آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با معارف مهدویت / کلیاتی از مهدویت / مدعیان دروغین مهدویت
مدخل اصلیکیسانیه
تعداد پاسخ۱ پاسخ

آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

احمد عابدی

حجت‌ الاسلام‌ و المسلمین دکتر احمد عابدی، در مقاله «مدعیان و منکران بابیت و مهدویت» در این‌باره گفته است:

«محمد بن امیرالمؤمنین (ع) معروف به "ابن حنفیه" پس از وفات رسول خدا (ص) در سال ۱۶ هجری قمری دیده به جهان گشود و در سال ۸۱ قمری وفات یافت. "محمد" را معمولا به نام مادرش می‌خوانند؛ مادرش خوله فرزند جعفر بن قیس از قبیلة حنفیة بن بکر بن وائل است. محمد بن حنفیه از بزرگان و عالمان تابعین است و حکمت زیر از یادگارهای او به شمار می‌آید: "إذا شِئتَ أن تكونَ أديباً فَخُذ مِن كُلَّ شَيءٍ أحسَنَهُ و إن شِئتَ أن تَكونَ عالِماً فَاقتَصِر عَلى فَنٍّ مِن الفُنونِ "[۱]. حضرت علی (ع) به محمد علاقه فراوانی داشته، ولی همواره امام حسن و امام حسین (ع) را بر وی ترجیح می‌داد؛ برای مثال، در جنگ جمل محمد را به مصاف دشمن فرستاد. وقتی از جنگ بازگشت، برخی پرسیدند: "چرا پدرت امام حسن و امام حسین (ع) را به جنگ نمی‌فرستد؟ محمد پاسخ داد: من دست پدرم و آنها چشمان اویند و انسان با دست از چشم دفاع می‌کند".[۲]. پس از شهادت امام حسین (ع) مختار بن ابی عبیده به خونخواهی امام (ع) برخاست و خود را نماینده و منصوب از سوی محمد حنفیه معرفی کرد. او آشکارا محمد حنفیه را "مهدی موعود" خواند و در مسجد با مردم چنین گفت: "إعلموا أني قد جئتكم من عند ولي الأمر و معدن الفَضلِ و وَصى الوَصي و إلامامِ المَهدی محمدِ بنِ علی بنِ الحَنَفية بَعَثَني إلَيكُم؛ "[۳]. طرفداران مختار پس از امام حسین (ع)، محمد حنفیه را امام می‌شمردند. جمعی از آنان، در این اندیشه افراط ورزیده و محمد حنفیه را همان مهدی موعود خواندند. در نگاه اینان، امام حسن (ع) با اجازه محمد با معاویه صلح کرد و امام حسین (ع) نیز با اجازه محمد به جنگ روی آورد. محمد حنفیه، مختار را "کیسان" نامید؛ بدین سبب پیروان مختار "کیسانیه" یا مختاریه" خوانده می‌شوند. آنها معتقدند، محمد حنفیه زنده است و روزی ظهور می‌کند. در باور آنان، محمد حنفیه اکنون با چهل تن از یارانش در شعبی از کوه رضوی این مکه و مدینه[۴] روزگار می‌گذراند؛[۵] دو شیر نگاهبان آنهایند و حیوانی هر روز آنان را از شیر و گوشت خویش بهره‌مند می‌سازد. طرفداران این اندیشه، درباره زندگی مهدی موعود خویش در کوه رضوی، شعرهای فراوان سروده‌اند. سید حمیری نیز نخست طرفدار همین عقیده بود. سید حمیری سرانجام توبه کرد؛ امامت امام ششم (ع) را پذیرفت. برخی کیسانیه چنان باور دارند که عبدالله بن محمد حنفیه در رضوی ساکن است، هر چند محمد حنفیه نیز هنوز از زندگی بهره می‌برد. مختاریان تناسخ را پذیرفته، هر روز پانزده نماز هفده رکعتی را واجب می‌دانند.[۶] به تدریج جمعی از طرفداران مختار با عنوان "کربیه" انشعاب یافتند و چنان معتقد شدند که حضرت علی (ع)، محمد حنفیه را مهدی موعود نامیده است؛ بنابراین، در غیبت به سر می‌برد و روزی ظهور می‌کند.[۷]»[۸].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب‌های «پرسمان مهدویت» و «درسنامه مهدویت» در این‌باره گفته است:

«یکی از فرقه‏‌ها- و شاید اوّلین فرقه‏‌ای که در مهدویت دچار انحراف بزرگ شد- "کیسانیه" است. درباره علت نام‏گذاری این فرقه به کیسانیه، اختلاف نظر است[۹]؛ برخی نوشته‌‏اند: اینان پیروان کیسان آزاد شده امیر مؤمنان (ع) بودند[۱۰].

کیسان شاگرد محمد بن حنفیه بود؛ ولی از امام حسن و امام حسین (ع) نیز علوم مختلف- از جمله علم تأویل و باطن و علم آفاق و انفس- آموخت. سپس به امامت محمد قائل شد و برای او مراتب و درجاتی دانست که خارج از حد وی بود. برخی نوشته‌‏اند: کیسانیه، پیروان مختار بن ابی عبیده ثقفی بودند؛ زیرا او ملقب به کیسان بود. شماری هم نوشته‏‌اند: فرمانده پلیس "شرطه" مختار، کیسان نام داشت و کنیه‏‎اش ابو عمران‏ بود. او در اعمال خود بسیار افراط می‌‏کرد و محمد را وصی حضرت علی (ع) می‏‌دانست و مختار را نایب او معرفی می‏‌کرد[۱۱][۱۲].

در هر حال، این گروه قائل به امامت محمد بن حنفیه بودند. مختار، نخست برای پیشرفت کار خود، به علی بن الحسین (ع) و سپس به محمد حنفیه دعوت می‌‏کرد. البته کار او، مبتنی بر اعتقاد وی به اهل بیت (ع) نبود؛ بلکه می‌‏خواست از آن بهره‏‌برداری سیاسی کند و چون کارش بالا گرفت، خود دعوی دریافت وحی از خداوند سبحانه و تعالی کرد و عباراتی مسجع و با قافیه، به تقلید از قرآن به زبان راند. محمد حنفیه از وی بی‌زاری جست و وقتی مختار وی را به کوفه دعوت کرد، او نپذیرفت[۱۳].

کیسانیه پنداشته‌‏اند محمد حنفیه پس از کشته شدن برادرش حسین بن علی (ع)، مختار را بر عراقین فرمانروایی داد و از او خواست از قاتلان آن حضرت، خون‏خواهی کند. کیسانیه، شش سال بعد از شهادت امام حسین (ع)، قیام کرده، قائل به امامت محمد حنفیه شدند. آنان معتقد بودند: وی اسرار دین و علم تأویل و علوم باطنی را از دو برادرش حسن و حسین (ع) فراگرفته است. برخی از کیسانیه ارکان شریعت "مانند نماز و روزه" را تأویل کرده، قائل به تناسخ و حلول بودند.

همه فرق کیسانیه، دارای بعضی عقاید مشترک هستند؛ از جمله[۱۴][۱۵]:

  1. اعتقاد به امامت محمّد بن حنفیه فرزند علی بن ابی طالب (ع)؛
  2. عقیده به مسأله بدا؛
  3. اعتقاد به تناسخ و حلول؛
  4. اعتقاد به رجعت "با بیان خاص به خود"؛
  5. اعتقاد به نوعی غلوّ در حق امامان و پیشوایان خویش[۱۶].

غیر از این‏ها هریک از این فرقه‌‏ها، دارای اعتقادی خاص نیز هستند که در کتاب‏‌های مربوط، ذیل هر فرقه به آن اشاره شده است. کیسانیه پس از درگذشت محمّد بن حنفیه، به دو شعبه تقسیم شدند؛ دسته‏‌ای مرگ محمّد را انکار کرده، گفتند: وی نمرده و نمی‌‏میرد و زنده است؛ امّا غایب شده و در "کوه رضوی" پنهان است، تا روزی که به او امر شود و ظهور کند. این‏ دسته وی را همان امام منتظر می‌‏دانند؛ و هیچ‏کس را پس از وی امام نمی‌‏دانند. گروه دیگر، مرگ محمّد را باور کرده، پس از وی ابو هاشم عبد اللّه بن محمّد را به امامت برگزیدند و به حلول روح محمّد در ابو هاشم اعتقاد یافتند[۱۷].

شماری از کیسانیه نیز پس از مرگ محمّد بن حنفیه، به امامت راستین اعتقاد یافته، مستبصر شدند[۱۸] ک: مقالات الاسلامیین، ص ۲۳</ref>. از جمله اینان می‌‏توان سید اسماعیل حمیری را نام برد که نخست کیسانی مذهب بود، تا آن‏که به دیدار امام صادق (ع) نایل آمد و نشانه‏‌های امامت و وصایت را در او دید و از ایشان از امر غیبت پرسید.

امام صادق (ع) فرمود: "آن، حق است؛ ولی غیبت در دوازدهمین امام واقع می‏‌شود. آن‏گاه سید را از مرگ محمد بن حنفیه آگاه فرمود و این‏که پدرش امام باقر (ع) شاهد به خاک سپردن او بوده است. حق بر سید روشن شد و از آن عقیده برگشت و استغفار کرد. پس به حق گرایید و به مذهب امامی در آمد[۱۹][۲۰].

در مجموع درباره فرقه کیسانیه گفته شده است[۲۱]:

  1. محمد بن حنفیه اصلا ادعای مهدویت نداشته است.
  2. مختار ثقفی هم مدعی مهدویت محمد بن حنفیه نبود. این، اتهامی است که عباسیان و برخی از دشمنان، با انگیزه‏‌های مختلف، به آن دامن زده‏‌اند.
  3. این فرقه، منقرض شده است و کسی در عصر حاضر، به امامت محمد بن حنفیه اعتقاد ندارد[۲۲]»[۲۳].
۲. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

«نام فرقه‌ای است که در نیمه دوم قرن اول هجری در میان شیعیان پیدا شد و در حدود یک قرن ادامه یافت و سپس به‌طور کلی منقرض گردید. این گروه به امامت جناب "محمد حنفیه" معتقد بودند و او را پس از امیر مؤمنان، امام حسن و امام حسین (ع)، چهارمین امام می‌پنداشتند. وی دقیقا بر قیام برادرانش واقف بود و هرگز به ناحق دعوی امامت نکرد. پس از ارتحال محمد حنفیه، فرقه کیسانیه به فرقه‌های مختلف منشعب شدند:

  1. سراجیه: اصحاب "حسان بن سراج" هستند که معتقدند، محمد حنفیه وفات کرده و در کوه رضوی مدفون است؛ ولی روزی رجعت کرده و جهان را پر از عدل و داد می‌کند.
  2. کرنبیه: اصحاب "ابن کرنب" هستند که معتقدند محمد حنفیه زنده است و در کوه رضوی اقامت دارد. او ظهور می‌کند و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد، آن‌چنان‌که پر از جور و ستم شده است. البته در بیشتر منابع آنها را "کربیّه" یا "کریبیّه" یاد کرده‌اند.
  3. هاشمیه: اصحاب "ابو هاشم عبدالله" هستند که پس از محمد حنفیه به امامت پسرش "عبدالله" معتقد شدند. هاشمیه نیز پس از فوت ابوهاشم به گروهک‌های مختلفی چون: مختاریه، حارثیه، روندیه، بیانیه و غیر آنها منشعب شدند[۲۴].

اکثریت قاطع "کیسانیه" معتقدند که "محمد حنفیه" نمرده است، بلکه در کوه رضوی مخفی شده، پس از یک دوران استتار سرانجام ظهور کرده، جهان را پر از عدل و داد می‌کند. آنها معتقدند که "محمد حنفیه" همان مهدی موعود است و از مکه معظمه ظهور خواهد کرد[۲۵]. آنها می‌گویند: هر روز بامدادان و شامگاهان، اشترانی به خدمت محمد حنفیه می‌آیند و ایشان از شیر و گوشت آنها استفاده می‌کند[۲۶]. در مورد نامگذاری این فرقه به "کیسانیّه" نظرهای مختلفی است:

