شهید در حقوق اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۲۰:۴۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

رابطه حق شهید با زیارت

تلاشی که از نظر فرهنگی و اجتماعی، از سوی امامان شیعه انجام می‌گرفت، یکی هم سوق دادن امت به سوی پیشوایان حق و فرهنگ تشیع و خط اهل بیت (ع) بود. تا با یادشان، با احیای نام و خاطره و فکر و تعالیمشان، راه، نمایان‌تر و هدف، روشن‌تر و راهنما آشکارتر گردد تا مردم گرفتار سرگردانی و حیرت و بلا تکلیفی نگردند و از این طریق، گام‌هایی در مسیر تربیت و سازندگی‌های فردی برداشته شود.

از جهت سیاسی و اجتماعی هم با مطرح بودن خطّ اولیای دین و فرهنگ ائمه، انحرافات، کمتر و هدایت‌ها بیشتر شود. به‌ویژه، روی آوردن به راهِ «شهدای آل محمد»، و گرامیداشت آنان و تجلیل از فداکاری‌هایشان و احیای نامشان و زیارت تربتشان و الهام گرفتن از خاک مزارشان و خونِ پاکشان این مهم را بیشتر تأمین می‌کرد و می‌کند. امامان نه‌تنها در سخن، که در عمل هم احیاگران بزرگ این خطّ و فرهنگ بودند و از شهدای عترت رسول، که کشته راه حق و دین و نجات مردم بودند، تجلیلِ قولی و عملی می‌کردند. این، حقّ هر شهید بر جامعه است. و شهدای آل محمد، به‌ویژه ائمه شهید شیعه، بیش از دیگران، بر گردن امت پیامبر (ص)، حق دارند، چرا که حیاتشان را در راه صلاح و اصلاح همین امت، نهادند و به شهادت رسیدند، تا دین را زنده نگهدارند، هرچند با مرگ سرخ و سبز خویش! احیای فرهنگ شهادت، در برنامه عملی اولیای دین ما بود تا از این طریق، هم حقِّ شهدای آل محمد، تا حدودی، ادا شود و هم با پیوند و آشنایی با شهیدان این راه، عملًا راهشان تداوم یابد. در صدد بحث تاریخی گسترده نیستیم. فقط چند نمونه از سیره عملی اسوه‌های خود را یاد می‌کنیم، تا معلوم گردد که چگونه پیشوایان دینی ما، این «حق» را ادا می‌کردند و آن فرهنگ را زنده نگه می‌داشتند.

حضرت فاطمه (س) قبر حمزه سیدالشهداء را زیارت می‌کرد، اصلاح می‌نمود، علامت می‌گذاشت و هر دو سه روز یک بار، قبور شهدای احد را زیارت می‌‌کرد، کنار مزار نماز می‌خواند، می‌گریست و دعا می‌کرد و هر جمعه، قبر حضرت حمزه را دیدار کرده و نزدِ آن می‌گریست[۱]. حضرت زهرا (س)، بعد از رسول خدا (ص)، هفتاد و پنج روز زیست. در این مدت، هرگز شاد و خندان دیده نشد. در هفته دو روز (روزهای دوشنبه و جمعه) سرِ خاک شهدا می‌آمد و می‌گفت: «رسول خدا اینجا بود و مشرکان آنجا.»..[۲]. یعنی نوعی گزارش می‌داد از صحنه‌های درگیری حق و باطل، و ترسیم میدان نبرد و یادآوری خاطره جنگ احد و غیره... آموزش تاریخ در صحنه! بیان واقعه در محل وقوع! یاد شهدای احد را چگونه می‌توان زنده نگه داشت؟ جز با آمدن بر سر مزارشان و نشستن بر تربت پاکشان و اشک ریختن به یادشان و یادآوریِ حماسه‌ها و فداکاری‌هایشان؟! مرحوم صدوق، حضور بر مزار شهیدان احد را به عنوان زیارت، مستحب می‌داند[۳].

در روایات، ضمن آنکه برای زائر مدینه، زیارت و دعا نزد قبور شهدا مستحب به شمار آمده است، نقل شده که: پیامبر اسلام (ص)، هرگاه به زیارت شهیدان می‌رفت، خطاب به آنان می‌فرمود: «السَّلامُ عَلَیکُم بِما صَبَرْتُم فَنِعمَ عُقبی الدّار»[۴]. و امام صادق (ع) در مورد زیارت شهدای احد، سفارش فرموده است که خطاب به آنان گفته شود: «السَّلامُ عَلَیکُم یا أَهْلَ الدّیار، أَنْتُم لَنا فَرَطٌ وَإِنّا بِکُم لاحِقُون»[۵]. سلام بر شما ای اهل این دیار!.. شما پیشاهنگ مایید و ما هم به شما خواهیم پیوست. حضرت زهرا (س) که اولین شهید عترت پیامبر (ص) در راه دفاع از حق بود، طبق وصیت خویش، مخفیانه به خاک سپرده شد و حضرت علی (ع) صورت چند قبر را هنگام دفن وی، ساخت، تا جای دفنِ آن مظلومه مشخّص نباشد[۶]. آنگاه، به‌طور مکرر، به زیارت قبر آن بانوی بزرگوار می‌رفت و طبق بعضی نقل‌ها: امیرالمؤمنین (ع) هر روز قبر فاطمه زهرا (س) را زیارت می‌کرد، یک روز که به زیارت آمده بود، خود را بر قبر افکند و گریست و شعری را به این مضمون خواند: چه جانگداز است هنگامی که بر قبر حبیبم عبور می‌کنم و سلام می‌دهم و جوابی نمی‌شنوم، ای قبر! چه شده که جواب مرا نمی‌دهی؟ آیا بعد از من، دیگر دوستی با کسان، ملالت آور شده است؟».

