چرا امام عسکری فرزندش را از مردم پنهان کرد؟ (پرسش)

چرا امام عسکری فرزندش را از مردم پنهان کرد؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

چرا امام عسکری فرزندش را از مردم پنهان کرد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ولادت امام مهدی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

پاسخ نخست

 
ابراهیم امینی

آیت الله ابراهیم امینی، در کتاب «دادگستر جهان» در این‌باره گفته است:

«داستان مهدی موعود از همان صدر اسلام، مورد توجه مسلمین بود. اخبار و احادیثی که پیغمبر اکرم (ص) درباره‌اش فرموده بود و تأییدات ائمه اطهار، در بین مردم شایع بود. سلاطین وقت هم از آن اخبار بی‌اطلاع نبودند. شنیده بودند که مهدی موعود از نسل فاطمه و حسین به وجود می‌آید و حکومت ستمکاران به دستش منقرض می‌گردد و بر شرق و غرب عالم سلطنت می‌نماید و ستمکاران را به خاک‌وخون می‌کشد. لذا از پیدایش و ظهور مهدی موعود در بیم و هراس بودند و تصمیم داشتند که بهرطور شده خطر احتمالی را از سلطنت خودشان دفع کنند. از این جهت بود که خانه‌های بنی هاشم بالاخص، خانه امام حسن عسکری (ع) تحت مراقبت و کنترل شدید مأمورین مخفی و علنی دولت قرار داشت.

معتمد عباسی عده‌ای از زنان قابله را مأموریت سری داده بود که گاه و بیگاه در خانه‌های بنی هاشم مخصوصا خانه امام حسن عسکری (ع) رفت‌وآمد نمایند و مراتب را گزارش دهند. هنگامیکه از بیماری امام حسن (ع) اطلاع یافت، گروهی از خواص خویش را مأموریت داد که شب و روز مراقب خانه آن حضرت باشند. هنگامیکه خبر فوتش را شنید گروهی را مأموریت داد تا در جستجوی فرزند، خانه آن‌جناب را تفتیش و بازرسی کنند، باین مقدار هم اکتفا نکرده گروهی از زنان متخصص را فرستاد تا تمام کنیزان آن حضرت را معاینه نمایند اگر آبستنی در بین آنان دیده شد بازداشت کنند. زنان قابله، به یکی از کنیزان بدگمان شده مراتب را گزارش دادند. خلیفه کنیز را در حجره‌ای بازداشت نمود و نحریر خادم را مراقب وی گردانید و تا از حملش مأیوس نشد آزادش نکرد. تنها بخانه امام حسن (ع) اکتفا نکرده وقتی از دفن جنازه فارغ شد دستور داد تمام خانه‌های شهر را با کمال دقت تفتیش و کنترل‌ کنند[۱].

اکنون تصدیق می‌فرمایید که امام حسن (ع) با آن اوضاع خطرناک چاره‌ای نداشت جز اینکه ولادت فرزندش را از مردم مخفی بدارد تا از شر دشمنان محفوظ بماند. پیغمبر اسلام و ائمه اطهار (ع) هم‌چون اوضاع مذکور را پیش‌بینی می‌نمودند، موضوع خفای ولادت را قبلا به مردم اطلاع می‌دادند.

امثال این داستان، در تاریخ هم بی‌سابقه نیست مثلا: فرعون چون شنیده بود که پسری در بنی اسرائیل متولد می‌شود و سلطنتش به‌دست او منقرض می‌گردد، برای رفع خطر، جاسوسانی را مأموریت داد که تمام زنان آبستن را تحت مراقبت و کنترل شدید قرار دهند. اگر نوزادی پسر بود به قتلش رسانند و اگر دختر بود اسیرش نمایند. بدین منظور صدها طفل بی‌گناه را نابود کرد تا به مقصد خویش نائل گردد. لکن با تمام آن جنایات، عاقبت به مقصد نرسید و خداوند متعال حمل و تولد موسی را مخفی نمود تا خواسته‌اش را عملی سازد.

اما امام حسن عسکری (ع) باوجود آن اوضاع خطرناک، باز هم برای هدایت مردم، فرزندش را به گروه کثیری از معتمدین نشان داد و تولدش را به جماعتی از ثقات خبر داد. ولی درعین‌حال، سفارش می‌کرد که موضوع را از دشمنان مکتوم دارند و حتی از بردن نامش خودداری کنند»[۲].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین طبسی؛
حجت الاسلام و المسلمین محمد جواد مروجی طبسی، در کتاب «بامداد بشریت» در این‌باره گفته است:

«خلفای عباسی، به ویژه معتز و مهتدی و معتمد، از میلاد فرزندی که بنیان ستم را ویران خواهد کرد، بر حکومت خود بیمناک و هراسان بودند. آنان به شدت امام حسن عسکری (ع) را زیر نظر قرار داده بودند. از این رو، همان کاری را کردند که فرعون برای جلوگیری از تولد موسی (ع) انجام داد.آنان مزدوران خود را می‌گماردند تا خانه‌های بنی‌هاشم، به ویژه خانه امام حسن عسکری (ع) را زیر نظر داشته باشند. خلفای عباسی تلاش فراوان نمودند تا امام حسن عسکری (ع) را به قتل برسانند. خلفای عباسی بارها سعی کردند حضرت مهدی (ع) را پیدا کنند و به قتل برسانند. اینک به چند نمونه از این اقدامات اشاره می‌کنیم:

