امام علی در حدیث: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==مقدمه==
==مقدمه==
* [[پیامبر خاتم|رسول خدا]] {{صل}} غیر از مواردی که به جانشینی [[امام علی|علی]] {{ع}} با اشاره کرده‌اند مانند روز [[غدیر]]، داستان يوم الانذار، [[حدیث منزلت]] و ...<ref>شرح آنها در دفتر امامت از همین مجموعه (چلچراغ حکمت) آمده است.</ref> در مناسبت‌های مختلف از محبت ایشان و سایر [[فضایل]] وی نیز سخن می‌گفتند. مثلاً پس از آنکه دو ویژگی مهم [[امام علی|علی]] {{ع}} را کناره‌گیری از دنیا و دوستی فقرا ذکر کردند، فرمودند: خوشا به حال کسی که تو را دوست بدارد و در دوستی‌ات راستین باشد و وای به حال کسی که با تو دشمنی کند و ضد تو دروغ بگوید. همچنین فرمودند: دوستی [[امام علی|علی]] {{ع}} نشانه [[ایمان]] و دشمنی وی نشانه نفاق است. یا در جایی دیگر فرمودند: [[جبرئیل]] به من فرمان داده تا بگویم [[امام علی|علی]] {{ع}} را به دوستی من دوست بدارید و به احترام من او را احترام کنید تا هرگز گمراه نشوید. [[عایشه]] می‌گوید: پدرم (ابوبکر) را دیدم که به صورت [[امام علی|علی]] {{ع}} بسیار نگاه می‌کرد و می‌گفت [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} فرمود: نگاه به چهره علی {{ع}} عبادت است. همو از قول [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} می‌گوید: بهترین برادران من [[امام علی|علی]] {{ع}} است و یاد علی {{ع}} و سخن از او عبادت است.
* [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} غیر از مواردی که به [[جانشینی]] [[امام علی|علی]]{{ع}} با اشاره کرده‌اند مانند روز [[غدیر]]، داستان يوم الانذار، [[حدیث منزلت]] و...<ref>شرح آنها در دفتر امامت از همین مجموعه (چلچراغ حکمت) آمده است.</ref> در مناسبت‌های مختلف از [[محبت]] ایشان و سایر [[فضایل]] وی نیز سخن می‌گفتند. مثلاً پس از آنکه دو ویژگی مهم [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[کناره‌گیری]] از [[دنیا]] و [[دوستی]] [[فقرا]] ذکر کردند، فرمودند: خوشا به حال کسی که تو را [[دوست]] بدارد و در دوستی‌ات [[راستین]] باشد و وای به حال کسی که با تو [[دشمنی]] کند و ضد تو [[دروغ]] بگوید. همچنین فرمودند: [[دوستی]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[نشانه]] [[ایمان]] و [[دشمنی]] وی [[نشانه نفاق]] است. یا در جایی دیگر فرمودند: [[جبرئیل]] به من [[فرمان]] داده تا بگویم [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[دوستی]] من [[دوست]] بدارید و به [[احترام]] من او را [[احترام]] کنید تا هرگز [[گمراه]] نشوید. [[عایشه]] می‌گوید: پدرم ([[ابوبکر]]) را دیدم که به صورت [[امام علی|علی]]{{ع}} بسیار نگاه می‌کرد و می‌گفت [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} فرمود: نگاه به چهره [[علی]]{{ع}} [[عبادت]] است. همو از قول [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} می‌گوید: [[بهترین]] [[برادران]] من [[امام علی|علی]]{{ع}} است و یاد [[علی]]{{ع}} و سخن از او [[عبادت]] است.
