سپاهیان امام مهدی از چه ملیت‌های هستند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۵۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

الگو:پرسش غیرنهایی

سپاهیان امام مهدی از چه ملیت‌های هستند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر ظهور امام مهدی / یاران امام مهدی
مدخل اصلیملیت یاران امام مهدی

سپاهیان امام مهدی(ع) از چه ملیت‌های هستند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ جامع اجمالی

* پاسخ جامع به این پرسش، برگرفته از تمامی پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه اندیشمندان و نویسندگانی است که تصویر و متن سخنان آنان در ذیل دیده می‌شود:
خراسانی طبسی رحیمی محمدی اشتهاردی تونه‌ای رضوانی

مقدمه

یاران حضرت مهدی(ع)

یاران عجمی حضرت

  1. ایرانیان: از روایات فهمیده می‌شود تعداد قابل توجّهی از سپاهیان مخصوص حضرت مهدی(ع) از ایرانیان هستند[۴] و از آنان با تعابیر اهل ری، اهل خراسان[۵]، گنج‌های طالقان[۶]، قمی‌ها، اهل فارس و... یاد شده است[۷]. بر اساس روایاتی دیگر، در زمینه سازی‌های پیش از ظهور نیز ایرانیان نقش اساسی دارند و تعداد فراوانی از جنگ آوران را تشکیل می‌دهند[۸].[۹]
  2. سایر سرزمین‌های مشرق زمین: جابلقا و جابرسا؛ امام صادق(ع) می‌فرماید: «خداوند در شرق زمین، شهری به نام جابلقا دارد که دارای دوازده هزار در از طلاست. فاصله هر دری از دیگری، یک فرسنگ است. بر روی هر یک از درها بُرجی وجود دارد که یک لشکر دوازده هزار نفری را در خود جای داده است. آنان تجهیزات، سلاح و شمشیر خود را آماده کرده‌اند و منتظر ظهور حضرت قائم هستند. همچنین خداوند شهری را در غرب زمین به نام جابرسا (با همان خصوصیات) دارد و من حجّت خدا بر آنان هستم»[۱۰].[۱۱] به طور کلی در روایات بسیاری آمده دسته‌جات یاران مهدی(ع) از مشرق زمین بپا می‌خیزند. رسول اکرم(ص) فرمودند: «جمعی از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدمات حکومت مهدی(ع) را فراهم سازند»[۱۲].[۱۳]

یاران عرب حضرت

  • روایات مربوط به شرکت عرب‌ها در قیام حضرت مهدی(ع) بر دو دسته‌اند: برخی بر عدم شرکت آنان در انقلاب مهدی(ع) دلالت دارد[۱۴]، منتها باید دانست: شاید این سخن کنایه از کمی‌ شرکت آنان است و تعدادی از روایات، برخی از شهرهای کشورهای عربی را نام می‌برد که از آنجا افرادی به پشتیبانی از حضرت قیام می‌کنند[۱۵]. بر این اساس ملیت‌هایی نیز در میان عرب‌ها به چشم می‌‌خورد:
  1. مصریان، شامیان و عراقیان: امام باقر(ع) فرمود: «سیصد و سیزده نفر، به عدد یاران جنگ بدر میان رکن ومقام (در کعبه) با حضرت مهدی(ع)بیعت می‌کنند. در میان آنان بزرگانی از مردم مصر و نیکانی از شام و نیکانی از مردم عراق به چشم می‌خورند. حضرت فرمانروایی خواهد کرد، آن مقدار که خدا بخواهد»[۱۶].[۱۷]
  2. عربستانیان: امام باقر(ع) فرمود: «چون اظهار دعوت کند، بیعت کند با او سیصد و سیزده تن و کمی از اهل مکه»[۱۸].[۱۹]

پیروان ادیان دیگر

پاسخ‌ها ودیدگاه‌های متفرقه

 با کلیک بر «ادامه مطلب» پاسخ باز و با کلیک بر «نهفتن» بسته می‌شود:  

۱. آیت‌‌الله خراسانی؛
آیت‌‌الله محمد جواد خراسانی، در کتاب «مهدی منتظر» در این‌باره گفته است:
«درباره سیصد و سیزده نفر در اخبار تعیین اسم و اسم پدر و محلشان شده، لکن گذشته از سند آن‌ها چون مختلف نقل شده لهذا چندان فایده‌ای در ذکر آن نیست به علاوه منافی با اختصار است که وضع رساله بر آن است. حضرت باقر (ع) فرمود: "اصحاب قائم(ع) سیصد و سیزده تن خواهند بود از اولاد عجم"[۲۲]. ولی در حدیث دیگر فرمود: "بیعت می‌کنند با قائم بین رکن و مقام سیصد و سیزده‌ تن به عدد اهل بدر، در میان ایشان است نجبا و نقبا از اهل مصر و ابدال اهل شام و اخبار از اهل عراق"[۲۳]. جمع این دو حدیث به این است که اهل شام و عراق و مصر حمل شود بر آنان‌که از اولاد عجم در آن‌جا متوطن شده‌اند و الا وجه دیگر ندارد جز حمل بر موافقت عامه.
و اما راجع به سایر اعوان و انصار: حضرت رضا (ع) فرمود: "بپرهیز از عرب که برای ایشان خبر بدی خواهد بود، آگاه باش که از ایشان یک نفر با قائم خروج نخواهد کرد[۲۴].
و نیز فرمود: وای بر طاغیان عرب از شری که نزدیک شده. ابن ابی یعفور عرض کرد: آیا از عرب کسی با قائم (ع) هست؟ فرمود: چیز کمی. عرض کرد: به خدا قسم که از ایشان بسیارند کسانی که این امر را وصف می‌کنند (یعنی اظهار تشیع می‌کنند).
فرمود: ناچار است که مردم تخلیص شوند و تمیز و جدا شوند و باید غربال شوند و در غربال خلق زیادی بیرون خواهند شد"[۲۵]. مقصود عرب‌های اصلی است و آن هم اهل حجاز.
حضرت باقر (ع) فرمود: "هیچ بلدی نیست مگر این‌که از او طایفه‌ای با قائم خروج خواهد کرد، مگر بصره که یک نفر از وی خروج نخواهد کرد"[۲۶].
حضرت باقر (ع) فرمود: "چون اظهار دعوت کند، بیعت کند با او سیصد و سیزده تن و کمی از اهل مکه"[۲۷].
حضرت صادق (ع) فرمود: "برای قائم (ع) گنجی است در طالقان که نه طلاست و نه نقره"[۲۸]. و از امیر المؤمنین (ع) فرمود: "خوشا به طالقان، برای خداوند عز و جل در وی‌ گنج‌هایی است که نه از طلاست و نه از نقره و لکن در وی مردانی هست اهل ایمان، خدا را شناخته‌اند حق معرفت، ایشان انصار مهدی خواهند بود در آخر الزمان"[۲۹]. در باب حسنی گذشت که انصار او از طالقان هستند، پس شاید مراد همان‌ها باشند و ممکن است که به‌علاوه آن نیز از سیصد و سیزده تن و یا از غیر ایشان باشند»[۳۰].
۲. آیت‌الله طبسی؛
آیت الله نجم‌الدین طبسی در کتاب «چشم اندازی به حکومت مهدی» در اين‌باره گفته است:
« نیروهای حضرت مهدی(ع) از ملّیت‌های گوناگونی تشکیل می‌شوند. در روایات، سخنان گوناگونی در این باره وجود دارد. گاه از عجم‌ها به عنوان سپاهیان حضرت نام می‌برند که غیر عرب را در بر می‌گیرد. برخی روایات نام شهرها وکشورهایی را ذکر می‌کنند که سپاهیان از آن جا به یاری حضرت می‌شتابند وگاهی سخن از قوم خاصی مانند توبه کنندگان بنی اسرائیل، مؤمنان مسیحی وانسان‌های وارسته رجعت یافته است که به یاری حضرت می‌آیند.
  1. ایرانیان: از روایات فهمیده می‌شود که تعداد قابل توجّهی از سپاهیان مخصوص و ارتش مهدی(ع) از ایرانیان هستند و از آنان با تعبیرهای، اهل ری، اهل خراسان، گنج‌های طالقان، قمی‌ها، اهل فارس و... یاد شده است. امام باقر(ع) می‌فرماید: «"نیروهایی با پرچم‌های سیاه - که از خراسان قیام کرده‌اند - در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی‌ که حضرت مهدی(ع) در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت بیعت می‌کنند"[۳۱]. امام باقر(ع) می‌فرمود: "یاران حضرت قائم(ع) سی صد و سیزده نفرند واز فرزندان عجم (غیر عرب) می‌باشند"[۳۲]. عبدالله بن عمر می‌گوید: پیامبر(ص) فرمود: "خداوند قدرت شما (مسلمانان) را از عجم‌ها قرار می‌دهد؛ آنان شیرانی هستند که هرگز از رزمگاه نمی‌گریزند. شما (عرب ها) را می‌کشند ودارائی‌های‌تان را می‌برند"[۳۳]. حذیفه نیز از پیامبر(ص) روایتی به همین مضمون نقل می‌کند[۳۴]. البته در دلالت این روایت جای اندیشه واشکال است. بر پایه روایات، روزی فرا می‌رسد که ایرانیان برای گسترش اسلام و بازگرداندن عرب‌ها به اسلام، بر آنان شمشیر می‌کشند ومخالفان را گردن می‌زنند. وضعیت عرب‌ها در آن روزگار بسیار ناخوشایند است و روزهای سخت و ناگواری را در پیش دارند. هر چند عجم به غیر عرب گفته می‌شود، ولی به طور قطع ایرانیان را نیز در بر می‌گیرد. بر اساس روایاتی دیگر، در زمینه سازی عملیاتی که پیش از ظهور وبه هنگام قیام حضرت مهدی صورت می‌گیرد، ایرانیان نقش اساسی دارند وتعداد فراوانی از جنگ آوران را تشکیل می‌دهند. در خطبه‌ای که علی(ع) درباره یاران مهدی(ع) و ملّیت آنها، ایراد کرده است، نام برخی از شهرهای ایران ذکر شده است. اصبغ بن نباته می‌گوید: امیرمؤمنان(ع) خطبه‌ای ایراد کرد و در ضمن آن، حضرت مهدی(ع) ویارانش را - که همراه حضرت قیام می‌کنند - بر شمرد وفرمود: "از اهواز یک نفر؛ از شوشتر یک نفر؛ از شیراز سه نفر به نام‌های حفص، یعقوب و علی؛ از اصفهان چهار نفر به نام‌های موسی، علی، عبدالله وغلفان؛ از بروجرد یک نفر به نام قدیم؛ از نهاوند یک نفر به نام عبدالرزاق؛ از همدان[۳۵] سه نفر به نام‌های جعفر، اسحاق وموسی؛ از قم ده نفر که هم نام اهل بیت رسول خدا هستند (ودر حدیثی دیگر هیجده نفر ذکر شده است)؛ از شیروان یک نفر؛ از خراسان یک نفر به نام درید ونیز پنج نفر که هم نام اصحاب کهف هستند؛ از آمل یک نفر؛ از جرجان یک نفر؛ از دامغان یک نفر؛ از سرخس یک نفر؛ از ساوه یک نفر؛ از طالقان بیست وچهار نفر؛ از قزوین دو نفر؛ از فارس یک نفر؛ از ابهر یک نفر؛ از اردبیل یک نفر؛ از مراغه سه نفر؛ از خوی یک نفر؛ از سلماس یک نفر؛ از آبادان سه نفر؛ از کازرون یک نفر". پس امیرمؤمنان(ع) فرمود: "پیامبر اکرم(ص) سی صد و سیزده نفر از یاران مهدی(ع) به تعداد یاران بدر را برای من بر شمرد و فرمود: خداوند آنان را، در کم تر از یک چشم به هم زدن از مشرق ومغرب زمین، در کنار کعبه گرد می‌آورد"[۳۶]. چنان که مشاهده می‌کنید از سی صد وسیزده نفر سپاه مخصوص حضرت مهدی(ع) -که در آغاز قیام همراه آن حضرت هستند - هفتاد ودو نفر از شهرهای کنونی ایران می‌باشند واگر طبق نقلی که دلائل الامامه[۳۷] طبری آمده است، محاسبه شود، یا نام شهرهایی که در آن روزگار از ایران بوده است، آورده شود، تعداد ایرانیان از این نیز بیش‌‎تر می‌شود. در این روایت گاهی نام شهری دوبار آمده است یا این که نام چند شهر از یک کشور آمده است وآن گاه نام همان کشور نیز ذکر شده است. در صورتی که روایت به طور صحیح نقل شده باشد، شاید نمایانگر تقسیمات و نام گذاری آن روزگار است و تقسیمات جغرافیایی این عصر نمی‌تواند ملاک تفسیر وفهم این روایت قرار گیرد؛ زیرا نام شهرها تغییر یافته، گاهی نام یکی از شهرها، در روزگار کنونی بر کشوری گفته می‌شود. نکته دیگر این که با تطبیق دادن نام شهرها بر نقشه جغرافیایی کنونی جهان، شاید بتوان نتیجه گرفت که یاوران حضرت در سراسر جهان پراکنده هستند وممکن است واژه افرنجه - که در روایت آمده است - اشاره به مغرب زمین باشد. اگر این تطبیق وسخن صحیح باشد، روایت با جمله " لوخلیت قلبت‏‏" مصداق ومعنا پیدا می‌کند؛ زیرا زمین در هیچ دورانی از افراد نیک تهی نمی‌گردد وگرنه سرنگون ونابود می‌گردد. در روایاتی دیگر از شهرهای به خصوصی نیز نام برده شده است که در این جا به ذکر چند روایت درباره شهرهای قم، خراسان وطالقان بسنده می‌کنیم: امام صادق(ع) می‌فرماید: "خاک قم، مقدس است....مگر نه این که آنان یاران قائم ما هستند ودعوت کننده به حق ما می‌باشند؟"[۳۸]. عفان بصیری می‌گوید: امام صادق(ع) به من فرمود: "آیا می‌دانی چرا شهر قم را به نام قم نامیدند؟ عرض کردم: خدا و رسولش و شما بهتر می‌دانید. فرمود: زیرا مردم قم پیرامون قائم گرد می‌آیند و با او می‌مانند و پایداری می‌کنند و به او یاری می‌رسانند"[۳۹]. امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: پیامبر(ص) فرمود: "... در خراسان گنج‌هایی است که از جنس طلا و نقره نیست؛ بلکه مردانی هستند که عقیده به خدا ورسولش، آنان را در کنار هم دیگر گرد خواهد آورد"[۴۰]. شاید مقصود این است که آنان در اعتقاد راستین به خدا ورسولش مشترکند. یا این که همه را خداوند در یک روز در مکه گرد خواهد آورد. امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: "خوشا به حال طالقان! زیرا خداوند در آن جا گنج‌هایی دارد که از جنس طلا ونقره نیستند؛ بلکه مردانی مؤمن هستند که خداوند را به حق شناخته اند وآنان یاوران حضرت مهدی(ع) در آخر الزمان می‌باشند"[۴۱].
  2. عرب‌ها: روایات مربوط به شرکت عرب‌ها در قیام حضرت مهدی(ع) بر دو دسته‌اند: برخی بر عدم شرکت آنان در انقلاب مهدی(ع) دلالت دارد وتعدادی از روایات، برخی از شهرهای کشورهای عربی را نام می‌برد که از آن جا افرادی به پشتیبانی از حضرت قیام می‌کنند. روایاتی که دلالت بر عدم شرکت عرب‌ها دارد، در صورت صحیح بودن سند، قابل توجیه است؛ زیرا ممکن است در سپاهیان مخصوصی - که در آغاز قیام همراه حضرت خواهند بود - عرب‌ها شرکت نداشته باشند؛ چنان چه شیخ حر عاملی در کتاب اثبات الهداة روایات را این گونه شرح داده است و درباره شهرهای عربی نیز که در روایات نام برده شده است، شاید از آن جا سپاهیان غیر عربی - که در آن جا سکونت دارند - به یاری حضرت بشتابند؛ نه کسانی که اصالت عربی دارند ویا مراد حکومت‌ها ودولت‌های عربی است. به این دسته روایات توجّه کنید: امام صادق(ع) می‌فرماید: "از عرب‌ها بپرهیزید؛ زیرا آینده بد و خطرناکی درپیش دارند؛ مگر نه این است که کسی از آنان همراه حضرت مهدی قیام نمی‌کند"[۴۲]. شیخ حر عاملی می‌گوید: شاید مراد از این سخن امام صادق(ع) آغاز قیام حضرت(ع) است یا کنایه از کمی‌ شرکت آنان است.... رسول خدا(ص) می‌فرماید: "بزرگان و انسان‌های شریفی از سرزمین شام (سوریه) به حضرت مهدی(ع) می‌پیوندند و نیز کسانی که از قبایل و سرزمین‌های گوناگون اطراف شام هستند؛ آنان چنانند که گویی دل‌های شان پاره‌های آهن است. آنان پارسایان شب وشیران روزند"[۴۳]. امام باقر(ع) می‌فرماید: "سی صد و سیزده نفر، به عدد یاران جنگ بدر، در میان رکن ومقام (در کعبه) با حضرت مهدی(ع) بیعت می‌کنند. در میان آنان بزرگانی از مردم مصر ونیکانی از شام ونیکانی از مردم عراق به چشم می‌خورند. حضرت فرمانروایی خواهد کرد، آن مقدار که خدا بخواهد"[۴۴]. نیز امام باقر(ع) درباره شهر کوفه می‌فرماید: "هنگامی‌که حضرت قائم(ع) ظهور کند و به کوفه بیاید، خداوند از پشت کوفه (نجف) هفتاد هزار انسان صدیق و راستگو را برمی‌انگیزد. آنان از یاران واصحاب حضرتش خواهند بود"[۴۵].
  3. پیروان ادیان گوناگون: مفضل بن عمر می‌گوید: امام صادق(ع) فرمود: "هنگامی‌ که قائم آل محمد(ص) ظهورکند، تعدادی از پشت کعبه بیرون می‌آیند که عبارتند از: بیست وهفت نفر از قوم موسی -آنان که به حق قضاوت می‌کنند-، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی حضرت موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابا دجانه انصاری[۴۶] و مالک اشتر"[۴۷]. امام صادق(ع) می‌فرماید: "روح مؤمنان، آل محمد(ص) را در کوه‌های رضوی می‌بینند واز غذای آنان می‌خورند و از نوشیدنی‌های آنان می‌آشامند؛ در مجالس آنان شرکت می‌جویند وبا ایشان هم سخن می‌شوند تا روزگاری که قائم ما اهل بیت قیام کند. در آن هنگام که خداوند آنان را بر می‌انگیزد؛ آنان گروه گروه، دعوت حضرت را می‌پذیرند و همراه حضرت می‌آیند. در آن روزگار صاحبان عقاید باطل به شک وتردید دچار می‌شوند و گروه‌ها و احزاب و مدّعیان طرفداری وپیروی، از هم می‌پاشند ومقرّبان درگاه الهی (ومؤمنان) نجات می‌یابند"[۴۸]. ابن جریح می‌گوید: شنیده‌ام هنگامی‌ که دوازده قبیله از بنی اسرائیل پیامبران خود را کشتند و کافر شدند، یک قبیله از این رفتار پشیمان شد، واز کرده خویش بیزاری جستند واز خداوند درخواست جدایی میان آنان با دیگر قبایل کردند. خداوند کانالی در زیرزمین گشود که آنان به مدّت یک سال ونیم در آن حرکت می‌کردند تا این که از پشت سرزمین چین سر در آوردند وهنوز در آن جا به سر می‌برند. آنان مسلمان هستند وبه قبله ما روی می‌آورند[۴۹]. برخی می‌گویند: جبرئیل در شب معراج، پیامبر اکرم(ص) را نزد آنان برد و حضرت ده سوره از سوره‌های مکی قرآن را برای آنان خواند. آنان ایمان آوردند و رسالت حضرتش را تصدیق کردند. پیامبر(ص) به آنان دستور داد در همان جا اقامت داشته باشند وشنبه (که روز تعطیلی یهودیان است) کار را رها کنند و نماز را به پا دارند وزکات بدهند. آنان نیز پذیرفتند واین وظایف را انجام دادند[۵۰].وفریضه دیگری واجب نشده بود. ابن عباس می‌گوید: در تفسیر آیه مبارکه ﴿وقَلنا مِنْ بعَدِهِ لِبَنی إسرائیلَ اسْکنُوا الأرضَ فإذاجاءَ وَعْدُ الآخرِةِ جِئْنابِکمْ لَفیفاً[۵۱]؛ گفته‌اند که مراداز وعده آخری، ظهور حضرت عیسی(ع) است که بنی اسرائیل همراه آن حضرت قیام می‌کنند؛ ولی اصحاب ما روایت کرده‌اند که آنان به همراه حضرت قائم آل محمد(ع) قیام می‌کنند[۵۲] در تفسیر آیه شریفه ﴿وَمِنْ قَوْمِ موسی أمَّةٌ یهْدُونَ بِالحقِّ وبه یعْدلُونَ[۵۳] مرحوم علامه مجلسی می‌فرماید: در این که این امت چه کسانی هستند، اختلاف نظر است. برخی چون ابن عباس می‌گویند: آنان قومی‌ هستند که در آن سوی چین زندگی می‌کنند و میان سرزمین آنان و چین، بیابانی از شن روان فاصله شده است. آنان هرگز در حکم خدا، دگرگونی وتبدیل پدید نمی‌آورند[۵۴] امام باقر(ع) در وصف آنان می‌فرماید: "آنان مالی را مخصوص به خود نمی‌دانند، بدون این که برادر ایمانی شان را در آن شریک بدانند. آنان نیز شب استراحت می‌کنند وروز بیدارند وبه کشاورزی اشتغال دارند. ولی کسی از ما (مردم) به سرزمین آنان نمی‌رسد وفردی از آنان به سرزمین ما (مردم) نمی‌آید وآنان بر حق هستند"[۵۵]. درباره آیه شریفه ﴿وَمِنَ الَّذینَ قالُوا إنّا نصاری أخذنا میثاقَهُم، فَنَسُوا حَظَّاً مِمّا ذُکرُوا به[۵۶]. امام صادق(ع) فرمود: "نصارا این راه و رسم را متذکر خواهند شد وگروهی از آنان همراه حضرت قائم(ع) خواهند بود"[۵۷].
  4. جابلقا و جابرسا: امام صادق(ع) می‌فرماید: "خداوند در شرق زمین، شهری به نام جابلقا دارد که دارای دوازده هزار در از طلاست. فاصله هر دری از دیگری، یک فرسنگ است. بر روی هر یک از درها بُرجی وجود دارد که یک لشکر دوازده هزار نفری را در خود جای داده است. آنان تجهیزات، سلاح وشمشیر خود را آماده کرده‌اند ومنتظر ظهور حضرت قائم می‌باشند. نیز خداوند شهری را در غرب زمین به نام جابرسا (با همان خصوصیات) دارد ومن حجّت خدا بر آنان هستم"[۵۸]. روایات متعدّد دیگری نیز بر این که شهرها وسرزمین‌های دیگری در جهان وجود دارد که هرگز مردم آن، خدا را معصیت نمی‌کنند. برای آگاهی بیشتر به جلد ۵۴۴ کتاب بحارالانوار رجوع کنید. از مجموع این روایات فهمیده می‌شود که حضرت مهدی(ع) در سراسر جهان لشکریان و پایگاه‌هایی به طور آماده دارد که به هنگام ظهور، وارد پیکار می‌شوند؛ ولی از برخی روایات فهمیده می‌شود که آنان سال‌ها پیش، از دنیا رفته اند وبرای یاری حضرتش، خداوند آنان را دوبار زنده کرده، به دنیا باز می‌گرداند وآنان رجعت می‌کنند[۵۹]. امام صادق(ع) می‌فرماید: "نجم فرزند اعین از کسانی است که در رجعت (دوباره زنده شده) جهاد می‌کند"[۶۰]. نیز درباره حمران ومیسر می‌فرماید: "گویا حمران بن اعین و میسر بن عبدالعزیز را می‌بینم که شمشیر به دست گرفته، بین صفا ومروه (در کعبه) برای مردم خطبه می‌خوانند"[۶۱]. آیة الله ابوالقاسم خوئی در معجم الرجال الحدیث، "یخبطان الناس" را به زدن با شمشیر تفسیر می‌کند. هم چنین امام صادق(ع) به داود[۶۲] رقّی نگاه کرد وفرمود: "هر کس که می‌خواهد مردی از یاران حضرت قائم را ببیند، به این مرد بنگرد. (یعنی این مرد از یاران حضرت است که دوباره زنده خواهد شد"[۶۳]»[۶۴].
۳. حجت الاسلام و المسلمین رحیمی؛
حجت الاسلام و المسلمین عباس رحیمی، در کتاب «امید فردا» در این‌باره گفته است:
«بنابر بعضی احادیث، بیش‌تر یاران حضرت مهدی (ع) عرب نیستند. شمار زیادی از ایرانیان جزء اصحاب خاص آن حضرت‌اند. علی (ع) فرمود: "كَأَنِّي بِالْعَجَمِ فَسَاطِيطُهُمْ فِي مَسْجِدِ الْكُوفَةِ يُعَلِّمُونَ‌ النَّاسَ‌ الْقُرْآنَ‌ كَمَا أُنْزِلَ‌"؛ گویا می‌بینم که ایرانیان در مسجد کوفه، در خیمه‌های خود مشغول تعلیم قرآن به همان صورتی که نازل شده می‌باشند[۶۵]»[۶۶].
۴. حجت الاسلام و المسلمین اشتهاردی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد محمدی اشتهاردی، در کتاب «حضرت مهدی فروغ تابان ولایت» در این‌باره گفته است:
