چه کسانی رجعت می‌کنند؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'بویژه' به 'به‌ویژه')
 
(۴۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{پرسش غیرنهایی}}
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]]
| موضوع فرعی        = چه کسانی [[رجعت]] می‌کنند؟
| تصویر = 7626626268.jpg
| تصویر             = 7626626268.jpg
| مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[رجعت]] / [[رجعت‌کنندگان]]
| اندازه تصویر      = 200px
| مدخل اصلی = [[رجعت امامان]]  
| مدخل بالاتر     = [[مهدویت]] / [[عصر پس از ظهور]] / [[رجعت]]  
| مدخل وابسته =  
| مدخل اصلی   = [[رجعت‌کنندگان]]
| تعداد پاسخ = ۵
| مدخل وابسته   = ؟
}}
'''چه کسانی [[رجعت]] می‌کنند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
 
== پاسخ نخست ==
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|راست|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«اینکه چه کسانی، [[رجعت]] خواهند کرد، به دو دسته [[روایت]] برخورد می‌‏‏کنیم. دسته‌‏ای از [[روایات]] به‌‏طور کلّی دلالت بر بازگشت [[مؤمن]] خالص، و [[کافر]] و مشرک خالص دارند و دسته دیگر از [[روایات]] اشخاصی را به‌طور خاصّ و جداگانه ذکر نموده‏‌اند. پیرامون دسته اوّل [[امام صادق]] {{ع}} چنین می‌‏فرماید: [[رجعت]] همگانی نیست، بلکه خصوصی است، تنها کسانی [[رجعت]] می‌‏کنند که [[مؤمن]] خالص باشند یا مشرک خالص<ref> تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج ۲، ص ۴۰۸</ref>. پیرامون دسته دوم، باید گفت که طبق [[روایات]]، [[پیامبران]]، [[حضرت اسماعیل]] [[صادق]] الوعد، [[حضرت عیسی]]، [[حضرت خضر]]، حضرت [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}}، [[امام علی|امیر المؤمنین]] [[علی]] {{ع}}، [[امام حسین]] {{ع}}، سایر [[امامان]] [[معصوم]] {{ع}} و جمعی از [[اصحاب]] باوفای [[پیامبر اسلام]] و اصحابی چون: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد اللّه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، و نیز [[اصحاب کهف]] و برخی دیگر [[رجعت]] خواهند کرد.
 
امّا با بررسی [[روایت]] [[رجعت]] استفاده می‌‏شود که نخستین کسی که برای [[فرمانروایی]] [[جهان]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، حضرت [[امام حسین]] {{ع}} است. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: نخستین کسی که [[زمین]] برای او شکافته می‌‏‏شود و به روی [[زمین]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} است<ref> الزام النّاصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ص ۳۶۰</ref> و نیز می‌‏‏فرماید: نخستین کسی که به [[دنیا]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، [[حسین بن علی]] {{ع}} است، به قدری [[حکومت]] می‌‏کند که از کثرت سنّ، ابروهایش روی دیدگانش می‌‏‏ریزد<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۳، ص ۴۶</ref>. و همان‏طور که آمد، براساس احادیثی که در ذیل [[آیه]] ششم از سوره [[اسراء]] وارد شده است، [[امام حسین]] {{ع}} در اواخر [[حکومت]] [[بقیة اللّه]] {{ع}} با [[اصحاب]] باوفایش [[رجعت]] می‌‏‏کند و به همه [[مردم]] معرّفی می‌‏‏شود، تا دیگر کسی در مورد آن حضرت دچار [[تردید]] نشود. هنگامی که همه [[مردم]] او را شناختند، اجل [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} فرا می‌‏‏رسد و دیده از [[جهان]] فرو می‌‏بندد. آنگاه [[امام حسین]] {{ع}} آن حضرت را [[غسل]] و [[کفن]] و [[حنوط]] نموده و به خاک می‌‏‏سپرد، که هرگز [[امام]] را جز [[امام]] [[غسل]] نمی‌‏‏دهد.<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۶۶.</ref>.
 
== پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه ==
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
| تصویر = 783993038.jpg
| پاسخ‌دهنده = قنبر علی صمدی
| پاسخ = [[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:


| پاسخ‌دهنده        =
«در برخی [[روایات]]، از بازگشت گذشتگان در [[زمان ظهور]] سخن به میان آمده است. مفاد این گونه [[روایات]] به [[رجعت]] برخی از [[صالحان]] در آن زمان دلالت دارد، اما این بدان معنا نیست که آنان جزو [[سیصد و سیزده]] تن [[اصحاب خاص]] حضرت، یعنی همان افرادی که [[ظهور]] منوط به [[آمادگی]] آنهاست، قرار داشته باشند.
| پاسخ‌دهندگان      = [[علی رضا رجالی تهرانی]]؛ [[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری]]
 
بر اساس منابع روایی، از جمله کسانی که در [[زمان ظهور]] در جمع [[اصحاب]] و سپاهیان [[مهدی]] {{ع}} قرار می‌گیرند، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[شایسته]] و برجسته‌اند که پیش‌تر از [[دنیا]] رفته و [[خداوند]] آنان را دوباره زنده می‌کند تا به [[سپاه مهدی]] {{ع}} ملحق شوند. در میان این اشخاص که در [[روایات]] بعضا از آنها نام برده شده کسانی هستند که جزو امت‌های پیشین بوده‌اند، مانند یوشع بن نون، [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} [[مؤمن]] آل فرعون و [[اصحاب کهف]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.
 
برخی دیگر از [[رجعت کنندگان]]، پیشگامان و [[صالحان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} هستند؛ نظیر [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]]<ref>ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>، [[جبیر بن خاربون]]<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.</ref>، [[اسماعیل]] فرزند [[امام صادق]] {{ع}}<ref>ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[عبدالله]] بن شریک عامری<ref>ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[مفضل بن عمر]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.</ref> و...»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص221 -222</ref>.
}}
}}
'''چه کسانی [[رجعت]] می‌کنند؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود.
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۲. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
| تصویر = 13681144.jpg
| پاسخ‌دهنده = علی رضا امامی میبدی
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
 
«قبل از هر چیز باید توجه داشت که [[رجعت]] امری عام و فراگیر نیست و طبعاً همه انسان‌هایی که از [[دنیا]] رفته‌‌اند، باز نخواهند گشت؛ بلکه آنچه از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده می‌‌شود این است که بخشی از [[انسان‌‌ها]] که در میان آنها هم انسان‌‌های الهی و [[صالح]] و هم انسان‌‌های مجرم و ستم‌‌کار وجود دارد، [[رجعت]] خواهند نمود.
 
نکته دیگر اینکه در میان [[رجعت کنندگان]] علاوه بر انسان‌‌هایی از [[امت پیامبر]] {{صل}}، افرادی نیز از امت‌های پیشین وجود دارند، که اسامی بعضی از هر دو گروه در [[احادیث]] آمده است و [[مرحوم علامه]] بعضی از آنها را در آثار خود ذکر کرده است.  بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به [[روایات]]، بحث [[رجعت]] که مورد توجه [[علامه]] بوده است، می‌توان [[رجعت کنندگان]] را در چهار دسته کلی تنظیم نمود.
* '''بعضی از [[پیامبران]] {{عم}}''': گرچه در بعضی از [[روایات]] همه [[پیامبران]] از [[آدم]] {{ع}} تا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} جزء [[رجعت‌‌کنندگان]] شمرده شده‌اند،<ref>تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۵؛بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۴۱.</ref> ولی از میان [[انبیا]] {{عم}} فقط [[پیامبر اسلام]] {{ع}} در آثار [[علامه]] به عنوان [[رجعت]] کننده ذکر شده است. ایشان روایتی را از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که بر اساس آن [[حضرت محمد]] {{صل}} در [[آخرالزمان]] [[رجعت]] می‌‌کند و در [[بیت المقدس]]، [[ابلیس]] را ذبح می‌‌کند<ref>المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.</ref>.


==عبارت‌های دیگری از این پرسش==
همچنین در جای دیگری در [[تبیین]] فقره {{عربی|مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ}} از [[زیارت جامعه]]، این فقره را مربوط به [[رجعت]] دانسته و [[پیامبر]] {{صل}} را از جمله [[رجعت‌‌کنندگان]] نام می‌برد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.</ref>.
* '''[[امامان معصوم]] {{عم}}''': در [[روایات]] زیادی اسامی همه یا بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان رجعت‌‌کننده ذکر شده است. [[علامه]] نیز در [[تبیین]] بخش‌‌های از [[زیارت جامعه]] که در قسمت قبلی ذکر شد، می‌گوید: منظور از این دو (ایاب و [[رجعت]]) یک چیز است و مقصود همان رجعتی است که اول [[امام حسین]] {{ع}}، بعد [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، بعد حضرت [[رسول الله]] {{صل}} و بعد باقی [[ائمه]] {{عم}} [[رجوع]] می‌‌نمایند<ref>همان.</ref>.


== پاسخ نخست==
همچنین ایشان به حدیثی درباره [[رجعت]]، اشاره می‌کنند که بر اساس آن [[عمر]] عالم صد هزار سال است، هشتاد هزار سال از آن [[حکومت]] [[آل محمد]] {{عم}} و بیست هزار سال [[حکومت]] دیگران می‌‌باشد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سؤال صفحه ۱۱۸. متن خبر: {{عربی|من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و {{عم}}}}. بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.</ref>.
[[پرونده:1368299.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[علی رضا رجالی تهرانی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[علی رضا رجالی تهرانی]]'''، در کتاب ''«[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«اینکه چه کسانی، [[رجعت]] خواهند کرد، به دو دسته [[روایت]] برخورد می‌‏‏کنیم. دسته‌‏ای از [[روایات]] به‌‏طور کلّی دلالت بر بازگشت [[مؤمن]] خالص، و [[کافر]] و مشرک خالص دارند و دسته دیگر از [[روایات]] اشخاصی را به‌طور خاصّ و جداگانه ذکر نموده‏‌اند. پیرامون دسته اوّل [[امام صادق]] {{ع}} چنین می‌‏فرماید: [[رجعت]] همگانی نیست، بلکه خصوصی است، تنها کسانی [[رجعت]] می‌‏کنند که [[مؤمن]] خالص باشند یا مشرک خالص<ref> تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج ۲، ص ۴۰۸</ref>. پیرامون دسته دوم، باید گفت که طبق [[روایات]]، [[پیامبران]]، [[حضرت اسماعیل]] [[صادق]] الوعد، [[حضرت عیسی]]، [[حضرت خضر]]، حضرت [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]] {{صل}}، [[امام علی|امیر المؤمنین]] [[علی]] {{ع}}، [[امام حسین]] {{ع}}، سایر [[امامان]] [[معصوم]] {{ع}} و جمعی از [[اصحاب]] باوفای [[پیامبر اسلام]] و اصحابی چون: [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد اللّه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، و نیز [[اصحاب کهف]] و برخی دیگر [[رجعت]] خواهند کرد.
::::::امّا با بررسی [[روایت]] [[رجعت]] استفاده می‌‏شود که نخستین کسی که برای [[فرمانروایی]] [[جهان]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، حضرت [[امام حسین]] {{ع}} است. چنانکه [[امام صادق]] {{ع}} فرموده است: نخستین کسی که [[زمین]] برای او شکافته می‌‏‏شود و به روی [[زمین]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، [[امام حسین|حسین بن علی]] {{ع}} است<ref> الزام النّاصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ص ۳۶۰</ref> و نیز می‌‏‏فرماید: نخستین کسی که به [[دنیا]] [[رجعت]] می‌‏‏کند، [[حسین بن علی]] {{ع}} است، به قدری [[حکومت]] می‌‏کند که از کثرت سنّ، ابروهایش روی دیدگانش می‌‏‏ریزد<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۳، ص ۴۶</ref>. و همان‏طور که آمد، براساس احادیثی که در ذیل [[آیه]] ششم از سوره [[اسراء]] وارد شده است، [[امام حسین]] {{ع}} در اواخر [[حکومت]] [[بقیة اللّه]] {{ع}} با [[اصحاب]] باوفایش [[رجعت]] می‌‏‏کند و به همه [[مردم]] معرّفی می‌‏‏شود، تا دیگر کسی در مورد آن حضرت دچار [[تردید]] نشود. هنگامی که همه [[مردم]] او را شناختند، اجل [[امام مهدی|حضرت مهدی]]{{ع}} فرا می‌‏‏رسد و دیده از [[جهان]] فرو می‌‏بندد. آنگاه [[امام حسین]] {{ع}} آن حضرت را [[غسل]] و [[کفن]] و [[حنوط]] نموده و به خاک می‌‏‏سپرد، که هرگز [[امام]] را جز [[امام]] [[غسل]] نمی‌‏‏دهد.<ref> بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۵۶</ref>»<ref>[[یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان (کتاب)|یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان]]، ص ۲۶۶.</ref>.


