سیره اقتصادی امام باقر
اصلاحات اقتصادی
از آنجا که امام باقر(ع) هیچگاه در رأس حکومت واقع نشد تا اینکه بتواند اوضاع اقتصادی جامعه را به صورت عملی و ریشهای اصلاح نماید، به نشر مفاهیم اسلامی که با زندگانی اقتصادی سالم از نظر اسلام که در نظام اقتصادی اسلام نمود پیدا میکند اکتفا نمود. قواعد و قوانینی که مراعات آن انسان و جامعه را از انحرافات اقتصادی بازمیدارد. انحرافاتی که بهسبب زیادهروی در اشباع شهوات انسانی که در توازن اقتصادی خلل ایجاد میکند به وجود میآید. از اینجا است که میبینیم امام باقر(ع) هدف از کسب مال و خرج کردن آن را محدود نموده است؛ چراکه خداوند متعال مال را وسیلهای برای نیل به هدفی قرار داده که انسان برای آن خلق شده است و آن هدف چیزی جز رسیدن به بندگی خداوند متعال و پیاده شدن راهوروش الهی در زندگی بشر نیست، امام باقر(ع) فرمودهاند: بهترین کمک [در آخرت] دنیایی است که در خدمت طلب آخرت باشد[۱]. امام باقر(ع) اهداف مشروعی که طلب مال برای آنها خوب است را توضیح دادهاند. آن حضرت فرمودهاند: هرکس که با هدف بینیاز شدن از مردم، توسعه زندگی برای خانواده و دستگیری از همسایگان رزقوروزی را در دنیا طلب نماید، در روز قیامت بهگونهای خداوند متعال را ملاقات میکند که صورتش مانند ماه تمام میدرخشد[۲].
آن حضرت برای بیان این نکته که همه فعالیتهای اقتصادی باید مشروع باشد به احادیث شریفی که از پیامبر اکرم(ص) رسیده است استناد نمودهاند. امام باقر(ع) از پیامبر اکرم(ص) روایت کردهاند که آن حضرت فرمود: عبادت هفتاد قسمت دارد که بافضیلتترین آنها طلب روزی حلال است[۳]. امام باقر(ع) همچنین بر حرمت قسمتی از فعالیتهای اقتصادی و مالی مانند کمفروشی و مانند آن تأکید نمودهاند، آنجا که فرمودهاند: خداوند متعال در رابطه با پیمانهها، آیه ﴿وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ﴾[۴] را نازل فرموده است، و لفظ ویل فقط برای کفّار بهکار میرود[۵]. در عینحال امام باقر(ع) همگان را به کسب درآمد و افزایش سرمایه از راه صحیح تشویق نمودهاند. آن حضرت فرمودهاند: بهکار انداختن سرمایه برای کسب درآمد، قسمتی از مروّت و جوانمردی است[۶].
آن حضرت به اندازهای به برآوردن حاجات مسلمانان و پرکردن خلأهای زندگی آنان اهتمام میورزید که اینکار را بر مهمترین عبادت مستحبّ که همان حجّ مستحبّ باشد ترجیح میداد. امام باقر(ع) فرمودهاند: اگر من یک سفر به حجّ مستحبّ بروم در نزد من محبوبتر است از اینکه هفتاد بنده را آزاد کنم. امّا اگر خانوادهای از مسلمانان را از تنگدستی نجات بدهم، گرسنگی آنها را به سیری مبدّل سازم، آنان را پوشانیده و آبروی آنان را در نزد مردم حفظ کنم، این کار برای من محبوبتر است از اینکه هفتادبار حجّ مستحبّ بهجای آورم[۷]. امام باقر(ع) با روایت کردن این حدیث شریف از جدّ بزرگوارش حضرت پیامبر اکرم(ص) همگان را به دست کشیدن از حرص و طمع فرا میخواندهاند که: ... هیچکس قبل از اینکه تمامی رزقوروزی مقدّر خود را به مصرف برساند نخواهد مرد. پس پرهیزگاری پیشه کنید و در طلب روزی از خدا به شایستگی عمل نمایید و اگر مقداری از رزقوروزی شما دیر به دستتان رسید، مبادا که آن را از راه غیرحلال طلب نمائید؛ چراکه آنچه در نزد خداست جز با اطاعت او به دست نمیآید[۸]. امام باقر(ع) نظر همگان را به آثار منفی حرص و طمع جلب نموده و میفرمودند: آنکس که بر دنیا حرص ورزد، کرم ابریشم را ماند که هرچه بیشتر بر خود بتند و پیلهاش را ضخیمتر کند، خارج شدنش از پیله سختتر میشود تا اینکه در همان پیله به ناراحتی جان میدهد[۹].
و از آنجا که انسان برای آخرت خلق شده و همواره در معرض فنا و نابودی و نیستی است، امام باقر(ع) با این حدیث شریف بر زایل شدن و عدم دوام مال دنیا تأکید نمودهاند که: فرشتهای در هرروز ندا میکند که: ای فرزند آدم، برای مرگ و نیستی زادوولد کن، برای فنا و نابودی مال جمعآوری نما و برای ویران شدن، بناهایآباد بساز[۱۰]. امام باقر(ع) همچنین همگان را به قناعت در دنیا تشویق مینمود؛ چراکه قناعت یکی از مقدّمات سعادت و بهروزی روحانی است که این خصیصه و ویژگی در زندگی خود امام باقر(ع) نیز تجلّی داشته است. آن حضرت فرمودهاند: هرکس به آنچه به او داده شده است قانع باشد، همان باعث چشمروشنی او خواهد بود[۱۱].
آن حضرت همچنین همگان را به مراعات اقتصاد و میانهروی و پرهیز از افراط و تفریط در پیشکش کردن یا انفاق نمودن در شرایط مختلف دعوت نموده و این امر را از اسباب نجات آدمیان میدانسته است. امام باقر(ع) در این رابطه فرمودهاند: امّا آنچه موجب نجات بشر میباشد، ترس از خدا در آشکار و نهان و رعایت میانهروی در حالت غنا و فقر است[۱۲]. امام(ع) همچنین حدّومرز حقوق انسانها را مشخّص کرده و آنان را از دستدرازی به اموال دیگران برحذر داشته است؛ چراکه این کار در امر اقتصاد جامعه خلل ایجاد مینماید. گذشته از تأثیرات منفی که بر آینده آخرتی فرد و جامعه دارد. به این روایت شریف از امام باقر(ع) توجّه فرمائید: هرکس که مالی را از چهار راه به دست آورد چهار عمل او در رابطه با این مال پذیرفته نخواهد شد، پس هرکس مالی را از راه غلول (که دزدی از بیت المال باشد)، ربا، خیانت و دزدی به دست آورد این مال از او در زکات، صدقه، حج و عمره پذیرفته نخواهد گردید[۱۳].
امام باقر(ع) برای ایجاد توازن اقتصادی و بالا آوردن سطح زندگی عموم مردم همگان را به پرداخت حقوق واجب مالی فرا خواندهاند که: خداوند متعال زکات را با نماز همراه کرده است... پس کسی که نماز بخواند اما زکات مال خود را نپردازد گویا نماز را بهپا نداشته است.[۱۴] آن حضرت همچنین از پیامبر خدا(ص) این روایت را نقل فرمودند که: هر مالی که زکات آن پرداخت نشود به لعنت خدا گرفتار آمده است[۱۵]. امام باقر(ع) همچنین آثار منفی ندادن زکات را اینگونه بیان فرمودهاند که: در کتاب علی(ع) اینگونه یافتهایم که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: هنگامی که مردم از دادن زکات جلوگیری کرده و زکات مال خود را نپردازند، زمین نیز برکات خود را از آنان دریغ میدارد[۱۶]. امام باقر(ع) حدّومرز بخشش و انفاق به فقرا را نیز بیان فرموده و آن را رساندن آنها به حدّ بینیازی و برطرف کردن نیاز آنان و زدودن آثار منفی فقر از زندگی آنان دانسته است. آن حضرت فرمودهاند: هنگامی که به سائل چیزی میدهی به اندازهای بده که او را بینیاز کنی[۱۷].
البتّه توازن اقتصادی جامعه و مسئولیت متقابل اجتماعی جز با شرکت داشتن همه مردم در فعالیتهایی با حجم بالا برای بالا آوردن سطح اقتصادی همه فقرا و تهیدستان به تحقّق نخواهد رسید، و این مهمّ نیز علاوه بر دادن حقوق واجب شرعی، از طریق انجام اعمال ایثارگرانه و انفاقهای مستحبّ به مرحله ظهور خواهد رسید. به همین خاطر است که میبینیم امام باقر(ع) همگان را به نیکوکاری، انجام کارهای خیر و دادن صدقه مستحب تشویق و ترغیب فرمودهاند. در روایتی از امام باقر(ع) آمده است: کارهای خیر و دادن صدقه از بینبرنده فقر و زیادکننده عمر هستند. این اعمال هفتاد نوع مرگ بد را از انسان دور میکنند[۱۸]. امام باقر(ع) همچنین ترغیب بسیاری بر یاری رساندن به برادران دینی و برآوردن حوائج آنان داشتند. آن حضرت فرمودهاند: هرکس که از یاری رساندن به برادر مسلمان خود و قیام در راه رفع نیاز او خودداری کرده و بخل بورزد، خداوند وی را به یاری کردن و کمکرسانی به کسانی که مستحقّ این کمک نبوده، او را مورد آزار قرار داده و شکر نعمت او را بهجا نیاورند مبتلا خواهد کرد و هیچ اجر و ثوابی هم بر کارش مترتب نخواهد شد[۱۹].
آن حضرت همچنین از پیامبر اکرم(ص) روایت کردهاند که فرمود: مریضان خود را با صدقه مداوا کنید... و اموال خود را با دادن زکات از گزند حوادث مصون نگاه دارید[۲۰]. امام باقر(ع) همچنین در راستای مبارزه بیامان خود با انحرافات، مواردی از انفاق را که با شریعت اسلام سازگاری دارد بیان فرموده و روش غلط حاکمان را در بذلوبخشش که اموال را بر حسب خواهشهای نفسانی و میل و رغبت خود بین افراد تقسیم کرده و مقید به قیدوبندهایی که شریعت مقدّس اسلام برای انفاق اموال قرار داده است نبودند، به وضوح بیان فرموده است. امام باقر(ع) از جدّ بزرگوارش حضرت پیامبر اکرم(ص) اینچنین روایت فرموده است که: «پنجکس هستند که من و هر پیامبر دیگری که دعایش در نزد خداوند مستجاب باشد آن پنج طایفه را لعنت کردهایم... و یکی از آنان: کسی است که بیت المال مسلمانان را ملک خود بداند و از آن استفاده شخصی کرده، این عمل را برای خود حلال شمارد»[۲۱].
آن حضرت موارد صدقه دادن را نیز محدود نموده و فرموده است: صدقه دادن به کسی که دارای شغل و حرفه و صنعتی هست یا کسی که دارای بدن سالم، عقل سالم و قوّت جسمانی است جایز نمیباشد[۲۲]. امام باقر(ع) که الگو و مقتدای امّت اسلام بود، خود نیز آنچه به دست میآورد در میان فقرا و تهیدستان انفاق مینمود تا اینکه امّت نیز از آن حضرت در این کار پیروی کرده و انحراف فعّالیتهای مالی که حاکمان جامعه انجام میدادند و با اصول اسلامی و قواعدی که از جانب شریعت اسلام برای انفاق ثابت شده است منافات و مخالفت داشت بشناسند.[۲۳].
امام باقر(ع) و نظام اقتصادی گروه صالح
اقتصاد از نظر رشد، ثبات، تکامل و دادن قدرت رویارویی با مشکلات به جوامع، نقش بسیار بزرگی در حرکت امّتها و جمعیتهایی دارد که در راه رشد و تکامل گام برمیدارند، اقتصاد یکی از عوامل زیربنائی در ساختن تمدّنها و تربیت جوامع براساس اصول بقا و ماندگاری میباشد. اسلام نیز در همه مراحل اهداف دور یا نزدیک خود را جز به مدد نیروی اقتصادی و پول که بهعنوان شریان اصلی اقتصاد مطرح است پیش نبرده است. امام باقر(ع) در دستورات و راهنماییهایی که برای گروه صالح انجام دادهاند، بر اهمیت مال و سرمایه در پیروزی کارها و به ثمر رسیدن اهداف و قوّت بخشیدن به نظام آن تأکید فراوان داشتهاند. آن حضرت در این رابطه فرمودهاند: ... دینارها و درهمها مهرهای خدا در روی زمیناند که خداوند آنها را برای مصلحت خلق خود ایجاد نموده است، و امورات زندگی آنان بهواسطه این دینارها و درهمها برآورده میشود[۲۴].[۲۵].
تأکید بر اهمّیت عامل اقتصادی
امام باقر(ع) همواره بر کار و کسب روزی و بینیاز کردن خود از مردم تشویق و ترغیب فراوانی نسبت به افراد جامعه داشتهاند. آن حضرت همواره همگان را بر اعمالی چون تجارت، زراعت، صنعتگری و آموختن حرفهها و صنعتها تشویق و ترغیب میفرمودهاند. خود آن حضرت نیز همواره به کار مشغول بوده و کار کردن و کسب درآمد را طاعت و بندگی خدا میدانستهاند، از امام صادق(ع) روایت شده است که فرمود: «محمد بن منکدر همیشه میگفت: من همواره بر این عقیده بودم که حضرت علی بن الحسین امام سجاد(ع) هیچگاه جانشینی برتر از خود در جامعه بهجا نگذاشته است تا اینکه چشمانم به جمال فرزندش محمّد بن علی(ع) امام باقر روشن گردید. من [به جهت عدم معرفت نسبت به آن حضرت] پیش رفتم و خواستم آن حضرت را موعظه کنم. امّا آن حضرت مرا مورد موعظه قرار دادند، یاران محمّد بن منکدر به او گفتند محمد بن علی تو را چگونه موعظه کرد؟ محمّد بن منکدر در پاسخ گفت: در ساعتی از ساعتهای گرم روز به یکی از مناطق اطراف مدینه رفتم. در این هنگام ابو جعفر محمد بن علی که مردی هیکلمند و چاق نیز بود بر دو غلام سیاه تکیه کرده بود را ملاقات کردم. با خود گفتم: سبحان الله، بزرگی از بزرگان قریش را در چنین ساعتی از روز با این حال در طلب دنیا میبینم، به خدا سوگند که میروم و او را موعظه و نصیحت میکنم. به او نزدیک شدم و سلام کردم. او نیز در حالیکه عرق از سرورویش میریخت جواب سلام مرا داد. به خدمتش عرض کردم خدا تو را خیر دهد، بزرگی از بزرگان قریش در این ساعت گرم روز با این حال در طلب دنیا آمده است؟ اگر مرگ تو در این حالت برسد چه میکنی؟
امام باقر(ع) در پاسخ فرمودند: اگر مرگ من در این حالت برسد، در حالتی رسیده که من در حال بندگی و فرمانبرداری خدای عزّ و جلّ میباشم؛ چون من با این عمل خود و خانواده خود را از مردم و از امثال تو بینیاز مینمایم. امّا اگر مرگ من در حالتی بیاید که من در حالت گناهی از گناهان خدا باشم، آنگاه از رسیدن مرگ در آن حالت خواهم ترسید. به خدمتش عرض کردم: راست گفتی که خدای رحمتت کند، من میخواستم تو را نصیحت کنم امّا تو مرا نصیحت کردی»[۲۶]. امام باقر(ع) برای تشویق و ترغیب همگان بر کار و کوشش، فعّالیت و طلب رزقوروزی به سیره پرورش پدران و اجداد گرام خود استناد میفرمود، آن حضرت روایت نمودهاند که: مردی حضرت امیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع) را ملاقات نمود که بر یک گونی از هسته خرما نشسته بود، او به آن حضرت عرض کرد: ای ابو الحسن، درون این گونی چیست؟ حضرت امیر المؤمنین(ع) فرمودند: انشاءالله صد درخت خرما. آن حضرت هر صد هسته خرما را در زمین کاشتند و هیچکدام از آنان ضایع نگردید[۲۷]. امام باقر(ع) همواره یاران خود را از کسالت و تنبلی کردن از فعّالیت مثبت برحذر داشته و کسالت از طلب آخرت را ملازم با کسالت از طلب دنیا نمودهاند، آن حضرت در این رابطه فرمودهاند: من بسیار از کسی که در امر طلب دنیا و رزقوروزی خود کسالت و تنبلی میکند منفور میدارم؛ چراکه هرکس در امر دنیای خود کسالت بورزد و تنبلی کند، در امر آخرت خود کسلتر و تنبلتر خواهد بود[۲۸].
آن حضرت همواره این مطلب را بیان میداشتند که رزقوروزی از جانب خداوند متعال نازلشده و خداوند متعال برای هریک از افراد انسان رزقوروزی معینی قرار داده است. امّا بر انسان واجب است تا برای به دست آوردن آن رزقوروزی تلاش و فعّالیت نماید. آن حضرت در این رابطه فرمودهاند: هیچکس نیست مگر اینکه خداوند متعال رزق حلالی برای او مقدّر فرموده که در حالت عافیت و سلامت به او برسد، و همان رزقوروزی را از جهت دیگر به صورت حرام نیز بر آن انسان عرضه مینماید. پس اگر انسان به آن رزقوروزی از راه حرام دست بیالاید، از رزقوروزی حلال او کم میشود و غیر از این دو مورد نیز خداوند از در فضل و کرم روزی بسیاری برای بندگان دارد که این کلام خداوند عزّ و جلّ است که فرمود: ﴿وَاسْأَلُوا اللَّهَ مِنْ فَضْلِهِ﴾[۲۹] و از فضل خدا درخواست کنید...[۳۰]. آن حضرت همچنین از جمعآوری مال از طریق کسبهای حرام که از جمله آنها «غلول»[۳۱] میباشد نهی میفرمودند. عمّار بن مروان در رابطه با کسب درآمد از طریق خیانت در بیت المال از آن حضرت سؤال نموده است.
امام باقر(ع) در پاسخ عمّار اینگونه فرمودهاند که: هرچیزی که از امام (حاکم بر حق) دزدیده شود و خوردن مال یتیم و امثال آن حرام است و درآمدهای حرام انواع زیادی دارد. از آن جمله است: اجرت زنان بدکار، قیمت فروش شراب، نبیذ و سایر مسکرات، ربا پس از آشکار شدن مورد آن، و امّا رشوه گرفتن در کار حکم و داوری به منزله کفر به خداوند بزرگ و پیامبر او میباشد[۳۲]. امام باقر(ع) همچنین از خوردن ربا منع نموده چراکه در رباخواری غصب حقوق دیگران نهفته شده و همچنین روح برادری و دوستی را ضعیف نموده و روحیه پارسایی در دنیا و نیکی به دیگران را در دل انسان میمیراند. از همین جهت است که امام باقر(ع) ربا را از خبیثترین درآمدها ذکر نموده و فرمودهاند: «أَخْبَثُ الْمَكَاسِبِ كَسْبُ الرِّبَا»؛ ناپاکترین درآمدها، درآمدی است که از راه ربا به دست بیاید[۳۳]. امام باقر(ع) همچنین برای اصحاب و یاران خود کارهای حلالی که در شأن آنها نبود مانند اشتغال به عمل حجامت و امثال آن را نیز نمیپسندید[۳۴].[۳۵].
ایجاد موازنه میان طلب رزقوروزی و طلب مکارم اخلاقی
امام باقر(ع) تشویق و ترغیب همگان بر کار و کوشش و فعّالیت و طلب روزی حلال را مقدّمهای برای رسیدن به هدف والای بینیازی از مردم و سیر کردن خود و خانواده خود دانستهاند، تا اینکه به این وسیله چنین شخصی برای انجام دادن وظیفه اصلی و رسیدن به آن هدف نهایی که انسان برای آن آفریده شده و عبارت از حمل امانت الهی، رساندن آن به همه مردم و استوار ساختن اصول و بنیادهای آن در جامعه میباشد برسند. آن حضرت از پیروان خود انتظار داشت تا به افقهای دوردست و همّتهای بالا سر بکشند تا ارزشهای معنوی در همه امور مالی آنها حاکم شده، و دیگر به دنبال شهوات نفسانی راه نیفتاده و مشغول به سیر کردن جنبههای نفسانی نشوند. آن حضرت در این رابطه فرمودهاند: همانا اهل تقوا کسانی هستند که از دیگران بینیازند. اندکی از زندگی دنیا آنان را از طلب دنیا بینیاز مینماید. آنان کسانی هستند که مخارج زندگی آنان آسان و کم است... آنان کسانی هستند که شهوات و لذّتهای خود را برای جهان آخرت به تأخیر انداختهاند[۳۶].
آن حضرت در یکی از دعاهای خود اهدافی را که هر انسانی باید از طلب رزقوروزی داشته و حدّ و حدود طلب رزقوروزی را بیان نموده و بر این مطلب که باید میان طلب روزی و ارزشهای معنوی توازن برقرار باشد اینگونه تأکید نمودهاند که: «... أَسْأَلُكَ اللَّهُمَّ الرَّفَاهِيَةَ فِي مَعِيشَتِي مَا أَبْقَيْتَنِي، مَعِيشَةً أَقْوَى بِهَا عَلَى طَاعَتِكَ، وَ أَبْلُغُ بِهَا رِضْوَانَكَ، وَ أَصِيرُ بِهَا مِنْكَ إِلَى دَارِ الْحَيَوَانِ... وَ لَا تَرْزُقْنِي رِزْقاً يُطْغِينِي، وَ لَا تَبْتَلِيَنِّي بِفَقْرٍ أَشْقَى بِهِ، مُضَيِّقاً عَلَيَّ، أَعْطِنِي حَظّاً وَافِراً فِي آخِرَتِي، وَ مَعَاشاً وَاسِعاً هَنِيئاً مَرِيئاً فِي دُنْيَايَ...»؛ خداوندا، از تو رفاه در معیشتم را تا روزی که زنده هستم میخواهم، تا معیشت و زندگانی من بهگونهای باشد که مرا در راه اطاعت و بندگی تو تقویت نماید، و من بهوسیله آن بتوانم به مقام جلب رضایت تو دست یابم، و به لطف و کرمت بهواسطه این معیشت به خانه زندگی ابدی و حیات جاودان وارد شوم. خداوندا، چنان روزی به من نده که به واسطه آن به طغیان افتم و مرا به چنان فقر و نداری مبتلا نکن که بهواسطه آن بدبخت گشته و در تنگنا قرار گیرم. خداوندا، به من بهرهای شایان در امر آخرتم بده و معاشی واسع، گوارا و آسان در دنیا عطایم نما...[۳۷].
امام باقر(ع) همچنین میزان فعّالیت اقتصادی و مالی گروه صالحان را بیان داشته تا آنان بتوانند بهواسطه این معیار، اندازه نزدیکی و دوری کار خود را از کارهای آخرتی بسنجند. بنابراین فرموده است: ما دنیا را دوست میداریم، امّا دنیا به ما داده نشده است و این برای ما بهتر است، و دنیا به هیچیک از بندگان خدا داده نمیشود مگر اینکه باعث نقصان بهرهمندی اخروی او میگردد، و از شیعیان ما نیست کسی که صد هزار، پنجاه هزار و یا چهل هزار و اگر بخواهی بگویم، میگویم حتّی سی هزار دینار جمع نموده باشد، در حالی که هیچ مردی هرگز ده هزار دینار را نمیتواند از راه حلال جمعآوری نماید[۳۸]. امام باقر(ع) همچنین همگان را به رعایت میانهروی در اشباع امیال و شهوات فرا خوانده است، تا اینکه این عمل بهخودیخود هدف به حساب نیاید. بنابراین آن حضرت فرمودهاند: هنگامی که شکم سیر شد، سر به طغیان برمیدارد[۳۹]. و همچنین فرمودهاند: هیچ چیزی در نزد خداوند متعال نکوهیدهتر از شکم پر نیست[۴۰].[۴۱].
منابع مالی گروه صالح
اوّل: زکات: زکات یکی از موارد مالی گروه صالحان میباشد که عبادتی اقتصادی است و خداوند متعال مؤمنان را به آن دستور داده تا بدینوسیله گرسنگان سیر شده، برهنگان پوشیده گردیده، و سطح زندگی فقرا و نیازمندان بالا آمده، و در میان طبقات جامعه از نظر اقتصادی توازن حاصل شود تا بدین وسیله از ایجاد تفاوت فاحش در بین سطوح اقتصادی مردم جلوگیری شده، و اموال و داراییها در نزد طبقه خاصّی جمع و انباشته نشود. امام باقر(ع) نیز ترویج و تشویق بسیاری بر پرداخت زکات داشتهاند. از جمله روایاتی که در این باب از آن حضرت وارد شده، این است که آن حضرت فرمودند: خداوند متعال زکات را به همراه نماز واجب نموده است [و از نظر وجوب باهم تفاوتی ندارند][۴۲].
آن حضرت همچنین آثاری که بر ندادن زکات مترتّب میشود که از جمله آنها قطع برکت از بندگان است را اینگونه بیان فرمودهاند که: در کتاب علی(ع) اینگونه یافتهایم که پیامبر اکرم(ص) فرمودند: هنگامی که بندگان از دادن زکات خودداری نمایند، زمین نیز از دادن برکات خود به مردم خودداری مینماید[۴۳]. از آثار خودداری از پرداخت زکات در جهان آخرت، مبتلا شدن به عذاب و عقوبت خداوندی است، امام باقر(ع) در این رابطه فرمودهاند: خداوند تبارک و تعالی در روز قیامت مردمانی را از قبرهایشان محشور مینماید در حالی که دستهای آنها به گردنهایشان بستهشده و نمیتوانند با دستان خود به میزان سرانگشتی چیزی را بردارند. در این حال به همراه آنان ملائکهای هستند که آنها را شدیدا سرزنش مینمایند و میگویند: اینان کسانی هستند که از پرداختن خیری کم در میان خیری بسیار خودداری نمودهاند، اینان آناناند که خداوند متعال به آنها داد، امّا آنان از پرداختن حقّ خدا که در میان اموالشان بود خودداری مینمودند[۴۴].
دوّم: خمس: امام باقر(ع) همچنین بر دادن خمس تأکید فراوان نمودهاند؛ چراکه خمس نیز از جمله واجباتی است که وجوب آن در شریعت اسلام ثابت شده و آن حقّ ثابتی است که هرکس آن را ندهد از جمله خورندگان حقّ محسوب شده و هرکس در آن تصرّف کند در مالی تصرّف کرده که مال او نیست. امام باقر(ع) در این رابطه فرمودهاند: هرکس از پولی که خمس در آن است چیزی بخرد خداوند هیچ عذری را درباره این کار از او نپذیرفته و استفاده از آنچه خریداری کرده برای او حلال نیست[۴۵]. و همچنین فرمودهاند: برای هیچکس حلال نیست که با پولی که خمس آن داده نشده چیزی بخرد، مگر اینکه حقّ ما را به ما برساند[۴۶]. آن حضرت همچنین بیان داشتهاند که این حقّ و سایر حقوق مانند آن از جمله حقوقی است که از ائمّه معصومین(ع) غصب شده است. آن حضرت این مسأله را در قالب قاعدهای کلّی اینگونه بیان فرمودهاند که: هرآنچه در دست پادشاهان است در حقیقت از آن امام معصوم میباشد[۴۷]. از دیگر موارد مالی واجبه میتوان به کفّارات اشاره نمود. در اینجا موارد دیگری نیز وجود دارد که حالت واجب ندارند، مانند هدایا، صدقات و انفاق در راه خیر.[۴۸].
همیاری داخلی در گروه صالح
گروه صالح دارای نظامی مستقلّ و منابع مالی مستقلّی است که قبلا ذکر نمودیم، و اینکه مصرف اموال در مواردی که خداوند متعال برای آن وضع نموده است باعث همیاری در گروه صالح میگردد. بنابراین زکات باید به فقرا، نیازمندان و کسانی که دستاندرکار جمعآوری و تقسیم آن هستند داده شده و در راه آزاد کردن بندگان مؤمن، رفع گرفتاری بدهکارانی که بدهکاریهای سنگین دارند، رفع گرفتاری از در راه ماندگان، و نزدیک کردن دلهای مردم به اسلام و مذهب اهل بیت(ع) یا برای جلوگیری از شرّ آنان به مصرف برسد. البتّه زکات موارد مصرف دیگری نیز دارد که تحت عنوان کلّی فی سبیل الله قرار میگیرد. زکات مستقیما به موارد مصرف آن پرداختشده و آنچنانکه از احادیث شریفی که از امام باقر(ع) وارد شده است فهمیده میشود، برای پرداخت آن به موارد مصرف احتیاج به اجازه امام(ع) نیست[۴۹].
زکات در اصل باید به کسانی داده شود که وابسته به گروه صالحان یا شیعه باشد، از ضریس روایت شده است که گفت: مدائنی از امام باقر(ع) سؤال کرد: ما زکات مال خود را خارج میکنیم، آن را به چه کسی بپردازیم؟ امام باقر(ع) فرمودند: آن را به مردم شهر و دیار خود بپرداز. مدائنی عرض کرد: من در شهری زندگی میکنم که در آن هیچکس از اهل ولایت شما موجود نیست. امام باقر(ع) در پاسخ او فرمودند: آن پولها را به شهری بفرست که چنین اشخاصی در آن باشند و این پول به آنها پرداخت شود، امّا این پول را به کسانی نپرداز که اگر فردا آنان را به امر ولایت خود خواندی، تو را اجابت نکنند[۵۰]. آن حضرت همچنین فرمودهاند: محلّ مصرف زکات تنها کسانی هستند که معتقد به ولایت اهل بیت(ع) باشند[۵۱].
امام باقر(ع) در مرحله پرداخت زکات نیز مهاجران و کسانی را که از نظر عقل و اندیشه و همچنین از نظر فکر بر دیگران برتری دارند، بر دیگران مقدّم داشته است. هنگامی که از آن حضرت در رابطه با کیفیت پرداخت زکات سؤال شد، در پاسخ فرمودند: آن را به نسبت سابقهای که آنان در هجرت در راه دین، عقل و فقه دارند به آنها بپرداز[۵۲]. امّا در رابطه با آزاد کردن بندگان و آن سهم از زکات که مربوط به نزدیک کردن و پیوند دلها میباشد، بنابر قول مشهور، وابستگی به گروه صالح در آن شرط نیست. زکات واجب مخصوص نیازمندان و از کار افتادگان است و سزاوار نیست به کسانی که اینچنین نیستند پرداخت شود. امام باقر(ع) در این رابطه فرمودهاند: صدقه برای کسی که دارای حرفه است، همچنین برای کسی که دارای عقل سلیم و بدن سالم و قوی میباشد، حلال نیست. پس از آن بپرهیزید[۵۳]. امام باقر(ع) همچنین طبقات مستحقّ زکات و اوصاف آنها را بیان نمودهاند. آن حضرت فرمودهاند: «محروم» کسی است که از نظر عقلی دارای سلامت کامل و همچنین دارای حرفه و شغل میباشد، امّا از نظر رزقوروزی در گشایش به سر نمیبرد[۵۴]. «فقیر» کسی است که باوجود نیاز مالی از کسی تقاضای کمک نمیکند، امّا «مسکین» آن است که نیاز مالیاش به حدّی است که وادار به کمک خواستن از دیگران میشود[۵۵].
