عدالت اجتماعی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۱: خط ۲۱:
*افزون بر مطالب گفته شده اگر قائل به [[دینی]] بودن منشأ [[عدالت]] باشیم، [[عدالت]] از این نظر که نوعی [[ارزش]] به حساب می‌آید، در [[ارتباط مستقیم]] با [[اخلاق]] است و بلکه [[دلبستگی]] به [[خدا]] سرسلسله و منشأ آن است. [[احساس]] [[خداجویی]] و [[خداپرستی]] که در [[فطرت انسان‌ها]] نهفته است و [[پیامبران]] آن را بیدار می‌کنند، به [[انسان]] ایده می‌دهد و او را طرفدار [[حق]] و [[حقیقت]] می‌سازد. در این حالت، [[عدالت]] و [[برابری]]، نه صرفاً ابزارهایی برای [[پیروزی]] در [[تنازع]] [[زندگی]]، بلکه از آن جهت که ارزش‌های خدایی هستند، به صورت [[هدف]] و مطلوب در می‌آیند. چنین [[انسانی]] طرفدار [[عدل]] است نه [[عادل]]، [[دشمن]] [[ظلم]] است نه [[ظالم]]؛ طرفداری‌اش از [[عادل]] و دشمنی‌اش با [[ظالم]] از عقده‌های شخصی و [[روانی]] ناشی نمی‌شود، بلکه اصولی و مسلکی است<ref>مطهری، مرتضی، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۶۴ و ۶۵.</ref><ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.
*افزون بر مطالب گفته شده اگر قائل به [[دینی]] بودن منشأ [[عدالت]] باشیم، [[عدالت]] از این نظر که نوعی [[ارزش]] به حساب می‌آید، در [[ارتباط مستقیم]] با [[اخلاق]] است و بلکه [[دلبستگی]] به [[خدا]] سرسلسله و منشأ آن است. [[احساس]] [[خداجویی]] و [[خداپرستی]] که در [[فطرت انسان‌ها]] نهفته است و [[پیامبران]] آن را بیدار می‌کنند، به [[انسان]] ایده می‌دهد و او را طرفدار [[حق]] و [[حقیقت]] می‌سازد. در این حالت، [[عدالت]] و [[برابری]]، نه صرفاً ابزارهایی برای [[پیروزی]] در [[تنازع]] [[زندگی]]، بلکه از آن جهت که ارزش‌های خدایی هستند، به صورت [[هدف]] و مطلوب در می‌آیند. چنین [[انسانی]] طرفدار [[عدل]] است نه [[عادل]]، [[دشمن]] [[ظلم]] است نه [[ظالم]]؛ طرفداری‌اش از [[عادل]] و دشمنی‌اش با [[ظالم]] از عقده‌های شخصی و [[روانی]] ناشی نمی‌شود، بلکه اصولی و مسلکی است<ref>مطهری، مرتضی، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۶۴ و ۶۵.</ref><ref>[[نجمه کیخا|کیخا، نجمه]]، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، [[چلچراغ حکمت ج۳۰ (کتاب)|چلچراغ حکمت]]</ref>.


==[[عدالت اجتماعی]] در [[سیره معصومین]]==
*وقتی [[پیامبر اسلام]] {{صل}} به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و [[حکومت دینی]] خویش را بنیان نهاد، [[عدالت اجتماعی]] از پایه‌های آن بود. در نظام‌نامه‌ای که [[پیامبر]] {{صل}} پدید آورد و به مثابه [[قانون]] اساسی [[مدینة النبی]] بود، آشکارا می‌توان سلطۀ [[قسط و عدل]] را بر همۀ اصول و [[قوانین]] بازدید. در این‌ نظام‌نامه، هر کس و هر گروه و جماعتی بر سر جای خویش بود و روابط [[مسلمانان]] با دیگر طوایف نیز در آن به گونه‌ای عدالت‌محورانه تشریح گشته بود. [[امام علی]] {{ع}} نخستین [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} نیز [[حکومت]] خویش را با [[عدالت‌گستری]] آغاز کرد و از ویژگی‌های مشهور او سخت‌گیری‌اش در [[دادگری]] و [[قسط و عدل]] بود. [[عهدنامه مالک اشتر]] [[امام علی]]{{ع}} که با تفصیل تمام، چگونگی [[رفتار]] عادلانۀ [[حاکم اسلامی]] را با صنف‌های گوناگون [[جامعه]] [[بیان]] می‌کند، [[گواهی]] روشن بر این [[حقیقت]] است<ref>نهج البلاغه‌، نامه ۵۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۳۴.</ref>
*بنابر معتقدات [[شیعی]]، [[عدالت]] [[راستین]] و جهانگیر آنگاه حاصل می‌آید که [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] {{ع}} [[ظهور]] کند و [[حکومت جهانی]] خویش را بنیان نهد. در روایتی از [[پیامبر اسلام]] {{صل}} آمده است: «[[دنیا]] به پایان نمی‌رسد مگر مردی از [[اهل بیت]] من [[ظهور]] کند.... او [[زمین]] را از [[قسط و عدل]] سرشار می‌کند؛ همان سان که پیش از او از [[ستم]] پر می‌شود»<ref>{{متن حدیث|لَمْ یَخْرُجْ مِنَ الدُّنْیَا حَتَّی یَظْهَرَ فَیَمْلَأَ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً}}؛ کمال الدین، ص ج ۲، ص ۳۴۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[فرهنگ شیعه (کتاب)|فرهنگ شیعه]]، ص ۳۳۴.</ref>
==[[عدالت اجتماعی]] در [[حکومت علوی]]==
==[[عدالت اجتماعی]] در [[حکومت علوی]]==
*نگرشی به مفهوم و اهمیّت [[عدالت]] [[ضرورت]] اجرای آن را در عرصۀ اجتماع مشخص می‌کند. مثلا [[امام علی]] {{ع}} در نخستین روزهای [[حکومت]]، به [[اصلاحات]] گسترده‌ای در سطح [[جامعه]] دست زد، مانند:
*نگرشی به مفهوم و اهمیّت [[عدالت]] [[ضرورت]] اجرای آن را در عرصۀ اجتماع مشخص می‌کند. مثلا [[امام علی]] {{ع}} در نخستین روزهای [[حکومت]]، به [[اصلاحات]] گسترده‌ای در سطح [[جامعه]] دست زد، مانند:

نسخهٔ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۴۲

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث عدالت اجتماعی است. "عدالت اجتماعی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل عدالت اجتماعی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

عدالت اجتماعی در حکومت علوی

  1. فرهنگ‌سازی عمومی و اصلاح باورهای مردم: تعریف دوباره برخی مفاهیم مانند دنیا، مرگ، معاد، روزی، مال...[۱۰].
  2. اصلاحات ساختاری: مانند عدالت در توزیع اموال عمومی، از میان برداشتن تبعیض‌ها و یکسان‌نگری بین آحاد جامعه و تجدیدنظر در کارگزاران حکومتی و اقتصادی، تبیین آیین‌نامه‌هایی برای بخش‌های مربوط و.... ایشان در نامه‌ای به کارگزار خود می‌نویسد: «در اموال بیت المال که نزدت گرد آمده است، سخت دقّت و مراقبت کن و آن را به عائله‌داران و گرسنگان که نامشان در دیوان نیازمندان است بپرداز تا فقر و نیاز در جامعه ریشه‌کن شود و مازاد آن را برای ما بفرست تا بین نیازمندانِ اینجا تقسیم کنیم»[۱۱].[۱۲]
  3. نظام‌مندی درآمدهای عمومی: شامل تعیین شیوۀ دریافت خراج[۱۳]، رعایت انصاف در دریافت درآمدهای عمومی[۱۴]، بازتعریف موضوع خراج، به‌عنوان رکنی در تأمین اقتصاد حکومتی[۱۵].
  4. تنظیم روابط تجاری: رونق بازار و کسب و کار وابسته به رونق روابط تجاری است. امام علی (ع) فعالیت‌های اقتصادی را که از آن با عنوان پشتوانه درآمدهای دولتی یاد می‌کند، در سه بخش بازرگانی خارجی، داخلی و صنعتگری تقسیم‌ می‌کند[۱۶].[۱۷]

منابع

  1. فرهنگ شیعه
  2. دانشنامه نهج البلاغه
  3. کیخا، نجمه، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، چلچراغ حکمت

جستارهای وابسته

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۳.
  2. ﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ وَأَنْزَلْنَا الْحَدِيدَ فِيهِ بَأْسٌ شَدِيدٌ وَمَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَلِيَعْلَمَ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ وَرُسُلَهُ بِالْغَيْبِ إِنَّ اللَّهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ«ما پیامبرانمان را با برهان‌ها (ی روشن) فرستادیم و با آنان کتاب و ترازو فرو فرستادیم تا مردم به دادگری برخیزند و (نیز) آهن را فرو فرستادیم که در آن نیرویی سخت و سودهایی برای مردم است و تا خداوند معلوم دارد چه کسی در نهان، (دین) او و پیامبرانش را یاری می‌ کند» سوره حدید، آیه ۲۵؛ ﴿كِتَابٌ أَنْزَلْنَاهُ إِلَيْكَ لِتُخْرِجَ النَّاسَ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِ رَبِّهِمْ إِلَى صِرَاطِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ«(این) کتابی است که بر تو فرو فرستاده‌ایم تا مردم را به اذن پروردگارشان به سوی راه آن (خداوند) پیروزمند ستوده، از تیرگی‌ها به سوی روشنایی برون آوری» سوره ابراهیم، آیه ۱.
  3. ر.ک: فرهنگ شیعه، ص ۳۳۳.
  4. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۴۲-۴۴.
  5. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱، ص۵۴.
  6. «و چون کاری زشت کنند گویند: پدرانمان را بر همین کار یافته‌ایم و خداوند ما را به آن فرمان داده است، بگو: بی‌گمان خداوند به کار زشت فرمان نمی‌دهد؛ آیا درباره خداوند چیزی می‌گویید که نمی‌دانید؟ * بگو: پروردگارم به دادگری فرمان داده است» سوره اعراف، آیه ۲۸.
  7. مطهری، مرتضی، یادداشت‌های استاد مطهری، ج۶، ص۲۱۵-۲۱۶.
  8. مطهری، مرتضی، نهضت‌های اسلامی در صد ساله اخیر، ص۶۴ و ۶۵.
  9. کیخا، نجمه، عدالت اجتماعی (در اندیشه شهید مطهری)، چلچراغ حکمت
  10. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۱۲.
  11. «وَ انْظُرْ إِلَی مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ مَالِ اللَّهِ فَاصْرِفْهُ إِلَی مَنْ قِبَلَکَ‏ مِنْ ذَوِی الْعِیَالِ وَ الْمَجَاعَةِ مُصِیباً بِهِ مَوَاضِعَ [الْمَفَاقِرِ] الْفَاقَةِ وَ الْخَلَّاتِ وَ مَا فَضَلَ عَنْ ذَلِکَ فَاحْمِلْهُ إِلَیْنَا لِنَقْسِمَهُ فِیمَنْ قِبَلَنَا»؛ نهج البلاغه، نامه ۶۷.
  12. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۱۲.
  13. نهج البلاغه، نامه ۲۵
  14. نهج البلاغه، نامه ۵۱
  15. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۱۲-۱۱۳.
  16. نهج البلاغه، نامه ۵۳
  17. ر.ک: دانشنامه نهج البلاغه، ص ۱۱۳.