==پاسخ‌های دیگر==
علاوه بر این، در روایاتی که ایشان در ذیل [[آیات]] مربوط به [[رجعت]] [[نقل]] نموده، نام [[امام]] بزرگوار، [[حضرت علی]] {{ع}} به صورت صریح آمده است<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».</ref>.
{{یادآوری پاسخ}}
* '''[[مؤمنان خالص]]''': برخی [[روایات]] به عنوان کلی [[مؤمنان خالص]]، [[رجعت‌‌کنندگان]] را معرفی می‌کنند، [[مرحوم علامه]] نیز با این تعبیر که بعضی از انسانها که در خوبی برجسته هستند، [[رجعت]] خواهند نمود، از این دسته یاد می‌کند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹؛در محضر علامه طباطبایی، سؤال، صفحه ۱۱۷.</ref>. البته ایشان در [[تفسیر]] [[سوره کهف]]، نام و عناوین بیست و هشت نفر از انسانهای [[صالح]] را بر اساس [[روایات معصومین]] {{عم}} ذکر می‌کند، که عبارتند از:
{{جمع شدن|۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛}}
[[پرونده:783993038.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[قنبر علی صمدی]]]]
::::::[[حجت الاسلام و المسلمین]] '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«در برخی [[روایات]]، از بازگشت گذشتگان در [[زمان ظهور]] سخن به میان آمده است. مفاد این گونه [[روایات]] به [[رجعت]] برخی از [[صالحان]] در آن زمان دلالت دارد، اما این بدان معنا نیست که آنان جزو [[سیصد و سیزده]] تن [[اصحاب خاص]] حضرت، یعنی همان افرادی که [[ظهور]] منوط به [[آمادگی]] آنهاست، قرار داشته باشند.
::::::بر اساس منابع روایی، از جمله کسانی که در [[زمان ظهور]] در جمع [[اصحاب]] و سپاهیان [[مهدی]] {{ع}} قرار می‌گیرند، عده‌ای از [[مؤمنان]] [[شایسته]] و برجسته‌اند که پیش‌تر از [[دنیا]] رفته و [[خداوند]] آنان را دوباره زنده می‌کند تا به [[سپاه مهدی]] {{ع}} ملحق شوند. در میان این اشخاص که در [[روایات]] بعضا از آنها نام برده شده کسانی هستند که جزو امت‌های پیشین بوده‌اند، مانند یوشع بن نون، [[وصی]] [[موسی]] {{ع}} [[مؤمن]] آل فرعون و [[اصحاب کهف]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.</ref>.
::::::برخی دیگر از [[رجعت کنندگان]]، پیشگامان و [[صالحان]] [[عصر پیامبر]] {{صل}} و [[ائمه]] [[معصومین]] {{عم}} هستند؛ نظیر [[سلمان فارسی]]، [[ابودجانه انصاری]]، [[مالک اشتر نخعی]]<ref>ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.</ref>، [[جبیر بن خاربون]]<ref>ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.</ref>، [[اسماعیل]] فرزند [[امام صادق]] {{ع}}<ref>ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[عبدالله]] بن شریک عامری<ref>ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.</ref>، [[مفضل بن عمر]]<ref>ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.</ref> و...»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص:221 -222</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛}}
[[پرونده:13681144.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[علی رضا امامی میبدی]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[علی رضا امامی میبدی]]'''، در کتاب ''«[[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«قبل از هر چیز باید توجه داشت که [[رجعت]] امری عام و فراگیر نیست و طبعاً همه انسان‌هایی که از [[دنیا]] رفته‌‌اند، باز نخواهند گشت؛ بلکه آنچه از [[آیات]] و [[روایات]] استفاده می‌‌شود این است که بخشی از [[انسان‌‌ها]] که در میان آنها هم انسان‌‌های الهی و [[صالح]] و هم انسان‌‌های مجرم و ستم‌‌کار وجود دارد، [[رجعت]] خواهند نمود.