«در روایات بسیاری آمده که دسته‌جات یاران مهدی(ع) از مشرق زمین بپا می‌خیزند. رسول اکرم(ص) فرمود: "هنگام ظهور پرچم‌های سیاه از طرف مشرق نمودار شود، پس با وی (امام قائم (ع)) بیعت کنید که او خلیفه خدا، مهدی(ع) است". و نیز فرمود: "جمعی از مردم از طرف مشرق خروج کنند و مقدمات حکومت مهدی(ع) را فراهم سازند"[۶۷]. امیر مؤمنان(ع) فرمود: "آفرین بر طالقان که خداوند در آن گنج‌هایی نهاده که از طلا و نقره نیست، بلکه مردان مؤمنی هستند که به طور شایسته خدا را شناخته‌اند و در آخر الزمان، یاوران حضرت مهدی (ع) خواهند بود"[۶۸]. رسول خدا(ص) فرمود: "هنگامی که پرچم‌های سیاه را از جانب خراسان دیدید، به طرف آن بروید هرچند با دست و سینه روی برف باشد، چرا که خلیفه خدا، حضرت مهدی (ع) در میان آنهاست"[۶۹]. و در روایت دیگر فرمود: "بزودی اهل بیت من دچار گرفتاری‌ها و آوارگی‌ها خواهند شد، تا اینکه جمعی با پرچم‌های سیاه از طرف مشرق بیایند، ... تا اینکه امر به یکی از افراد اهل بیت من (امام قائم (ع)) سپرده شود، که او سراسر زمین را بعد از آنکه پر از ظلم‌وجور شده باشد، پر از عدل‌وداد کند؛ هر کدام از شما که آنها را درک کردید، به آنها بپیوندید گرچه به راه رفتن با دست و سینه روی برف باشد، خود را به آنها برسانید"[۷۰].
به این ترتیب می‌بینیم، مشرق‌ زمین مورد توجه قرار گرفته است، چنانکه هم‌اکنون از نشانه‌هایش پیداست. تنها مشرق‌ زمین است که این کار را خواهد کرد، بنابراین مشرق‌ زمین باید بپاخیزد! و با توجه به اینکه اکثریت قریب به اتفاق امت مسلم از مستضعفان در مشرق‌زمین هستند، و با توجه به امکانات عظیم جغرافیایی و اقتصادی و نیروی انسانی که دارند، می‌توانند بپاخیزند و دست‌های ابرقدرت‌ها را قطع کنند و زمینه‌سازی خوبی را برای ظهور حضرت مهدی (ع) ایجاد نمایند»[۷۱].
۵. آقای تونه‌ای (پژوهشگر معارف مهدویت)؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:
«نیروهای حضرت مهدی (ع) از ملیت‌های گوناگونی تشکیل می‌شوند. در برخی روایات گاهی سخن از قوم خاصی مانند توبه‌کنندگان بنی اسرائیل، مؤمنان مسیحی و انسان‌های وارسته رجعت یافته است که به یاری حضرت می‌آیند. مفضل بن عمر می‌گوید:امام صادق (ع) فرمود: "هنگامی که قائم آل محمد (ع) ظهور کند، تعدادی از پشت کعبه بیرون می‌آیند که عبارتند از: بیست و هفت نفر از قوم موسی، هفت نفر از اصحاب کهف، یوشع وصی موسی، مؤمن آل فرعون، سلمان فارسی، ابا دجانة انصاری[۷۲] و مالک اشتر"[۷۳].
ابن عباس می‌گوید: در تفسیر آیه مبارکه ﴿وَقُلْنَا مِن بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرَائِيلَ اسْكُنُواْ الأَرْضَ فَإِذَا جَاءَ وَعْدُ الآخِرَةِ جِئْنَا بِكُمْ لَفِيفًا[۷۴]؛ پس از آن به بنی اسرائیل فرمان دادیم که در آن سرزمین ساکن شوید تا از آن پس که وعده آخرت فرارسد، همه شما را باز مبعوث گردانیم. گفته‌اند که مراد از وعده آخری، ظهور حضرت عیسی (ع) است که بنی اسرائیل همراه آن حضرت قیام می‌کنند، ولی اصحاب ما روایت کرده‌اند که آنان به همراه حضرت قائم آل محمد (ع) قیام می‌کنند[۷۵].
در روایات آمده است که وقتی حضرت مهدی (ع) ظهور می‌کند، برای اتمام حجّت با پیروان همه ادیان، با کتاب‌های آسمانی خودشان بحث می‌کند و نویدهای موجود در کتاب‌های هر آیینی را که از آمدن آن مصلح جهانی خبر داده‌اند به آن‌ها یادآوری می‌کند. هرکس ایمان بیاورد از او می‌گذرد و هرکس پس از شناخت حق و اثبات حقیقت بر کفر خود اصرار بورزد، به سزای خود می‌رسد[۷۶]»[۷۷].
۶. آقای رضوانی (پژوهشگر حوزه علمیه قم)؛
آقای علی اصغر رضوانی، در کتاب «موعودشناسی و پاسخ به شبهات» در این‌باره گفته است:
«مطابق روایات، اصحاب امام زمان (ع) از کشورها و شهرهای مختلف هستند که خدمت حضرت مشرّف می‌شوند: شیخ طوسی به سندش از امام باقر(ع) نقل کرده که فرمود: بین رکن و مقام سیصد و چند نفر به تعداد اهل بدر با قائم بیعت خواهند کرد، در میان آنها نجیبانی از اهل مصر، و شخصیت‌هایی از اهل شام، و اخیاری از اهل عراق است...[۷۸]. و نیز از امام علی (ع) نقل کرده که فرمود: درود بر طالقان، پس همانا برای خداوند در آن گنج‌هایی است که از طلا و نقره نیست، و لکن در آن مردانی است که خداوند شناخت تمام به آنها دارد، و آنان یاوران مهدی آخر الزمان‌اند[۷۹]. و نیز ابن طاووس در کتاب الملاحم و الفتن[۸۰] اسامی بسیاری از اصحاب امام را با شهرهای آنان نقل کرده است»[۸۱].

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ – ۷۲.
  2. «أَصْحَابُ الْقَائِمِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ ثَلَاثَةَ عَشَرَ رَجُلًا أَوْلَادُ الْعَجَمِ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبة، ص ۳۱۵.
  3. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  4. ر.ک. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۰.
  5. امام باقر(ع) می‌فرماید: «نیروهایی با پرچم‌های سیاه ـ که از خراسان قیام کرده‌اند ـ در کوفه فرود می‌آیند و هنگامی‌ که حضرت مهدی(ع) در شهر مکه ظهور می‌کند، با آن حضرت بیعت می‌کنند».؛ ابن حمّاد، نعیم، فتن، ص ۸۵؛ مقدسی شافعی سلمی، یوسف بن یحیی، عقد الدرر، ص ۱ ۲۹؛السیوطی، جلال الدین، الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹.
  6. امیرمؤمنان(ع) می‌فرماید: «خوشا به حال طالقان! زیرا خداوند در آنجا گنج‌هایی دارد که از جنس طلا ونقره نیستند؛ بلکه مردانی مؤمن هستند که خداوند را به حق شناخته‌اند وآنان یاوران حضرت مهدی(ع) در آخر الزمان می‌باشند»؛ اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۸؛ متقی هندی، کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۱؛ شافعی، محمد بن ادریس، بیان، ص ۱۰۶؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع المودّه، ص ۹۱.
  7. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  8. ابن طاووس، ملاحم و الفتن، ص ۱۴۶.
  9. ر.ک. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۲؛ طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  10. «إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مَدِینَةً بِالْمَشْرِقِ اسْمُهَا جَابَلْقَا لَهَا اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ بَابٍ مِنْ ذَهَبٍ بَیْنَ کُلِّ بَابٍ إِلَی صَاحِبِهِ مَسِیرَةُ فَرْسَخٍ عَلَی کُلِّ بَابٍ بُرْجٌ فِیهِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مُقَاتِلٍ یَهْلُبُونَ الْخَیْلَ وَ یَشْحَذُونَ السُّیُوفَ وَ السِّلَاحَ یَنْتَظِرُونَ قِیَامَ قَائِمِنَا وَ إِنَّ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِالْمَغْرِبِ مَدِینَةً یُقَالُ لَهَا جَابَرْسَا لَهَا اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ بَابٍ مِنْ ذَهَبٍ بَیْنَ کُلِّ بَابٍ إِلَی صَاحِبِهِ مَسِیرَةُ فَرْسَخٍ عَلَی کُلِّ بَابٍ بُرْجٌ فِیهِ اثْنَا عَشَرَ أَلْفَ مُقَاتِلٍ یَهْلُبُونَ الْخَیْلَ وَ یَشْحَذُونَ السِّلَاحَ وَ السُّیُوفَ یَنْتَظِرُونَ قَائِمَنَا وَ أَنَا الْحُجَّةُ عَلَیْهِمْ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۳۴ و ج ۲۶، ص ۴۷.
  11. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  12. "یَخْرُجُ أُنَاسٌ مِنَ الْمَشْرِقِ فَیُوطِئُونَ لِلْمَهْدِیِّ یَعْنِی سُلْطَانَهُ"؛ حرعاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۷۹.
  13. ر.ک. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۵۲-۵۳.
  14. امام صادق(ع) می‌فرماید: «از عرب‌ها بپرهیزید؛ زیرا آینده بد و خطرناکی درپیش دارند؛ مگر نه این است که کسی از آنان همراه حضرت مهدی قیام نمی‌کند».؛ طوسی، محمد بن حسن، غیبة، ص ۲۸۴.
  15. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  16. «یُبَایِعُ الْقَائِمَ بَیْنَ الرُّکْنِ وَ الْمَقَامِ ثَلَاثُمِائَةٍ وَ نَیِّفٌ عِدَّةُ أَهْلِ بَدْرٍ فِیهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ ۱۱ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْیَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ فَیُقِیمُ مَا شَاءَ اللَّهُ أَنْ یُقِیمَ»؛ طوسی، محمد بن حسن، غیبة، چاپ جدید، ص ۴۷۷.
  17. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ – ۷۲؛ خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۳.
  18. «وَ یُبَایِعُهُ الثَّلَاثُمِائَةِ وَ قَلِیلٌ مِنْ أَهْلِ مَکَّةَ»؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.
  19. ر.ک. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۳.
  20. «یَخْرُجُ الْقَائِمُ مِنْ ظَهْرِ الْکَعْبَةِ مَعَ سَبْعَةٍ وَ عِشْرِینَ رَجُلًا خَمْسَةَ عَشَرَ مِنْ قَوْمِ مُوسَی(ع)الَّذِینَ کَانُوا یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ وَ سَبْعَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکَهْفِ وَ یُوشَعُ بْنُ نُونٍ وَ سَلْمَانُ وَ أَبُو دُجَانَةَ الْأَنْصَارِیُّ وَ الْمِقْدَادُ وَ مَالِکٌ الْأَشْتَرُ فَیَکُونُونَ بَیْنَ یَدَیْهِ أَنْصَاراً أَوْ حُکَّاما»؛ نیشابوری، فتال، روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶.
  21. ر.ک. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ – ۷۲؛ تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۰۰.
  22. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۶۹، ح ۱۵۷.
  23. منتخب الاثر، ص ۵۸۰، ح ۲.
  24. غیبت طوسی، ص ۴۷۶، ح ۵۰۰.
  25. بحارالانوار، ج ۵۲، ۱۱۴، ح ۳۱.
  26. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۵.
  27. بحارالانوار، ج ۵۲، ۳۰۷، ح ۸۱.
  28. الزام الناصب، ج ۲، ۲۹۶.
  29. بحارالانوار، ج ۵۱، ۸۷، ح ۵۶.
  30. خراسانی، محمد جواد، مهدی منتظر، ص ۲۶۳.
  31. ابن حمّاد، فتن، ص ۸۵؛ عقد الدرر، ص ۱۲۹؛ الحاوی للفتاوی، ج ۲، ص ۶۹
  32. نعمانی، غیبة، ص ۳۱۵؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۴۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۹
  33. فردوس الاخبار، ج ۵، ص ۳۶۶
  34. عبدالرزاق، مصنّف، ج ۱۱، ص ۳۸۵؛ المعجم الکبیر، ج ۷، ص ۲۶۸؛ حلیة الاولیاء، ج ۳، ص ۲۴؛ فردوس الاخبار، ج ۵، ص ۴۴۵
  35. احتمال دارد که منظور قبیله همدان از قبایل عرب باشد
  36. ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۶
  37. دلائل الامامه، ج ۳۱۶
  38. " عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ الصَّادِقِ (ع) قَالَ: تُرْبَةُ قُمَ‏ مُقَدَّسَةٌ وَ أَهْلُهَا مِنَّا وَ نَحْنُ مِنْهُمْ لَا يُرِيدُهُمْ جَبَّارٌ بِسُوءٍ إِلَّا عُجِّلَتْ عُقُوبَتُهُ مَا لَمْ يَخُونُوا‏‏... "؛ بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۸
  39. بحارالانوار، ج ۶۰، ص ۲۱۶
  40. ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۷؛ روضة الواعظین، ص ۳۱۰؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴
  41. کشف الغمّه، ج ۳، ص ۲۶۸؛ کنز العمّال، ج ۱۴، ص ۵۹۱؛ شافعی، بیان، ص ۱۰۶؛ ینابیع المودّه، ص ۹۱
  42. طوسی، غیبة، ص ۲۸۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۳
  43. ابن طاووس، ملاحم، ص ۱۴۲؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۴
  44. طوسی، غیبة، چاپ جدید، ص ۴۷۷؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۳۴؛ اثبات الهداة، ج ۳، ص ۵۱۸
  45. ابن طاووس، ملاحم، ص ۴۳؛ ینابیع المودّه، ج ۲، ص ۴۳۵؛ الشیعة والرجعه، ج ۱، ص ۴۵۶
  46. نامش سماک بن خرشه انصاری است. مرحوم مامقانی درباره اش می فرماید: من او را حسن الحال می دانم؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۶۸
  47. روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶
  48. کافی، ج ۳، ص ۱۳۱؛ الایقاظ، ص ۲۹۰؛ بحارالانوار، ج ۲۷، ص ۳۰۸
  49. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶
  50. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶
  51. و پس از آن به بنی اسرائیل فرمان دادیم که در آن سرزمین ساکن شوید تا از آن پس که وعده آخرت فرا رسد، همه شما را باز مبعوث گردانیم؛ سوره اسراء، آیه:۱۰۴
  52. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶
  53. گروهی از قوم موسی به (دین) حق هدایت گردیده، به آن دین باز می‌گردند؛ مردم را هم به دین اسلام وقرآن دعوت می‌کنند؛ سوره اعراف، آیه ۱۵۹
  54. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶
  55. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶
  56. برخی از آنان که گفتند: ما به کیش عیسی هستیم، از آنان عهد گرفتیم که پیرو (کتاب) ورسول خدا باشند. آنان از آن چه (در انجیل) پند داده شدند، نصیب بزرگی را از دست دادند (وبا حق مخالفت کردند)؛ سوره مائده، آیه:۱۴.
  57. کافی، ج ۵، ص ۳۵۲؛ التهذیب، ج ۷، ص ۴۰۵؛ وسائل الشیعه، ج ۱۴، ص ۵۶؛ نورالثقلین، ج ۱، ص ۶۰۱؛ تفسیر برهان، ج ۱، ص ۴۵۴؛ ینابیع المودّه، ص ۴۲۲
  58. بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۳۳۴ وج ۲۶، ص ۴۷
  59. شیعه بر این عقیده است که در همین دنیا وپس از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف. امامان معصوم وگروهی از مؤمنان وگروهی از کافران دوباره زنده می شوند وبه دنیا باز می گردند. در این باره ده ها روایت وارد شده است. مرحوم آیة الله والد(ره). در جلد دوم الشیعه والرجعه به گستردگی در این باره سخن گفته است. اخیراً این کتاب را حجة الاسلام میرشاولد به نام ستاره درخشان ترجمه ومنتشر کرده است واز این جانب نیز پانزده سال پیش جزوه ای به نام رجعت از نظر شیعه منتشر شده است که با استفاده از نوشته ها وسخنان مرحوم والدم می باشد
  60. الایقاظ من الهجعه، ص ۲۶۹
  61. کشی، رجال، ص ۴۰۲؛ الخلاصه، ص ۹۸؛ قهبائی، رجال، ج ۲، ص ۲۸۹؛ الایقاظ، ص ۲۸۴؛ بحارالانوار، ج ۵۴، ص ۴؛ معجم رجال الحدیث، ج ۶، ص ۲۵۹
  62. درباره موثق بودن داود، علمای رجال بحث های گسترده ای کرده‌اند. برخی این روایت را ضعیف شمرده وبعضی آن را موثق دانسته‌اند. روایت دیگری از امام صادق (ع) نقل شده که فرموده است: «منزلت ومقام داود نزد من، همانند موقعیت مقداد نزد پیامبر است؛ تنقیح المقال، ج ۲، ص ۴۱۴
  63. الایقاظ، ص ۲۶۴
  64. طبسی؛ نجم‌الدین، چشم اندازی به حکومت مهدی، ص ۶۸ - ۷۲.
  65. بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۶۴.
  66. رحیمی، عباس، امید فردا، ص۴۰.
  67. دو حدیث فوق را ابن ماجه در سنن خود نقل کرده. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۷۹.
  68. اثبات الهداة، ج ۷، ص ۱۹۷، المجالس السنیه، ج ۵، ص ۶۹۷.
  69. اثبات الهداة، ج ۷ ص ۱۸۹، کشف الغمه، ج ۳ ص ۳۷۵، المجالس السنیه، ج ۵ ص ۶۹۶.
  70. کشف الغمه، ج ۳، ص ۳۷۵ و ۳۸۱.
  71. محمدی اشتهاردی، محمد، حضرت مهدی فروغ تابان ولایت، ص ۵۲-۵۳.
  72. تنقیح المقال، ج ۲، ص ۶۸.
  73. روضة الواعظین، ج ۲، ص ۲۶۶.
  74. سوره اسراء، ۱۰۴.
  75. بحار الانوار، ج ۵۴، ص ۳۱۶.
  76. روزگار رهایی، ج ۲، ص ۶۲۸ و ۶۴۴.
  77. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص۲۰۰.
  78. الغیبه، طوسی، ص ۲۸۴
  79. همان، ص ‌۱۶‌۱؛ البیان، گنجی شافعی، ص ۶۹؛ ینابیع الموده، ص ۵۸۹
  80. الملاحم و الفتن، ص ‌۱‌۱۹
  81. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۲.
  82. التشریف بالمنن، ص ۲۸۸-۲۹۴
  83. رضوانی، علی ‎اصغر، موعودشناسی و پاسخ به شبهات، ص ۵۹۸.