بنی اسد بن خزیمه در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

نسب بنی اسد

بنی اسد قبیله‌ای است بزرگ و مشهور از تبار اعراب عدنانی (شمالی) که نسب از اسد بن خزیمة بن مدرکة بن الیاس بن مضر می‌‌برند.[۱] اسد فرزندانی به نام دودان،کاهل، عمرو، صعب، حلمه و تغلب داشت که نسل او از آنها استمرار یافت.[۲] در میان فرزندان اسد، اولاد دودان از حیث کثرت و تعداد بیش از دیگر فرزندان اسدند؛ چندان که معظم بطون بنی أسد از نسل ایشان -به خصوص بنی ثعلبه بن دودان - هستند.[۳] بنی غنم بن دودان - که از حلفاء بنی عبدشمس بودند[۴]- هم، از دیگر بطون معروف بنی اسد به حساب آمده‌اند. علاوه بر آنها، بنی والبة بن حارث،[۵] بنی صیداء بن عمرو، بنی نصر بن قعین، بنی فقعس بن طریف،[۶] بنی جذیمة بن مالک بن نصر بن قعین،[۷] بنی جشم بن حرث بن سعد بن ثعلبة بن دودان،[۸] بنی سعد بن حارث - که در کثرت، در عرب ضرب المثل بودند[۹]- از معروفترین بطون قدیمی بنی اسد به شمار آمده‌اند. [۱۰] از مشهورترین بطون فعلی این قبیله هم می‌‌توان، از آل خیون، الحدادیون، آل غریج (غریق) و... یاد کرد.[۱۱] لازم به ذکر است که قبایل همنام دیگری نیز در عرب از جمله طایفه اسد بن شریک -از شاخه‌های قبیله قحطانی أزد- و نیز تیره ای از قریش به نام بنی اسد بن عبد العزی، وجود دارند که از حیث شهرت به پای بنی اسد بن خزیمه نمی‌رسند.[۱۲].[۱۳]

مساکن و منازل بنی اسد

با توجه به کثرت زیر مجموعه‌های بنی اسد و گستردگی این قبیله، می‌‌توان گفت آنان در مناطق متعددی سکونت داشتند. چنانکه به نقل یعقوبی بنی اسد از نزدیکی‌های قصرهای «حیره» در عراق کنونی تا سرزمین تهامه در سواحل دریای سرخ پراکنده بودند.[۱۴] اما عمده تمرکز آنان را می‌‌توان، حد فاصل قبیله تمیم در جنوب، کلب در شمال و طی در جنوب و قسمت اعلای سرزمین (نجد) دانست.[۱۵] گویا آنان در پی منازعات قبیله ای به مهاجرتهایی دست زده و در نجد و تهامه پراکنده شده بودند. نیز برخی از آنان، در پی اختلافات میان قبیله ای یا زد و خورد با قبایل مجاورشان به اجبار از نجد به یمن مهاجرت کردند.[۱۶]-[۱۷]برخی از ایشان، در شمال فلات نجد، مخصوصاً بین دو کوه أجا و سلمی، -یعنی بین حائل و القصیم-منزل داشتند تا این که در درگیری با قبیله طی که از یمن به آنجا آمده بودند مغلوب شده مجبور به ترک محل سکونت خود گردیدند.[۱۸] پس متوجه عراق شدند و به سوی عراق حرکت کردند تا اینکه از سمت کربلا به فرات رسیدند و اکثر منازل راه کربلا و مکه را منزل خود قرار دادند. آنان در صدر اسلام در کوفه ساکن شدند[۱۹] و از آنجا به سایر بلاد و مناطق جهان گسترش یافتند. در این بین، "بنی ثعلبه بن دودان" در ثعلبیه-موضعی در بین کوفه و مکه- ساکن بودند.[۲۰] طایفه "سلامه" هم، در الشقوق در راه مکه منزل داشتند و همراه با بنی غاضره[۲۱] نزدیک کربلا سکونت داشتند.