امام مهدی کیست؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۰ ژوئن ۲۰۱۹، ساعت ۰۰:۳۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

امام مهدی کیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل اصلیمهدویت

امام مهدی کیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

امام خمینی
آقای ابوالفضل هدایتی فخرداود در کتاب «مهدویت در منظر امام خمینی»؛ در این‌باره گفته‌ است:
««و صل اللهم علی مبدأ الظهور و غایته،... سیما خاتم الولایة المحمدیة و مقبض فیوضات الأحمدیة»[۱].
از دیدگاه امام خمینی، مهدی موعود خاتم ولایت پیامبری است که خاتم پیامبران ابراهیمی است. چنان‌که درباره مقام حضرت رسول (ص) می‌دانیم، آن حضرت افزون بر مقام پیامبری و نذیر و بشیر بودن، صاحب مقام امامت و ولایت الهی است. در مورد حضرت ابراهیم خلیل (ع)، قرآن کریم به مقام امامت او و همچنین امامت نسل او در صورت آراستگی جان و کردار به عدالت، اشاره دارد. بدین‌سان بعثت و امامت ابراهیم تردیدناپذیر است، همان‌طور که نمی‌توان در امامت فرزندان صالح یا خلفای عادل او شک ورزید. بر این اساس، عترت پیامبر اسلام و امامان شیعه، خلفای شایسته رسول بوده و امامت آن حضرت را داشته‌اند و این امامت از نسلی به نسل دیگر تا مهدی موعود، انتقال یافته است که آخرین ولی خدا و پیامبر است.
حضرت مهدی (ع) ابعاد مختلفه دارد که آنچه که برای بشر واقع شده است، بعض ابعاد اوست؛... معنویاتی در قرآن است که برای هیچ‌کس جز پیغمبر اکرم و کسانی که شاگرد او هستند و از او استفاده کرده‌اند، کشف نشده است... همان‌طوری که رسول اکرم به حسب واقع، حاکم بر جمیع موجودات است؛ حضرت مهدی همان‌طور حاکم بر جمیع موجودات است. آن خاتم رسل است و این خاتم ولایت. آن خاتم ولایت کلی بالأصاله است و این خاتم ولایت کلی به تبعیت است[۲].
نکته‌های ارزنده‌ای در این گفتار طرح شده است که هرکدام می‌تواند در شناخت درست امام مهدی (ع) و آگاهی از چند و چون حرکت نجات‌بخش آن حضرت تأثیرگذار باشد. بی‌گمان تا منتظران موعود، به ژرفای ولایت مهدوی پی نبرند و با رازهای پنهان وجود امام غایب آشنا نگردند نمی‌توانند مفهوم شفاف و تعیین‌کننده‌ای از ظهور و انتظار او به دست آورند. چنان‌که امام خمینی یادآور شده، به رغم گذشت سده‌ها از میلاد و غیبت حضرت مهدی (ع) هنوز ابعاد ناشناخته‌ای از شخصیت و امامت او ناگفته مانده است. زیرا پاره‌ای از امور مربوط به امامت، فراتر از حوزه فهم و درک مخاطبان بوده و پاره‌ای دیگر هنوز کشف نشده است.
همان‌گونه که ایشان گفته است، در ادعیه امامان شیعه، معارف والایی وجود دارد که بیان آن در توان هرکس نیست، مگر حضرت صاحب در وقت ظهور به تعلیم آن‌ها پردازد.
از نگاه امام خمینی نمی‌توان تفاوت و تمایزی میان ولایت رسول اکرم (ص) و ولایت حضرت مهدی (ع) بر هستی و موجودات آن قائل شد، جز این‌که ولایت کل را برای خاتم پیامبران بدانیم و ولایت خاتم اوصیا- مهدی موعود- را تابع آن به شمار آوریم. بر این اساس، اصالت ولایت به رسول تعلق دارد و ولایت حجت (ع) به مفهوم تبعیت از ولایت کلی پیامبر خواهد بود. با این همه در حاکمیت پیامبر یا حاکمیت مهدی بر عوالم هستی نمی‌توان تردید ورزید. یعنی امام زمان در دوران امامت و وصایت الهی خویش حاکم بر جهانیان است، همان‌سان که خاتم پیامبران در دوران بعثت، این حاکمیت را داشت.
چنین دیدگاهی درباره مهدی موعود، آن حضرت را فراتر از یک رهبر دینی یا سیاسی نشان می‌دهد؛ زیرا مقام ولایی فراگیر او را می‌نمایاند که در فرهنگ و منظر انسان شناسانه موجود بشر نمی‌گنجد. در این‌جا است که تمایز انسان‌شناسی وحی از انسان‌شناسی بشر؛ به رغم تکامل اندیشه‌ها و دانش‌هایی که در غرب و شرق صورت گرفته است، هویدا می‌گردد. افزون بر آن، معنای رهبری و جایگاه رهبر نیز قابل تأمل خواهد بود. آیا می‌توان به یکسانی در مفاهیم رهبر و رهبری، در دو منظر و حیانی و بشری قائل بود؟ آنچه پس از هزاره‌ها برای بشر معلوم شده‌ است، مفهوم و گستره‌ای از رهبری است که به نیازهای مادی و جسمانی نظر دارد و ضرورت‌های حیات فردی و جمعی را نشان می‌دهد. اما در معارف قرآنی و ولایی اهل بیت پیامبر- که گاه در گفتارها یا نیایش‌ها به اشارت آمده است- رهبری و رهبری بشر در معانی ارتقا یافته‌ای تعلیم داده می‌شود.
ازاین‌رو امام خمینی به هنگام شناساندن امام مهدی (ع) سخنی حاکی از حیرت در برابر مقام ولایت آن حضرت دارد و واژه‌های مأنوس و کاربسته بشر درباره او را نمی‌پسندد و آن‌ها را فروتر از منزلت ولایی او نزد خداوند می‌شمارد. من نمی‌توانم اسم رهبر روی ایشان بگذارم؛ بزرگ‌تر از این است. نمی‌توانم بگویم که شخص اول است؛ برای این‌که دومی در کار نیست. ایشان را نمی‌توانیم ما با هیچ تعبیری تعبیر کنیم الا همین‌که مهدی موعود است[۳].
کاربرد تعبیر "مهدی موعود" یا "مهدی، موعود امم" از حقیقت تردید ناپذیری حکایت دارد که در عین حال، حدیث آرزومندی بشر در دوران‌های ستم‌آلود را تجلی می‌بخشد»[۴].

پاسخ‌های دیگر

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. صحیفه امام، ج ۱، ص ۱۴.
  2. صحیفه امام، ج ۲۰، ص ۲۴۹.
  3. صحیفه امام، ج ۱۲، ص ۴۸۲.
  4. هدایتی فخرداود، ابوالفضل، مهدویت در منظر امام خمینی، ص:۱۸-۲۰.
  5. معجم احادیث الامام المهدی، ج ۱، ص ۱۱۳، ح ۶۳؛ ص ۱۱۵، ح ۶؛ ج ۳، ص ۳۵۵، ح ۹۰۱؛ و ج ۴، ص ۲۲۳، ح ۱۲۶۵.
  6. همان ۱، ۱۷، ۱۸، ۵۲، ۷۲، ۸۰، ۱۱۵، ۱۲۳، ۱۶۴، ۱۶۷، ۲۰۵ و ...
  7. همان ۴، ۱۴۶، ح ۱۲۰۵.
  8. همان ۳، ۳۵۵، ح ۹۰۱؛ ۴، ۱۹۶، ح ۱۲۵۰.
  9. اصول کافی، ج ۱، ۵۸۷ باب مولد الصاحب (ع).
  10. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۸۱، ح ۷۶۰؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۳۵۶، ح ۹۰۳.
  11. اثباة الهداة، ج ۳، ۵۷۰، ح ۶۸۵؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۴، ۲۲۱، ح ۱۲۶۲.
  12. معجم الاحادیث الامام المهدی، ج ۴، ۳۵۲ به بعد احادیث ۱۳۵۳- ۱۳۴۶.
  13. اکنون که سال ۱۴۳۰ هجری قمری است از عمر شریف آن بزرگوار ۱۱۵۵ می‏گذرد.
  14. بحارالانوار، ج ۱۳، ۱۷۳؛ معجم احادیث الامام المهدی، ج ۳، ۱۶۵، ح ۶۹۱؛ بحارالانوار، ج ۵۱، ۱۳۲، ح ۱ و ۵۲، ۲۷۹، ح ۳ و ۲۸۵، ح ۱۶ و ۲۸۷، ح ۲۳ و ۲۴.
  15. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۳-۲۸.
