهای) علم به روی ما گشوده می‌شود و ما (مطالبی را) می‌دانیم و گاهی بسته می‌شود و نمی‌دانیم. آن حضرت در ادامه همین روایت تأکید کرده‌اند که [[امام]] فردی مانند دیگر انسان‌هاست؛ همانند آنان به‌ دنیا می‌آید؛ می‌خورد و می‌نوشد؛ مریض می‌شود و سلامتی خود را بازمی‌یابد؛ شاد و محزون می‌شود؛‌ می‌خندد و می‌گرید؛ و... امتیاز او نسبت‌ به دیگران این است که علومی ویژه به او داده شده و دعای او مستجاب است.<ref>[[محمدبن‌علی صدوق]]، الخصال، ج‏۲، ص۵۲۸: یُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَیُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَالْإِمَامُ یُولَدُ وَیَلِدُ وَیَصِحُّ وَیَمْرَضُ وَیَأْکُلُ وَیَشْرَبُ وَیَبُولُ وَیَتَغَوَّطُ وَیَفْرَحُ وَیَحْزَنُ وَیَضْحَکُ وَیَبْکِی وَیَمُوتُ وَیُقْبَرُ وَیُزَادُ فَیَعْلَمُ وَدَلَالَتُهُ فِی خَصْلَتَیْنِ فِی الْعِلْمِ وَاسْتِجَابَهِ الدَّعْوَهِ وَکُلَّمَا أَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِی تَحْدُثُ قَبْلَ کَوْنِهَا کَذَلِکَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ تَوَارَثَهُ مِنْ آبَائِهِ. مشابه این روایت، از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده است (رک: همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج‏۱، ص۲۱۴). روایات دیگری نیز نزدیک به این محتوا را می‌رسانند (ر.ک: [[محمد‌بن‌یعقوب کلینی]]، الکافی، ج۱، ص۶۳۶؛ محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۳).</ref> بنابراین بی‌تردید [[ائمه]]{{عم}} از سرچشمه‌ علوم الهی بهره‌مندند و علمی ذاتی و مستقل از خداوند ندارند»<ref> [[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]، ص۲۷۶.</ref>
::::::'''ماهیت و ویژگی‌های علوم [[ائمه]]{{عم}} در روایات''': منظور از ذاتی بودن علوم [[ائمه]]{{عم}} در برابر الهی دانستن، این پندار است که آنان دانش‌های خود را صرف‌نظر از عطای الهی، در ذات خود دارند. چنین دیدگاهی ـ آن‌گونه که بیان شد ـ نادرست است. [[امامان معصوم]]{{ع}} حجت‌های خداوند و جانشینان [[رسول]]{{صل}} ‌خدایند. در میان روایات یاد‌شده در مباحث گذشته، جایی برای علم ذاتی [[ائمه]]{{عم}} نمی‌توان یافت؛ بلکه روایات یاد‌شده به‌خوبی بیان‌گر آن بودند که ایشان علوم خود را به شیوه‌های مختلفی که خداوند برای آنان مقدر کرده است، به‌ دست می‌آوردند. بیان شد که علوم [[اهل‌ بیت]]{{ع}} از طریق فراگیری از [[پیامبر]]{{صل}} و امامان پیشین{{ع}}، بهره‌مندی از کتاب‌های الهی و ویژه، الهام، تحدیث فرشتگان و... به ‌دست می‌آید. بیان این شیوه‌ها، خود نفی‌کننده علم ذاتی برای [[ائمه]]{{عم}} است؛ زیرا در صورتی که علم آنان ذاتی باشد، نیازی به کسب آن به شیوه‌های یاد‌شده نبود. امور ذاتی نیازی به کسب ندارند و از ذات جدا نمی‌شوند. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}، این نکته به‌زیبایی و روشنی بیان شده است: "خداوند ما را به خودمان وانمی‌گذارد؛ که اگر ما را به خودمان واگذارد، مانند سایر مردم خواهیم بود؛ و ما کسانی هستیم که خداوند می‌فرماید: مرا بخوانید تا اجابت کنم شما را".<ref>{{عربی|"إِنَّ اللَّهَ لَا یَکِلُنَا إِلَی أَنْفُسِنَا وَلَوْ وَکَلَنَا إِلَی‏ أَنْفُسِنَا لَکُنَّا کَعَرْضِ النَّاسِ وَنَحْنُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ‏ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ"}}؛ [[محمد‌ بن‌ حسن صفار]]، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: [[علی استرآبادی]]، تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، ص۵۱۹. در این منبع به ‌جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیق‌تری است.