  1. کیسان، لقب مختار (بنیانگذار این فرقه) بوده است.
  2. کیسان، نام رئیس شرطه (پلیس) مختار بود.
  3. کیسان، نام یکی از غلامان امیر مؤمنان (ع) بود که مختار را به خونخواهی امام حسین (ع) تشویق نمود.
در میان اقوال، قول دوم را معتبر دانسته‌اند[۲۷]. درباره کیسانیه و رد اعتقادات آن‌ها، بزرگانی از قدمای علماء، چون: شیخ صدوق در "کمال الدینشیخ مفید در "العیون و المحاسنسید مرتضی علم الهدی در "الفصول المختاره"، شیخ طوسی در "الغیبة" و ده‌ها تن از شخصیت‌های برجسته جهان تشیع، در طول قرون به تفصیل سخن گفته‌اند[۲۸]»[۲۹].
  1. ریشه‌های انحراف مدعیان دروغین مهدویت چیست؟ (پرسش)
  2. چرا مدعیان دروغین مهدویت در زمان نایب اول وجود نداشتند؟ (پرسش)
  3. آغاز پیدایش مدعیان دروغین مهدویت از چه زمانی بود؟ (پرسش)
  4. با توجه به مشخص بودن نسب امام مهدی علت پیدایش مدعیان مهدویت چیست؟ (پرسش)
  5. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت از آثار سوء اعتقاد به مهدویت است؟ (پرسش)
  6. آیا پدید آمدن مدعیان مهدویت بر حتمی بودن ظهور مهدی‏ دلالت دارد؟ (پرسش)
  7. چه کسانی ادعای مهدویت کرده یا در حق آنها ادعای مهدویت شده است؟ (پرسش)
    1. آیا احمدیه یا قادیانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    2. آیا کیسانیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    3. آیا زیدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    4. آیا فطحیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    5. آیا قرامطه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    6. آیا ناووسیه و اسماعیلیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    7. آیا شیخیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    8. آیا بابیت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    9. آیا بهاییت از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    10. آیا سبئیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    11. آیا عسکریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    12. آیا مغیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    13. آیا ممطوره از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    14. آیا نمیریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    15. آیا واقفیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    16. آیا واقفه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    17. آیا باقریه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    18. آیا موسویه یا موسائیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    19. آیا محمدیه از فرقه‌های مدعی مهدویت‌‌اند؟ (پرسش)
    20. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    21. آیا محمد بن عبدالله بن جعفر مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    22. آیا عبيدالله مهدی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    23. آیا محمد بن تومرت مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    24. آیا مهدی سودانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    25. آیا غلام احمدخان مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    26. آیا مهدی تهامه‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    27. آیا مهدی سوس‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    28. آیا ابومسلم خراسانی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    29. آیا مهدی صومالی‌ مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    30. آیا مهدی سنگال مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    31. آیا محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    32. آیا موسی بن طلحه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    33. آیا ابوهاشم بن محمد بن حنفیه مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    34. آیا محمد بن عبدالله بن حسن مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    35. آیا مهدی عباسی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    36. آیا عباس فاطمی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    37. آیا محمد بن عبد الله محض مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    38. آیا عبید الله مهدی بن محمد مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
    39. آیا محمد بن عبدالله بن تومرت علوی حسنی مدعی مهدویت‌ بود؟ (پرسش)
  8. مدعیان بابیت چه کسانی هستند؟ (پرسش)
  9. مفهوم باب در لغت و اصطلاح چیست؟ (پرسش)
  10. انگیزه‌های مدعیان بابیت امام مهدی چیست؟ (پرسش)
  11. دلایل اثبات دروغ بودن ادعای بابیت در عصر غیبت چیست؟ (پرسش)
  12. مدعیان دروغین مهدویت در طول تاریخ چه کسانی بودند؟ (پرسش)
  13. راه شناسایی مدعیان دروغین سفارت و نیابت خاص چیست؟ (پرسش)
  14. اگر شخصی ادعا کند که امام مهدی است چگونه باور کنیم و راه شناخت او چیست؟ (پرسش)
  15. چه راه‌هایی برای شناخت مهدی نماها وجود دارد؟ (پرسش)
  16. از چه زمانی عده‌ای به دروغ ادعای مهدویت کردند؟ (پرسش)
  17. چرا با آغاز دوره استعمار ادعای دروغین مهدویت زیاد شد؟ (پرسش)

پانویس

  1. آنگاه که خواستی ادیب باشی، پس از هر چیزی برترین آن را بردار و اگر خواستی دانا و عالم باشی، پس به یک هنر از هنرها بسنده کن؛ سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص۴۳۶.
  2. سید محسن امین، اعیان الشیعه، ج۹، ص ۴۳۵. برای آشنایی بیشتر با محمد حنفیه ر.ک: تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۲۱۷، ۲۲۴ و ۲۳۳.
  3. بدانید به درستی که من از جانب صاحب زمان، معدن فضیلت، نایب نایبان، امام مهدی محمد بن علی بن حنفیه به سوی شما فرستاده شده‌ام؛ بلاذری، فتوح البلدان، ج ۶، ص۲۰۸
  4. ابوالحسن علی بن اسماعیل، اشعری، المقالات والفرق، ص ۳۵ .
  5. ر.ک: مقدمة ابن خلدون، فصل ۲۷، ص ۲۴۹ و سید محسن امین، اعیان الشیعه ، ج ۹، ص ۴۳۵ .
  6. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۷.
  7. ر.ک: مقدمه ابن خلدون، فصل ۲۷، ص ۱۹۸.
  8. عابدی، احمد؛ مدعیان و منکران بابیت و مهدویت، ص ۴۱۱ - ۴۱۴.
  9. شهرستانی، الملل و النحل، ج ۱، ص ۱۴۷
  10. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  11. نوبختی، فرق الشیعة، ص ۲۳ و ۲۴
  12. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  13. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  14. محمد جواد مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ص ۳۷۳
  15. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  16. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  17. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  18. ر
  19. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، مقدمه
  20. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  21. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵.
  22. ر.ک: شیخ طوسی، کتاب الغیبة، فصل ۱(الدلیل علی فساد قول الکیسانیه).
  23. سلیمیان، خدامراد، فرهنگ‌نامه مهدویت، ص ۳۶۴ - ۳۶۵؛ درسنامه مهدویت، ص ۱۰۴.
  24. نجم الثاقب، باب چهارم.
  25. المقالات و الفرق، ص ۲۶.
  26. فرق الشیعه، ص ۲۹.
  27. با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدی‌پور، ص ۹۳.
  28. با دعای ندبه در پگاه جمعه، علی اکبر مهدی‌پور، ص ۱۰۸.
  29. تونه‌ای، مجتبی، موعودنامه، ص ۵۹۸.