کوفه در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخهها
جز (جایگزینی متن - 'شرکت' به 'شرکت') |
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{ویرایش غیرنهایی}} +)) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | {{امامت}} | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> |
نسخهٔ ۲۰ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۰۵:۳۵
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام حسین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
کوفه نام یکی از شهرهای مهمّ عراق، که مرکز هواداران اهل بیت(ع) و "مغرس شیعه" بوده است و علی(ع) آنجا را بعنوان پایگاه حکومت خویش قرار داد. شهری است با فضیلت که احادیث متعدّدی در فضیلت آن نقل شده و طبق حدیث امام صادق(ع)، حرم امام علی بن ابی طالب(ع) است و "طور سینین" در قرآن، به آن تفسیر شده است[۱]. این شهر، در غرب نهر فرات بنا شده و بنای آن در زمان عمر بن خطاب و پس از فتح قادسیه به دست سعد بن ابی وقاص بود و در سالهای بعد شکوفاتر شد. پیشتر به آن "کوفان" هم گفته میشد. ریشۀ لغوی آن، به معنای گرد آمدن است، چون بنای شهر دایره وار بوده، کوفه نام نهاده شد. کوفه به معنای شنزار سرخ هم آمده است[۲].
مقدمه
این شهر، پس از فتح سرزمین عراق به دست مسلمانان صدر اسلام، مرکز و پایگاهی نظامی برای نیروهای مسلمان شد تا از آنجا به سوی شرق حرکت کنند و در طول تاریخ، موقعیّت سیاسی و نظامی ویژهای یافت. به آن "کوفه الجند" هم میگفتند. در نزدیکی کوفه، "کربلا"محلّ زیست گروهی اندک بود که به کار کشاورزی در منطقۀ نزدیک به آب میپرداختند[۳].
پس از امتناع امام حسین(ع) از بیعت با یزید و حرکت به سوی مکّه، سران شیعه در کوفه نامههای دعوت به امام نوشتند. حضرت، مسلم بن عقیل را به نمایندگی به کوفه فرستاد. کوفیان انقلابی با مسلم بیعت کردند ولی با آمدن ابن زیاد، اوضاع عوض شد و نگذاشتند امام به کوفه برسد. کوفه آن روز، از بافت خاصّی ترکیب یافته بود و مردم آن یک دست نبودند. هم هواداران اهل بیت و علاقه مندان به علی(ع) و فرزندان او در کوفه میزیستند، هم گروههایی که تفکّر خوارج را داشتند، یا هواداران بنی امیّه در کوفه بودند. روحیّۀ فرصتطلبی، تبعیّت از زور، زودباوری و تأثیرپذیری از شایعات و تبلیغات، از ویژگیهای دیگر جامعۀ کوفه بود. پولدارترین افراد هم که نبض مالی شهر را در دست داشتند، همچون اشعث بن قیس، عمرو بن حریث، شبث بن ربعی از بازوان اصلی ابن زیاد محسوب میشدند. شهری با عناصر مختلف و ساکنان ناهمگون و ناهمدل و اغلب مهاجر به آن شهر تازه تأسیس، سبب شده بود که ثبات سیاسی نداشته باشد و همواره دستخوش امواج گردد. روح قبایلی و تعصّبهای طایفگی در اقوام ساکن کوفه شدید بود و ابن زیاد، با تحت سلطه گرفتن بزرگان قبایل و عشایر، براحتی توانسته بود اوضاع شهر را در کنترل خویش در آورد. این بود که آن همه دعوت و بیعت، کارساز نشد و هزاران دست بیعتگر، در برابر طوفان "ابن زیاد"، از هم گسیخت و حسین(ع) تنها ماند. حادثۀ کربلا در نزدیکی این شهر اتفاق افتاد و سپاه یزیدی عموما از این شهر برای جنگ با حسین(ع) آمدند. پس از عاشورا نیز، اسرای اهل بیت وارد این شهر شدند و زینب کبری(ع) آنجا خطبه خواند و شادی کوفیان را به عزا مبدل ساخت. نهضت توّابین به رهبری سلیمان بن صرد و نیز قیام مختار در همین شهر به وقوع پیوست. مردم کوفه، همانگونه که در رکاب علی(ع) در جنگ جمل و صفّین شرکت داشتند، همواره در فعالیّتهای ضدّ اموی حضور چشمگیر داشتند. این شهر در تاریخ اسلام، همواره دستخوش امواج سیاسی، انقلابها، حوادث و آشوبها بوده است. حجر بن عدی، با اصحاب پاکبازش در کوفه قیام کرد و به شهادت رسید. عمرو بن حمق خزاعی، در کوفه شهید شد.
میثم تمّار به دستور ابن زیاد، در کوفه به دار آویخته شد. رشید هجری نیز که از یاران خالص علی(ع) بود، در آنجا به شهادت رسید. جنایات و فجایع "حجّاج بن یوسف ثقفی" و کشتارهایش از شیعیان آل علی در کوفه بود، که کسانی همچون قنبر، کمیل، سعید بن جبیر و... به دست او به شهادت رسیدند. خروج زید بن علی بن الحسین(ع) و شهادتش در "کناسه"، در این شهر بود. قیامهای سادات طباطبایی در نیمۀ قرن دوم هجری، قیام ابن طباطبای علوی، خروج ابی السرایا در زمان مأمون، شورشهای قرمطیان و... همه در این شهر اتفاق افتاده است. قبر بزرگانی چون کمیل، خباب بن ارتّ، اخنف بن قیس، سهل بن حنیف انصاری و بسیاری دیگر در این شهر است[۴].
در این شهر، "مسجد کوفه" از عظیمترین و مقدسترین مساجد و قطعههای روی زمین است. محلّ مسجد کوفه، بنا به روایات، خانۀ آدم و نوح، مصلاّی ابراهیم و مصلاّی حضرت مهدی(ع) و محلّ عصای موسی و شجرۀ یقطین و خاتم سلیمان است و جایی است که کشتی نوح از آنجا جریان یافته و قبور انبیاء و مرسلین و اوصیاء است و در مسجد کوفه، "دکّة القضاء"، محلّ قضاوتهای امیر المؤمنین قرار دارد. امام صادق(ع) دربارۀ آن فرموده است: «تُرْبَةٌ تُحِبُّنَا وَ نُحِبُّهَا»، «اللَّهُمَّ ارْمِ مَنْ رَمَاهَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهَا»[۵]. کوفه تربتی است که ما را دوست دارد، ما نیز آن را دوست داریم، خدایا هر که سوء قصد به آن کند به تیر بلایش بزن و هر که با آن دشمنی کند، دشمنش باش[۶].
کوفیان
مردم کوفه در تاریخ به بیوفایی و سست عهدی شهرت یافتهاند، تا آنجا که گفته شده است “الکوفی لا یوفی”، در شعارهای مردم در انقلاب اسلامی ایران و جنگ تحمیلی نیز گفته میشد که “ما اهل کوفه نیستیم، علی تنها بماند”. البتّه تغییر اوضاع کوفه را در دوران مسلم بن عقیل و بر سر کار آمدن ابن زیاد و کنترل شدید شهر و سختگیری نسبت به مردم و... را نیز نباید نادیده گرفت، که مانع خروج هواداران سید الشهدا(ع) برای یاری آن حضرت در کربلا شد؛ ولی به هر حال، تاریخ اسلام خاطرۀ خوشی از عهد و پیمان مردم کوفه ندارد[۷].
از ویژگیهای روحی و اخلاقی جامعۀ کوفی، اینها را شمردهاند: تناقض در رفتار، نیرنگ و تزلزل، سرکشی نسبت به والیان، فرصتطلبی، اخلاق ناپسند، طمع و آزمندی، شایعهپذیری و ترکیب یافتن مردم آن از قبایل مختلف با گرایشهای قبایلی[۸]. همینها سبب شد تا علی(ع) از دست آنان خون دل بخورد و امام مجتبی(ع) بیوفایی ببیند و مسلم بن عقیل، در این شهر غریبانه به شهادت برسد و سید الشهدا(ع) نزدیک کوفه در کربلا در محاصرۀ سپاه کوفه لب تشنه جان دهد. البته ترکیب جمعیّتی این شهر نیز، چندان منسجم نبود. مردم خود این شهر، به اضافۀ قبایلی از یمن مثل قضاعه، غسّان، بجیله، خثعم، کنده، حضرموت، ازد، مذحج، حمیر، همدان و نخع که پس از بنای این شهر از دورۀ “سعد بن ابی وقاص” ساکن این شهر شده و قدرت و نفوذی یافته بودند و جمعیّتی از نژاد فارس که در کوفه میزیستند، سبب گرایشهای مختلفی در مردم شده بود. از سردمداران اموی نیز برخی کوفه را در تحت نفوذ خود داشتند و مردم را به هواداری بنی امیّه فرا میخواندند و سلطۀ اموی را گسترده و ریشهدار میساختند.
شیعیان اهل بیت نیز در کوفه کم نبودند، امّا تشیّعشان در بعد خطبههای حماسی و نطقهای پرشور و عواطف سرشار نسبت به خاندان پیامبر(ص)، بیش از پیروی از خط سرخ آل علی و پا نهادن در میدانهای درگیری بود. بیآنکه بخواهیم سختگیریها و شدّت عمل امویان را در محدود ساختن یاری شیعیان نسبت به حسین بن علی(ع) نادیده بگیریم، از روحیّۀ سستی و بیوفایی آنان نمیتوان بسادگی گذشت. حتّی جمعی از آنان با دیدن پیکرهای حسین و یارانش در دم تیغها، میگریستند و دعا میکردند که خدایا پسر پیامبرت را یاری کن. یکی از خودشان بر آنان خروشید که چرا به جای دعا، به یاریش نمیشتابید «هلاّ تهبون الى نصرته بدل هذا الدّعاء؟»[۹][۱۰].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ سفینة البحار، ج۲، ص۴۹۸. احادیث مربوط به فضیلت کوفه در بحار الأنوار، ج۹۷، ص۳۸۵ است.
- ↑ مجمع البحرین، طریحی، واژه کوفه.
- ↑ موسوعة العتبات المقدسه، ج۸، ص۴۶. برای آگاهی از نام محلهها، قبایل، تاریخچه، اعصار گوناگون و موقعیت جغرافیایی و محصولات و... آن رجوع کنید به بحث مفصل و مفید کتاب «عنصر شجاعت»، خلیل کمرهای، ج۱، ص۳۵۹ تا ۴۱۱. و فصل پنجم کتاب «تشیع در مسیر تاریخ» ترجمه سید محمد تقی آیت اللهی، نیز «الکوفه نشاه المدینه الاسلامیه» هشام جعیط، دار الطلیعه، بیروت.
- ↑ برای آشنایی مفصلتر با تاریخ کوفه، ر.ک: «تاریخ الکوفه» سید حسین براقی نجفی، دار الأضواء، بیروت، «موسوعة المصطفی و العتره»، محسن الشاکری، ج۲، ص۱۰۹. و «سیمای کوفه»، غلامرضا گلی زواره.
- ↑ سفینة البحار، ج۲، ص۴۹۹.
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۶.
- ↑ در مورد کوفه و کوفیان، ر.ک: «تاریخ الکوفه»، سید حسین البراقی، ص۱۳۹.
- ↑ با استفاده از «حیاه الامام الحسین»، باقر شریف القرشی، ج۲، ص۴۲۰.
- ↑ با استفاده از «حیاه الامام الحسین»، باقر شریف القرشی، ج۲، ص۴۴۲، به نقل از «بلاذری».
- ↑ محدثی، جواد، فرهنگ عاشورا، ص ۴۰۸.