←جستارهای وابسته
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش غیرنهایی}} {{امامت}} <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233)...» ایجاد کرد) |
|||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
در این [[شهر]]، "[[مسجد کوفه]]" از عظیمترین و مقدسترین [[مساجد]] و قطعههای روی [[زمین]] است. محلّ [[مسجد کوفه]]، بنا به [[روایات]]، خانۀ [[آدم]] و [[نوح]]، مصلاّی [[ابراهیم]] و مصلاّی [[حضرت مهدی]]{{ع}} و محلّ [[عصای موسی]] و شجرۀ یقطین و [[خاتم سلیمان]] است و جایی است که [[کشتی نوح]] از آنجا جریان یافته و [[قبور]] [[انبیاء]] و [[مرسلین]] و [[اوصیاء]] است و در [[مسجد کوفه]]، "دکّة القضاء"، محلّ قضاوتهای [[امیر المؤمنین]] قرار دارد. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آن فرموده است: {{متن حدیث|تُرْبَةٌ تُحِبُّنَا وَ نُحِبُّهَا}}، {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ارْمِ مَنْ رَمَاهَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهَا}}<ref>سفینة البحار، ج۲، ص۴۹۹.</ref>. [[کوفه]] تربتی است که ما را [[دوست]] دارد، ما نیز آن را [[دوست]] داریم، خدایا هر که [[سوء قصد]] به آن کند به تیر بلایش بزن و هر که با آن [[دشمنی]] کند، دشمنش باش<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۰۶.</ref>. | در این [[شهر]]، "[[مسجد کوفه]]" از عظیمترین و مقدسترین [[مساجد]] و قطعههای روی [[زمین]] است. محلّ [[مسجد کوفه]]، بنا به [[روایات]]، خانۀ [[آدم]] و [[نوح]]، مصلاّی [[ابراهیم]] و مصلاّی [[حضرت مهدی]]{{ع}} و محلّ [[عصای موسی]] و شجرۀ یقطین و [[خاتم سلیمان]] است و جایی است که [[کشتی نوح]] از آنجا جریان یافته و [[قبور]] [[انبیاء]] و [[مرسلین]] و [[اوصیاء]] است و در [[مسجد کوفه]]، "دکّة القضاء"، محلّ قضاوتهای [[امیر المؤمنین]] قرار دارد. [[امام صادق]]{{ع}} دربارۀ آن فرموده است: {{متن حدیث|تُرْبَةٌ تُحِبُّنَا وَ نُحِبُّهَا}}، {{متن حدیث|اللَّهُمَّ ارْمِ مَنْ رَمَاهَا وَ عَادِ مَنْ عَادَاهَا}}<ref>سفینة البحار، ج۲، ص۴۹۹.</ref>. [[کوفه]] تربتی است که ما را [[دوست]] دارد، ما نیز آن را [[دوست]] داریم، خدایا هر که [[سوء قصد]] به آن کند به تیر بلایش بزن و هر که با آن [[دشمنی]] کند، دشمنش باش<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۰۶.</ref>. | ||
==کوفیان== | |||
[[مردم کوفه]] در [[تاریخ]] به [[بیوفایی]] و [[سست]] عهدی [[شهرت]] یافتهاند، تا آنجا که گفته شده است “الکوفی لا یوفی”، در شعارهای [[مردم]] در [[انقلاب اسلامی ایران]] و [[جنگ]] تحمیلی نیز گفته میشد که “ما [[اهل کوفه]] نیستیم، [[علی]] تنها بماند”. البتّه [[تغییر]] اوضاع [[کوفه]] را در دوران [[مسلم بن عقیل]] و بر سر کار آمدن [[ابن زیاد]] و کنترل شدید [[شهر]] و [[سختگیری]] نسبت به [[مردم]] و... را نیز نباید نادیده گرفت، که [[مانع]] [[خروج]] هواداران [[سید الشهدا]]{{ع}} برای [[یاری]] آن [[حضرت]] در [[کربلا]] شد؛ ولی به هر حال، [[تاریخ اسلام]] خاطرۀ [[خوشی]] از [[عهد]] و [[پیمان]] [[مردم کوفه]] ندارد<ref>در مورد کوفه و کوفیان، ر.ک: «تاریخ الکوفه»، سید حسین البراقی، ص۱۳۹.</ref>. | |||