[۲۲] یاقوت حموی، علاوه بر ثعلبیه[۲۳] و غاضریه –که در نزدیک کربلا و به بنی غاضره منتسب است[۲۴]،- از التنانیر که دره ای است با زراعت بسیار بین زباله و الشقوق،[۲۵] الحزن[۲۶] و زباله –در بین مکه و کوفه- به عنوان منازل بنی اسد یاد کرده است.[۲۷]-[۲۸] همچنین از «أجبال» و «ذات الحناظل»[۲۹] به عنوان مواضع اجتماع این قبیله و از معروف‌ترین سرزمین‌های بنی اسد هم در نجد، از اماکنی نظیر آثال، احلیلی، اکبره، أیهب، بستان ابراهیم، ​​بنان، ترمد، توز، ثعلبیه، جفاف الطیر، حقیل، حومانة الدراج، الربائع، رقد، سمیراء، الشرکه، الصفیحه، الغمران، عرفة عیار، المَلا، ناجیه، و.... نام برده شده است. ضمن این که از آب‌ها و دره‌های آنها نیز می‌‌توان از اَبَرَق العزاف، البطاح، بزاخه، البعوضه، ثلاثان، جرثم، الخربه، الخوَّة، خیماء، ذو أحثال، ذو إراط، روضة الحزم، الشبکه، شیقان، صفیه، العلیبه، القلیب، منعج و دارة ملحوب و از جبال آنها: التینان، حبس، حبشی، ذو علق، قطن، القنان، قنة البقار و غیره یاد کرد.[۳۰]-[۳۱]

پس از انجام فتوحات اسلامی بسیاری از مردم بنی اسد در مناطق مفتوحه از جمله عراق و شهرهای نوبنیاد آن بخصوص کوفه سکونت اختیار کردند. بنا به گزارشی پس از بنای کوفه، اسدیان از نخستین قبایلی بودند که در یکی از اسباع آن، سکنا گرفتند[۳۲] و مسجدی را در این شهر به خود اختصاص دادند.[۳۳] گفته شده که بنی اسد از نظر جمعیت، دومین قبیله ساکن در این شهر پس از قبیله همدان بود.[۳۴] کوفه در آن زمان پذیرای هفت گروه عرب بود و بنی اسد نیز در کنار قبایل غطفان، محارب، نمیر، ضبیعه و تغلب یکی از این گروه‌های هفت گانه را تشکیل می‌‌داد.[۳۵] با ورود امیرالمؤمنین(ع) به کوفه، حضرت ضمن نگاهداری این گروه‌ها، تغییراتی در ترکیب و صورت خارجی آن از طریق ترکیب و جابجایی قبیله به ویژه از یک گروه به گروه دیگر انجام داد که در این جابجایی، بنی اسد با قریش، کنانه، تمیم، ضبه و رباب در یک گروه جای گرفتند.[۳۶]-[۳۷] برخی منابع در بیان حدود و ثغور جغرافیایی مواضع بنی اسد در عراق، این حد را از قادسیه تا شقوق[۳۸] در طول و در عرض تا نزدیک صحرای سماوه[۳۹] تا حد بادیه بصره دانسته‌اند.[۴۰] یعقوبی هم در" البلدان" در ذکر منزلگاه‌های بنی اسد آورده: «کسی که می‌‌خواهد از کوفه به حجاز برود، به سمت قبله در منزل‌هایی آباد و آبخورهایی دایر که بزرگان بنی هاشم را در آنها قصرهایی است بیرون رود. اول آن منازل، قادسیه است، سپس مغیثه، پس فرعاء، پس واقعه، پس عقبه، پس قاع سپس زباله و شقوق و بطان که این چهار محل دیار بنی اسد است».[۴۱]