</ref> از این روایت به‌خوبی رابطه بین [[ائمه]]{{عم}} و خداوند روشن می‌شود. آنان از خود چیزی ندارند؛ اما بندگان برگزیده خداوندند که تحت عنایات ویژه اویند و هرگاه چیزی را از او بخواهند، به آنان عطا می‌کند. در روایتی دیگر از آن حضرت چنین نقل شده است: گاهی (درهای) علم به روی ما گشوده می‌شود و ما (مطالبی را) می‌دانیم و گاهی بسته می‌شود و نمی‌دانیم. آن حضرت در ادامه همین روایت تأکید کرده‌اند که [[امام]] فردی مانند دیگر انسان‌هاست؛ همانند آنان به‌ دنیا می‌آید؛ می‌خورد و می‌نوشد؛ مریض می‌شود و سلامتی خود را بازمی‌یابد؛ شاد و محزون می‌شود؛‌ می‌خندد و می‌گرید؛ و... امتیاز او نسبت‌ به دیگران این است که علومی ویژه به او داده شده و دعای او مستجاب است.<ref>[[محمدبن‌علی صدوق]]، الخصال، ج‏۲، ص۵۲۸: یُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَیُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَالْإِمَامُ یُولَدُ وَیَلِدُ وَیَصِحُّ وَیَمْرَضُ وَیَأْکُلُ وَیَشْرَبُ وَیَبُولُ وَیَتَغَوَّطُ وَیَفْرَحُ وَیَحْزَنُ وَیَضْحَکُ وَیَبْکِی وَیَمُوتُ وَیُقْبَرُ وَیُزَادُ فَیَعْلَمُ وَدَلَالَتُهُ فِی خَصْلَتَیْنِ فِی الْعِلْمِ وَاسْتِجَابَهِ الدَّعْوَهِ وَکُلَّمَا أَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِی تَحْدُثُ قَبْلَ کَوْنِهَا کَذَلِکَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ تَوَارَثَهُ مِنْ آبَائِهِ. مشابه این روایت، از [[امام رضا]]{{ع}} نقل شده است (رک: همو، عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج‏۱، ص۲۱۴). روایات دیگری نیز نزدیک به این محتوا را می‌رسانند (ر.ک: [[محمد‌بن‌یعقوب کلینی]]، الکافی، ج۱، ص۶۳۶؛ محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۳).</ref> بنابراین بی‌تردید [[ائمه]]{{عم}} از سرچشمه‌ علوم الهی بهره‌مندند و علمی ذاتی و مستقل از خداوند ندارند»<ref> [[قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن (مقاله)|قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن]]، ص۲۷۶.</ref>
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}

نسخهٔ ‏۲ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۵۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
علم ذاتی معصوم چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم معصوم
مدخل بالاترعلم معصوم / ویژگی علم معصوم
مدخل اصلیعلم ذاتی
مدخل وابستهعلم غیر ذاتی / علم استقلالی / علم غیر استقلالی

علم ذاتی معصوم(ع) چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث علم معصوم است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم معصوم مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

عبدالله جوادی آملی
آیت‌الله عبدالله جوادی آملی، در کتاب «ادب فنای مقربان» در این‌باره گفته است:
«ذاتی بودن کمالات ائمه(ع) به این معنا نیست که آن‏ها به همین کمالات اکتفا می‏‌کنند و راهی را که دیگران باید با جهاد نفسگیر بپیمایند آنان بی‏‌هیچ رنجی به قله آن می‏رسند، بلکه آن‏ها از یک سو برای حفظ همان مقام موهبتی و از دست ندادن آن در رنجی بیشتر از رنج جهاد اکبر دیگران قرار می‏‌گیرند و از سوی دیگر، برای تحصیل کمالات اکتسابی بیش از دیگران مجاهده می‏‌کنند و بدین ترتیب تبعیضی درباره آن‏ها نیست»[۱].


پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های وابسته

  1. اقسام و انواع علم معصوم کدام‌اند؟ (پرسش)
  2. علم معصوم مطلق چیست و مصداق‌های آن کدام‌اند؟ (پرسش)
  3. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارند؟ (پرسش)
  4. علم ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  5. علم غیر ذاتی معصوم چیست؟ (پرسش)
  6. علم استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  7. علم غیر استقلالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  8. علم باطنی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  9. علم فطری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  10. علم اکتسابی یا علم مستفاد معصوم چیست؟ (پرسش)
  11. علم موهوبی و موهبتی یا علم لدنی معصوم چیست؟ (پرسش)
  12. علم تام یا کامل معصوم چیست؟ (پرسش)
  13. علم محدود معصوم چیست؟ (پرسش)
  14. علم دفعی معصوم چیست؟ (پرسش)
  15. علم تدریجی معصوم چیست؟ (پرسش)
  16. علم اجمالی معصوم چیست؟ (پرسش)
  17. علم تفصیلی معصوم چیست؟ (پرسش)
  18. علم حصولی معصوم چیست؟ (پرسش)
  19. علم حضوری معصوم چیست؟ (پرسش)
  20. علم فعلی یا دائمی معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  21. علم شأنى یا استعدادی یا ارادی و اختیاری معصوم به چه معناست؟ (پرسش)
  22. فرق بین علم فعلی و شأنى معصوم چیست؟ (پرسش)
  23. آیا علم معصوم متوقف بر اراده اوست یا بر صرف التفات و توجه؟ (پرسش)
  24. آیا علم معصوم مراتب و درجات دارد؟ (پرسش)
  25. فرق علم پیامبر با امام چیست؟ (پرسش)
  26. آیا علم پیامبران از لحاظ مرتبه یکسان است؟ (پرسش)
  27. آیا علم پیامبران و امامان از لحاظ مرتبه یکسان یا متفاوت است؟ (پرسش)
  28. فرق بین علم معصوم و علم فرشتگان چیست؟ (پرسش)
  29. آیا پیامبران پیش از آغاز وحی و نبوت و امامان پیش از تصدی امامت از علم ویژه معصوم برخوردار بوده‌اند؟ (پرسش)
  30. آیا علم معصوم در شب قدر نازل می‌شود؟ (پرسش)
  31. آیا علم معصوم در شب جمعه نازل می‌شود؟ (پرسش)
  32. امام معصوم از چه زمانی صاحب علم ویژه می‌شود؟ (پرسش)
  33. آیا غیر معصوم می‌تواند از علوم ویژه معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  34. تفاوت علم خدا و معصوم چیست؟ (پرسش)
  35. آیا مقام علم معصوم به غیر معصوم داده می‌شود؟ (پرسش)
  36. شرایط دستیابی غیر معصوم به علم معصوم چیست؟ (پرسش)
  37. غیر معصوم از چه راهی می‌تواند به علم معصوم آگاهی یابد؟ (پرسش)
  38. آیا غیر معصوم وظیفه دارد به دنبال فراگیری علوم معصوم باشد؟ (پرسش)
  39. آیا آگاهی غیر معصوم از علم ویژه معصوم با حکمت الهی در امتحان او منافات ندارد؟ (پرسش)
  40. آیا از راه غیر مشروع می‌توان به علم ویژه معصوم دست یافت؟ (پرسش)
    1. آیا آگاهی از علم معصوم با سحر و جادو قابل دسترسی است؟ (پرسش)
  41. رابطه علم معصوم با علم مکنون یا مستأثر چیست؟ (پرسش)
  42. رابطه علم معصوم با اجتباء الهی چیست؟ (پرسش)
  43. رابطه علم معصوم با بداء الهی چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

پانویس

  1. ادب فنای مقربان ج۶، ص۳۱۸ - ۳۱۹.
  2. " مَنْ رَآني فَقَدْ رَأیَ الْحَق"؛ بحارالانوار، ج۵۸، ص۲۳۵، روایت۱؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۷۲؛ مسند احمد، ج۲، ص۲۴۷.
  3. "عَلِیٌّ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ"؛کشف‌ الیقین علامه حلّی، ص۲۱.
  4. "عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِي‏"؛ موسوعة الامام علی‌ بن ابی‌ طالب(ع)، ج۲، ص۲۳۷-۲۴۲.
  5. "إِنَّ اللَّهَ عِلْمٌ لَا جَهْلَ فِيهِ حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ نُورٌ لَا ظُلْمَةَ فِيه"؛توحید صدوق، ص۱۳۷، روایت۱۳-۱۱.
  6. "مَنْ عَبَدَ اللَّهَ بِالتَّوَهُّمِ فَقَدْ كَفَرَ وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ دُونَ الْمَعْنَى فَقَدْ كَفَرَ وَ مَنْ عَبَدَ الِاسْمَ وَ الْمَعْنَى فَقَدْ أَشْرَكَ وَ مَنْ عَبَدَ الْمَعْنَى بِإِيقَاعِ الْأَسْمَاءِ عَلَيْهِ بِصِفَاتِهِ الَّتِي وَصَفَ بِهَا نَفْسَهُ فَعَقَدَ عَلَيْهِ قَلْبَهُ وَ نَطَقَ بِهِ لِسَانُهُ فِي سَرَائِرِهِ وَ عَلَانِيَتِهِ فَأُولَئِكَ أَصْحَابُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ (ع) حَقّا"؛ اصول کافی، ج۱، ص۸۷، روایت ۱-۳.
  7. جلوه‌های لاهوتی، ج ۱، ص۲۵۰.
  8. جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید؛ سوره مریم، آیه: ۹۳.
  9. و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید؛ سوره تکویر، آیه: ۲۹.
  10. ویژگی‌های علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
  11. (جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.
  12. (و جز آنچه خواست خداوند پروردگار جهانیان است؛ نخواهید)، سوره مبارکه تکویر، آیه ۲۹.
  13. (جز این نیست که هر که در آسمان‌ها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده می‌آید)، سوره مبارکه مریم، آیه ۹۳.
  14. (آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند)، سوره مبارکه بقره، آیه ۲۵۵.
  15. (و اگر بخواهیم بی‌گمان آنچه را بر تو وحی کرده‌ایم از میان می‌بریم آنگاه تو در برابر ما برای خود در آن باره نگهبانی نخواهی یافت)، سوره مبارکه اسرا، آیه ۸۶.
  16. (بگو: من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است و غیب نمی‌دانم و به شما نمی‌گویم که من فرشته‌ام؛ جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم؛ بگو: آیا نابینا و بینا برابر است پس آیا نمی‌اندیشید؟)، سوره مبارکه انعام، آیه ۵۰.
  17. ( و من به شما نمی‌گویم که گنجینه‌های خداوند نزد من است؛ و غیب نمی‌دانم، و نمی‌گویم که من فرشته‌ام و درباره کسانی که در چشم شما خوارند نمی‌گویم که خداوند هیچ‌گاه به آنان خیری نمی‌رساند، خداوند از درون آنان آگاه‌تر است (اگر جز این بگویم) در آن صورت از ستمگران خواهم بود)، سوره مبارکه هود، آیه ۳۱.
