بنی امیه: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '''']].' به '''']]')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴: خط ۱۴:
*این دودمان، با [[عترت]] [[پیامبر]] و [[آل علی]] [[دشمنی]] شدید داشتند و بزرگانی از آنان در جنگهای صدر [[اسلام]] به تیغ [[مسلمانان]] کشته شده بودند. [[یزید]] و [[معاویه]] از نسل اینان بودند که آن دشمنی‌ها را با [[علی]] و [[آل علی]] نشان دادند. اینان از زمان [[معاویه]] در سال ۴۱ هجری به [[حکومت]] رسیدند و تا سال ۱۳۲ هجری [[حکومت]] داشتند و مرکز حکومتشان در [[شام]] بود. به تبع حکومت‌های [[روم]] و [[فارس]]، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوش‌هایی راه انداخته بودند. بعضی از [[خلفای بنی امیه]] عبارت بودند از: [[معاویه]]، [[یزید]]، [[مروان]]، [[عبد الملک]]، [[ولید]]، [[سلیمان]]، [[عمر بن عبد العزیز]]، [[هشام]] و. ..که با [[مروان حمار]]، این سلسله منقرض شد، در جریان [[قیام]] [[ابو مسلم خراسانی]]<ref>معارف و معاریف، ج ۱، ص ۴۱۲ درباره وقایع زمان خلفای بنی امیه و شناخت آنها، از جمله رجوع کنید به تتمةالمنتهی، شیخ عباس قمی و نیز منتهی الارب(ترجمه)جلد ۵و۶</ref> مدت حکومتشان هزار ماه<ref>کتاب هزار ماه سیاه شرح جنایات امویان را در بردارد. نیز رک. شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه الشیعة والحاکمون از محمد جواد مغنی</ref>بود، از زمان [[امام حسن مجتبی]] تا زمان روی کار آمدن سفاح، یعنی ۹۰ سال و ۱۱ ماه و ۱۳ روز دقیقا طول کشید. بعضی [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ}} را بر هزار ماه [[حکومت]] آنان [[تأویل]] کرده‌اند<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳۵</ref>. [[ابوسفیان]]، در اولین روز به [[خلافت]] رسیدن [[عثمان]] به او توصیه کرد که: پس از [[قبیله]] تیم وعدی (که [[ابوبکر]] و [[عمر]] ازآن بودند) اینک [[حکومت]] به دست تو افتاده است، آن را همچون توپی در میان بنی امیه دست به دست بگردان. این [[سلطنت]] است نه چیز دیگر، من به [[بهشت]] و جهنمی باور ندارم<ref>استیعاب، ج ۲، ص ۶۹۰</ref>. [[امویان]] [[سنت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] را تغییر دادند. خود [[پیامبر]] [[پیشگویی]] کرده بود که چنین خواهد شد: {{عربی|" إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يُبَدِّلْ سُنَّتِي رَجُلُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ "}}<ref>اولین کسی که [[سنت]] مرا تغیر می‌دهد مردی از بنی امیه است</ref>.
*این دودمان، با [[عترت]] [[پیامبر]] و [[آل علی]] [[دشمنی]] شدید داشتند و بزرگانی از آنان در جنگهای صدر [[اسلام]] به تیغ [[مسلمانان]] کشته شده بودند. [[یزید]] و [[معاویه]] از نسل اینان بودند که آن دشمنی‌ها را با [[علی]] و [[آل علی]] نشان دادند. اینان از زمان [[معاویه]] در سال ۴۱ هجری به [[حکومت]] رسیدند و تا سال ۱۳۲ هجری [[حکومت]] داشتند و مرکز حکومتشان در [[شام]] بود. به تبع حکومت‌های [[روم]] و [[فارس]]، بساط و تشریفات و تجملات و عیش و نوش‌هایی راه انداخته بودند. بعضی از [[خلفای بنی امیه]] عبارت بودند از: [[معاویه]]، [[یزید]]، [[مروان]]، [[عبد الملک]]، [[ولید]]، [[سلیمان]]، [[عمر بن عبد العزیز]]، [[هشام]] و. ..که با [[مروان حمار]]، این سلسله منقرض شد، در جریان [[قیام]] [[ابو مسلم خراسانی]]<ref>معارف و معاریف، ج ۱، ص ۴۱۲ درباره وقایع زمان خلفای بنی امیه و شناخت آنها، از جمله رجوع کنید به تتمةالمنتهی، شیخ عباس قمی و نیز منتهی الارب(ترجمه)جلد ۵و۶</ref> مدت حکومتشان هزار ماه<ref>کتاب هزار ماه سیاه شرح جنایات امویان را در بردارد. نیز رک. شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه الشیعة والحاکمون از محمد جواد مغنی</ref>بود، از زمان [[امام حسن مجتبی]] تا زمان روی کار آمدن سفاح، یعنی ۹۰ سال و ۱۱ ماه و ۱۳ روز دقیقا طول کشید. بعضی [[آیه]] {{متن قرآن|لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ}} را بر هزار ماه [[حکومت]] آنان [[تأویل]] کرده‌اند<ref>مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳۵</ref>. [[ابوسفیان]]، در اولین روز به [[خلافت]] رسیدن [[عثمان]] به او توصیه کرد که: پس از [[قبیله]] تیم وعدی (که [[ابوبکر]] و [[عمر]] ازآن بودند) اینک [[حکومت]] به دست تو افتاده است، آن را همچون توپی در میان بنی امیه دست به دست بگردان. این [[سلطنت]] است نه چیز دیگر، من به [[بهشت]] و جهنمی باور ندارم<ref>استیعاب، ج ۲، ص ۶۹۰</ref>. [[امویان]] [[سنت]] [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] را تغییر دادند. خود [[پیامبر]] [[پیشگویی]] کرده بود که چنین خواهد شد: {{عربی|" إِنَّ أَوَّلَ مَنْ يُبَدِّلْ سُنَّتِي رَجُلُ مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ "}}<ref>اولین کسی که [[سنت]] مرا تغیر می‌دهد مردی از بنی امیه است</ref>.
*در [[زیارت عاشورا]]، از [[آل ابوسفیان]]، [[آل زیاد]]، [[آل مروان]] و بنی امیه نام برده شده و مورد لعنت قرار گرفته‌اند. [[امام حسین]]{{ع}} نیز در پاسخ سخن مصرانه [[مروان]] که می‌خواست [[امام]] با [[یزید]] [[بیعت]] کند، فرمود: از جدم شنیدم که می‌فرمود [[خلافت]] بر [[آل ابوسفیان]] [[حرام]] است<ref>{{عربی|"الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ "}}</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]] صفحه ۸۵.</ref>.
*در [[زیارت عاشورا]]، از [[آل ابوسفیان]]، [[آل زیاد]]، [[آل مروان]] و بنی امیه نام برده شده و مورد لعنت قرار گرفته‌اند. [[امام حسین]]{{ع}} نیز در پاسخ سخن مصرانه [[مروان]] که می‌خواست [[امام]] با [[یزید]] [[بیعت]] کند، فرمود: از جدم شنیدم که می‌فرمود [[خلافت]] بر [[آل ابوسفیان]] [[حرام]] است<ref>{{عربی|"الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ "}}</ref><ref>ر. ک. [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]] صفحه ۸۵.</ref>.
==بنی امیه در فرهنگنامه آخرالزمان==
[[امام حسین]]{{ع}} بر گروهی از بنی‌امیه گذر کرد که دور هم در [[مسجد]] حلقه زده بودند. سپس [[حضرت]] به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! [[سوگند]] به [[خدا]] که این [[جهان]] پایان نپذیرد مگر زمانی که [[خداوند]] مردی از [[فرزندان]] مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. [[راوی]] پرسید: فدایت شوم، [[قبیله]] بنی‌امیه این [[قدر]] جمعیت ندارند؟! [[حضرت]] با [[عتاب]] به او فرمود: در آن زمان [[فرزندان]] هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است<ref>یأتی: ص ۱۲۲ و غیبت شیخ طوسی: ص ۱۱۶.</ref>.
در [[زیارت عاشورا]] می‌خوانیم {{متن حدیث|اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً}} بنی‌امیه جملگی ملعون‌اند و این بدان جهت است که در میان آنان جز [[دشمن]] [[اهل بیت]]{{ع}} به وجود نیامده است. لذا در این [[حدیث]] هم [[حضرت]] می‌فرماید: آقا و [[غلام]] آنها خودی‌اند و یک رنگند و [[رسول خدا]] درباره آنان فرمود: هر [[دینی]] آفتی دارد و آفت [[دین]] من بنی‌امیه‌اند<ref>ملاحم: ص ۱۶۲.</ref>. [[حضرت]] سه بار فرمود که هزار نفر از بنی‌امیه به [[قتل]] می‌رسند، و این شاید کنایه از [[کثرت قتل]] و [[کشتار]] باشد زیرا در [[کلام عرب]] مرسوم است که عدد سه را [[دلیل]] بر جمع می‌گیرند و مثلاً هفتاد را برای بیان کثرت به کار می‌برند.
[[رسول خدا]]{{صل}} فرمود: وای بر [[امت]] من از دست دو گروه، [[پیروان]] بنی‌امیه و [[پیروان]] بنی‌عباس که هر دو گروه، [[پرچم گمراهی]] برافرازند<ref>ملاحم: ص ۳۴.</ref>.
در [[حدیثی]] [[نقل]] شده است: مردی از [[فرزندان]] هاشم به [[حکومت]] می‌رسد و بنی‌امیه را [[قتل عام]] می‌کند، به حدی که جز اندکی از آنان [[باقی]] نمی‌ماند و با غیر بنی‌امیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنی‌امیه به پا می‌خیزد و به جای هر نفر از بنی‌امیه (که کشته شده است) دو نفر از [[بنی‌هاشم]]) را به [[قتل]] می‌رساند تا جایی که جز [[زنان]] کسی [[باقی]] نمی‌ماند. سپس [[مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] می‌نماید. (بعضی معتقدند که این شخص که از بنی‌امیه [[قیام]] می‌کند همان [[سفیانی]] است که در [[آخرالزمان]] قبل از [[قیام]] [[حضرت حجت]]{{ع}} [[خروج]] می‌کند و از [[بنی‌هاشم]] بسیار خواهد کشت)<ref>ملاحم: ص ۵۹.</ref>. [[سفیانی]] یکی از طاغوت‌های [[آخرالزمان]] است که قبل از [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} با لشکری بزرگ به [[خونریزی]] و [[کشتار]] دست می‌زند و [[عاقبت]] به [[دست حضرت]] کشته می‌شود. در روایتی از [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} پرسیدند: [[سفیانی]] از چه نژادی است؟ [[حضرت]] فرمود از بنی‌امیه است<ref>ملاحم: ص ۱۵۰.</ref><ref>[[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|فرهنگنامه آخرالزمان]] صفحه ۱۴۷.</ref>.


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==
خط ۱۹: خط ۲۵:
==منابع==
==منابع==
* [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
* [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']]
* [[پرونده:13681151.jpg|22px]] [[عباس حیدرزاده|حیدرزاده، عباس]]، [[فرهنگنامه آخرالزمان (کتاب)|'''فرهنگنامه آخرالزمان''']]


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}
 
{{امام مهدی}}
{{مخالفان امام علی}}
{{مخالفان امام علی}}
{{مخالفان امام حسین}}
{{مخالفان امام حسین}}
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:بنی امیه]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۵ اکتبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۰:۳۲

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل بنی امیه (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

بنی امیه طایفه‌ای از قریش، که نسب آنان به امیة بن خلف از فرزندان عبد شمس می‌رسد. امیه از دشمنان سرسخت پیامبر اسلام(ص) بود و فرزندان او و کلا بنی امیه همواره با بنی هاشم مخالف و کینه توز بودند[۱]. با پیامبر به نحوی، با علی به نحو دیگر و با امام حسن و امام حسین(ع) و سایر ائمه به گونه دیگری خصومت می‌ورزیدند. رسول خدا(ص) آنان را لعنت کرد. در قرآن، شجره ملعونه سوره اسراء آیه ۶۰ به بنی امیه تفسیر شده است[۲][۳].

مقدمه

بنی امیه در فرهنگنامه آخرالزمان

امام حسین(ع) بر گروهی از بنی‌امیه گذر کرد که دور هم در مسجد حلقه زده بودند. سپس حضرت به شخصی که همراه ایشان بود فرمود: بدان! سوگند به خدا که این جهان پایان نپذیرد مگر زمانی که خداوند مردی از فرزندان مرا فرستد تا هزار نفر از شما را بکشد و هزار نفر دیگر و هزار نفر دیگر را. راوی پرسید: فدایت شوم، قبیله بنی‌امیه این قدر جمعیت ندارند؟! حضرت با عتاب به او فرمود: در آن زمان فرزندان هر مرد از آنها بسیار است و آقا و غلامشان از خودشان است[۱۱]. در زیارت عاشورا می‌خوانیم «اللَّهُمَّ الْعَنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَاطِبَةً» بنی‌امیه جملگی ملعون‌اند و این بدان جهت است که در میان آنان جز دشمن اهل بیت(ع) به وجود نیامده است. لذا در این حدیث هم حضرت می‌فرماید: آقا و غلام آنها خودی‌اند و یک رنگند و رسول خدا درباره آنان فرمود: هر دینی آفتی دارد و آفت دین من بنی‌امیه‌اند[۱۲]. حضرت سه بار فرمود که هزار نفر از بنی‌امیه به قتل می‌رسند، و این شاید کنایه از کثرت قتل و کشتار باشد زیرا در کلام عرب مرسوم است که عدد سه را دلیل بر جمع می‌گیرند و مثلاً هفتاد را برای بیان کثرت به کار می‌برند. رسول خدا(ص) فرمود: وای بر امت من از دست دو گروه، پیروان بنی‌امیه و پیروان بنی‌عباس که هر دو گروه، پرچم گمراهی برافرازند[۱۳].

در حدیثی نقل شده است: مردی از فرزندان هاشم به حکومت می‌رسد و بنی‌امیه را قتل عام می‌کند، به حدی که جز اندکی از آنان باقی نمی‌ماند و با غیر بنی‌امیه کاری ندارد. پس از آن مردی از بنی‌امیه به پا می‌خیزد و به جای هر نفر از بنی‌امیه (که کشته شده است) دو نفر از بنی‌هاشم) را به قتل می‌رساند تا جایی که جز زنان کسی باقی نمی‌ماند. سپس مهدی(ع) ظهور می‌نماید. (بعضی معتقدند که این شخص که از بنی‌امیه قیام می‌کند همان سفیانی است که در آخرالزمان قبل از قیام حضرت حجت(ع) خروج می‌کند و از بنی‌هاشم بسیار خواهد کشت)[۱۴]. سفیانی یکی از طاغوت‌های آخرالزمان است که قبل از قیام حضرت مهدی(ع) با لشکری بزرگ به خونریزی و کشتار دست می‌زند و عاقبت به دست حضرت کشته می‌شود. در روایتی از امیرالمؤمنین(ع) پرسیدند: سفیانی از چه نژادی است؟ حضرت فرمود از بنی‌امیه است[۱۵][۱۶].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. رک. النزاع و التخاصم از بین بنی امیة و بنی هاشم مقریزی
  2. سفینة البحار، ج ۱، ص ۴۶
  3. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا صفحه ۸۵.
  4. معارف و معاریف، ج ۱، ص ۴۱۲ درباره وقایع زمان خلفای بنی امیه و شناخت آنها، از جمله رجوع کنید به تتمةالمنتهی، شیخ عباس قمی و نیز منتهی الارب(ترجمه)جلد ۵و۶
  5. کتاب هزار ماه سیاه شرح جنایات امویان را در بردارد. نیز رک. شیعه و زمامداران خودسر، ترجمه الشیعة والحاکمون از محمد جواد مغنی
  6. مروج الذهب، ج ۳، ص ۲۳۵
  7. استیعاب، ج ۲، ص ۶۹۰
  8. اولین کسی که سنت مرا تغیر می‌دهد مردی از بنی امیه است
  9. "الْخِلَافَةُ مُحَرَّمَةٌ عَلَى آلِ أَبِي سُفْيَانَ "
  10. ر. ک. محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا صفحه ۸۵.
  11. یأتی: ص ۱۲۲ و غیبت شیخ طوسی: ص ۱۱۶.
  12. ملاحم: ص ۱۶۲.
  13. ملاحم: ص ۳۴.
  14. ملاحم: ص ۵۹.
  15. ملاحم: ص ۱۵۰.
  16. حیدرزاده، عباس، فرهنگنامه آخرالزمان صفحه ۱۴۷.