سوره زلزله در علوم قرآنی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

مقدمه

نود و نهمین سوره قرآن و نود و سومین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مدینه با موضوع شدیدترین زلزله زمین و برپایی رستاخیز.

این سوره را «زلزله» می‌نامند که از زلزله واپسین و نهایی زمین و برهم خوردن نظم کیهانی در آغاز قیامت سخن می‌گوید: ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا[۱]. نام دیگر آن «زلزال» است؛ زیرا در آیه اول آن، این واژه آمده است. دارای ۸ آیه، ۳۶ کلمه و ۱۵۸ حرف است. از نظر حجم از سوره‌های «مفصلات» است و بعد از سوره حمد، سرآغاز سوره‌های هفده‌گانه «قصار» (کوتاه) است که این گروه کوچک‌ترین سوره‌های قرآن را تشکیل می‌دهند.

سوره زلزله با توصیف روز قیامت و تأکید بر دقیق و سخت و عادلانه بودن روز محاکمه، این پیام مهم را در بردارد که خدا می‌فرماید: هرکس همسنگ ذره‌ای عمل خیر انجام داده باشد، پاداش آن را می‌بیند و هرکس همسنگ ذره‌ای عمل ناشایست انجام داده باشد، کیفر آن را می‌بیند[۲].

در این سوره از قیامت و زنده شدن مردم برای حساب و بعضی از علامت‌های آن، سخن گفته شده است که یکی از آنها، زلزله زمین و یکی دیگر، سخن گفتن آن از حوادثی است که در آن رخ داده است. و این سوره هم می‌تواند مکی باشد و هم مدنی[۳].

از نظر ملاصدرا، سوره زلزال مقدمات قیامت را بیان داشته و اشاره به حرکت ذاتی و جوهری زمین می‌نماید و بیان می‌کند که سراسر مکان‌های دنیا و تمامی زمان‌ها در رستاخیز در یک نقطه و یک لحظه مندرج و جمع است[۴].

میبدی نوشته است: بدان که این سوره همه صفات رستاخیز است و بیان احوال و اموال آن. آن روز که جبال راسیات راسخات از بیخ برکنند و چون پشم زده در هوا پران کنند. زلزله در زمین افکنند و خاک فرا جنبش آرند. دریا به جوش آرند و آب آتش گردانند. آسمان فرو گشایند و ستارگان فرو ریزانند. ماه از گردون بیفکنند و آفتاب از فلک جدا کنند. ترکیب جهان نیست کنند. و نظام عالم خراب کنند. و گرد از کون بر آرند. از هوا فریشته فرو آید. و از خاک مرده برآید. نه در هوا فریشته ماند. نه در خاک مرده. همه را در یک عرصه جمع کنند. و همه را جزای کردار خویش دهند.

مؤمنان را احسان و رضوان و غفران، کافران را انکال و اغلال و زقوم و قطران. قال الله تعالی: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۵]. ای مسکین یکی بر اندیش تا چه کرده‌ای و چه ساخته‌ای؟! آن روز را هر چه کرده‌ای از اعمال و هر چه گفته‌ای از اقوال، هم سنگ ذره‌ای فرو نگذارند، همه را در حساب آرند. و جزاء آن به تمامی برسانند ﴿تُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَا كَسَبَتْ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۶]. آن روز، درگاه حکومت و خصومت بگشایند.

خروش مظلومان برآید. فریاد از ظالمان برخیزد، سرگشتگی عاصیان ظاهر شود. اقویا در دست ضعفا اسیر شوند، فقرا بر امرا امیر گردند، مطیع که طاعت دار است شادان و خندان بود، مقصر که تقصیر کرده گریان و سوزان بود. نه کس را زهره حمایت بود، نه کس را مکنت عنایت بود. ﴿يَوْمَ تُبْلَى السَّرَائِرُ فَمَا لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَلَا نَاصِرٍ[۷].

یکی از بزرگان دین گفته است: هر که را توفیق رفیق بود و سعادت مساعد از همه قرآن در وعظ او را این آیت بس که: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۸].

