←منابع
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
سوگند دادن [[خداوند]] به [[منزلت]] و جایگاه اولیایش، هیچ منع [[عقلی]] و [[شرعی]] ندارد. همچنین سوگند به غیر [[خدا]] نیز هیچ اشکالی ندارد و در روایات به صورت گسترده وارد شده است.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۴۵</ref>. | سوگند دادن [[خداوند]] به [[منزلت]] و جایگاه اولیایش، هیچ منع [[عقلی]] و [[شرعی]] ندارد. همچنین سوگند به غیر [[خدا]] نیز هیچ اشکالی ندارد و در روایات به صورت گسترده وارد شده است.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۴۵</ref>. | ||
==خواندن غیر خدا== | |||
وهابیان ادعا میکنند: [[توسل]] جویندگان پس از [[رحلت]] [[اولیای خدا]]، آنان را با عباراتی صدا میزنند که با آن عبارات تنها [[خدا]] را میتوان خواند؛ مثلاً کنار [[قبر پیامبر]]{{صل}} یا از نقطهای دور میگویند: {{متن حدیث|يَا مُحَمَّدُ يَا رَسُولَ اللَّهِ{{صل}}!}} در حالی که این نوع خواندن معادل [[پرستش]] است و [[شرک]] محسوب میشود. | |||
[[صنعانی]] - یکی از نویسندگان [[وهابی]] - مینویسد: | |||
{{عربی|و قد سمي الله الدعاء عبادة بقوله: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمیکشند به زودی با خواری در دوزخ درمیآیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref> و من هتف باسم نبي أو [[صالح]] بشيء... فقد [[دعا]] ذلك النبي و الصالح. و الدعاء [[عبادة]] بل مخها فيكون قد [[عبد]] غير [[الله]] و صار مشركاً}}؛ [[خداوند]]، دعا (خواندن) را [[عبادت]] نامیده است، آنجا که فرمود: «مرا بخوانید، [[اجابت]] میکنم شما را، آنان که از عبادت (خواندن) من [[پرهیز]] میکنند.»..، بنابراین اگر کسی نام [[پیامبر]] یا صالحی را بخواند، او را عبادت کرده است و [[حقیقت]] پرستش هم جز خواندن نیست، در نتیجه چنین شخصی، غیر خدا را پرستش کرده و [[مشرک]] شده است»<ref>ر.ک: کشف الارتیاب، ص۲۳۳؛ به نقل از: تنزیه الاعتقاد صنعانی.</ref>. | |||
در [[آیه]] آمده است: {{متن قرآن|ادْعُونِي}} (مرا بخوانید)، سپس ذیلش به جای آنکه بفرماید {{عربی|عن دعائي}}، میفرماید: {{متن قرآن|عَنْ عِبَادَتِي}}؛ در واقع با [[تغییر]] لفظ «[[دعاء]]» به «عبادت» میرساند که دعا همان عبادت است. | |||
[[آیات]] دیگری نیز بیانگر همین معنی است که خواندن و صدا زدن، عبادت است؛ از جمله [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref>. | |||
همچنین آمده است: {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ لَا يَسْتَجِيبُونَ لَهُمْ بِشَيْءٍ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref>. | |||
در جایی آمده است: {{متن قرآن|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ}}<ref>«و گمراهتر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) میخواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بیخبرند» سوره احقاف، آیه ۵.</ref> | |||
همه این [[آیات]]، خواندن غیر [[خدا]] را [[شرک]] دانسته است؛ بنابراین، آنان که در [[توسل]]، [[پیشوایان دین]] را میخوانند و آنان صدا میزنند، مرتکب «شرک» میشوند. | |||
در پاسخ به این [[شبهه]] چند نکته قابل [[تذکر]] است: | |||
'''نکته نخست''': واژه «[[دعا]]» به معنای ندا، در لغت [[عرب]] مترادف با معنای [[عبادت]] نیست. در [[قرآن]] هم در موارد بسیاری این واژه در معانی دیگر به کار رفته است. | |||
برای نمونه قرآن از زبان نوح [[پیامبر]]{{صل}} نقل میکند: {{متن قرآن|رَبِّ إِنِّي دَعَوْتُ قَوْمِي لَيْلًا وَنَهَارًا}}<ref>«گفت: پروردگارا من شب و روز، قوم خود را (به خداپرستی) فرا خواندم» سوره نوح، آیه ۵.</ref>. | |||
روشن است که منظور از [[دعوت]] کردن در این گونه موارد به معنای خواندن به [[راه راست]] و [[هدایت]] است و ربطی به مسئله [[دعا کردن]] ندارد. | |||
قرآن از زبان [[ابلیس]] نقل میکند که فردای [[قیامت]] به [[پیروان]] خود میگوید: {{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطَانٍ إِلَّا أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِي}}<ref>«و چون کار به پایان آید شیطان میگوید: خداوند به شما وعده راستین کرده بود و من به شما وعده کردم و وفا نکردم و مرا بر شما هیچ چیرگی نبود جز اینکه شما را فرا خواندم و شما پذیرفتید پس مرا سرزنش مکنید و خود را سرزنش کنید، نه من فریادرس شمایم و نه شما فریادرس منید، پیشتر (هم) که مرا (در کار خداوند) شریک میپنداشتید انکار کردم، بیگمان برای ستمکاران عذابی دردناک (در پیش) خواهد بود» سوره ابراهیم، آیه ۲۲.</ref>. | |||
بنابراین، این طور نیست که واژه دعا» در همه جا به معنی عبادت یا هر خواندنی به معنی عبادت باشد. اگر هر صدا زدنی مترادف با «عبادت» باشد، پس [[وهابیان]] درباره امثال این [[آیه]] چه میگویند: {{متن قرآن|يَا يَحْيَى خُذِ الْكِتَابَ}}<ref>«ای یحیی، کتاب (آسمانی) را با توانمندی بگیر! و ما به او در کودکی (نیروی) داوری دادیم؛» سوره مریم، آیه ۱۲.</ref> یا {{متن قرآن|يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا}}<ref>«ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بیگمان از خطاکاران بودهای» سوره یوسف، آیه ۲۹.</ref> آیا این نوع صدا زدنها هم «[[عبادت]]» محسوب میشود؟! | |||
ناگفته پیداست که در این موارد، منظور فقط صدا زدن و نام بردن است و ربطی به عبادت و [[خضوع]] ندارد. | |||
'''نکته دوم''': مقصود از خواندن در آیاتی چون {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}}<ref>«و اینکه سجدهگاهها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید» سوره جن، آیه ۱۸.</ref> یا [[آیه]] {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ}}<ref>«دعوت راستین، او راست و کسانی که جز او را (به پرستش) میخوانند (آنها) به آنان هیچ پاسخی نمیدهند مگر چونان کسی که دو کف خود را به سوی آب میگشاید تا (آب) به دهانش برسد در حالی که نمیرسد؛ فراخوان کافران جز در گمراهی نیست» سوره رعد، آیه ۱۴.</ref> مطلق خواندن نیست، بلکه در این موارد به کمک قرائنی که در [[کلام]] است، مقصود خواندنی است که مترادف با [[پرستش]] است؛ زیرا این [[آیات]] درباره [[نفی]] [[بت پرستی]] است و مخاطب آیه کسانی هستند که بتهایشان را با [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] میخواندند. | |||
افزون بر این که در آیه نخست، یعنی آیه {{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا}} قید {{متن قرآن|مَعَ اللَّهِ}} میرساند که نباید کسی را در عرض [[خدا]] و همتای خدا خواند و صدا زد. روشن است اگر کسی میگوید: {{متن حدیث|يَا رَسُولَ اللَّهِ}} [[پیامبر]]{{صل}} را همتای خدا نمیداند بلکه او را «[[رسول خدا]]» خوانده است!. | |||
در آیه دوم، یعنی آیه {{متن قرآن|لَهُ دَعْوَةُ الْحَقِّ وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ}} نیز تعبیر به {{متن قرآن|مِنْ دُونِهِ}} [[گواه]] بر این است که مخاطب آیه بتپرستانی هستند که بتهای خویش را به عنوان [[خدایان]] میخواندند. | |||
بهترین گواه بر این که [[بتپرستان]] با چنین [[اعتقادی]] بتهایشان را میخواندند، آیه ذیل است که میفرماید: {{متن قرآن|فَمَا أَغْنَتْ عَنْهُمْ آلِهَتُهُمُ الَّتِي يَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ شَيْءٍ}}<ref>«و ما به آنان ستم نکردیم که خود به خویش ستم کردند و چون فرمان پروردگارت دررسید خدایان ایشان که به جای خداوند (به پرستش) میخواندند هیچ به کارشان نیآمدند و جز نابودی چیزی بر آنان نیفزودند» سوره هود، آیه ۱۰۱.</ref>. | |||
چنان که ملاحظه میشود در این [[آیه]]، سخن از [[آلهه]] است که نشان میدهد آنها [[بتها]] را [[خدا]] میشمردند؛ از این رو منظور از خواندن در این موارد به معنای [[عبادت]] کردن است. | |||
[[شاهد]] دیگر آنکه در بسیاری از [[آیات]] این مضمون گاه با لفظ «عبادت» و گاه با تعبیر «[[دعاء]]» وارد شده است، همین [[جایگزینی]] در تعبیر، نشان میدهد این نوع از خواندن، خواندن معمولی نیست، بلکه چون با [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] بتها همراه است، «عبادت» شمرده میشود برای نمونه [[قرآن]] در یک جا میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ أَنَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُنَا وَلَا يَضُرُّنَا}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند کسی را (به پرستش) بخوانیم که نه به ما سود میرساند و نه زیان میزند» سوره انعام، آیه ۷۱.</ref> که از واژه «تدعوا» استفاده کرده و در جای دیگر همین مضمون با واژه «عبادت» بیان شده است: {{متن قرآن|قُلْ أَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَمْلِكُ لَكُمْ ضَرًّا وَلَا نَفْعًا}}<ref>«بگو آیا به جای خداوند، چیزی را میپرستید که برای شما نه زیان دارد و نه سود؛ و خداوند است که شنوای داناست» سوره مائده، آیه ۷۶.</ref> | |||
از این که گاه از تعبیر «أندعوا» و گاه هم از تعبیر «أتعبدون» استفاده شده بیانگر آن است که مراد از «[[دعا]] و [[دعوت]]» در این موارد همان «عبادت» است. | |||
بنابراین، آیات مورد [[استدلال]] [[وهابیان]]، هیچ ارتباطی با سخن محل بحث ندارد؛ بحث درباره کسی است که میخواهد [[پیامبر]] یا مرد صلاحی را صدا بزند در حالی که نه او را خدا میداند و نه حتی برای او استقلالی قائل است، بلکه او را به عنوان [[بنده]] [[خالص]] خدا میداند و از این رو او را میخواند. آیا اساساً به مخیله [[مسلمانی]] خطور میکند که پیامبرش را در عرض خدا بخواند و معیتی برای او و [[خدا]] قائل باشد؟!. | |||
گذشته از این که [[مسلمانی]] که عباراتی چون: «یا محمد و [[یا علی]]» را به کار میبرد هرگز استقلالی برای آن حضرات قائل نیست بلکه از آن رو که آنان را [[بنده خدا]] و [[واسطه فیض]] میداند از [[روح]] بلندشان مدد میگیرد؛ زیرا [[خداوند]] [[منان]] هنگام یاد اولیایش، رحمتش را بر بندگانش نازل میکند: {{عربی|عند ذكر الأولياء تنزل الرحمة}}. | |||
به هر حال این چه تصور غلطی است که [[وهابیان]] نسبت به سایر [[مسلمانان]] [[گمان]] میبرند و آنان را به همین بهانههای واهی و خیالی به [[شرک]] و [[کفر]] و [[بدعت]] متهم میکنند؟! بلکه بالاتر به همین بهانه [[فتوا]] به [[قتل]] آنها میدهند؟!. | |||
خواندن غیر خدا، اگر با [[اعتقاد]] به [[الوهیت]] مدعو نباشد، به معنی [[عبادت]] او نیست؛ ولی [[مشرکان]] از آنجا که بتهایشان را با اعتقاد به الوهیت میخواندند، عبادت آنها محسوب میشد؛ از این رو خواندن آنها معادل عبادت کردنشان به شمار میآمد. روشن است که چنین مطلبی ربطی به مسلمانان ندارد؛ زیرا هیچ مسلمانی، جز برای خدا برای احدی الوهیت قائل نیست.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۵۲</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |