نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۵ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۷:۴۰ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
مراد از ظهور اصغر و اکبر چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث مهدویت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
پاسخ جامع اجمالی
* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخها ودیدگاههای متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده میشود:
«اینکه برخی با مطرح کردن ظهور صغرا، رویکرد عمومی مردم را نشانهای بر نزدیکی ظهور میدانند. میتوان گفت: اگرچه همگان بر این امید هستیم که چنان باشد. امّا هیچ دلیل روایی محکمی بر آن وجود ندارد. و تشبیه آن با غیبت صغرا نیز غیر صحیح است[۱].
«همانگونه که غیبتحضرت ولی عصر (ع) به دو بخش صغری و کبری تقسیم شده است در مورد ظهور حضرتش هم ظهور اصغر و ظهور اکبر (فجرمقدس) را میتوان دید. غیبت صغری زمانی مطرح شد که شیعیان پس از مدتها ارتباط مستقیم و نزدیک با امام زمان(ع) خویش (ع) هنوز چندان آمادگیفهم و قبول بحث غیبت و ندیدن ایشان را نداشتند؛ چراکه نمیدانستند بدون حضور امام چگونه میتوان از سویی با یکدیگر همراه و همگام و متحد بود و از سوی دیگر احکام شرعی و مسایل دینی را استنباط و استخراج کرد. علاوه بر دهها سؤال دیگری که آنها را متوجه امامشان میکرد و در عصر غیبت ناگزیر بودند خود بر عهده بگیرند.
هرچند در عصر غیبت صغری همگان نمیتوانستند به خدمت حضرت مهدی (ع) برسند؛ لکن با وجود چهار نایبحضرت، ارتباط شیعیان همچنان با امام خویش برقرار بود، تا مبادا به خاطر این تغییر وضعیت ناگهانی دچار حیرت و سردرگمی شوند. در طول این مدت که حدود هفتاد سال طول کشید تا حدی موضوع غیبت برای شیعیان جا افتاد و از لحاظ ذهنی و فکری برای حضور در عصر غیبت کبری آماده شدند. بسیار طبیعی است که همانند این جریان در این سوی قضیه هم اتفاق بیفتد؛ یعنی همانطورکه عصر غیبت به دو بخش صغری و کبری تقسیم شد تا مردم با مفهوم غیبت علاوه بر آشنایی، انس بگیرند، در مورد ظهور همچنین مطلبی صادق است و عصر ظهور به دو بخش اصغر و اکبر (فجرمقدس) تقسیم میگردد. در عصر ظهور اصغر هرچند مردمتوفیقزیارت حضرتش را پیدا نمیکنند لکن حوادثی را مشاهده میکنند که مقدمات ظهور اکبر به شمار میآیند و مردم را برای زندگی در آن زمان آماده میکنند.
چنین تقسیمبندی را میتوان از برخی روایات برداشت کرد. مثلا در برخی احادیثحضرت را به خورشید فروزان تشبیه نمودهاند. به خوبی میدانیم که پیش از غروب خورشید اشعه آفتاب تا مدت معینی میماند و پس از آن سیاهی شب بر آسمان سایه میافکند و طلوع خورشید هم سریعا واقع نمیشود بلکه پس از آنکه زمان اذان صبح فرا رسید هوا به تدریج روشن شده و در پی آن شعاعهای نورانی خورشید در آسمان پدیدار میشود. حضرت مهدی (ع) هم که خورشید تابان آسمان امامتند، خواهی نخواهی، پیش از آنکه وجود مقدسشان بخواهد بر همگان ظاهر و آشکار گردد، باید ظهور اصغری داشته باشند که زمینهساز آن ظهور اکبر گردد. البته نباید توقع داشت که شرایط غیبت صغری با ظهور اصغر یکسان باشد. همانطورکه آنچه از خورشید پیش از غروب و پس از طلوعش میبینیم یکسان نیست.
