روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'منتخب الاثر،' به 'منتخب الاثر،') |
جز (جایگزینی متن - 'امامی' به 'امامی') |
||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[پرونده:1368227.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی فقیهایمانی]]]] | [[پرونده:1368227.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مهدی فقیهایمانی]]]] | ||
::::::آقای '''[[مهدی فقیهایمانی]]'''، در کتاب''«[[مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است: | ::::::آقای '''[[مهدی فقیهایمانی]]'''، در کتاب''«[[مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]»'' در اینباره گفته است: | ||
::::::«{{متن حدیث|يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا}}؛ او [[هوای نفس]] را به [[هدایت]] و رهنمود [[الهی]] برمیگرداند؛ آن هنگام که [[مردم]] [[هدایت الهی]] را به خواستههای نفسانی برگرداندهاند. و آنگاه که [[مردم]] [[قرآن]] را [[تفسیر به رأی]] کنند او آراء و نظریات را به [[قرآن]] [[گرایش]] دهد. [[ابن ابی الحدید]] میگوید: این [[کلام]] اشاره به | ::::::«{{متن حدیث|يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى وَ يَعْطِفُ الرَّأْيَ عَلَى الْقُرْآنِ إِذَا عَطَفُوا الْقُرْآنَ عَلَى الرَّأْيِ حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ عَلَى سَاقٍ بَادِياً نَوَاجِذُهَا مَمْلُوءَةً أَخْلَافُهَا حُلْواً رَضَاعُهَا عَلْقَماً عَاقِبَتُهَا}}؛ او [[هوای نفس]] را به [[هدایت]] و رهنمود [[الهی]] برمیگرداند؛ آن هنگام که [[مردم]] [[هدایت الهی]] را به خواستههای نفسانی برگرداندهاند. و آنگاه که [[مردم]] [[قرآن]] را [[تفسیر به رأی]] کنند او آراء و نظریات را به [[قرآن]] [[گرایش]] دهد. [[ابن ابی الحدید]] میگوید: این [[کلام]] اشاره به امامی است که [[خداوند]] او را در [[آخر الزمان]] به وجود میآورد و همو باشد که در [[روایات]] و آثار به او نوید داده شده است و مقصود از [[گرایش]] به [[قرآن]]، لغو [[احکام]] صادر شده از روی [[رأی]] و [[قیاس]]، و منع از عمل برطبق [[گمان]] و تخمین، و جایگزین کردن عمل برطبق [[قرآن]] است. بدین ترتیب [[ابن ابی الحدید]] به [[پیشگویی]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} از [[ظهور]] و [[قیام حضرت مهدی]]{{ع}} و [[مهدویت]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، ص۲۷ نقش او در [[حاکمیت]] [[هدایت الهی]] و [[قرآن]] به جای [[هوا و هوس]] و [[رأی]] و [[قیاس]]- که روش [[عقیدتی]] و [[فقهی]] [[اهل تسنن]]، به ویژه [[فرقه]] [[حنفی]] را تشکیل میدهد- اعتراف نموده، اما ولادت [[حضرت]] را نپذیرفته و تصریح میکند که بعد از این متولد خواهد شد. آنچه ما از [[کلام]] [[امیر مؤمنان]]{{ع}} میفهمیم این است که روش آن [[امام]] بزرگوار و [[موعود]] [[اسلام]]، همچون [[زمامداران]] [[جهان]]، بر هواوهوس و دینسازی و زورگویی و [[قوانین]] تحمیلی [[استوار]] نیست، بلکه براساس رشد [[عقلی]] و پیشرفتهای [[علمی]] است. همانگونه که [[پیامبر]] [[عالی]] [[مقام]] [[اسلام]]{{صل}} در پرتو [[قرآن]] و دستورهای [[اسلام]]، در مدت کوتاهی [[روح]] [[ایمان]]، [[یکتاپرستی]]، [[عدالت]] و [[نظم]] و [[امنیت]] همهجانبه را جایگزین [[عقاید]] شرکآمیز، [[رذایل اخلاقی]] و انواع تبعیضات نمود و سرانجام وضع نکبتبار [[زندگی]] [[جاهلی]] را از ریشه دگرگون ساخت و عالیترین راهورسم [[زندگی]] و کسب [[سعادت]] را به [[مردم]] آموخت. | ||
::::::[[امام]]{{ع}} در بخش بعد چنین میفرماید: رویدادها بدانجا منتهی میشود که [[جنگ]] همه را بهپا خیزاند و مانند حیوان درندهای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن، تا آخرین حد باز [[مهدویت]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، ص۲۸ میکند به شما نیشخند زند. پستانهای آن از شیر پر گشته<ref>شاید کنایه از مواد و مهمات جنگی باشد که از هرسو به جنگجویان اعطا و بدین وسیله آتش جنگ برافروختهتر میگردد.</ref> مکیدن شیر آن بس شیرین است و سرانجام بس زهرآگین. [[امام]]{{ع}} سخن خود را چنین ادامه میدهد: {{متن حدیث|أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ [[آگاه]] باشید، در فردا- فردایی که از آمدنش و آنچه همراه دارد ناآگاهید- [[والی]] و [[زمامدار]]، کارفرمایان و گماشتگان آن [[حکومتها]] را به سبب تجاوزات و خیانتهایشان [[محاکمه]] نموده، به [[کیفر]] رساند و [[زمین]] پارههای جگر خود را برای او بیرون آورد و از [[فروتنی]] کلیدهای خود را به سوی او اندازد و آنگاه او روش [[زمامداری]] و [[آیین]] دادگستری [[پیامبر]] را به شما نشان دهد و آثار مرده و فراموش شده [[کتاب و سنت]] را دگربار زنده سازد و به [[اجرا]] و گسترش در آورد. [[ابن ابی الحدید]] نوشته است: بدون [[شک]] مقصود از [[والی]] در این عبارت، | ::::::[[امام]]{{ع}} در بخش بعد چنین میفرماید: رویدادها بدانجا منتهی میشود که [[جنگ]] همه را بهپا خیزاند و مانند حیوان درندهای که در موقع حمله دهان خود را برای دریدن شکار و بلعیدن آن، تا آخرین حد باز [[مهدویت]] از دیدگاه [[نهج البلاغه]]، ص۲۸ میکند به شما نیشخند زند. پستانهای آن از شیر پر گشته<ref>شاید کنایه از مواد و مهمات جنگی باشد که از هرسو به جنگجویان اعطا و بدین وسیله آتش جنگ برافروختهتر میگردد.</ref> مکیدن شیر آن بس شیرین است و سرانجام بس زهرآگین. [[امام]]{{ع}} سخن خود را چنین ادامه میدهد: {{متن حدیث|أَلَا وَ فِي غَدٍ وَ سَيَأْتِي غَدٌ بِمَا لَا تَعْرِفُونَ يَأْخُذُ الْوَالِي مِنْ غَيْرِهَا عُمَّالَهَا عَلَى مَسَاوِئِ أَعْمَالِهَا وَ تُخْرِجُ لَهُ الْأَرْضُ أَفَالِيذَ كَبِدِهَا وَ تُلْقِي إِلَيْهِ سِلْماً مَقَالِيدَهَا فَيُرِيكُمْ كَيْفَ عَدْلُ السِّيرَةِ وَ يُحْيِي مَيِّتَ الْكِتَابِ وَ السُّنَّةِ}}؛ [[آگاه]] باشید، در فردا- فردایی که از آمدنش و آنچه همراه دارد ناآگاهید- [[والی]] و [[زمامدار]]، کارفرمایان و گماشتگان آن [[حکومتها]] را به سبب تجاوزات و خیانتهایشان [[محاکمه]] نموده، به [[کیفر]] رساند و [[زمین]] پارههای جگر خود را برای او بیرون آورد و از [[فروتنی]] کلیدهای خود را به سوی او اندازد و آنگاه او روش [[زمامداری]] و [[آیین]] دادگستری [[پیامبر]] را به شما نشان دهد و آثار مرده و فراموش شده [[کتاب و سنت]] را دگربار زنده سازد و به [[اجرا]] و گسترش در آورد. [[ابن ابی الحدید]] نوشته است: بدون [[شک]] مقصود از [[والی]] در این عبارت، امامی است که [[خداوند]] او را در [[آخر الزمان]] خواهد آفرید»<ref>[[مهدی فقیهایمانی|فقیهایمانی، مهدی]]، [[مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه (کتاب)|مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه]]، ص ۲۸.</ref>. | ||
{{پایان جمع شدن}} | {{پایان جمع شدن}} |
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۳۷
روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ | |
---|---|
موضوع اصلی | بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت |
مدخل بالاتر | مهدویت / عصر پس از ظهور / حکومت جهانی امام مهدی / روش حکومتی امام مهدی |
مدخل اصلی | شیوه حکومت امام مهدی |
روش حکومت امام مهدی چگونه است؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. در ذیل، پاسخ به این پرسش را بیابید. تلاش بر این است که پاسخها و دیدگاههای متفرقه این پرسش، در یک پاسخ جامع اجمالی تدوین گردد. پرسشهای وابسته به این سؤال در انتهای صفحه قرار دارند..
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ نخست
- آیت الله شهید سید محمد صدر در کتاب «تاریخ پس از ظهور» در اینباره گفته است:
- «میتوان دو توجیه را برای این امر بیان کرد:
- از جمله اصول کلی در نزد پیشوایان دین، مجاز بودن کشتن مجروحان دشمن در جبهه جنگ، تعقیب شخصی فراری از میدان نبرد و کشتن اسیر و ... میباشد؛ جز آن که پیشوایان نخستین به دلیل شرایط عصر خویش به آن عمل نمیکردند. امام علی (ع) در این باره میفرماید: "وَ لَكِنْ تَرَكْتُ ذَلِكَ لِلْعَاقِبَةِ مِنْ أَصْحَابِي إِنْ جُرِحُوا لَمْ يُقْتَلُوا..."؛ ولی این کار را به منظور رعایت حال یارانم ترک کردم تا اگر آنها نیز زخمی شدند، کشته نشوند ... . مسلما این مصلحتاندیشی در زمان حضرت ولی عصر (ع) وجود نخواهد داشت.
- اصل کلی برای پیشوایان دین، نکشتن مجروح و تعقیب نکردن دشمن فراری و ... میباشد و آن بزرگواران به دلیل مجاز نبودن این اعمال، آنها را به کار نبستهاند اما همین اقدامات برای حضرت در زمان فتح جهان، جایز میگردد "و او بر اساس کتابی که نزد اوست، مأمور اجرای این کار است" و این تنها یک استثناست و پس از پیروزی جهانی، دیگر مجاز نخواهد بود. در آن مرحله است که "نه خونی میریزد و نه خفتهای را بیدار میسازد". سر این تفاوت (با هر کدام از دو توجیه بالا) در اختلاف سطح بسیار زیاد جامعه صدر اسلام با جامعه مهدوی است.
- مهمترین ویژگی جامعه مسلمانان در صدر اسلام آن است که ایمان و کفر در آن دوره، ایمان و کفر پیش از امتحانات الهی است؛ آن اجتماع هم چون جامعه پیش از ظهور نیست که از کوره آزمایشهای طاقت فرسا گذشته باشد. ایمان و کفر در جامعه مهدوی، ایمان و کفر پس از امتحان و ابتلائات عظیم الهی است. عبور آن مردم از این دوره، چیز ساده و ناچیزی نیست بلکه کافی است بیندیشیم که در صدر اسلام امتحانات الهی شامل مؤمن قاتل و کافر مقتول نمیشده است و از این رو درک آنها از اهمیت آن پیکار و نتایجش، نسبت به زمانی که آنها نیز از گذرگاه ابتلائات عظیم الهی گذشته باشند، بسیار اندک بوده است؛ زیرا اگر چنین بود، اهمیت ایمان در دل مؤمن و جایگاه کفر در دل کافر یا شخص منحرف، عمق و ژرفای بیشتری مییافت و افق اندیشه و بینش آنها تا میزان بسیار زیادی گسترش پیدا میکرد.
- کافری که در مرحله پیش از ابتلائات الهی قرار دارد، به دلیل سادگی و عدم پیچیدگیاش و نیز سطح نازل شخصیتی، شایسته چنین رفتار قاطع نظامی نیست اما کافر پس از دوره آزمایشهای الهی، آن قدر کفر پیچیدهای دارد که کمترین مجازاتش، جنگ با اوست؛ زیرا او همواره در دوران امتحانات الهی با کمال هوشیاری و آگاهی به ستیز کینهتوزانه با حق و عدل پرداخته است. از این رو رواست که پاسخی مناسب و همسان با رفتار خشن و لجاجتآمیز خود دریافت دارد: "لاَ يَكُفُّونَ سُيُوفَهُمْ حَتَّى يَرْضَى اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ"»[۱].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛ |
---|
|
۲. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛ |
---|
|
۳. آقای تونهای (پزوهشگر معارف مهدویت)؛ |
---|
۴. آقای فقیهایمانی؛ |
---|
|
پرسشهای وابسته
منبعشناسی جامع مهدویت
پانویس
- ↑ صدر، سید محمد، تاریخ پس از ظهور، ص۳۵۱، ۳۵۲.
- ↑ " يَهْدِمُ مَا قَبْلَهُ كَمَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً"؛ الغیبة، ص ۳۳۵، ح ۱۷؛ ر. ک: تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ روضة الواعظین، ص ۲۶۵.
- ↑ " مَا تَسْتَعْجِلُونَ بِخُرُوجِ الْقَائِمِ فَوَ اللَّهِ مَا لِبَاسُهُ إِلَّا الْغَلِيظُ وَ لَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِبُ وَ مَا هُوَ إِلَّا السَّيْفُ وَ الْمَوْتُ تَحْتَ ظِلِ السَّيْفِ"؛ الغیبة، ص ۳۳۶، ح ۲۰.
- ↑ " أَنَ قَائِمَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ (ع) إِذَا قَامَ لَبِسَ ثِيَابَ عَلِيٍّ (ع) وَ سَارَ بِسِيرَةِ عَلِيٍّ (ع)"؛ کافی، ج ۱، ص ۴۱۱، ح ۴؛ ج ۶، ص ۴۴۴، ح ۱۵.
- ↑ الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۴.
- ↑ الغیبة، ص ۳۳۴، ح ۱۵.
- ↑ کافی، ج ۵، ص ۳۳، ح ۴؛ تهذیب، ج ۶، ص ۱۵۴؛ علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۴۹؛ المحاسن، ج ۲، ص ۳۹، ح ۱۱۲۶.
- ↑ ر. ک: تهذیب الاحکام، ج ۶، ص ۳۵۱، ح ۱۱۴.
- ↑ " أُبَشِّرُكُمْ بِالْمَهْدِيِ يُبْعَثُ فِي أُمَّتِي عَلَى اخْتِلَافٍ مِنَ النَّاسِ وَ زِلْزَالٍ يَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً يَرْضَى عَنْهُ سَاكِنُ السَّمَاءِ وَ سَاكِنُ الْأَرْضِ"؛ شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۱۷۸.
- ↑ علی سعادت پرور، ظهور نور، ص ۲۰۹.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۲۷۷- ۲۸۱.
- ↑ منتخب الاثر، ص۴۹۰.
- ↑ «يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ بَيْتِي وَ يَعْمَلُ بِسُنَّتِي وَ يُنَزِّلُ اللَّهُ لَهُ الْبَرَكَةَ مِنَ السَّمَاءِ وَ تُخْرِجُ الْأَرْضُ بَرَكَتَهَا وَ تُمْلَأُ بِهِ الْأَرْضُ عَدْلًا كَمَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؛ بحار، ج۵۱، ص۸۲؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۹۵.
- ↑ «الْقَائِمُ مِنْ وُلْدِي اسْمُهُ اسْمِي وَ كُنْيَتُهُ كُنْيَتِي وَ شَمَائِلُهُ شَمَائِلِي وَ سُنَّتُهُ سُنَّتِي يُقِيمُ النَّاسَ عَلَى مِلَّتِي وَ شَرِيعَتِي وَ يَدْعُوهُمْ إِلَى كِتَابِ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ...»؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۸۲.
- ↑ «وَ إِنَّ الثَّانِيَ عَشَرَ مِنْ وُلْدِي يَغِيبُ حَتَّى لَا يُرَى وَ يَأْتِي عَلَى أُمَّتِي زَمَنٌ لَا يَبْقَى مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا اسْمُهُ وَ لَا مِنَ الْقُرْآنِ إِلَّا رَسْمُهُ فَحِينَئِذٍ يَأْذَنُ اللَّهُ لَهُ بِالْخُرُوجِ فَيُظْهِرُ الْإِسْلَامَ وَ يُجَدِّدُ الدِّينَ»منتخب الاثر، ص۹۸.
- ↑ «اَلمَهْدِيُّ رَجُلٌ مِن عِتْرَتِي يُقاتِلُ عَلی سُنَّتِي كَمَا قَاتَلْتُ اَنَا عَلَی الْوَحْيِ»؛ ینابیع المودة، ج۲، ص۱۷۹.
- ↑ « إِذَا قَامَ القَائِمُ سَارَ بِسِيرَةِ رَسُولِ اللَّهِ(ص) إِلَّا أَنَّهُ يُبَيِّنُ آثَارَ مُحَمَّدٍ(ص)»؛ بحار، ج۵۲، ص۳۵۲.
