محبت به نیکان

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

محبت به نیکان و اجتناب از محبت ناپاکان

محبت به مؤمنان صالح و نیکان که محصول شناخت و پذیرش منطق نظری و عملی ایشان است، از ارزش‌های مطلوب است. از مظاهر ایمان متعالی این است که مؤمن حتی عمق جان مجاز به گرایش به نااهلان - حتی در صورت داشتن انتساب نسبی و سببی - نیست. چه اینکه بغض به نیکان نیز در دل‌های مؤمنان واقعی، جایی ندارد. از جلوه‌های توحید در محبت (یکی از مراتب چندگانه توحید) عشق‌ورزی مخلصانه به اولیای خداوند و مؤمنان پاک نهادی است که حب آنها مایه تعالی روحی و معنوی و همراهی با ایشان موجب تثبیت و جایگاه ایشان و تبلیغ مشرب آنها و رویکرد مردم به سوی این الگوها خواهد شد. شاید همین محبت، پیش‌نیاز رجوع به ایشان و الگوگیری از آثار شخصیتی و سبک زیستی آنها باشد. تفسیر نمونه در توضیح جاذبه‌های طبیعی این سنخ ویژگی‌ها می‌نویسد: ایمان و عمل صالح جاذبه و کشش فوق العاده‌ای دارد، اعتقاد به یگانگی خدا و دعوت پیامبران که بازتابش در روح و فکر و گفتار و کردار انسان به صورت اخلاق عالیه انسانی، تقوا و پاکی و درستی و امانت و شجاعت و ایثار و گذشت تجلی کند، همچون نیروهای عظیم مغناطیسی کشنده و رباینده است؛ حتی افراد ناپاک و آلوده از پاکان لذت می‌برند و از ناپاکانی همچون خود متنفرند، به همین دلیل هنگامی که فی‌المثل می‌خواهند همسر یا شریکی انتخاب کنند تأکید دارند که طرف آنها پاک و نجیب و امین و درستکار باشد[۱]. قرآن کریم با محوریت اخلاق الهی، و ارزشمندی تام و تمام آن، مؤمنان را به محبت‌ورزی به شخصیت‌های محبوب وی ترغیب کرده است. در بعد اخلاق سلبی نیز مؤمنان باید با الهام از اخلاق خداوندی، از دوستی و محبت‌ورزی به برخی افراد و گروه‌ها به دلیل انحراف و انحطاط و عدم مقبولیت در نظام ارزشی اسلام اجتناب ورزند. ارجاع بلامنازع به این منش اخلاقی لایتغیر و محوریت قاطع این الگو‌گیری و اقتدا، باب هر نوع بهانه‌جویی و دلیل تراشی را بر همگان می‌بندد. برخی از آیات این بخش به نفی محبت‌ورزی و برخی به نفی دوستی با برخی گروه‌ها اشاره کرده است.

البته اجتناب از دوستی و محبت لزوماً به معنای دشمنی نمودن و خصومت‌ورزی آشکار نیست. مؤمنان باید به مقتضای اخلاق اسلامی با همه گروه‌ها، تعامل انسانی و همزیستی متقابل داشته باشند و در پرتو این تعامل‌ها، ایشان را به ارزش‌های متعالی توجه دهند. علامه طباطبایی در تفسیر آیه لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۲] می‌نویسد: چرا خدای تعالی دوستدار کفار را از خودش بر حذر داشته؟ از لابه‌لای این آیه و سایر آیاتی که از دوستی با غیرمؤمنین نهی فرموده، بر می‌آید که این قسم دوستی خارج شدن از زی‌بندگی است، و مستقیماً ترک گفتن ولایت خدای سبحان و داخل شدن در حزب دشمنان او و شرکت در توطئه‌های آنان برای افساد امر دین او است. کوتاه سخن اینکه دوستی با کفار طغیان و افساد نظام دین است که بدترین و خطرناک‌ترین ضرر را برای دین دارد، حتی ضررش از کفر کفار و شرک مشرکین نیز بیشتر است، زیرا آن کس که کافر و مشرک است، دشمنی‌اش برای دین آشکار است، و به سهولت می‌توان خطرش را از حومه دین دفع نموده و از خطرش برحذر بود و اما مسلمانی که دعوی صداقت و دوستی با دین می‌کند، و در دل دوستدار دشمنان دین است و قهراً این دوستی، اخلاق و سنن کفر را در دلش رخنه داده، چنین کسی و چنین کسانی حرمت دین و اهل دین را از بین می‌برند[۳].

