استغفار: تفاوت میان نسخهها
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[توبه]] | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۰ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۳۲
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل استغفار (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
استغفار از ریشه غَفَرَ به معنای پوشاندن، پوشیده داشتن و درخواست پوشش است[۱]. بررسی موارد کاربرد واژه مغفرت نشان میدهد که این واژه (نه برای هر پوشاندنی، بلکه) برای پوششی به کار میرود که در آن نوعی مصلحت وجود داشته باشد. چنانکه برخی از لغتشناسان گفتهاند: غفران در اصل به معنای پوشیدن چیزی میآید که انسان را از آلودگی نگه دارد، و غفران و مغفرت خداوند بدین معناست که بنده را از عذاب مصون بدارد؛ و استغفار، طلب غفران و آمرزش با عمل و گفتار است[۲].[۳]
مقدمه
واژه غفر و مشتقات آن، ۲۳۴ بار در قرآن کریم به کار رفته[۴] و خداوند متعال، ۱۲ بار پیامبر و دیگر مسلمانان را به استغفار یا آمرزشخواهی فراخوانده است[۵]. این فراوانی، نشانگرِ نقش کلیدی استغفار در سلامت جان و طهارت زندگی و فراهم ساختن زمینههای رشد و بالندگی است. امام زینالعابدین(ع) آمرزشخواهان را محبوبترین بندگان خدا شناسانده است: محبوبترین بندگان تو بندهای است که در برابر تو گردنکشی فرو هلَِد و از اصرار بر گناه دوری جوید و همواره از تو آمرزش خواهد[۶]. با این نگرش، در ادامه دعا میگوید: «ای خداوند، از گردنکشی در برابر تو بیزاری میجویم و از اصرار در گناه به تو پناه میآورم و از هر قصور که ورزیدهام آمرزش میخواهم»[۷].
کسی که اهل گردنکشی و عناد نباشد با احساس کمترین فاصله از خدا، که در اثر غفلت و آلودگی به گناه حاصل میشود، به دامن استغفار پناه برده و از ایجاد گسست و تشدید فاصله بین خود و خدا جلوگیری مینماید.
امام سجاد(ع) برای درخواست آمرزش از خدا، از واژهها و عباراتی چون «وَاغْفِرْ لِي»، «وَاغْفِرْ لَنَا»، «وَاغْفِرْ ذَنْبِي»، «اغْفِرْ لِي مَا تَعلَم مِن ذُنُوبِي»” بهره گرفته است[۸] و زمانی با عبارتهای «أَسْأَلُكَ... أَنْ تَغْفِرَ لَنَا»[۹] و «أَسْأَلُكَ أَنْ تَعْفُوَ عَنِّي، وَ تَغْفِرَ لِي»[۱۰] جویای آمرزش الهی شده است، و در مواردی نیز از ساختار باب استفعال بهره جسته میگوید: «وَ أَسْتَغْفِرُكَ لِمَا سَلَفَ مِنْ ذُنُوبِي، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اغْفِرْ لِي»[۱۱]. «... فَاسْتَغْفَرْتُ فَأَقَلْتَ...»، «ای خدای من، تو مرا هدایت کردی و من به لهو و غفلت روی آوردم... آنگاه آنچه مرا از آن منع کرده بودی به من شناسانیدی و من شناختم و آمرزشطلبیدم و تو گناه من بخشیدی»[۱۲].[۱۳]
نقش آمرزشخواهی در حیات مادی و معنوی
از دیدگاه قرآن و حدیث، استغفار راستین، افزون بر پاکسازی گناهان،شیطان را از انسان دور میکند، دل را جلا میبخشد، نور علم را در دل جلوهگر میسازد، غم و اندوه را از دل میبرد، به روزی وسعت میبخشد و در یک جمله، از انواع آفات مادی و معنوی پیشگیری مینماید و انواع برکات دنیوی و پسادنیوی را برای انسان به ارمغان میآورد[۱۴]. علی بن الحسین(ع)، استغفار را سبب ریزش گناهان[۱۵]، و عامل رها شدن از تیرهبختی[۱۶] دانسته، و از خداوند به عنوان مهربانترین کسی که غایت آمال جویندگان رحمت است و آمرزشجویان به گرد او طواف میکنند یاد نموده است و میگوید: «ای صاحب عطوفتی که مقصود پویندگان استغفاری، ای خداوندی که عفوت از انتقام بیش است و خشنودیت از خشم افزون، ای خداوندی که از گناهان خلق، نیکو در میگذری و از این رو زیر بار منّت تو هستند...»[۱۷].
نکته شایان توجه در معنای غفران الهی، که در عبارتهایی از صحیفه امام سجاد(ع) بازتاب یافته، این است که نه تنها با استغفار و طلب پردهپوشی از خدا، آثار و تبعات گناهان بنده از بین میرود[۱۸]، بلکه گاهی این پردهپوشی، با تبدیل چند برابر گناهان آمرزشخواه به کارهای نیک صورت میگیرد، چنانچه آن حضرت از خداوند به عنوان «مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ»[۱۹] یاد کرده، میگوید: «ای خداوندی که بدیها را تا چند برابر به خوبی بدل میکنی!» و این در حالی است که از نظر امام چهارم، اساساً بنده گناهکار هیچ حقی برای اینکه آمرزیده شود بر گردن خداوند ندارد: «بار خدایا،... هیچ کس مستحق آن نیست که تواش بیامرزی و آمرزش تو به پاس شایستگی او باشد،... پس هرکه را آمرزیدهای از اِنعام توست و از هر که خشنود گشتهای از فضل و احسان تو»[۲۰]. امام سجاد(ع) در توضیح این حقیقت میگوید: «ای خداوند، اگر چندان بگریم که مژگانم فرو ریزد... شایسته آن نیستم که حتی یک گناه از گناهانم را از نامه عملم محو کنی. اگر مرا به هنگامی که مستوجب آمرزش تو شدم بیامرزی و هنگامی که مستحق عفو تو گردم عفو کنی، باز هم نه به سبب شایستگی من است، زیرا کیفر من در همان آغاز که سر به عصیان تو برداشتم آتش جهنم بوده است و اگر مرا عذاب کنی در حق من ستم نکردهای. ای خداوند، اکنون که بر گناه من پرده کشیدهای و رسوایم نساختهای... حلاوت مغفرت خود را به من بچشان و مرا آزاد کرده عفو و رحمت خود گردان»[۲۱].
تأکید فراوان بر درخواست آمرزش، چه در قرآن و روایات و چه در صحیفه سجادیه، از آن رو اهمیت مییابد که استغفار، انسانِ بیرون افتاده از مسیر را به صراط مستقیم بندگی و بهرهگیری صحیح از فرصت زندگی باز میگرداند و زمینهسازِ جبران خطاهای او میگردد.[۲۲]
آمرزشخواهی برای دیگران
انسان مسئولیتشناس نه تنها به جبران اشتباهات خویش اهتمام میورزد بلکه نسبت به کژرویهای دیگران نیز بیتفاوت نبوده و در اندیشه بازگرداندن راه گمکردگان به مسیر صحیح زندگی است. قرآن کریم سه بار پیامبر رحمت را مخاطب ساخته و او را به درخواست آمرزش برای خطاکاران فراخوانده است[۲۳]. این آمرزشخواهی در مرحله اول باید شامل حال کسانی شود که حقِ بیشتری بر گردن ما دارند، همچون پدر و مادر، برادر و خواهر، فرزندان و خویشان، که موارد فراوانی از نیایشهای پیامبران و صالحان در قرآن به آنها اختصاص یافته است[۲۴] و در مرحله بعد همه مؤمنان را در برمی گیرد: ﴿رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ﴾[۲۵]. در موارد چندی از نیایشهای امام سجاد(ع) نیز میخوانیم: «بار خدایا،درود بفرست بر محمد و خاندانش... پدر و مادرم را به سبب نیکی و مهربانی که در حق من کردهاند به مغفرت خویش بنواز...» [۲۶]. «بار خدایا... از تو میخواهم، ای پروردگار جهانیان... که ما را در گروه بندگان صالح و مؤمنت که در این روز (عید قربان و جمعه) تو را میخوانند درآوری و ما و ایشان را بیامرزی»[۲۷]. «بار خدایا، هر بندهای که درباره من مرتکب عملی شده که تو آن را نهی کردهای، یا در آنچه تو منع فرمودهای پرده حرمت من دریده... او را در این ستمی که بر من روا داشته و اکنون گریبانگیر اوست، بیامرز، و در حقی که از من تباه کرده عفو نمای»[۲۸]. نکته شایان توجه در این نیایش، درخواست آمرزش برای کسانی است که در حق ما بدی کرده و ستم روا داشتهاند! بر پایه نقش بیبدیل استغفار در زندگی انسان، تکرار این ذکر با حضور قلب در هر فرصتی که پیش آید، خصوصاً لحظات حساس و پربرکت، توصیه شده است[۲۹][۳۰].[۳۱].[۳۲]
استغفار در فرهنگ مطهر
پشیمانی کامل از گذشته تیره و سیاه، تصمیم قوی بر برنگشتن به گناهان سابق، اداء حقوق الهی که فوت شده است، اداء حقوقالناس که فوت شده است. دیگر اینکه این گوشتهای مبارکی! که در این بدنت روییده از گناه باید اینها را ذوب کنی. این گوشتها که از حرام روییده است، این گوشتها که در مجالس لهو و لعب روییده است، این گوشتها که توأم با هرزگی روییده است، باید همه اینها را بروی آب کنی، از نو گوشت جدید بروید. دیگر اینکه باید به این بدنت سختی طاعت را بچشانی همچنانکه لذت معصیت را چشاندهای. این میشود توبه[۳۳]. خود استغفار یعنی محاسبةالنفس کردن، حسابکشیدن از خود[۳۴].[۳۵]
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ معجم مقاییس اللغه.
- ↑ مفردات الفاظ القرآن.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «استغفار»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۶.
- ↑ نهجالذکر، ج۲، ص۲۳۰.
- ↑ ﴿وَاسْتَغْفِرِ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا﴾ «و از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزنده بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۱۰۶؛ ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ وَالْإِبْكَارِ﴾ «بنابراین شکیب کن که وعده خداوند راستین است و از گناه خویش آمرزش بخواه و در پایان روز و پگاهان با سپاس پروردگارت را به پاکی بستای!» سوره غافر، آیه ۵۵؛ ﴿فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ﴾ «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹؛ ﴿فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَاسْتَغْفِرْهُ إِنَّهُ كَانَ تَوَّابًا﴾ «آنگاه، با سپاس، پروردگارت را به پاکی بستای و از وی آمرزش خواه که او بیگمان بسیار توبهپذیر است» سوره نصر، آیه ۳؛ ﴿ثُمَّ أَفِيضُوا مِنْ حَيْثُ أَفَاضَ النَّاسُ وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «سپس از همانجا که مردم رهسپار میشوند رهسپار شوید و از خداوند آمرزش بخواهید، به راستی خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۹۹؛ ﴿وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ﴾ «و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم» سوره هود، آیه ۳؛ ﴿وَيَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا وَيَزِدْكُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِكُمْ وَلَا تَتَوَلَّوْا مُجْرِمِينَ﴾ «و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید» سوره هود، آیه ۵۲؛ ﴿وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُجِيبٌ﴾ «و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهندهای است» سوره هود، آیه ۶۱؛ ﴿وَاسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي رَحِيمٌ وَدُودٌ﴾ «و از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید، بیگمان پروردگار من بخشایندهای دوستدار است» سوره هود، آیه ۹۰؛ ﴿فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا﴾ «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است» سوره نوح، آیه ۱۰؛ ﴿...وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «...و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰؛ ﴿قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَاسْتَقِيمُوا إِلَيْهِ وَاسْتَغْفِرُوهُ وَوَيْلٌ لِلْمُشْرِكِينَ﴾ «بگو: من تنها بشری همانند شمایم، به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است پس به او رو آورید و از او آمرزش بخواهید و وای بر مشرکان!» سوره فصلت، آیه ۶.
- ↑ نیایش دوازدهم.
- ↑ نیایش دوازدهم.
- ↑ دعاهای ۴، ۱۲، ۲۴ ۳۱، ۳۲، ۴۵، ۴۸.
- ↑ دعای ۴۸.
- ↑ دعای ۵۱.
- ↑ دعای ۴۸.
- ↑ نیایش چهل و نهم.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «استغفار»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۶.
- ↑ نهجالذکر، ج۲، ص۳۴۷-۳۶۸.
- ↑ نیایش سیویکم.
- ↑ نیایش چهلویکم.
- ↑ نیایش دوازدهم.
- ↑ نیایش سی و یکم.
- ↑ دعای ۲ و ۲۴.
- ↑ نیایش سی و هفتم.
- ↑ نیایش شانزدهم.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «استغفار»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۸.
- ↑ ﴿...فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ...﴾ «...پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه..». سوره آل عمران، آیه ۱۵۹؛ ﴿...فَإِذَا اسْتَأْذَنُوكَ لِبَعْضِ شَأْنِهِمْ فَأْذَنْ لِمَنْ شِئْتَ مِنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمُ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «...پس چون برای کاری از تو اجازه خواستند به هر یک از آنان که خواستی اجازه بده و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نور، آیه ۶۲؛ ﴿...وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «...و برای آنها از خداوند آمرزش بخواه که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره ممتحنه، آیه ۱۲.
- ↑ نک: پژوهشی در نیایشهای قرآن کریم، علی باقریفر.
- ↑ «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز» سوره نوح، آیه ۲۸.
- ↑ نیایش بیست و چهارم.
- ↑ نیایش چهل و هشتم.
- ↑ نیایش سی و نهم.
- ↑ نهجالذکر، ج۲، ۲۶۹-۲۸۴.
- ↑ همچنین نک: مدخلهای آمرزش و توبه.
- ↑ پژوهشی در نیایشهای قرآن کریم، علی باقری فر، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ ش؛ الصحیفة السجادیة الکاملة، مع الدلیل الموضوعی و المعجم اللغوی و الفهارس، علی انصاریان، سفارة الجمهوریة الاسلامیة الایرانیة بدمشق، ۱۴۱۹ ه؛ صحیفه سجادیه، ترجته عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، چاپ ششم، ۱۳۸۵ ش؛ فرهنگنامه موضوعی صحیفه سجادیه، سیداحمد سجادی، مرکز تحقیقات رایانهای حوزه علمیه اصفهان، چاپ اول ۱۳۸۵ ش؛ مفردات الفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ترجمه مصطفی رحیمی نیا، نشر سبحان، چاپ دوم، ۱۳۸۸ ش؛ معجم مقاییس اللغه، احمد بن فارس الرازی القزوینی، قم، مکتبة الاعلام الاسلامی؛ نهجالذکر، محمد محمدی الریشهری، المجلد الثانی، مؤسسه دار الحدیث، چاپ اول، قم، ۱۳۸۶ ش.
- ↑ باقریفر، علی، مقاله «استغفار»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۴۸.
- ↑ فلسفه اخلاق، ص۲۱۹.
- ↑ تعلیم و تربیت در اسلام، ص۳۴۱.
- ↑ زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۸۹.