::::::نکته دیگر اینکه در میان [[رجعت کنندگان]] علاوه بر انسان‌‌هایی از [[امت پیامبر]] {{صل}}، افرادی نیز از امت‌های پیشین وجود دارند، که اسامی بعضی از هر دو گروه در [[احادیث]] آمده است و [[مرحوم علامه]] بعضی از آنها را در آثار خود ذکر کرده است.  بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به [[روایات]]، بحث [[رجعت]] که مورد توجه [[علامه]] بوده است، می‌توان [[رجعت کنندگان]] را در چهار دسته کلی تنظیم نمود.
:::::*'''بعضی از [[پیامبران]] {{عم}}''': گرچه در بعضی از [[روایات]] همه [[پیامبران]] از [[آدم]] {{ع}} تا [[پیامبر اکرم]] {{صل}} جزء [[رجعت‌‌کنندگان]] شمرده شده‌اند،<ref>تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۵؛بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۴۱.</ref> ولی از میان [[انبیا]] {{عم}} فقط [[پیامبر اسلام]] {{ع}} در آثار [[علامه]] به عنوان [[رجعت]] کننده ذکر شده است. ایشان روایتی را از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که بر اساس آن [[حضرت محمد]] {{صل}} در [[آخرالزمان]] [[رجعت]] می‌‌کند و در [[بیت المقدس]]، [[ابلیس]] را ذبح می‌‌کند<ref>المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.</ref>.
::::::همچنین در جای دیگری در [[تبیین]] فقره {{عربی|مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ}} از [[زیارت جامعه]]، این فقره را مربوط به [[رجعت]] دانسته و [[پیامبر]] {{صل}} را از جمله [[رجعت‌‌کنندگان]] نام می‌برد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سوال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.</ref>.
:::::*'''[[امامان معصوم]] {{عم}}''': در [[روایات]] زیادی اسامی همه یا بعضی از [[ائمه اطهار]] {{عم}} به عنوان رجعت‌‌کننده ذکر شده است. [[علامه]] نیز در [[تبیین]] بخش‌‌های از [[زیارت جامعه]] که در قسمت قبلی ذکر شد، می‌گوید: منظور از این دو (ایاب و [[رجعت]]) یک چیز است و مقصود همان رجعتی است که اول [[امام حسین]] {{ع}}، بعد [[حضرت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، بعد حضرت [[رسول الله]] {{صل}} و بعد باقی [[ائمه]] {{عم}} [[رجوع]] می‌‌نمایند<ref>همان.</ref>.
::::::همچنین ایشان به حدیثی درباره [[رجعت]]، اشاره می‌کنند که بر اساس آن [[عمر]] عالم صد هزار سال است، هشتاد هزار سال از آن [[حکومت]] [[آل محمد]] {{عم}} و بیست هزار سال [[حکومت]] دیگران می‌‌باشد<ref>در محضر علامه طباطبایی، سوال صفحه ۱۱۸. متن خبر: {{عربی|من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و {{عم}}}}. بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.</ref>.
::::::علاوه بر این، در روایاتی که ایشان در ذیل [[آیات]] مربوط به [[رجعت]] [[نقل]] نموده، نام [[امام]] بزرگوار، [[حضرت علی]] {{ع}} به صورت صریح آمده است<ref>المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».</ref>.
:::::*'''[[مؤمنان خالص]]''': برخی [[روایات]] به عنوان کلی [[مؤمنان خالص]]، [[رجعت‌‌کنندگان]] را معرفی می‌کنند، [[مرحوم علامه]] نیز با این تعبیر که بعضی از انسانها که در خوبی برجسته هستند، [[رجعت]] خواهند نمود، از این دسته یاد می‌کند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹؛در محضر علامه طباطبایی، سوال، صفحه ۱۱۷.</ref>. البته ایشان در [[تفسیر]] [[سوره کهف]]، نام و عناوین بیست و هشت نفر از انسانهای [[صالح]] را بر اساس [[روایات معصومین]] {{عم}} ذکر می‌کند، که عبارتند از:  