* همچنین روایت‌های متعددی شاهد بر این مطلب است که [[امام علی|علی]] {{ع}} محبوب‌ترین افراد در پیشگاه خدا و [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۸۲.</ref> مانند «حدیث طیر» که در کتب اهل‌سنت نیز نقل شده است.<ref>ر.ک: الصواعق المحرقه، ص ۷۴؛ مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۱.</ref>
* همچنین روایت‌های متعددی [[شاهد]] بر این مطلب است که [[امام علی|علی]]{{ع}} محبوب‌ترین افراد در پیشگاه [[خدا]] و [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۸۲.</ref> مانند «[[حدیث طیر]]» که در کتب [[اهل‌سنت]] نیز [[نقل]] شده است.<ref>ر.ک: الصواعق المحرقه، ص ۷۴؛ مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۱.</ref>
* [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} در حمایت از [[امام علی|علی]] {{ع}} نیز بارها سخن گفت. روزی برخی اصحاب نزد پیامبر {{صل}} آمدند و از علی {{ع}} که به دلیل تصرف بدون اجازه در بیت‌المال و غنایم، ایشان را ملامت کرده بود، به پیامبر {{صل}} شکایت کردند. ولی آن حضرت در پاسخ فرمودند: مردم! از علی {{ع}} شکوه نکنید که به‌خدا سوگند او در راه خدا شدیدتر از آن است که کسی درباره وی شکایت کند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۰.</ref>
* [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در [[حمایت]] از [[امام علی|علی]]{{ع}} نیز بارها سخن گفت. روزی برخی [[اصحاب]] نزد [[پیامبر]]{{صل}} آمدند و از [[علی]]{{ع}} که به [[دلیل]] [[تصرف]] بدون اجازه در [[بیت‌المال]] و [[غنایم]]، ایشان را ملامت کرده بود، به [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] کردند. ولی آن [[حضرت]] در پاسخ فرمودند: [[مردم]]! از [[علی]]{{ع}} [[شکوه]] نکنید که به‌خدا [[سوگند]] او در [[راه خدا]] شدیدتر از آن است که کسی درباره وی [[شکایت]] کند.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[جاذبه و دافعه علی (کتاب)|جاذبه و دافعه علی]]، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۰.</ref>
* [[امام علی|امام علی]] {{ع}} از کودکی در دامن [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و مورد [[محبت]] او بود. حتی در غار حرا و هنگام [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} در کنار آن حضرت حضور داشت و صدای ناله شیطان را هنگام نزول [[وحی]] شنید. [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} به [[امام علی|علی]] {{ع}} که در آن زمان کودک بودند، فرمودند:
* [[امام علی|امام علی]]{{ع}} از [[کودکی]] در دامن [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} و مورد [[محبت]] او بود. حتی در [[غار حرا]] و هنگام [[بعثت]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} در کنار آن [[حضرت]] حضور داشت و صدای ناله [[شیطان]] را هنگام [[نزول]] [[وحی]] شنید. [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} به [[امام علی|علی]]{{ع}} که در آن زمان [[کودک]] بودند، فرمودند:
* یا علی هر آنچه من می‌شنوم تو نیز می‌شنوی و هر چه من می‌بینم تو نیز می‌بینی. تنها تفاوت تو این است که پیامبر نیستی.  
* [[یا علی]] هر آنچه من می‌شنوم تو نیز می‌شنوی و هر چه من می‌بینم تو نیز می‌بینی. تنها تفاوت تو این است که [[پیامبر]] نیستی.  
این در حالی است که اگر همان لحظه فرد دیگری آنجا بود آن صدا را نمی‌شنید، چون آن صدا، صدای ظاهری و مادی نبوده است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۵۹.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۲۱ تا ۲۶.</ref>
این در حالی است که اگر همان لحظه فرد دیگری آنجا بود آن صدا را نمی‌شنید، چون آن صدا، صدای ظاهری و مادی نبوده است.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[امامت و رهبری (کتاب)|امامت و رهبری]]، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۵۹.</ref><ref>[[عبدالله محمدی|محمدی، عبدالله]]، [[امیر مؤمنان علی (کتاب)|امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت]]، ص۲۱ تا ۲۶.</ref>


==چند حدیث در باره امام علی ==
==چند [[حدیث]] در باره [[امام علی]] ==