"بنی غنم بن دودان" دسته ای دیگر از بنی اسد بودند که بیشترشان به غزه و سپس اندلس مهاجرت کردند.[۴۲] "بنی عکاشه" هم از دیگر اقوام این قبیله بودند که راهی اندلس شدند.[۴۳] ضمن این که "بنی ذی الخمار" -از بطون نصر بن قعین- هم، در جزیره ساکن شدند.[۴۴]-[۴۵] با این وصف، قاطبه اسدیان در عراق مستقر شدند و تا به امروز تبار ایشان در آنجا ماندگار است. امروزه تعداد زیادی از طوایف بنی اسد در عراق وجود دارد و در اکثر شهرهای عراق به ویژه جنوب این کشور، پراکنده شده‌اند که از معروف‌ترین قبایل آنها می‌‌توان به آل خیون و شعب آنها: آل شیخ، آل عباس، آل ونیس، آل عیسی یا عنیسی و آل ویس؛ آل الحدادیون و فروعاتش مانند: آل بو الشیخ علی، بیت الحجی، آل بو عبده، الرشیده و بیت زامل و نیز بنی عسکر، آل خاطر، المواجد، آل شبیب و آل غریج(غریق) و خاندان‌های اصلی آن: حاج یعقوب، آل شارع، آل هلال و آل حمودی با فروعاتی نظیر آل بو غانم، آل بو ضاحی، آل بو مجدی، آل بو بحر، آل بو مجزم و... اشاره کرد.[۴۶] ضمن این که جمعی از طوایف آن همچون الطریحیون دربرخی شهرهای ایران از جمله اهواز[۴۷] خرمشهر، آبادان، الفلاحیه (شادگان) و غیره زندگی می‌‌کنند.[۴۸]-[۴۹] همان گونه که گفته شد علاوه بر عراق، طوایفی از بنی اسد به ایران مهاجرت کردند و در مناطقی چون خوزستان ساکن شدند. محدوه ای که این قبیله جهت سکونت اختیار کردند را از نزدیکی‌های قادسیه در ساحل یسار (چپ) دجله تا جزیره بنی دبیس و هویزه ایران گفته‌اند.[۵۰] نقل است که در زمان حکومت آل بویه و فرمانروایی عضدالدوله دیلمی، عده ای از طوایف بنی اسد از زمین‌های بین النهرین به سمت ایران کوچ کردند و چون در آن زمان، پایتخت در سرزمین‌های شرقی مملکت قرار گرفته بود، این طایفه در سیرجان ساکن شدند. هنوز هم، نوادگان و بازماندگان آنان با نام‌های خانوادگی بنی اسد، بنی اسد آزادی، علیزاده، میرشاهی و عزت آبادی در این ناحیه زندگی می‌‌کنند.[۵۱].[۵۲]

بنی اسد در عصر جاهلی

بنی اسد از قبایل جنگجوی عرب بودند.[۵۳] آنها جنگ‌ها و تهاجمات زیادی در جاهلیت داشتند که از مشهورترین ایام آنان، مشارکت در نبرد با دولت بنی کنده[۵۴] در«یوم حُجر» است که طی آن، بنی اسد بر حجر پدر شاعر معروف امرؤ القيس، که از سوی امارت دست نشانده حیره، بر ایشان ولایت داشت، شوریده و پس از کشتن حجر از یوغ آل کنده رهایی یافته و بر سرزمینهایی که وی بر آنها گمارده شده مسلط شدند.[۵۵] دلایل این اقدام بنی اسد روشن نیست؛ اما در علت وقوع این حادثه مهم، فرضیه‌هایی مطرح شده است که از مهمترین آنها ممانعت حکومت بنی کنده از پیشروي قبایلی چون بنی اسد و طی و جلوگیري از توسعه‌طلبی آنان عنوان شده است. این فرضیه می‌‌تواند درست باشد،؛ چراکه در طول تاریخ، بین النهرین و عربستان همیشه قبایل صحراگرد و بیابانگرد را به سوي خود جذب می‌‌کردند. قبایلی که در شبه جزیره بودند مدام در پی نفوذ به داخل بین النهرین بودند. بنی اسد نیز از این قاعده مستثنی نبود و به همین دلیل، می‌‌توان نتیجه گرفت که بنی اسد و قبایل همانند آنها علاقه داشتند حکومت‌هایی که وظیفه شان نگهداري این مرز از ورود اعراب چادرنشین بود، هرچه بیشتر ضعیف شوند.[۵۶]

در پی قتل حجر بن حارث کندی، امرئ القیس کندی به انتقام خون پدر برخاست. وی از بکر و تغلب در سرکوب بنی اسد استمداد‌طلبید و با همراهی آنها، به بنی اسد تاخت و بسیاری از آنان را کشت. [۵۷] گفته شده در این جنگ، تیره بني حلمة بن أسد به کلی نابود شد و جز تنی چند از آنان کسی از این واقعه جان به در نبرد. از دیگر نبردها و ایام جاهلی مهم بنی اسد می‌‌توان به جنگ با قبیله طی با نام «يوم ظهر الدهناء»،[۵۸] نبرد با بنی تمیم در ذات الحناظل و کشتن عمرو بن أثير رئيس بنی تمیم،[۵۹] شبیخون بر بنی یربوع در یوم «خو»،[۶۰] يوم إراب،[۶۱] يوم بيسان،[۶۲] يوم ذي علق و نبرد با عامر بن صعصعه،[۶۳] يوم شِعب جبلة،[۶۴] يوم الجفار[۶۵] و يوم شمطة[۶۶]-[۶۷] نام برد. آنان همچنین در عصر جاهلی با قبایل طی، بنو عامر بن صعصعه و برخی از یهودیان حجاز هم پیمان بودند.[۶۸] ضمن این که بنوغنم بن دودان و بنو ثعلبة بن دودان از شاخه‌های بنی اسد نیز در مکه با بنی عبد شمس بن عبدمناف هم پیمان بودند.[۶۹]حتی برخی از آنان در درگیري بین دو شاخۀ قریش که بر سر قدرت در زمان عبدالمطلب انجام گرفت، وارد شده، جزء هم پیمانان عبدالمطلب و حلف مطیبین گردیدند.[۷۰]بنی اسد در این عصر به جهت اشتغال به آهنگری به عنوان «قيون» نیز شناخته می‌‌شدند.[۷۱] همچنین بسیاری از آنان در شمار سخنوران عرب یاد شده‌اند؛ چنانکه رسول خدا(ص) نیز آنان را با این عنوان مورد خطاب قرار داده است. [۷۲] از دیگر عوامل و مشخصه‌های شهرت این قوم می‌‌توان به چشم شوری آنان اشاره کرد چنانکه برخی مفسران ذیل آیه ۵۱ سوره قلم از آن یاد کرده آورده‌اند که برخی از آنان قصد چشم زنی به پیامبر(ص) را داشتند که خداوند رسولش را از شر آنان حفظ کرد.[۷۳]-[۷۴].[۷۵]

منابع

پانویس

  1. کلبی، جمهرة النسب، ص۱۶۸؛ ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۱۹۱.
  2. .یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۰؛ ابن قتیبه، المعارف، ص۶۵.
  3. کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۱۴۴.
  4. ابن حبیب بغدادی، المنمق، ص۱۵۳.
  5. ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۴۶۵.
  6. ابن قتیبه، المعارف، ص۶۵؛ ابن درید، الاشتقاق، ص۱۸۰.
  7. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۱، ص۲۶۶.
  8. ابن اثیر، اللباب فی تهذیب الانساب، ج۱، ص۲۸۰.
  9. ابن عبد البر، الإنباه علی قبائل الرواة، ص۵۱.
  10. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۶-۱۰. برای مطالعه بیشتر ابن حزم اندلسی، جمهرة انساب العرب، ص۱۹۱ – ١٩۶.
  11. العزاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۴۴؛ احمد العامری الناصری، القاموس العشائری العراقی، ج۱، ص۳۳.
  12. ابن سلام، کتاب النسب، ص۲۰۵؛ حموی، المقتضب، ص۴٣۴١؛ سمعانی، الانساب، ج۱، ص۱۳۸.
  13. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  14. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۲۳۰.
  15. حسین مونس، اطلس تاریخ اسلام، نقشه (۴٩).
  16. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، ج۲، ص١۵۶.
  17. سید محمود سامانی، قبیله بنی اسد و تشیع، ص۴۲.
  18. کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۱.
  19. کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۱.
  20. ابن حزم اندلسی، جمهره الانساب العرب، ص۱۹۲.
  21. بنی غاضره بن مالک بن ثعلبه بن دودان بن اسد. (ابن حزم اندلسی، جمهره الانساب العرب، ص۱۹۴.) و آنان کسانی هستند که اجساد پاک شهدای کربلا را همراه امام زین العابدین(ع) دفن کردند.
  22. کحاله، معجم قبائل العرب، ج۲، ص۵۳۱.
  23. .حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۲۹.
  24. حموی، معجم البلدان، ج۴، ص۱۸۳.
  25. حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۴۷.
  26. حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۲۵۴.
  27. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۶-۱۰.
  28. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۱۱ -۱۲.
  29. بکری اندلسی، معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۰۲، ۳۰۹ و ۱۱۲؛ ج۲، ص۱۰۲.
  30. کحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۱ و ۲۲.
  31. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۱۱ -۱۲.
  32. طبری، تاریخ، ج۴، ص۴۵-۴٨.
  33. ابن کلبی، جمهرة النسب، ص۱۸۷؛ خلیفة بن خیاط، طبقات، ص۲۳۷.
  34. منقری، وقعة صفین، ص۳۱۱.
  35. ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۱۹-۲۱.
  36. طبری، تاریخ، ج۴، ص۵٠٠ جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ص۱۳۱-۱۳۰؛ ماسینیون، خطط الکوفه و شرح خریطها، ص۲۱-۲۲.
  37. سید محمود سامانی، قبیله بنی اسد و تشیع، ص۴۷.
  38. شقوق در لغت به معنای ناحیه است و به طور خاص نام محلی در سرزمین یمامه که دارای واحه ی کوچکی بود. (دهخدا، لغت نامه، ج۳۱، ص۴۴۷.)
  39. صحرای سماوه که این صحرا از بیابانهای جزیره در عراق محسوب می‌‌شود میان قادسیه تا (شقوق.((جیهانی، اشکال العالم، ص۴۹.)
  40. اصطخری، مسالک و ممالک، ص۲۴؛ جیهانی، اشکال العالم، ص۴۸-۴۹؛ نجیب بکران، جهان نامه، ص۱۰۶.
  41. یعقوبی، البلدان، ترجمه محمدابراهیم آیتی، ص۹۰-۹۱.
  42. ابن حزم اندلسی، جمهره الانساب العرب، ص۱۹۱-۱۹۲.
  43. ابن حزم اندلسی، جمهره الانساب العرب، ص۱۹۲.
  44. ابن حزم اندلسی، جمهره الانساب العرب، ص۱۹۴.
  45. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۶-۱۰.
  46. العزاوی، عشائر العراق، ج۴، ص۴۴؛ احمد العامری الناصری، القاموس العشائری العراقی، ج۱، ص۳۳.
  47. السبهانی، أنساب القبائل العربیة فی إیران، ص۱۱۱؛ احمد العامری الناصری، القاموس العشائری العراقی، ج۱، ص۳۳.
  48. السبهانی، أنساب القبائل العربیة فی إیران، ص۱۱۱.
  49. علی الکَوْرانی العاملی، سلسلة القبائل العربیة فی العراق (بنو أسد بن خزیمة)، ص۱۳-۱۴.
  50. قلقشندی، نهایه الارب فی معرفه الانساب العرب، ص۴۲؛ لین پل، طبقات سلاطین اسلام، ص۱۰۷.
  51. محسن مؤمنی و عباس زارعی مهرورز، تحولات قبیله بنی اسد پیش از امارت، ص۱۳۶.
  52. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.
  53. كحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۲.
  54. این اقدام از مهمترین حرکات سیاسی قبیله بنی اسد در قبل از اسلام بود که منجر به فروپاشی و شکست دولت بنی کنده گردید. (H.A.R. Gibb and other،the encyclopedia of islam، p۲۸۳.) دولت بنی کنده پادشاهی بود که خانوادهاي از قبیله بنی کندي در نجد و دومةالجندل را تشکیل داده بودند. بنی کنده نیز مانند لخمی هاي (حیره) و غسانی‌ها از مهاجران جنوبی بودند که بنابر روایات عرب، نخست حدود حضرموت در جنوب می‌‌زیستند و بعد به سبب فشار حضرموتی‌ها یا به واسطه آنکه پادشاه حمیري یمن امارت بعضی از قبایل شمال را به امیر بنی کنده واگذار کرده به شمال کوچیدند و در منطقه اي موسوم به بطن عاقل در نجد، ساکن شدند. این دولت، دست نشانده دولت حمیري یمن بود و با دو دولت معاصر خود، لخمی و غسانی، سرگذشت‌هایی داشت. مؤسس دولت کندي، حجر بن عمرو، ملقب به اکل المرار بود که در جنگ با لخمی‌ها کامیابی فراوانی به دست آورد. پس از او عمرو پسرش به قدرت رسید که به علت آنکه بر ملک پدر چیزي نیفزود، به مقصوره معروف شد. پسر عمرو، حارث، بزرگترین و آخرین پادشاه این دولت به شمار می‌‌آمد. این شخص با گرایش به آیین مزدکی در زمان قباد، پادشاه ساسانی به او نزدیک شد و قباد کشور حیره را از منذر پادشاه لخمی گرفت و به حارث داد و حارث بر تخت نشست. چهار پسر او هر یک امیر گروهی از قبایل بادیه شدند. حجر که بزرگترین فرزند حارث بود، فرمانرواي بنی اسد و کنانه شد. شرحبیل نیز حاکم قیس و تمیم شد و عدي بر ربیعه مستولی گردید. اما کمی بعد از آن منذر لخمی به حکم انوشیروان ساسانی به حکومت حیره برگردانده شد و حارث به میان قبایل گریخت و منذر با کمک اعرابِ خود، به تعقیب او و کسان شپرداخت. حارث در دیار بنی‌کلب درگذشت و بسیاري از بنی کنده کشته شدند و پسران حارث نیز به دلیل اختلافات داخلی از بین رفتند. بنی اسد، حجر را در نبرد یوم حجر به قتل رسانده و قیس و تمیم نیز شرحیبل را طرد کردند. (ابن اثیر، تاریخ بزرگ اسلام و ایران، ترجمه ابوالقاسم حالت، ج۶، ص۲۵؛ ابن مسکویه، تجارب الامم فی اخبار ملوك العرب والعجم، ص۲۱۸.) محسن مؤمنی و عباس زارعی مهرورز، تحولات قبیله بنی اسد پیش از امارت، ص۱۲۶-۱۲۷.
  55. دینوری، الاخبار الطوال، ص۵۲ و ۵۳؛ بجاوی و.....، ايام العرب في الجاهليه، ص۱۱۲-۱۱۳.
  56. محسن مؤمنی و عباس زارعی مهرورز، تحولات قبیله بنی اسد پیش از امارت، ص۱۲۷. برای مطالعه دیگر فرضیه‌ها ر. ک. ص۱۳۸-۱۲۹.
  57. ابن اثیر، الكامل، ج۱، ص۵۱۱.
  58. ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص٤٩٦.
  59. بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۱۰۲.