برخی از مسائلی که شاید در عصر ظهور اصغر دیده شوند از این قرار است:
بالا رفتن سطح فهم عمومی و پیشرفتدانش و فناوری؛ در این عصر پیشرفتهای علمی عظیم و اکتشافات محیر العقولی از بشریت دیده میشود که پیش از آن سابقه نداشته است. انسانی که تا دو قرن قبل بر چهارپایان سوار میشد و به اینسو و آنسو میرفت این روزها از اتومبیل و هواپیما استفاده میکند و تلفن، تلویزیون، رادیو، کامپیوتر و ... جزئی از زندگی روزمرهاش شده است. منابع نفتی و معادن فلزات مختلف را استخراج کرده و تا آنجا که بتواند برای استفاده خود به کار میبرد. این تحولات به قدری است که به اندازه کل تحولات علوم و فنون بشری تا قرن نوزدهم که ابتدای آن است برابری میکند. چنین تحول علمی و صنعتی را مقدمه ظهورحضرت مهدی (ع) برشمردیم؛ چراکه همه آنها که بناست با حضرتش بیعت کنند، باید عظمت آن دسته از مواهب و نعماتی را که به آن حضرتعنایت شده درک کنند. اینکه حضرت، مثلا در یک چشم بر هم زدن از شرق عالم به غرب میروند یا در زمان ظهور، یارانشان که شب در رختخواب خویش بودهاند صبح در خدمت آن حضرت قرار میگیرند؛[۳] باید بدانیم که اینها همه مافوق قدرت بشری است. بنابر آنچه در میان علما مشهور است معجزاتپیامبران و کراماتائمه (ع) الزاما براساس آن علوم و فنونی بود که در آن عصر زندگی میکردند. پس حضرت مهدی (ع) هم در آن زمان ظاهر میشوند که دانش و تکنولوژی و فنون و تسلیحات به حداکثر رشد خود رسیده باشد و بشر بتواند با ساخت سفینههای فضایی به راحتی بر مریخ گام نهاده و اختراعات مختلف خود را در آنجا مستقر کند. در آن عصری که انسانها تنها با اینترنت و یا دیگر وسایلی که تاکنون اختراع شدهاند و یا پس از این اختراع خواهند شد از نقاط دوردست باهم صحبت میکنند معجزه ایشان این خواهد بود که بدون استفاده از هیچ ابزار و وسیلهای سخنش را به گوش تمام ساکنان زمین برساند و هرکس هم به زبان خود آن را بفهمد[۴] مسلما دانشمندان و متفکرانی که از مغزهای الکترونیکی، وسایل مدرن، ماهوارهها و ... برای ایجاد ارتباطات صوتی و تصویری در اقصی نقاط جهان استفاده میکنند، در مقابل این کرامت حضرت- که بدون استفاده از هیچ وسیله ماهوارهای، صوت و تصویر خویش را به هرجا که بخواهد منتقل میکند- سر تسلیم فرود میآورند و آن حضرت را غیر از دیگران یافته و اعمالش را خارق العاده میشمارند و با ایمان آوردن آنها دیگران هم حتما به آن وجود مقدسایمان خواهند آورد. یا اینکه در روایات آمده است که حضرت و یارانشان از ابرها برای رفت و آمد خویش استفاده میکنند؛[۵][۶] که چنین واقعهای طبیعتا حق است مخترعان و سازندگان هواپیما و ماهوارهها و سفینههای فضایی را در پی دارد. مضاف بر اینکه این دیدگاهها و اکتشافات علمی به انسانهاقدرتدرک و فهمکراماتحضرت مهدی (ع) را میدهد که بهطور طبیعی هرکس نمیتواند چنین اعمالی را انجام دهد. به عبارت دیگر خداوند متعال نظریات علمی این زمان را به آن حد از رشد میرساند که زمینههای ظهور اکبر (فجرمقدس) فراهم شود.
دلبسته شدن مردم به امام عصر (ع) و ازدیاد یاد حضرت؛ از جمله اموری که این روزها با آن مواجه هستیم (خصوصا هرچه جلوتر میرویم) این است که بسیاری از مردم هرقدر با مشکلات بزرگتر و بیشتری روبرو میشوند توجهشان به حضرت مهدی (ع) و علائم ظهور ایشان بیشتر میشود. در عین حال که امیدشان بیش از پیش گشته و چشمانتظار حوادثی هستند که در آیندهای نزدیک یا دور اتفاق خواهد افتاد.به همین علت است که نویسندگان بیشتری در این زمان به این خواسته پاسخ داده و برطبق احادیث و روایاتی که در دسترس دارند به ترسیم آینده میپردازند. این امر علیرغم آن رویهای است که در قرون اولیه اسلامی دیده میشود که صرفا به نقلاحادیث و سندها پرداخته و در قرنهای بعد هم بحثهای کلامی را به آن میافزودند. خوشبختانه، در این روزها میبینیم که دهها و صدها کتاب و مقاله در تمام جهان اسلام با سبک و سیاقهای مختلفی ابعاد موضوع را مورد بررسی قرار میدهند و این همان چیزی است که میتواند مطلوب واقع شود. البته قابل ذکر است که این فعالیتها منحصر به شیعه نمیشود بلکه دیگر مذاهب و مکاتب هم در این زمینه بهطور قابل توجهی فعالیت میکنند[۷]. مقایسه توجه شیعیان به حضرت ولی عصر (ع) با گذشته نشان میدهد که تا مدتها قبل چقدر اقبالمردم به جلسات دعای ندبه کم بوده است درحالی که این روزها در کمتر محلهای است که دعای ندبه خوانده نشود. علاوه بر این برگزار کردن مجالس بزرگ به نام ایشان و جشنهای میلاد آن حضرت و انتشار کتابهای مختلف هرکدام به نوعی مردم را متوجه نام و وجود مقدس و مبارک ایشان میگرداند. آیا انتشار نام و صفات امام زمان (ع) به این شکل و میزان در مدارس و مساجد و خیابانها و جلسات و در میان عموم مردم، خود دلیلی بر نزدیکی طلوع خورشید وجودی حضرتبقیة الله (ع) نیست؟!
صحبتهای عمومی در جهان در مورد تشکیل حکومت جهانی واحد (دهکده جهانی)؛ سازمان ملل متحد پس از جنگ جهانی اول و دوم تشکیل شد. پس از آنکه جهانیان خسارتهای جبرانناپذیر آن دو جنگ را دیدند، گروهی بر آن شدند که چنین مجموعهای را تشکیل دهند تا هرگاه در میان کشورها و دولتها اختلافاتی پیش آمد؛ رایزنیهای لازم را برای رفع جنگ انجام دهند. عالمان اسلامی هم برای اولین بار تحت عنوان «رابطة العالم الاسلامی» سالانه یک مرتبه همگی در مکه مکرمه در کنار هم جمع میشوند. میتوان دیگر مجامع جهانی موجود را هم به آنها اضافه کرد. اینگونه دیدگاهها و تشکیل سازمانهای بینالمللی خود حکایت از آن میکند که جهان نیازمند حکومت واحد جهانی است که بتواند امنیت، آرامش و عدالت را در آن حاکم کند که جز حکومت جهانیحضرت مهدی (ع) هیچ چیز نمیتواند پاسخگوی نیازهای مردمجهان باشد و این مورد خود دلیلی آشکار بر طلوع آن فجرمقدس در پس دوران ظهور اصغر است. آری همگان ندا برآوردهایم که: ای مهدیصاحب الزمان(ع) جهان در انتظارحکومت جهانی توست.
لازم است که وقتی از ظهور اصغر صحبت میکنیم قصد ما این نیست که برای ظهورمقدسحضرت ولیعصر (ع) زمانی تعیین کنیم؛ زیرا از این مسئله تنها خداوند متعال خبر دارد و در اصل ممکن است آنچه ما در ظاهر میبینیم نقطه آغاز ظهورمقدس ایشان باشد و این احتمال هم وجود دارد که چنین نباشد و خدای ناکرده شب تار و سیاه غیبت ادامه یابد. تحقق این مسئله کلا تحت اراده الهی است و خداوند هم فعال لما یرید[۸] است[۹].
«ظهورحضرت مهدی (ع) نظیر غیبت صغرا و کبرا دومرحلهای نیست، بلکه حضرت (ع) یک ظهور بیشتر ندارد و آن عبارت از قیام و ظهور آشکار حضرت برای برپایی حکومتعدل الهی در سراسر جهان است. در روایاتی که از ظهورحضرت سخن به میان آمده نیز همین مطلب بیان شده است؛ یعنی قیامحضرت همان چیزی است که همگان در انتظار تحقق آن به سر میبرند. با گذشت زمان و مشاهده برخی آثار و نشانهها که روایات آنها را نشانههای نزدیک شدن عصر ظهور مطرح کردهاند، این بینش و احساس برای انسان پدید میآید که گویا افقهای ظهور کمکم پدیدار میگردد و جهان به تدریج به این سمت پیش میرود و بشریت نیز نیاز به چنین حکومتی را بیش از گذشته احساس میکند. از این منظر میتوان این حرکت تدریجی و رونق روزافزون نام و یاد حضرت بر سر زبانها و در محافل علمی و جهانی را ظهور صغرا]] و پیشدرآمد ظهورحضرت تلقی کرد؛ اما اصل رخداد ظهور حادثهای یکمرحلهای است که با فراهم شدن شرایط، به فرمان الهی روی میدهد»[۱۰].
↑« قَالَ أَبُو عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ : إِذَا أُذِنَ اَلْإِمَامُ دَعَا اَللَّهَ بِاسْمِهِ اَلْعِبْرَانِيِّ فَأُتِيحَتْ لَهُ صَحَابَتُهُ اَلثَّلاَثُمِائَةِ وَ ثَلاَثَةَ عَشَرَ قَزَعٌ كَقَزَعِ اَلْخَرِيفِ فَهُمْ أَصْحَابُ اَلْأَلْوِيَةِ مِنْهُمْ مَنْ يُفْقَدُ مِنْ فِرَاشِهِ لَيْلاً فَيُصْبِحُ بِمَكَّةَ وَ مِنْهُمْ مَنْ يُرَى يَسِيرُ فِي اَلسَّحَابِ نَهَاراً يُعْرَفُ بِاسْمِهِ وَ اِسْمِ أَبِيهِ وَ حِلْيَتِهِ وَ نَسَبِهِ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَيُّهُمْ أَعْظَمُ إِيمَاناً قَالَ اَلَّذِي يَسِيرُ فِي اَلسَّحَابِ نَهَاراً وَ هُمُ اَلْمَفْقُودُونَ وَ فِيهِمْ نَزَلَتْ هَذِهِ اَلْآيَةُ: ﴿أَيْنَ مَا تَكُونُواْ يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَمِيعًا﴾ »؛ امام صادق(ع) فرمود:«هنگامى كه به امام اجازه (ظهور)داده مىشود خدا را به نام عبرانيش مىخواند سيصد و سيزده نفر ياران آن حضرت براى او عليه السّلام گرد آورده مىشوند و همچون پاره پاره ابر پائيزىاند،آنان پرچمدارنند،بعضى از ايشان شبانه از بسترش ناپديد مىگردد و بامداد در مكّه است، و پارهاى از ايشان در روز ديده مىشود كه در ميان ابر مىرود و نام خودش و نام پدرش و مشخّصاتش و نسبش شناخته شده است،عرض كردم:فدايت گردم كدام يك از ايشان از نظر ايمان برتر است؟فرمود:همان كه در روز ميان ابر مىرود.و ايشانند آن ناپديدشوندگان و اين آيه در مورد آنان نازل شده:«هر كجا باشيد خداوند شما را جملگى مىآوردالغیبة نعمانی، ص ۲۳۱؛ کمال الدین و تمام النعمه، ص ۶۷۳؛ منتخب الاثر، ص ۴۷۶).
↑فعالیتهای پیروان دیگر ادیان، مذاهب و مکاتب را به دو شکل میتوان مشاهده کرد: یکی دوستان و منتظران منجی آخر الزمان که در تمام طول تاریخ وجود داشتهاند و در دوره کنونی با توجه به شدت و کثرت ظلمها و معاصی بر میزان طلب و اشتیاق ایشان برای دیدار موعود ادیان افزوده است و دیگر دشمنان قسمخورده و خاماندیش حضرت مهدی(ع) که فرعونوار و نمرودگونه قصد کردهاند با ظهور آکنده از سرور ایشان مخالفت کنند که صد البته پف آنها نه تنها نمیتواند چراغی را که برافروخته را خاموش کند بلکه ثمرهای جز سوختن ریششان به دنبال نخواهد داشت. برای مطالعه بیشتر در این رابطه به عنوان نمونه میتوانید به کتاب پیشگوییها و آخر الزمان از همین انتشارات مراجعه کنید. (م.)
↑عبارتی از آیه ۱۰۷ از سوره هود (۱۱) و آیه ۱ از سوره بروج (۸۵).