دعا

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۷ آوریل ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

دعا عبارت است از روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع و تضرع که از برترین عبادات محسوب می‌شود. دعا نشان دهندۀ اعتقاد به خداوند در عمل است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادات.

عواملی که موجب می‌‌شود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارت‌اند از: رشد و کمال آدمی؛ اعتقاد به ربوبیت خداوند؛ تحقق قضای الهی و.... دعا می‌تواند در جهت کمال انسان باشد به صورت درخواست هدایت، مغفرت و علم و می‌تواند برای رفع نیاز باشد مانند: درخواست فرزند و روزی. البته دعا آدابی دارد که بدون آنها دعا محقق نخواهد شد و دعای صحیح آثاری را به دنبال خواهد داشت مانند: ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق؛ برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان؛ جلب ولایت الهی؛ تزکیۀ نفس و....

مقدمه

دعا از برترین عبادات و بلکه عصاره و روح عبادت و سپر مؤمن و سلاح اوست. دعا ارتباطی قلبی است بین بنده و پروردگار و کلامی است که به سوی خدا بالا می‌رود. دعا در حقیقت خواستۀ درونی و آرزوی هر فرد است و انسان هرگز از آرزوها و نیازمندی‌ها و خواسته‌هایش جدا نمی‌شود، از این رو دعا و نیایش در هر انسانی نهادینه شده و آدمی به گونۀ فطری برای رسیدن به کمال و مطلوب خویش، خود را نیازمند دعا می‌داند[۱].

معنا‌شناسی

دعا در لغت به معنای خواستن چیزی به وسیلۀ صدا کردن و جلب توجۀ کسی است که او را صدا می‌‌زند؛ اما از دیگر معانی دعا ترغیب، تشویق، استغاثه و تضرع است.

دعا در اصطلاح نیز به معنای روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع، تضرع و درخواست زیردست از مقام بالاتر به همراه حالت خضوع و تواضع است. بر این اساس در مفهوم اصطلاحی دعا، تواضع و خضوع از ارکان اصلی محسوب می‌‌شود[۲].

ارزش و جایگاه دعا

بر اساس آیۀ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۳]، حقیقت دعا عبادت است، زیرا انسان در دعا نیازمندی خود و بی‌نیازی خدا را ابراز می‌دارد و این، خضوع و خشوع او را در برابر خدا در پی خواهد داشت و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی است، دعا نشان دهندۀ اعتقاد به مالکیت، ربوبیت و قدرت الهی در عمل است، لذا دعا مغز عبادت[۴] و بزرگ‌ترین عبادت است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادت است؛ از همین‌رو ترک آن نشان استکبار در برابر خداوند و عامل ورود دائمی انسان مستکبر در آتش است.

دعا، کلامی است که به سوی خدا بالا می‌رود، همان‌گونه که قرآن کلامی است که از سوی خدا فرود می‌‌آید و خداوند اراده کرده بخشی از امور عالم از طریق دعا تحقق یابد و دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است[۵]. ازاین‌رو دعا در روایات سودمندتر از قرائت قرآن و برتر از همه عبادات شمرده شده است[۶] چرا که دعا نه تنها انسان را در رهایی از گرفتاری یاری می‌دهد، بلکه با دعا سرنوشت زندگی انسان تغییر می‌یابد و از همین‌رو قرآن با شیوه‌های گوناگون مردم را بدان فرا می‌خواند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۷].[۸]

ضرورت دعا

عوامل و ضرورت‌های که موجب می‌‌شود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارت‌اند از:

  1. رشد و کمال آدمی توسط دعا کردن: در بسیاری از آیات و روایات، عباراتی وجود دارد که مردم را تشویق به دعا کردن و نهی از غفلت از آن می‌‌کند مانند آیۀ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ[۹]. آیه دلالت می‌‌کند، رشد و کمال آدمی برای رسیدن به هر منزلی از منازل برتر، توسط دعا کردن اتفاق می‌‌افتد[۱۰]؛ چنانکه در آیۀ ‌وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ[۱۱]، خداوند متعال برای اینکه پیامبر(ص) هم از این فوز عظیم محروم نماند به ایشانامر می‌‌کند در شمار دعاکنندگان باشد و لحظه‌ای از این عطیّۀ بزرگ الهی غفلت نکند[۱۲].
  2. اعتقاد به ربوبیت خداوند به وسیلۀ دعا کردن: انسان در دعا کردن نیازمندی خود و بی‌نیازی خدا را اقرار می‌‌کند و این امر سبب خضوع و خشوع او در برابر خداوند شده و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی به خداوند است، لازمه‌اش اعتقاد به مالکیت و ربوبیت خداوند است.
  3. تحقق قضای الهی توسط دعا کردن: دعا کلامی است که به سمت خداوند می‌‌رود و قدرتش به حدی است که خداوند بخشی از امور عالم را از طریق دعا کردن محقق می‌‌کند. درواقع دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است[۱۳].
  4. حاصل شدن ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق: در دو آیۀ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۱۴] و وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۱۵]، ضرورت و اهمیت ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق به واسطۀ دعا روشن می‌‌شود[۱۶].