  60. «خو» دره ای است در نجد. در این جنگ بنی اسد بر بنی یربوع هجوم آورد و شترانشان را به غارت بردند. (كحاله، معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۲.)
  61. آبی بود از آن بنی ریاح بن یربوع -از شاخه‌های قبیله بنی تمیم- در الحزن در غرب کربلا و نجف که در آن جنگی بین بنی اسد و بنی تغلب و نیز جنگی بین آنها و بنی عجل رخ داد و در آن اهبان اسدی کشته شد. (حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۱۳۳؛ مرزبانی، معجم الشعراء، ص۳۸۶.)
  62. کوهی بود در ديار بني سعد از تیره‌های هوازن که در آن جنگی میان آنان و بنی قشیر عامر بن صعصعه رخ داد. (بکری، معجم ما استعجم، ج۲، ص۲۵۰)
  63. در این نبرد، ابو لبید ربیعه بن مالک بن جعفر بن کلاب شاعر کشته شد (ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۶۴۱.)
  64. در این جنگ بنی أسد به حمایت از لقيط بن زرارة تميمي که به طلب خون برادرش معبد بن زرارة با بني عامر بن صعصعة و بني عبس درگیر شده بود، به مبارزه برخاستند. در جنگ سختی که در ابتدای شعب جبله روی داد بسیاری از تمیمیان کشته شدند. (ابن اثیر، الکامل، ج۱، ص۵۸۴)
  65. جایی است بین کوفه و بصره (حموی، معجم البلدان، ج۲، ص۱۴۴) که در آن اسد و طی و غطفان متحد شدند و سپس به بنی عامر هجوم آوردند و از آنها کشتار سختی کردند. بنی تمیم با شنیدن این خبر به خشم آمدند و در یوم الجفار با قبایل طی و غطفان و متحدانش درگیر شدند. در این جنگ بنی تمیم بیش از افرادی که از بنی عامر هلاک شده بودند، کشته داد. (ابن عبد ربه، العقد الفريد، ج۲، ص۲۹۷.)
  66. از أيام جنگ فجار است. این جنگ بین قیس و گروه‌های هم‌پیمان آن مانند ثقیف و سلیم و دیگران و قریش و کنانه با قبایل هم‌پیمان آنها بنی‌اسد و احابیش (بنی المصطلق، بنی الحيا بن سعد بن عمرو و بنی الهون بن خزيمة برادر أسد بن خزيمه. المعارف، ابن قتيبه، ص۶۰۴) در گرفت، (معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۵؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن عبد ربه، العقد الفرید، ج۶، ص۱۰۶) دو لشکر در موعد مقرر در محلی به نام "شمطه" نزدیک عکاظ (یاقوت حموی، معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۳.) به هم رسیدند و جنگ آغاز شد. در ابتدای روز جنگ به نفع قیس و هم‌پیمانانش پیش می‌رفت؛ اما از نیم‌روز به بعد، ورق برگشت و قریش و کنانه پیروز شدند. (ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۸۷؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۱۰۲؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۵۹۴؛ معمر بن مثنی التمیمی، ایام العرب قبل الاسلام، ج۱، ص۵۱۶.) 
  67. علي الكَوْراني العاملي، سلسلة القبائل العربية في العراق (بنو أسد بن خزيمة)، ص۱۴-۱۶.
  68. آلوسی، بلوغ الارب...، ج۲، ص۷۱۷۰؛ یعقوبی، تاریخ، ج۱، ص۲۳۰.
  69. ابن کلبی، جمهرة النسب، ص١٦٨؛ خليفة بن خیاط، الطبقات، ص٦٢٣.
  70. یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۱، ص۳۲۲.
  71. آلوسی، بلوغ الارب....، ج۲، ص٦٢.
  72. بغدادی، المحبر، ص۸۷.
  73. واحدی، اسباب النزول، ص۲۹۳.
  74. سید محمود سامانی، قبیله بنی اسد و تشیع، ص۴۴-۴۵.
  75. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، مکاتبه اختصاصی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت.