انتظار ظهور امام مهدی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۳۷ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.


واژه‌شناسی

  • انتظار، در لغت به معنای چشم داشتن، چشم‌داشت و چشم‌‏به‏راه بودن‏ است[۱]. این واژه که از ریشه "نظر" گرفته شده در معنا مشابه اصل خود است و آن عبارت است از تأمل یک چیز و چشم داشتن به آن. این‏که گفته می‌‏شود: "نظرته"، یعنی" انتظرته"، مثل این است که به زمانی می‌‏نگرد که شی‏ء مورد انتظارش در آن زمان می‌‏آید[۲].
  • انتظار در اصطلاح "مهدویت"، به معنای چشم‏ به‏راه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است. برخی بزرگان، با بهره‌‏مندی از سخنان پیشوایان معصوم(ع) انتظار را این گونه معنا کرده‌‏اند: کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی "انسان‏ها" برای آنچه انتظار دارند، می‌‏شود و ضد آن یأس و ناامیدی است. هرچه انتظار بیشتر و هرچه شعله آن، فروزان‌‏تر و پر فروغ‏‌تر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی نیز بیشتر خواهد بود[۳][۴].

مؤلفه‏‌های انتظار

فضیلت انتظار فرج

انواع انتظار

  1. انتظار درست و سازنده‏: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیل‌‏ترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانسته‌‏اند که تحرک‏‌بخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را این‏گونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجات‌‏بخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آن‏ها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آن‏ها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنان‏که پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۵]. بر این اساس، یک مسلمان نمی‌‏تواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف می‏‌کند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را می‌‏دهد. سستی در وظایف دین و بی‏تفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۶][۷].
  2. انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلج‌‏کننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحی‌‏گری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز داده‏‌اند. علامه مطهری در این ‏باره می‏‌نویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلم‏‌ها، تبعیض‌‏ها، اختناق‌‏ها، حق‏کشی‌‏ها و تباهی‌‏ها ناشی می‌‏شود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آن‏گاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکه‌‏تاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ می‏‌دهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون می‌‏آید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمی‌‏شود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حق‏کشی و هر پلیدی‏ای به حکم این‏که مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع می‏‌کند رواست؛ زیرا هدف‌‏ها وسیله‌‏های نامشروع را مشروع می‌‏کنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر می‌‏شود و نوعی اباحی‌‏گری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمی‌‏دهد[۸][۹].
  • بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشت‏‌های نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۱۰].
  • بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمی‌‏تواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمی‏‌دهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاک‌‏تر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۱۱].

آثار انتظار

  • در انتظار و امید به آینده‌‏ای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسان‏ها پاسخ داده می‏شود. آدمی در پرتو انتظار و امید، رنج‏ها و گرفتاری‌‏ها را تحمل می‏کند و با کشتی امید و آرزو در دریای پرتلاطم و طوفان‌‏زای زندگی، به سلامت به سیر خود ادامه می‌‏دهد[۱۲].
  • اگر کسی به راستی به همه شرایط انتظار، پای‏بند باشد و بایسته‌‏های آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
  1. گسترش امیدهای راستین:‏ روشن است که انسان برای گذران زندگی و پذیرش دشواری‌‏های آن، نیازمند انگیزه‏‌ای نیرومند است که در پدیده‌‏ای با نام "امید به آینده" تجلی‏ می‌‏یابد؛ آینده‌‏ای که به مراتب، عالی‏‌تر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان می‌‏توانند در پرتو امید به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند[۱۳].
  2. پویایی و نشاط: زندگی انسان، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم خورد. آن‏گاه که انسان، به وضعیت موجود راضی نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در انتظار به سر می‌‏برد. این اثر ارزنده در جوامع شیعی به روشنی تمام دیده می‏‌شود؛ به گونه‏‌ای که آن را از دیگر جوامع به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است[۱۴].
  3. وحدت و هم‏گرایی‏: انتظار- افزون بر آثار فردی- دارای آثار اجتماعی فراوانی نیز است که از مهم‏ترین آن‏ها می‏‌توان به وحدت، انسجام و همدلی بین منتظران اشاره کرد. این همدلی، به سبب توجه به هدف مشترکی است که در مسأله انتظار به روشنی تمام در چشم‌‏انداز آن، قابل دیدن است. امروزه ثابت شده است افرادی که در پی هدفی مشترک هستند، از عملکردی مشابه برخوردارند؛ به گونه‌‏ای که هم‏گرایی در آن‏ها در مقایسه با جوامع دیگر، بسیار است. در جامعه شیعی، انتظار ظهور مردی از سلاله پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همه پیروان این آرمان مقدس، از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۱۵].
  4. احساس حضور: یکی دیگر از آثار غیر قابل تردید در انتظار راستین، احساس حضور در محضر آن امام غایب از سویی و احساس حضور آن امام غایب در زندگی از سوی دیگر است. یک منتظر راستین، همواره بر این باور است که همه کارهای او در نگرگاه آن امام پنهان است و این خود در اصلاح رفتار وی بسیار مؤثر است. این مهم، نه فقط به اصلاح فرد منجر می‌‏شود که رفته ‏رفته به اصلاح و سلامت اخلاقی جامعه می‏‌انجامد که خود در زمینه‏‌سازی ظهور، نقشی بس مهم و انکارناپذیر خواهد داشتر
  5. آمادگی همه‏ جانبه‏: انتظار مصلح جهانی به طور قطع، به معنای آماده‏ باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه ظلم‏‌ها و نابسامانی‏‌ها، شوخی نیست و نمی‌‏تواند کار ساده‏‌ای باشد. آماده‌‏باش برای چنین هدف بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به گستردگی و ژرفای آن باشد[۱۶].
  6. مراقبت اجتماعی‏: منتظران راستین وظیفه دارند مراقب حال یک دیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که منتظر آنند، یک برنامه فردی نیست[۱۷].

انتظار در موعودنامه

پرسش‌های وابسته

پرسمان انتظار فرج (نمایه)

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۶
  2. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  3. ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
  4. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  5. " كُلُّكُم‏ رَاعٍ‏ و كُلَّكُم‏ مَسْؤُولٌ‏ عن‏ رَعِيَّتِه‏‏"؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸
  6. محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
  7. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  8. مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)
  9. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  10. امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش
  11. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  12. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  14. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  15. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  16. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  17. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
  18. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
  19. سوره اسراء، ۷۱.
  20. کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
  21. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
  22. معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
  23. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰.