نصب الهی امام

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۲۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل نصب الهی امام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

در بحث امامت، میان شیعه و اهل سنت، بر سر انتصابی و انتخابی بودن امامت و خلافت بحث است. شیعه، معتقد به آن است که جانشینی پیامبر و خلافت و امامت مسلمین، مثل خود نبوت امری انتصابی و به امر خداوند و نصّ خاصّ است و بر این عقیده دلایل فراوان قرآنی و حدیثی و تاریخی دارد. امّا اهل سنت معتقد به انتخاب خلیفه از سوی مردم و اهل حلّ و عقد و نظر شورایند، هرچند به این اصل تنها دربارۀ خلیفۀ اوّل عقیده دارند، چون خلیفه دوم با نصب ابوبکر تعیین شد و خلیفه سوم با رأی شورای شش نفره و این آشفتگی، نشان بی‌پایه بودن نظریۀ انتخاب در امر امامت و خلافت را می‌رساند.

شیعه معتقد است که شورا و نظر مردم و اهل حل و عقد، جایی اعتبار دارد که نصّ و فرمانی از سوی خدا نباشد و آنچه در روز سقیفه اتفاق افتاد، اجتهاد در برابر نصّ بود و این خلاف امر خدا و وصیّت پیامبر اکرم(ص) بود[۱]. حادثۀ غدیر و حجة الوداع و نزول آیه اکمال دین، بزرگترین سند انتصاب امام از سوی خداست. این انتصاب انتخابی هم بر اساس فضایل و شایستگی‌های آن حضرت است[۲].

با توجّه به خصایص منحصر به فرد امامان، (هادی بودن، مرجعیت دینی، تشریع احکام فرعی و واسطه فیض الهی)، بر هر انسان مسلمان و حتّی غیرمسلمان لازم است که اولاً: به مقام امامت ولو به صورت کلی و اجمالی سپس به مصادیق امامان علم و شناخت پیدا کند؛ چرا که شناخت صحیح و ناب آموزه‌های اعتقادی و عملی و اخلاقی دین تنها از سرچشمه زلال امامان به‌دست می‌‌آید وگرنه معرفت و عمل هر مسلمانی که از کانال غیر امامان حاصل شود به ناسره‌ها و کجی‌ها مبتلا گشته و آن با غرض بعثت پیامبران و ادیان آسمانی ناسازگار است[۳].

لذا در روایات نبوی و ولوی به شناخت حقیقی امام به صور متعدد تأکید و جاهل به مقام امام و امامت در ردیف مردگان جاهلیت شمارش شده است" مَنْ‏ مَاتَ‏ وَ لَمْ‏ يَعْرِفْ‏ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۴] در روایت دیگر:" مَنْ‏ مَاتَ‏ بِغَيْرِ إِمَامٍ‏ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۵][۶].

براساس این روایات شخصی که امام عصر خود را نشناسد به مرگ جاهلیت و به واقع بدون ایمان مرده است. حال سؤال این است، مقصود از امام کدام امام است؟ آیا مراد هر نوع حاکم، هر چند با زور و غلبه و حیله است؟ در این صورت این سؤال پیش می‌‌آید که بین شناخت چنین امامی‌ با اثر ترتب کفر و جاهلیت بر جاهل آنچه رابطه‌ای وجود دارد که در روایات بر آن تأکید شده است؟ [۷].

با تأمل دوباره در روایات نبوی که درباره امامت و امام صادر شده است خصوصاً با نگاهی به روایاتی که حضرت علی(ع) و یازده امام دیگر به عنوان امام برگزیده، حجت خداوند، واسطه فیض الهی و عامل حفظ و بقای اصل هستی توصیف شده است؛ با این نگاه واضح می‌‌شود که مقصود از ضرورت شناخت امام، امام به معنای واقعی و کامل آن است که در ائمه اطهار متجلی می‌‌شوند[۸].

این ادعا با لزوم تناسب و سنخیت بین حکم (مرگ جاهلیت و کفر) و موضوع (جهل به امام) ثابت می‌‌شود، علاوه آن‌که روایات متعددی در تطبیق روایات مرگ جاهلیت بر امامان معصوم وارد شده است[۹].

ضرورت نصب امام

اثبات نصب امام

ادله عقلی نصب امام

ادله نقلی نصب امام

مصداق نصب الهی امام

بعد از پذیرفتن ضرورت وجود نص و نصب از طرف پیامبر(ص) مصداق آن کیست؟

در پاسخ این سؤال این نکته را تذکر می‌‌دهیم بعد از ثبوت اصل ضرورت نصب خود به خود امامت منصوص علی(ع) نیز ثابت می‌‌شود، برای اینکه اکثریت قریب به اتفاق اهل سنت منکر وجود نص بر خلافت خلفای خودشان هستند، خواهد آمد. اما شیعه امامت حضرت علی(ع) را با آیات و روایات متعدد اثبات می‌‌کند که تفصیل آن در پاسخ شبهه انکار نص در قرآن و سنت خواهد آمد. به دیگر سخن اهل سنت بر مصداق اصل نص کسی را معرفی نمی‌کنند، در این صورت آنان دوباره باید به اشکالات پیشین لازم از عدم انتصاب جواب دهند، اما شیعه با اثبات ضرورت نصب مصداق بلکه مصادیق آن را نیز با نصوص مختلف ثابت می‌‌کند.

نظریه نصب الهی امام در عصر غیبت

نظریه نصب الهی امام از آغاز غیبت تا پایان قرن پنجم هجری

محدثان و آموزه نصب الهی امام از دوران غیبت تا پایان قرن پنجم

نظریه نصب الهی امام در قرن ششم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن هفتم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن هشتم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن نهم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن یازدهم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن دوازدهم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن سیزدهم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن چهاردهم هجری

نظریه نصب الهی امام در قرن پانزدهم هجری

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. در این زمینه ر. ک: النصّ و الاجتهاد، شرف الدین
  2. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۱۰۵.
  3. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۲.
  4. «كسى كه بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهليّت مرده است» کافی، ج۱، ص ۳۷۶؛ این‌که مراد از مرگ جاهلیت چیست، دو معنا محتمل است: الف. کفر و شرک ب. ظلالت و گمراهی. هر دو معنا در روایات آمده است؛ کافی، ج۱، باب من مات و لیس له امام، ص ۳۷۶؛ مجلسی، مراه العقول، ج۴، ص۲۰.
  5. «هر كس بدون امام بميرد به مرگ جاهليت مرده است» صحیح ابن‌حیان، ج۱۰، ص ۴۳۴؛ مسند احمد، ج۴، ص ۹۶ (۱۶۸۷۶)؛ المعجم الکبیر؛ ج ۱۹، ص ۳۸۸ (۹۱۰)؛ شرح المقاصد، ج۲، ص ۲۷۵، از این منابع سستی ادعای دکتر النتشار در کتاب خود نشأه الفکر الفلسفی فی الاسلام، ج۶، ص ۲۱۷ مبنی بر انکار حدیث مزبور در منابع اهل سنت ظاهر می‌‌شود. برای اطلاع از صدها مورد از این روایت به نرم‌افزار المکتبه الإسلامیة الکبری الشامله محصول عربستان جستجوی واژه «میته الجاهلیه» رجوع شود.
  6. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۳.
  7. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۳.
  8. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۳.
  9. ر.ک. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص ۵۴.