انتظار ظهور امام مهدی
متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
واژهشناسی
- انتظار، در لغت به معنای چشم داشتن، چشمداشت و چشمبهراه بودن است[۱]. این واژه که از ریشه "نظر" گرفته شده در معنا مشابه اصل خود است و آن عبارت است از تأمل یک چیز و چشم داشتن به آن. اینکه گفته میشود: "نظرته"، یعنی" انتظرته"، مثل این است که به زمانی مینگرد که شیء مورد انتظارش در آن زمان میآید[۲].
- انتظار در اصطلاح "مهدویت"، به معنای چشم بهراه بودن ظهور واپسین ذخیره الهی و آماده شدن برای یاری او در برپایی حکومت عدل و قسط در سراسر گیتی است. برخی بزرگان، با بهرهمندی از سخنان پیشوایان معصوم(ع) انتظار را این گونه معنا کردهاند: کیفیتی روحی است که باعث به وجود آمدن حالت آمادگی "انسانها" برای آنچه انتظار دارند، میشود و ضد آن یأس و ناامیدی است. هرچه انتظار بیشتر و هرچه شعله آن، فروزانتر و پر فروغتر باشد، تحرک و پویایی او و در نتیجه آمادگی نیز بیشتر خواهد بود[۳][۴].
مؤلفههای انتظار
فضیلت انتظار فرج
انواع انتظار
- انتظار درست و سازنده: همان انتظار راستینی است که در روایات، آن را با فضیلترین عبادت و برترین جهاد امت پیامبر(ص) دانستهاند که تحرکبخش و تعهدآور است. یکی از اندیشوران معاصر در گفتاری کوتاه و جامع، انتظار را اینگونه تفسیر کرده است: معنای انتظار ظهور مصلح حقیقی و نجاتبخش الهی حضرت مهدی(ع) این نیست که مسلمانان در وظایف دینی خود دست روی دست گذاشته و در آنچه بر آنها واجب است، مانند یاری حقّ، زنده کردن قوانین و دستورهای دینی، جهاد و امر به معروف و نهی از منکر فروگذاری کنند و به این امید که قائم آل محمد(ع) بیاید و کارها را درست کند، از آنها دست بردارند. هر مسلمان، موظف است خود را به انجام دستورهای اسلام مکلف بداند؛ برای شناسایی دین از راه صحیح، از هیچ کوششی فروگذاری نکند و به توانایی خود از امر به معروف و نهی از منکر دست نکشد؛ همچنانکه پیامبر(ص) فرمود: "همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید"[۵]. بر این اساس، یک مسلمان نمیتواند به دلیل انتظار به ظهور مهدی مصلح، از وظایف مسلّم و قطعی خود دست بکشد یا کوتاه بیاید؛ چه، انتظار به ظهور، نه اسقاط تکلیف میکند و نه مجوز تأخیر انداختن عمل را میدهد. سستی در وظایف دین و بیتفاوتی به آن به هیچ وجه جایز نیست[۶][۷].
- انتظار نادرست و ویرانگر: انتظار ویرانگر، فلجکننده و بازدارنده که در واقع نوعی اباحیگری است، همواره مورد مذمت و سرزنش بزرگان دین قرار گرفته است و این بزرگان پیروان مکتب اهل بیت را از آن پرهیز دادهاند. علامه مطهری در این باره مینویسد: برداشت قشری از مردم از مهدویت و قیام و انقلاب مهدی موعود(ع) این است که صرفاً ماهیت انفجاری دارد؛ فقط و فقط از گسترش و اشاعه و رواج ظلمها، تبعیضها، اختناقها، حقکشیها و تباهیها ناشی میشود؛ نوعی سامان یافتن است که معلول پریشان شدن است. آنگاه که صلاح به نقطه صفر برسد، حق و حقیقت هیچ طرفداری نداشته باشد، باطل، یکهتاز میدان گردد و جز نیروی باطل نیرویی حکومت نکند و فرد صالحی در جهان یافت نشود، این انفجار رخ میدهد و دست غیب برای نجات حقیقت - نه اهل حقیقت؛ زیرا حقیقت، طرفداری ندارد- از آستین بیرون میآید؛ بنابراین هر اصلاحی محکوم است؛ زیرا هر اصلاح یک نقطه روشن است؛ تا در صحنه اجتماع، نقطه روشنی هست، دست غیب ظاهر نمیشود. بر عکس، هر گناه و هر فساد، هر ستم و هر تبعیض و هر حقکشی و هر پلیدیای به حکم اینکه مقدمه صلاح کلی است و انفجار را قریب الوقوع میکند رواست؛ زیرا هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکنند؛ پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعه فساد است .... این نوع برداشت از ظهور و قیام مهدی موعود(ع) و این نوع انتظار فرج که به نوعی تعطیل در حدود و مقررات اسلامی منجر میشود و نوعی اباحیگری باید شمرده شود، به هیچ وجه با موازین اسلامی و قرآنی وفق نمیدهد[۸][۹].
- بنیانگذار نظام اسلامی ایران، در بیاناتی ارزشمند پس از بیان برداشتهای نادرست از انتظار، کسانی را که چنین تصوراتی دارند، به شدت سرزنش کرده است[۱۰].
- بنابراین، منتظر راستین، برای چنان برنامه مهمی، هرگز نمیتواند نقش تماشاگر را داشته باشد؛ بلکه باید از هم اکنون به طور حتم در صف یاران آن حضرت قرار گیرد؛ چرا که ایمان به نتایج و عاقبت این تحوّل بزرگ، هرگز به او اجازه نمیدهد در صف مخالفان باشد و قرار گرفتن در صف موافقان نیز محتاج داشتن "اعمال پاک" و "روحی پاکتر" و برخورداری از "شهامت" و "آگاهی" کافی است[۱۱].
آثار انتظار
- در انتظار و امید به آیندهای روشن و رشدآفرین است که، بسیاری از نیازهای روحی و جسمی انسانها پاسخ داده میشود. آدمی در پرتو انتظار و امید، رنجها و گرفتاریها را تحمل میکند و با کشتی امید و آرزو در دریای پرتلاطم و طوفانزای زندگی، به سلامت به سیر خود ادامه میدهد[۱۲].
- اگر کسی به راستی به همه شرایط انتظار، پایبند باشد و بایستههای آن را انجام دهد، آثاری تربیتی برای وی در پی خواهد داشت که برخی چنین است:
- گسترش امیدهای راستین: روشن است که انسان برای گذران زندگی و پذیرش دشواریهای آن، نیازمند انگیزهای نیرومند است که در پدیدهای با نام "امید به آینده" تجلی مییابد؛ آیندهای که به مراتب، عالیتر، زیباتر و بهتر از امروز باشد. این مسأله - به ویژه برای جوانان- دارای اهمیت بیشتری است؛ زیرا آنان میتوانند در پرتو امید به فردایی بهتر به نیروی فراوان خود، جهت و معنا بخشند[۱۳].
- پویایی و نشاط: زندگی انسان، آن زمان قابل توجیه است که آثار حرکت، پویایی و شادابی در تمام زوایای آن به چشم خورد. آنگاه که انسان، به وضعیت موجود راضی نیست و در صدد ایجاد شرایطی بهتر است، همانا در انتظار به سر میبرد. این اثر ارزنده در جوامع شیعی به روشنی تمام دیده میشود؛ به گونهای که آن را از دیگر جوامع به روشنی تمام، متمایز و برجسته ساخته است[۱۴].
- وحدت و همگرایی: انتظار- افزون بر آثار فردی- دارای آثار اجتماعی فراوانی نیز است که از مهمترین آنها میتوان به وحدت، انسجام و همدلی بین منتظران اشاره کرد. این همدلی، به سبب توجه به هدف مشترکی است که در مسأله انتظار به روشنی تمام در چشمانداز آن، قابل دیدن است. امروزه ثابت شده است افرادی که در پی هدفی مشترک هستند، از عملکردی مشابه برخوردارند؛ به گونهای که همگرایی در آنها در مقایسه با جوامع دیگر، بسیار است. در جامعه شیعی، انتظار ظهور مردی از سلاله پاک رسول گرامی اسلام(ع) باعث شده است همه پیروان این آرمان مقدس، از همدلی بسیار خوبی برخوردار باشند[۱۵].
- احساس حضور: یکی دیگر از آثار غیر قابل تردید در انتظار راستین، احساس حضور در محضر آن امام غایب از سویی و احساس حضور آن امام غایب در زندگی از سوی دیگر است. یک منتظر راستین، همواره بر این باور است که همه کارهای او در نگرگاه آن امام پنهان است و این خود در اصلاح رفتار وی بسیار مؤثر است. این مهم، نه فقط به اصلاح فرد منجر میشود که رفته رفته به اصلاح و سلامت اخلاقی جامعه میانجامد که خود در زمینهسازی ظهور، نقشی بس مهم و انکارناپذیر خواهد داشتر
- آمادگی همه جانبه: انتظار مصلح جهانی به طور قطع، به معنای آماده باش کامل فکری، اخلاقی، مادی و معنوی برای اصلاح همه جهان است. اصلاح تمام روی زمین و پایان دادن به همه ظلمها و نابسامانیها، شوخی نیست و نمیتواند کار سادهای باشد. آمادهباش برای چنین هدف بزرگی، باید متناسب با آن باشد؛ یعنی باید به گستردگی و ژرفای آن باشد[۱۶].
- مراقبت اجتماعی: منتظران راستین وظیفه دارند مراقب حال یک دیگر نیز باشند و علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامه عظیم و سنگینی که منتظر آنند، یک برنامه فردی نیست[۱۷].
انتظار در موعودنامه
- "انتظار" در لغت بهمعنای چشمداشت و چشمبهراه بودن و نوعی امید به آینده داشتن است. نتیجهای که از معنای لغوی "انتظار" به دست میآید این است که کسی که عمل زشت و ناهنجاری انجام داده، منتظر کیفر آن است، و کسی که بذری را در زمین پاشیده منتظر است که محصولش از زمین سر برآورد و سرسبز شود و کسی که کار خیر و شایستهای انجام داده، منتظر است تا روزی فرارسد و او پاداش کار خیرش را دریافت کند. و اما انتظار در اسلام -بهویژه مذهب تشیع- عبارت از ایمان استوار بر امامت و ولایت حضرت ولی عصر (ع) و امید به ظهور مبارک آن واپسین حجّت الهی، و آغاز حکومت صالحان است. انتظار فرج در اسلام، در واقع نوعی آمادگی است؛ آمادگی برای پاک شدن، پاک زیستن. آمادگی برای حرکتی مستمرّ و دائم، توأم با خودسازی و دگرسازی و زمینهسازی. و سرانجام آمادگی برای تهیه قوا برای شرکت در نهضت عظیم حضرت مهدی (ع) که آغاز آن، ظهور حضرت و پایان آن، شکست تاریکیها و ظلمها و نتیجه آن، برپایی حکومت عدل الهی و نهضت سبز مهدوی است.
- مسلمانان براساس وعدههای صریحی که قرآن کریم بدانها داده است، عقیده دارند که طبق قانون خلقت و سنت آفرینش، تاریخ بر مبنای سنّتهای الهی و وعدههای خدایی به پیش میرود، و اگر چند روزی دنیا به نفع ستمگران تمام شده، ولی سرانجام حکومت مطلق جهان به دست صالحان و حقپرستان خواهد افتاد و عدالت و امنیت براساس قانون خدا در سرتاسر جهان برقرار خواهد شد. از آیات متعدد قرآن (توبه،٣٢ و ٣٣-نور،٥٥-غافر،٥١-انبیاء،١٠٥ و ١٠٦-قصص،٤-سجده،٢٨ و ٢٩-صافّات،١٧١ و ١٧٣-حج،٤١) به خوبی استفاده میشود که جهان روزی را در پیش دارد که حکومت مطلق دنیا به دست پاکان و صالحان خواهد افتاد و روزی را که مسلمانان انتظار میکشند، همانروز قیام حضرت مهدی (ع) است.
- اصل "انتظار فرج" از یک اصل کلّی اسلامی مایه میگیرد، و آن، اصل حرمت یأس و نومیدی از لطف و رحمت خداوند است. آنچه از روایات به دست میآید، انتظار فرج، نوعی عبادت است، ایمان به غیبت است، اقرار به یگانگی خدا و رسالت پیامبر (ص) و پیشوایی امامان معصوم (ع) است، تلاش و سازندگی است، عامل مقاومت و پایداری است، نوعی فریاد و خروشی از درون، و عدم پذیرش سلطهها و اعتراض به زمامداران خودسر و خودپرست است.
- دلیل این انتظار، همان نویدهای صریح قرآن کریم و روایات معتبری است که مسأله ظهور حضرت مهدی (ع) و امید به آینده را بهعنوان وعده تخلّفناپذیر الهی مطرح کردهاند. انتظار دارای دو بعد فکری یا اعتقادی، و بعد عملی یا اجتماعی است و معرفت و انتظار فرج است که منتظر را در خیمهگاه امام عصر (ع) آماده به خدمت حفظ میکند[۱۸].
- و اما انتظار اعتقادی؛ معرفت امام، شرط صحت انتظار است. فضیل بن یسار از امام صادق (ع) درباره آیه ﴿يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ﴾[۱۹]؛ روزی که هرمردمی را با امامشان میخوانیم، پرسید. حضرت چنین فرمود: "ای فضیل! امام خود را بشناس، زیرا اگر معرفت امام خود را داشته باشی، جلو افتادن یا به تأخیر افتادن این امر زیانی به تو نمیرساند"[۲۰].
- انتظار اجتماعی؛ همان انتظار در مقام عمل است. محصول انتظار اعتقادی، انتظار عملی است. برخورداری از رحمت الهی، شامل حال منتظرانی است که در جهت اجرای اوامر الهی از هیچ کوششی دریغ نمیورزند و همواره تلاش میکنند وظایف اعتقادی خود را بشناسند و با تمام توانشان در جهت تحقق آنها کوشش نمایند. و اما از جمله وظایف عملکردی منتظران، دعا برای تعجیل فرج، حفظ تقوی، تسلیم محض به امام و زمینهسازی برای برقراری عدل الهی است[۲۱].
- بهمعنای چشمداشت گشایش گرههای زندگی از جانب خداوند است[۲۲]. در اصطلاح به معنای چشمبهراه بودن ظهور حضرت مهدی (ع) است[۲۳].
پرسشهای وابسته
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ ر.ک: دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ محمد معین، فرهنگ فارسی، ص ۱۲۶
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ ر. ک: محمّد تقی موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ترجمه مهدی حائری قزوینی، ج ۲، ص ۲۳۵
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ " كُلُّكُم رَاعٍ و كُلَّكُم مَسْؤُولٌ عن رَعِيَّتِه"؛ صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۷۲، ص ۳۸
- ↑ محمّد رضا مظفر، عقاید الامامیة، ترجمه: علی رضا مسجد جامعی، ص ۱۱۸
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ مرتضی مطهری، قیام و انقلاب مهدی علیه السّلام، ص ۵۴( با تصرّف)
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه نور، ج ۲۱؛ ۱۴ فروردین ۱۳۶۷ ش
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ سوره اسراء، ۷۱.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۲۷۱.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۲۷.
- ↑ معارف و معاریف، ج ۲، ص ۴۷۸.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۱۳۰.