*[[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکّب، و جنّیان حسابگر شوند و آدمیان نویسنده، نمی‌توانند فضایل [[امام علی|علی]]{{ع}} را برشمارند.<ref>مناقب، خوارزمی، ص ۲</ref> با آنکه در دوران صدر [[اسلام]]، دوستان [[امام علی|علی]]{{ع}} از ترس و دشمنان از روی حسد، فضایل او را کتمان کردند، امّا فضایل او شرق و غرب جهان را پر کرده است (مضمون کلام خلیل بن احمد فراهیدی)<ref>تنقیح المقال، ج 1 ص ۴۰۳، فیض کاشانی چنین نقل کرده است که از دانشمندی دربارۀ فضایل علی پرسیدند، گفت: «ما اقول فی رجل کتم اعداؤه فضائله حسدا و عداوة، و کتم اولیاؤه فضائله خوفا و تقیّة ثمّ ظهر من بین الکتمانین فضائل طبّقت الخافقین» (محجة البیضاء، ج 1 ص ۲۴۵). این مضمون در شعری به این صورت آمده است: لقد کتموا آثار آل محمّد محبّهم خوفا و اعدائهم بغضا فأبرز من بین الفریقین نبذة بها ملأ اللّه السّموات و الأرضا منتخب التواریخ، ص ۷۸۶ و ۱۴۷</ref> و به قول ابن ابی الحدید، نام و فضایل او همچون مشک، هرچه پنهان‌تر می‌شد، بوی دل‌انگیزش به مشام جان‌ها بیشتر می‌رسید و مثل خورشید زیر ابر نور می‌افشاند و مانند روشنایی روز، آشکار می‌شد.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۷</ref> با آنکه مناقب آن حضرت بی‌شمار است و حجم عظیمی از کتب روایی را آکنده است، امّا به اختصار، برخی از آنها یاد می‌شود:
* [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} فرمود: اگر درختان قلم شوند و دریاها مرکّب، و جنّیان حسابگر شوند و [[آدمیان]] نویسنده، نمی‌توانند [[فضایل]] [[امام علی|علی]]{{ع}} را برشمارند.<ref>مناقب، خوارزمی، ص ۲</ref> با آنکه در دوران [[صدر]] [[اسلام]]، [[دوستان]] [[امام علی|علی]]{{ع}} از [[ترس]] و [[دشمنان]] از روی [[حسد]]، [[فضایل]] او را [[کتمان]] کردند، امّا [[فضایل]] او [[شرق]] و [[غرب]] [[جهان]] را پر کرده است (مضمون [[کلام]] [[خلیل بن احمد فراهیدی]])<ref>تنقیح المقال، ج 1 ص ۴۰۳، فیض کاشانی چنین نقل کرده است که از دانشمندی دربارۀ فضایل علی پرسیدند، گفت: «ما اقول فی رجل کتم اعداؤه فضائله حسدا و عداوة، و کتم اولیاؤه فضائله خوفا و تقیّة ثمّ ظهر من بین الکتمانین فضائل طبّقت الخافقین» (محجة البیضاء، ج 1 ص ۲۴۵). این مضمون در شعری به این صورت آمده است: لقد کتموا آثار آل محمّد محبّهم خوفا و اعدائهم بغضا فأبرز من بین الفریقین نبذة بها ملأ اللّه السّموات و الأرضا منتخب التواریخ، ص ۷۸۶ و ۱۴۷</ref> و به قول [[ابن ابی الحدید]]، نام و [[فضایل]] او همچون مشک، هرچه پنهان‌تر می‌شد، بوی دل‌انگیزش به مشام [[جان‌ها]] بیشتر می‌رسید و مثل [[خورشید]] زیر [[ابر]] [[نور]] می‌افشاند و مانند [[روشنایی]] روز، [[آشکار]] می‌شد.<ref>شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۷</ref> با آنکه [[مناقب]] آن [[حضرت]] بی‌شمار است و حجم عظیمی از کتب [[روایی]] را آکنده است، امّا به اختصار، برخی از آنها یاد می‌شود:
#تولّد در کعبه، افتخاری که از آغاز خلقت تا پایان برای کسی اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد.
#تولّد در [[کعبه]]، افتخاری که از آغاز [[خلقت]] تا پایان برای کسی اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد.
#شرافت خانوادگی، به لحاظ انتساب به بنی هاشم و داشتن پدری چون ابوطالب و مادری چون فاطمۀ بنت اسد، که جلالت هردو بسیار والاست.
# [[شرافت]] [[خانوادگی]]، به لحاظ انتساب به [[بنی هاشم]] و داشتن پدری چون [[ابوطالب]] و [[مادری]] چون فاطمۀ بنت اسد، که جلالت هردو بسیار والاست.
#پروردۀ دامان [[پیامبر|رسول خدا]]. وی از کودکی و نوجوانی در دامان پیامبر بزرگ شد و همواره با او بود. خود امام، به این ویژگی ممتاز اشاره دارد و به آن افتخار می‌کند.<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref>
#پروردۀ دامان [[پیامبر|رسول خدا]]. وی از [[کودکی]] و [[نوجوانی]] در دامان [[پیامبر]] بزرگ شد و همواره با او بود. خود [[امام]]، به این ویژگی ممتاز اشاره دارد و به آن [[افتخار]] می‌کند.<ref>نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲</ref>
#سبقت در اسلام آوردن، به اتفاق عالمان و مورّخان مهمّ، اولین کسی که از مردان به [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] ایمان آورد، [[امام علی|علی]]{{ع}} بود.<ref>الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷</ref> همچنین جزء اولین پیشگامان در نماز بود و چند سال، جز خدیجۀ کبری و علیّ مرتضی همراه پیامبر کسی نماز نمی‌خواند.
# [[سبقت]] در [[اسلام آوردن]]، به [[اتفاق]] [[عالمان]] و مورّخان مهمّ، اولین کسی که از مردان به [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] [[ایمان]] آورد، [[امام علی|علی]]{{ع}} بود.<ref>الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷</ref> همچنین جزء اولین [[پیشگامان]] در [[نماز]] بود و چند سال، جز خدیجۀ کبری و علیّ [[مرتضی]] همراه [[پیامبر]] کسی [[نماز]] نمی‌خواند.