و واجب است که پرداختن زکات به مستحقّ همراه با احترام باشد. از ابو بصیر روایت شده است که گفت: به امام باقر(ع) عرض کردم: مردی از اصحاب ما هست که مستحقّ است امّا از اینکه زکات دریافت کند خجالت میکشد. من زکات را به او میدهم ولی به او نمیگویم که این زکات است. آیا این کار صحیح است؟ امام باقر(ع) پاسخ دادند: پول را به او بده و نام زکات بر آن مگذار و باعث خواری مؤمنی مشو[۵۶]. پرداخت زکات نیز سزاوار است به اندازهای باشد که مستحقّ زکات را بینیاز کند تا اینکه حالت نیاز در او باقی نماند. امام باقر(ع) فرمودهاند: هنگامی که به او (نیازمند) پولی میپردازید، نیازش را برطرف کنید[۵۷]. در برابر زکات موارد مصرف خمس منحصرا در دست امام معصوم(ع) است. امام باقر(ع) فرمودهاند: خمس مخصوص خدا و پیغمبر و ما (اهل بیت) میباشد[۵۸]. خمس ملک امام معصوم(ع) است. البتّه این ملکیت به اعتبار منصب امامت اوست، و هیچگاه خمس برای امامان بسان ملک شخصی نبوده است، سیره و روش امام باقر(ع) همچنین سیره امامان و پیشوایان قبل از آن حضرت نیز بر همین مسأله گواهی میکند، آنان خمس را میگرفتند و برای دیگران به مصرف میرساندند تا آنجا که برای خود و خانواده آنان جز چیز کمی به نسبت فراوانی اموالی که به نزد آنان آورده میشد باقی نمیماند و آنان همواره در حالت احتیاج به سر میبردند؛ چراکه این اموال شخصی نبوده و تنها در اختیار متصدی چنین منصب و مقامی است.
امام باقر(ع) برای زنده کردن روح همدلی و همیاری اقتصادی و اجتماعی همواره تأکید و تشویق فراوان بر پرداخت صدقات که زکات مستحبّ است نیز داشتهاند. آن حضرت فرمودهاند: همانا که صدقه هفتاد بلا از بلاهای دنیا و مرگ بد را از انسان بازمیدارد[۵۹]. و همچنین فرمودهاند: کارهای خیر باعث میشود که مرگهای بد از انسانها دور شود[۶۰]. امام باقر(ع) همچنین بر سفرهداری، قربانی کردن و سیرکردن فقرا و نیازمندان تشویق زیادی فرمودهاند. آن حضرت در این رابطه فرمودهاند: خداوند عزّ و جلّ خوراک دادن به فقرا و قربانی کردن در راه این کار را دوست میدارد[۶۱]. امام باقر(ع) همچنین بر صفات نیکویی همچون جود و بخشش، سخاوت، انفاق، هدیه دادن، قرض دادن، مهلت دادن به بدهکار بیپول در ادای دین ترغیب فرمودهاند، چنانکه در کتابهای مختلف حدیث روایاتی با این مضامین از آن حضرت نقلشده است.
امام باقر(ع) در هرروز جمعه صدقه میدادند و میفرمودند: صدقه در روز جمعه مضاعف میشود؛ چراکه روز جمعه بر روزهای دیگر فضیلت بسیاری دارد[۶۲]. امام باقر(ع) برای اصحاب خود پول خرج میکردند، آن حضرت به غلام خود امر کردند تا به اسود بن کثیر هفتصد درهم بدهد و به او گفتند: این پول را خرج زندگی خود کن و هنگامی که این پول تمام شد، مرا مطّلع کن[۶۳]. و از سلمی کنیز آن حضرت روایت شده است که گفت: برادران دینی به نزد امام باقر(ع) میآمدند و از نزد آن حضرت خارج نمیشدند مگر زمانی که آن حضرت از غذاهای نیکو به آنها خورانیده و لباسهای نیکو به آنها میپوشاند. در بعضی از وقتها نیز به آنها درهم و دینار عطا میفرمود، من گاه به آن حضرت اعتراض کرده و از آن حضرت درخواست مینمودم تا کمتر دست به چنین کاری بزنند. آن حضرت به من پاسخ میدادند: ای سلمی، حسنه و خوبی دنیا چیزی جز رسیدگی به برادران دینی و کسب شناخت و معارف دینی نیست[۶۴]. امام باقر(ع) خرج کردن پول در راه برادران دینی را بهعنوان معیار برادری دینی دانسته و به گروهی از اصحاب خود اینگونه فرموده است که: آیا شما به این حدّ از دوستی و برادری رسیدهاید که یکی از شما دست در جیب دیگری کند و به مقدار حاجت خود بردارد؟ گفتند: نه.
آن حضرت فرمودند: «مَا أَنْتُمْ بِإِخْوَانٍ»؛ شما هنوز به حدّ برادری نرسیدهاید[۶۵]. امام باقر(ع) در حالیکه همواره همگان را بر عدم ردّ سائل و نیازمند تشجیع و ترغیب میفرمود، در عینحال اصحاب خود را همواره از درخواست کمک و سؤال از دیگران نهی مینمود. آن حضرت در این رابطه فرموده است: «لَوْ يَعْلَمُ السَّائِلُ مَا فِي الْمَسْأَلَةِ مَا سَأَلَ أَحَدٌ أَحَداً، وَ لَوْ يَعْلَمُ الْمُعْطِي مَا فِي الْعَطِيَّةِ مَا رَدَّ أَحَدٌ أَحَداً»؛ اگر سائل و گدایی که از مردم چیزی میخواهد، میدانست که حقیقت این کار چیست [و چه ذلّتی در این کار نصیب او میشود]، هرگز از کسی کمک نمیخواست، و اگر کسانی که به سائل چیزی میدهند میدانستند که در دادن این پول چه ثوابی نهفته است، هرگز کسی دست نیاز کسی را خالی برنمیگرداند[۶۶]. امام باقر(ع) تعامل اقتصادی در میان گروه صالحان و حتّی در میان آنها و دیگر گروهها را براساس قاعده لا ضرر و لا ضرار که آن را از جدّ بزرگوار خود حضرت رسول اکرم(ص) روایت نموده است استوار میدانست[۶۷].[۶۸].
منابع
پانویس
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۳.
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۸.
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۸.
- ↑ «وای بر کمفروشان!» سوره مطففین، آیه ۱.
- ↑ تفسیر نور الثّقلین، ج۵، ص۵۲۷.
- ↑ خصال، ج۱، ص۱۰.
- ↑ کافى، ج۴، ص۲.
- ↑ کافى، ج۲، ص۷۴.
- ↑ کافى، ج۲، ص۱۳۴.
- ↑ کافى، ج۲، ص۱۳۱.
- ↑ سفینة البحار، ج۲، ص۴۵۲.
- ↑ خصال، ج۱، ص۸۴.
- ↑ امالى صدوق، ص۳۵۹.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۶.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۹، ص۲۹.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۵.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۴۸.
- ↑ خصال، ج۱، ص۴۸.
- ↑ محاسن، ص۹۹.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۹، ص۲۹.
- ↑ کافى، ج۲، ص۲۹۳.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۹، ص۲۳۱.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۱۹۴.
- ↑ امالى طوسى، ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۶۸.
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۳- ۷۴.
- ↑ کافى، ج۵، ص۷۵.
- ↑ کافى، ج۵، ص۸۵.
- ↑ «و بخشش خداوند را درخواست کنید» سوره نساء، آیه ۳۲.
- ↑ کافى، ج۵، ص۸۰.
- ↑ غلول در لغت به معنى دزدى از غنائم قبل از تقسیم است که در زمانه فعلى مىتوان آن را به اختلاس تشبیه کرد.
- ↑ کافى، ج۵، ص۱۲۶.
- ↑ کافى، ج۵، ص۱۴۷.
- ↑ کافى، ج۵، ص۱۱۶.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۶۹.
- ↑ تحف العقول، ص۲۰۹.
- ↑ بحار الانوار، ج۹۴، ص۳۷۹، چاپ دوّم، ج۹۷، ص۳۷۹.
- ↑ بحار الانوار، ج۶۹، ص۶۶، چاپ دوّم، ج۷۲، ص۶۶.
- ↑ کافى، ج۶، ص۲۷۰.
- ↑ کافى، ج۶، ص۲۷۰.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۷۲.
- ↑ کافى، ج۳، ص۴۹۸.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۵.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۶.
- ↑ تهذیب الاحکام، ج۴، ص۱۳۶.
- ↑ کافى، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ کافى، ج۱، ص۴۵۸.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۷۵.
- ↑ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۳۰.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۵۵.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۴۵.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۴۹.
- ↑ وسائل الشّیعه، ج۹، ص۲۳۱.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۰.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۰۲.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۶۴.
- ↑ کافى، ج۳، ص۵۴۸.
- ↑ کافى، ج۱، ص۵۳۹.
- ↑ کافى، ج۴، ص۶.
- ↑ کافى، ج۴، ص۲۹.
- ↑ کافى، ج۴، ص۵۱.
- ↑ ثواب الاعمال، ص۱۶۸.
- ↑ صفة الصّفوة، ج۲، ص۱۱۲.
- ↑ الفصول المهمّة، ص۲۱۵.
- ↑ مختصر تاریخ دمشق، ج۲۳، ص۸۵.
- ↑ کافى، ج۴، ص۲۰.
- ↑ کافى، ج۵، ص۲۹۲؛ براساس این قاعده افراد اجتماع باید در تعامل با یکدیگر بهگونهاى عمل کند که هیچگاه حقى از کسى ضایع نگردد.
- ↑ حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت ج۷، ص ۲۷۷.