علم معصوم
این مقاله هماکنون در دست ویرایش است.
این برچسب در تاریخ ٢٢ شهریور ۱۴۰۰ توسط کاربر:Bahmani برای جلوگیری از تعارض ویرایشی اینجا گذاشته شده است. اگر بیش از پنج روز از آخرین ویرایش مقاله میگذرد میتوانید برچسب را بردارید. در غیر این صورت، شکیبایی کرده و تغییری در مقاله ایجاد نکنید. |
- اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
کلیات
حقیقت علم معصوم
تبیین علم امام(ع) در گرو شناخت ماهیت علم است. از دیدگاه ملاصدرا علم از سنخ وجود و عبارت است از حصول شیء مجرد از ماده و عوارض آن برای امر مجردی که مستقل در وجود باشد، خواه این حصول برای خودش (بنفسه) باشد چنانکه در علم حضوری است و خواه این حصول برای غیر به صورت شیء باشد، مثل علم حصولی". یکسانی وجود و علم این نتیجه را در پی دارد که علم نیز همانند وجود، حقیقتی تشکیکی و دارای مراتب است؛ لذا هر موجودی به اندازه بهرهمندی که از وجود دارد، از علم نیز بهرهمند است و خداوند که وجود صرف و مطلق است، دارای علم مطلق نیز هست و بر همین اساس، فرض موجودی که در پرتو آن موجود مطلق، توان بهرهمندی از این علم مطلق را داشته باشد، محال نیست و معصومین(ع) چنین هستند. البته مطلق بودن علم معصومین(ع) بدین معناست که آنان همه چیز را میدانند و تنها تفاوت دانش آنان با خداوند در این است که دانش آنها عَرَضی و دانش خداوند ذاتی است[۱].
معدن علم بودن معصوم
وجود روایات متعددی که در بردارنده تعبیر «مَعْدِنُ الْعِلْم»اند، نشان از قطعیت صدور این مفهوم از امامان(ع) و معدن علم بودن حضرات معصومین (ع) دارد. امیر المؤمنین(ع) و دیگر امامان(ع) نیز به وسیله این تعبیر به تبیین چیستی مقام امامت پرداختهاند. امیر المؤمنین(ع) در روایتی معتبر فرمودند: “همانا ما اهل بیت، درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد ملائکه و خانه رحمت و معدن علمیم”[۲]. امام سجاد(ع) نیز در روایتی که به سه طریق نقل شده است، بر سخن جدّشان تأکید فرموده[۳]. مفهوم «مَعْدِنُ الْعِلْمِ» چنانکه روشن است، به فراوانی و گستردگی علم امام اشاره دارد[۴].
عیبة علم الله بودن معصوم
هر کسی نمیتواند دانش الهی را تحمل کند؛ بلکه دانش الهی به سبب گستردگی، نیازمند انسانهای باظرفیتی است که دانش الهی را میپذیرند و از هم فرو نمیریزند. یکی از ویژگیهای دانش اهل بیت(ع)، توانایی پذیرش دانش خداوند است. آنان، برگزیده خداوند و ظرف دانش او هستند. امام سجاد(ع)، در توصیف اهل بیت(ع) فرموده است: "ما، درهای خدا هستیم و ما، راه راست اوییم و ما، ظرف دانش او هستیم"[۵] این از عنایات خداوند به اهل بیت(ع) است و چنین ظرفیتی را خداوند، تنها برای ایشان فراهم آورده است[۶].
معجزه علم معصوم
معجزه، کاری است که بشر به طور عادی و معمولی قادر به انجام آن نیست و لذا دلیل ارتباط انسان با خدا و شاهدی محکم بر صحّت ادّعای نبوت یا امامت میشود. معجزه بودن امور خارقالعاده پیامبران گذشته، معنایی جز ناتوانی بشر از همانندآوری ندارد[۷]. اگر اثبات رسالت پیامبر نیازمند این باشد که وی از باب اعجاز، علم غیب بداند و از غیب خبر دهد، باید توانایی آن را داشته باشد و چون امامت، خلافت از رسول است، بنابراین اگر لازمۀ اثبات امامت آنان نیز داشتن علم غیب باشد، قطعاً واجد آن خواهند بود. البته این در رسول به عنوان معجزه و در غیر او به عنوان کرامت خواهد بود. علم امام را از این نظر که آن را از منبعی فرا عادی دریافت میکند نه از راه حواس و فکر و حدس، یک نوع کرامت و معجزه میدانند؛ زیرا از اموری خبر میدهند که از دسترس عقل بشری خارجاند و جز از راه وحی و الهام به این سنخ از آگاهی نمیتوان رسید[۸].
اقسام علم معصوم
مراتب علم معصوم
در روایاتی از تفاضل علمی بین ائمه(ع) خبر داده شده است: در روایتی با سند صحیح از امام صادق(ع) چنین نقل شده است: "همه ما در اطاعت و امر امامت یک حکم داریم و بعضی از ما از برخی دیگر داناترند". در روایتی دیگر، از آن حضرت سؤال شده است که آیا برخی از ائمه(ع) داناتر از برخی دیگرند؟ آن حضرت پاسخ میدهد: "آری، ولی علمشان به حلال و حرام و تفسیر قرآن یکسان است". در منبع یاد شده، دو روایت با این محتوا نقل شده است که روایت اول دارای سند صحیح و دومی معتبر است؛ زیرا اگرچه حسین بن زیاد که در این روایت آمده، مجهول است؛ اما ابن ابی عمیر از او این روایت را نقل کرده و چنانکه مشهور است، ابن ابی عمیر از اصحاب اجماع است و جز از ثقه روایت نقل نمیکند[۹].
علم مقضی معصوم
علم ممضی معصوم
علم موقوف معصوم
علم موهوبی معصوم (علم لدنی)
علم لدنی، افاضۀ بیواسطۀ دانش، از ناحیۀ خداوند به برخی از بندگان شایسته مانند معصومین (ع) است. علم لدنی علم به همه چیز است و با علمی که انسانهای عادی میآموزند تفاوت دارد. مانند آنچه به حضرت خضر (ع) داده شد: ﴿فَوَجَدَا عَبْدًا مِّنْ عِبَادِنَا ءَاتَيْنَاهُ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَ عَلَّمْنَاهُ مِن لَّدُنَّا عِلْمًا﴾[۱۰]. این علم به موجب ادلۀ عقلی و نقلی که آن را اثبات میکند قابل هیچ گونه تخلفی نبوده و تغییر نمیپذیرد و به اصطلاح علم است، به آنچه در لوح محفوظ ثبت شده است و آگاهی است از آنچه قضای حتمی خداوند به آن تعلق گرفته و لذا هیچ گونه تکلیفی به متعلق این گونه علم از آن جهت که حتمیالوقوع میباشد تعلق نمیگیرد[۱۱].
علم استقلالی معصوم
علم استقلالی به معنای استقلالی بودن علم امام(ع) بدین معناست که تصور شود امام(ع) دانشهای خود را به طور غیر وابسته به خداوند و صرف نظر از عطای الهی در ذات خود دارد؛ به عبارت دیگر علم او هیچ ارتباطی با خداوند نداشته و ذات امام(ع) به طور مستقل دارای این علوم باشد. کسی که اندک آشنایی با معارف اسلامی داشته باشد، نادرست بودن چنین فرضی برای او کاملا آشکار است. اساسیترین رکن اعتقادی در اسلام، توحید است که بنابر آن، همه توانها، کمالات و آنچه در جهان ظهور پیدا کرده، وابسته به خداوند متعال است. بنابراین تنها میتوان کمالات خداوند را به این معنا ذاتی دانست و علوم و کمالاتی که در پیامبران و امامان(ع) و دیگر مخلوقات مشاهده میشود، از خداوند متعال و مشروط به اذن و اراده اوست: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا﴾[۱۲].[۱۳]
علم غیر استقلالی معصوم
تفسیر دیگری که بر ذاتی بودنِ علم امام(ع) قابل تصور است، آن است که علم امام(ع) اگرچه به معنای غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است؛ اما خداوند، هرگاه امامی را میآفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار میدهد. بدین معنا علم امام(ع) ذاتی یعنی فطری است و تصور جهل برای امام محال است. علمای امامیه کمتر به چنین معنایی از ذاتی بودن اشاره کردهاند. چنین ویژگی برای علم امام(ع) مورد اختلاف است[۱۴].
