افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل افضلیت اهل بیت پیامبر خاتم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

برتری امامان از اهل بیت بر پیامبران

برتری امامان از اهل بیت بر پیامبران

پیامبر(ص) با این بیان در مقام تمجید و معرفی مقام حقیقی حضرت علی(ع) است که او را متحد خود در عالم انوار و ارواح ذکر می‌‌کند. بر این مضمون روایاتی چند از اهل سنت گزارش‌ شده است [۳۵]

  • اینکه نفس خلقت اولیه بر افضلیت مقام حضرت علی(ع) دلالت می‌‌کند، روشن و نیاز به توضیح نیست؛ چرا که خود پیامبر(ص) همین نکته را بربرتری امام خود و حضرت علی(ع) بر فرشتگان می‌‌شمارد: "چگونه ما بر ملائکه افضل نباشیم در حالی که در معرفت، تسبیح، ‌تهلیل و تقدیس خداوند بر آنان سبقت گرفتیم؟ ! ارواح ما اولین مخلوق الهی بود، به توحید و حمد خدا به نطق آمدیم [۳۶]
  • ب. درج اسامی امامان در بهشت و معرفی آنان به پیامبران: درروایات مختلف وارد شده است که نام پنج‌تن آل‌عبا یا دوازده امام قبل از ورود آدم به زمین در جاهای مقدس مانند بهشت، عرش و درب بهشت درج شده بود و آدم از چیستی و وجود آنها سؤال نموده است و خداوند نیز اوصاف الهی آنها را ذکر فرمود.

خداوند در بعض احادیث قدسی و غیر آن مانند حدیث معراج به این مسئله تصریح داشته است، چنان‌که بعد از مشاهده پیامبر اسامی داوزده امام در ساق عرش الهی از طرف خدا ندا آمد که:" هُمْ‏ أَوْصِيَاؤُكَ‏ وَ خُلَفَاؤُكَ‏ وَ خَيْرُ خَلْقِي‏ بَعْدَكَ‏ "[۳۷]

  • وصی حضرت محمد(ص) صرف امور شخصی و خانوادگی مرسوم در امر وفات نیست، بلکه مراد وصایت و جانشینی در امور نبوت است. این نکته خوشبختانه در ادامه حدیث آمده است، چنان‌که پیامبر بعد از مشاهده دوازده نور پرسید آیا این‌ها اوصیای من هستند؟ ندای الهی آمد که: " ای محمّد اینان اولیا، اوصیا، برگزیدگان و حجت‌های من بر مخلوقات بعد از تو هستند. آنان اوصیا و خلفای تو و بهترین خلقم بعد از تو هستند" [۳۸]. روشن است اگر در میان انسان‌ها و پیامبران علاوه بر امامان انسان‌های برتری بود، نام و اسامی آنان در بهشت درج و آدم آنها را مشاهده می‌کرد. درج اسامی ائمه دلیل بر برتری آنان است.
  • ج. پیامبر(ص) و امامان غایت آفرینش: در روایات متعدد از پیامبر(ص) نقل شده است که آن حضرت فلسفه و غایت آفرینش عالم امکان را وجود خویش و اهل بیت در بهشت درج و حضرت آدم آنها را زیارت کرده است، در اکثر همین روایات خداوند در جواب سؤال آدم از فضل آنان تأکید کرده است که اگر وجود آنان نبود عالمی خلق نمی‌شد " يا آدم، لولاهم لمّا خلقتك، ولما خلقت الجنّة والنار، والعرش والكرسي، واللوح والقلم‏ " [۳۹]
  • د. عدم قیاس احدی به امامان: مقام و رتبه شخص پیامبر(ص) و امامان(ع) در عالم امکان چنان بلندمرتبه و در نقطه اوج است که به فرموده شخص پیامبر(ص) احدی در حدی نیست که با آنان مقایسه گردد" نَحْنُ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ "[۴۰].
  • از امام علی(ع) نیز روایات مختلف به این مضمون وارد شده است، مانند:" نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏ " [۴۱]
  • بر عین این روایت احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت فتوا داده است، وقتی عبدالله فرزندش از برترین مردم پرسید؟ او جواب داد: ابوبکر، عمر و عثمان سپس ساکت شد، عبدالله می‌گوید سپس پرسیدم پس جایگاه علی بن ابی طالب کجاست؟ احمد در جواب گفت: " هو من اهل البیت لایقاس به هؤلاء‏ "[۴۲]
  • و. روایات ولوی: علاوه بر روایات نبوی از خود امامان شیعه روایات متعددی بر افضلیت خودشان بر همه مردم حتی پیامبران وارد شده است.

شاید این‌جا شبهه دور به نظر رسد که ما افضلیت امامان را با احادیث خود امامان ثابت می‌کنیم و این استدلال حجت نخواهد بود.

در روایات بلندی امام صادق(ع) می‌فرماید:" بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ " [۴۵]

جستارهای وابسته

پرسش‌های وابسته

منابع

  1. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت
  2. دانشنامه نهج البلاغه ج۱
  3. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی ج۱

پانویس

  1. «لَا یُقَاسُ بِآلِ مُحَمَّدٍ ص مِنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ أَحَدٌ وَ لَا یُسَوَّی بِهِمْ مَنْ جَرَتْ نِعْمَتُهُمْ عَلَیْهِ أَبَداً هُمْ أَسَاسُ الدِّینِ وَ عِمَادُ الْیَقِینِ إِلَیْهِمْ یَفِی‏ءُ الْغَالِی وَ بِهِمْ یُلْحَقُ التَّالِی وَ لَهُمْ خَصَائِصُ حَقِّ الْوِلَایَةِ وَ فِیهِمُ الْوَصِیَّةُ وَ الْوِرَاثَةُ الْآنَ إِذْ رَجَعَ الْحَقُّ إِلَی أَهْلِهِ وَ نُقِلَ إِلَی مُنْتَقَلِه‏»؛ نهج البلاغه، خطبه ۲.
  2. دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۱۵۵.
  3. ربانی گلپایگانی، علی، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۹۴.
  4. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷.
  5. مباهله آن است که پیروان دو دین مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت مکتب خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از خداوند بخواهند که عذاب خود را بر پیرو دین رقیب نازل کند
  6. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.
  7. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱.
  8. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.
  9. «خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة»؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.
  10. ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.
  11. «فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ»؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  12. «آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  13. «يَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَائِي وَ أَحِبَّائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ حُجَجِي بَعْدَك‏ عَلَى بَرِيَّتِي، وَ هُمْ أَوْصِيَاؤُك‏، و عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْض‏ بِآخِرِهِمْ المهدي من الظلم‏»؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  14. ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.
  15. «هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲.
  16. «نَحْنُ أَهْلَ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ‏ بِنَا أَحَدٌ‏»؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴.
  17. ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸.
  18. ینابیع الموده، ج۲، ص ۳۳۳؛ خوارزمی، مقتل الحسین، ج۱، ص ۶۰.
  19. «هُمْ‏ شَرُّ الْخَلْقِ‏ وَ الْخَلِيقَةِ، يَقْتُلُهُمُ خَيْرُ الْخَلْقِ وَ الْخَلِيقَةِ وَ أَقْرَبُهُمْ عِنْدَ اللَّهِ وَسِيلَةً"»؛ قاضی نعمان مغربی، شرح الأخبار، ج۱، ص ۱۴۲؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۵۶.
  20. " إِنَ‏ اللَّهَ‏ تَعَالَى‏ اخْتَارَنِي‏ وَ أَهْلَ‏ بَيْتِي‏ عَنْ‏ جَمِيعِ‏ الْخَلْقِ‏... فَأَنَا وَ أَهْلُ بَيْتِي صَفْوَةُ اللَّهِ وَ خِيَرَتُهُ مِنْ خَلْقِه‏"؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص ۲۵۶؛ ابن طاوس، الطرائف، ص ۹۷؛ تاریخ بغداد، ج ۴، ص ۳۹۲.
  21. «يا علي لو أنّ أحدا عبد اللّه حق عبادته ثم يشك فيك و أهل بيتك أنكم افضل الناس كان في النار‏»؛ الموده فی القربی، ص ۱۳۲۰؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۲۹۸.
  22. «أللّهمَّ أئتني بأحبّ خلقك إليك من الأوّلين و الآخرين»؛ سنن ترمذی، ج۵، ص ۴۳۶،ب ۱۱؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، صص ۱۳۰ و ۱۴۲؛ المعم الکبیر، ج ۱، ص ۲۵۳، ح ۷۳۰؛ مناقب ابن مغازلی، ص ۱۶۹، ح ۲۰۱؛ فضائل الصحابه، ج۲، ص ۵۶۰، ح ۹۴۵.
  23. «يَا عَلِيُّ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فَضَّلَ أَنْبِيَاءَهُ‏ الْمُرْسَلِينَ‏ عَلَى‏ مَلَائِكَتِهِ‏ الْمُقَرَّبِينَ‏ وَ فَضَّلَنِي عَلَى جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ الْمُرْسَلِينَ وَ الْفَضْلُ بَعْدِي لَكَ يَا عَلِيُّ وَ لِلْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِكَ وَ إِنَّ الْمَلَائِكَةَ لَخُدَّامُنَا وَ خُدَّامُ مُحِبِّينَا»؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۷۷، باب ۷۳.
  24. «عِتْرَتُهُ‏ خَيْرُ الْعِتَرِ»؛ نهج البلاغه، خ ۹۴.
  25. «نَحْنُ جَنْبُ اللَّهِ وَ نَحْنُ صَفْوَةُ اللَّهِ وَ نَحْنُ خِيَرَتُه»؛ فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.
  26. «بِنَا فَتَحَ‏ اللَّهُ‏ وَ بِنَا خَتَمَ‏ اللَّهُ‏ وَ نَحْنُ‏ الْأَوَّلُونَ‏ وَ نَحْنُ الْآخِرُونَ وَ نَحْنُ أَخْيَارُ الدَّهْرِ وَ نَوَامِيسُ الْعَصْرِ وَ نَحْنُ سَادَةُ الْعِبَادِ وَ سَاسَةُ الْبِلَادِ وَ نَحْنُ النَّهْجُ الْقَوِيمُ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ وَ نَحْنُ عِلَّةُ الْوُجُودِ»؛ بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹.
  27. «عَلِيٌّ مِنْ أَهْلِ الْبَيْتِ لَا يُقَاسُ بِهِ أَحَدٌ، هُوَ مَعَ رسول الله(ص) وَ فِي دَرَجَتِهِ»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.
  28. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.
  29. ابوالحسن اشعری، مقالات الاسلامی‌ین، ص ۴۷؛ عبدالقاهر بغدادی، کتاب اصول الدین، ص ۱۵۷.
  30. مباهله آن است که پیروان دو دین مختلف بعد از ناامیدی از اثبات علمی‌ و استدلالی حقانیت مکتب خود توافق می‌‌کنند که در زمان و مکان خاصی جمع شده و از خداوند بخواهند که عذاب خود را بر پیرو دین رقیب نازل کند
  31. بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.
  32. مسند احمد، ج ۱، ص ۱۸۵؛ تفسیر کبیر، ج ۸، ص ۸۱.
  33. ر.ک: فاضل مقداد، اللوامع الالهیه، ص ۳۸۳.
  34. " خلقت أنا و علي بن أبي‌ طالب من نور الله عن يمين العرش، نسبّح الله ونقدّسه، من قبل أن يخلق الله - عزّ وجلّ‌ - آدم بأربعة عشر ألف سنة"؛ فرائد السمطین، ج ۱، ص ۴۱، تذکرۀ الخواص، ص ۴۶. برای روایات بیشتر ر.ک: موسوعۀ الامامۀ فی نصوص اهل السنۀ، ج ۳، ص ۵۸ به بعد و ج ۴، ص ۴۱۵؛ شمس الدین احمد ذهبی، تاریخ الأسلام، ج ۲۵، ص ۲۸۵.
  35. ینابیع المودۀ، ج ۳، باب ۵۶، ص ۳۰۷.
  36. " فَكَيْفَ لَا نَكُونُ أَفْضَلَ مِنَ‏ الْمَلَائِكَةِ وَ قَدْ سَبَقْنَاهُمْ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ رَبِّنَا وَ تَسْبِيحِهِ وَ تَهْلِيلِهِ وَ تَقْدِيسِهِ لِأَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَرْوَاحُنَا فَأَنْطَقَهَا بِتَوْحِيدِهِ وَ تَمْجِيدِهِ "؛ یناییع المودة، ج ۳، ص ۳۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  37. «آنها اوصيا و خلفاى تو و بهترين خلق من پس از تو مى‌باشند» ینابیع المودة، ج ۳، ص ۶۷۹، ب ۹۳، ح ۱؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  38. " يَا مُحَمَّدُ هَؤُلَاءِ أَوْلِيَائِي وَ أَحِبَّائِي وَ أَصْفِيَائِي وَ حُجَجِي بَعْدَك‏ عَلَى بَرِيَّتِي، وَ هُمْ أَوْصِيَاؤُك‏، و عِزَّتِي وَ جَلَالِي، لَأُطَهِّرَنَّ الْأَرْض‏ بِآخِرِهِمْ المهدي من الظلم‏ "؛ ینابیع المودة، ج ۳، صص ۳۷۹، ۳۸۰، ب ۹۳، ح ۱۱، ص ۴؛ بحار، ج ۲۶، ص ۳۳۷.
  39. ر.ک: تاریخ بغداد، ج۱، ص ۲۴۷؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۱۴، ص ۱۷۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۳۶؛ موسوعه الأمامه فی نصوص اهل السنه، ج۳، صص ۶۹، ۳۰۴ و ۴۰۰.
  40. «هيچ كس با ما قابل قياس نيست‏»؛ فرائد السمطین، ج۱، ص ۴۵؛ کنزالعمال، ج۱۲، ص ۱۰۴؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۱۱۷؛ ابن حجر، زهرالفردوس، ج۴، ص ۱۲۱؛ دیلمی، الفردوس، ج۴، ص ۲۸۳ و نیز: موسوعه الامامه، ج ۴، ص ۲۲.
  41. «احدى قابل قياس با ما اهل بيت نيست»؛ تاریخ مدینه دمشق، ج۳۰، ص ۳۶۱؛ حلیه الأولیاء، ج۷، ص ۲۰۱؛ ابن الطریق، الوحی المبین، ص ۲۲۵؛ نهج البلاغه، خطبه ۲؛ موسوعه الامامه، ج۴، ص ۲۴.
  42. ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۸.
  43. «عترت او بهترين عترت‏هاست» نهج البلاغه، خ ۹۴.
  44. «ما در كنار خداونديم و ما برگزيدۀ خداونديم و ما منتخب الهى هستيم» فرائد السمطین، ج۲، ص ۲۵۳، نقل از موسوعه الأمامه، ج۳، ص ۲۷۴.
  45. «بواسطه ما خدا افتتاح نمود و بما ختم كرد ما اولين و آخرين هستيم ما بهترين جهانيان و نواميس زمان و سرور بندگان و رهبر دنيا و راه استوار و صراط مستقيم ما علت وجودیم‏» بحار، ج ۲۶، ص ۲۵۹.
  46. «على از اهل بيت است و كسى با او قياس نمى‏شود، على در رتبه خود همراه با رسول الله است‏»؛ ینابیع الموده، ج۲، ص ۲۹۷، ب ۵۶، ح۸۵۰.
  47. محمد حسن قدردان قراملکی، امامت، ص۹۷ - ۱۰۶.