خانواده
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ 16 مهر ۱۴۰۳ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
مقدمه
خانواده مبنای جامعه است و در صورتی که از نظر اخلاقی متزلزل شود تمام جامعه متزلزل خواهد شد[۱]. همه ارزشهای اخلاقی و معنوی را میتوان در کانون خانواده جستجو کرد و در سطح جامعه گستراند[۲]. در هر خانواده پدر در رشد اخلاقی فرزندان مسئول است و نمیتواند در مقابل آن بیتفاوت باشد[۳]. چنانکه قرآن کریم نیز بر این مطلب اشاره کرده است: ﴿قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا﴾[۴]. همچنین تربیت کودک از دامن مادر شروع میشود از اینرو مادران نقش اساسی در پرورش اخلاقی کودکان دارند؛ انسانی که در محیط خانواده رشد و تربیت اخلاقی پیدا کند کمتر متأثر از ناهنجاریهای محیطی میشود. اگر محیط خانواده محیطی اخلاقی باشد فرزندان نیز با اخلاق تربیت میشوند[۵].[۶]
تعریف
خانواده به معنای دودمان، تبار، اهل خانه، خاندان و اهل بیت آمده است[۷]. خانواده، کوچکترین سازمان اجتماعی است که شامل پدر و مادر، فرزندان و گاه خویشان نزدیک از قبیل پدربزرگ، مادربزرگ، عروس یا داماد میشود[۸]. در تعریف حقوقی خانواده میتوان گفت خانواده گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت (سببی و نسبی)، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافتهاند[۹].[۱۰]
پیشینه
براساس متون دینی، حضرت آدم(ع) و حضرت حوا(س)، نخستین خانواده هستهای روی زمین را شکل دادند[۱۱]. نهاد خانواده در طول تاریخ، فراز و نشیب بسیاری پشت سر گذاشتهاست. با وجودی که در بیشتر دورانها بنا به دلایل مختلف از جمله شرایط جسمی و مسائل اقتصادی، محور خانوادهها مردان بودهاند یا به عبارت دیگر «مرد سالاری» در خانوادهها دیده میشود، در نگاشتههای تاریخی وجود خانوادههای اولیه با محوریت زنان نیز ثبت شده که از آنها با عنوان «مادر سالار» یاد میشود. در این خانوادهها مادران ستون اصلی خانواده بودند و رهبری در امور اقتصادی، آیینی و جادویی به آنان تعلق داشته است[۱۲].[۱۳]
خانواده در اسلام
در آیات قرآن کریم و ادبیات صدر اسلام، واژههای مختلفی بر مفهوم ساختار خانوادگی دلالت میکنند؛ چنانکه با در نظر گرفتن تفاوتهای معنایی آنها، شاید بتوان صورتهای مختلف خانواده از خانواده هستهای تا گستردهترین شکل خانواده را در میان آنها یافت؛ به عنوان نمونه در آیات قرآن، یکی از معانی «آل»، خاندان است که گویا شامل خاندان بسیار گسترده و همه فرزندان و نسل میشود: ﴿فَقَدْ آتَيْنَا آلَ إِبْرَاهِيمَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَآتَيْنَاهُمْ مُلْكًا عَظِيمًا﴾[۱۴] و واژههایی چون اهل[۱۵] و بیت[۱۶] به خانواده در مقیاسی کوچکتر اشاره دارد.
خانواده از نگاه اسلامی نهادی است که بر مبنای پیوند شرعی مرد و زن شکل میگیرد، ساماندهی آن بر پایه محبت است و باید با در نظر گرفتن حقوق والدین و خویشاوندان، در جهت بقا، تربیت نسل بشر و تأمین نیازهای معنوی و مادی، ایجاد شود[۱۷]. ازدواج که آیاتی از قرآن کریم، آن را امری تکوینی میداند[۱۸]، پیمانی است محکم[۱۹]، بلکه محکمترین قراردادی است که از دوستی شدید و محبت متقابل بین زن و شوهر ناشی میشود[۲۰] و برای این قرارداد، شرایط ویژهای نیز ذکر شده است[۲۱]. تأکید قرآن بر تشکیل خانواده از طریق ازدواج، با هدف ادامه نسل[۲۲] و تأمین نیازهای عاطفی و غریزی[۲۳] است. قرآن زن و شوهر را پوشاننده نواقص و عیوب و مَحرم اسرار هم میداند[۲۴] و مردم را به تشکیل خانواده بر اساس ایمان دعوت میکند[۲۵]. روایات اسلامی نیز تولید و تربیت نسل مؤمن را از ارزشمندترین کارها معرفی میکنند[۲۶]؛ همچنانکه شوهرداری را همردیف جهاد مجاهدان[۲۷] و تلاش مرد برای تأمین هزینه زندگی را همسان جهاد و قتال با دشمنان دین[۲۸] بر میشمرند در روایات، کانون خانواده محبوبترین کانون نزد خداوند است[۲۹] و ازدواج، سنت رسولالله(ص)[۳۰] و مایه احراز نصف دین[۳۱] معرفی شده است؛ بنابراین روایات، خانواده سهم بسزایی در تربیت فرزندان در پیش، هنگام و پس از تولد دارد[۳۲].[۳۳]
وظایف خانواده
هر یک از اعضای خانواده در قبال دیگر اعضا وظایفی دارند که با نادیدهگرفتن آن، جایگاه خانواده به مخاطره میافتد. از مهمترین وظایف همسران، سازگاری و تطابق با شرایط هم[۳۴]، برآورده ساختن نیازهای عاطفی و ایجاد رابطهای مطلوب با یکدیگر[۳۵] است.
فرزندان و والدین در برابر هم وظایفی دارند. از مهمترین وظایف والدین، پرورش روحی و جسمی فرزندان است. فرزند از نگاه اسلامی، امانت، عطیه و موهبتی الهی است[۳۶].[۳۷]
عوامل استواری و گسست
بیشک خانواده، اصلیترین نهاد اجتماعی، بنیادیترین عنصر جامعه و بستر ایجاد و رشد بسیاری از ارزشها است؛ چنانکه عموم اندیشمندان، خانواده را جزیی از نظام کلی جامعه و در رابطه تنگاتنگ با آن میدانند و سیر تطور و تکامل آن را در جهان پی میگیرند[۳۸]. ادیان الهی نیز همواره بر قداست و حرمت نهاد خانواده تأکید کردهاند و احکام و مقرراتی برای تنظیم روابط خانواده دارند. در اسلام، حفظ خانواده و تحکیم ارکان آن برپایه اصول اخلاقی و ارزشی، جایگاه خاص خود را دارد و بخشی از آیات و روایات اسلامی با هدف حفظ خانواده، به تنظیم و تعدیل روابط اعضای خانواده، حقوق و وظایف فرزندان و همسران، تلاش برای ایجاد زندگی مشترک و پرهیز از فروپاشی آن اختصاص یافته است[۳۹]؛ چنانکه ایمان و فضیلتگراییِ اعضای خانواده[۴۰]، وجود روحیه صبر و پایداری و متانت در فراز و فرودهای زندگی[۴۱]، همچنین وجود عشق و محبت[۴۲]، آشنایی کامل اعضای خانواده با حقوق و وظایف خود[۴۳]، تفاهم و همکاری میان اعضای خانواده[۴۴]، برخورداری از روحیه گذشت و بزرگواری و تقویت آن[۴۵] و پرهیز از آفت حسد[۴۶]، مهمترین سفارشهای منابع اسلامی برای تحکیم بنیان خانواده است.
جامعهشناسان غربی در بررسی عوامل تحکیم خانواده، عمدتاً به رابطه انسان با انسان توجه کردهاند؛ در حالیکه در نظریات دینی، رابطه انسان با خدا نیز مورد توجه است و عامل اصلی و ستون حفظ کانون خانواده، تعالی است[۴۷]. خانواده متعالی به خانوادهای گفته میشود که در اثر عقاید استوار و عمل صالح، زندگی خود را به حیات طیبه تبدیل کردهاند[۴۸]. اعضای خانواده متعادل (متکامل) نه تنها خود مشکلی ندارند و از تعادل لازم برخوردارند، بلکه در رفع آسیبهای روانی و اجتماعی مؤثر و راهگشا هستند. برای تشکیل خانواده متعالی، عوامل عقلی و احساسی، مادی و معنوی همه دخیلاند[۴۹].
از سوی دیگر، خانواده نیز همچون سایر پدیدههای مادی و طبیعی، دستخوش آسیب و در معرض خطراتی است که میتواند افزون بر نابودی خانواده، تباهی جامعه را نیز موجب شود[۵۰]. صنعتی شدن جوامع و بروز تحولات اجتماعی، مشکلات متعددی در اکثر جوامع ازجمله ایران برای خانوادهها ایجاد کرده است[۵۱]. امروزه عبارت «بحران فروپاشی خانواده»، عبارتی آشنا است و بسیاری از اندیشمندان را به بررسی این پدیده و تلاش برای یافتن راهکارهایی برای مقابله با آن واداشته است. وقتی کارکردهای خانواده مانند کارکردهای زیستی، اجتماعی، شناختی و عاطفی آسیب میبیند، خانواده هم دچار مشکل میشود. این مشکلات نخست گسستگی روانی، سپس گسستگی اجتماعی و در نهایت طلاق را در پی دارد[۵۲]. برخی از مهمترین عوامل گسست روابط خانوادگی عبارتاند از: توقعات بیجا[۵۳]، خشم و عصبانیت[۵۴]، بدبینی[۵۵]، قهر[۵۶]، کمبود محبت[۵۷]، بحث و جدل[۵۸]، تزلزل اخلاقی در محیط خانواده[۵۹]، معصیت در میان اعضای خانواده[۶۰] و لجاجت[۶۱].[۶۲]
مقدمه
خانواده، نقطه آغازین حیات اجتماعی انسان و نخستین نهاد و کوچکترین واحد تشکیلدهنده جامعه است. انسانها در تشکیل خانواده بر اساس اصیلترین نیاز طبیعی خود بهسمت جنس مخالف گرایش پیدا میکنند و او را نخستین یاور زندگی میانگارند و در کنار یکدیگر کامل میشوند و به آرامش دست مییابند[۶۳]. همچنین به تأمین نیازهای طبیعی خویش میپردازند که نتیجه آن تولید مثل و بقای نسل انسانی است. بدیهی است بدون سامانیابی نهاد خانواده، جامعههای بزرگ انسانی و تمدنهای بشری شکل نمیگیرند. از ایرو ادیان توحیدی که به تمدن و ایجاد جامعههای بزرگ بشری میاندیشند، نسبت به موضوع خانواده اهمیت و ارزش ویژهای قائلاند. تشکیل خانواده با گزینش همسر آغاز میشود. امام صادق (ع) به نقل از امام علی (ع) میفرماید: "همسر بگیرید، زیرا پیامبر خدا فرمود، هرکه دوست دارد از سنت من پیروی کند، سنت من ازدواج است".
تشکیل خانواده گرچه نیازهای طبیعی آدمی را برطرف میکند، اما باید بر اساس عقل و منطق صورت گیرد. انگیزههای انسانی که با مرور زمان استحکام و استقرار بیشتری مییابند، باید بر انگیزههای غریزی غلبه پیدا کنند. ویژگیهایی چون دگردوستی و انسانگرایی به موضوع ازدواج اصالت و ارزشی برتر و والاتر از شهوتطلبی و برطرفکردن نیازهای جنسی میدهند. در اینصورت بنیان خانواده بنیانی استوار خواهد بود. پیامبر اکرم ازدواج برای خدا را دلیلی بر شایستگی انسان در دوستی خدا میداند[۶۴].
ازدواج مایه حفظ دین و ایمان
قانونمندی در روابط انسانی که در چارچوب رعایت احکام و قوانین صورت میگیرد، باعث میشود انسانها مسئولانه در این وادی گام نهند. ازدواج در این راستا، انسان را نسبت به خانواده و حریم آن مسئولیتپذیر میگرداند و مسئولیتپذیری و قانونگرایی را در اولین گام به انسان میآموزاند. از اینرو اولین و برترین رهاورد ازدواج برای آدمی، حفظ دین و ایمان فرد و در نهایت، حفظ جامعه است. رعایت حریمها و حرمتها و محدودیت قائل شدن در روابط جنسی به حفظ فرد و اجتماع میانجامد. تعالیم معصومین (ع) ازدواج را نیمی از دین معرفی میکند و دو رکعت نماز مرد متأهل را برتر از هفتاد رکعت نماز فرد عَزَب (مجرّد) میداند[۶۵].
تشکیل خانواده و تأمین نیازهای طبیعی
نیازهای جنسی و امیال طبیعی آدمی بخشی از زندگی انسان است که باید برآورده شود. ازدواج تأمین کننده این نیاز از مجرای حقیقی و طبیعی است. از اینرو امام علی (ع) در تنظیم اوقات مؤمن در سه بخش، استفاده از لذتهای حلال را همپای تأمین معیشت و تلاش برای آخرت برمیشمارد[۶۶].[۶۷]
سلامت جسم و آرامش روح
نقش ازدواج در سلامت جسم و آرامش روح آدمی، امروزه در مکاتب روانشناسی جدید نیز امری آشکار است. در عین حال در آیات و روایات نیز به این موضوع پرداخته شده است. قرآن کریم بهوضوح آرامش در کنار همسران را مطرح میکند[۶۸] چنانکه در تعبیری دیگر همسران را بهمثابه پوششی برای یکدیگر برمیشمرد[۶۹]. این موضوع در احادیث امام علی (ع) نیز با تعابیری چون "همسر سازگار موجب آرامش و آسایش است" و "بهترین زندگی همراه با همسر شایسته میسر است" مطرح شده است[۷۰].
شرایط همسرگزینی
انتخاب همسر نیازمند دقتهایی است که در صورت توجه به آن، کانون خانواده مستحکم خواهد بود. انسانها در انتخاب همسر، بنا بر اصل اختیار و آزادی مختارند. خانوادهها نباید در این مورد تحمیلی بر فرزندان داشته باشند. اما در عینحال تعالیم اوصیایی ملاکهایی را برای این انتخاب در اختیار نهادهاند، زیرا همسر به گردنبندی برای انسان تشبیه شده است که توجه در انتخاب آن، امری عقلایی و ضروری است.
- ایمان و اعتقاد به خدا و دینداری اصلی مهم در همسرگزینی است. قرآن کریم خداپرستان را از ازدواج با زنان مشرک برحذر میدارد[۷۱].
- اصالت خانوادگی از دیگر شرایط انتخاب است. امام (ع) در نامه ۵۳ اصالت را از شرایط محیط تربیتی مناسب و شکلدهنده شخصیت انسانی برمیشمرد.
- توجه به شخصیت فرد از دیگر شرایط همسرگزینی است. انسانهای با شخصیت انسانهایی استوارند و تحمل سختیهای زندگی برایشان آسان است. آنها برای زندگی تکیهگاهی مناسباند و در حفظ کانون خانواده افرادی موفق خواهند بود. پیامبر اکرم (ص) بهترین زنان را کسانی میداند که در برابر همسر خود رام و در برابر بیگانگان سرسختاند.
- همگونگی که از آن تغییر به کفویّت (کُفو و همشأن بودن) میشود، از دیگر شرایط همسرگزینی است. افراد در هرگونه نهاد اجتماعی و به طریق اولی در محیط خانواده نیاز به هماهنگی و هماندیشی دارند. بدون هماهنگی اولیه روابط انسانی پایدار نخواهد ماند. قرآن کریم نیز زنان و مردان مؤمن را برابر هم قرار داده است[۷۲]. امام علی (ع) الفت و انس بین انسانها را در صورت همانندی میسر میداند. نظام خانواده پس از تشکیل بر اساس اصول و ارزشهایی پایدار و موفق خواهند بود. تعالیم دینی ما را به این اصول توجه میدهند[۷۳].
محبّت و دوستی
دوستی و مودّت و الفت بین اعضای خانواده امر مؤکّد است. مردان از هرآنچه باعث کدر شدن محبت و صفای خانواده میشود، پرهیز داده شدهاند. بر اساس قرآن کریم، موّدت و رحمت بین اعضای خانواده، از نشانههای خداوند است[۷۴]. پیامبر اکرم نیز بهترین افراد را کسی معرفی میکند که بهترین رفتار را با خانوادهاش داشته باشد. امام علی (ع) دوستی ورزیدن را سبب پیوند میداند[۷۵] و دوستی پدران را سبب خویشاوندی میان فرزندان برمیشمرد. پیوند خویشاوندی به مودّت نیاز دارد[۷۶]. امام همچنین پیوند با خویشاوندان را بهدلیل رشد و فراوان شدن شما آنان، امری واجب برمیشمرد[۷۷]. محبت و دوستی حقیقی بین افراد برقرار نمیشود، مگر با اخلاص در محبت، چنانکه در سفارش به فرزند خویش فرمود: دشمن دوستت را دوست مگیر تا دوستت را دشمن نباشی و در پندی که به برادرت میدهی، نیک باشد یا زشت، باید با اخلاص باشی[۷۸].[۷۹]
تعاون و همکاری
تعاون و همکاری در خانواده در دین اسلام اهمیت بسیار دارد. از اینرو به اعضای خانواده سفارش شده است که در محیطی مملوّ از همکاری و نشاط و دوستی زندگی کنند. مردان باید به همسر خود خدمت و او را یاری کنند. پیامبر اکرم خدمت کردن مرد به همسرش را صدقه میداند و هنگام ازدواج علی (ع) با فاطمه (س)، مسئولیت کارهای داخل خانه را برعهده حضرت فاطمه (س) و کارهای بیرون از خانه را برعهده امام علی (ع) قرار داد. با این حال نقل شده است که امام علی (ع) در کارهای خانه همکاری میکرد. در صورت تقسیم کار، وظایف مشخص میشود و کارها بهتر انجام میگیرد. امام علی (ع) به فرزند خویش میفرماید:و برای هر یک از کارگزاران خود وظیفهای تعیین کن تا برای انجام آن وظیفه از او پرسش کنی[۸۰].
- اعضای خانواده، بهخصوص پدر خانواده، باید به وعدههای خود عمل کند. امام علی (ع) فرمود: "اگر کسی به همسر خود قولی داد باید به آن عمل کند، زیرا مسلمانان براساس وفای به عهود و شروط خود شناخته میشوند، مگر شرطی که حرام را حلال یا حلال را حرام کند"[۸۱].
احترام متقابل
اسلام به احترام و اصلاح میان افراد افراد اجتماع و اعضای خانواده اهمیت بسیار داده است. قرآن کریم میفرماید: "از خدا پروا کنید و با یکدیگر سازش داشته باشید"[۸۲]. امام علی (ع) در وصیّت به فرزندانش و همه کسانیکه وصیت او را میخوانند، آنها را به ترس از خدا و آراستن کارها و آشتی با یکدیگر سفارش میفرماید[۸۳]. مراعات آداب و احترام بین اعضای خانواده، فضایی پر از فضایل و ارزشهای اخلاقی فراهم میآورد که پرورش سلوک و رفتار صحیح را در فرزندان کامل میکند و آنها را به همکاری با خانواده و اجتماع سوق میدهد. امام علی (ع) بر حقوق متقابل اعضای خانواده تأکید کرده و حقوق پدر و فرزند نسبت به یکدیگر را چنین برشمردهاند: فرزند را بر پدر حقی است و پدر را بر فرزند حقی. حق پدر بر فرزند آن است که فرزند در هر چیز، جز نافرمانی خدای سبحان، او را فرمان برد و حق فرزند بر پدر آن است که او را نام نیکو نهد و نیکش ادب آموزد و قرآنش تعلیم دهد[۸۴].
بهجز سه نکتهای که در این سخن حکیمانه امام (ع) ذکر شده است، موارد دیگری در تربیت فرزند وجود دارد که عبارتاند از:
- تربیت فرزندان: خانواده مهمترین نقش را در زندگی فرزندان دارد. از اینرو در اسلام به اصول و روشهای ایجاد محیطی آرام مناسب برای رشد و تربیت فرزندان توجه بسیار شده است. امام علی (ع) برای نشان دادن جایگاه خانواده و احساس مسئولیت و محبت نسبت به اعضای خانواده خود، در برگشت از جنگ صفین، در میان راه نامه مینویسد و امر تربیت را بهعنوان مسئلهای مهم اعلام میدارد. در آغاز نامه مسئولیت تربیت فرزندان را وظیفهای بر دوش پدران یاد میکند[۸۵].
