بحث:آیه اکمال دین در کلام اسلامی

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

آیه اکمال دین[۱] در روز غدیر خم، پس از تعیین امام علی(ع) به عنوان وصی و جانشین پیامبر به امر پروردگار، این آیه نازل شد: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا[۲][۳].

مقدمه

شأن نزول

  1. شیعه بر این باور است که این آیه در روز ۱۸ ذی‌الحجه سال ۱۰ هجری، هنگام برگشت از حجة‌الوداع نازل شده استز
  2. اهل سنت، شأن نزول این آیه را روز نه ذی‌الحجة (روز عرفه)سال ۱۰ هجری می‌دانند.

دلالت آیه

دلالت بر نصب امام

  1. جمع زیادی از عالمان اهل سنت آیه فوق را بر جریان غدیر خم ناظر می‌‌دانند[۳۷].
  2. توصیف آیه از پیام ابلاغی به یأس کفار، اکمال دین و اتمام نعمت با حمل پیام غدیر به دوستی یا یاور بودن علی(ع) تناسب و سنخیت ندارد، بلکه این صفات باید بر امر اساسی و کلیدی مترتب باشد که تنها فرضیه موجود در روزهای آخر عمر پیامبر(ص) همان مسئله امامت حضرت علی(ع) است[۳۸].

آیه اکمال دین در ولایت و امامت از منظر عقل و نقل

...الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا...[۳۹].

آنچه مسلم است، آیه سوم سوره مائده در سال‌های آخر بعثت نبوی بر رسول اکرم(ص) نازل شده. به نظر قاطبه مفسرین، این قسمت از آیه ارتباطی با قسست‌های دیگر ندارد. استدلال به این آیه شریفه از دو منظر قابل طرح است:

  1. بررسی احتمالات گوناگون درباره مصداق کلمه الْيَوْمَ در آیه و رسیدن به این نتیجه که مراد از آن فقط می‌تواند روز غدیر خم باشد، و اثبات اینکه سایر احتمالات ذکر شده، با سیاق آیه و امر مهمی چون تکمیل کل دین سازش ندارد: با بررسی فضای حاکم بر نزول آیه، روشن می‌شود که پس از واقعه غدیر خم، به تصریح الهی، کفار از ضربه زدن به اسلام مأیوس شدند؛ در حالی که پیش از آن لحظه‌ای از نابود کردن دین توحید مأیوس نبودند. تصور آنان چنین بود که با از بین رفتن محوریت دین، یعنی شخص پیامبر(ص)، می‌توانند نیات خود را عملی سازند؛ لذا منتظر فرصت بودند تا با رحلت رسول خدا(ص)، اسلام را از مسیر خود به گونه‌ای خارج سازند که دیگر با مطامع آنان ناسازگار نباشد. راهکار الهی در ناامید ساختن چنین پروای خامی،تغییر رهبری دینی از جنبه شخصی به جنبه نوعی و ساختارین بود؛ یعنی از شخص رسول الله(ص) به شجره طیبه امامت و ولایت(ع) منتقل گردد. بدین ترتیب، در روز غدیر خم اکمال دین تحقق یافت.
  2. تحلیل آیه با دقت در معانی و مفاهیم لغوی آن: با این بررسی متوجه می‌شویم که تأکید آیه بر خشیت پروردگار، تأکید بر حفظ حریم ولایت الهی است. همچنین با تدبر در آیه شریفه، مسلمانان به این بصیرت دینی می‌رسند که ولایت الهی منحصر در وجود مبارک پیامبر(ص) نیست؛ بلکه امر مستمری است که هر روز در ولیی از اولیاء الهی(ع) متجلی می‌شود. چنین ولی خدا می‌باید مانند پیامبر اکرم(ص) معصوم به عصمت الهی و به تعلیم الهی، عالم برعلوم ربانی و معارف غیبی باشد؛ قطعاً چنین مقامی مانند رسول خدا(ص) نه با انتخاب مردم، بلکه از سوی پروردگار تعیین می‌گردد و اطاعت از او، اطاعت از رسول اکرم اصل و پروردگار است. بدین ترتیب، ساختار رسالت در روز غدیر خم به نحو کامل تبیین گردید؛ تا مؤمنان دریابند که اصل مهم، پذیرش ولایت الهی است، که به تناسب زمان، در هریک از اولیاء الهی(ع) متجلی می‌گردد؛ در زمان حیات نبی مکرم اسلام(ص) در شخص ایشان و در ازمنه بعد، در امامان معصوم(ع) که به تنصیص الهی معرفی می‌شوند، ظاهر می‌گردد.[۴۰]

دو آیه تبلیغ و اکمال (۶۷ و ۳ مائده) مرتبط با یکدیگر هستند. در عین حال، هر دوی این آیات در سیاق آیات ماقبل و مابعد خود نیستند. ابتدای آیه سوم سوره مائده درباره حکم تحریم خوردنی‌هایی از قبیل خون و یا گوشت میته و خوک و غیره است: حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ... ذَلِكُمْ فِسْقٌ[۴۱]

انتهای آیه نیز به احکام مضطر در أکل محرمات مربوط می‌شود: فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۴۲]. قسمت میانی آیه که به اکمال دین مربوط است، بنابراجماع مفسرین شیعه و سنی، ربطی به قبل و بعد خود ندارد. مؤید این مطلب روایاتی است که در شأن نزول آیه اکمال دین وارد شده و در آنها هیچ اشاره‌ای به قبل و بعد آن و مرتبط بودن مطالب به یکدیگر نشده است؛ از جمله روایتی که سیوطی در تفسیر خود از عبد بن حمید از شعبی نقل کرده که گفته است: آیه شریفه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ... وقتی بر رسول خدا(ص) نازل شد که آن جناب در عرفه بود، و چون آن حضرت از هر آیه‌ای که خوشش می‌آمد دستور می‌داد در آغاز سوره‌اش جای دهند، این آیه را در اول سوره قرار داد. آن‌گاه شعبی اضافه کرده که جبرئیل به آن جناب تعلیم می‌داد که هر آیه را در کجا جای دهد[۴۳] و چون این دو آیه، یعنی آیه الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا... و آیه الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ از نظر معنا نزدیک به هم بودند و مفهومی مرتبط به یکدیگر داشتند، در کنار یکدیگر قرار گرفتند.

مؤید دیگر آنکه: مفسرین قدیم و جدید، یعنی صحابه و تابعین و متأخرین تا عصر حاضر و همه کسانی که پیرامون این آیهسخن گفته‌اند، هر دو جمله را متصل به هم و در یک سیاق دانسته‌اند؛ به طوری که هر یک را متمم و مفسر دیگری گرفته‌اند[۴۴]. نتیجه این نظریه چنین می‌شود که جمله الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلَا تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ و جمله دوم که می‌فرماید: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا دو جمله معترضه‌ای هستند که صرف نظر از ارتباط با قبل یا بعد خود، به یکدیگر مرتبط می‌باشند و غرض واحدی را افاده می‌کنند که قائم به هر دو جمله است. لازم به ذکر است که از این گونه موارد در سایر آیات قرآن هم وجود دارد؛ از جمله:

  1. خداوند درباره نسخ احکام خود و جایگزینی حکم جدید می‌فرماید: وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ[۴۵]. در این آیه، جمله وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ معترضه است و ارتباط معنایی با قبل و بعد خود ندارد.
  2. در خطاب عزیز مصر به یوسف(ع) در ماجرای مکر زلیخا، صدر آیه اشاره به یوسف(ع) دارد و ذیل آیه خطاب به زلیخا است و ربطی به قبل آن ندارد: يُوسُفُ أَعْرِضْ عَنْ هَذَا وَاسْتَغْفِرِي لِذَنْبِكِ إِنَّكِ كُنْتِ مِنَ الْخَاطِئِينَ[۴۶].

بر این اساس، این دو جمله در وسط آیه جمله معترضه و کلامی واحدند و یک غرض را می‌رسانند. به این ترتیب، کلمه الْيَوْمَ که دو بار در آیه آمده، اشاره به یک روز دارد و آن همان روزی است که از یک سو دین خدا به کمال مطلوب خود رسید و از سوی دیگر، کفار از نابود کردن دین مأیوس شدند. بنابراین، همه سخن در شناخت آن روز مهم است که چه واقعه مهمی در عالم اسلام واقع شد که موجب تکمیل و تتمیم دین گردید.[۴۷]

  1. آنچه مسلم است، سوره مائده جزو آخرین سوری است که بر پیامبر(ص) نازل شد؛ بنابراین، زمان نزول آیه اکمال، سال‌های آخر عمر پیامبر(ص) بود؛ چنان‌که قوی‌ترین احتمالات ارائه شده از سوی اهل عامه در مصداق الْيَوْمَ نیز، روزهایی مثل عرفه یا اعلام برائت و یا فتح مکه می‌باشد که همگی در سال‌های آخر عمر رسول اکرم(ص) قرار داشت.
  2. با عنایت به مطالب ذکر شده باید گفت: قوی‌ترین و صحیح‌ترین احتمال درباره مراد از الْيَوْمَ در آیه (چنان‌که در بخش روایی نیز به آن اشاره خواهد شد) روز غدیر است که پیامبر اکرم(ص) و طی آن، با اعلام جانشین خود از سوی پروردگار، دین را از خطر تحریف و انحراف و در نتیجه اضمحلال نجات دادند.
  3. در آن ایام، توطئه‌های حزب نفاق، که بالاترین خطر برای اسلام محسوب می‌شد، به اوج خود رسیده بود؛ زیرا عده تازه مسلمانان روز به روز بیشتر می‌شد؛ کسانی که عمری را در فرهنگ جاهلی و قوانین و رسوم قبیلگی زندگی کرده بودند و جز تعصبات قومی و کینه‌ورزی و غارت و جنگاوری به چیز دیگری نمی‌اندیشیدند و دستورات شیخ قبیله برای آنان خط قرمزی بود که تا پای جان در اجرای آن ایستادگی می‌کردند. در چنین شرایطی، آنها رسول اکرم(ص) را در قالب شخصیتی مثل شیخ قبیله خود می‌دیدند که در فکر تحکیم مبانی حکومت خود به نام دین و موروثی کردن آن در خانواده خود است.
  4. همه امید کفار و منافقین به روزی بود که رهبری اسلام - یعنی شخص رسول اکرم(ص) - در میان نباشد تا بتوانند با به دست گرفتن زمام امور، بر موج اسلام‌خواهی توده تازه مسلمان و سطحی‌نگر سوار شوند و حرکت اسلامی را به سمتی که با منافع آنان سازگار است هدایت کنند.
  5. اگر رهبری الهی قائم به فرد باشد، دین همیشه در معرض خطر است. در این شرایط، هر مقدار که احکام و معارف دینی کامل‌تر شود، از خطر اصلی کم نمی‌کند؛ لذا مصداق اتم اکمال دین و اتمام نعمت الهی، خارج کردن قوام دین الهی از فرد به نوع و تعیین جانشینی الهی برای رهبری دین بعد از رسول خدا(ص) است.
  6. یأس و ناامیدی کامل کفار هنگامی محقق می‌شود که رهبریِ دینی از سوی پروردگار از فرد به نوع و مقام ولایت دینی از شخص به وصف منتقل شود؛ بدین ترتیب در ازمنه بعد، کسی نازل‌منزله رسول اکرم(ص) در هدایت امت و حفظ دین از خطر کفار است که متصف به اوصافی خاص باشد. تعیین چنین فردی، اکمال حقیقی دین، به معنای ضمانت بقای آن است.
  7. با این توضیحات می‌توان گفت که تحلیل معنای بیان الهی در صدر آیه که می‌فرماید: الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ و همچنین ذیل آنکه می‌فرماید: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ...، چنین می‌شود: «دینی که خداوند امروز تکمیل کرد، تا قبل از امروز مطمع نظر کفار بود و مؤمنین نگران از دست رفتن آن با رحلت پیامبر(ص) بودند؛ اما امروز، با تبیین کامل و صریح مقام وصایت بعد از رسول اکرم(ص)، اولاً، دین تکمیل و نعمت تتمیم شد؛ ثانیاً، با آمدن این نعمت، زمینه نگرانی از تحریف و انحراف در دین و از دست رفتن نعمت توحید و اعتقادات صحیح از بین رفت. پس دیگر از کفار درباره دینتان نترسید؛ اما از من درباره این نعمت مهم بترسید؛ که مبادا به واسطه قدرناشناسی این نعمت، بر شما غضب کنم و آن را از شما بگیرم. مبادا با از دست رفتن نعمت ولایت، بلاهای گوناگون بر شما ببارد (چنان‌که در طول تاریخ چنین شد)».
  8. بدین ترتیب باید گفت که آیه در مقام «تهدید و ارعاب» است و نه فقط ذکر واقع؛ یعنی: «ای مردم، اگر نعمت ولایت را، که اکمال دینتان و اتمام نعمت بر شماست، پاس داشتید، درباره دینتان ترسی از کفار خارجی و داخلی (یعنی منافقین) نداشته باشید و اگر پاسدار آن نباشید، بدانید که نعمت از دست می‌رود و کفار و منافقین بر شما مسلط می‌شوند.[۴۸]

بیان منطقی برهان

با توجه به مطالب مطرح شده و نیز آیه اکمال که در مورد نصب مقام امامت در روز غدیر نازل گردیده است، بیان منطقی برهان را می‌توان به نحو زیر تبیین نمود:

اولاً، نصب مقام امامت (در روز غدیر) موجب اعمال و اتمام دین است: الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا؛

ثانیاً، اکمال و اتمام دین منحصراً از طریق خداوند است؛

در نتیجه: نصب مقام امامت منحصراً از جانب خداوند است.

همچنین با استفاده از نتیجه حاصل از قیاس فوق و نیز ذیل آیه شریفه وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًامی‌توان با قیاس دیگری گفت: اگر دین مرضی الهی با تولی به ولایت امام حاضر تحصیل می‌گردد، بنابراین همیشه باید مقام امامت در جامعه حضور داشته باشد.

با توجه به ذیل آیه اکمال، مقدم قضیه ذکر شده ثابت می‌گردد؛ بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که همیشه باید امام منصوب خداوند در جامعه حضور داشته باشد[۴۹]

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک: آیات الولایة فی القرآن، ص۳۳؛ إحقاق الحق و إزهاق الباطل، ج۳، ص۳۲۰؛ امام‌شناسی، ج۷، ص۲۸۲؛ التبیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۴۲۸؛ تشیید المراجعات و تفنید المکابرات، ج۲، ص۲۶۹؛ دلائل الصدق، ج۵، ص۱۶۴؛ عبقات الأنوار فی إثبات إمامة الأئمة الأطهار، ج۹، ص۲۳۱؛ غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الإمام من طریق الخاص و العام، ج۳، ص۳۲۸؛ الغدیر، ج۱، ص۴۴۷؛ مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، ص۸۸۸؛ منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص۱۱۸؛ المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۵۶؛ نفحات الأزهار، ج۸، ص۲۵۹.
  2. امروز دینتان را برای شما کامل ساختم و نعمتم را بر شما به تمام رساندم و اسلام را به عنوان دین برای شما پسندیدم؛ سوره مائده آیه:۳.
  3. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۰.
  4. «امروز کافران از دین شما نومید شدند» سوره مائده، آیه ۳.
  5. سوره مائده، آیه:۶۷.
  6. "وَ كَانَ‏ كَمَالُ‏ الدِّينِ‏ بِوَلَايَةِ عَلِيِ‏ بْنِ‏ أَبِي‏ طَالِبٍ‏(ع) ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛اصول کافی، ج ۱ ص ۲۹۰
  7. بحار الانوار، ج ۳۷ ص ۱۰۹
  8. الغدیر، ج ۱ ص ۲۳۰، المراجعات، مراجعۀ ۱۲ و تعلیقۀ شمارۀ۶۲۷، نیز آیات الغدیر، علی الکورانی، ص ۲۳۹ تا ۲۸۴، احقاق الحق، ج ۶ ص ۳۵۳. در منابع شیعی از جمله ر. ک: بحار الأنوار، ج ۳۷ ص۱۰۸
  9. محدثی، جواد، فرهنگ غدیر، ص۳۰.
  10. امروز دینتان را برای شما کامل ساختم؛ سوره مائده آیه:۳.
  11. مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است؛ سوره مائده، آیه:۳.
  12. علوی، مهوش السادات؛ دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۷۱ - ۷۲.
  13. ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرسانده‌ای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه می‌گیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره مائده، آیه: ۶۷.
  14. جامع البیان، ج۶، ص ۱۹۸؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸؛ المنار، ج۶، ص ۴۶۳؛ روح المعانی، ج۶، ص۱۶۸.
  15. «لَوْ لَمْ‏ أُبَلِّغْ‏ مَا أُمِرْتُ‏ بِهِ‏ مِنْ‏ وَلَايَتِكَ‏ لَحَبِطَ عَمَلِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏»؛ نور الثقلین، ج۱، ص۶۵۴.
  16. اساب النزول، ص۱۰۶.
  17. تفسیر القرآن العظیم، ج۴، ص۱۱۷۲؛ الدر المنثور، ج۲، ص۲۹۸.
  18. شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۵۲ و ج۲، ص۳۹۱.
  19. علوی، مهوش السادات؛ دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۷۱ - ۷۲.
  20. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۲۱-۱۲۲.
  21. تاریخ بغداد، ج۸، ص۲۹۰.
  22. تاریخ مدینه دمشق، ج۲، ح۵۷۵-۵۷۸ و ۵۸۵.
  23. خصائص الوحی المبین، صص ۶۱-۶۲. به نقل از "ما نزل فی علیّ من القرآن"، ابونعیم اصفهانی.
  24. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  25. «اللَّهُ أَكْبَرُ عَلَى إِكْمَالِ الدِّينِ وَ إِتْمَامِ النِّعْمَةِ، وَ رِضَا الرَّبِ بِرِسَالَتِي وَ وَلَايَةِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ مِنْ بَعْدِي»
  26. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۲۲-۱۲۳.
  27. فخر رازی می‌نویسد: "مورخان و محدّثان، اتفاق‌نظر دارند که پیامبر اسلام(ص) پس از نزول این آیه شریف، بیش از ۸۱ یا ۸۲ روز عمر نکرده است..."؛ تفسیر کبیر، ج۱۱، ص۱۳۹.
  28. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۲۳.
  29. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۲۴.
  30. علامه امینی، الغدیر، ص۲۳۰.
  31. علوی، مهوش السادات؛ دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۷۱ - ۷۲.
  32. "إِنَ‏ كَمَالَ‏ الدِّينِ‏ وَ تَمَامَ‏ النِّعْمَةِ وَ رِضَى‏ الرَّبِ‏ بِإِرْسَالِي إِلَيْكُمْ بِالْوَلَايَةِ بَعْدِي لِعَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِب‏(ع)‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ بحار الانوار؛ ج۳۷، ص ۱۱۱.
  33. دانشنامه قرآن کریم، ص۷۷.
  34. علوی، مهوش السادات؛ دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۷۱ - ۷۲.
  35. الصافی، ج۲، ص۱۰.
  36. علوی، مهوش السادات؛ دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص ۷۱ - ۷۲.
  37. ر.ک: تفسیر الدر المنثور، ج ۱، ص ۲۰۰؛ فرائد المسطین، ج ۱، ب ۲۲، ج ۳۹ و ب ۸۲، ج ۴۰؛ البدایه و النهایه، ج ۵، ص ۲۱۳. برخی از اهل سنت آیه را نازل در روز عرفه تفسیر و بر آن نیز روایاتی را گزارش کردند که به همی‌ن مضمون نیز روایات شیعی وارد شده است. (کافی، ج ۱، ص ۲۹۰؛ تفسیر عیاشی، ج ۱، ص ۳۳۳). در این باره باید گفت دو فرض زمان مختلف برای آیه قابل جمع است، به این صورت که چنان که از ظاهر آیه تبلیغ روایاتی که مبدأ نزول آیه فوق را روز عرفه (نهم ذیحجه) یعنی هشت روز جلوتر از غدیر خم توصیف کردند به اصل صدور و روایاتی که مبدأ آیه را غدیر وصف کردند، به روز ابلاغ آن ناظر است. (تفسیر المی‌زان، ج ۵، ص ۱۹۶؛ امام‌شناسی، ج ۸، ص ۵۳).
  38. قدردان قراملکی، محمد حسن، امامت، ص۲۱۳ - ۲۲۲.
  39. «... امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم..». سوره مائده، آیه ۳.
  40. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۳۰۱.
  41. «مردار و خون و گوشت خوک و آنچه جز به نام خداوند ذبح شده باشد و مرده با خفگی و مرده با ضربه و مرده با افتادن از بلندی و مرده از شاخ زدن حیوان دیگر و آنچه درندگان نیم‌خور کرده باشند- جز آن را که (تا زنده است) ذبح کرده‌اید- و آنچه بر روی سنگ‌های مقدّس (برای بت‌ها) قربانی شود و آنچه با تیرهای بخت‌آزمایی قسمت کنید (خوردن گوشت همه اینها) بر شما حرام و آنها (همه) گناه است؛ امروز کافران از دین شما نومید شدند پس، از ایشان مهراسید و از من بهراسید! امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  42. «پس، هر که در قحطی و گرسنگی ناگزیر (از خوردن گوشت حرام) شود بی‌آنکه گراینده به گناه باشد بی‌گمان خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره مائده، آیه ۳.
  43. الدر المنثور فی التفسیر بالماثور (ط، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ ﻫ.ق)، ج۲، ص۲۵۸.
  44. المیزان فی تفسیر القرآن، ج۵، ص۱۶۸.
  45. «و چون آیه‌ای را به جای آیه‌ای دیگر آوریم- و خداوند به آنچه فرو می‌فرستد داناتر است- می‌گویند: تو تنها دروغبافی؛ (چنین نیست) بلکه بیشتر آنان نمی‌دانند» سوره نحل، آیه ۱۰۱.
  46. «ای یوسف! از این (رویداد) روی بگردان (و در گذر) و (ای زن!) تو نیز برای گناهت آمرزش بخواه که تو بی‌گمان از خطاکاران بوده‌ای» سوره یوسف، آیه ۲۹.
  47. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص۳۰۹.
  48. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص۳۲۳.
  49. فیاض‌بخش و محسنی، ولایت و امامت از منظر عقل و نقل، ج۴ ص ۳۴۴.