حسین بن علی (ع) هنگامِ غروبِ هر جمعه، تربت برادرش امام مجتبی (ع) را زیارت می‌کرد[۷]. محمد حنفیه برای زیارت قبر امام حسن (ع) در بقیع می‌آمد و می‌گفت: «سلام بر تو ای بازمانده مؤمنان و ای فرزند اولین مسلمان. چرا چنین نباشد، در حالی که تو سلاله هدایت و هم پیمان با تقوا و پنجمین نفر از اهل کسائی. دست رحمت تو را تغذیه کرده و در دامان اسلام تربیت شدی و از پستان ایمان شیر خوردی. تو در حال حیات و مرگ، پاکیزه ای.».. [۸]. زیارت مرقد سیدالشهداء (ع) بیش از همه مورد توجه و عنایت ائمه بود و به زائران آن کوی حق و دیار عشق، احترام زیادی می‌کردند. «حمران بن اعین»، نقل می‌کند که: از زیارت قبر حسین بن علی (ع) برگشتم، امام باقر (ع) به دیدنم آمد و فرمود: «ای حمران! بشارتت باد... هرکس قبر شهدای آل محمد را زیارت کند و هدفش از این زیارت، خدا و پیوند با پیامبر (ص) باشد، همچون روز تولد از مادر، از گناهانش بیرون آمده، پاک می‌شود»[۹]. گرچه زائر، از زیارت حسین (ع) آمده بود، لکن امام، محور سخن و ملاک فضیلت را روی «شهدای آل محمد» برد، که امام حسین (ع)، سرور و سالار همه آن شهداست و سلاله آن عترت پاک است. اولین زائر قبر حسین شهید (ع)، صحابی والاقدر پیامبر (ص)، «جابر بن عبدالله انصاری» بود که به همراه غلامش «عطیه» به زیارت نائل شد.

نقل شده است که اسیران اهل بیت، پس از ماجراهای کربلا و بازگشت از سفر شام، در مسیرشان به مدینه از مأموران نگهبان خواستند تا آنان را از «کربلا» عبور دهند تا با قبر سیدالشهداء (ع) تجدید عهد نمایند. در اربعین شهادت حسین بن علی (ع) بوده که به آن محل رسیدند. هنگام گذر از آن دشتِ خونین، زن‌های علویه با گریه و فریادهای دردمندانه، به سوی قبر شتافتند و اشک‌ها ریخته شد و سه روز در آنجا گذراندند. در همان موقعیت بود که امام سجاد (ع) با جابر، دیدار نمود. امام با جابر در این دیدار، که بر تربت شهیدان کربلا انجام گرفت، درباره حوادثِ تلخی که بر آنان گذشته بود، سخن‌ها گفت، سپس به سوی مدینه رهسپار شدند[۱۰].[۱۱]

منابع

پانویس

  1. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۹، حدیث۱و۲؛ کشف الارتیاب، چاپ پنجم، ص۴۸۱.
  2. وسائل الشیعه، ج۱۰؛ بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹۵.
  3. من لا یحضر الفقیه، ج۱، ص۲۲۹.
  4. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۶.
  5. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۷۷.
  6. بحارالانوار، ج۴۳، ص۱۹۳.
  7. «إن الحسین بن علی کان یزور قبر الحسن بن علی کل عشیۀ جمعۀ»(وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۱۷).
  8. بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۰۵؛ نقل از کامل الزیارات، ص۵۳.
  9. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۲۵۹، حدیث۲۲؛ امالی شیخ طوسی، ج۲، ص۲۸.
  10. باقر شریف القرشی، حیاۀ الحسین بن علی، ج۳، ص۴۲۲؛ وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۷۴، حدیث۳. البته این نکته که این زیارت در اربعین همان سال بوده یا سال بعد، بین مورخین دو نظر است؛ برای تحقیق بیشتر کتاب اربعین از شهید قاضی طباطبایی را مطالعه کنید.
  11. محدثی، جواد، فرهنگ زیارت، ص۷۶-۸۰.