اقسام دعا

به طور کلی دعای انسان‌ها بر دو دسته است:

  1. دعا در جهت کمال انسان: این نوع دعا زمانی محقق می‌شود که روح دعا کننده از اسباب و علل مادی منقطع شده و چیزی غیر از دعا در برابر خداوند وجودش را آرام نکند. این گونه دعاها معمولاً در قالب‌های زیر مطرح می‌‌شود:
    1. درخواست هدایت: یکی از خواسته‌های مهم انبیا و صالحان، هدایت است: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۱۷].
    2. درخواست مغفرت: یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های همۀ پیامبران و اولیای الهی استغفار از درگاه الهی است: رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ[۱۸].
    3. درخواست علم: چنانکه در قرآن به پیامبر(ص) امر شده که از خداوند علم دانش را بخواهد: قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا[۱۹].
  2. دعاهایی برای رفع نیاز: این گونه دعاها زمانی محقق می‌‌شود که فرد دچار سختی و اضطرار شده و راهی جز پناه بردن به خداوند و دعا کردن به درگاه او ندارد از جملۀ این دعاها:
    1. درخواست فرزند: مانند دعای ابراهیم: رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ[۲۰].
    2. درخواست روزی توسط حضرت عیسی: قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۲۱].[۲۲]

ارکان دعا

ارکان دعا عبارت‌اند: داعی (دعاکنندهمَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته دعاکننده:

  1. دعا کننده: در قرآن از دعا کنندگان بسیاری یاد شده است از جمله: دعای انبیا: وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۲۳]؛ صالحان و مؤمنان: إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ[۲۴]. تنوع دعا کنندگان به مخاطبانِ قرآن می‌آموزد چگونه دعا کنند و از خدا چه بخواهند و نیز مکلف را وادار می‌کند در مقایسه خود با آنان در شدت و کثرت دعا تلاش بیشتری کند.
  2. مَدعُوّ (خوانده شده): خداوند در آیات قرآن و معصومین در روایات اخلاقی، حاجت‌طلبیدن از خداوند را تنها راه صحیح برای دعا کردن معرفی کرده‌اند چراکه تنها کسی که هیچ‌گونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج است خداوند است و از آنجا که اصل اولیۀ دعا کردن این است که مدعو (خوانده شده) غنی باشد و توانایی برآوردن حاجت دیگران را داشته باشد می‌‌توان نتیجه گرفت تنها خداست که می‌تواند مَدعُوّ و خوانده شدۀ واقعی باشد[۲۵].
  3. خواسته دعاکننده: در اقسام دعا بیانش گذشت.

آداب دعا

آداب و شرایط دعا به دو بخش تقسیم می‌‌شود:

  1. آداب و شرائطی که بدون آن اصلاً ماهیّت دعا محقّق نمی‌شود:
    1. دعا باید همراه ایمان و معرفت به خداوند باشد، ایمان و معرفت هر اندازه بیشتر شود، دعا به اجابت نزدیک‌تر می‌‌شود به گونه‌ای که تمام فاصله‌ها بین دعا و اجابت آن از بین می‌‌رود، چنانکه این شرط در قرآن کریم این‌گونه بیان شده است: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۲۶]
    2. شروع دعا با حمد و ستایش خداوند: هیچ دعائی از اهل بیت نقل نشده مگر اینکه در ابتدا و انتهای آن، ستایش و حمد خداوند وجود دارد. امام صادق(ع) می‌‌فرمایند: «هر وقت خواستید چیزی از حوائج دنیا و آخرت را از خداوند طلب کنید بدانید شروع دعا باید با ثنای خداوند و مدح او و صلوات بر پیامبرش باشد»[۲۷]
    3. یقین به اجابت: خداوند هرگز از وعدۀ خود تخلّف نمی‌کند. در آیات بسیاری خداوند وعده داده که دعاکننده را ناامید بر نمی‌گرداند. امام صادق(ع) می‌فرمایند: «چون خداوند را خواندی با قلبت متوجّه دعایت باش، آنگاه به اجابت آن یقین داشته باش»[۲۸].[۲۹]
    4. توبه و اقرار به گناه و همچنین اقرار به نعمت‌ها و اطاعت از خداوند: یکی از مهمترین عوامل مستجاب نشدن دعا انجام معصیت الهی است[۳۰]؛ از این‌رو در قرآن استغفار از گناه و اقرار و اعتراف به ظلم خویش اینچنین بیان شده است: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۳۱]. همچنین اقرار و یاد کردن نعمت‌های خدا به هنگام دعا: قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ[۳۲] و اقرار و اعتراف به اطاعت و پیروی از دستورهای او: آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لَا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْ رُسُلِهِ وَقَالُوا سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ[۳۳] در شمار مهمترین علل پذیرش دعا محسوب می‌‌شود[۳۴].
    5. توسُّل به اهل بیت: ذیل آیۀ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۳۵]، پیامبر(ص) می‌فرمایند: «ما وسیله به سوی خداوند هستیم»[۳۶].[۳۷]
    6. دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد: دعا کننده باید دعای خود را با زبان یا در دل به مصلحت مشروط کند در غیر این صورت ماهیت دعا دچار خدشه می‌‌شود.
  2. آداب و شرائطی که ماهیت دعا بدون آنها محقّق می‌شود، امّا اجابت دعا منوط به وجود آنهاست:
    1. آداب و شرایط در رابطه با خدا: مهمترین شرطی که باید هنگام دعا در پیشگاه پروردگار رعایت کرد وصف کردن خداوند به اسمای حسنایش است، چنانکه خداوند فرموده: وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا[۳۸]. در بسیاری از دعاهای انبیا این روش عملی شده و همراه با نامی از نام‌های زیبای الهی‌ مزین شده است؛ مانند "سمیع و علیم": رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۳۹].
    2. آداب و شرایط دعاکننده: این آداب، به چند دسته تقسیم می‌‌شود.
      1. امور مربوط به ظاهر:
        1. ابتهال در دعا: در روایتی امام کاظم(ع) ابتهال در آیۀ وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا[۴۰] را به برگرداندن کف دست‌ها هنگام دعا معنا کرده است.
        2. بلند نکردن صدا: در آیاتی از قرآن به دعاکننده توصیه شده به درگاه الهی تضرع کنند؛ ولی صدایش را در دعا کردن بالا نبرد: ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۴۱]
        3. فراگیر بودن دعا: فراگیر بودن دعا را می‌توان از نکات سفارش شده برای دعا کردن دانست: فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۴۲] بر این اساس، در اغلب دعاهایی که از زبان پیامبران و مؤمنان در قرآن نقل شده از الفاظ جمع استفاده شده است؛ مانند: الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۴۳] افزون بر این، قرآن به دعا کردن برای دیگران هم سفارش کرده است مانند: فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ[۴۴]دعا برای پدر و مادر: رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلَا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلَّا تَبَارًا[۴۵]، همسر و فرزندان: وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا[۴۶]
      2. امور مربوط به روح و قلب دعاکننده:
        1. حالت ترس و امید: از مواردی که رعایت آن برای استجابت دعا بسیار نقش دارد داشتن حالت ترس و امید در دعاکننده است، چنانکه آیۀ وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا[۴۷]اشاره به همین مطلب دارد.
        2. اخلاص در دعا: یکی از آداب و شروط برای دعا کردن اخلاص در هنگام دعا کردن است. اخلاص یعنی هماهنگی میان قلب و زبان و قطع امید از همۀ مخلوقات.
        3. خشوع، توکل، تضرع: داشتن حالاتی چون خشوع: وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ[۴۸]، توکل: فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۴۹] و تضرّع: ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۵۰].[۵۱]
        4. حالات دعاکننده: دعا باید واقعی باشد دعا کننده باید در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کند چنانکه آیۀ أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ[۵۲] نشانگر همین مطلب است. از دیگر حالات دعاکننده که در استجابت دعا تاثیر گذار است اندوهگین بودن، مظلوم بودن، در حج بودن، مریض بودن، دعای گروهی، دعا با دستان بر افراشته، دعا با قلب شکسته و دعا با وضوی مستحبّی و خواندن دو رکعت نماز مستحبّی است.
      3. ظرف دعا:
        1. استجابت دعا در زمان‌هایی خاص از جمله: دعا در ماه رجب، شعبان و رمضان، شب‌های قدر و ده روز اوّل ماه ذی حجّه به ویژه روز عَرَفه، عید فطر، قربان، غدیر، مبعث و روزها و شب‌های جمعه، سحر و به ویژه پیش از طلوع فجر و نیز لحظات بینَ الطّلوعین، هنگام ظهر، غروب، فاصلۀ میان نماز مغرب و عشاء[۵۳].
        2. استجابت دعا در مکان‌هایی خاص از جمله: تمامی مساجد به ویژه مسجد الحرام، کنار کعبه هنگام اتمام اعمال و مناسک حج: فَإِذَا قَضَيْتُمْ مَنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا[۵۴] مسجد پیامبر اکرم(ص) میان محراب و منبر ایشان و نیز در کنار مرقد مطهّر آن بزرگوار، سرزمین عرفات، مشعر، مِنی، بر روی دو کوه صفا و مروه، کنار مراقد مطهر اهل بیت(ع) به ویژه در آستانۀ حضرت سیِّدالشُّهداء(ع)، کنار قبور مؤمنین، به ویژه عالمان[۵۵].

موانع دعا

عدم استجابت دعا یا به خاطر آن است که شرائط لازم برای استجابت فراهم نشده و یا به خاطر آن است که مانعی در استجابت دعا وجود دارد؛ به عنوان نمونه گاهی آنچه مورد دعا قرار می‌گیرد به مصلحت واقعی دعاکننده نیست؛ در حقیقت برای او ضرر دارد: وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا[۵۶]. با این همه چون نفس دعاکردن عملی زیبا و نیکو در نزد خداوند است قرآن کریم شهادت داده است اگر دعائی پذیرفته نشد، خداوند به جای آن خیر دیگری برای انسان لحاظ می‌‌کند: فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا[۵۷].

از جمله موانع پذیرش دعا عبارت‌اند از:

  1. صفات رذیله: این صفات مانع بزرگی، برای رسیدن دعا به حریم پاک الهی است: وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ[۵۸] امام صادق(ع) می‌فرمایند: «خداوند دعائی که از قلبی سخت و سنگین ایجاد شود را نمی‌پذیرد»[۵۹].
  2. گناه: خداوند متعال بارها عهد فرموده کافران، فاسقان و ظالمان را مشمول هدایت خود نکند؛ از این‌رو نه خود آنان را می‌پذیرد نه عملشان را و نه دعایشان را: إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۶۰]، إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۶۱]، إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۶۲]. امام صادق(ع) فرمودند: «فرد ظالم دعایش قبول نمی‌شود تا وقتی که به سوی خداوند توبه کند»[۶۳].
  3. مال مُشتبَه: پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «کسب خود را حلال کن تا دعایت مستجاب شود، چراکه لقمۀ حرام باعث می‌‌شود تا چهل روز دعایش مستجاب نشود»[۶۴].
  4. ناهماهنگی میان زبان و قلب: دعا به سبب هماهنگی بین زبان و قلب مستجاب می‌‌شود و خداوند کسانی را که با قلبی غافل به سمت او می‌‌آید و دعا می‌‌کند را نمی‌پذیرد. امیرمؤمنان(ع) فرمودند: «خداوند دعائی که از قلبی غافل برخیزد را نمی‌پذیرد»[۶۵].
  5. تکیه و اعتماد بر غیر خداوند متعال: در روایات بسیاری وارد شده، «خداوند دعای امیدواری که به غیر او امید دارد را مستجاب نمی‌کند».
  6. ناهماهنگی میان دعا و عمل انسان: اگر کسی خود را به فقر، گناه و بردگی اجانب وادار کرد و بعد از آن اینچنین در درگاه خداوند دعا کرد «خدایا! مرا به واسطۀ حلالت از حرامت و به واسطۀ اطاعتت از گناهت و به واسطۀ فضلت از دیگران بی‌نیاز ساز»[۶۶]، دعای او مستجاب نمی‌شود مگر اینکه به سوی خداوند برگردد و از آنچه انجام داده توبه کند.
  7. فراهم نساختن علل و اسباب لازم: آماده نکردن اسباب و عوامل ظاهری و اکتفا به دعای زبانی موجب عدم استجابت دعاست. آیات و روایات بسیاری بر این مطلب دلالت می‌‌کند: وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا[۶۷].[۶۸]

آثار دعا

در منابع اسلامی دعا دارای آثار مادی و معنوی و فردی و اجتماعی است؛ اما مهمترین اثری که می‌‌توان برای دعا متصور شد اجابت دعا از سوی خداوند است، اما منافع دیگر دعا، از نگاه آیات و روایات عبارت‌اند از:

  1. ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق: مؤمنین این ارتباط را بسیار برتر از هر دستاوردی می‌‌دانند و معتقدند هر بنده ای اگر به حقیقت دعا پی ببرد هیچ وقت این ارتباط را قطع نمی‌کند.
  2. برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان: انسان فطرتاً خداوند را قدرتمند و توانا می‌‌داند ولی برای اینکه این علم فطری انسان به طور کامل نشان داده شود یکی از ابزارهایش ایجاد ارتباط و دعا در برابر خداوند است. در واقع دعا از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی انسان به حقایق معنوی است.
  3. پیدا شدن گمشده انسان توسط دعا: انسان از همان آغاز تولّد، دنبال آرامشی است که آن را گم کرده است و این آرامش به نقل از قرآن همان خداوند: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ[۶۹] و ذکر اوست: أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۷۰].
  4. بریدن از دیگران و پیوستن به او: در اصطلاح اخلاقی آن را (انقطاع از مردم و پیوستن به خداوند) می‌‌گویند و این انقطاع به وسیلۀ عواملی ایجاد می‌‌شود که از جملۀ آنها دعا و تضرع به درگاه خداوند است.
  5. جلب ولایت الهی: پایداری بر صراط مستقیم و منحرف نشدن از آن نیازمند جلب و جذب عنایت و هدایت الهی است. این هدایت الهی به ریاضات شرعی نیازمند است که یکی از مهمترین آنها می‌‌تواند دعا کردن باشد.
  6. تزکیۀ نفس: تهذیب نفس مهمترین فایدۀ دعاست که همچون استاد اخلاق، می‌تواند نفس انسان را بسازد و رذائل را از آن دور کند: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[۷۱]دعا به سه صورت مردم را از رذائل نفسانی دور می‌‌کند:
    1. به صورت عام: عموم مردم به وسیلۀ دعا از منجلاب شیطانی نجات پیدا می‌‌کنند.
    2. به صورت خاص: مؤمنین خاص نه تنها به ویسلۀ دعا کردن از گناهان کبیره دوری می‌‌کنند، بلکه با کمک دعا از هر گناه صغیره ای هم پرهیز می‌‌نمایند.
    3. به صورت اخص: مؤمنین اخص خداوند از طریق دعا از هر امر مکروهی پرهیز می‌‌کنند[۷۲].
  7. آثار اخروی دعا: نجات از عذاب جهنم: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۷۳] و بهره‌مندی از پاداش اخروی و نعمت‌های بهشتی: فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۷۴]
  8. برخی دیگر از مصادیق آثار و فواید دعا عبارت‌اند از: آبرو یافتن نزد خدا: رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۷۵]؛ فضل و رحمت الهی: وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ[۷۶]؛ اجابت دعای مؤمنین: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۷۷]؛ بهره‌مندی از عفو و بخشایش الهی: قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۷۸]؛ مصون ماندن از انحرافات اخلاقی: فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۷۹]؛ رفع حزن و اندوه: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ[۸۰] و همنشینی با پیامبر(ص): وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ[۸۱].[۸۲]

عواقب ترک دعا

قرآن توجه خداوند به بندگانش را به دعا و نیایش آنان وابسته کرده است: قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۸۳]، تهدیدی که در این آیه به چشم می‌آید، در این کتاب آسمانی کمتر به کار رفته است؛ همچنین در آیۀ شریفۀ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۸۴] خداوند کسانی را که از دعا کردن خودداری می‌کنند مستکبر شمرده و آنان را به جهنم تهدید کرده است و همچون آیۀ پیشین در شمار سنگین‌ترین آیات قرآن کریم قرار گرفته است. ترک دعا و غفلت از آن، از علائم بدبختی و زیانکاری انسان است: ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا[۸۵].