علم اکتسابی معصوم
علم اکتسابی علمی است که از راههای حسی و تجربی و عقلی میتوان به دست آورد و قابل شدت و ضعف است. بخشی از علوم پیامبران و امامان(ع)، به شیوههای عادی مانند حواس یا تعقل کسب میشود. در مقابل علم اکتسابی، علم لدنی قرار دارد و آن علمی است که خداوند عنایت میکند[۱۵].
علم الیقین معصوم
یقین عبارت است از علم صد در صدی که شک و تردید در آن رخنه نداشته باشد و علم الیقین عبارت است از علم به چیزی غایب از چشم و دل بر اساس دلایل عقلی و نظری. یکی از اوصافی که در قرآن کریم برای امامان(ع) بیان شده است یقین است: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾[۱۶]. باید دانست علم لدنی که امامان(ع) از آن برخوردار هستند، یقین تام میآورد که انسان نمیتواند چیز دیگری اراده کند و یکی از استلزاماتش عصمت است[۱۷].
علم باطنی معصوم
علم دفعی معصوم
علم دفعی آن است که علم به یکباره به امامان(ع) تعلیم داده شود. دربارۀ علم دفعی معصوم دو دیدگاه کلی وجود دارد: برخی قائلاند علوم امامان(ع) به صورت دفعی است هر چند علم به معلومات به صورت تدریجی بوده است. تعلّم و یادگیری پیامبر دفعی بوده است؛ چراکه در آیات قرآن آمده است: ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْء﴾[۱۸] و برخی دیگر قائلاند چنین نیست که همۀ علوم امامان(ع) را دفعی بدانیم زیرا علمآموزی به شیوههایی مانند وحی، الهام، شهود و عرضۀ اعمال، به طور طبیعی تدریجی بودن این علوم را میرساند. همچنین روایات ازدیاد علم در شبهای جمعه و یا شب قدر و یا ازدیاد علم ایشان به صورت دائمی در دنیا در آخرت بیانگر تدریجی بودن علم ایشان است[۱۹].
علم تدریجی معصوم
علم حادث معصوم
علم حادث به معنای واقع و وجود یافته عبارت از الهامی است که به معصوم القاء میشود[۲۰]. براساس روایات این نوع از علم إفاضات دائمی الهی است که همیشه رو به إزدیاد بوده و برترین علم ایشان است. امام صادق(ع) فرمودند: "همانا علم آنی است که در شب و روز، روز به روز و ساعت به ساعت حادث میشود"[۲۱].
علم حضوری معصوم
علم حضوری معصوم، آن است که علم، نزد ایشان بالفع حاضر باشد. مراد از علم در این مقام، آگاهی از موضوعات خارجی جزئی است، نه آگاهی از موضوعات احکام کلی. حال این علم به وسیله وحی حاصل شود یا الهام و یا هر اسبابی که اختصاص به انبیا و اوصیا آنها دارد. در مقابلِ علم حضوری و یا فعلی، علم شأنی قرار دارد؛ شأنی دانستن علم امام یعنی امام به برخی موضوعات، علم ندارد؛ اما توان دریافت آنها را به شیوههای خاص خود دارد. نافعتر بودن علم حضوری برای امت؛ کاملتر بودن علم حضوری در رسالت و امامت؛ سزاوارتر بودن انتخاب افضل برای امام و ... از جمله ادله حضوری بودن علم معصوم است[۲۲].
علم حصولی معصوم
علم حصولی به دانشی میگویند که از طریق صورتهای ذهنی حاصل میشود. این علم، اکتسابی بوده و از راه ابزارهای حسی، مانند چشم و گوش و دیگر حواس ادراکی به دست میآید. در اینکه آیا علوم معصومین(ع) حضوری است یا حصولی؟ گفته شده، امام هم مانند همۀ انسانهای دیگر علومی دارد که از طریق بهکارگیری حواس ظاهری به دست میآید، منتها برخی از راههای کسب علوم امامان(ع) حضوری و برخی حصولی هستند مانند: نزول بیواسطۀ وحی بر قلب؛ دریافت علوم از فرشتگان؛ نزول وحی در خواب و بهرهگیری از حواس[۲۳].
علم ذاتی معصوم
علم ذاتی معصوم دو معنا دارد یکی ذاتی به معنای استقلالی بدان معنا که تصور شود علم امام مستقل و غیروابسته به خداوند است، این معنا با توجه به معارف توحیدی و اسلامی باطل است و تنها علم خداوند ذاتی است. معنای دوم، ذاتی به معنای غیر استقلالی است، یعنی اگر چه علم امام غیر ذاتی و وابسته به عطای خداوند متعال است، اما خداوند، هرگاه امامی را میآفریند، علم ویژه را همراه او در فطرتش قرار میدهد لذا علم امام ذاتی یعنی فطری است[۲۴].
علم غیر ذاتی معصوم
علم شأنی معصوم (علم اشائی)
علم استعدادی
علم ارادی
علم اختیاری
علم بالقوه
علم فعلی معصوم (علم دائمی)
علم بالفعل
علم عادی معصوم
علم لدنی معصوم
علم ویژه معصوم (علم خارق العاده معصوم)
علم غابر معصوم
علم فطری معصوم
علم کامل معصوم
علم تام معصوم
علم محدود معصوم
علم کلی معصوم
علم تفصیلی معصوم
علم اجمالی معصوم
علم احاطی معصوم (علم سعی معصوم)
علم مزبور معصوم
علم مستفاد معصوم
علم مطلق معصوم
علم مشروط معصوم
علم وراثتی معصوم
علم پیامبر
علم امام
منابع علم معصوم
وحی به معصوم
یکی از منابع علم غیب پیامبران و معصومین(ع) "وحی" است که از این طریق با عالم غیب ارتباط برقرار میکنند. خداوند به پیامبر(ص) دو نوع علم تعلیم داده است، تعلیم از راه وحی: ﴿وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ﴾[۲۵] و دیگری تعلیم از راه القاء و الهام بر قلب ایشان: ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ﴾[۲۶]، یعنی از هر دو راه برای تعلیم پیامبر استفاده شده است. در مورد امامان(ع) باید گفت، علوم امامان(ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم(ص) بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است، بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که به صورت الهام و تحدیث به ایشان افاضه میشده است[۲۷].
الهام به معصوم
یكی از منابع علم غیب پیامبران و معصومین(ع) "الهام" است كه از این طریق با عالم غیب ارتباط برقرار میكنند. خداوند به پیامبر(ص) دو نوع علم تعلیم داده است، تعلیم از راه وحی: ﴿وَأَنزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ﴾[۲۸] و دیگری تعلیم از راه القاء و الهام بر قلب ایشان: ﴿وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ﴾[۲۹]، یعنی از هر دو راه برای تعلیم پیامبر استفاده شده است. در مورد امامان(ع) باید گفت، علوم امامان(ع) منحصر به آنچه از پیامبر اکرم(ص) بیواسطه یا باواسطه شنیده بودند نبوده است، بلکه ایشان از نوعی علوم غیرعادی نیز بهرهمند بودهاند که به صورت الهام و تحدیث به ایشان افاضه میشده است[۳۰].
وراثت از امام پیشین
مصحف فاطمه
وراثت از پیامبر
وراثت علوم انبیا
علمالکتاب
عمود نور
قلب
جفر
ام الکتاب
امام مبین
تحدیث فرشتگان با معصوم
تعلیم اسماء
الف باب
ارتباط معصوم با ارواح
اسم اعظم
حس
روح القدس
رؤیای صادق معصوم
عرش
عقل
ویژگیهای علم معصوم
شهود معصوم
نقر در گوش معصوم
نکت در دل معصوم
افزایش علم معصوم
راسخان در علم
درجات علم معصوم
خزانهداری علم الهی
گستره علم معصوم
جامعیت علم معصوم
احاطه علمی معصوم
علم معصوم به غیب
علم معصوم به جزئیات
علم معصوم به قرآن
علم معصوم به تمام موضوعات جهان
علم معصوم به مشاغل و صناعات
علم معصوم به قوانین طبیعی
علم معصوم به همه زبانها
انتفای علم
جهل معصوم
سهو معصوم
غفلت معصوم
محدودیت علم معصوم
اختلاف در علم معصوم
تناقض در علم معصوم
منبع علم معصوم
ویژگیهای علم معصوم
گستره علم معصوم
منابع علم معصوم
رابطه ایمان و علم
- مراد، مسئلهای است درباره چگونگی رابطه علم و ایمان و اینکه آیا با یکدیگر همساز و هماهنگاند یا ناسازگارند. از تعالیم عهد عتیق این است که علم و ایمان با یکدیگر سازگاری ندارند. شجره ممنوعه بنابر آنچه در تورات آمده است، همان دانش و معرفت است و آدم و حوا با نافرمانی خداوند بدان دست یافتند[۳۱][۳۲].
- تاریخ تمدن ۲۵۰۰ ساله اروپا را نیز بدین روی به دو عصر ایمان و علم تقسیم کردهاند و این دو را رویاروی یکدیگر گذاشتهاند. اما بنابر آموزههای قرآنی، خداوند، خود به آدم(ع) دانش آموخت و آن گاه فرشتگان را فرمان داد تا بر او سجده کنند[۳۳]. بزرگان دین اسلام نیز مراد از شجره ممنوعه را حرص و طمع دانستهاند نه علم و دانش[۳۴][۳۵].
- مراد از مسئله علم و ایمان این است که علم، ایمان انسان را نفی میکند یا آن را پشتیبانی میکند و آیا ایمان آدمی را به سویی میبرد و علم به سویی دیگر و سرانجام آنکه آیا علم و ایمان مکمل یکدیگرند یا علیه یکدیگر. در نظرگاه اسلامی، علم روشنایی میبخشد و توانایی میآفریند و ایمان، عشق میآورد و امید میدهد. علم ابزار میسازد و ایمان، مقصد میآفریند. علم سرعت میدهد و ایمان جهت را مینماید و...[۳۶].
- میان علم و ایمان، تضادی نیست و بلکه مکمل و همراه و یار یکدیگرند. علم و ایمان- هر دو- از نیازهای بنیادی انساناند و هیچ یک بر جای دیگری نمیتواند نشست. در تاریخ انسان، جدایی علم و ایمان زیانهای هنگفتی به بار آورده است. ایمان در پرتو علم، قدر مییابد و از خرافه و خیالپردازی و گزافه و تحجر و تصلب در امان میماند. علم نیز بدون ایمان تیغ دست زنگی مست میشود و ابزار هوا و هوس و بزهکاری و تبهکاری[۳۷]. بدینسان، علم و ایمان در آیین اسلام جداییناپذیرند و هماهنگ و همساز با یکدیگر[۳۸].
انتفای علم معصوم
منابع
- طباطبایی، سید محمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء
- مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام
- فاضل لنکرانی، محمد جواد، گفتارهای حسینی
- کرباسیزاده، علی، رضایی، محمد جعفر؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ (شماره ۶۹، بهار ۱۳۹۲)
- فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان
- محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره
- مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی
- مهری، سید مرتضی، آگاهیهای غیبی
- مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن
- خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی
- مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم
- هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن
- هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی
- هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟
- هاشمی، سید علی، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
- حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی
- شاکر، محمد تقی، منابع علم امامان در قرآن و روایات
- حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امام شناسی
- سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه
- میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث
- بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت
- فرهنگ شیعه
پانویس
- ↑ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، شماره ۶۳، ص۹ و ۱۰؛ علم امام در اندیشه علمای معاصر حوزه اصفهان، فصلنامه نقد و نظر؛ شماره ۶۹؛ بهار ۱۳۹۲؛ ص۱۲۹.
- ↑ «إِنَّا أَهْلَ الْبَيْتِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعُ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱.
- ↑ «مَا يَنْقِمُ النَّاسُ مِنَّا فَنَحْنُ وَ اللَّهِ شَجَرَةُ النُّبُوَّةِ وَ بَيْتُ الرَّحْمَةِ وَ مَعْدِنُ الْعِلْمِ وَ مُخْتَلَفُ الْمَلَائِكَةِ»؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۲۱؛ محمد بن حسن صفار، بصائر الدرجات، ص۵۶-۵۸.
- ↑ فاریاب، محمد حسین، معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان، ص ۳۳۰.
- ↑ «نحن أبواب الله و نحن الصراط المستقیم و نحن عیبة علمه»؛ معانی الاخبار، ص۳۵، ح۵.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، شرح زیارت جامعه کبیره ، ص۷۶ الی ۸۲.
- ↑ ر.ک: مصباح یزدی، محمد تقی، قرآنشناسی، ص۱۳۱؛ مهری، سید مرتضی، آگاهیهای غیبی، ماهنامه پاسدار اسلام، ش ۱۵۵.
- ↑ ر.ک: مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۸۲ ـ ۸۷.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، علم امام تام یا محدود؟، ص ۶۱.
- ↑ و بندهای از بندگان ما (خضر) را یافتند که به او از نزد خود بخشایشی داده و او را از پیش خویش دانشی آموخته بودیم. سوره کهف آیه ۶۵.
- ↑ ر.ک: مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۱۵؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص ۲۴ و ۲۵؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص ۶۳.
- ↑ جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید؛ سوره مریم، آیه: ۹۳.
- ↑ هاشمی، سید علی، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
- ↑ هاشمی، سید علی، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمای امامیه
- ↑ ر.ک: حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص ۴۴؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص ۲۶۹.
- ↑ «و چون شکیب ورزیدند و به آیات ما یقین داشتند برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی میکردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
- ↑ ر.ک: شاکر، محمد تقی، منابع علم امامان در قرآن و روایات، ص۳۰؛ حسینی شاهرودی، سید مرتضی، آشنایی با عرفان اسلامی، ص۴۶؛ حسینی طهرانی، سید محمد حسین، امامشناسی، ص۲.
- ↑ سورۀ نحل، آیۀ ۸۹.
- ↑ ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، علم امام و عصمت انبیاء و اوصیاء، ص۳۳۱؛ فاضل لنکرانی، محمد جواد، سخنرانی با موضوع: تحلیل عاشورا بدون علم غیب تحلیل جامعی نیست، وبگاه خبرگزاری بینالمللی قرآن؛ هاشمی، سید علی، قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن.
- ↑ ر.ک: قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۰۱ ـ ۲۱۰.
- ↑ وبگاه آشتی با خرد؛ غلامی، اصغر، آفاق علم امام در الکافی.
- ↑ ر.ک: سبحانی، سید محمد جعفر، منابع علم امامان شیعه، ص۱۴۷ ـ ۱۵۰؛ مظفر، محمد حسین، پژوهشی در باب علم امام، ص۱۰۸ـ ۱۱۳؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۱۸.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۱۴۶؛ مهدیفر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها ابعاد و مبادی آن، ص۲۰؛ میرترابی حسینی، زهرةالسادات، علم لدنی در قرآن و حدیث، ص۲۶.
- ↑ ر.ک: هاشمی، سید علی، ویژگیهای علوم ائمه از دیدگاه علمی امامیه و قلمرو علوم برگزیدگان خداوند در قرآن، ص۲۷۶؛ بخاراییزاده، سید حبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل کتاب و سنت، ص۱۹.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۹؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۲۸؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۵۴.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
- ↑ سورۀ نساء، آیۀ ۱۱۳.
- ↑ ر.ک: خسروپناه، عبدالحسین، کلام نوین اسلامی، ج ۲، ص ۳۷۲ ـ ۳۷۹؛ مصطفوی، سید حسن، مروی، احمد، دلایل عقلی و نقلی علم غیب امامان معصوم، فصلنامه قبسات، ص ۲۸؛ هاشمی، سید علی، ماهیت علم امام بررسی تاریخی و کلامی، ص۲۵۴.
- ↑ سِفر پیدایش، باب ۲/ ۱۶ و ۱۷؛ باب ۳/ ۸- ۱، باب ۳/ ۲۳.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلائِكَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِي بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ قَالُواْ سُبْحَانَكَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَأَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَمَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُواْ لآدَمَ فَسَجَدُواْ إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى وَاسْتَكْبَرَ وَكَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ﴾؛ سوره بقره، آیه ۳۴- ۳۰.
- ↑ تفسیر نور الثقلین، ۱/ ۷۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 148.
- ↑ مجموعه آثار استاد مطهری، ۲/ ۳۸- ۲۹.
- ↑ فرهنگ شیعه، ص 149.