  16. شیعه در اسلام (طب قدیم)/ ص ۲۳۰/ بررسی‌‌های اسلامی/ ج ۱ صفحه ۲۳۰ / تعالیم اسلام /ص ۱۸۰/ برای مطالعه بیشتر ر.ک به: ج ۵۱ ص ۲ تا ۳۴ و ۳۴۳ تا ۳۶۶ / الغیبه/ طوسی/ ص ۲۱۴ تا ۲۴۳/ اثبات الهداه/ ج ۶ و ۷.
  17. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۹۱.
  18. " لَا تَخْلُو الْأَرْضُ‏ مِنْ‏ قَائِمٍ‏ بِحُجَّةٍ، ظَاهِراً مَشْهُوراً، أَوْ مُسْتَتِراً مَغْمُوراً، لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَيِّنَاتُه‏‏‏"؛ الزام الناصب، ص ۴؛ منتخب الاثر، ص ۲۷۰؛ غیبت نعمانی، ص ۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۲؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۴۸؛ و قریب به این مضمون: نهج البلاغه، ج ۴، ص ۳۷.عین همین عبارت از امیر مؤمنان، امام باقر و امام صادق ((ع)) نیز وارد شده است.
  19. "الْمَهْدِيُّ مِنْ‏ وُلْدِي‏، اسْمُهُ‏ اسْمِي‏، وَ كُنْيَتُهُ‏ كُنْيَتِي، أَشْبَهُ النَّاسِ بِي خَلْقاً وَ خُلْقا‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۷۲؛ اعلام الوری، ص ۳۹۹؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۶۳ و ۱۶۸؛ المهدی، ص ۱۴۸ و ۲۰۶؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۶۱ و ۲۶۹؛ البیان، ص ۵۷؛ حقایق الایمان، ص ۱۶۲.
  20. " التَّاسِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِكَ‏ يَا حُسَيْنُ‏ هُوَ الْقَائِمُ‏ بِالْحَقِ‏ الْمُظْهِرُ لِلدِّينِ وَ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ قَالَ الْحُسَيْنُ فَقُلْتُ لَهُ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِنَّ ذَلِكَ لَكَائِنٌ فَقَالَ (ع) إِي وَ الَّذِي بَعَثَ مُحَمَّداً (ص) بِالنُّبُوَّةِ وَ اصْطَفَاهُ عَلَى جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ ‏‏‏"؛ بشارة الاسلام، ص ۵۲؛ الامام المهدی، ص ۷۹؛ اعلام الوری، ص ۴۰۰؛ المحجة البیضاء، ج ۴، ص ۳۳۷ (از امام رضا)؛ منتخب الاثر، ص ۴۶۷ (از امام صادق).
  21. " وَ مِنْ‏ بَعْدِ الْحُسَيْنِ‏ تِسْعَةٌ مِنْ‏ صُلْبِهِ‏ خُلَفَاءُ اللَّهِ‏ فِي‏ أَرْضِهِ‏ وَ حُجَجُهُ عَلَى عِبَادِهِ وَ أُمَنَاؤُهُ عَلَى خَزَائِنِهِ عَلَى وَحْيِهِ‏ وَ هُمْ أَئِمَّةُ الْمُسْلِمِينَ وَ قَادَةُ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَادَةُ الْمُتَّقِينَ وَ تَاسِعُهُمُ الْقَائِمُ ‏‏‏"؛ اعلام الوری، ص ۳۷۸.
  22. "مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ‏ زَمَانِهِ‏ مَاتَ‏ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏"؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۲۰۶؛ الملاحم و الفتن، ص ۱۳۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۸؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۷۱ و ۳۷۷؛ الزام الناصب، ص ۵ و ۲۷؛ عیون الاخبار، ج ۳، ص ۵۸.
  23. اختصاص مفید، ص ۲۶۸.
  24. "مَنْ‏ بَاتَ‏ لَيْلَةً لَا يَعْرِفُ‏ فِيهَا إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّة‏‏‏‏"؛ غیبت نعمانی، ص ۶۲؛ الزام الناصب، ص ۱۲۷.
  25. " التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِي وَ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ يُحْيِي‏ اللَّهُ‏ بِهِ‏ الْأَرْضَ‏ بَعْدَ مَوْتِها وَ يُظْهِرُ بِهِ‏ الدِّينَ‏ يُحِقُ‏ الْحَقَ‏ وَ لَوْ كَرِهَ‏ الْمُشْرِكُون‏‏‏‏‏"؛ اعلام الوری، ص ۳۸۴.
  26. " لَا تَخْلُو إِلَى أَنْ‏ تَقُومَ‏ السَّاعَةُ مِنْ‏ حُجَّةٍ لِلَّهِ فِيهَا وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَمْ يُعْبَدِ اللَّهُ ‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، ص ۲۷۱؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۹۲ (از امام صادق).
  27. " الْإِمَامُ مِنَّا لَا يَكُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَيْسَتِ‏ الْعِصْمَةُ فِي‏ ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَيُعْرَفَ‏ بِهَا وَ لِذَلِكَ لَا يَكُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً ‏‏‏‏‏"؛ معانی الاخبار، ص ۱۳۲.
  28. "إِيَّاكَ وَ شُذَّاذاً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص فَإِنَّ لِآلِ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ رَايَةً، وَ لِغَيْرِهِمْ رَايَاتٍ ...فَالْزَمِ الْأَرْضَ وَ لَا تَتَبَّعْ مِنْهُمْ رَجُلًا أَبَداً حَتَّى تَرَى رَجُلًا مِنْ وُلْدِ الْحُسَيْنِ مَعَهُ عَهْدُ نَبِيِّ اللَّهِ وَ رَايَتُهُ وَ سِلَاحُهُ ‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۲۴؛ الزام الناصب، ص ۱۷۶؛ اعلام الوری، ص ۴۲۷؛ الملاحم و الفتن، ص ۹۹؛ بشارة الاسلام، ص ۱۰۳.
  29. "مِنَّا اثْنَا عَشَرَ مُحَدِّثاً، السَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ الْقَائِمُ‏‏‏‏‏‏"؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۷.
  30. " إِذَا تَوَالَتْ‏ ثَلَاثَةُ أَسْمَاءٍ مُحَمَّدٌ وَ عَلِيٌ‏ وَ الْحَسَنُ‏ كَانَ‏ رَابِعُهُمُ‏ الْقَائِمَ‏ (ع)‏‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، ص ۲۴۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۸ و ۱۴۳؛ اعلام الوری، ص ۴۰۳؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۳۹؛ الزام الناصب، ص ۶۷.
  31. "إِذَا تَوَالَتْ أَرْبَعَةُ أَسْمَاءُ مِنَ الْأَئِمَّةِ مِنْ وُلْدِي مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ الْحَسَنِ ، فرابعها هُوَ الْقَائِمُ الْمَأْمُولُ الْمُنْتَظَرُ ‏‏‏‏‏‏"؛ الملاحم والفتن، ضص:166؛ بحار الانوار، ج51، ص:164.
  32. " يَخْفَى‏ عَلَى‏ النَّاسِ‏ وِلَادَتُهُ‏ وَ لَا يَحِلُّ لَهُمْ تَسْمِيَتُهُ حَتَّى يُظْهِرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ ‏‏‏‏‏‏"؛ الزام الناصب، ص ۸۲؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۳۲.
  33. " يَبْعَثَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهَذَا الْأَمْرِ رَجُلًا خَفِيَ‏ الْمَوْلِدِ وَ الْمَنْشَإِ غَيْرَ خَفِيٍّ فِي نَسَبِهِ‏‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، ص ۲۸۸؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۱۴؛ غیبت نعمانی، ص ۸۸ (از امام صادق).
  34. " الرَّابِعُ‏ مِنْ‏ وُلْدِي‏ ابْنُ‏ سَيِّدَةِ الْإِمَاءِ يُطَهِّرُ اللَّهُ بِهِ الْأَرْضَ مِنْ كُلِّ جَوْرٍ وَ يُقَدِّسُهَا مِنْ كُلِّ ظُلْمٍ وَ هُوَ الَّذِي تَشُكُّ النَّاسُ فِي وِلَادَتِهِ وَ هُوَ صَاحِبُ الْغَيْبَةِ قَبْلَ خُرُوجِهِ فَإِذَا خَرَجَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِهِ يَضَعُ مِيزَانَ الْعَدْلِ بَيْنَ النَّاسِ فَلَا يَظْلِمُ أَحَدٌ أَحَداً وَ هُوَ الَّذِي تُطْوَى لَهُ الْأَرْضُ وَ لَا يَكُونُ لَهُ ظِلٌّ ‏‏‏‏‏‏"؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۱؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۰؛ الزام الناصب، ص ۵۳؛ المهدی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۱؛ الامام المهدی، ص ۹۲ (از امام جواد)؛ ینابیع الموده، ج ۳، ص ۱۰۹ و ۱۶۴؛ اختصاص مفید، ص ۳۱۶؛ غایة المرام، ص ۶۶۶.
  35. " إِنَ‏ الْقَائِمَ‏ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِيُ‏ الَّذِي‏ يَجِبُ‏ أَنْ‏ يُنْتَظَرَ فِي‏ غَيْبَتِهِ‏ وَ يُطَاعَ فِي ظُهُورِهِ وَ هُوَ الثَّالِثُ مِنْ وُلْدِي‏‏‏‏‏‏"؛ اعلام الوری، ص ۴۰۸؛ الزام الناصب، ص ۶۸.
  36. " إِذَا مَاتَ ابْنِي عَلِيٌّ بَدَا سِرَاجٌ‏ بَعْدَهُ‏ ثُمَ‏ خَفِيَ‏ فَوَيْلٌ‏ لِلْمُرْتَابِ‏ وَ طُوبَى لِلْغَرِيبِ الْفَارِّ بِدِينِهِ‏‏‏‏‏‏"؛ غیبت نعمانی، ص ۹۸؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۷؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۴.
  37. " الْخَلَفُ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ ابْنِيَ‏ الْحَسَنُ فَكَيْفَ لَكُمْ بِالْخَلَفِ مِنْ بَعْدِ الْخَلَفِ فَقُلْتُ وَ لِمَ جَعَلَنِيَ اللَّهُ فِدَاكَ فَقَالَ لِأَنَّكُمْ لَا تَرَوْنَ شَخْصَهُ وَ لَا يَحِلُّ لَكُمْ ذِكْرُهُ بِاسْمِهِ قُلْتُ فَكَيْفَ نَذْكُرُهُ قَالَ قُولُوا الْحُجَّةُ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ (ص)‏‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۶؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۲؛ اعلام الوری، ص ۴۱۰؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۵۸؛ الزام الناصب، ص ۶۹ و ۸۲؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۳۳۲؛ الامام المهدی، ص ۹۳.
  38. " ُ كَأَنِّي بِكُمْ وَ قَدِ اخْتَلَفْتُمْ بَعْدِي فِي الْخَلَفِ مِنِّي أَمَا إِنَّ الْمُقِرَّ بِالْأَئِمَّةِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) الْمُنْكِرَ لِوَلَدِي كَمَنْ‏ أَقَرَّ بِجَمِيعِ‏ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ ثُمَّ أَنْكَرَ نُبُوَّةَ رَسُولِ اللَّهِ (ص) وَ الْمُنْكِرُ لِرَسُولِ اللَّهِ (ص) كَمَنْ أَنْكَرَ جَمِيعَ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ لِأَنَّ طَاعَةَ آخِرِنَا كَطَاعَةِ أَوَّلِنَا وَ الْمُنْكِرَ لِآخِرِنَا كَالْمُنْكِرِ لِأَوَّلِنَا‏‏‏‏‏‏"؛ منتخب الاثر، ص ۲۲۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۶۰؛ اعلام الوری، ص ۴۱۲.
  39. " إِي وَ اللَّهِ‏ سَيَكُونُ‏ لِي‏ وَلَدٌ يَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا ‏‏‏‏‏‏"؛ نور الابصار، ص ۱۶۷؛ غیبت شیخ طوسی، ص ۱۲۳؛ کشف الغمه، ج ۳، ص ۲۹۳؛ الامام المهدی، ص ۲۷۸.
  40. " وَ لْيَعْلَمُوا أَنَ‏ الْحَقَ‏ مَعَنَا وَ فِينَا لَا يَقُولُ ذَلِكَ سِوَانَا إِلَّا كَذَّابٌ مُفْتَرٍ وَ لَا يَدَّعِيهِ غَيْرُنَا إِلَّا ضَالٌّ غَوِيٌّ فَلْيَقْتَصِرُوا مِنَّا عَلَى هَذِهِ الْجُمْلَةِ دُونَ التَّفْسِيرِ وَ يَقْنَعُوا مِنْ ذَلِكَ بِالتَّعْرِيضِ دُونَ التَّصْرِيحِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۹۱؛ الامام المهدی، ص ۲۵۸.
  41. کامل سلیمان، روزگار رهایی، ج1، ص 32-63.