- حقوق و مسئولیتهای خانوادگی: کانون خانواده، محمل نخستین مسئولیتپذیریهای انسان است. بنابر آیات و روایات، بیشترین حقوق و مسئولیتهای انسان در مورد نزدیکان اوست، چنانکه قرآن کریم آغاز انذار را از نزدیکان میداند[۸۶]. امام علی (ع) به کمیل بن زیاد سفارش میکند که به کسان خود دستور دهد روز را در کسب صفات انسانی تلاش کنند و شب را در برآوردن نیازهای نیازمندان بکوشند[۸۷]. حضرت در وصیت خود به امام حسن (ع) به او هشدار میدهد که مبادا خانوادهات را با دست خود به بدبختی اندازی[۸۸].[۸۹]
مسئولیت در برابر والدین
از مهمترین مسئولیتهای انسان در زندگی خویش، مسئولیتی است که نسبت به والدینش برگردن دارد. قرآنکریم سفارش میکند که چون پدر و مادر به سن پیری رسیدند به آنان حتی یک افّ (کلمهای که نشان از سردی دارد) مگو و با آنان محترمانه سخن بگو[۹۰]. امام صادق (ع) درباره این آیه شریفه[۹۱] فرمود: "اگر کلمهای کمتر از افّ در پرهیز از عاق شدن وجود داشت، آنرا بهکار میبرد." امام علی (ع) نیکی کردن در حق پدر و مادر را بزرگترین واجب میداند غمگین کردن آنها را موجب عاق والدین برمیشمرد. آیات الهی و تعالیم اوصیایی حق مادر را بیشتر از پدر میداند، زیرا مادر رنج بارداری فرزند را کشیده و سختی زایمان را بهجان خریده و از شیره جان خویش فرزند را خورانده است[۹۲]. البته در این بین پدربزرگها و مادربزرگها نیز دارای منزلتی الهی هستند و باید با آنان نیز بهعنوان سرمایه اصلی زندگی با احترام برخورد شود. اصلیترین حق والدین بر گردن فرزندان، اطاعت کردن از آنهاست[۹۳].[۹۴]
مسئولیت والدین
والدین نیز در برابر فرزندان مسئولاند. امام (ع) در حکمت ۳۹۹ مسئولیت والدین را در سهچیز میداند: انتخاب نام نیک، تربیت، تعلیم قرآن. انسانها در محیط خانواده و تحت تربیت والدین نیکاندیش و درستکار وارد اجتماع میشوند و جامعه از وجود آنان بهرهمند خواهد شد. پس کانون خانواده، مقدمهای بر حضور افراد و نقشآفرینی آنها در جامعه است. میتوان اینگونه پنداشت که کانون خانواده مهمترین نقش را در پدیداری جامعه دینمدار و مترقی و در نهایت پدیداری تمدنهای بزرگ بشری ایفا میکند»[۹۵].
اهداف و کارکردهای تشکیل خانواده
خانواده در جریان تاریخ و در فرهنگهای گوناگون، کارکردهای بسیاری برای افراد و جامعه داشته که این کارکردها بستگی تام به نگرش جامعه به عدالت، برابری، آزادی، استقلال، ستم و تبعیض داشته است[۹۶] و گاه با رخدادن تغییر در اهداف و ارزشهای اجتماعی نیز پیدایی نهادهای جایگزین دچار دگرگونیهایی شدهاند[۹۷]. گرچه قرآن به کارکردهای خانواده نگاهی امضایی و تأییدی دارد، در مواردی آن را بر اساس اهداف و ارزشهای خود دگرگون میکند. بر این اساس، میتوان کارکردهایی را برای خانواده برشمرد:
- تنظیم روابط جنسی: نیاز جنسی، غریزه مشترک انسان و حیوان است که در سن بلوغ با پارهای از ترشحات هورمونی فعال و سبب بروز رفتارهای جنسی در افراد میشود. ارضای مشروع و نظاممند غریزه جنسی و جلوگیری از انحراف آن، از مهمترین کارکردهای خانواده است. قرآن، ارضای غریزه جنسی را به مواردی خاص (همسر و کنیز) و بیشتر به همسر محدود و از آزادی جنسی نهی میکند: ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلاَّ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ﴾[۹۸].
- عاطفه و همراهی: ارضای نیازهای عاطفی همسران و فرزندان یکی دیگر از کارکردهای خانواده به شمار میرود. از جنبه نخست، قرآن آرامش روانی برآمده از ازدواج و مهر و مودت میان زن و شوهر را از نشانههای الهی به شمار میآورد: ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ﴾[۹۹]. پیوند زناشویی بر خلاف دیگر روابط اجتماعی دربردارنده عاملی وحدت بخش و انسجام دهنده است که تداوم رابطه را با وجود تضادها و اختلاف منافع و علقههای زن و شوهر ضمانت میکند[۱۰۰].
- فرزندآوری و بقای نسل آدمی: تولید مثل، از پایهایترین کارکردهای خانواده، ضامن بقای نسل آدمی و بارزترین محصول پیوند زناشویی است که در تحکیم و تثبیت خانواده بسزا نقش دارد[۱۰۱]. گرچه کارکرد یاد شده در بیرون از چارچوب خانواده نیز عملی میشود، خانواده محیطی طبیعی و مشروع برای زاد و ولد به شمار میآید[۱۰۲]. براساس قرآن، هر یک از مرد و زن با حفظ تفاوتهای زیستی، در تحقق مشیت خدایی برای تولید و گسترش نسل آدمی سهمی دارند: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى﴾[۱۰۳]؛ همچنین فرزندان، عنصری ضروری در خانواده هستهای به شمار رفتهاند: ﴿وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِنْ قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَنْ يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ﴾[۱۰۴].
- حفظ نسب و مشروعیت فرزند: یکی از کارکردهای خانواده به دنیا آوردن فرزندانی مشروع است. از این رهگذر، هویت هر فرد در جامعه بیهیچ ابهامی مشخص گردیده و حقوق، امتیازات، مسئولیتها و شیوههای رفتار با او، بر اساس آن شکل میگیرد[۱۰۵]. بر پایه گزارشهای تاریخی، عرب هر گاه در انتساب نوزادی به پدری تردید میکرد، برای اثبات نسبت وی، با کیفیت ویژهای قرعه میانداخت تا نسبت او را مشخص کند[۱۰۶]. اسلام، فرزند را به همسر قانونی زن ملحق کرد[۱۰۷]. با این حال، در صورت انکار مرد نسبت به فرزند، نظام «لعان» جاری شده و بر اساس آن لازم است مرد و زن با شرایطی قسم بخورند که در ادعای خود راست میگویند[۱۰۸].
- جامعهپذیری: خانواده عامل اصلی اجتماعی شدن فرزندان در دوران کودکی است[۱۰۹] که از سویی، کمّ و کیف فرزندانش بر تمامی ساخت جامعه اثر خواهد داشت و از سوی دیگر، باورها، ارزشها و سنتهای فردی و اجتماعی از راه آن به نسل نو میرسد، از این رو ارزشهای جاودان انسانی و دینی در درون این نهاد پا میگیرند[۱۱۰] و تربیت فرزندان سالم به سلامت جامعه خواهد انجامید[۱۱۱].
- کنترل اجتماعی: از دیگر کارکردهای خانواده، کاهش انحرافات جنسی و غیر جنسی همسران و فرزندان آنهاست. قرآن برای نیل به این هدف بر پارهای نکات اساسی تأکید میورزد: بخشی از دستورهای قرآن درباره کنترل مستقیم خانواده بر رفتار اعضاست و بخشی دیگر، در جهت کارکردهای دیگری همچون تنظیم روابط جنسی و تربیت.
- نظارت بر رفتار فرزندان: کنترل صحیح رفتار در خانواده، افزون بر جنبه عام آن که شامل همه ساکنان خانه میشود[۱۱۲]، به شکل خاص در امور جنسی کودکان بدان توجه شده است: والدین باید کودکان را از دیدن رفتار جنسی باز دارند تا از انحرافات جنسی در امان بمانند.
- کمک به فرزندان برای تشکیل خانواده: تشکیل خانواده، گامی مهم در جهت فعلیت بخشیدن به قابلیتهای آن در کاهش انحرافات اجتماعی است. در این جهت، قرآن با لحاظ نیازهای روحی و جسمی دختران و پسران مجرد به اولیای آنان دستور میدهد زمینه ازدواج آنها را با کمک مالی و تهیه دیگر وسایل مورد نیاز[۱۱۳] و به شکل کلی، هرگونه اقدام برای انجام دادن آن[۱۱۴] فراهم آورند.
- اهمیت به ارضای نیازهای جنسی و عاطفی همسر: در شماری از آیات قرآن به اهمیت ارضای نیازهای جنسی همسر اشاره شده؛ مثلاً در موردی از زنان به «کشتزاری برای مردان» تعبیر کرده است که بهره جنسی از آنان را در هر زمان و مکانی جایز میسازد[۱۱۵].[۱۱۶]
- ضرورت تربیت دینی و اخلاقی فرزندان: فرزندان در فرایند آموزش دینی و اخلاقی، عامل نیرومند کنترل و خویشتنداری در برابر آسیبهای اجتماعی را در خود نهادینه میسازند[۱۱۷].
- حمایت و مراقبت: انسان بر خلاف بسیاری از حیوانات، در آغاز زندگی و نیز زمانی پس از آن، نیازمند مراقبت دیگران است. افزون بر این، در بستر زندگی با مشکلات و بیماریهای گوناگون روبهرو و در سالمندی نیز از انجام دادن کارهای خویش ناتوان است و به حمایت نیاز دارد. قرآن در رابطهای استوار بر پاداشهای دو سویه، اولاً در مواردی بر مراقبت و حمایت پدر و مادر از فرزندان تأکید میکند[۱۱۸] و ثانیا از فرزندان میخواهد به والدین خویش نیکی کنند[۱۱۹] که شامل مراقبت از ایشان در دوره پیری نیز میشود. نتیجه چنین ساختاری، افزایش انگیزههای فردی برای پرورش فرزندان[۱۲۰] و استحکام روابط خانوادگی است[۱۲۱].
- کارکرد اقتصادی: خانواده بر اساس فرهنگ جامعه، الگویی ویژه از تقسیم کار را برای تأمین معیشت اعضای خانواده فراهم میکند. گرچه در سالهای نخست، فرزندان چندان در این زمینه نقش ندارند، در سالیان پسین معمولاً آنان نیز به یاری دیگر اعضای خانواده میآیند. قرآن وظیفه تأمین معاش را به عهده مرد نهاده و او را واداشته است تا نفقه خانواده را در حد متعارف بپردازد[۱۲۲].[۱۲۳]؛ همچنین با آنکه مرد را به پرداخت مهریه زن واداشته[۱۲۴] استقلال مالی زن را هم به رسمیت شناخته است[۱۲۵] گرچه با اشتغال او در بیرون از منزل آشکارا مخالفت نکرده، خواسته است عفت را رعایت کند[۱۲۶] و از خودآرایی و آمیختن با نامحرمان بپرهیزد[۱۲۷]؛ افزون بر این، انتقال اموال و کالاهای مادی از نسلی به نسل دیگر از طریق نظام ارث و در دایره خویشاوندی[۱۲۸]، وصیت بخشی از داراییها برای والدین[۱۲۹] و دیگر کمکهای مالی به آنان ـ که عنوان عام نیکی به والدین[۱۳۰] آنها را شامل میشود ـ و یاری رسانی به خویشاوندان در کنار دستگیری از دیگر نیازمندان[۱۳۱] همگی از کارکردهای اقتصادی خانواده به شمار میروند که در قرآن یاد شدهاند[۱۳۲].
منابع
پانویس
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۸۰.
- ↑ خامنهای حسینی، سید علی، ۲۵/۳/۱۳۸۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۷، ص۱۶۲؛ سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی، ۱۵/۱۱/۱۳۸۱.
- ↑ «ای مؤمنان! خود و خانواده خویش را از آتشی بازدارید که هیزم آن آدمیان و سنگهاست» سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۸، ص۳۶۲-۳۶۳؛ سید علی حسینی خامنهای|خامنهای حسینی، سید علی، ۱۹/۲/۱۳۸۶.
- ↑ گرامی، علی، مقاله «اخلاق»، مقالاتی از اندیشهنامه انقلاب اسلامی، ص۷۷.
- ↑ دهخدا، لغتنامه، ۶/۸۲۹۲؛ عمید، فرهنگ فارسی، ۵۴۲.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۴/۲۶۶۵.
- ↑ کاتوزیان، حقوق مدنی، ۱/۷–۱۰.
- ↑ فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
- ↑ رید، پدرسالاری، ۴۷.
- ↑ فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی، ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ «بیگمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و فرزانگی دادیم و به آنان فرمانروایی سترگی بخشیدیم» سوره نساء، آیه ۵۴.
- ↑ سوره قصص، آیه ۲۹.
- ↑ سوره هود، آیه ۷۳.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۷/۲۵۹.
- ↑ سوره شوری، آیه ۱۱؛ سوره فاطر، آیه ۱۱؛ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ سوره نساء، آیه ۲۱.
- ↑ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۲۹/ ۵–۸.
- ↑ شوری، ۱۱.
- ↑ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۸۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۲۱.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۹.
- ↑ کلینی، الکافی، ۵/۸۸.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۰/۲۲۲.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۱۵.
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۱۰۳/۲۰۲.
- ↑ کلینی، الکافی، ۶/۱۷–۵۱؛ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۳/۴۸۱؛ طبرسی، مکارم الاخلاق، ۲۲۲.
- ↑ فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ مینو چین، خانواده و خانواده درمانی، ۸۷.
- ↑ سالاریفر، خانواده در نگرش اسلام و روانشناسی، ۷۷.
- ↑ نوری، مستدرک الوسائل، ۱۵/۱۱۲.
- ↑ فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ ساروخانی، مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ۱۴۶–۱۵۹.
- ↑ نوری، عوامل تحکیم و ثبات خانواده، ۱۴۷–۱۴۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱؛ سوره بقره، آیه ۲۲۱.
- ↑ سوره شوری، آیه ۴۳؛ سوره بلد، آیه ۱۷.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۰/۲۳–۲۴.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۱۸۸–۱۹۱.
- ↑ امینی، همسرداری، ۲۰۳–۲۰۴.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۱۱ و ۱۱۳.
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۳۰۰–۳۰۱.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۸۵.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۵–۷۶.
- ↑ سلطانی کوهانستانی، ۷۲.
- ↑ استادی و سالاریفر، نقش عوامل عاطفی روانی در تحکیم خانواده از منظر آیات و روایات، ۴۶.
- ↑ بانکی پورفرد و دیگران، ۷۰–۷۱.
- ↑ امینی، همسرداری، ۶۳.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۴۹.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۶۲ و ۱۶۴.
- ↑ امینی، همسرداری، ۱۵۸.
- ↑ اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۵۶.
- ↑ اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۸–۲۹؛ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۳۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۸۵.
- ↑ امام خیمنی، صحیفه امام، ۸/۳۶۳.
- ↑ (اسلاملو، کلبه مهر، ۲/۲۹).
- ↑ فکور افشاگر، احمد، مقاله «خانواده»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۹۴-۱۰۲.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱ و نیز ﴿مِنَ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا كُلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَيْهِمْ فَرِحُونَ﴾؛ آیه ۳۲.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۶ ـ ۳۱۷.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۷.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۸۲
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص ۳۱۷.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ ﴿أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنتُمْ تَخْتَانُونَ أَنفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنكُمْ فَالآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُواْ مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُواْ وَاشْرَبُواْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّواْ الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلاَ تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلاَ تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ ﴾؛ سوره بقره؛ آیه ۱۸۷.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۷- ۳۱۸.
- ↑ ﴿وَلاَ تَنكِحُواْ الْمُشْرِكَاتِ حَتَّى يُؤْمِنَّ وَلأَمَةٌ مُّؤْمِنَةٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكَةٍ وَلَوْ أَعْجَبَتْكُمْ وَلاَ تُنكِحُواْ الْمُشْرِكِينَ حَتَّى يُؤْمِنُواْ وَلَعَبْدٌ مُّؤْمِنٌ خَيْرٌ مِّن مُّشْرِكٍ وَلَوْ أَعْجَبَكُمْ أُوْلَئِكَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهُ يَدْعُوَ إِلَى الْجَنَّةِ وَالْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ وَيُبَيِّنُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۲۲۱.
- ↑ ﴿ إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴾؛ سوره احزاب، آیه ۳۵.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۸.
- ↑ ﴿وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾؛ سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۱۱.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۰۸.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۰۸.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «لَا تَتَّخِذَنَّ عَدُوَّ صَدِيقِكَ صَدِيقاً فَتُعَادِيَ صَدِيقَكَ وَ امْحَضْ أَخَاكَ النَّصِيحَةَ حَسَنَةً كَانَتْ أَوْ قَبِيحَةً».
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۸-۳۱۹.
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «اجْعَلْ لِكُلِّ إِنْسَانٍ مِنْ خَدَمِكَ عَمَلًا تَأْخُذُهُ».
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۹.
- ↑ ﴿يَسْأَلُونَكَ عَنِ الأَنفَالِ قُلِ الأَنفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَصْلِحُواْ ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُواْ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ﴾؛ سوره انفال، آیه ۱
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۴۷: «أُوصِيكُمَا وَ جَمِيعَ وَلَدِي وَ أَهْلِي وَ مَنْ بَلَغَهُ كِتَابِي بِتَقْوَى اللَّهِ وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ وَ صَلَاحِ ذَاتِ بَيْنِكُمْ».
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۳۹۹: «إنَّ لِلْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ حَقّاً، وَ إِنَّ لِلْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ حَقّاً؛ فَحَقُّ الْوَالِدِ عَلَى الْوَلَدِ أَنْ يُطِيعَهُ فِي كُلِّ شَيْءٍ إِلَّا فِي مَعْصِيَةِ اللَّهِ سُبْحَانَهُ؛ وَ حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى الْوَالِدِ أَنْ يُحَسِّنَ اسْمَهُ وَ يُحَسِّنَ أَدَبَهُ وَ يُعَلِّمَهُ الْقُرْآنَ».
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱.
- ↑ ﴿ وَأَنذِرْ عَشِيرَتَكَ الأَقْرَبِينَ﴾؛ سوره شعرا، آیه ۲۱۴ و ﴿وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَيْهَا لا نَسْأَلُكَ رِزْقًا نَّحْنُ نَرْزُقُكَ وَالْعَاقِبَةُ لِلتَّقْوَى﴾؛ سوره طه، آیه ۱۳۲.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۲۴۹: «يَا كُمَيْلُ مُرْ أَهْلَكَ أَنْ يَرُوحُوا فِي كَسْبِ الْمَكَارِمِ، وَ يُدْلِجُوا فِي حَاجَةِ مَنْ هُوَ نَائِمٌ».
- ↑ نهج البلاغه، نامه ۳۱: «وَ لَا يَكُنْ أَهْلُكَ أَشْقَى الْخَلْقِ بِكَ».
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۱۹ ـ ۳۲۰.
- ↑ ﴿وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لاَ تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُواْ لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُواْ الصَّلاةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلاَّ قَلِيلاً مِّنكُمْ وَأَنتُم مُّعْرِضُونَ ﴾؛ سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ ﴿وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا ﴾؛ سوره اسراء، آیه ۲۳.
- ↑ ﴿وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ﴾؛ سوره احقاف، آیه۱۵.
- ↑ سطور پیشین؛ حکمت ۳۹۹.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۰-۳۲۱.
- ↑ دینپرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه، ج۱، ص۳۲۱.
- ↑ ر.ک: حوزه و دانشگاه، ش ۳۵، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم».
- ↑ اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۱۱۰.
- ↑ «و آنان که پاکدامنند جز با همسران خویش یا کنیزهاشان که اینان نکوهیده نیستند. پس کسانی که بیش از این بخواهند تجاوزکارند» سوره مؤمنون، آیه ۵-۷.
- ↑ «و از نشانههای او این است که از خودتان همسرانی برایتان آفرید تا کنار آنان آرامش یابید و میان شما دلبستگی پایدار و مهر پدید آورد؛ بیگمان در این، نشانههایی است برای گروهی که میاندیشند» سوره روم، آیه ۲۱.
- ↑ اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۹۱ ـ ۹۳.
- ↑ اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۲۰۳.
- ↑ مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ص۱۳۴؛ جامعهشناسی خانواده، ص۱۱ - ۱۲؛ نک: الاسرة والمجتمع، ص۲۱ - ۲۲.
- ↑ «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم» سوره حجرات، آیه ۱۳.
- ↑ «و بیگمان پیش از تو پیامبرانی فرستادیم و به آنان همسران و فرزندانی دادیم و هیچ پیامبری را نسزد که معجزهای بیاورد مگر با اذن خداوند؛ هر سرآمدی، زمانی نگاشته دارد» سوره رعد، آیه ۳۸.
- ↑ مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ص۲۰۹؛ نک: اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۹۵.
- ↑ الاصنام، ص۲۸.
- ↑ صحیح البخاری، ج ۳، ص۵؛ صحیح مسلم، ج ۴، ص۱۷۱؛ الکافی، ج ۵، ص۴۹۲.
- ↑ سوره نور، آیه ۶.
- ↑ جامعهشناسی، ص۸۴.
- ↑ جنگ علیه خانواده، ص۳۱۱؛ حوزه و دانشگاه، ش ۳۵، ص۱۱ ـ ۱۲؛ «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم».
- ↑ مقدمهای بر جامعهشناسی خانواده، ص۱۳۴؛ جامعهشناسی خانواده، ص۱۱ - ۱۲؛ نک: الاسرة والمجتمع، ص۲۱ - ۲۲.
- ↑ سوره تحریم، آیه ۶.
- ↑ روح البیان، ج ۶، ص۱۴۶؛ تفسیر مراغی، ج ۱۸، ص۱۰۳؛ المنیر، ج ۱۸، ص۲۳۰.
- ↑ نمونه، ج ۱۴، ص۴۵۷.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۲۳.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۲۱۲ - ۲۱۳.
- ↑ اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۱۰۳.
- ↑ سوره بقره، آیه ۲۳۳.
- ↑ سوره اسراء، آیه ۲۳.
- ↑ نک: اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۸۲ - ۸۳.
- ↑ اسلام و جامعهشناسی خانواده، ص۲۰۷.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۴.
- ↑ خانواده در قرآن، ص۱۰۸.
- ↑ سوره نساء، آیه ۴.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۲.
- ↑ حوزه و دانشگاه، ش ۳۵، ص۲۸، «کارکردهای خانواده از منظر اسلام و فمینیسم».
- ↑ سوره احزاب، آیه ۳۲.
- ↑ سوره نساء، آیه ۱۱.
- ↑ سوره بقره، آیه ۱۸۰.
- ↑ سوره نساء، آیه ۳۶.
- ↑ سوره بقره، آیه ۸۳.
- ↑ ملکمحمدی، مهدی، مقاله «خانواده»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱.