نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Saqi(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۴۰ توسط Saqi(بحث | مشارکتها)
دلیل نقلی بر اثبات وجود امام مهدی (ع) چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
«در ضرورت وجود حجت خدا در هر زمانی، روایات فراوانی هست؛ مانند: «" لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَت"»[۱]، «"وَ لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ سَاعَةً وَاحِدَةً مِنْ حُجَّةٍ لِلَّهِ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا"»[۲]، «" لَا يَخْلُو الْأَرْضُ مِنْهُمْ وَ لَوْ خَلَتْ إِذًا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا "»[۳]. آن دسته از روایات به کمک این قسمت از زیارت جامعه دانسته میشود که «"وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْض"»[۴]. آری برایند روایت فوق آن است که ذات اقدس الهی با ولایت که عمود نظام هستی است، آسمانها و زمین را حفظ میکند. روایاتی نظیر «" لَوْ بَقِيَتِ الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ لَسَاخَت"»[۵] همانند آیه کریمه﴿لَوْ كَانَ فِيهِمَا آلِهَةٌ إِلاَّ اللَّهُ لَفَسَدَتَا﴾[۶] دربردارنده استدلال کلامیاند. این روایات تنها ادعای برکات معنوی را دربر ندارند بلکه بر این ادعا برهان میآورند که خدای سبحان در حفظ نظام هستی ائمه (ع) را وسیله قرار داده است. همانطوری که بدن با روح زنده است و از او مدد مییابد نظام کیهانی اجرام سرد، مواد بیروح، عناصر مرده نیستند بلکه مجموعاً یک حقیقت زندهاند که حیات آن وامدار ولایتانسان کاملمعصوم است. کمک گرفتن بشر از خورشید و ماه در ادارهزندگی روزمره و امور مختلف هرگز بدان معنی نیست که خورشید یا ماه در نورافشانی، انتشار انرژی و حرارت و دهها برکت دیگر مستقل و بینیاز از افاضهفیضالهی هستند، چون اندیشهتوحیدیموحدان چنین باوری را بر نمیتابد بلکه معتقدند آنها نیز چون اشیای دیگر مخلوق خدای سبحاناند و از فیض او سرمست میشوند؛ اما بشر کارهای مختلفی را به دست آنان سامان میبخشد و ایشان ابزار کمکرسانیاند. وجود مبارکحجت خدا و امام زمان (ع) به مراتب والاتر و بالاتر از خورشید و ماه است؛ اما امتیاز وجود مبارکش آن است که او وسیلهای است که مظهر﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾[۷] است. نورخورشید که از او میتابد و چهره ماه را روشن میکند، آیندهای در پیش دارد که ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ﴾[۸] او را تهدید میکند. این چراغ منظومه، انطماس و تناثر نجوم و مانند آن را بر سر راه خویش دارد و در نهایتْ خاموششدنی است؛ اما خلیفهخدای سبحان که مظهر﴿نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ﴾ است، نه خاموش شدنی است و نه از بین رفتنی و کم شدنی. امام درمنظر حق این چنین است»[۹].
پاسخهای دیگر
با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته میشود:
«وجود حضرت مهدی (ع) همانند ولادت آن حضرت را از راههای مختلف میتوان به اثبات رسانید که یکی از آنها، راه تواتر است. این راه را با ذکر مقدماتی به اثبات میرسانیم:
مقدّمه اوّل: در منطق ارسطویی خبر متواتر به خبر جماعت کثیر با کیفیتی تفسیر شده که محال است بر کذب و دروغ توافق کرده باشند. از این تعریف استفاده میشود که خبر متواتر دو رکن دارد:
در مورد احادیثی که دلالت بر وجود امام مهدی (ع) دارد، رکن اوّل به حس و وجدان ثابت است، زیرا به گوش خود شنیده و به چشم خود اخبار بسیاری که دلالت بر وجود حضرت مهدی (ع) دارد دیدهایم. در مورد رکن دوم نیز ادعای بداهت بر آن شده است، و لذا در منطق ارسطویی خبر متواتر، یکی از قضایای شش گانه بدیهی شمرده شده است. مرحوم شهید صدر معتقد است که سبب پدید آمدن یقین در قضیه متواتر و تجربی، حساب احتمالات است، نه آنچه منطق ارسطویی میگوید، که قضیه متواتر از بدیهیات اولیه همانند کل اعظم از جزء است. در مورد یک خبر اولین شخصی که شناخته شده نیست از آن خبر میدهد درصدی از احتمال مطابقت با واقع در آن است و همینطور نفر دوم و سوم و... تا به حدی خبرها میرسد که احتمال مطابقت با واقع به حدی قوی میشود که احتمال مخالفت با واقع، ضعیف یا معدوم میگردد و لذا انسان در مفاد آن خبر به یقین میرسد.
مقدّمه دوم: در مورد خبر متواتر لازم نیست که هر یک از خبردهندگان ثقه و عادل باشند بلکه همین که کذب و تعمّد آنها بر دروغ ثابت نشود کافی است در حصول علم و یقین به خبر از راه تواتر.
تواتر لفظی: که محور مشترک در تمام خبرها لفظ خاصی است. همانند حدیث: من فسّر القرآن برأیه فلیتبوّء مقعده من النار.
تواتر معنوی: که محور مشترک تمام خبرها قضیهای معنوی و محدود است، همانند حدیث کساء.
تواتر اجمالی: که محور مشترک در تمام خبرها و لازمه التزامی قضیه است، همانند خبر از شجاعتامیرالمؤمنین (ع)، که گر چه قضایا مختلف است ولی همگی در یک لازمه مشترک هستند و آن شجاعتامامامیرالمؤمنین (ع) است. در مورد موضوع وجود و ولادت امام مهدی (ع) نیز میتوانیم از این طریق به یقین برسیم. و لذا جای این نیست که روایات این موضوع مورد بررسی سندی قرار گیرد، زیرا با مراجعه به ابواب مختلف مناسب با موضوع میتوان یقین به ولادت و وجود امام مهدی (ع) از راه حساب تراکم احتمالات پیدا کرد، به جهت اینکه همگی در یک خبر اشتراک نظر دارند که همان ولادت و وجود امام مهدی (ع) است»[۱۰].
در ینابیع الموده آمده که امیرالمؤمنین(ع) فرموده: هنگام ظهور، حضرتش پرچم پیامبر(ص) را در دست دارد و دولت احمدی را تشکیل میدهد و به شمشیرقیام میکند او گفتاری راست دارد و زمین را با نیروی الهی زنده میکند و برای بهرهبرداری آماده میکند و سنن و فرائض و احکام اسلام را زنده میکند.
«يَعْطِفُ الْهَوَى عَلَى الْهُدَى إِذَا عَطَفُوا الْهُدَى عَلَى الْهَوَى...». از خطبههای آن حضرت(ع) است که در آن به پیشامدهای سخت او به ظهور قائممنتظر(ع) اشاره میفرماید: (چون اماممنتظر از پس پرده غیب بیرون آید) هوای نفس را به هدایت و رستگاری برمیگرداند. (گمراهشدگان را به راه راست میبرد). زمانی که مردمهدایت رابه هوای نفس تبدیل کرده باشند. (از شریعتمحمدیه دست شسته و خواهش نفس را پیروی نمایند). رأی را به قرآن برمیگرداند. (مردم را از به کار بستن اندیشههای نادرستنهی به رجوعقرآن وامیدارد تا به دستورکتاب خدارفتار نموده و مخالف آن را دور اندازند و زمانی که مردمقرآن را به رأی و اندیشه خود مبدل کرده باشند از قرآن چشم پوشیده امور را طبق اندیشهنادرست خود انجام دهند).
«حَتَّى تَقُومَ الْحَرْبُ بِكُمْ...». این خطبه به فتنههای نزدیک ظهور امام زمان(ع) اشاره میفرماید: (پیش از ظهور حضرت مهدی(ع) تباهکاریها خواهد شد) تا این که جنگ و خونریزی سخت به (آیندگان از) شما رو آورد بهطوری که چون شیر درنده خشمگین دندانهایش را آشکار گرداند. جنگهایی که واقع میشود آماده نابود کردن همه است و یا شتری ماند دارای پستانهای پر از شیر که آن جنگ مانند پستان شتر پستانهایش پر از شربت مرگ است. نوشیدن شیر آن در اول امر به کام کسانی که وارد کارزار میشوند و امیدفتح و فیروزی دارند شیرین است و در آخر کار که زد و خورد و کشتن و کشتهشدن و مصائب آن همه را فراخواهد گرفت تلخ و بدمزه و رنجآور است. آگاه باشید آنچه خبر میدهم در فردا پس از این واقع خواهد شد و به زودی فردا با چیزی که نمیشناسید و از آن خبر ندارید میآید. حاکمی از غیر طائفه پادشاهان (امام عصر(ع)) کارگردانان آنها را به بدیاعمال و کردارشان بازخواست مینماید و زمین پارههای جگرش را برای او بیرون خواهد آورد. (تمام کانها از طلا و نقره و غیر آنها هویدا شده و در دسترس آن حضرت قرار میگیرد»[۱۱].
﴿وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛[۱۲] ما در زبورداوود پس از تورات نوشتهایم که سرانجام بندگانشایسته ما وارث زمین میشوند. امام باقر (ع) در مورد ﴿عِبادِيَ الصَّالِحُونَ﴾؛ فرمودهاند: قائم و اصحاب وی میباشند[۱۳].
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني لا يُشْرِكُونَ بي شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ﴾؛[۱۴]خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردند و اعمال شایسته انجام دادند وعده فرمود که آنان را قطعاً در زمینخلیفه خواهد کرد؛ همانطور که کسانی را که پیش از آنان بودند به خلافت گمارد و قطعاً دینشان را برای آنها مستقر خواهد نمود؛ دینی که برای آنها پذیرفت و قطعاً آنان را پس از خوفشان به حالت امنیت دگرگون میکند تا مرا عبادت کنند و چیزی را شریک من ننمایند و هرکه بعد از آن کفر ورزد، پس قطعاً آنان فاسقاند. امام صادق (ع) فرموده است که این آیه درباره حضرت قائم و اصحاب وی به شمار میرود[۱۵].