ضرورت امامت در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - ' بدست ' به ' به‌دست ')
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مقدمه==
==مقدمه==
*در [[هدایت]] و [[رهبری]] [[جامعه]] به سوی [[خدا]] و [[معنویت]]، نقش [[رهبری]] و [[الگو]] بودن وی در عینیت بخشیدن به اهداف، اهمیت به سزایی دارد. در همه فراز و نشیب‌ها، آنگاه [[انسان]] می‌تواند [[درک]] درست و جامعی داشته باشد، که افزون بر دریافت راه، تفصیل هر مرحله را بداند، چگونگی استفاده از روش‌ها، و راه [[کارها]] به او نشان داده شود. ممکن بودن ایده‌ها و عملی بودن آنها عملاً به [[اثبات]] رسیده باشد. نقش پیشروی و [[راهنمایی]] و [[الگو]] در چنین شرایطی روشن می‌شود. [[خداوند]] درباره [[کتاب موسی]]، می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَى إِمَامًا وَرَحْمَةً وَهَذَا كِتَابٌ مُصَدِّقٌ لِسَانًا عَرَبِيًّا لِيُنْذِرَ الَّذِينَ ظَلَمُوا وَبُشْرَى لِلْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راست‌شمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است» سوره احقاف، آیه ۱۲.</ref>.
*اهمیت [[امام]] تا آنجایی است که [[قرآن]] صف‌بندی و تخصص هر گروه و دسته را در [[روز قیامت]] به [[امام]] آنان (کتاب، یا شخص) دانسته است: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ فَمَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولَئِكَ يَقْرَءُونَ كِتَابَهُمْ وَلَا يُظْلَمُونَ فَتِيلًا}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای  را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref><ref>[[محمد جعفر سعیدیان‌فر|سعیدیان‌فر، محمد جعفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی، سید محمد علی]]، [[فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰</ref>.
*وجود [[امام]]{{ع}} در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای [[هدایت]] [[انسانها]] به سوی کمال و [[برقراری نظم]] در [[جامعه]] [[ضرورت]] دارد<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} <ref> تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.</ref> [[روایات تفسیری]] [[آیه]] نیز این [[حقیقت]] را [[تأیید]] می‌کند که امامی زنده تا [[روز قیامت]] در میان [[انسانها]] حضور دارد<ref>الكافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین براساس روایاتی درباره [[سوره قدر]]، در [[شب قدر]] هر سال تا [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]] بر [[امام]]{{ع}} آن زمان نازل می‌شوند و این [[سوره]] [[دلیل]] روشنی بر [[وجود امام]]{{ع}} در همه زمانهاست <ref>نورالثقلين، ج ۵ ، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲ .</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
*وجود [[امام]]{{ع}} در هر عصر و زمان و در هر جامعه‌ای برای [[هدایت]] [[انسانها]] به سوی کمال و [[برقراری نظم]] در [[جامعه]] [[ضرورت]] دارد<ref>المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ}} <ref> تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.</ref> [[روایات تفسیری]] [[آیه]] نیز این [[حقیقت]] را [[تأیید]] می‌کند که امامی زنده تا [[روز قیامت]] در میان [[انسانها]] حضور دارد<ref>الكافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.</ref>؛ همچنین براساس روایاتی درباره [[سوره قدر]]، در [[شب قدر]] هر سال تا [[روز قیامت]]، [[فرشتگان]] بر [[امام]]{{ع}} آن زمان نازل می‌شوند و این [[سوره]] [[دلیل]] روشنی بر [[وجود امام]]{{ع}} در همه زمانهاست <ref>نورالثقلين، ج ۵ ، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲ .</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
*افزون بر [[آیات]] از [[روایات]] فراوانی نیز استفاده می‌شود [[زمین]] هیچ‌گاه از [[حجت الهی]] تهی نخواهد بود و هرگاه از [[حجت الهی]] تهی باشد اهلش را فرو خواهد بُرد<ref> الكافى، ج ۱، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref>، به‌گونه‌ای که حتی اگر دو نفر بر روی [[زمین]] [[زندگی]] کنند یکی از آنان [[حجت]] و [[امام]] خواهد بود<ref> الكافى، ج ۱، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰.</ref>. در برخی از [[روایات]] نیز بر [[ضرورت]] [[وجود امام]]{{ع}} [[استدلال]] شده است، چنان‌که در مناظره‌ای [[تأیید]] شده از سوی [[امام صادق]]{{ع}} [[امام]] [[قلب]] عالم دانسته شده که وجود وی برای عالم مانند وجود [[قلب]] برای [[انسان]] ضروری است  <ref>كمال الدين، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۳.</ref> و نیز براساس مناظره‌ای دیگر که آن هم از سوی [[امام صادق]]{{ع}} [[تأیید]] شده بهره‌وری صحیح و کامل از [[قرآن]]، بدون [[امام]]{{ع}} معصومی که به تمام [[قرآن]] عالم بوده و با توجه به احاطه بر سراسر [[قرآن]] بتواند آن را برای [[امت]] [[تفسیر]] کند میسور نیست<ref>الكافى، ج ۱، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.
*افزون بر [[آیات]] از [[روایات]] فراوانی نیز استفاده می‌شود [[زمین]] هیچ‌گاه از [[حجت الهی]] تهی نخواهد بود و هرگاه از [[حجت الهی]] تهی باشد اهلش را فرو خواهد بُرد<ref> الكافى، ج ۱، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۹.</ref>، به‌گونه‌ای که حتی اگر دو نفر بر روی [[زمین]] [[زندگی]] کنند یکی از آنان [[حجت]] و [[امام]] خواهد بود<ref> الكافى، ج ۱، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰.</ref>. در برخی از [[روایات]] نیز بر [[ضرورت]] [[وجود امام]]{{ع}} [[استدلال]] شده است، چنان‌که در مناظره‌ای [[تأیید]] شده از سوی [[امام صادق]]{{ع}} [[امام]] [[قلب]] عالم دانسته شده که وجود وی برای عالم مانند وجود [[قلب]] برای [[انسان]] ضروری است  <ref>كمال الدين، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۳.</ref> و نیز براساس مناظره‌ای دیگر که آن هم از سوی [[امام صادق]]{{ع}} [[تأیید]] شده بهره‌وری صحیح و کامل از [[قرآن]]، بدون [[امام]]{{ع}} معصومی که به تمام [[قرآن]] عالم بوده و با توجه به احاطه بر سراسر [[قرآن]] بتواند آن را برای [[امت]] [[تفسیر]] کند میسور نیست<ref>الكافى، ج ۱، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹.</ref><ref>[[محمد رضا مصطفی‌پور|مصطفی‌پور، محمد رضا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.</ref>.

نسخهٔ ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۹:۳۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث امامت است. "ضرورت امامت" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ضرورت امامت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

دسته‌بندی آیات قرآن در بیان ضرورت امامت

مجموعهٔ اول

  • این مجموعه از دو دسته آیات تشكیل می‌شود[۳۷]:
  • ۱. آیاتی كه به ارسال رسل برای به همهٔ امم بشری اشاره دارند، و اینكه هیچ امتی نیست مگر آنكه رسول و منذری از سوی خدا برای آن فرستاده شده است. خدای متعال می‌فرماید: ﴿وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولاً أَنِ اعْبُدُواْ اللَّهَ وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ [۳۸] و نیز می‌فرماید: ﴿إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ بِالْحَقِّ بَشِيرًا وَنَذِيرًا وَإِن مِّنْ أُمَّةٍ إِلاَّ خَلا فِيهَا نَذِيرٌ[۳۹][۴۰].
  • در این دو آیه و آیاتی دیگر بر این مطلب تأكید شده است كه در طول تاریخ بشر هیچ امتی بدون رسول و فرستاده‌ای از سوی خدا نبوده كه همواره آنان را به اطاعت و عبادت خدای یكتا فراخوانده و آنان را از اطاعت غیر او "طاغوت‌های حاكم بر جامعهٔ بشر" بر حذر داشته‌اند[۴۱].
  • ۲. آیاتی‌ كه رسالت و مأموریت تمام رسل را در طول تاریخ، حكمرانی و تشكیل حكومت عدل معرفی كرده است. در سوره شعراء پیام رسل در طول تاریخ در این جمله خلاصه شده است: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ[۴۲]. در این آیه تقوای خدا و اطاعت از رسل خلاصه و عصاره پیام همهٔ رسل الهی اعلام شده و در جایی از همین سوره در تبیین این پیام آمده است: ﴿فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِيعُونِ وَلا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ وَلا يُصْلِحُونَ [۴۳] در این آیه ضمن تبیین مراد از طاغوت در آیهٔ سی و ششم سورهٔ نحل و اینكه مراد همان حاكمان اسراف‌گر و مفسد است، رسول الهی خود را به عنوان جایگزین بحق این حاكمان غاصب معرفی كرده است، و مردم را به دستور خدا، به اطاعت خویش فراخوانده است. در سورهٔ حدید نیز مأموریت كلیهٔ رسل الهی در طول تاریخ بشر اقامهٔ حكومت عدل و قسط با همكاری مردم اعلام شده است[۴۴]:
  • خدای متعال می‌فرماید: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۴۵] خداوند در این آیه اعلام می‌فرماید كه تمامی رسل برای آن به سوی بشر فرستاده شدند كه به كمک مردم حكومت عدل و قسط بر پاكنند[۴۶].
  • در این آیه بر این مطلب نیز تأكید شده كه ابزار و لوازم اقامهٔ قسط نیز در اختیار انبیاء قرار داده شده است. این ابزار و لوازم بر دو نوع است[۴۷]:
  1. قانون عدل كه از آن به "كتاب" تعبیر شده است[۴۸]؛
  2. قوّه و ملكهٔ عدل و عصمت كه به آنان داده شده و از آن به "میزان" تعبیر شده است.
  • در اصول كافی از امام صادق(ع) روایت شده كه در تفسیر آیهٔ ﴿وَنَضَعُ الْمَوَازِينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيَامَةِ [۴۹] فرمود: " الْأَنْبِيَاءَ وَ الْأَوْصِيَاءَ ‏"[۵۰][۵۱].
  • آنچه از این دو دسته آیات به دست می‌آید این است كه خداوند برای هر امتی در طول تاریخ حاكمانی فرستاده كه در میان آنها حكومت عدل برپا دارند، و با ابزار كتاب و میزان، قسط را در جامعه بشر بگسترانند؛ بنابراین هیچ امتی در طول تاریخ بدون حاكمی از سوی خدا با صلاحیت و توانایی برقراری حكومت عادلانه وجود نداشته است[۵۲].
  • لازم این مطلب نیاز ضروری به حكومت عدل در طول دوران زندگی بشر است. ارسال رسل با كتاب و میزان برای همهٔ امم دلالت بر آن دارد كه این ارسال، پاسخ به نیازی ضروری و غیر قابل اهمال بوده است؛ زیرا مداومت و استمرار و تتابع عمل اختیاری كاشف از التزام فاعل _ که در اینجا ذات مقدس الهی است _ به انجام عمل است، و التزام فاعل اختیاری حکیم به یک عمل نمی‌تواند بدون موجبی حکیمانه باشد كه منشأ آن التزام است، زیرا التزام بدون ملزم قبیح است[۵۳].

مجموعهٔ دوّم

  • این مجموعه نیز از دو دسته از آیات تشكیل شده است[۵۴]:
  • ۱. آیاتی كه دلالت بر دوام اختلاف در جامعهٔ بشر دارد نظیر آیهٔ كریمه: ﴿وَلَوْ شَاء رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ[۵۵] و نیز آیۀ: ﴿وَمَا كَانَ النَّاسُ إِلاَّ أُمَّةً وَاحِدَةً فَاخْتَلَفُواْ وَلَوْلاَ كَلِمَةٌ سَبَقَتْ مِن رَّبِّكَ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ فِيمَا فِيهِ يَخْتَلِفُونَ[۵۶][۵۷].
  • در آیهٔ اول عبارت ﴿وَلاَ يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ دلالت بر دوام و استمرار اختلاف در جامعه بشر دارد به گونه‌ای که از آن نوعی تلازم بین اجتماع بشر و وجود اختلاف استفاده می‌شود[۵۸].
  • در آیهٔ دوم نیز عبارت ﴿فَاخْتَلَفُواْ كه با حرف "فاء" آغاز شده دلالت دارد بر اینكه عدم اختلاف، حالتی ابتدائی بوده که به اختلاف منتهی شده است. ونیز دلالت دارد براینکه حالت اختلاف پس از پیدایش همچنان ادامه یافته است[۵۹].
  • ذیل آیهٔ نخست عبارت ﴿إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ آمده است. واژهٔ "رحمت" در قرآن كریم بر كتاب قانون الهی نظیر قرآن، و نیز بر رهبران الهی نظیر رسول اكرم(ص) به كار رفته است. خدای متعال در جایی چنین می‌فرماید: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَیكَ الْكِتَابَ تِبْیانًا لِّكُلِّ شَیءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ[۶۰][۶۱].
  • و در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِینَ[۶۲][۶۳].
  • از این دو آیه و آیات فراوان دیگر استفاده می‌شود كه مقصود از ﴿إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ كسانی است كه از قانون و حكومت الهی تبعیت كنند و حاكمیت خدا و رسول او را پذیرفته و در چهارچوب آن عمل می‌كنند[۶۴].
  • بنابراین معنای ﴿وَلاَ یزَالُونَ مُخْتَلِفِینَ إِلاَّ مَن رَّحِمَ رَبُّكَ این است كه جامعهٔ بشر همواره دچار اختلاف و نزاع است مگر آنكه به حاكمیت خدا و رسل و اوصیای آنان درآید و از حكومت الهی تبعیت و پیروی كند[۶۵].
  • ۲. آیاتی است كه دلالت بر این دارد كه خداوند پیامبران و رسل را برای برپایی حكومت عدل، و رفع اختلاف در جامعهٔ بشر فرستاده است. و اینكه در همهٔ ادوار زندگی بشر بدون استثناء فرصت پیروی از حكومت انبیاء و كتب الهی جهت حل اختلاف و پرهیز از نزاع، برای بشریت فراهم بوده و هست. خدای متعال می‌فرماید: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ مُبَشِّرِینَ وَمُنذِرِینَ وَأَنزَلَ مَعَهُمُ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ[۶۶][۶۷].
  • این آیه چند مطلب را به صراحت بیان می‌كند[۶۸]:
  1. مردم در ابتدا حالتی از یكنواختی و یكسانی را سپری كرده‌اند كه در آن اختلافی رخ نداده است[۶۹].
  2. خداوند متعال از آغاز شكل‌گیری جامعهٔ بشر انبیاء را با كتاب فرستاده تا جهت رفع اختلاف احتمالی بین افراد بشر اقدام كنند. ﴿لِیحْكُمَ بَینَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُواْ فِیهِ[۷۰].
  3. فرستادن پیامبران به سوی جامعهٔ بشر از همان دوران یكسانی و وحدت جامعهٔ بشر آغاز شده نه آنكه پس از رخ دادن اختلاف و نزاع صورت گرفته باشد: ﴿كَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللّهُ النَّبِیینَ[۷۱].

مجموعهٔ سوم

  • این مجموعه از سه دسته آیات تشكیل شده است[۷۵]:
  1. آیاتی است كه بر عقاب بندگان گنهكار و عصیان‌گر دلالت دارند؛ نظیر: ﴿ يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ إِذَا طَلَّقْتُمُ النِّسَاء فَطَلِّقُوهُنَّ لِعِدَّتِهِنَّ وَأَحْصُوا الْعِدَّةَ وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّكُمْ لا تُخْرِجُوهُنَّ مِن بُيُوتِهِنَّ وَلا يَخْرُجْنَ إِلاَّ أَن يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ وَتِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ وَمَن يَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذَلِكَ أَمْرًا [۷۶] و نیز : ﴿إِنَّ الَّذِینَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِی أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِیمَ كُنتُمْ؟ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِینَ فِی الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِیهَا فَأُوْلَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِیرًا [۷۷] و نیز : ﴿قُلْ إِنِّی أَخَافُ إِنْ عَصَیتُ رَبِّی عَذَابَ یوْمٍ عَظِیمٍ[۷۸][۷۹].
  2. آیاتی است كه عذاب و عقاب الهی برای عصیانگران را مشروط به ارسال رسل می‌كنند، و تأكید دارند كه بدون ارسال رسل و اتمام حجت الهی به وسیلهٔ آنها خداوند خلاف‌كاران و معصیت‌كاران را عقاب نمی‌كند؛ نظیر: ﴿وَمَا كُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولاً[۸۰] و نیز : ﴿وَمَا كَانَ رَبُّكَ مُهْلِكَ الْقُرَى حَتَّى یبْعَثَ فِی أُمِّهَا رَسُولًا[۸۱] و آیات دیگری كه با همین مضمون در قرآن آمده است[۸۲].
  3. آیاتی است كه پیام همهٔ رسل را در طول تاریخ پیام تشكیل حكومت و دعوت مردم به اطاعت از رهبری آنان اعلام كرده‌اند؛ نظیر: ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ[۸۳] و نیز آیات سورهٔ شعراء كه پیام رسل را در طول تاریخ در این دو جمله خلاصه كرده‌اند: ﴿إِنِّی لَكُمْ رَسُولٌ أَمِینٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَطِیعُونِ[۸۴][۸۵].

منابع

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. «پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست؛ و کتاب موسی به پیشوایی و بخشایش پیش از او بوده است، (مانند کسی است که چنین نیست)؟ آنان (که اهل بینش‌اند) به آن ایمان دارند و از دسته‌ها (ی مشرکان) هر کس بدان کفر ورزد آتش (دوزخ» سوره هود، آیه ۱۷.
  2. «و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود و این کتابی است راست‌شمارنده (ی کتاب موسی) به زبان عربی، تا به ستمگران بیم دهد و نیکوکاران را نوید است» سوره احقاف، آیه ۱۲.
  3. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم آنگاه کسانی که کارنامه‌شان را به دست راست آنان دهند، آن را می‌خوانند و به آنها سر مویی ستم نخواهد شد» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  4. سعیدیان‌فر، محمد جعفر و ایازی، سید محمد علی، فرهنگ‌نامه پیامبر در قرآن کریم، ج۱، ص ۱۶۳-۱۷۰
  5. المیزان، ج ۱۳، ص ۱۶۵ ـ ۱۶۶.
  6. تو، تنها بیم‌دهنده‌ای و هر گروهی رهنمونی دارد؛ سوره رعد، آیه: ۷.
  7. الكافى، ج ۱، ص ۱۹۱ ـ ۱۹۲.
  8. نورالثقلين، ج ۵ ، ص ۶۱۹ ـ ۶۴۲ .
  9. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.
  10. الكافى، ج ۱، ص ۱۷۸ ـ ۱۷۹.
  11. الكافى، ج ۱، ص ۱۷۹ ـ ۱۸۰.
  12. كمال الدين، ص ۲۰۰ ـ ۲۰۳.
  13. الكافى، ج ۱، ص ۱۸۸ ـ ۱۸۹.
  14. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.
  15. ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.
  16. الميزان، ج ۶ ،ص ۵۳ ـ ۵۵ .
  17. امروز دینتان را کامل کردم؛ سوره مائده، آیه: ۳.
  18. الغدير، ج۱، ص۲۳۰ـ ۲۳۸؛ الكاشف، ج۳، ص۱۳؛ نمونه، ج ۴، ص ۲۶۴.
  19. ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید؛ سوره مائده، آیه: ۵۹.
  20. كتاب سليم بن قيس، ص ۱۷۷ ـ ۱۷۸، ۲۰۶ ـ ۲۰۹؛ الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۶۲ ـ ۱۷۰، ۵۹۳ ـ ۵۹۴؛ بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۲۸۴ ـ ۳۰۴.
  21. الميزان، ج ۴، ص ۴۰۱، ۴۰۹ ، ۴۱۲.
  22. نورالثقلين، ج ۱، ص ۴۹۹ ـ ۵۰۸ .
  23. خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند وعده داده است که آنان را به یقین در زمین جانشین می‌گرداند- چنان که کسانی پیش از آنها را جانشین گردانید- و بی‌گمان دینی را که برای آنان پسندیده است برای آنها استوار می‌دارد و (حال) آنان را از پس هراس به آرامش بر می‌گرداند؛ (آنان) مرا می‌پرستند و چیزی را شریک من نمی‌گردانند و کسانی که پس از این کفر ورزند نافرمانند؛ سوره نور، آیه: ۵۵.
  24. مجمع‌البيان، ج۷،ص۲۳۹ـ۲۴۰؛ روض‌الجنان، ج۱۴، ص ۱۷۰ ـ ۱۷۴؛ نورالثقلين، ج ۳، ص ۶۱۸ ـ ۶۲۰ .
  25. برآنند که نور خداوند را با دهان‌هاشان خاموش گردانند و خداوند جز این نمی‌خواهد که نورش را کمال بخشد هر چند کافران نپسندند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.
  26. بر آنند که نور خداوند را با دهانهاشان خاموش کنند و خداوند کامل‌کننده نور خویش است هر چند کافران نپسندند؛ سوره صف، آیه: ۸.
  27. مجمع‌البيان، ج ۵ ، ص ۳۸؛ نورالثقلين، ج ۵، ص ۳۱۶ ـ ۳۱۷؛ روض‌الجنان، ج ۹، ص ۲۲۶.
  28. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  29. و در زبور پس از تورات نگاشته‌ایم که بی‌گمان زمین را بندگان شایسته من به ارث خواهند برد؛ سوره انبیاء، آیه: ۱۰۵.
  30. روض الجنان، ج ۱۵، ص ۹۴ ـ ۹۵.
  31. و برآنیم که بر آنان که در زمین ناتوان شمرده شده‌اند منّت گذاریم و آنان را پیشوا گردانیم و آنان را وارثان (روی زمین) کنیم؛ سوره قصص، آیه: ۵۷.
  32. روض الجنان، ج۲، ص۹۴؛ نورالثقلين، ج۴، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱؛ الميزان، ج ۱۶، ص ۱۴ ـ ۱۵.
  33. بيان السعاده، ج‌۲، ص‌۳۱.
  34. كتاب‌البيع، ج۲، ص۶۲۰ـ ۶۲۲ ، ۶۳۹؛ ولايت فقيه، ص ۲۴ ـ ۲۵ ، ۹۶ـ ۹۹.
  35. مصطفی‌پور، محمد رضا، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۴، ص۲۱۹ - ۲۳۲.
  36. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  37. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  38. و به راستی ما، در میان هر امّتی پیامبری برانگیختیم (تا بگوید) که خداوند را بپرستید و از طاغوت دوری گزینید؛ سوره نحل، آیه:۳۶.
  39. ما تو را به حق، نویدبخش و بیم‌دهنده فرستاده‌ایم و هیچ امتی نیست مگر میان آنان بیم‌دهنده‌ای بوده است؛ سوره فاطر، آیه:۲۴.
  40. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  41. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  42. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۰.
  43. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید.و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید. آنان که در زمین فساد بر می‌انگیزند و به (نیکی و) شایستگی روی نمی‌آورند؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۰ - ۱۵۲.
  44. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  45. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه:۲۵.
  46. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  47. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  48. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  49. و روز رستخیز ترازوهای دادگری را می‌نهیم؛ سوره انبیاء، آیه:۴۷.
  50. مراد انبیاء و اوصیاءاند
  51. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  52. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  53. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  54. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  55. و اگر پروردگارت می‌خواست مردم را امّتی یگانه می‌کرد؛ و آنان هماره اختلاف می‌ورزند؛ سوره هود، آیه:۱۱۸.
  56. و اگر پروردگارت می‌خواست مردم را امّتی یگانه می‌کرد؛ و آنان هماره اختلاف می‌ورز؛ سوره یونس، آیه:۱۹.
  57. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  58. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  59. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  60. و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است؛ سوره نحل، آیه:۸۹.
  61. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  62. و تو را جز رحمتی برای جهانیان، نفرستاده‌ایم؛ سوره انبیاء، آیه:۱۰۷.
  63. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  64. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  65. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  66. مردم (در آغاز) امّتی یگانه بودند، (آنگاه به اختلاف پرداختند) پس خداوند پیامبران را مژده‌آور و بیم‌دهنده برانگیخت و با آنان کتاب (آسمانی) را به حق فرو فرستاد تا میان مردم در آنچه اختلاف داشتند داوری کند و در آن جز کسانی که به آنها کتاب داده بودند، اختلاف نورزیدند (آن هم) پس از آنکه برهان‌های روشن به آنان رسید (و) از سر افزونجویی که در میانشان بود؛ آنگاه خداوند به اراده خویش مؤمنان را در حقیقتی که در آن اختلاف داشتند رهنمون شد و خداوند هر که را بخواهد به راه راست رهنمایی می‌کند؛ سوره بقره، آیه:۲۱۳.
  67. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  68. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  69. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  70. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  71. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  72. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه:۲۵.
  73. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  74. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  75. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  76. ای پیامبر! چون زنان را طلاق می‌دهید، هنگام (آغاز) عده‌شان طلاق دهید و حساب عده را نگاه دارید و از خداوند- پروردگارتان- پروا کنید؛ آنان را از خانه‌هاشان بیرون نرانید- و خود نیز بیرون نروند- مگر کار ناشایسته آشکاری کرده باشند و اینها احکام خداوند است و هر که از احکام خداوند پا فراتر نهد بی‌گمان به خویش ستم کرده است؛ تو نمی‌دانی، شاید خداوند پس از آن فرمانی (تازه) پیش آورد؛ سوره طلاق، آیه:۱.
  77. از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش می‌گیرند، می‌پرسند: در چه حال بوده‌اید؟ می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانه‌ای است؛ سوره نساء، آیه:۹۷.
  78. بگو اگر من از (فرمان) پروردگارم سرپیچی کنم از عذاب روزی سترگ بیم دارم؛ سوره انعام، آیه:۱۵.
  79. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  80. و ما تا پیامبری برنینگیزیم (کسی را) عذاب نمی‌کنیم؛ سوره اسراء، آیه:۱۵.
  81. و پروردگارت شهرها را نابود نمی‌کند تا آن (گاه) که در دل آنها پیامبری برانگیزد که بر مردم آیات ما را بخواند و ما نابودکننده شهرها نیستیم مگر آنکه مردم آنها ستمگر باشند؛ سوره قصص، آیه:۵۹.
  82. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  83. ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌کند؛ بی‌گمان خداوند توانمندی پیروزمند است؛ سوره حدید، آیه:۲۵.
  84. من برای شما پیامبری امینم. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید؛ سوره شعراء، آیه:۱۰۷-۱۰۸.
  85. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  86. پس، از خداوند پروا کنید و از من فرمان برید.و از فرمان گزافکاران پیروی نکنید. آنان که در زمین فساد بر می‌انگیزند و به (نیکی و) شایستگی روی نمی‌آورند؛ سوره شعراء، آیه:۱۵۰ - ۱۵۲.
  87. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  88. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  89. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  90. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  91. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.
  92. «اللَّهُمَ‏ ارْحَمْ‏ خُلَفَائِي‏ قِيلَ‏ يَا رَسُولَ‏ اللَّهِ‏ وَ مَنْ خُلَفَاؤُكَ قَالَ الَّذِينَ يَأْتُونَ مِنْ بَعْدِي يَرْوُونَ حَدِيثِي وَ سُنَّتِي‏‏»؛ من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۴۲۰، ح۵۹۹.
  93. اراکی، محسن، فقه نظام سیاسی اسلام، ج۲، ص۴۴ - ۵۵.