  1. تلاش برای کشتن امام حسن عسکری (ع)؛ هنگامی که حضرت حجت (ع) متولد گردید، امام عسکری (ع) فرمود: "ستمکاران پنداشتند مرا می‌کشند و نسل امامت را قطع می‌کنند. آنها قدرت خداوند را چگونه یافته‌اند؟![۳]
  2. بازرسی خانه امام حسن عسکری (ع)؛ هنوز لحظاتی از رحلت امام حسن عسکری (ع) نگذشته بود که خانه آن حضرت از طرف معتمد عباسی به محاصره درآمد. مأموران حکومت به بازرسی دقیق خانه امام (ع) و جستجوی فرزندش پرداختند. آنان زنان قابله را احضار نمودند تا کنیزان باردار را بیابند. قابله‌ای گفت: فلان کنیز باردار است. کنیز را در اتاقی بازداشت کردند و نگهبانان مسلح از زنان را مأمور کردند تا هنگام زایمان آن کنیز، مراقب او باشند[۴].
  3. گزارش جعفر و دستگیری صیقل؛ پس از گزارش جعفر، مبنی بر اینکه فرزند خردسالی در خانه امام حسن عسکری (ع) وجود دارد. بار دیگر معتمد برآشفت و خدمت گزاران خود را فرستاد که صیقل، کنیز امام حسن عسکری (ع) را پیدا کنند و از او بخواهند تا طفل را به آنها نشان دهد. صیقل وجود چنان فرزندی را انکار کرد. او برای آنکه وجود مقدس امام عصر (ع) را از گزند خطر برهاند، به آنان گفت: من از امام حسن عسکری (ع) باردارم. آنان تصمیم گرفتند صیقل را در خانه‌ای زندانی کنند تا فرزندش را به دنیا بیاورد، تا پس از ولادت او را بکشند، ناگاه با مرگ عبدالله بن یحیی، وزیر خلیفه مواجه شدند. از طرفی، صاحب الزنج در بصره خروج کرد و اوضاع مملکت برآشفت. صیقل از این موقعیت استفاده کرد و به خانه خود بازگشت[۵].
  4. اعزام نیرو برای کشتن امام زمان (ع)؛ رشیق می‌گوید: معتضد، خلیفه عباسی مرا همراه دو نفر دیگر احضار کرد و به ما دستور داد تا هر یک، دو اسب با خود برداریم و به سرعت، به سامرا برویم. او نشانی خانه امام حسن عسکری (ع) را به ما داد و گفت: وقتی که به در خانه می‌رسید، غلام سیاهی آنجا نشسته است. داخل خانه شوید و هر که را در آنجا دیدید، سر او را برای من بیاورید. رشیق می‌گوید: به دنبال دستور او، راهی شهر سامرا شدیم. چون به خانه امام حسن عسکری (ع) رسیدیم، غلام سیاهی در دهلیز خانه نشسته بود. از او پرسیدم: آیا کسی در این خانه هست؟ گفت: صاحبش، و دیگر هیچ اعتنایی به ما ننمود. چون داخل خانه شدیم، از تمیز بودن آن بسیار در شگفت ماندیم و به روی خود، پرده‌ای را آویزان دیدیم که هرگز شبیه و مانندش تاکنون ندیده بودیم، پرده را کنار زدیم. حجره بزرگی در نظرمان جلوه کرد. دریایی آبی در میان حجره نمایان بود و در منتهای حجره، حصیری روی آب گسترده و بر روی آن حصیر، مردی مشغول نماز بود و هیچ توجهی به ما نمی‌کرد. احمد بن عبد الله به قصد انجام مأموریت، پا در حجره گذاشت که در آب فرو رفت و پس از دست و پا زدن زیاد، دست دراز کرد و ما او را از آب بیرون کشیدیم که ناگاه از هوش رفت و پس از ساعتی به هوش آمد. همسفر ما تصمیم گرفت پیش رود، که حالش همانند احمد بن عبدالله شد. به ناچار، زبان عذرخواهی را گشوده، گفتم: از خدا و از تو ای مقرب درگاه خدا! معذرت می‌خواهم، به خدا سوگند! نمی‌دانستیم که نزد چه کسی می‌آییم و اکنون توبه می‌کنیم. او به سخنان ما توجهی ننمود و مشغول خواندن نماز شد. چون چنین دیدیم، به طرف معتضد برگشتیم. معتضد به نگهبانان سپرده بود که هر وقت ما برگشتیم، از ورودمان جلوگیری نکنند. نیمه شب بود که نزد معتضد رفتیم و ماجرا را گفتیم. او از ما پرسید: آیا پیش از آنکه به اینجا برسید، با فرد دیگری در این باره صحبت کرده‌اید؟ گفتیم: نه. معتضد گفت: اگر کسی از این ماجرا باخبر شود، همه شما را خواهم کشت. از این رو، ما از ترس کشته شدن، تا او زنده بود، جرأت نداشتیم این ماجرا را نقل کنیم[۶].
امام صادق (ع) به گروهی که به ملاقاتش رفته بودند، چنین فرمود: "بنی امیه و بنی عباس وقتی فهمیدند زوال ملکشان به دست توانای قائم ما خواهد بود، با ما دشمنی نموده و شمشیرهای خود را برای کشتن ما به کار بردند"[۷]»[۸].
۲. حجت الاسلام و المسلمین الهامی؛
حجت الاسلام و المسلمین داوود الهامی، در کتاب «آخرین امید» در این‌باره گفته است:

«امام سجاد (ع) درباره مخفی بودن ولادت امام قائم می‌‌فرماید: "گويی با چشم خود می‌‌بینم که جعفر کذاب طاغوت زمان خود را وادار کرده که به جستجوی ولی خدا بپردازد و آن غایب از دیده‌ها در حفظ و حراست الهی است و حفاظت خانه پدر به عهده اوست و این از باب جهالت جعفر به ولادت آن حضرت و طمع در کشتن اوست اگر دست بیابد و به طمع گرفتن میراث پدرش به ناحق است"[۹].

گو اینکه امام حسن عسکری (ع) تحویل این مولود مسعود را به جامعه وظیفه الهی خود می‌‌دانست و قبل از تولد او مأموریت خود را ناتمام می‌دید و در نامه‌ای که پس از سوء قصد به خلیفه مهتدی نوشت در آن نامه خاطرنشان ساخت که: "این سزای اوست که در برابر خدای متعال در رابطه با اوصیاء الهی عصیان کرد، او فکر می‌‌کرد مرا کشته و بدون فرزند می‌‌گذارد، حال قدرت خدای متعال را درباره خود چگونه دیده است؟"[۱۰]. از این نامه پیداست که امام عسکری (ع) اعتقاد راسخ داشت بر اینکه قبل از تولد فرزندش نه مهتدی و نه کس دیگر قادر نخواهند بود او را به قتل برسانند.

امام حسن عسکری (ع) دیدن این مولود عزیز را برای خود آرزوی بزرگی می‌‌دانست و لذا به هنگام تولدش موج نشاط از جام چشمانش فرو ریخت و چنین گفت: "حمد خدای را که مرا زنده نگه داشت تا جانشینم را با چشم خود ببینم و او شبیه‌ترین مردم به رسول خداست و خداوند تبارک و تعالی او را در پشت پرده نگه می‌‌دارد سپس ظاهر می‌‌شود و زمین را پر از عدل و داد می‌‌کند"[۱۱]. و در نامه‌ای نوشت: "آنان گمان می‌‌کردند که می‌‌توانند مرا بکشند و نسل مرا قطع کنند، خداوند گفتارشان را تکذیب کرد، خدا را شکر"[۱۲].

وجود چنین وضعیت بحرانی امام یازدهم را بر آن داشته بود تا شیوه‌ای اتخاذ کند که بتواند هویت این مولود را از اغیار مخفی نگه‌ دارد و از مراقبت شدید عباسیان نسبت به وی جلوگیری به عمل آورد تا از محدودیت‌های سیاسی عباسیان به دور باشد، محدودیت‌هایی که از زمان امام رضا (ع) از طرف عباسیان نسبت به امامان تحمیل شده بود، تا بتواند فعالیت‌هایش را در پنهانی به انجام برساند، و از طرف دیگر، امام در این صدد بود که فرزند خود را به تعداد قلیلی از پیروان صدیق خود نشان دهد تا به وسیله آنها وصی و جانشین خود را به شیعیان معرفی نماید و شک و تردید را از دل آنان زائل سازد»[۱۳].

پرسش‌های وابسته

  1. چرا اهل تسنن معتقدند امام مهدی هنوز به دنیا نیامده است؟ (پرسش)
  2. نظر اهل سنت درباره ولادت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  3. وضع سیاسی بعد از شهادت امام عسکری چگونه بوده است؟ (پرسش)
  4. وضعیت سیاسی در عصر امام عسکری‏ و ولادت امام مهدی‏ چگونه بوده است؟ (پرسش)
  5. چرا هیچ یک از امامان هویت شخصی امام مهدی‏ را بیان نکرده‌‏اند؟ (پرسش)
  6. با وجود ضعف دولت عباسی چگونه مسأله خوف بر جان امام مهدی‏ توجیه می‌‏شود؟ (پرسش)
  7. امام مهدی چه تدابیری برای اختفای خود از دشمنان داشته است؟ (پرسش)
  8. چه کسانی از تولد امام مهدی با خبر بوده‌اند؟ (پرسش)
  9. سن دقیق امام مهدی چقدر است؟ (پرسش)
  10. ویژگی‌های میلاد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل فرزند داشتن امام حسن عسکری چیست؟ (پرسش)
  12. آیه‌‏ای که امام مهدی پس از تولد تلاوت کرده‏‌اند چیست و در کدام سوره است؟ (پرسش)
  13. آیا برخی از شیعیان بعد از شهادت امام عسکری‏ قائل به توقف شدند؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به ولادت امام مهدی‏ و وجود او تا این زمان از ضروریات ایمان است؟ (پرسش)
  15. چه ضرورت دارد انسانی در گذشته دور برای آینده‏‌ای دورتر به دنیا آمده باشد؟ (پرسش)
  16. آیا ممکن است با سری بودن ولادت امام مهدی ادعای تواتر و اجماع در موضوع ولادت نمود؟ (پرسش)
  17. آیا اختلاف در امر ولادت امام مهدی سبب وهن در آن می‏‌شود؟ (پرسش)
  18. امام مهدی در چه شهری به دنیا آمد؟ (پرسش)
  19. ذکر سجده امام مهدی بعد از تولد چه بود؟ (پرسش)
  20. چه کسانی بر جنازه امام حسن عسکری نماز خوانده‌اند؟ (پرسش)
  21. آیا بعد از وفات امام عسکری‏ عصر حیرت بوده است؟ (پرسش)
  22. دوران حیرت مومنین بعد از شهادت امام حسن عسکری به چه معناست؟ (پرسش)
  23. برای رفع حیرت از جامعه شیعی علما و اصحاب چه کارهایی انجام دادند؟ (پرسش)
  24. آیا در عصرهای مختلف در جهت رفع حیرت در امر ولادت و وجود امام مهدی کتاب تألیف شده است؟ (پرسش)
  25. چه کسی بر جنازه امام عسکری نماز اقامه کرد؟ (پرسش)
  26. هدف امام مهدی از اقامه نماز بر جنازه امام حسن عسکری چه بود؟ (پرسش)
  27. آیا پنهان بودن ولادت از نشانه‌های مهدی موعود است؟ (پرسش)
  28. آیا امام مهدی در روز وفات امام حسن عسکری حاضر بودند؟ (پرسش)
  29. چه کسانی قصد آسیب زدن به امام مهدی را داشتند؟ (پرسش)
  30. آیا امام عسکری‏ قبل از شهادت خود به مادرش وصیت کرده است؟ (پرسش)
  31. آیا بزرگان طایفه امامیه بعد از وفات امام عسکری‏ بر ولادت امام مهدی اتفاق داشتند؟ (پرسش)
  32. حکم کسی که ایمان به ولادت امام مهدی‏ ندارد چیست؟ (پرسش)
  33. چه کسانی در مدت پنج سال آخر حیات امام عسکری‏ امام مهدی را دیده‌‏اند؟ (پرسش)
  34. آیا علمای ‏انساب به ولادت فرزند امام ‏عسکری اعتراف نموده‏‌اند؟ (پرسش)
  35. آیا جعفر عموی امام مهدی‏ منکر ولادت ایشان بوده است؟ (پرسش)
  36. چرا جعفر به دروغگو معروف شده است؟ (پرسش)
  37. کارهای ناشایست جعفر چه بوده است؟ (پرسش)
  38. چرا امام مهدی عمویش جعفر را به برادران یوسف‏ تشبیه کرد؟ (پرسش)
  39. چرا فرزندان برخی از پیامبران یا امامان نااهل شدند؟ (پرسش)
  40. محل ولادت و زندگی امام مهدی در دوران کودکی کجا بوده است؟ (پرسش)
  41. آیا شیعیان بعد از شهادت امام عسکری‏ به جعفر تعزیت و تهنیت گفتند؟ (پرسش)
  42. محل ولادت و زندگی امام مهدی در دوران کودکی کجا و چگونه بوده است؟ (پرسش)
  43. آیه‏ای که امام مهدی پس از تولد تلاوت کرده‏اند چیست و در کدام سوره است؟ (پرسش)
  44. اکثر مذاهب و ادیان معتقدند که منجی آخر الزمان هنوز متولد نشده است در رد قول این گروه چه جوابهایی می‏توان ارایه کرد؟ (پرسش)
  45. امام مهدی چگونه و در چه شرایطی متولد شد؟ (پرسش)
  46. زمان و مکان ولادت امام مهدی کجاست؟ (پرسش)
  47. جعفر کذاب کیست؟ (پرسش)
    1. سرانجام کار جعفر کذاب چیست؟ (پرسش)
  48. چرا قرآن به طور رسمی به مسأله ولادت و وجود امام مهدی‏ اشاره نکرده است؟ (پرسش)
  49. امام حسن عسکری برای اعلام ولادت امام مهدی چه برنامه‌ای داشت؟ (پرسش)
  50. ماجرای سخن گفتن امام مهدی در آغاز تولد چیست؟ (پرسش)
  51. اهل بیت چه پیشگویی درباره ولادت امام مهدی داشته‌اند؟ (پرسش)
  52. آیا کسی امام مهدی را در دوران کودکی‌‏اش دیده است؟ (پرسش)
  53. آیا به نظر اهل سنت امام مهدی متولد شده ‏است؟ (پرسش)
  54. چه کسانی در خلافت عباسی قصد از میان برداشتن امام مهدی را داشتند؟ (پرسش)
  55. چرا امام عسکری فرزندش را از مردم پنهان کرد؟ (پرسش)
  56. مسئولیت امام عسکری پس از تولد امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  57. نقش امام حسن عسکری در اعلام ولادت امام مهدی چه بود؟ (پرسش)
  58. فضائل نیمه شعبان چیست؟ (پرسش)

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. اصول کافی، باب مولد ابی محمد الحسن بن علی. و کتاب ارشاد مفید و کتاب اعلام الوری، تألیف طبرسی، و کتاب کشف الغمه، باب الامام الحادیعشر.
  2. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص ۱۱۱.
  3. همان، ص ۱۳۴ و کفایه الاثر، ص ۲۸۹.
  4. کمال الدین ،ج ۱، ص ۴۳.
  5. حق الیقین، ص ۳۲۰.
  6. حق الیقین، ص ۳۲۱؛ با تلخیص و تصرف.
  7. کتاب الغیبه، ص ۱۰۶.
  8. مروجی طبسی، محمد جواد، بامداد بشریت، ص ۴۰-۴۳.
  9. «كَأَنِّي بِجَعْفَرٍ الْكَذَّابِ وَ قَدْ حَمَلَ طَاغِيَةَ زَمَانِهِ عَلَى تَفْتِيشِ أَمْرِ وَلِيِّ اللَّهِ وَ الْمُغَيَّبِ فِي حِفْظِ اللَّهِ وَ التَّوْكِيلِ بِحَرَمِ أَبِيهِ جَهْلًا مِنْهُ بِوِلَادَتِهِ وَ حِرْصاً مِنْهُ عَلَى قَتْلِهِ إِنْ ظَفِرَ بِهِ وَ طَمَعاً فِي مِيرَاثِهِ حَتَّى يَأْخُذَهُ بِغَيْرِ حَقِّهِ»؛ اعلام الوری ص۳۸۵؛ الزام الناصب، ص۶۷، منتخب الأثر، ص۲۴۳.
  10. «هَذَا جَزَاءُ مَنِ اجْتَرَأَ عَلَى اللَّهِ فِي أَوْلِيَائِهِ يَزْعُمُ أَنَّهُ يَقْتُلُنِي وَ لَيْسَ لِي عَقِبٌ فَكَيْفَ رَأَى قُدْرَةَ اللَّهِ فِيهِ»؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۲۹.
  11. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ (ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً يَحْفَظُهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً»؛ کمال الدین به نقل از بحار، ج۵۱، ص۱۶۱.
  12. «زَعَمُوا أَنَّهُمْ يُرِيدُونَ قَتْلِي لِيَقْطَعُوا نَسْلِي وَ قَدْ كَذَّبَ اللَّهُ قَوْلَهُمْ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ»؛ بحار، ج۵۱، ص۱۶۱.
  13. الهامی، داوود، آخرین امید، ص ۳۶-۳۷