#خفتن در بستر [[پیامبر]]. از این حادثه و ایثار با عنوان [[لیلة المبیت]] یاد می‌شود. آنگاه که مشرکان برای قتل پیامبر همدست شدند، وی در بستر رسول خدا خوابید و پیامبر همان شب از مکه بیرون رفت و آغازی برای هجرت به مدینه بود. قرآن به این فداکاری و معاملۀ جان با خدای جان‌آفرین اشاره دارد: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ...}}<ref>بقره، آیه ۲۰۷</ref>
# [[خفتن]] در بستر [[پیامبر]]. از این حادثه و [[ایثار]] با عنوان [[لیلة المبیت]] یاد می‌شود. آنگاه که [[مشرکان]] برای [[قتل پیامبر]] همدست شدند، وی در بستر [[رسول خدا]] خوابید و [[پیامبر]] همان [[شب]] از [[مکه]] بیرون رفت و آغازی برای [[هجرت به مدینه]] بود. [[قرآن]] به این [[فداکاری]] و معاملۀ [[جان]] با خدای جان‌آفرین اشاره دارد: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ...}}<ref>بقره، آیه ۲۰۷</ref>
#هجرت با [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}}. در [[قرآن]] و [[اسلام]]، هجرت یک فضیلت است و مهاجران از وجهۀ خوبی برخوردار بودند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} هم افتخار مهاجرت از مکّه به مدینه را داشت.
# [[هجرت]] با [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}}. در [[قرآن]] و [[اسلام]]، [[هجرت]] یک [[فضیلت]] است و [[مهاجران]] از وجهۀ خوبی برخوردار بودند. [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} هم [[افتخار]] [[مهاجرت]] از [[مکّه]] به [[مدینه]] را داشت.
#گشوده ماندن در خانۀ او به مسجد [[پیامبر]]. در اوایل هجرت، پیامبر همۀ درهایی را که از خانه‌ها به مسجد گشوده می‌شد بست، تنها در خانۀ [[امام علی|علی]]{{ع}} بازماند [[سد ابواب|و سدّ الأبواب الاّ بابه]]<ref>دعای ندبه</ref> و پیامبر این کار را به امر خدا انجام داد.
#گشوده ماندن در خانۀ او به [[مسجد]] [[پیامبر]]. در اوایل [[هجرت]]، [[پیامبر]] همۀ درهایی را که از [[خانه‌ها]] به [[مسجد]] گشوده می‌شد بست، تنها در خانۀ [[امام علی|علی]]{{ع}} بازماند [[سد ابواب|و سدّ الأبواب الاّ بابه]]<ref>دعای ندبه</ref> و [[پیامبر]] این کار را به امر [[خدا]] انجام داد.
#جان [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]. در واقعۀ مباهله و آیه‌ای که دراین‌باره نازل شده، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} همچون جان پیامبر به‌شمار آمده است: {{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}}<ref>آل عمران، آیه ۶۳</ref>
# [[جان]] [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]. در واقعۀ [[مباهله]] و آیه‌ای که دراین‌باره نازل شده، [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}} همچون [[جان]] [[پیامبر]] به‌شمار آمده است: {{متن قرآن|فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ}}<ref>آل عمران، آیه ۶۳</ref>
#حبّ [[امام علی|علی]]{{ع}} ایمان است. در احادیث فراوان، محبّت به [[امام علی|علی]]{{ع}} نشانۀ ایمان به شمار آمده و دوستی با او دوستی با خدا و رسول. از سوی دیگر، بغض او نشانۀ کفر و نفاق شمرده شده است.
# [[حبّ]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[ایمان]] است. در [[احادیث]] فراوان، [[محبّت]] به [[امام علی|علی]]{{ع}} نشانۀ [[ایمان]] به شمار آمده و [[دوستی]] با او [[دوستی با خدا]] و [[رسول]]. از سوی دیگر، [[بغض]] او نشانۀ [[کفر]] و [[نفاق]] شمرده شده است.
#[[حق]] و [[امام علی|علی]]{{ع}}. علی با حق است و حق با [[امام علی|علی]] است {{عربی|علیّ مع الحقّ و الحقّ معه}}.<ref>الغدیر، ج ۷، احقاق الحق، ج ۵، بحار الأنوار، ج ۳۸ ص ۲۶ به بعد</ref> این محوریت برای شناخت و پیروی از حق، از فضایل برجستۀ اوست که در روایات متعدد آمده است.
# [[حق]] و [[امام علی|علی]]{{ع}}. [[علی]] با [[حق]] است و [[حق]] با [[امام علی|علی]] است {{عربی|علیّ مع الحقّ و الحقّ معه}}.<ref>الغدیر، ج ۷، احقاق الحق، ج ۵، بحار الأنوار، ج ۳۸ ص ۲۶ به بعد</ref> این محوریت برای [[شناخت]] و [[پیروی از حق]]، از [[فضایل]] برجستۀ اوست که در [[روایات]] متعدد آمده است.
#پدر امّت. حضرت در حدیث [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] به منزلۀ پدر امّت به حساب آمده است {{عربی|أنا و أنت أبوا هذه الأمّة}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸</ref> و این پدری، حق عظیمی برعهدۀ فرزندان معنوی او می‌گذارد.
# [[پدر]] [[امّت]]. [[حضرت]] در [[حدیث]] [[پیامبر خاتم|پیامبر اسلام]] به منزلۀ [[پدر]] [[امّت]] به حساب آمده است {{عربی|أنا و أنت أبوا هذه الأمّة}}<ref>بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸</ref> و این پدری، [[حق]] عظیمی برعهدۀ [[فرزندان]] [[معنوی]] او می‌گذارد.
#ولیّ مؤمنان. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} بارها او را به عنوان امام مسلمین، وصیّ خود، خلیفۀ پیامبر، ولیّ خدا، ولیّ مؤمنان معرفی کرده و [[امامت]] خلق را پس از خویش برعهدۀ او نهاده است. [[آیه ولایت]] و [[آیه ابلاغ]] و [[آیه تکمیل]]، اشاره به این مقام والا و فضیلت جاودانه دارد.
# [[ولیّ]] [[مؤمنان]]. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} بارها او را به عنوان [[امام]] [[مسلمین]]، [[وصیّ]] خود، خلیفۀ [[پیامبر]]، [[ولیّ خدا]]، [[ولیّ]] [[مؤمنان]] معرفی کرده و [[امامت]] [[خلق]] را پس از خویش برعهدۀ او نهاده است. [[آیه ولایت]] و [[آیه ابلاغ]] و [[آیه تکمیل]]، اشاره به این [[مقام]] والا و [[فضیلت]] جاودانه دارد.
#قسیم بهشت و جهنم. در روایات بسیاری حضرت امیر به عنوان {{عربی|قسیم الجنّة و النّار}} معرفی شده است.
#قسیم [[بهشت و جهنم]]. در [[روایات]] بسیاری [[حضرت امیر]] به عنوان {{عربی|قسیم الجنّة و النّار}} معرفی شده است.
#میزان اعمال. میزان کمال و صحّت عمل انسانها با وجود حضرت امیر سنجیده و حساب می‌شود. در برخی زیارت‌ها به آن حضرت به عنوان میزان الأعمال سلام می‌دهیم. در حدیث است: {{عربی|انّ أمیر المؤمنین و الأئمّة من ذریّته هم الموازین}}.<ref>بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲</ref>
# [[میزان]] [[اعمال]]. [[میزان]] کمال و صحّت [[عمل]] [[انسان‌ها]] با وجود [[حضرت امیر]] سنجیده و حساب می‌شود. در برخی [[زیارت‌ها]] به آن [[حضرت]] به عنوان [[میزان]] الأعمال [[سلام]] می‌دهیم. در [[حدیث]] است: {{عربی|انّ أمیر المؤمنین و الأئمّة من ذریّته هم الموازین}}.<ref>بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲</ref>
#رستگاری پیروان. روایتی با این مضمون که {{عربی|علیّ و شیعته هم الفائزون}} به صورت متواتر نقل شده است.
# [[رستگاری]] [[پیروان]]. روایتی با این مضمون که {{عربی|علیّ و شیعته هم الفائزون}} به صورت [[متواتر]] [[نقل]] شده است.
#در [[حدیث منزلت]] که بسیار معروف است {{عربی|أنت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ أنّه لا نبیّ بعدی}} آن حضرت وزیر و جانشین [[پیامبر]] معرفی شده است، همان منزلتی که هارون نسبت به موسای کلیم داشت  و همۀ مقامات مربوط به پیامبر را (جز رسالت و پیامبری) داراست.
#در [[حدیث منزلت]] که بسیار معروف است {{عربی|أنت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ أنّه لا نبیّ بعدی}} آن [[حضرت]] [[وزیر]] و [[جانشین]] [[پیامبر]] معرفی شده است، همان منزلتی که [[هارون]] نسبت به موسای کلیم داشت  و همۀ [[مقامات]] مربوط به [[پیامبر]] را (جز [[رسالت]] و [[پیامبری]]) داراست.
#دانای بی‌نظیر. علوم آن حضرت و پیشگویی‌های متعدد او در حوادث مختلف و اینکه هرچه می‌پرسیدند پاسخ می‌فرمود و می‌گفت: پیش از آنکه مرا از دست دهید از من سؤال کنید و... نشان دانش فراوان اوست.<ref>نمونه‌هایی از این پیشگویی‌ها، در «دانشنامۀ امام علی» ج 11 ص 185 آمده است.</ref> او در شهر علم نبوی است (که من شهر علمم، علیّم در است).
#دانای بی‌نظیر. [[علوم]] آن [[حضرت]] و پیشگویی‌های متعدد او در حوادث مختلف و اینکه هرچه می‌پرسیدند پاسخ می‌فرمود و می‌گفت: پیش از آنکه مرا از دست دهید از من سؤال کنید و... نشان [[دانش]] فراوان اوست.<ref>نمونه‌هایی از این پیشگویی‌ها، در «دانشنامۀ امام علی» ج 11 ص 185 آمده است.</ref> او در [[شهر علم]] [[نبوی]] است (که من [[شهر]] علمم، علیّم در است).
#پارسایی. دلبسته نبودن به دنیا و فریب جلوه‌گری‌های دنیا را نخوردن، از فضایل برجستۀ مولاست و ساده‌زیستی در لباس و خوراک و مسکن و... از نشانه‌های آن است .
# [[پارسایی]]. دلبسته نبودن به [[دنیا]] و [[فریب]] جلوه‌گری‌های [[دنیا]] را نخوردن، از [[فضایل]] برجستۀ مولاست و [[ساده‌زیستی]] در [[لباس]] و [[خوراک]] و [[مسکن]] و... از نشانه‌های آن است.
#عدالت. دادگری در حکومت و قضاوت و مبارزه با ظلم و تبعیض و حیف‌ومیل بیت‌المال، تقسیم بیت‌المال، دادخواهی مظلوم و... از ویژگی‌های بارز زندگی اوست و عدالت، از حکومت و قضاوت او آبرو دارد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم بارها او را عادل‌ترین مردم دانسته است، زندگی او بخصوص در دوران خلافت، بهترین شاهد بر این فضیلت است.
# [[عدالت]]. [[دادگری]] در [[حکومت]] و [[قضاوت]] و [[مبارزه با ظلم]] و [[تبعیض]] و حیف‌ومیل [[بیت‌المال]]، تقسیم [[بیت‌المال]]، [[دادخواهی]] [[مظلوم]] و... از ویژگی‌های بارز [[زندگی]] اوست و [[عدالت]]، از [[حکومت]] و [[قضاوت]] او [[آبرو]] دارد. [[پیامبر خاتم|رسول خدا]]{{صل}} هم بارها او را عادل‌ترین [[مردم]] دانسته است، [[زندگی]] او بخصوص در دوران [[خلافت]]، [[بهترین]] [[شاهد]] بر این [[فضیلت]] است.
#جهاد و شهادت. مبارزۀ او در میدان‌ها در رکاب پیامبر و فتوحات شجاعانۀ او و سرانجام شهادت خونین وی، ترسیم خط جهاد و شهادت است و حیات [[اسلام]] در سایۀ شمشیر اوست.
# [[جهاد]] و [[شهادت]]. مبارزۀ او در میدان‌ها در رکاب [[پیامبر]] و [[فتوحات]] شجاعانۀ او و سرانجام [[شهادت]] خونین وی، ترسیم خط [[جهاد]] و [[شهادت]] است و [[حیات]] [[اسلام]] در سایۀ [[شمشیر]] اوست.
* عشق به شهادت و انس با مرگ و هراس نداشتن از مرگ سرخ، فضیلت برجستۀ اوست و علاقۀ خود را به مرگ بیش از علاقۀ کودک به سینۀ مادر می‌داند.<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۵ نهج البلاغه|خطبه ۵]]</ref> این چند نمونه از فضایل او، هرگز گوشه‌ای و قطره‌ای از دریای فضایلش را هم نمی‌تواند نشان دهد و در هرفضیلتی همچون شجاعت، سخاوت، جوانمردی، حلم، صبر، ایثار، تواضع، عاطفه و ترحّم، قاطعیّت و صلابت دینی، عبادت، خداترسی، عفو و گذشت و... که حساب کنیم، وی پیشتاز و برتر از همه است.(...)<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.</ref>.
* [[عشق]] به [[شهادت]] و [[انس]] با [[مرگ]] و [[هراس]] نداشتن از [[مرگ سرخ]]، [[فضیلت]] برجستۀ اوست و علاقۀ خود را به [[مرگ]] بیش از علاقۀ [[کودک]] به سینۀ ### [[313]]### می‌داند.<ref>[[نهج البلاغه]]، [[خطبه ۵ نهج البلاغه|خطبه ۵]]</ref> این چند نمونه از [[فضایل]] او، هرگز گوشه‌ای و قطره‌ای از دریای فضایلش را هم نمی‌تواند نشان دهد و در هرفضیلتی همچون [[شجاعت]]، [[سخاوت]]، [[جوانمردی]]، [[حلم]]، [[صبر]]، [[ایثار]]، [[تواضع]]، عاطفه و ترحّم، قاطعیّت و [[صلابت]] [[دینی]]، [[عبادت]]، [[خداترسی]]، [[عفو و گذشت]] و... که حساب کنیم، وی پیشتاز و [[برتر]] از همه است.(...)<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.</ref>.


==منابع==
==منابع==

نسخهٔ ‏۸ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۰

مقدمه

این در حالی است که اگر همان لحظه فرد دیگری آنجا بود آن صدا را نمی‌شنید، چون آن صدا، صدای ظاهری و مادی نبوده است.[۵][۶]

چند حدیث در باره امام علی

  1. تولّد در کعبه، افتخاری که از آغاز خلقت تا پایان برای کسی اتفاق نیفتاده است و نخواهد افتاد.
  2. شرافت خانوادگی، به لحاظ انتساب به بنی هاشم و داشتن پدری چون ابوطالب و مادری چون فاطمۀ بنت اسد، که جلالت هردو بسیار والاست.
  3. پروردۀ دامان رسول خدا. وی از کودکی و نوجوانی در دامان پیامبر بزرگ شد و همواره با او بود. خود امام، به این ویژگی ممتاز اشاره دارد و به آن افتخار می‌کند.[۱۰]
  4. سبقت در اسلام آوردن، به اتفاق عالمان و مورّخان مهمّ، اولین کسی که از مردان به پیامبر خدا ایمان آورد، علی(ع) بود.[۱۱] همچنین جزء اولین پیشگامان در نماز بود و چند سال، جز خدیجۀ کبری و علیّ مرتضی همراه پیامبر کسی نماز نمی‌خواند.
  5. خفتن در بستر پیامبر. از این حادثه و ایثار با عنوان لیلة المبیت یاد می‌شود. آنگاه که مشرکان برای قتل پیامبر همدست شدند، وی در بستر رسول خدا خوابید و پیامبر همان شب از مکه بیرون رفت و آغازی برای هجرت به مدینه بود. قرآن به این فداکاری و معاملۀ جان با خدای جان‌آفرین اشاره دارد: ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَن يَشْرِي نَفْسَهُ...[۱۲]
  6. هجرت با پیامبر خدا(ص). در قرآن و اسلام، هجرت یک فضیلت است و مهاجران از وجهۀ خوبی برخوردار بودند. حضرت علی(ع) هم افتخار مهاجرت از مکّه به مدینه را داشت.
  7. گشوده ماندن در خانۀ او به مسجد پیامبر. در اوایل هجرت، پیامبر همۀ درهایی را که از خانه‌ها به مسجد گشوده می‌شد بست، تنها در خانۀ علی(ع) بازماند و سدّ الأبواب الاّ بابه[۱۳] و پیامبر این کار را به امر خدا انجام داد.
  8. جان پیامبر خدا. در واقعۀ مباهله و آیه‌ای که دراین‌باره نازل شده، حضرت علی(ع) همچون جان پیامبر به‌شمار آمده است: ﴿فَإِن تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِالْمُفْسِدِينَ[۱۴]
  9. حبّ علی(ع) ایمان است. در احادیث فراوان، محبّت به علی(ع) نشانۀ ایمان به شمار آمده و دوستی با او دوستی با خدا و رسول. از سوی دیگر، بغض او نشانۀ کفر و نفاق شمرده شده است.
  10. حق و علی(ع). علی با حق است و حق با علی است علیّ مع الحقّ و الحقّ معه.[۱۵] این محوریت برای شناخت و پیروی از حق، از فضایل برجستۀ اوست که در روایات متعدد آمده است.
  11. پدر امّت. حضرت در حدیث پیامبر اسلام به منزلۀ پدر امّت به حساب آمده است أنا و أنت أبوا هذه الأمّة[۱۶] و این پدری، حق عظیمی برعهدۀ فرزندان معنوی او می‌گذارد.
  12. ولیّ مؤمنان. رسول خدا(ص) بارها او را به عنوان امام مسلمین، وصیّ خود، خلیفۀ پیامبر، ولیّ خدا، ولیّ مؤمنان معرفی کرده و امامت خلق را پس از خویش برعهدۀ او نهاده است. آیه ولایت و آیه ابلاغ و آیه تکمیل، اشاره به این مقام والا و فضیلت جاودانه دارد.
  13. قسیم بهشت و جهنم. در روایات بسیاری حضرت امیر به عنوان قسیم الجنّة و النّار معرفی شده است.
  14. میزان اعمال. میزان کمال و صحّت عمل انسان‌ها با وجود حضرت امیر سنجیده و حساب می‌شود. در برخی زیارت‌ها به آن حضرت به عنوان میزان الأعمال سلام می‌دهیم. در حدیث است: انّ أمیر المؤمنین و الأئمّة من ذریّته هم الموازین.[۱۷]
  15. رستگاری پیروان. روایتی با این مضمون که علیّ و شیعته هم الفائزون به صورت متواتر نقل شده است.
  16. در حدیث منزلت که بسیار معروف است أنت منّی بمنزلة هارون من موسی الاّ أنّه لا نبیّ بعدی آن حضرت وزیر و جانشین پیامبر معرفی شده است، همان منزلتی که هارون نسبت به موسای کلیم داشت و همۀ مقامات مربوط به پیامبر را (جز رسالت و پیامبری) داراست.
  17. دانای بی‌نظیر. علوم آن حضرت و پیشگویی‌های متعدد او در حوادث مختلف و اینکه هرچه می‌پرسیدند پاسخ می‌فرمود و می‌گفت: پیش از آنکه مرا از دست دهید از من سؤال کنید و... نشان دانش فراوان اوست.[۱۸] او در شهر علم نبوی است (که من شهر علمم، علیّم در است).
  18. پارسایی. دلبسته نبودن به دنیا و فریب جلوه‌گری‌های دنیا را نخوردن، از فضایل برجستۀ مولاست و ساده‌زیستی در لباس و خوراک و مسکن و... از نشانه‌های آن است.
  19. عدالت. دادگری در حکومت و قضاوت و مبارزه با ظلم و تبعیض و حیف‌ومیل بیت‌المال، تقسیم بیت‌المال، دادخواهی مظلوم و... از ویژگی‌های بارز زندگی اوست و عدالت، از حکومت و قضاوت او آبرو دارد. رسول خدا(ص) هم بارها او را عادل‌ترین مردم دانسته است، زندگی او بخصوص در دوران خلافت، بهترین شاهد بر این فضیلت است.
  20. جهاد و شهادت. مبارزۀ او در میدان‌ها در رکاب پیامبر و فتوحات شجاعانۀ او و سرانجام شهادت خونین وی، ترسیم خط جهاد و شهادت است و حیات اسلام در سایۀ شمشیر اوست.

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. شرح آنها در دفتر امامت از همین مجموعه (چلچراغ حکمت) آمده است.
  2. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۸۲.
  3. ر.ک: الصواعق المحرقه، ص ۷۴؛ مستدرک الصحیحین، ج ۳، ص ۱۳۱.
  4. مطهری مرتضی، جاذبه و دافعه علی، مجموعه آثار، ج ۱۶، ص ۲۹۰.
  5. مطهری مرتضی، امامت و رهبری، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۸۵۹.
  6. محمدی، عبدالله، امیر مؤمنان علی؛ چلچراغ حکمت، ص۲۱ تا ۲۶.
  7. مناقب، خوارزمی، ص ۲
  8. تنقیح المقال، ج 1 ص ۴۰۳، فیض کاشانی چنین نقل کرده است که از دانشمندی دربارۀ فضایل علی پرسیدند، گفت: «ما اقول فی رجل کتم اعداؤه فضائله حسدا و عداوة، و کتم اولیاؤه فضائله خوفا و تقیّة ثمّ ظهر من بین الکتمانین فضائل طبّقت الخافقین» (محجة البیضاء، ج 1 ص ۲۴۵). این مضمون در شعری به این صورت آمده است: لقد کتموا آثار آل محمّد محبّهم خوفا و اعدائهم بغضا فأبرز من بین الفریقین نبذة بها ملأ اللّه السّموات و الأرضا منتخب التواریخ، ص ۷۸۶ و ۱۴۷
  9. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج ۱ ص ۱۷
  10. نهج البلاغه، خطبۀ ۱۹۲
  11. الغدیر، ج ۳ ص ۲۳۷
  12. بقره، آیه ۲۰۷
  13. دعای ندبه
  14. آل عمران، آیه ۶۳
  15. الغدیر، ج ۷، احقاق الحق، ج ۵، بحار الأنوار، ج ۳۸ ص ۲۶ به بعد
  16. بحار الأنوار، ج ۳۶ ص ۸
  17. بحار الأنوار، ج ۷ ص ۲۵۲
  18. نمونه‌هایی از این پیشگویی‌ها، در «دانشنامۀ امام علی» ج 11 ص 185 آمده است.
  19. نهج البلاغه، خطبه ۵
  20. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۴۶۷ تا ۴۷۲.