از ویژگیهای [[روحی]] و [[اخلاقی]] جامعۀ [[کوفی]]، اینها را شمردهاند: تناقض در [[رفتار]]، [[نیرنگ]] و [[تزلزل]]، [[سرکشی]] نسبت به [[والیان]]، فرصتطلبی، [[اخلاق ناپسند]]، [[طمع]] و [[آزمندی]]، شایعهپذیری و ترکیب یافتن [[مردم]] آن از [[قبایل]] مختلف با گرایشهای قبایلی<ref>با استفاده از «حیاه الامام الحسین»، باقر شریف القرشی، ج۲، ص۴۲۰.</ref>. همینها سبب شد تا [[علی]]{{ع}} از [[دست]] آنان [[خون]] [[دل]] بخورد و [[امام مجتبی]]{{ع}} [[بیوفایی]] ببیند و [[مسلم بن عقیل]]، در این [[شهر]] غریبانه به [[شهادت]] برسد و [[سید الشهدا]]{{ع}} نزدیک [[کوفه]] در [[کربلا]] در محاصرۀ [[سپاه کوفه]] لب [[تشنه]] [[جان]] دهد. البته ترکیب جمعیّتی این [[شهر]] نیز، چندان منسجم نبود. [[مردم]] خود این [[شهر]]، به اضافۀ قبایلی از [[یمن]] مثل [[قضاعه]]، غسّان، بجیله، [[خثعم]]، کنده، حضرموت، [[ازد]]، مذحج، [[حمیر]]، [[همدان]] و [[نخع]] که پس از بنای این [[شهر]] از دورۀ “سعد بن ابی وقاص” ساکن این [[شهر]] شده و [[قدرت]] و نفوذی یافته بودند و جمعیّتی از نژاد [[فارس]] که در [[کوفه]] میزیستند، سبب گرایشهای مختلفی در [[مردم]] شده بود. از سردمداران [[اموی]] نیز برخی [[کوفه]] را در تحت [[نفوذ]] خود داشتند و [[مردم]] را به هواداری [[بنی امیّه]] فرا میخواندند و سلطۀ [[اموی]] را گسترده و ریشهدار میساختند. | |||
[[شیعیان]] [[اهل بیت]] نیز در [[کوفه]] کم نبودند، امّا تشیّعشان در بعد خطبههای حماسی و نطقهای پرشور و [[عواطف]] سرشار نسبت به [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، بیش از [[پیروی]] از خط سرخ [[آل علی]] و پا نهادن در میدانهای درگیری بود. بیآنکه بخواهیم سختگیریها و شدّت [[عمل]] [[امویان]] را در محدود ساختن [[یاری]] [[شیعیان]] نسبت به [[حسین بن علی]]{{ع}} نادیده بگیریم، از روحیّۀ [[سستی]] و [[بیوفایی]] آنان نمیتوان بسادگی گذشت. حتّی جمعی از آنان با دیدن پیکرهای [[حسین]] و یارانش در دم تیغها، میگریستند و [[دعا]] میکردند که خدایا پسر پیامبرت را [[یاری]] کن. یکی از خودشان بر آنان خروشید که چرا به جای [[دعا]]، به یاریش نمیشتابید {{متن حدیث|هلاّ تهبون الى نصرته بدل هذا الدّعاء؟}}<ref>با استفاده از «حیاه الامام الحسین»، باقر شریف القرشی، ج۲، ص۴۴۲، به نقل از «بلاذری».</ref><ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۰۸.</ref>. | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |