هجرت: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸: خط ۸:
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[هجرت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[هجرت (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
==مقدمه==
*کوچ کردن از جایی به جایی. در اصطلاح، به [[مهاجرت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[مسلمانان]] از [[مکه]] به "یثرب" (که بعدها [[مدینه]] نام گرفت) گفته می‌شود. هجرت، در [[زندگی]] [[پیامبران]] گذشته نیز، همچون [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و... وجود داشته است. اغلب اوقات، مهاجرت‌ها [[زمینه‌ساز]] تحول مهم در [[وضعیت اجتماعی]] و زندگانی [[مهاجران]] بوده است. گاهی هم هجرت [[علمی]] و [[سیاسی]] پیش می‌آید و گاهی هم هجرتِ از [[بدی‌ها]] به [[خوبی‌ها]] و از [[معصیت]] به [[طاعت]] (هجرت انفسی).[[پیامبر خدا]]{{صل}} برای یافتن پایگاهی جهت [[گسترش اسلام]]، سفری به [[طائف]] کرد که موفق نشد.
*وقتی سختگیری‌ها و شکنجه‌های [[کفار]] [[قریش]] بالا گرفت، جمعی از مسلمانان به [[سرپرستی]] [[جعفر بن ابی طالب]] به [[حبشه]] هجرت کردند. در سال سیزدهم [[بعثت]] نیز [[پیامبر]] و مسلمانان به مدینه مهاجرت کردند. این هجرت، هم [[قدرت]] مسلمانان و [[اسلام]] را افزایش داد، هم سبب گسترش [[تعالیم]] اسلام در جاهای دیگر شد. کسانی که در راه [[عقیده]] و [[خدا]]، دست از خانه و وطن و بستگان کشیدند و به دیار [[غربت]] هجرت کردند، از [[مقام]] والایی برخوردار بودند و به عنوان "مهاجران" مورد [[احترام]] بودند.
*در [[قرآن کریم]] "[[ایمان]]" و "هجرت" و "[[جهاد]]" در کنار هم و عامل امتیاز و [[برتری]] به حساب آمده است. این حادثه، مبدأ [[تاریخ اسلام]] قرار گرفت، چون سرنوشت‌سازترین حادثه در میان [[امت]] [[مسلمان]] و قدرت یافتن [[آیین]] [[توحید]] بود و امروز بیش از چهارده قرن از [[هجرت پیامبر]] خدا می‌‌گذرد<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>.


==هجرت یکی از اسباب [[رستگاری]]==
==معناشناسی==
*هجرت و [[جهاد با جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] از اسباب رستگاری‌اند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref>؛ نیز {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref>؛{{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref> و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref> همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۱.</ref>
===معنای لغوی===
*چنان‌که از [[پایداری]] در برابر [[دشمن]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! چون با دسته‌ای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه: ۴۵.</ref>،
هجرت در لغت به‌معنای [[خروج]] از [[دارالکفر]] به دارالایمان<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۳۳.</ref> و ترک [[وطن]] در [[راه خدا]] است. اصل آن "هَجر" به معنای "مقطوع و قطع ‌شدن"<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۳۴.</ref> یا "ترک چیزی با وجود [[ارتباط]] با آن"<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۴۰.</ref> است. همچنین به‌معنای جدایی، ترک [[وطن]] و دوری از خانمان و [[یاران]]<ref>لغت‌نامه دهخدا، ج۱۵، ص۲۳۴۱۴؛ صبح الاعشی، ج۳، ص۴۱۷ و ج۶، ص۲۴۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۴۱۵؛ نهایه ابن اثیر، ج۵، ص۲۴۴.</ref> نیز آمده است<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۵؛ [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۵۰۶-۵۰۷.</ref>.
*[[مرزبانی]] از مرزهای [[کشور اسلامی]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اصْبِرُواْ وَصَابِرُواْ وَرَابِطُواْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید؛ سوره آل عمران، آیه: ۲۰۰.</ref>
===معنای اصطلاحی===
*و [[دوستی]] نکردن با [[دشمنان]] [[خدا]]: {{متن قرآن|لا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُوْلَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الإِيمَانَ وَأَيَّدَهُم بِرُوحٍ مِّنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُوْلَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref> گروهی را نمی‌یابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیده‌اند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستان‌هایی درمی‌آورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بی‌گمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند؛ سوره مجادله، آیه: ۲۲.</ref> در برخی از [[آیات]] یاد شده، [[جهاد]] معنایی فراگیر دارد و [[جهاد با نفس]] را در بر می‌گیرد<ref>نک. المیزان، ج۵، ص ۳۲۸.</ref><ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>.
و در اصطلاح [[مسلمین]]، ترک کردن [[سرزمین]] [[کافران]] و انتقال [[مسلمانان]] به دارالسلام است. هجرت در [[فرهنگ اسلامی]]، یک حرکت توأم با [[تحول]] بزرگ [[انسانی]] است که اهمیت و [[آزادی]] وی را تأمین می‌کند. از این‌رو، در ورای هر مدنیتی مهاجرتی پنهان است. به [[مهاجرت]] [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[مسلمانان]] از [[مکه]] به "یثرب" (که بعدها [[مدینه]] نام گرفت) نیز هجرت گفته شد. البته باید توجه داشت هجرت، در [[زندگی]] [[پیامبران]] گذشته نیز مانند [[حضرت ابراهیم]]، [[حضرت موسی]]، [[حضرت عیسی]] و... وجود داشته است.
 
بیشتر اوقات، مهاجرت‌ها [[زمینه‌ساز]] تحول مهم در [[وضعیت اجتماعی]] و زندگانی [[مهاجران]] بوده است. گاهی هم هجرت [[علمی]] و [[سیاسی]] پیش می‌آید و گاهی هم هجرتِ از [[بدی‌ها]] به [[خوبی‌ها]] و از [[معصیت]] به [[طاعت]] (هجرت انفسی)<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۴۹-۲۵۰.</ref>.
 
==هجرت در [[قرآن]]==
مسأله [[مهاجرت]] در [[قرآن]] و [[سیرۀ پیامبر]]{{صل}} اصل بزرگ [[اجتماعی]] تلقی شده و قرآن، هجرت را پس از [[ایمان به خدا]]، به عنوان نخستین و بزرگترین اصل، وظیفه‌ای [[مقدس]] یاد کرده و آنرا بر [[جهاد]] مقدم می‌شمارد<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ}} «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸؛ تفسیر شریف لاهیجی، ج۲، ص۲۱۸ و ج۳، ص۶۴۵.</ref> و نیز [[مهاجرت]] برای [[ستمدیدگان]] را عاملی در جهت [[زندگی]] بهتر و برخورداری از مواهب [[دنیوی]] می‌داند<ref>،{{متن قرآن|فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}} «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۲۹۲ و ج۸، ص۵۶.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۵.</ref>
 
[[هجرت]] در [[فرهنگ]] [[قرآنی]] از آن رو که سفری [[مقدس]] و برای کسب [[خشنودی]] [[خداوند]] و [[حفظ دین]] [[حق]] است، دارای [[جایگاه]] و احکامی ویژه است. اگر [[مسلمانی]] در شرایطی قرار گیرد، که دینش در خطر بیافتد، بر او [[واجب]] است از آن [[سرزمین]] هجرت کند؛ چنان‌که [[خداوند متعال]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا}}<ref>«می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان  روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ » سوره نساء، آیه ۹۷.</ref>. بر اساس این [[آیه]] و آیاتی نظیر آن، [[مفسران]] و فقهیان گفته‌اند، در صورت احراز شرایط بر همه [[مسلمانان]] واجب است، برای حفظ دین خود از سرزمین [[جور]] هجرت کنند؛ البته [[حکم]] هجرت منافی با [[روح]] [[مبارزه]] نیست؛ زیرا مبارزه و [[پایداری]] تا زمانی مفید است که به نتیجه‌ای منتهی شود و یکی از شرایط [[وجوب]] هجرت آن است که شخص [[مهاجر]] نتواند با [[مجاهدت]]، اوضاع را به سود [[دین]] خود [[تغییر]] دهد<ref>مسعود انصاری، «هجرت»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۲۳۳۹-۲۳۴۰.</ref>.<ref> [[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۵۰۶-۵۰۷.</ref>
 