بنابراین، نیایش و ارتباط قلبی میان بنده و حضرت حق، از مهمترین واجبات انسان بوده و ترک آن نیز در شمار بدترین محرمات قرار گرفته شده است[۸۶].

منابع

پانویس

  1. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۸۶؛ سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم.
  2. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۹۹ ـ۱۰۰.
  3. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  4. «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷.
  5. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۲-۴۱.
  6. عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۲.
  7. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  8. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم.
  9. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  10. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۸۶.
  11. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  12. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۰۴.
  13. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۰۴.
  14. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  15. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  16. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۸۸.
  17. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  18. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!» سوره ابراهیم، آیه ۴۱.
  19. «و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.
  20. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!» سوره صافات، آیه ۱۰۰.
  21. «عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانه‌ای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
  22. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۰۴
  23. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
  24. «همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.
  25. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۱۳.
  26. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  27. اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.
  28. «إِذَا دَعَوْتَ فَظُنَّ أَنَّ حَاجَتَکَ بِالْبَاب»؛‏ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۳.
  29. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۳۳۰.
  30. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۳۳۰.
  31. «گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.
  32. «گفت: پروردگارا برای نعمتی که به من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان گنهکاران نخواهم بود» سوره قصص، آیه ۱۷.
  33. «این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند: شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را خواستاريم كه سرانجام همه به سوى توست». سوره بقره، آیه ۲۸۵.
  34. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۱۵.
  35. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  36. «نَحْنُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّه»؛‏ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۲.
  37. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۳۳۰.
  38. «و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید!» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
  39. «اى پروردگار ما، از ما بپذير، كه تو شنوا و دانا هستى» سوره بقره، آیه ۱۲۷.
  40. «و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
  41. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  42. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  43. «آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.
  44. «پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  45. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای» سوره نوح، آیه ۲۸.
  46. «و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن» سوره فرقان، آیه ۷۴.
  47. «و او را با بیم و امید بخوانید» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  48. «و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند» سوره انبیاء، آیه ۹۰.
  49. «گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.
  50. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  51. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۱۲.
  52. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد» سوره نمل، آیه ۶۲.
  53. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص۳۳۰ ـ ۳۳۳.
  54. «پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر» سوره بقره، آیه ۲۰۰.
  55. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۱۲؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۳۳۳.
  56. «و آدمی بدی را چنان فرا می‌خواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.
  57. «پس، خواستیم که پروردگارشان برای آنان فرزندی (دیگر) پاک‌جان‌تر و مهربان‌تر از او، جایگزین کند» سوره کهف، آیه ۸۱.
  58. «و اگر می‌خواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا می‌بردیم اما او به دنیا‌گرایید» سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
  59. «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَا یَسْتَجِیبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاس»؛‏ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۴.
  60. «بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره منافقون، آیه ۶.
  61. «خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  62. «بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.
  63. بحارالأنوار، ج۱۰، ص۱۷۴.
  64. «أَطِبْ کَسْبَکَ تستجاب تُسْتَجَبْ دَعْوَتُکَ فَإِنَّ الرَّجُلَ یَرْفَعُ اللُّقْمَةَ إِلَی فِیهِ حَرَاماً فَمَا تُسْتَجَابُ لَهُ أَرْبَعِینَ یَوْماً»؛ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۵۸.
  65. «لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لَاه‏»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۳.
  66. «اللَّهُمَّ أَغْنِنِی بِحَلَالِکَ عَنْ حَرَامِکَ وَ أَغْنِنِی بِفَضْلِکَ عَمَّنْ سِوَاک‌»
  67. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.
  68. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص۳۰۵ ـ ۳۰۷.
  69. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  70. «آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  71. «نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  72. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۹۶-۲۹۷.
  73. «پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
  74. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  75. «پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.
  76. «و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  77. «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
  78. «گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.
  79. «پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست» سوره یوسف، آیه ۳۴.
  80. «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
  81. «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.
  82. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۹۱ و ص ۲۹۶-۲۹۷؛ سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم، ص۱۱۹.
  83. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  84. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  85. «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست (یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو رنجور نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲ ـ ۴
  86. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۹۰.