حقوق همسایه در قرآن
مقدمه
معاشرت با دیگران از نیازهای زندگی اجتماعی است و انسان نمیتواند بدون چنین معاشرتی امور مادی و معنوی خویش را تأمین کند؛ زیرا حتی اگر از نظر مالی تأمین صددرصد باشد و به ظاهرنیازی نداشته باشد، ولی نیازهای عاطفی و روانی و روحی را نمیتواند نادیده بگیرد که بدون اجتماع و معاشرت با دیگران تأمین نمیشود. بنابراین، انسان همواره نیاز به معاشرت و روابط سالم اجتماعی دارد که تشکیل خانواده گام ابتدایی آن است و در مرتبه بالاتر، ارتباط و معاشرت با همسایگان قرار میگیرد. بیگمان تحقق معاشرت و روابط اجتماعی سالم نیازمند آگاهی و علم به حقوق دیگران و شناخت آداب اجتماعی است. در آیات و روایات بسیاری نه تنها این حقوق و آداب در معاشرتهای گوناگون اجتماعی بیان شده بلکه در قالب حتی بایدها و نبایدهای فقهی، آگاهی و عمل به آنها واجب شده است.[۱].
مهمترین آداب و حقوق همسایگی از نظر قرآن
انسان در انتخاب همسر و نیز همسایه باید تلاش کند و با کسانی همسایه و هم محله شود که از نظر اعتقادی و ایمانی و رفتاری به هم نزدیک هستند؛ و دست کم اکثریت موافق باشند تا تضاد و تزاحم و تنازع در میان آنان پدید نیاید. بهترین محیط آن است که انسان همسایگانی داشته باشد که ولایت اهل بیت عصمت و طهارت را قبول داشته و سبک زندگی خودشان را براساس فلسفه و سبک زندگی اهل بیت(ع) تنظیم کرده ونسبت به دشمنان اهلبیت(ع) گرایش نداشته باشند. همسایگان خوب کسانی هستند که دنبال اقامه سنتهای اسلامی هستند و در زندگی، محاسن اخلاقی اهل بیت(ع) را سرمشق خویش قرار دادهاند. اما اگر چنین شرایطی فراهم نشد، انسان لازم است تا در معاشرتهای اجتماعی با همسایگان حقوق آنان را شناخته و بر اساس آداب اسلامی با آن مواجه شود. در اینجا به برخی از مهمترین حقوق وآداب معاشرت اجتماعی با همسایگان اشاره میشود؛ زیرا پس از اعضای خانواده بیشترین مناسبات و معاشرت با همسایگان انجام میشود. برخی از مهمترین این حقوق و آداب عبارتند از:
- ولایت متقابل: بر اساس آیات قرآن، معاشرت مؤمنان بر پایه ولایت متقابل است.[۲] از آنجا که در بلاد اسلامی، همسایگان از مؤمنان هستند، این ارتباط ولایی باید در همه ابعاد زندگی خودنمایی کند؛ پس همان طوری که میان مؤمنان ولایت متقابل موجب میشود تا به یکدیگر رسیدگی کرده و به امور هم توجه داشته و نیازهای متقابل را برآورده کنند، همچنین باید چنین ولایی میان همسایگان باشد و آنان نیز بر اساس همان اصل اساسی، ولایت متقابل نسبت به یکدیگر داشته باشند. از نظر آموزههای قرآنی، بهترین شیوه ارتباطی و معاشرتی با دیگران که موجب جلب و جذب آنان به حق میشود، کارهای خوب است که بر اساس محبت و مهرورزی باشد؛ زیرا این امور موجب تالیف قلوب است؛ هر چند که کمک مالی در این امر میتواند موثرتر باشد، ولی از نظر قرآن، آنکه تاثیر اساسی دارد، رفتار شایسته است که قلوب را جذب میکند.[۳] روش اهل بیت(ع) در سلوک با مردمان و به ویژه همسایگان بهترین روشی است که دلهای حتی مسلمانان دیگر را به سوی اهل بیت(ع) جلب میکند. اینگونه، شیعیان زینت اهل بیت(ع) میشوند و دیگران به حکم رفتار مناسب و نیک شیعیان، به اهل بیت(ع) گرایش مییابند و ولایت آنان را میپذیرند. در حقیقت معاشرت با همسایگان میبایست به ارتقای مناسبات میان مؤمنان بینجامد و اهداف الهی در این ارتباطات تحقق یابد.
- رفق و مدارا: مدارا و رفق از اصول اخلاق الهی است. همان طوری که میان دوستان این مدارا کردن در قالب «رفق» اتفاق میافتد و رفیق با مدارا کردن نسبت به برخی از اخلاقهای تند یا خطا، سختگیری نمیکند، رابطه همسایگان هم باید اینگونه باشد؛ یعنی همچون رفیق در کنار هم باشند و سختگیری نکنند. تسامح و مدارا موجب میشود تا مته به خشخاش گذاشته نشود یا مو از ماست کشیده نشود؛ بلکه با اغماض و چشم پوشی از خطا و رفتار اشتباه گذشت کرد. اینها همگی در چارچوب احسان و اکرام است که آموزههای قرآن بر آن تاکید دارد؛ زیر اصول اخلاق اسلامی فراتر از عدالت و مقابله به مثل است،اگرچه مقابله به مثل دارای مجوز است و از سوی خدا جزو احکام تجویزی است اما اسلام از مؤمنان میخواهد در معاشرتها و روابط اجتماعی براساس احسان و اکرام عمل کنند.[۴] رفق و مدارا با همسایگان بهویژه همسایگان ناتوان بسیار مهم است؛ زیرا چنین رفتاری از قوی نسبت به ضعیف،نشان دهنده فروتنی است که خدا از مؤمنان میخواهد اینگونه باشند.
- فراگیری کمالات: معاشرت میان همسایگان باید در راستای اهداف و فلسفه خلقت انسان باشد که همانا دستیابی به کمالات است. هر گونه روابط اجتماعی باید در چارچوب چنین هدفی والا تعریف شود؛ زیرا اجتماع ظرفیتی بینظیر برای انسان در دنیا است که در تعاملات اجتماعی، هر کسی نیازهای خویش را برطرف میکند؛ در حقیقت هر کسی دراجتماع نیاز مالی یا عاطفی ومانند آنها را برطرف میکند و اینگونه بده و بستان اجتماعی تحقق مییابد. از نظر قرآن، اصل این است که انسان تنها به نیازهای دنیوی خویش بسنده نکند، بلکه اولویت و ترجیح را به نیازهای معنوی و اخروی بدهد که سعادت ابدی او در گرو آن است.[۵] روابط میان همسایگان باید در بهرهگیری معنوی و دستیابی به کمالات و فضایل اخلاقی باشد و این تعاملات و معاشرت در نهایت به چنین امری بینجامد. پس هر همسایهای باید هم به تعلیم و تزکیه همسایه کمک کند و هم ازاو برای کسب فضایل و کمالات یاری بجوید؛ زیرا حق همسایه تنها در امور مالی و حمایت از عرض و جان نیست، بلکه فراتراز آن در حمایت اعتقادی و یاری رسانی در کمال یابی است.
- جبران تنگدستی: پس از عبادت خدا در قالب نماز، هیچ عمل عبادی همچون انفاق که مورد رضایت الهی باشد نیست؛ زیرا انفاق نوعی دستگیری ناتوان و فقیر است که در نزد خدا محبوب و موجب رستگاری است.[۶] دستگیری ناتوان به ویژه همسایگان امری گاه واجب و گاه مستحب است؛ بنابراین، اگر انسان هر کمکی بتواند در حق نیازمندان و محرومان انجام دهد، در پیشگاه خدا ارج دارد. از نظر قرآن، کمک به نیازمندان و سائلان از حقوق مسلم الهی است.[۷] بیگمان این حق درباره خویشان و همسایگان و دوستان مضاعف میشود و جبران تنگدستی آنان از یک امر مستحبی به امر واجب بلکه اوجب تبدیل میشود.
- عیادت بیماران: از حقوق همسایگان نسبت به هم، دیدار و عیادت از یکدیگر است. عیادت درزمان بیماری و دلجویی و دستگیری از آنان در دوران سخت بیماری از مصادیق مستحب موکد است اگر واجب ندانیم؛ زیرا در این زمان آنان از نظر عاطفی و روحی وروانی بیشتر به عیادت و دیدار نیازدارند. اصولا عیادت از مؤمنان بیمار، گویی به دیدار خدا رفتن است که برای انسان آثار مفید وسازندهای دارد.
- نصیحت مشورت خواهان: نصیحت یا همان خیرخواهی نوعی خلوص و صفا نسبت به کسی است که انسان خیرخواهانه میخواهد او را یاری رساند تا از مشکلی عبور کند و به صلاح برسد؛ بنابراین، نصیحت بر خلاف موعظه، کلی گویی نیست که در خطابهها و سخنرانیها انجام میشود، چنانکه پیامبران با روش موعظه حسنه دنبال اصلاح امر اخلاقی و اجتماعی مردم بودند[۸]، بلکه نصیحت توجه بخشی به عیب و نقصی مشخص در شخص است تا خود را اصلاح کند. پیامبران افزون بر آنکه اهل موعظه بودند و برای اصلاح انسان هر چه در توان داشتند به کار میبستند[۹]، اهل خیرخواهی هم بودند و اشکالات ریز و درشت اشخاص را به آنان گوشزد میکردند؛ البته دراین امر «امین» بودند.[۱۰] یکی از حقوق همسایگان این است که اگر همسایهای مشورتی خواست از باب نصیحت و خیرخواهی او را راهنمایی کرده و در اصلاح مشکل و امرش یاری رسانیم. در این امر باید امانتداری مد نظر باشد؛ زیرا یکی از چهار اصل از اصول اخلاق فطری یعنی عدالت، صداقت، امانت و وفا، امین بودن است که در معاشرت اجتماعی باید مد نظر قرار گیرد و در مشورت مورد تاکید قرارگیرد.
- تعهدات نسبت به همسایه: همسایگان همانند شریکانی هستند که نسبت به هم تعهد اخلاقی دارند. این تعهد باید نسبت به قدیمیها بیشتر باشد و حق ویژه برای آنان قائل شد؛ همچنین توجه خاصی نیز به کسانی که تازه، وارد محله شده و جزو همسایگان میشوند، مبذول داشت؛ زیرا آنان به یک معنا غریبه هستند و معاشرت ویژه با اینان موجب میشود تا احساس غربت و غریبی نکنند و روابط اجتماعی در محله و محیط همسایگی تقویت شود. این تازه واردان به محله نیازمند احساسات و عواطف اهل محله هستند و باید همسایگان به این امر توجه خاصی داشته باشند.
- کتمان اسرار همسایگان: اصولا ارتباط اجتماعی وقتی به مرحله دوستی و ولایت و رفاقت برسد یا انسانها در جوار هم قرار گیرند و مدت زمان طولانی با هم زیست مشترک داشته باشند، از عیوب و نقصهای یکدیگر آگاهی مییابند و اطلاعاتی نسبت به زندگی هم به دست میآورند که قابل دسترسی برای کسانی خارج از دایره دوستی و همسایگی نیست. از نظر آموزههای قرآن، مؤمنان نسبت به یکدیگر «بطانه» یا همانند زیرپوش هستند که به بدن میچسبد و همه اسرار باطنی دسترسی دارد.از این رو لازم است که مؤمنان اسرار یکدیگر را بپوشانند و از حقوق همسایگی آن است که رازهای هم را حفظ کرده و اطلاعرسانی و افشاگری نکنیم.
- پوشاندن عیوب: در فرهنگ اسلامی به ناموس و هر چیزی که آشکارشدن آن زشت باشد، عورت گفته میشود. بر این اساس، عورات همسایه شامل هر عیب یا زشتیای است که باید آن را از نظر دیگران دور داشت و پوشاند. پس همان طوری که اسرار همسایگان باید کتمان شود، عیب و ایراد و ناموس همسایه هم باید در ستر و پوشش قرار گیرد و صیانت و محافظت شود. این ناموس خواه زن و دختر همسایه باشد یا هر عیب و نقصی دیگر باید پوشیده نگه داشته شود و دیگران از آن آگاه نشوند. همسایگان به یک معنا باید لباس یکدیگر باشند که زشتیها را میپوشاند و تزیین و آراستگی را موجب میشود.
- یاری مظلومان: یاری ستمدیده و مظلوم از وظایف و تکالیف دینی است.[۱۱]> از نظر قرآن، آنچه در دفاع از مظلوم و مستضعف در برابر ظالم و مستکبر مهم است، مظلوم و مستضعف بودن شخص است و ارتباطی به دین و مذهب و اعتقاد او ندارد.[۱۲] بر این اساس دفاع از همسایه ستمدیده واجب دینی است؛ اما حق همسایگی موجب میشود تا در این امر بیشتر ملاحظه کنیم وآن را اوجب واجبات بشماریم ودر دفاع از حق همسایه ستمدیده کوتاهی نکنیم.
- نیکی به همسایه نیازمند: برخی از همسایگان از نظر درآمدی در حدی نیستند که بتوانند مخارج خود را تأمین کنند و معونه آنان کفاف زندگی شان را نمیکند هر چند که قناعت ورزند. از حقوق همسایگی این است که به همسایهای که از نظر معونه دست تنگ است، کمک و مواسات شود و با نیکوکاری دستگیر او باشیم. از نظرآموزههای اسلامی پس از خویشان، همسایگان دراولویت حمایت مالی قرارمی گیرند و باید کمک کار آنان باشیم.
- بخشش قبل از درخواست: درمیان همسایگان انسانهای نیازمند و فقیری هستند که آبروداری میکنند و درخواست خویش را نمیگویند و دست طلب دراز نمیکنند.[۱۳]سخاوت و کرامت آن است که پیش از سؤال و درخواست، نیازهای همسایه، خواه مالی و خواه غیر مالی را بشناسیم و به آنان قبل از درخواست، عطا و بخشش کنیم تا شرمنده درخواست و خواری آن نشوند و اینگونه عزت و کرامت همسایه حفظ و صیانت شود.
- نیکی در مقابل بدی: یکی از روشهای جلب محبت دیگران و ایجاد انسجام اجتماعی وتالیف قلوب وحتی تغییر مثبت در قلوب و نگرشها، احسان دربرابر بدی دیگران است. اینگونه حتی میتوان نه تنها به رفع بدی کمک کرد، بلکه بستری را برای دفع بدیها فراهم کرد که ممکن بود در آینده از سوی آنان به ما وارد شود. از همین رو خدا از مؤمنان میخواهد تا در مقام اکرام و ایثار، بدی دیگران را با نیکی دفع کرده و چتر حمایتی برای آینده ایجاد کنند.[۱۴] بنابراین، در روابط و معاشرت با همسایه باید فراتراز تقابل، از در نیکی و احسان و اکرام در برابر بدی وارد شد.
- چشم بستن در برابر عرض و ناموس: چشم پوشی و چشم فروهشتن نسبت به ناموس دیگران در اسلام توصیه اکید شده و جزو واجبات است[۱۵]؛ زیرا نظر به ناموس دیگران حرام و به عنوان زنای چشم مطرح است. از آنجا که رابطه با دوستان و همسایگان موجب میشود نوعی ارتباط تنگاتنگ میان آنان ایجاد شود، همین امر مستلزم آن است که برای صیانت از دل و دین، نسبت به ناموس آنان بیشتر حساس باشیم و چشم فروهشته داریم و خیره و هیز بدانان ننگریم که موجب تباهی و فساد اخلاق بلکه دین است.
- تواضع: یکی از مهمترین اصول اخلاقی در رفتار اجتماعی میان مؤمنان، تذلل و تواضع نسبت به یکدیگر و عزت در برابر دشمنان است.[۱۶] این امر در مورد همسایگان مورد تاکید و اولویت بیشتر است.
- رقت و رحمت در هنگامه مشکلات: مؤمنان همان طوری که رابطه ایمانی خویش را براساس حب و بغض و محبت و کراهت گذاشتهاند[۱۷] و نسبت میان خدا و مؤمنان رابطه محبت دو سویه است[۱۸]، همچنین این رابطه میان همسایگان باید بیشترخودنمایی کند و لازم است تا با رقت قلب به یکدیگر توجه کرده و در هنگامه مشکلات،دستگیر هم باشند و بر یکدیگر رحم و شفقت کنند.
- خوش گمانی: بدگمانی خوب نیست؛ زیرا برخی از مصادیق آن جزو گناهان کبیره است.[۱۹]انسان باید نسبت به دیگران خوش گمان باشد. این خوش گمانی درباره همسایگان باید بیشتر نمود داشته باشد؛ زیرا با بدگمانی زندگی را بر خود و دیگران تلخ میکنیم.
- مراعات حال: احوال انسان در طول روز و ماه و سال متغیر است و قلب او اقبال و ادبار یا قبض و بسط دارد. بنابراین، باید همواره مراعات حال دوستان و همسایگان را داشت؛ زیرا همیشه در یک حال و مقام نیستند و شرایط زندگی و مشکلات مادی و معنوی بلکه حتی اقبال و ادبار قلب،آنان را دگرگون میکند. مراعات حال آنان عاملی مهم در فهم و ایجاد انسجام اجتماعی است.[۲۰].
منابع
پانویس
- ↑ منصوری، خلیل، آداب و حقوق همسایگی.
- ↑ ﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَيُطِيعُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾ «و مردان و زنان مؤمن، دوستان یکدیگرند که به کار شایسته فرمان میدهند و از کار ناشایست باز میدارند و نماز را برپا میدارند و زکات میپردازند و از خداوند و پیامبرش فرمان میبرند، اینانند که خداوند به زودی بر آنان بخشایش میآورد، به راستی خداوند پیروزمندی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۷۱.
- ↑ ﴿فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ﴾ «پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل میبودی از دورت میپراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست میدارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
- ↑ ﴿فَإِنْ آمَنُوا بِمِثْلِ مَا آمَنْتُمْ بِهِ فَقَدِ اهْتَدَوْا وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا هُمْ فِي شِقَاقٍ فَسَيَكْفِيكَهُمُ اللَّهُ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ * الشَّهْرُ الْحَرَامُ بِالشَّهْرِ الْحَرَامِ وَالْحُرُمَاتُ قِصَاصٌ فَمَنِ اعْتَدَى عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدَى عَلَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ «بنابراین، اگر (آنان) به مانند آنچه شما بدان ایمان آوردهاید ایمان آوردند، رهیافتهاند و اگر رو برتافتند جز این نیست که در ستیزند و به زودی خداوند تو را در برابر آنان بسنده خواهد بود و او شنوای داناست * (این) ماه حرام در برابر (آن) ماه حرام است و حرمت شکنیها قصاص دارد پس هر کس بر شما ستم روا داشت همانگونه که با شما ستم روا داشته است با وی ستم روا دارید، و از خداوند پروا کنید و بدانید که خداوند با پرهیزگاران است» سوره بقره، آیه ۱۳۷ و ۱۹۴؛ حج، آیه ۶۰
- ↑ ﴿بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَاةَ الدُّنْيَا * وَالْآخِرَةُ خَيْرٌ وَأَبْقَى﴾ «بلکه، شما زندگی این جهان را برمیگزینید * با آنکه جهان واپسین بهتر و پایدارتر است» سوره اعلی، آیه ۱۶-۱۷.
- ↑ ﴿ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ * الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ * وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ * أُوْلَئِكَ عَلَى هُدًى مِّن رَّبِّهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾ «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است * همان کسانی که «غیب» را باور و نماز را برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم میبخشند * و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستادهاند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند * آنان از (سوی) پروردگارشان به رهنمودی رسیدهاند و آنانند که رستگارند» سوره بقره، آیه ۲-۵.
- ↑ ﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾ «و در داراییهایشان بخشی برای (مستمند) خواهنده و بیبهره بود» سوره ذاریات، آیه ۱۹؛ ﴿وَالَّذِينَ فِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ * لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾ «و آنان که در داراییهایشان حقی معین است،» سوره معارج، آیه ۲۴-۲۵.
- ↑ ﴿ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنْ ضَلَّ عَنْ سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ﴾ «(مردم را) به راه پروردگارت با حکمت و پند نیکو فرا خوان و با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز! بیگمان پروردگارت به آن کس که راه وی را گم کرده داناتر است و او به رهیافتگان داناتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۵.
- ↑ ﴿قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِنْ كُنْتُ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ﴾ «گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز میدارم نمیخواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که میتوانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز میگردم» سوره هود، آیه ۸۸.
- ↑ ﴿أُبَلِّغُكُمْ رِسَالَاتِ رَبِّي وَأَنَا لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ﴾ «پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۸.
- ↑ ﴿وَمَا لَكُمْ لَا تُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَالْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ الرِّجَالِ وَالنِّسَاءِ وَالْوِلْدَانِ الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَخْرِجْنَا مِنْ هَذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُهَا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَاجْعَلْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ نَصِيرًا﴾ «و چرا شما در راه خداوند نبرد نمیکنید و (نیز) در راه (رهایی) مستضعفان از مردان و زنان و کودکانی که میگویند: پروردگارا! ما را از این شهر که مردمش ستمگرند رهایی بخش و از سوی خود برای ما سرپرستی بگذار و از سوی خود برای ما یاوری بگمار» سوره نساء، آیه ۷۵؛ ﴿قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِلْمُجْرِمِينَ﴾ «گفت: پروردگارا برای نعمتی که به من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان گنهکاران نخواهم بود» سوره قصص، آیه ۱۷.
- ↑ نساء، آیه ۷۵
- ↑ ﴿لِلْفُقَرَاءِ الَّذِينَ أُحْصِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَطِيعُونَ ضَرْبًا فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجَاهِلُ أَغْنِيَاءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمَاهُمْ لَا يَسْأَلُونَ النَّاسَ إِلْحَافًا وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ﴾ «(این بخششها) برای نیازمندانی است که در راه خداوند به تنگنا در افتادهاند (و برای کسب و کار) سفر نمیتوانند کرد، نادان آنان را- از بس که خویشتندارند- توانگر میپندارد، ایشان را به چهره باز میشناسی، آنها از مردم با پافشاری چیزی نمیخواهند؛ و آنچه از دارایی (خود) ببخشید بیگمان خداوند به آن داناست» سوره بقره، آیه ۲۷۳.
- ↑ ﴿وَالَّذِينَ صَبَرُوا ابْتِغَاءَ وَجْهِ رَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنْفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ أُولَئِكَ لَهُمْ عُقْبَى الدَّارِ﴾ «و آنان را که در پی خشنودی پروردگارشان شکیبایی پیشه میکنند و نماز را برپا میدارند و از آنچه ما روزی آنان کردهایم پنهان و آشکار میبخشند و به نیکی، بدی را دور میدارند؛ فرجام (نیک) آن سرای است،» سوره رعد، آیه ۲۲؛ ﴿أُولَئِكَ يُؤْتَوْنَ أَجْرَهُمْ مَرَّتَيْنِ بِمَا صَبَرُوا وَيَدْرَءُونَ بِالْحَسَنَةِ السَّيِّئَةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ﴾ «آنانند که پاداششان برای شکیبی که ورزیدهاند دو بار به آنان داده میشود و بدی را با نیکی دور میسازند و از آنچه روزیشان کردهایم میبخشند» سوره قصص، آیه ۵۴.
- ↑ ﴿قُلْ لِلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ * وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾ «به مردان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند، این برای آنان پاکتر است، بیگمان خداوند از آنچه میکنند آگاه است * و به زنان مؤمن بگو دیدگان (از نگاه حرام) فرو دارند و پاکدامنی ورزند و زیور خود را آشکار نگردانند مگر آنچه از آن، که خود پیداست و باید روسریهایشان را بر گریبان خویش افکنند و زیور خود را آشکار نگردانند جز بر شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان (هم آیین) شان یا کنیزهاشان یا مردان وابستهای که نیاز (به زن) ندارند یا کودکانی که از شرمگاههای زنان آگاهی ندارند و چنان پا نکوبند که آنچه از زیورشان پوشیده میدارند آشکار گردد و همگان ای مؤمنان! به درگاه خداوند توبه کنید، باشد که رستگار گردید» سوره نور، آیه ۳۰-۳۱.
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ﴾ «ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را میآورد که دوستشان میدارد و دوستش میدارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد میکنند و از سرزنش سرزنشگری نمیهراسند؛ این بخشش خداوند است که به هر کس بخواهد ارزانی میدارد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره مائده، آیه ۵۴.
- ↑ ﴿وَاعْلَمُوا أَنَّ فِيكُمْ رَسُولَ اللَّهِ لَوْ يُطِيعُكُمْ فِي كَثِيرٍ مِنَ الْأَمْرِ لَعَنِتُّمْ وَلَكِنَّ اللَّهَ حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمَانَ وَزَيَّنَهُ فِي قُلُوبِكُمْ وَكَرَّهَ إِلَيْكُمُ الْكُفْرَ وَالْفُسُوقَ وَالْعِصْيَانَ أُولَئِكَ هُمُ الرَّاشِدُونَ﴾ «و بدانید که فرستاده خداوند در میان شماست، اگر در بسیاری از کارها از شما پیروی کند به سختی میافتید امّا خداوند ایمان را در نظر شما محبوب ساخت و آن را در دلهای شما آراست و کفر و بزهکاری و سرکشی را در نظر شما ناپسند گردانید؛ آنانند که راهدانند» سوره حجرات، آیه ۷.
- ↑ مائده، آیه ۵۴
- ↑ ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ﴾ «ای مؤمنان! از بسیاری از گمانها دوری کنید که برخی از گمانها گناه است و (در کار مردم) کاوش نکنید و از یکدیگر غیبت نکنید؛ آیا هیچ یک از شما دوست میدارد که گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ پس آن را ناپسند میدارید و از خداوند پروا کنید که خداوند توبهپذیری بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۲؛ ﴿إِنَّ الَّذِينَ جَاءُوا بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لَا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَالَّذِي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذَابٌ عَظِيمٌ * لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ﴾ «کسانی که [به یکی از همسران پیامبر] آن دروغ را (وارد) آوردند دستهای از شمایند؛ آن را شرّی برای خود مپندارید بلکه آن برای شما خیر است؛ هر مردی از آنان را گناهی است که انجام داده است و آنکه بخش بزرگ آن را به گردن گرفته است عذابی سترگ خواهد داشت * از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیکاندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟» سوره نور، آیه ۱۱-۱۲.
- ↑ منصوری، خلیل، آداب و حقوق همسایگی.