از دو محور اخیر یعنی محبت نیکان و عدم دوستی و محبت ناپاکان، غالباً در منابع دینی تحت عنوان “تولی و تبری” سخن رفته است. شهید مطهری در توضیح این دو اصل محوری می‌نویسد: تولی و تبری یعنی پیوند دوستی با دوستان خدا برقرار کردن و پیوند بیزاری با دشمنان خدا برقرار کردن. این تعبیر جالب است و در قرآن مکرر آمده است [که] تنها شما کافر نیستید، ما هم کافریم، شما کافرید به آنچه ما ایمان داریم، ما هم کافریم به شما و به عقیده و مسلک شما (گفتیم در مفهوم “کفر” ستیزه کردن و مبارزه و مخالفت کردن عملی خوابیده است) یعنی به شدت با شما و با عقیده شما مبارزه، خواهیم کرد. اینکه می‌گویند: کلمه لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ جمعی است میان نفی و اثبات، سخن درستی است. لَا إِلَهَ نفی و انکار است، کفر به غیر خداست، إِلَّا اللَّهُ اثبات ایمان به خداست. در آیه ۲۵۶ سوره بقره[۴] قبل از ایمان به الله، کفر به طاغوت را ذکر کرده است. این است که هر مؤمنی شرط مؤمن بودنش کافر بودن هم هست و این نکته اساسی است. اسلام دین تولی و تبری است، دین نفی و اثبات با یکدیگر است؛ دینی است که حتی نفی‌اش تقدم دارد بر اثباتش[۵].[۶]

آیات قرآنی مرتبط

  1. حب پرهیزکاران: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَّقِينَ[۷].
  2. حب رسول خدا: قُلْ إِنْ كَانَ آبَاؤُكُمْ وَأَبْنَاؤُكُمْ وَإِخْوَانُكُمْ وَأَزْوَاجُكُمْ وَعَشِيرَتُكُمْ وَأَمْوَالٌ اقْتَرَفْتُمُوهَا وَتِجَارَةٌ تَخْشَوْنَ كَسَادَهَا وَمَسَاكِنُ تَرْضَوْنَهَا أَحَبَّ إِلَيْكُمْ مِنَ اللَّهِ وَرَسُولِهِ وَجِهَادٍ فِي سَبِيلِهِ فَتَرَبَّصُوا حَتَّى يَأْتِيَ اللَّهُ بِأَمْرِهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۸].
  3. حب خیرخواهان: فَتَوَلَّى عَنْهُمْ وَقَالَ يَا قَوْمِ لَقَدْ أَبْلَغْتُكُمْ رِسَالَةَ رَبِّي وَنَصَحْتُ لَكُمْ وَلَكِنْ لَا تُحِبُّونَ النَّاصِحِينَ[۹].
  4. حب مجاهدان در راه خدا: إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ[۱۰].
  5. در آیاتی از حب نیکوکاران[۱۱]، توبه‌کنندگان[۱۲]، پاکیزه‌دلان[۱۳]، صابران[۱۴]، متوکلان[۱۵] یاد شده است.
  6. حب کافران: فَإِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْكَافِرِينَ[۱۶].

در آیات دیگر از حب تعدی‌کنندگان از حدود الهی[۱۷]، حب خیانت‌کاران[۱۸]، حب متکبران فخرفروش[۱۹]، حب الهه‌های دروغین[۲۰]، حب خیانت‌کاران گناه‌پیشه[۲۱]، حب خیانت‌کاران ناسپاس[۲۲]، حب متکبران و گردن‌فرازان[۲۳]، حب مسرفان[۲۴]، حب مفسدان[۲۵] یاد شده است. برخی آیات، با لحنی متفاوت، مؤمنان را از دوستی با برخی گروه‌ها برحذر داشته است. نظر به تفاوت مضمونی و نوع خطاب این دو دسته آیات، در زیر نمونه‌هایی از دسته دوم نیز ذکر شده است:

  1. دوستی با کفار: لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ[۲۶].
  2. دوستی با اهل کتاب یهود و نصاری[۲۷]؛ دوستی با منافقان[۲۸]؛ دوستی با خویشان کافرکیش[۲۹]؛ دوستی با نااهلان[۳۰]؛ دشمنان خدا و مؤمنان[۳۱]؛ اقوام مغضوب خداوند[۳۲]؛ مسخره‌کنندگان دین خدا[۳۳] و دشمنان ستیزه‌گر و محارب[۳۴] نیز از جمله گروه‌هایی هستند که از دوستی و ملاطفت با آنها نهی شده است. برخی آیات نیز با هدف عبرت‌آموزی به سست‌بنیادی دوستی‌های غیر خدایی توجه داده است[۳۵].[۳۶]

منابع

پانویس

  1. مکارم شیرازی، ناصر و دیگران، تفسیر نمونه، ج۱۳، ص۱۴۴.
  2. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  3. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۲۴۱.
  4. لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ فَمَنْ يَكْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَيُؤْمِنْ بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى لَا انْفِصَامَ لَهَا وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ «در (کار) دین هیچ اکراهی نیست که رهیافت از گمراهی آشکار است پس، آنکه به طاغوت کفر ورزد و به خداوند ایمان آورد، بی‌گمان به دستاویز استوراتر چنگ زده است که هرگز گسستن ندارد و خداوند شنوای داناست» سوره بقره، آیه ۲۵۶.
  5. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، ج۶، ص۲۳۶-۲۳۸؛ همچنین ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر با همکاری جمعی از فضلا و دانشمندان، اخلاق در قرآن، ج۱، ص۳۶۶-۳۷۵.
  6. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۹۰-۳۹۶.
  7. «بی‌گمان خداوند پرهیزگاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۷۶.
  8. «بگو اگر پدرانتان و فرزندانتان و برادرانتان و همسرانتان و دودمانتان و دارایی‌هایی که به دست آورده‌اید و تجارتی که از کساد آن بیم دارید و خانه‌هایی که می‌پسندید از خداوند و پیامبرش و جهاد در راه او نزد شما دوست‌داشتنی‌تر است پس چشم به راه باشید تا خداوند امر (عذاب) خود را (در میان) آورد و خداوند گروه نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره توبه، آیه ۲۴.
  9. «(صالح) از آنان روی گردانید و گفت: ای قوم من! بی‌گمان پیام پروردگارم را به شما رسانده‌ام و برای شما خیرخواهی کرده‌ام امّا شما خیرخواهان را دوست نمی‌دارید» سوره اعراف، آیه ۷۹.
  10. «بی‌گمان خداوند کسانی را دوست می‌دارد که در راه او صف زده کارزار می‌کنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.
  11. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ «خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  12. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ «بی‌گمان خداوند توبه کاران را دوست می‌دارد» سوره بقره، آیه ۲۲۲.
  13. وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرِينَ «و خداوند پاکیزگان را دوست می‌دارد» سوره توبه، آیه ۱۰۸.
  14. وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ «و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۶.
  15. إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ «خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۵۹.
  16. «بی‌گمان خداوند کافران را دوست نمی‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۳۲.
  17. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ «...خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه ۱۹۰.
  18. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْخَائِنِينَ «...خداوند خیانتکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انفال، آیه ۵۸.
  19. ... إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا «...بی‌گمان خداوند کسی را که خودپسندی خویشتن‌ستای باشد دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۳۶.
  20. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَتَّخِذُ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَنْدَادًا يُحِبُّونَهُمْ كَحُبِّ اللَّهِ... «و برخی از مردم به جای خداوند همتایانی می‌گزینند و آنها را چنان دوست می‌دارند که خداوند را.».. سوره بقره، آیه ۱۶۵.
  21. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ خَوَّانًا أَثِيمًا «و از آنان که به خویش خیانت می‌ورزند دفاع مکن که خداوند آن را که خیانتگر بزهکار است، دوست نمی‌دارد» سوره نساء، آیه ۱۰۷.
  22. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ خَوَّانٍ كَفُورٍ «بی‌گمان خداوند از مؤمنان دفاع می‌کند؛ خداوند هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست نمی‌دارد» سوره حج، آیه ۳۸.
  23. ...إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ «...بی‌گمان او سرکشان را دوست نمی‌دارد» سوره نحل، آیه ۲۳.
  24. ...وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ «...و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره انعام، آیه ۱۴۱.
  25. ...إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ «...خداوند تبهکاران را دوست نمی‌دارد» سوره قصص، آیه ۷۷.
  26. «مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.
  27. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَالنَّصَارَى أَوْلِيَاءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ «ای مؤمنان! یهودیان و مسیحیان را دوست مگیرید که آنان (در برابر شما) هوادار یکدیگرند و هر کس از شما آنان را دوست بگیرد از آنان است؛ بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.
  28. وَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ كَمَا كَفَرُوا فَتَكُونُونَ سَوَاءً فَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ أَوْلِيَاءَ حَتَّى يُهَاجِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَخُذُوهُمْ وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَلَا تَتَّخِذُوا مِنْهُمْ وَلِيًّا وَلَا نَصِيرًا «آنها دوست می‌دارند چنان که خود کافر شدند شما (نیز) کافر می‌شدید تا با ایشان یگانه می‌بودید پس هیچ‌یک از آنان را دوست مگیرید تا در راه خداوند هجرت کنند و اگر رویگردان شدند هر کجا آنان را یافتید بگیرید و بکشید و از ایشان یار و یاوری مگیرید» سوره نساء، آیه ۸۹.
  29. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا آبَاءَكُمْ وَإِخْوَانَكُمْ أَوْلِيَاءَ إِنِ اسْتَحَبُّوا الْكُفْرَ عَلَى الْإِيمَانِ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «ای مؤمنان! پدران و برادرانتان را دوست مگیرید اگر کفر را بر ایمان برگزینند و کسانی از شما که آنها را دوست بگیرند ستمگرند» سوره توبه، آیه ۲۳.
  30. وَيَوْمَ يَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى يَدَيْهِ يَقُولُ يَا لَيْتَنِي اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِيلًا «و روزی که ستم پیشه، دست خویش (به دندان) می‌گزد؛ می‌گوید: ای کاش راهی با پیامبر در پیش می‌گرفتم!» سوره فرقان، آیه ۲۷.
  31. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنَ الْحَقِّ... «ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید که به آنان مهربانی ورزید در حالی که آنان به آنچه از سوی حق برای شما آمده است کفر ورزیده‌اند.».. سوره ممتحنه، آیه ۱.
  32. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ قَدْ يَئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا يَئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ «ای مؤمنان! گروهی را که خداوند بر آنان خشم گرفته است دوست مگیرید که آنان همان گونه از جهان واپسین ناامیدند که کافران از (بازگشت) در گور خفتگان» سوره ممتحنه، آیه ۱۳.
  33. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَكُمْ هُزُوًا وَلَعِبًا مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَالْكُفَّارَ أَوْلِيَاءَ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ «ای مؤمنان! آنان را که دینتان را به ریشخند و بازی می‌گیرند- یعنی کسانی را که پیش از شما به آنان کتاب داده شده است و (یا) کافران را- سرور مگیرید و اگر مؤمنید از خداوند پروا کنید» سوره مائده، آیه ۵۷.
  34. إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ «خداوند تنها شما را از دوست داشتن کسانی باز می‌دارد که با شما در کار دین جنگ کردند و شما را از خانه‌هایتان بیرون راندند و (یا) از بیرون راندنتان پشتیبانی کردند و کسانی که آنان را دوست بدارند ستمگرند» سوره ممتحنه، آیه ۹.
  35. مَثَلُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ أَوْلِيَاءَ كَمَثَلِ الْعَنْكَبُوتِ اتَّخَذَتْ بَيْتًا وَإِنَّ أَوْهَنَ الْبُيُوتِ لَبَيْتُ الْعَنْكَبُوتِ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ «داستان کسانی که به جای خداوند سرورانی (به پرستش) گزیدند مانند آن عنکبوت است که خانه‌ای بنا کرد و اگر می‌دانستند بی‌گمان سست‌ترین خانه‌ها خانه عنکبوت است» سوره عنکبوت، آیه ۴۱.
  36. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۳۹۰-۳۹۶.