  18. (و بی‌گمان قرآن را از نزد فرزانه‌ای دانا به تو می‌آموزند)، سوره مبارکه نمل، آیه ۶.
  19. (بگو اگر خداوند می‌خواست آن را برای شما نمی‌خواندم و او شما را از آن آگاه نمی‌کرد؛ پیش از آن (هم) من در میان شما روزگاری دراز زیسته‌ام پس آیا خرد نمی‌ورزید؟)، سوره مبارکه یونس، آیه ۱۶.
  20. "إِنَّ اللَّهَ لَا یَکِلُنَا إِلَی أَنْفُسِنَا وَلَوْ وَکَلَنَا إِلَی‏ أَنْفُسِنَا لَکُنَّا کَعَرْضِ النَّاسِ وَنَحْنُ الَّذِینَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَجَلَ‏ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ"؛ محمد‌ بن‌ حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۴۶۶. سند این روایت، صحیح است. همچنین ر.ک: علی استرآبادی، تأویل الآیات الظاهره فی فضائل العتره الطاهره، ص۵۱۹. در این منبع به ‌جای "کعرض الناس"، "کبعض الناس" آمده که تعبیر دقیق‌تری است.
  21. محمدبن‌علی صدوق، الخصال، ج‏۲، ص۵۲۸: یُبْسَطُ لَنَا فَنَعْلَمُ وَیُقْبَضُ عَنَّا فَلَا نَعْلَمُ وَالْإِمَامُ یُولَدُ وَیَلِدُ وَیَصِحُّ وَیَمْرَضُ وَیَأْکُلُ وَیَشْرَبُ وَیَبُولُ وَیَتَغَوَّطُ وَیَفْرَحُ وَیَحْزَنُ وَیَضْحَکُ وَیَبْکِی وَیَمُوتُ وَیُقْبَرُ وَیُزَادُ فَیَعْلَمُ وَدَلَالَتُهُ فِی خَصْلَتَیْنِ فِی الْعِلْمِ وَاسْتِجَابَهِ الدَّعْوَهِ وَکُلَّمَا أَخْبَرَ بِهِ مِنَ الْحَوَادِثِ الَّتِی تَحْدُثُ قَبْلَ کَوْنِهَا کَذَلِکَ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَیْهِ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ تَوَارَثَهُ مِنْ آبَائِهِ. مشابه این روایت، از امام رضا(ع) نقل شده است (رک: همو، عیون أخبار الرضا(ع)، ج‏۱، ص۲۱۴). روایات دیگری نیز نزدیک به این محتوا را می‌رسانند (ر.ک: محمد‌بن‌یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۶۳۶؛ محمد‌بن‌حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۳).
  22. قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، ص۲۷۶.
  23. ابراهیمی دینانی، قواعد كلی فلسفی،ج ۲،صص۳۸۲-۳۸۶.
  24. ابن سینا، الاشارات و التنبیهات، ج۳ ،ص۲۲۹؛ حكیم سبزواری، شرح المنظومه، تهـران، ۱۳۸۴ ش، ج۳،ص۵۹۷.
  25. علم غیب امامان از نگاه عقل كتاب و سنت، ص ۱۹.
  26. علی نمازی شاهرودی، علم غیب، ص: ۱۴ - ۱۵.
  27. رک: بقره، ۲۱۶؛ توبه، ۱۰۱؛ زمر، ۳۹؛ مجادله، ۵۸؛ عنکبوت، ۴۹؛ آل عمران، ۶۱؛ بقره، ۱۲۹.
  28. خداوند دوگونه علم دارد: علم که در خزینه غیبی خود پنهان دارد و کسی جز او خبر نداردو بداء هم در همین حیطه است و علمی که به ملائکه و انبیایش تعلیم داده است؛ بصائر الدرجات، ص۱۰۹؛ بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۶۳.
  29. امامت از دیدگاه امامیه و زیدیه، ص۶۹.