صعصعة عن فرزدق پیش مصطفی (ص) آمد و مسلمان گشت و از رسول خدا (ص) درخواست تا از قرآن لختی بر وی خواند. رسول خدا (ص) سوره ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ بر وی خواند. چون به این آیت رسید که: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ آن مرد بشورید. آشوبی و شوری از نهاد وی برآمد، فریاد و ولوله در گرفت و چون مرغ نیم بسمل به خاک درافتاد، و زار بگریست. آن گه گفت: "حسبي هذا من القرآن". مرد دانا چون بدانست که در آن عرصه کبری بر مقام سؤال از ذرات و حبات و نقیر و قطمیر بخواهند پرسید و هیچ فرو نخواهند گذاشت، دست در دامن ورع زند و در هیچ معاملت گزاف‌کاری نکند و با نفس خویش به نقیر و قطمیر حساب بکند تا خود با ایمان بود و خلق از وی در امان باشند. وی با اسلام بود. و خلق از قصد جنایت وی به سلامت باشند. این است که مصطفی (ص) گفت: «الْمُؤْمِنُ مَنْ أَمِنَهُ النَّاسُ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ دِمَائِهِمْ وَ أَمْوَالِهِمْ. وَ الْمُسْلِمُ مَنْ سَلِمَ الْمُسْلِمُونَ مِنْ يَدِهِ وَ لِسَانِهِ»[۹].

ساختار

سوره زلزله از جهت ساختاری به سه بخش تقسیم می‌شود:

بخش اول آیات: ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا[۱۰]، ﴿وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا[۱۱]،

بخش دوم آیات ﴿وَقَالَ الإِنسَانُ مَا لَهَا يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا بِأَنَّ رَبَّكَ أَوْحَى لَهَا [۱۲]،

بخش سوم آیات ﴿وْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِّيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ فَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ وَمَن يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ [۱۳].

بخش دوم حاوی پیام مرکزی سوره زلزله است: زمین به سبب این که پروردگار به آن وحی کرده و فرمان داده تا سخن بگوید از اخبار و حوادثی که در آن رخ داده سخن می‌گوید. زمین گزارش‌های فراوانی را که درباره انسان‌ها در خود، بایگانی کرده، در رستاخیز آنها را بازگو خواهد کرد. پس معلوم می‌شود زمین هم برای خود شعوری دارد و هر عملی که در آن واقع می‌شود می‌فهمد و خیر و شرش را تشخیص می‌دهد و آن را برای روز ادای شهادت تحمل می‌کند، تا روزی که به او اذن داده شود، یعنی روز قیامت شهادت خود را ادا کرده، اخبار حوادث واقعه در آن را بدهد.

بر اساس آیه ﴿وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ[۱۴] و نیز آیه ﴿قَالُوا أَنْطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنْطَقَ كُلَّ شَيْءٍ[۱۵]. از کلام خدای سبحان به دست می‌آید که حیات و شعور در تمامی موجودات جاری است، هرچند که ما از نحوه حیات آنها بی‌خبر باشیم.[۱۶]

سوره زلزله

سوره زلزله نود و نهمین سوره در ترتیب مصحف است که میان دو سوره بینه و عادیات واقع شده و نود و دومین سوره در ترتیب نزول بدون احتساب سوره حمد است[۱۷] که پس از سوره نساء و پیش از سوره حدید در سال‌های میانی حضور پیامبر اکرم(ص) در مدینه نازل شده است[۱۸]. در برخی از روایات ترتیب نزول، این سوره در ردیف نود و چهارم نیز قرار گرفته است[۱۹]. درباره مکی یا مدنی بودن این سوره اختلاف است[۲۰]: ابن مسعود، مجاهد، عطاء و ضحاک آن را مکی و ابن عباس و قتاده و مقاتل آن را مدنی دانسته‌اند[۲۱]. سیاق آیات هم با هر دو احتمال سازگار است[۲۲]. سوره زلزال از این جهت که به قضیه معاد پرداخته و در مضمون به سوره قارعه ـ که مکی بودن آن مورد اتفاق است ـ شباهت دارد، به مکی بودن نزدیک‌تر است تا به مدنی بودن[۲۳] و معروف است که توجه قرآن کریم در دوره مکی به بیان اصول دعوت و تبلیغ و در دوره مدنی به تشریع و بیان احکام معطوف بوده است. این بدان معنا نیست که سوره‌های مکی از تشریع و سوره‌های مدنی از توجه به اصول عام عقیدتی خالی باشند.

با فرض مدنی بودن احتمالاً این سوره در سال ششم هجرت یا پس از آن نازل شده است؛ زیرا براساس روایات ترتیب نزول، سوره احزاب پیش از آن نازل شده و جریان احزاب در سال پنجم هجرت بوده است[۲۴]. بعضی هم گفته‌اند که با توجه به اینکه این سوره پس از سوره نساء نازل شده و سوره نساء میان صلح حدیبیه (سال ۶ هجری) و غزوه تبوک (سال ۹ هجری) فرود آمده، این سوره هم باید در همان زمان و در همان شرایط نازل شده باشد[۲۵]. سوره زلزله ۳۵ کلمه دارد[۲۶] و شمار آیات آن مطابق قرائت قاریان کوفه و مدنی اول (قاریان مشهور به اهل مدینه، بدون ذکر نام فردی معیّن)[۲۷] ۸ آیه و به اعتقاد دیگر قاریان مشهور ۹ آیه است[۲۸]. اختلاف در آیه ﴿يَوْمَئِذٍۢ يَصْدُرُ ٱلنَّاسُ أَشْتَاتًۭا لِّيُرَوْا۟ أَعْمَـٰلَهُمْ[۲۹] است که کوفیان آن را یک آیه و دیگران با وقف بر «اشتاتا» آن را دو آیه دانسته‌اند[۳۰]. سوره زلزله در سده‌های نخست و در روایات به سوره ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ[۳۱] و در بسیاری از مصاحف و تفاسیر «زِلْزال»[۳۲] نامیده شده است؛ همچنین در مصحفی قدیمی به خط کوفی و در کتاب الاتقان و تفسیر ابن عطیه نام آن «زلزلت» آمده[۳۳] که همه این نامگذاری‌ها به اعتبار آیه نخست آن: «اِذا زُلزِلَتِ الاَرضُ زِلزالَها» است که از زلزله بزرگ قیامت سخن می‌گوید.

سوره زلزله از نظر حجم از مجموعه سوره‌های مفصّل (از سوره حجرات تا پایان مصحف)[۳۴] است؛ یعنی سوره‌های پس از مثانی که به جهت آیات کوتاه و کثرت فواصل آیات، مفصّل نامیده شده‌اند[۳۵]؛ همچنین سرآغاز سوره‌های هفده‌گانه قصار است که این گروه، کوچک‌ترین سوره‌های قرآن را تشکیل می‌دهند و افزون بر سوره حمد، شامل این سوره تا پایان قرآن‌اند.

درباره تناسب این سوره با سوره پیش از آن (بیّنه) برخی مفسران بدون مبنایی روشن، آیات آغازین این سوره را به آیات پایانی سوره بیّنه پیوند داده‌اند؛ مانند

  1. از آنجا که خدا سوره پیشین را با بیان جزای مؤمنان و کفار پایان داد، این سوره را با بیان وقت آن آغاز کرد[۳۶].
  2. از آنجا که خداوند سوره قبلی را با بیان آنچه که به مؤمنان و کفار در قیامت می‌رسد پایان داد، این سوره را با وصف آن روز آغاز کرد[۳۷].[۳۸].

سبب نزول

برای این سوره سبب نزول خاصی نقل نشده است. با این حال، مراغی سبب نزول این سوره را پاسخ به کافران و مشرکان دانسته که از روز قیامت و رخدادهای آن با جملاتی مانند ﴿أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ[۳۹] یا ﴿مَتَى هَذَا الْوَعْدُ[۴۰] می‌پرسیدند و خدای متعالی با نزول این سوره به ذکر نشانه‌های آن روز بسنده کرد تا آنها بدانند برای تعیین زمان قیامت راهی نیست[۴۱]. این سبب نزول با مکی بودن سوره سازگار است.[۴۲].

محتوای سوره

  1. اثبات قیامت و ذکر نشانه‌های آن و آنچه مردم هنگام وقوع آن انجام می‌دهند؛
  2. بیان حضور مردم در روز محشر و جزای آنها به سبب اعمال خیر و شرشان که این تشویق به انجام خیرات و پرهیز دادن از انجام محرمات است[۴۳].

از مهم‌ترین ویژگی‌های این سوره کوتاه بودن و تکرار آیات آن است. در کوتاهی آیات، چنان شدت و قاطعیتی ملحوظ است که صحنه و جایگاهی واقعی و سرنوشت‌ساز را در ذهن شنونده ترسیم و خطر آن صحنه را در جان وی القا می‌کند؛ به گونه‌ای که تاب و درنگ ندارد. در ۸ موضع این سوره تکرار مشاهده می‌شود. این اسلوبی ویژه در قرآن کریم است که در عین ایجاز و کوتاهی جملات، برای تثبیت و پابرجا ساختن معارف در جان مخاطب و اقناع وی، به تکرار روی آورده است. مطالعات روانشناسی نیز پس از تجارب طولانی به این نتیجه رسیده‌اند که اسلوب تکرار قوی‌ترین و مؤثرترین اسلوب برای تثبیت مطالب در ذهن مخاطب و اقناع وی است و در القا و تلقین، شدیدترین و اثربخش‌ترین اسلوب، قاطعیت در بیان و واقعی نشان دادن پیام است[۴۴]. آیه نخست: ﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا[۴۵] خبری قطعی از وقوع زلزله ای هولناک در آستانه روز قیامت می‌دهد. اضافه «زلزال» به ضمیر «‌ها» که به «ارض» باز می‌گردد به این معناست که زلزله قیامت به قدر استحقاق زمین است و این زلزله در بزرگی و شدت، متناسب با جرم زمین و بزرگی آن است؛ اما اگر «زلزال» به ضمیر «‌ها» اضافه نمی‌شد، هر نوع زلزله‌ای را شامل می‌شد، حتی اگر زلزله‌ای بسیار کوچک باشد[۴۶]. آیه دوم: ﴿وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا[۴۷] بیانگر این رخداد است که در پی آن زلزله، زمین همه سنگینی‌های خود (اجساد آدمیان) را بیرون خواهد ریخت. تکرار ارض در اینجا از سر قصد و با هدف ایجاد یقین در شنونده و ارضاء و اقناع روانی وی است. برخی درباره سنگینی‌هایی که زمین به هنگام زلزله قیامت بیرون می‌ریزد، گفته‌اند: مقصود از آن، گنج‌های زمین است. برخی دیگر گفته‌اند: مقصود اجساد دفن شده بشر است که هنگام حشر و برانگیخته شدن، از زمین بیرون ریخته می‌شود[۴۸]. برخی نیز معتقدند نسبت به مواردی که قرآن کریم سکوت کرده است باید توقف کرد؛ زیرا دانستن آن در نتیجه تفسیر و دستیابی به مقاصد آیات شریفه اثری ندارد؛ زیرا غرض این آیه توجه دادن به جهش و حرکت تند زمین برای رهایی از سنگینی شکننده‌اش هنگام بیرون ریختن اثقال و سنگینی‌هایش است. در واقع زمین آن‌گاه که اثقالش را بیرون می‌ریزد آن را همانند وضع حمل زنی باردار که در آرزوی سبک شدن از بار سنگین خویش است، انجام می‌دهد[۴۹]. آیه سوم: ﴿وَقَالَ الْإِنْسَانُ مَا لَهَا[۵۰] بیانگر این است که در این هنگام، انسان با تعجب و هراس می‌پرسد زمین را چه شده است.

معنای سؤال در این آیه، تعجب و دهشت و خوف و اضطراب و نگرانی است. مقصود از «الانسان» در آیه عموم انسان‌هاست؛ انسانی که زلزله شدید قیامت و پیامد آن، یعنی خارج کردن بارهای سنگین زمین، او را وحشت‌زده و متعجب می‌کند و در آن حالت دهشت و تعجب می‌پرسد زمین را چه شده است: «مالها»[۵۱]. آیه چهارم: ﴿يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا[۵۲] بیانگر سخن گفتن زمین است. برخی معتقدند تحدیث و سخن گفتن در این آیه مَجاز است؛ یعنی خداوند احوال و اوضاعی در زمین پدید می‌آورد که به منزله سخن گفتن با زبان است[۵۳]. به گفته‌ای دیگر سخن و کلام زمین در اینجا حقیقی است؛ زیرا خداوند در زمین حیات و ادراکی پدید می‌آورد، و در پی آن، زمین به همه اعمال صالح یا فاسدی که بر روی آن انجام شده شهادت می‌دهد.

آیه پنجم: «بِاَنَّ رَبَّکَ اَوحی لَها» بیانگر وحی (الهام) خدا به زمین است برای آنکه اخبارش را بازگو کند[۵۴]. وحی الهی در این صحنه مستقیما و بی‌واسطه به خود زمین تعلق گرفته تا با اِسناد «تحدّث» به زمین هماهنگ باشد[۵۵]. آیه ششم: ﴿يَوْمَئِذٍۢ يَصْدُرُ ٱلنَّاسُ أَشْتَاتًۭا لِّيُرَوْا۟ أَعْمَـٰلَهُمْ[۵۶] اشاره به زمانی است که آیات پیشین به آن ناظر بوده و قرآن کریم با این کلمه به صحنه‌های مختلف قیامت می‌رسد و شنونده را به آیات پیشین ارجاع داده، انذارهایی را که در ذهنش جا گرفته است تکرار می‌کند. کلمه «صَدَرَ» هم در مقابل «وَرَدَ» به کار می‌رود و به معنای بازگشتن است. از اینجاست که ماده «صَدَرَ» در این آیه باید به نقیض «وَرَدَ» معنا شود و در پیوند این دو کلمه به یکدیگر این راز نهفته است که دنیا جای اقامت نیست، بلکه به منزله سفری است که آن را می‌گذرانیم و به ناچار باید راه بازگشت را فراهم ساخته، از آن محافظت کنیم[۵۷]. قرآن کریم با این تعبیر دنیا را همچون ورودگاهی نشان می‌دهد که وارد شوندگان باید راه صدور و بازگشت از آن را تأمین کنند.

گزارش از بازگشت مردم از زندگی دنیا به آخرت به گونه «اَشتاتا» یعنی جدا جدا و پراکنده برای بیان سرگردانی، ترس و وحشت رساتر است؛ زیرا در جماعت، انس و الفت هست، برخلاف پراکندگی و تفرق، به ویژه در صحنه قیامت که محل بزرگ‌ترین هراس‌هاست[۵۸]. آیات هفتم و هشتم: ﴿فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ[۵۹] بیانگر این پیام‌اند که هرکس ذره‌ای کار خیر یا شر انجام دهد آن را در قیامت می‌بیند. در این دو آیه نیامده که به آن جزا داده می‌شود یا از او حساب کشیده می‌شود. آیه ششم سوره که فرمود مردم برای دیدن اعمالشان می‌آیند: ﴿يَوْمَئِذٍۢ يَصْدُرُ ٱلنَّاسُ أَشْتَاتًۭا لِّيُرَوْا۟ أَعْمَـٰلَهُمْ[۶۰]شاهد است که در قیامت موقفی است که در آنجا اعمال انسان در نهایت دقت حاضر شده و او آن را می‌بیند، در حالی که از هیچ عمل کوچک و بزرگی فروگذار نشده است: ﴿لَا يُغَادِرُ صَغِيرَةً وَلَا كَبِيرَةً إِلَّا أَحْصَاهَا[۶۱] پس از رؤیت اعمال، نوبت به حساب و جزاء می‌رسد و خدای سبحان با عدل و فضل و رحمتش عمل کرده و هرکس را بخواهد می‌بخشد و هرکس را بخواهد عذاب می‌کند و خدا آمرزنده مهربان است: ﴿يَغْفِرُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيُعَذِّبُ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ[۶۲] عبداللّه بن مسعود آیه «فَمَن یَعمَل»... تا پایان سوره را محکم‌ترین آیه قرآن شمرده و می‌گوید: رسول خدا این آیه را «جامعه» می‌نامید[۶۳].[۶۴].

فضیلت سوره

در روایاتی متعدد برای تلاوت این سوره خواص و فضایلی همچون برابر بودن قرائت این سوره با قرائت یک چهارم[۶۵] یا نصف قرآن[۶۶] ذکر شده است.

در روایتی مرسل از ابی بن کعب نیز آمده است که رسول خدا(ص) فرمود: هرکس این سوره را قرائت کند مانند آن است که سوره بقره را قرائت کرده و اجر او مانند کسی است که یک چهارم قرآن را قرائت کرده باشد[۶۷]. در روایتی از امام رضا(ع) نیز آمده که ۴ بار خواندن آن با قرائت یک ختم قرآن برابر است[۶۸]. در روایتی از انس بن مالک آمده است که رسول خدا(ص) از مردی پرسید: آیا ازدواج کرده‌ای؟ گفت: نه. مالی ندارم که با آن ازدواج کنم. رسول خدا(ص) فرمود: آیا با تو سوره توحید، کافرون، اذا زلزلت الارض هست که هریک از اینها فضیلت ربع قرآن دارد؟ آن‌گاه با تأکید سه بار فرمودند: ازدواج کن[۶۹]. از حضرت صادق(ع) نیز روایت شده که فرمودند: «از قرائت﴿إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ خسته و ملول نشوید؛ زیرا هرکس آن را در نوافل خود قرائت کند خدا او را هرگز به زلزله مبتلا نمی‌کند و او به سبب زلزله و زمین‌لرزه و صاعقه یا آفتی از آفت‌های دنیا نمی‌میرد و هرگاه بمیرد فرشته‌ای کریم از جانب پروردگار بر او فرود می‌آید و بر بالای سر او می‌نشیند و به فرشته مرگ می‌گوید: ای ملک الموت! با ولیّ خدا مدارا کن؛ زیرا او فراوان خدا را یاد می‌کرد و فراوان این سوره را می‌خواند[۷۰].... خدا او را به بهشت می‌فرستد و می‌فرماید: بنده من! بهشتم را برای تو مباح کردم. در هر جای آنکه می‌خواهی سکونت گزین که هیچ مانع و دافعی برای تو نیست»[۷۱]. از امام ابوالحسن موسی بن جعفر قرائت این سوره در رکعت اول نماز تسبیح، مشهور به نماز جعفر طیار سفارش شده است[۷۲] و در روایتی از امام صادق(ع) آمده که رسول خدا(ص) این سوره را در نماز مغرب و عصر می‌خواند[۷۳]. از امام امیرمؤمنان(ع) نیز منقول است که رسول خدا(ص) در سه رکعت نماز وتر (مقصود از وتر در روایات دو رکعت نماز شَفْع و یک رکعت وَتْر است) ۹ سوره از جمله سوره زلزال را می‌خواند[۷۴]. و در روایتی از امام کاظم(ع) به قرائت این سوره و نظایر آن (از نظر حجم) در نمازظهر سفارش شده است[۷۵]. افزون بر اینها در روایاتی متعدد قرائت این سوره در نمازهایی با کیفیت‌های مخصوص بیان شده و برای هر نماز آثاری مانند ایمنی از سختی‌های مرگ و عذاب قبر و آمرزش گناهان بیان شده‌اند[۷۶].[۷۷].

منابع

پانویس

  1. «هنگامی که زمین از لرزه واپسین خود به لرزه افتد،» سوره زلزال، آیه ۱.
  2. دانشنامه قرآن و قرآن‌پژوهی، ص۱۲۶۷؛ تفسیر الجلالین، ص۸۱۷-۸۱۸.
  3. المیزان.
  4. تفسیر سوره‌های طارق، اعلی و زلزال، ص۱۰۷- ۱۴۴.
  5. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  6. «و از روزی پروا کنید که در آن به سوی خداوند بازگردانده می‌شوید آنگاه به هر کس پاداش آنچه انجام داده است تمام خواهند داد و به آنان ستم نخواهد رفت» سوره بقره، آیه ۲۸۱.
  7. «روزی که رازهای نهان، آشکار گردد دیگر او نه توانی و نه یاوری دارد» سوره طارق، آیه ۹-۱۰.
  8. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  9. کشف الاسرار.
  10. «هنگامی که زمین از لرزه واپسین خود به لرزه افتد» سوره زلزال، آیه ۱.
  11. «و زمین بارهای سنگین خود را، برون افکند» سوره زلزال، آیه ۲.
  12. «و انسان پرسد که چه بر سر آن آمده است؟ در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید، زیرا پروردگارت به آن، وحی کرده است» سوره زلزال، آیه ۳-۵.
  13. «در آن روز مردم، پراکنده (از گورها) باز می‌گردند تا کردارهایشان را به آنان بنمایانند. پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید، و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۶-۸.
  14. «آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.
  15. «و به پوست‌های تن خود می‌گویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ می‌گویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن می‌آورد» سوره فصلت، آیه ۲۱.
  16. صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره زلزله»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
  17. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ البرهان، زرکشی، ج ۱، ص۲۸۱؛ التمهید، ج ۱، ص۱۳۷.
  18. بیان المعانی، ج ۶، ص۳؛ التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳.
  19. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۲.
  20. تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۳۳۰؛ الصافی، ج ۵، ص۳۵۷؛ التفسیر الحدیث، ج ۶، ص۱۱۸.
  21. التبیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۱.
  22. المیزان، ج ۲۰، ص۳۴۲.
  23. التفسیر الحدیث، ج ۶، ص۱۱۸.
  24. احسن الحدیث، ج ۱۲، ص۳۱۳.
  25. الموسوعة القرآنیه، ج ۱۲، ص۹۷.
  26. تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص۲۶۳؛ روض الجنان، ج ۲۰، ص۳۶۴؛ التفسیر القرآنی، ج ۱۶، ص۱۶۴۸.
  27. فنون الافنان، ص۹۵.
  28. مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۹۶؛ التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۲.
  29. «در آن روز مردم، پراکنده (از گورها) باز می‌گردند تا کردارهایشان را به آنان بنمایانند» سوره زلزال، آیه ۶.
  30. جوامع‌الجامع، ج ۴، ص۵۲۲؛ الصافی، ج ۵، ص۳۵۷؛ التحریروالتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۲.
  31. تفسیر ابن کثیر، ج ۸، ص۴۴۰؛ نک: البرهان، بحرانی، ج ۵، ص۷۲۵.
  32. التبیان، ج ۱۰، ص۳۹۲؛ الصافی، ج ۵، ص۳۵۷.
  33. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۱.
  34. الاتقان، ج ۱، ص۱۴۱؛ التحریر والتنویر، ج ۲۶، ص۱۷۹.
  35. البرهان، زرکشی، ج ۱، ص۳۴۲.
  36. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۹۶؛ تفسیر مراغی، ج ۳۰، ص۲۱۷.
  37. التفسیر القرآنی، ج ۱۶، ص۱۶۴۸.
  38. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «زلزله / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۰۷.
  39. «می‌پرسد روز رستخیز چه هنگام است؟» سوره قیامه، آیه ۶.
  40. «و می‌گویند: اگر راست می‌گویید این وعده کی می‌رسد؟» سوره یونس، آیه ۴۸.
  41. تفسیر مراغی، ج ۳۰، ص۲۱۸.
  42. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «زلزله / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۰۸.
  43. التحریر والتنویر، ج ۳۰، ص۴۳۲.
  44. التفسیر البیانی، ج ۱، ص۷۹.
  45. «هنگامی که زمین از لرزه واپسین خود به لرزه افتد،» سوره زلزال، آیه ۱.
  46. جوامع الجامع، ج ۴، ص۵۲۲؛ البحر المحیط، ج ۱۰، ص۵۲۱ - ۵۲۲.
  47. «و زمین بارهای سنگین خود را، برون افکند،» سوره زلزال، آیه ۲.
  48. مفردات، ص۱۷۴، «ثقل»؛ المیزان، ج ۲۰، ص۳۴.
  49. التفسیر البیانی، ج ۱، ص۸۴ - ۸۵.
  50. «و انسان پرسد که چه بر سر آن آمده است؟» سوره زلزال، آیه ۳.
  51. البحر المحیط، ج ۱۰، ص۵۲۲.
  52. «در آن روز زمین رازهایش را باز می‌گوید،» سوره زلزال، آیه ۴.
  53. الکشاف، ج ۴، ص۷۸۴.
  54. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۹۹.
  55. التفسیر البیانی، ج ۱، ص۹۲ - ۹۳.
  56. «در آن روز مردم، پراکنده (از گورها) باز می‌گردند تا کردارهایشان را به آنان بنمایانند» سوره زلزال، آیه ۶.
  57. التفسیر البیانی، ج ۱، ص۹۲ - ۹۳.
  58. فی ضلال القرآن، ج ۶، ص۳۹۵۵؛ التفسیر الصافی، ج ۱، ص۹۴.
  59. «پس هر کس همسنگ ذره‌ای نیکی ورزد، آن را خواهد دید * و هر کس همسنگ ذره‌ای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.
  60. «در آن روز مردم، پراکنده (از گورها) باز می‌گردند تا کردارهایشان را به آنان بنمایانند» سوره زلزال، آیه ۶.
  61. سوره کهف، آیه ۴۹.
  62. «و آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است، از آن خداوند است؛ از هر که خواهد در می‌گذرد و هر که را خواهد عذاب می‌کند؛ و خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره آل عمران، آیه ۱۲۹.
  63. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۸۰۱؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۶۵.
  64. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «زلزله / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۰۸.
  65. نورالثقلین، ج ۵، ص۶۴۷.
  66. بحارالانوار، ج ۸۹، ص۳۳۳ - ۳۳۴؛ البرهان، بحرانی، ج ۵، ص۷۲۵ - ۷۲۶؛ نورالثقلین، ج ۵، ص۶۴۷ - ۶۴۸.
  67. مجمع البیان، ج ۱۰، ص۷۹۶؛ کنزالدقائق، ج ۱۴، ص۳۸۷.
  68. مستدرک الوسائل، ج ۴، ص۳۶۷.
  69. نورالثقلین، ج ۵، ص۶۴۷.
  70. الکافی، ج ۲، ص۶۲۶؛ ثواب الاعمال، ص۱۲۴ - ۱۲۵؛ البرهان، بحرانی، ج ۵، ص۷۲۵.
  71. ثواب الاعمال، ص۱۲۴ - ۱۲۵؛ مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص۷۹۶.
  72. الکافی، ج ۳، ص۴۶۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص۵۵۳.
  73. تهذیب، ج ۲، ص۹۶؛ وسائل الشیعه، ج ۶، ص۱۱۶.
  74. الدرالمنثور، ج ۶، ص۳۷۷؛ بحارالانوار، ج ۸۹، ص۲۷.
  75. بحارالانوار، ج ۸۲، ص۴۲؛ مستدرک الوسائل، ج ۴، ص۲۰۷.
  76. وسائل الشیعه، ج ۷، ص۳۷۰ - ۳۷۱، ۳۹۲؛ ج ۸، ص۳۹ - ۴۰، ۱۱۸، ۱۷۹.
  77. طیب حسینی، سید محمود، مقاله «زلزله / سوره»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۴، ص ۴۱۱.