افترا

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از تهمت زدن)

مقدمه

روشن است که تهمت بدتر از غیبت است؛ زیرا غیبت اظهار عیب واقعی شخص برای دیگران است؛ به‌گونه‌ای که اگر صاحب عیب بشنود ناراحت گردد اما تهمت نسبت دادن عیب به کسی است که او آن عیب را ندارد. اگر در جامعه‌ای نوعی بیماری شیوع یابد، دیگر افراد آن جامعه امنیت و آرامش نخواهند داشت؛ لذا مردم به هم‌دیگر بدبین میشوند و در آن جامعه ارتباطی سالم و صمیمی شکل نمی‌گیرد. در نتیجه افراد جامعه نمی‌توانند باهم مأنوس و مهربان باشند و همکاری، هم‌یاری و هم‌زیستی خوبی داشته باشند. کسی که به دیگران تهمت میزند، با این عمل، خودش رشته ارتباط را پاره می‌کند؛ لذا نباید انتظار داشته باشد تا دیگران رفتاری خوب و مهربانانه با او بکنند. تجربه نشان داده است که چنین افرادی به زودی چهره واقعی‌شان آشکار می‌شود و در جامعه خوار میشوند در مورد گناه تهمت، آیات زیادی در قرآن کریم آمده است که از جمله می‌‌توان به آیات: ﴿وَمَنْ يَكْسِبْ خَطِيئَةً أَوْ إِثْمًا ثُمَّ يَرْمِ بِهِ بَرِيئًا فَقَدِ احْتَمَلَ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا[۱]، ﴿وَالَّذِينَ يُؤْذُونَ الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ بِغَيْرِ مَا اكْتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُبِينًا[۲]، ﴿لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُبِينٌ[۳]، ﴿إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِكُمْ وَتَقُولُونَ بِأَفْوَاهِكُمْ مَا لَيْسَ لَكُمْ بِهِ عِلْمٌ وَتَحْسَبُونَهُ هَيِّنًا وَهُوَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمٌ[۴] اشاره کرد.

تهمت از لحاظ روابط اجتماعی به تهمت زننده آسیب می‌رساند و چند برابر آن آسیب متوجه متهم می‌گردد. برای مثال اگر تهمت دزدی و خیانت مالی بر مسلمانی زده شود، مردم دیگر به او اعتماد نمی‌کنند و در جامعه همواره سرافکنده خواهد بود. او در کارهایی که نیاز به خوش‌بینی و اعتماد دارد، نمی‌تواند شرکت کند و این امر باعث کم شدن ارتباط یا بسیار سطحی شدن آن می‌شود و چنان چه این تهمت، اخلاقی باشد، به ویژه درباره مسائل خانوادگی و زناشویی، دیگر ممکن است سرنوشت خانواده و زن و شوهر برای همیشه تباه و تیره شود و رشته الفت و محبت و رابطه صمیمی جای خودش را به نفرت و انزجار و حتی به جدایی بدهد[۵].

در حدیث نبوی آمده است: هر کسی با عیب‌جویی، کسی را به صفتی که در او نیست متهم نماید، خداوند او را در آتش جهنم زندانی می‌کند تا تهمت زننده گفته خود را به اثبات برساند[۶].

در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: کسی که به برادر دینی خود تهمت زند، دیگر حرمتی بین آن دو نخواهد بود و کسی که با برادرش همانند سایر مردم عمل کند، پس او از آن چه بدان گرایش جسته - اسلام – بی‌زاری نموده است[۷].

انسان برای این که از شر تهمت در امان بماند، باید با افراد متهم نشست و برخاست نکند؛ زیرا بی‌تردید در هم‌نشینی با این افراد از شر تهمت در امان نخواهد بود. برای مثال اگر شخصی با معتادها، معاشرت کند، هر چند خودش معتاد نباشد، این معاشرت موجب می‌شود او در معرض اتهام قرار گیرد: «أَوْلَى النَّاسِ بِالتُّهَمَةِ مَنْ جَالَسَ أَهْلَ التُّهَمَةِ»[۸].[۹]

تهمت به معنی گمان بد و سوءظن داشتن به کسی و اتهام زدن و نسبت ناروا دادن به اوست[۱۰]. از امام صادق (ع) روایت شده است: «هرگاه مؤمن به برادر خود تهمت زند ایمان در قلب او آب می‌شود همچنان که نمک در آب حل می‌شود»[۱۱].

امام سجاد (ع) خداوند متعال را از هر تهمت و نسبت ناروایی منزه می‌داند: «بار خدایا... تو به هر کار که کنی داناتری و در آفرینش و اراده خود متهم نیستی»[۱۲].

امام در دعا برای پدر و مادرش آن دو را از تهمت کوتاهی در حق خودش مبرّا می‌داند: «خداوندا... مرا به آن دو ادعایی نیست و نمی‌گویم که در نیکی و مهربانی با من دستخوش مسامحه گشته‌اند»[۱۳].

هم‌چنین در توصیف نسبت تابعان با اصحاب پیامبر (ص) و حسن ظن آنها نسبت به اصحاب می‌فرماید: «آیین ایشان را پیروی کنند و به فروغ هدایت‌شان راه جویند... و آن‌چه از ایشان بشنوند به دروغ نسبت نکنند (متهمشان نسازند)»[۱۴][۱۵][۱۶]

منابع

پانویس

  1. «و هر کس خطایی یا گناهی کند سپس آن را به گردن بی‌گناهی اندازد بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش کشیده است» سوره نساء، آیه ۱۱۲.
  2. «و آنان که مردان و زنان مؤمن را بی‌آنکه کاری (ناپسند) کرده باشند آزار می‌کنند بی‌گمان بار بهتان و گناهی آشکار را بر دوش دارند» سوره احزاب، آیه ۵۸.
  3. «از چه رو چون آن را شنیدید مردان و زنان مؤمن نیک‌اندیشی نکردند و نگفتند که این دروغی آشکار است؟» سوره نور، آیه ۱۲.
  4. «آنگاه که آن را از زبان هم فرا می‌گرفتید و چیزی را که به آن دانشی نداشتید دهان به دهان می‌گفتید و آن را آسان می‌انگاشتید در حالی که آن نزد خداوند سترگ بود» سوره نور، آیه ۱۵.
  5. نقش زنان در سرنوشت انسان، ص۲۲۱، ۲۲۲.
  6. « مِنْ ذِكْرِ إمْرَأَ بِمَا لَيْسَ فِيهِ لِيَعِيبَهُ حَبَسَهُ اللَّهُ فِي نَارِ جَهَنَّمَ حَتَّى يَأْتِيَ بنفاذ مَا قَالَ »؛ نهج الفصاحه، ح۳۰۰۸.
  7. «مَنِ اتَّهَمَ أَخَاهُ فِي دِينِهِ- فَلَا حُرْمَةَ بَيْنَهُمَا وَ مَنْ عَامَلَ أَخَاهُ بِمِثْلِ مَا عَامَلَ بِهِ النَّاسَ فَهُوَ بَرِيءٌ مِمَّا يَنْتَحِلُ»؛ نهج الفصاحه، ح۳۰۰۸ (به نقل از: وسائل الشیعه).
  8. نهج الفصاحه، ح۹۷۵.
  9. برهانی، محمد جواد، سیره اجتماعی پیامبر اعظم، ص 140-142.
  10. فرهنگ معاصر عربی به فارسی.
  11. کافی، ج۲، ص۳۶۱.
  12. نیایش چهل و هشتم.
  13. «... فَإِنِّي‏ لَا أَتَّهِمُهُمَا عَلَى‏ نَفْسِي‏»دعای ۲۴.
  14. نیایش چهارم.
  15. صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۴، چاپ نهم؛ فرهنگ معاصر عربی به فارسی، آذرتاش آذرنوش، نشر نی، تهران، ۱۳۷۹، چاپ اول؛ الکافی، محمد بن یعقوب، کلینی، تصحیح: علی اکبر غفاری و محمد آخوندی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، ۱۴۰۷، چاپ چهارم.
  16. خالقیان، فضل‌الله، مقاله «تهمت»، دانشنامه صحیفه سجادیه، ص ۱۶۸.