مساوات در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۰ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{سیره معصوم}}
{{مدخل مرتبط
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| موضوع مرتبط = مساوات
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث '''[[مساوات]]''' است. "'''[[مساوات]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
| عنوان مدخل  = مساوات
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
| مداخل مرتبط = [[مساوات در لغت]] - [[مساوات در معارف و سیره نبوی]] - [[مساوات در معارف و سیره امام علی]] - [[مساوات در فقه سیاسی]] - [[مساوات در جامعه‌شناسی اسلامی]]
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[مساوات در قرآن]] - [[مساوات در حدیث]] - [[مساوات در نهج البلاغه]] - [[مساوات در اخلاق اسلامی]] - [[مساوات در معارف دعا و زیارات]] - [[مساوات در سیره پیامبر خاتم]]</div>
| پرسش مرتبط  =  
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
}}
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[مساوات (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">


==مقدمه==
== مقدمه ==
واژه مساوات یا [[برابری]] بیشتر ناظر به برابری [[انسان‌ها]] در برخورداری از یکسری [[حقوق]] و اعتبارات و امتیاز‌های اجتماعی است که به مجموعه‌ای از بنیادهای وجودشناختی مستند است؛ اما عدل ناظر به [[اعطای حقوق]] و امتیارات افراد متناسب با [[میزان]] [[استحقاق]] آنهاست؛ از این‌رو، اجرای “عدالت” مستلزم پذیرش نوعی تفاوت و [[تبعیض]] توجیه‌پذیر میان افراد و گروه‌ها به تناسب [[درجه]] استحقاق آنها بر اساس معیارهای پذیرفته شده است.
واژه مساوات یا [[برابری]] بیشتر ناظر به برابری [[انسان‌ها]] در برخورداری از یکسری [[حقوق]] و اعتبارات و امتیاز‌های اجتماعی است که به مجموعه‌ای از بنیادهای وجودشناختی مستند است؛ اما عدل ناظر به [[اعطای حقوق]] و امتیارات افراد متناسب با [[میزان]] [[استحقاق]] آنهاست؛ از این‌رو، اجرای “عدالت” مستلزم پذیرش نوعی تفاوت و [[تبعیض]] توجیه‌پذیر میان افراد و گروه‌ها به تناسب [[درجه]] استحقاق آنها بر اساس معیارهای پذیرفته شده است.
[[شهید مطهری]] در توضیح این اصل بنیادین می‌نویسد: یکی از اصول و ارکان [[ایدئولوژی]] [[اسلامی]] [[اصل مساوات]] و [[نفی تبعیض]] است. از نظر [[اسلام]]، انسان‌ها به حسب گوهر و ذات برابرند، [[مردم]] از این نظر دو گونه یا چند گونه [[آفریده]] نشده‌اند، رنگ، [[خون]]، نژاد و قومیت ملاک [[برتری]] و تفوق نیست، [[سید]] قرشی و سیاه [[حبشی]] برابرند. [[آزادی]]، [[دموکراسی]] و [[عدالت]] در [[اسلام]]، زاده [[برابری]] و [[مساوات]] انسان‌هاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به سبب یک [[سلسله]] [[مصالح]] که برای خود آن افراد و برای [[جامعه اسلامی]] ضروری است، به طور موقت سلب برخی [[حقوق]] از افراد می‌شود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد. دوره موقت [[بردگی]] بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله [[فرهنگی]] و [[آموزشی]] و پرورشی است نه مقوله [[اقتصادی]] و بهره‌کشی، و دالان موقتی است برای [[تربیت اسلامی]] از این قبیل است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۷.</ref>.
[[شهید مطهری]] در توضیح این اصل بنیادین می‌نویسد: یکی از اصول و ارکان [[ایدئولوژی]] [[اسلامی]] [[اصل مساوات]] و [[نفی تبعیض]] است. از نظر [[اسلام]]، انسان‌ها به حسب گوهر و ذات برابرند، [[مردم]] از این نظر دو گونه یا چند گونه [[آفریده]] نشده‌اند، رنگ، [[خون]]، نژاد و قومیت ملاک [[برتری]] و تفوق نیست، [[سید]] قرشی و سیاه [[حبشی]] برابرند. [[آزادی]]، [[دموکراسی]] و [[عدالت]] در [[اسلام]]، زاده [[برابری]] و [[مساوات]] انسان‌هاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به سبب یک [[سلسله]] [[مصالح]] که برای خود آن افراد و برای [[جامعه اسلامی]] ضروری است، به طور موقت سلب برخی [[حقوق]] از افراد می‌شود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد. دوره موقت [[بردگی]] بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله [[فرهنگی]] و [[آموزشی]] و پرورشی است نه مقوله [[اقتصادی]] و بهره‌کشی، و دالان موقتی است برای [[تربیت اسلامی]] از این قبیل است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۷.</ref>.


از این‌رو، افراد [[بشر]] از لحاظ [[حقوق اجتماعی]] غیر [[خانوادگی]]، یعنی از لحاظ [[حقوقی]] که در [[اجتماع]] بزرگ، خارج از محیط [[خانواده]]، نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند هم وضع مساوی دارند و هم وضع مشابه؛ یعنی حقوق اولی طبیعی آنها برابر یکدیگر و مانند یکدیگر است.
از این‌رو، افراد [[بشر]] از لحاظ [[حقوق اجتماعی]] غیر [[خانوادگی]]، یعنی از لحاظ [[حقوقی]] که در [[اجتماع]] بزرگ، خارج از محیط [[خانواده]]، نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند هم وضع مساوی دارند و هم وضع مشابه؛ یعنی حقوق اولی طبیعی آنها برابر یکدیگر و مانند یکدیگر است.
... البته همین [[تساوی]] در حقوق اولیه طبیعی، تدریجاً آنها را از لحاظ حقوق اکتسابی در وضع نامساوی قرار می‌دهد، یعنی همه به طور مساوی [[حق]] دارند کار کنند و در مسابقه [[زندگی]] شرکت نمایند، اما چون پای [[انجام وظیفه]] و شرکت در مسابقه به میان می‌آید، همه در این مسابقه یک [[جور]] از آب در نمی‌آیند، بعضی پر استعدادترند و بعضی کم استعدادتر، بعضی پر کارترند و بعضی کم‌کارتر و بالاخره بعضی [[عالم تر]]، با کما تر، با هنرتر، کارآمدتر، لایق‌تر از بعضی دیگر از کار در می‌آیند؛ قهراً حقوق اکتسابی آنها صورت نامتساوی به خود می‌گیرد، و اگر بخواهیم حقوق اکتسابی آنها را نیز مانند حقوق اولی و طبیعی آنها مساوی قرار دهیم، عمل ما جز [[ظلم]] و [[تجاوز]] نامی نخواهد داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۸۲؛ برای آشنایی بیشتر با دیدگاه اسلام در خصوص این اصل، ر.ک: عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۵۶۶-۵۷۰.</ref>.
... البته همین [[تساوی]] در حقوق اولیه طبیعی، تدریجاً آنها را از لحاظ حقوق اکتسابی در وضع نامساوی قرار می‌دهد، یعنی همه به طور مساوی [[حق]] دارند کار کنند و در مسابقه [[زندگی]] شرکت نمایند، اما چون پای [[انجام وظیفه]] و شرکت در مسابقه به میان می‌آید، همه در این مسابقه یک [[جور]] از آب در نمی‌آیند، بعضی پر استعدادترند و بعضی کم استعدادتر، بعضی پر کارترند و بعضی کم‌کارتر و بالاخره بعضی [[عالم تر]]، با کما تر، با هنرتر، کارآمدتر، لایق‌تر از بعضی دیگر از کار در می‌آیند؛ قهراً حقوق اکتسابی آنها صورت نامتساوی به خود می‌گیرد، و اگر بخواهیم حقوق اکتسابی آنها را نیز مانند حقوق اولی و طبیعی آنها مساوی قرار دهیم، عمل ما جز [[ظلم]] و [[تجاوز]] نامی نخواهد داشت<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۸۲؛ برای آشنایی بیشتر با دیدگاه اسلام در خصوص این اصل، ر. ک: عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۵۶۶-۵۷۰.</ref>.


==آیات قرآنی مرتبط==
== آیات قرآنی مرتبط ==
#توجه دادن به منشأ [[خلقت]] مشترک [[انسان‌ها]] و تنها عامل [[برتری]] ایشان بر یکدیگر: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>.
# توجه دادن به منشأ [[خلقت]] مشترک [[انسان‌ها]] و تنها عامل [[برتری]] ایشان بر یکدیگر: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref>.
#برخورداری همگان از [[حق حیات]]: {{متن قرآن|...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا}}<ref>«هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۳۶.</ref>
# برخورداری همگان از [[حق حیات]]: {{متن قرآن|...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا}}<ref>«هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۳۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== منابع ==
 
{{منابع}}
==منابع==
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
# [[پرونده:1100695.jpg|22px]] [[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|'''ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
{{ارزش‌های اجتماعی}}


[[رده:مساوات]]
[[رده:مساوات]]
[[رده:مدخل]]
{{ارزش‌های اجتماعی}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۰ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۴۸

مقدمه

واژه مساوات یا برابری بیشتر ناظر به برابری انسان‌ها در برخورداری از یکسری حقوق و اعتبارات و امتیاز‌های اجتماعی است که به مجموعه‌ای از بنیادهای وجودشناختی مستند است؛ اما عدل ناظر به اعطای حقوق و امتیارات افراد متناسب با میزان استحقاق آنهاست؛ از این‌رو، اجرای “عدالت” مستلزم پذیرش نوعی تفاوت و تبعیض توجیه‌پذیر میان افراد و گروه‌ها به تناسب درجه استحقاق آنها بر اساس معیارهای پذیرفته شده است. شهید مطهری در توضیح این اصل بنیادین می‌نویسد: یکی از اصول و ارکان ایدئولوژی اسلامی اصل مساوات و نفی تبعیض است. از نظر اسلام، انسان‌ها به حسب گوهر و ذات برابرند، مردم از این نظر دو گونه یا چند گونه آفریده نشده‌اند، رنگ، خون، نژاد و قومیت ملاک برتری و تفوق نیست، سید قرشی و سیاه حبشی برابرند. آزادی، دموکراسی و عدالت در اسلام، زاده برابری و مساوات انسان‌هاست. از نظر اسلام تنها در شرایط محدود و معینی، به سبب یک سلسله مصالح که برای خود آن افراد و برای جامعه اسلامی ضروری است، به طور موقت سلب برخی حقوق از افراد می‌شود و این وضع هیچ ربطی به گوهر و ذات و خون و نژاد افراد ندارد. دوره موقت بردگی بردگان که از نظر اسلام داخل مقوله فرهنگی و آموزشی و پرورشی است نه مقوله اقتصادی و بهره‌کشی، و دالان موقتی است برای تربیت اسلامی از این قبیل است[۱].

از این‌رو، افراد بشر از لحاظ حقوق اجتماعی غیر خانوادگی، یعنی از لحاظ حقوقی که در اجتماع بزرگ، خارج از محیط خانواده، نسبت به یکدیگر پیدا می‌کنند هم وضع مساوی دارند و هم وضع مشابه؛ یعنی حقوق اولی طبیعی آنها برابر یکدیگر و مانند یکدیگر است. ... البته همین تساوی در حقوق اولیه طبیعی، تدریجاً آنها را از لحاظ حقوق اکتسابی در وضع نامساوی قرار می‌دهد، یعنی همه به طور مساوی حق دارند کار کنند و در مسابقه زندگی شرکت نمایند، اما چون پای انجام وظیفه و شرکت در مسابقه به میان می‌آید، همه در این مسابقه یک جور از آب در نمی‌آیند، بعضی پر استعدادترند و بعضی کم استعدادتر، بعضی پر کارترند و بعضی کم‌کارتر و بالاخره بعضی عالم تر، با کما تر، با هنرتر، کارآمدتر، لایق‌تر از بعضی دیگر از کار در می‌آیند؛ قهراً حقوق اکتسابی آنها صورت نامتساوی به خود می‌گیرد، و اگر بخواهیم حقوق اکتسابی آنها را نیز مانند حقوق اولی و طبیعی آنها مساوی قرار دهیم، عمل ما جز ظلم و تجاوز نامی نخواهد داشت[۲].

آیات قرآنی مرتبط

  1. توجه دادن به منشأ خلقت مشترک انسان‌ها و تنها عامل برتری ایشان بر یکدیگر: ﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَأُنْثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ[۳].
  2. برخورداری همگان از حق حیات: ﴿...مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. مطهری، مرتضی، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۷.
  2. مطهری، مرتضی، نظام حقوق زن در اسلام، ص۱۸۲؛ برای آشنایی بیشتر با دیدگاه اسلام در خصوص این اصل، ر. ک: عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۵۶۶-۵۷۰.
  3. «ای مردم! ما شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را گروه‌ها و قبیله‌ها کردیم تا یکدیگر را باز‌شناسید، بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست، به راستی خداوند دانایی آگاه است» سوره حجرات، آیه ۱۳.
  4. «هرکس تنی را -جز به قصاص یا به کیفر تبهکاری در روی زمین- بکشد چنان است که تمام مردم را کشته است» سوره مائده، آیه ۳۲.
  5. شرف‌الدین، سید حسین، ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم، ص ۱۳۶.