همچنین در [[قرآن کریم]] هجرت و [[جهاد با جان]] و [[مال]] در [[راه خدا]] از اسباب رستگاری دانسته شده است: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ}}<ref> آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref> و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۰.</ref>، {{متن قرآن| إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref> همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۱.</ref>.<ref>[[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.</ref>.
 
==دو [[هجرت]] معروف در [[زمان پیامبر]] {{صل}}==
در زمان [[پیامبر]]{{صل}}، دو [[هجرت]] مهم رخ داده است:
#[[هجرت به حبشه]] ([[نخستین هجرت در اسلام]]): هجرت اول، مهاجرت عده‌ای از [[مسلمانان]] از [[مکه]] به [[حبشه]] (در دو مرحله) بود که بر اثر [[آزار]] [[قریش]] در [[سال پنجم بعثت]]، به [[دستور]] [[رسول خدا]]{{صل}} انجام گرفت. پس از علنی‌شدن [[دعوت]] رسول خدا{{صل}}، [[اذیت]] و [[آزار]] نسبت به [[پیامبر]]{{صل}} و نومسلمانان آغاز شد. در ابتدا شخص رسول خدا{{صل}} مورد سخت‌ترین آزارها و توهین‌ها قرار می‌گرفت، اما با [[حمایت]] شجاعانه [[ابوطالب]]، عموی آن [[حضرت]] و سپس [[حمزه]] از ایشان، [[مشرکان]] جرأت نداشتند به‌صورت علنی و آشکار نسبت به شخص پیامبر{{صل}} [[جسارت]] کنند ولی نومسلمانان را مورد سخت‌ترین آزار و اذیت‌ها قرار دادند. هر [[روز]] تعداد زیادی از اینان مورد [[شکنجه]] قرار می‌گرفتند. در این میان حتی تعدادی از [[اسلام]] برگشتند و [[بت‌پرستی]] را از سر گرفتند<ref>ر.ک: ابومحمد عبدالملک ابن هشام، سیرة النبی، ج۲، ص۲۸۴؛ احمد بن ابی‌یعقوب بن جعفر یعقوبی، ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۸۵؛ تقی الدین أحمد بن علی المقریزی، امتناع الاسماع، ص۲۰.</ref>. در چنین شرایطی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به [[مسلمانان]] [[دستور]] هجرت داد و به آنان فرمود خوب است به [[حبشه]] [[مهاجرت]] کنید. در آنجا [[پادشاه]] بزرگی است که در [[حکومت]] او به کسی [[ستم]] نمی‌شود. به نوشته واقدی، کسانی که با اولین هجرت رفتند، به صورت مخفیانه و به‌تدریج از [[مکه]] خارج شدند<ref>ابوعبدالله محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۴؛ ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۳۲۹.</ref>. هجرت به حبشه در دو مرحله انجام شد. هجرت اول در [[ماه رجب]] [[سال پنجم بعثت]] به [[رهبری]] [[عثمان بن مظعون]] بود و هجرت دوم، بین سال‌های پنجم تا هفتم [[بعثت]] انجام شد. [[رهبر]] این گروه [[جعفر بن ابی‌طالب]] بود. در این [[هجرت]]، هشتاد و سه مرد و هجده [[زن]] حضور داشتند. این هجرت بسیار مؤثر واقع شد زیرا عاملی برای صدور [[اسلام]] به خارج از جزیرة‌العرب شد.
 
#دومین هجرت، [[هجرت پیامبر]]{{صل}} با گروهی از [[یاران]]، از مکه به [[مدینه]] بوده است؛ [[تاریخ]] این هجرت در سال سیزدهم [[بعثت]] که برابر با شانزدهم ژوئیه ۶۲۲ میلادی بود، مبدأ [[تاریخ اسلام]] قرار گرفت. این هجرت، هم [[قدرت]] مسلمانان و [[اسلام]] را افزایش داد، هم سبب گسترش [[تعالیم]] اسلام در جاهای دیگر شد. کسانی که در راه [[عقیده]] و [[خدا]]، دست از خانه و وطن و بستگان کشیدند و به دیار [[غربت]] هجرت کردند، از [[مقام]] والایی برخوردار بودند و به عنوان "مهاجران" مورد [[احترام]] بودند<ref>طبقات ابن سعد، ج۱، ص۲۲۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۶ و ج۲، ص۴-۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵-۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۹۸؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۴.</ref>. این امر در زمانی اتفاق افتاد که سران [[قریش]] در جلسه‌ای محرمانه در [[دارالندوه]] تصمیم به [[قتل پیامبر]]{{صل}} گرفتند. [[پیامبر]] از [[طریق وحی]] از این [[توطئه]] [[آگاه]] شده و [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} در بستر پیامبر خوابید تا آن حضرت بتواند شبانه و مخفیانه از [[مکه]] به سمت [[مدینه]] حرکت کند. مقدمات [[هجرت به مدینه]] از سال‌ها پیش فراهم شده بود. اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که [[هجرت پیامبر]]{{صل}} و اصحابش در جامعه‌ای غیردینی اتفاق افتاد یعنی جامعه‌ای که [[حاکمیت جور]] بر آن مسلّط بود و بیشتر ساکنانش نیز غیر [[مسلمان]] بودند، اما پس از آنکه رسول خدا{{صل}} به مدینه [[مهاجرت]] و [[حکومت اسلامی]] را تأسیس کرد، جریان [[هجرت]] نیز خاتمه یافت. گرچه در اکثر قریب به اتفاق دوره حضور [[پیشوایان معصوم]] [[حاکمان جائر]] بر [[مسند]] [[حکومت]] [[تکیه]] زده بودند ولی چون بیشتر [[جامعه مسلمان]] بودند، هیچ‌کدام از [[ائمه اطهار]]{{عم}} نیز [[تصمیم]] به مهاجرت از آن [[سرزمین]] نگرفتند، بلکه در میان [[مسلمانان]] باقی ماندند و به روش‌های مختلف با [[حاکمان جور]] به [[مبارزه]] برخاستند و این مبارزه را تا دم [[شهادت]] ادامه دادند.
 
به افرادی که در دو [[هجرت]] معروف شرکت داشته‌اند، "[[ذوالهجرتین]]" می‌گویند<ref>ر.ک: ذو الهجرتین.</ref>.<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[ فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]]، ص۲۴۹-۲۵۰؛ [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]]، ص ۲۸۵.</ref>


==پرسش مستقیم==
==پرسش مستقیم==

نسخهٔ ‏۱۶ مارس ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۲۷

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل هجرت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

معناشناسی

معنای لغوی

هجرت در لغت به‌معنای خروج از دارالکفر به دارالایمان[۱] و ترک وطن در راه خدا است. اصل آن "هَجر" به معنای "مقطوع و قطع ‌شدن"[۲] یا "ترک چیزی با وجود ارتباط با آن"[۳] است. همچنین به‌معنای جدایی، ترک وطن و دوری از خانمان و یاران[۴] نیز آمده است[۵].

معنای اصطلاحی

و در اصطلاح مسلمین، ترک کردن سرزمین کافران و انتقال مسلمانان به دارالسلام است. هجرت در فرهنگ اسلامی، یک حرکت توأم با تحول بزرگ انسانی است که اهمیت و آزادی وی را تأمین می‌کند. از این‌رو، در ورای هر مدنیتی مهاجرتی پنهان است. به مهاجرت حضرت محمد(ص) و مسلمانان از مکه به "یثرب" (که بعدها مدینه نام گرفت) نیز هجرت گفته شد. البته باید توجه داشت هجرت، در زندگی پیامبران گذشته نیز مانند حضرت ابراهیم، حضرت موسی، حضرت عیسی و... وجود داشته است.

بیشتر اوقات، مهاجرت‌ها زمینه‌ساز تحول مهم در وضعیت اجتماعی و زندگانی مهاجران بوده است. گاهی هم هجرت علمی و سیاسی پیش می‌آید و گاهی هم هجرتِ از بدی‌ها به خوبی‌ها و از معصیت به طاعت (هجرت انفسی)[۶].

هجرت در قرآن

مسأله مهاجرت در قرآن و سیرۀ پیامبر(ص) اصل بزرگ اجتماعی تلقی شده و قرآن، هجرت را پس از ایمان به خدا، به عنوان نخستین و بزرگترین اصل، وظیفه‌ای مقدس یاد کرده و آنرا بر جهاد مقدم می‌شمارد[۷] و نیز مهاجرت برای ستمدیدگان را عاملی در جهت زندگی بهتر و برخورداری از مواهب دنیوی می‌داند[۸].[۹]

هجرت در فرهنگ قرآنی از آن رو که سفری مقدس و برای کسب خشنودی خداوند و حفظ دین حق است، دارای جایگاه و احکامی ویژه است. اگر مسلمانی در شرایطی قرار گیرد، که دینش در خطر بیافتد، بر او واجب است از آن سرزمین هجرت کند؛ چنان‌که خداوند متعال می‌فرماید: ﴿قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فِيهَا[۱۰]. بر اساس این آیه و آیاتی نظیر آن، مفسران و فقهیان گفته‌اند، در صورت احراز شرایط بر همه مسلمانان واجب است، برای حفظ دین خود از سرزمین جور هجرت کنند؛ البته حکم هجرت منافی با روح مبارزه نیست؛ زیرا مبارزه و پایداری تا زمانی مفید است که به نتیجه‌ای منتهی شود و یکی از شرایط وجوب هجرت آن است که شخص مهاجر نتواند با مجاهدت، اوضاع را به سود دین خود تغییر دهد[۱۱].[۱۲]

همچنین در قرآن کریم هجرت و جهاد با جان و مال در راه خدا از اسباب رستگاری دانسته شده است: ﴿الَّذِينَ آمَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَاهَدُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِندَ اللَّهِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ[۱۳]؛ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ[۱۴]؛ ﴿لَكِنِ الرَّسُولُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ مَعَهُ جَاهَدُواْ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنفُسِهِمْ وَأُولَئِكَ لَهُمُ الْخَيْرَاتُ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ[۱۵]، ﴿وَالسَّابِقُونَ الأَوَّلُونَ مِنَ الْمُهَاجِرِينَ وَالأَنصَارِ وَالَّذِينَ اتَّبَعُوهُم بِإِحْسَانٍ رَّضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ وَأَعَدَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي تَحْتَهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۶]، ﴿ إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ[۱۷].[۱۸].

دو هجرت معروف در زمان پیامبر (ص)

در زمان پیامبر(ص)، دو هجرت مهم رخ داده است:

  1. هجرت به حبشه (نخستین هجرت در اسلام): هجرت اول، مهاجرت عده‌ای از مسلمانان از مکه به حبشه (در دو مرحله) بود که بر اثر آزار قریش در سال پنجم بعثت، به دستور رسول خدا(ص) انجام گرفت. پس از علنی‌شدن دعوت رسول خدا(ص)، اذیت و آزار نسبت به پیامبر(ص) و نومسلمانان آغاز شد. در ابتدا شخص رسول خدا(ص) مورد سخت‌ترین آزارها و توهین‌ها قرار می‌گرفت، اما با حمایت شجاعانه ابوطالب، عموی آن حضرت و سپس حمزه از ایشان، مشرکان جرأت نداشتند به‌صورت علنی و آشکار نسبت به شخص پیامبر(ص) جسارت کنند ولی نومسلمانان را مورد سخت‌ترین آزار و اذیت‌ها قرار دادند. هر روز تعداد زیادی از اینان مورد شکنجه قرار می‌گرفتند. در این میان حتی تعدادی از اسلام برگشتند و بت‌پرستی را از سر گرفتند[۱۹]. در چنین شرایطی پیامبر اکرم(ص) به مسلمانان دستور هجرت داد و به آنان فرمود خوب است به حبشه مهاجرت کنید. در آنجا پادشاه بزرگی است که در حکومت او به کسی ستم نمی‌شود. به نوشته واقدی، کسانی که با اولین هجرت رفتند، به صورت مخفیانه و به‌تدریج از مکه خارج شدند[۲۰]. هجرت به حبشه در دو مرحله انجام شد. هجرت اول در ماه رجب سال پنجم بعثت به رهبری عثمان بن مظعون بود و هجرت دوم، بین سال‌های پنجم تا هفتم بعثت انجام شد. رهبر این گروه جعفر بن ابی‌طالب بود. در این هجرت، هشتاد و سه مرد و هجده زن حضور داشتند. این هجرت بسیار مؤثر واقع شد زیرا عاملی برای صدور اسلام به خارج از جزیرة‌العرب شد.
  1. دومین هجرت، هجرت پیامبر(ص) با گروهی از یاران، از مکه به مدینه بوده است؛ تاریخ این هجرت در سال سیزدهم بعثت که برابر با شانزدهم ژوئیه ۶۲۲ میلادی بود، مبدأ تاریخ اسلام قرار گرفت. این هجرت، هم قدرت مسلمانان و اسلام را افزایش داد، هم سبب گسترش تعالیم اسلام در جاهای دیگر شد. کسانی که در راه عقیده و خدا، دست از خانه و وطن و بستگان کشیدند و به دیار غربت هجرت کردند، از مقام والایی برخوردار بودند و به عنوان "مهاجران" مورد احترام بودند[۲۱]. این امر در زمانی اتفاق افتاد که سران قریش در جلسه‌ای محرمانه در دارالندوه تصمیم به قتل پیامبر(ص) گرفتند. پیامبر از طریق وحی از این توطئه آگاه شده و علی بن ابی‌طالب(ع) در بستر پیامبر خوابید تا آن حضرت بتواند شبانه و مخفیانه از مکه به سمت مدینه حرکت کند. مقدمات هجرت به مدینه از سال‌ها پیش فراهم شده بود. اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت، این است که هجرت پیامبر(ص) و اصحابش در جامعه‌ای غیردینی اتفاق افتاد یعنی جامعه‌ای که حاکمیت جور بر آن مسلّط بود و بیشتر ساکنانش نیز غیر مسلمان بودند، اما پس از آنکه رسول خدا(ص) به مدینه مهاجرت و حکومت اسلامی را تأسیس کرد، جریان هجرت نیز خاتمه یافت. گرچه در اکثر قریب به اتفاق دوره حضور پیشوایان معصوم حاکمان جائر بر مسند حکومت تکیه زده بودند ولی چون بیشتر جامعه مسلمان بودند، هیچ‌کدام از ائمه اطهار(ع) نیز تصمیم به مهاجرت از آن سرزمین نگرفتند، بلکه در میان مسلمانان باقی ماندند و به روش‌های مختلف با حاکمان جور به مبارزه برخاستند و این مبارزه را تا دم شهادت ادامه دادند.

به افرادی که در دو هجرت معروف شرکت داشته‌اند، "ذوالهجرتین" می‌گویند[۲۲].[۲۳]

پرسش مستقیم

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۸۳۳.
  2. ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۳۴.
  3. حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۱۱، ص۲۴۰.
  4. لغت‌نامه دهخدا، ج۱۵، ص۲۳۴۱۴؛ صبح الاعشی، ج۳، ص۴۱۷ و ج۶، ص۲۴۰؛ مجمع البحرین، ج۳، ص۴۱۵؛ نهایه ابن اثیر، ج۵، ص۲۴۴.
  5. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۸۵؛ نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۵۰۶-۵۰۷.
  6. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۹-۲۵۰.
  7. ﴿إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ يَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ «بی‌گمان کسانی که ایمان آوردند و در راه خداوند هجرت و جهاد کردند، به بخشایش خداوند امید دارند و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۲۱۸؛ تفسیر شریف لاهیجی، ج۲، ص۲۱۸ و ج۳، ص۶۴۵.
  8. ،﴿فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لَا أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِنْكُمْ مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَى بَعْضُكُمْ مِنْ بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُوا وَأُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأُوذُوا فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُوا وَقُتِلُوا لَأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ ثَوَابًا مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ «آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن -که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۵؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۲۹۲ و ج۸، ص۵۶.
  9. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۸۵.
  10. «می‌گویند: ما ناتوان شمرده‌شدگان روی زمین بوده‌ایم. می‌گویند: آیا زمین خداوند (آن‌قدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ » سوره نساء، آیه ۹۷.
  11. مسعود انصاری، «هجرت»، دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ج۲، ص۲۳۳۹-۲۳۴۰.
  12. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۵۰۶-۵۰۷.
  13. آنان که ایمان آورده‌اند و هجرت کرده‌اند و در راه خداوند با مال و جان خود، جهاد ورزیده‌اند، نزد خداوند بلند پایگاه‌ترند و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۲۰.
  14. ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید و در راه او جهاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره مائده، آیه: ۳۵.
  15. اما پیامبر و کسانی که با وی ایمان آورده‌اند با مال و جان جهاد کرده‌اند و آنانند که نیکی‌ها از آن آنهاست و آنانند که رستگارند؛ سوره توبه، آیه: ۸۸.
  16. و خداوند از نخستین پیش‌آهنگان مهاجران و انصار و کسانی که به نیکی از آنان پیروی کرده‌اند خشنود است و آنها نیز از وی خشنودند و او برای آنان بوستان‌هایی فراهم آورده که جویبارها در بن آنها روان است، هماره در آن جاودانند، رستگاری سترگ، این است؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۰.
  17. همانا خداوند از مؤمنان، خودشان و دارایی‌هاشان را خریده است در برابر اینکه بهشت از آن آنها باشد؛ در راه خداوند کارزار می‌کنند، می‌کشند و کشته می‌شوند بنا به وعده‌ای راستین که بر عهده او در تورات و انجیل و قرآن است و وفادارتر از خداوند به پیمان خویش کیست؟ پس به داد و ستدی که کرده‌اید شاد باشید و آن است که رستگاری سترگ است؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۱.
  18. یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص ۶۱۰ - ۶۲۰.
  19. ر.ک: ابومحمد عبدالملک ابن هشام، سیرة النبی، ج۲، ص۲۸۴؛ احمد بن ابی‌یعقوب بن جعفر یعقوبی، ترجمه تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۳۸۵؛ تقی الدین أحمد بن علی المقریزی، امتناع الاسماع، ص۲۰.
  20. ابوعبدالله محمد ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۲۰۴؛ ابوجعفر محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک (تاریخ طبری)، ج۲، ص۳۲۹.
  21. طبقات ابن سعد، ج۱، ص۲۲۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۶ و ج۲، ص۴-۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۵-۳؛ انساب الاشراف، ج۱، ص۱۹۸؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۴.
  22. ر.ک: ذو الهجرتین.
  23. فروتن، اباصلت، مرادی، علی اصغر، واژه‌نامه فقه سیاسی، ص ۱۸۵؛ محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۴۹-۲۵۰؛ ملک‌زاده، محمد، سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور، ص ۲۸۵.