- ↑ «يَسِيرُ بِسِيرَةِ مَا سَارَ بِهِ رَسُولُ اللَّهِ(ص) حَتَّى يُظْهِرَ الْإِسْلَامَ قُلْتُ وَ مَا كَانَتْ سِيرَةُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) قَالَ أَبْطَلَ مَا كَانَتْ فِي الْجَاهِلِيَّةِ وَ اسْتَقْبَلَ النَّاسَ بِالْعَدْلِ وَ كَذَلِكَ الْقَائِمُ(ع) إِذَا قَامَ يُبْطِلُ مَا كَانَ فِي الْهُدْنَةِ مِمَّا كَانَ فِي أَيْدِي النَّاسِ وَ يَسْتَقْبِلُ بِهِمُ الْعَدْلَ»؛ التهذیب ج۲، ص۵۱؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۴۵۴؛ بحار، ج۵۲، ص۳۸۱.
- ↑ «يَصْنَعُ مَا صَنَعَ رَسُولُ اللَّهِ صيَهْدِمُ مَا كَانَ قَبْلَهُ كَمَا هَدَمَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) أَمْرَ الْجَاهِلِيَّةِ وَ يَسْتَأْنِفُ الْإِسْلَامَ جَدِيداً»؛ به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۵۳؛ این روایت از امام باقر(ع) نیز نقل شده است.
- ↑ مثل روایتی که از امام صادق(ع) نقل شده « إِذَا خَرَجَ الْقَائِمُ... عَلَى الْعَرَبِ شَدِيدٌ لَيْسَ شَأْنُهُ إِلَّا الْقَتْلَ وَ لَا يَسْتَتِيبُ أَحَداً وَ لَا تَأْخُذُهُ فِي اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ». و چند روایت دیگر، بحار، ج۵۲، ص۳-۳۵۴، ۳۵۵ و منابع دیگر.
- ↑ «وَ أَمَّا شَبَهُهُ مِنْ جَدِّهِ الْمُصْطَفَى(ص) فَخُرُوجُهُ بِالسَّيْفِ وَ قَتْلُهُ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ أَعْدَاءَ رَسُولِهِ(ص) وَ الْجَبَّارِينَ وَ الطَّوَاغِيتَ وَ أَنَّهُ يُنْصَرُ بِالسَّيْفِ وَ الرُّعْبِ وَ أَنَّهُ لَا تُرَدُّ لَهُ رَايَةٌ»بحار، ج۵۱، ص۰۲۱۸
- ↑ «كُلُّنَا قَائِمٌ بِأَمْرِ اللَّهِ وَاحِدٌ بَعْدَ وَاحِدٍ حَتَّى يَجِيءَ صَاحِبُ السَّيْفِ فَإِذَا جَاءَ صَاحِبُ السَّيْفِ جَاءَ بِأَمْرٍ غَيْرِ الَّذِي كَانَ»؛ اصول کافی، ج۱، ص۵۳۶.
- ↑ «لَهُ سَيْفٌ مَغْمُودٌ نَادَاهُ السَّيْفُ قُمْ يَا وَلِيَّ اللَّهِ فَاقْتُلْ أَعْدَاءَ اللَّهِ»؛ کفایة الاثر، به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.
- ↑ «أَيُّهَا النَّاسُ قُطِعَ عَنْكُمْ مُدَّةُ الْجَبَّارِينَ وَ وَلِيَ الْأَمْرَ خَيْرُ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ فَالْحَقُوا بِمَكَّةَ فَيَخْرُجُ النُّجَبَاءُ مِنْ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنَ الشَّامِ وَ عَصَائِبُ الْعِرَاقِ رُهْبَانٌ بِاللَّيْلِ لُيُوثٌ بِالنَّهَارِ كَأَنَّ قُلُوبَهُمْ زُبَرُ الْحَدِيدِ فَيُبَايِعُونَهُ بَيْنَ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ»؛ الاختصاص به نقل بحار، ج۵۲، ص۳۰۴.
- ↑ الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۲۸۰-۲۸۵
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۵۲؛ منتخب الاثر، ص ۳۰۵.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۴۴۶.
- ↑ شاید کنایه از مواد و مهمات جنگی باشد که از هرسو به جنگجویان اعطا و بدین وسیله آتش جنگ برافروختهتر میگردد.
- ↑ فقیهایمانی، مهدی، مهدویت از دیدگاه نهج البلاغه، ص ۲۸.