::::::از امت‌‌های گذشته: یوشع بن نون و [[سیره]] [[حضرت موسی]] {{ع}}، سیصد و هفده نفر از [[قوم حضرت موسی]] {{ع}} که نامشان مشخص نیست؛ و [[اصحاب کهف]] که هفت نفر می‌‌باشند؛ یعنی: [[مکسلکمینا]]، [[یلمیخا]]، [[مرطولس]]، [[ثبیونس]]، [[دردونس]]، [[کفاشیطیطوس]]، [[منظنواسیس]]<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند. البته روایات دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>.
::::::از [[امت اسلامی]]: [[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، [[مقداد]] بن اسود از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران]] [[امام علی]] {{ع}}، و [[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران]] [[امام علی]] {{ع}}<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>.
:::::*'''[[کافران]] [[خالص]]''' بر اساس [[روایات رجعت]]، در کنار [[رجعت]] [[مؤمنین خالص]]، [[کافران]] [[خالص]] نیز به این [[دنیا]] باز می‌‌گردند، تا به سزای اعمال خود برسند و از آنان [[انتقام]] گرفته شود؛ کسانی که به تعبیر [[علامه]]، برجسته در بدی و [[دشمنی]] با [[خدا]]، می‌باشند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۹۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۳. آقای باقری‌زاده اشعری؛}}
[[پرونده:87666522.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[محمد باقری‌زاده اشعری]]]]
::::::آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«درباره [[رجعت]] کنندگان، چند نظر وجود دارد؛ اما مشهورتر از همه، آن است که [[رجعت]] به کسانی اختصاص دارد که در [[کفر]] یا [[ایمان]]، خالص بوده‌اند. [[احادیث]] فراوانی از [[رجعت]] [[انبیا]]، [[خدا]] به‌ویژه [[امام حسین]] {{ع}}، [[امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}} به هنگام [[ظهور]] [[امام مهدی]] سخن گفته‌اند. در برخی [[احادیث]] نیز به [[رجعت]] جمعی از [[اصحاب خاص]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} اشاره شده است. [[رجعت]] [[شهدا]] با عنوان "کشته شدگان در [[راه خدا]]" نیز مورد تأکید برخی [[احادیث]] است. در کنار اینها، از [[رجعت]] [[کافران]] و [[منافقان]] مهم نیز یاد شده است. تمام این موارد را می‌توان ذیل عنوان مشهور "[[خالصان]] در [[کفر]] و [[ایمان]]" آورد.
::::::در برخی [[احادیث]]، از [[رجعت]] برخی اقوام یا گروهی از هر [[امت]] و مانند آن سخن گفته شده است؛ اما اجمال یا ابهام در این تعابیر را باید با [[احادیث]] دیگری که آن اقوام یا گروه را توضیح داده‌اند، برطرف کرد. نتیجه این که [[خالصان]] هر دسته، [[رجعت]] خواهند کرد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۴۷–۴۸.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۹۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۴. [[مجتبی تونه‌ای|آقای تونه‌ای]] (پژوهشگر معارف مهدویت)؛}}
از امت‌‌های گذشته: یوشع بن نون و [[سیره]] [[حضرت موسی]] {{ع}}، سیصد و هفده نفر از [[قوم حضرت موسی]] {{ع}} که نامشان مشخص نیست؛ و [[اصحاب کهف]] که هفت نفر می‌‌باشند؛ یعنی: [[مکسلکمینا]]، [[یلمیخا]]، [[مرطولس]]، [[ثبیونس]]، [[دردونس]]، [[کفاشیطیطوس]]، [[منظنواسیس]]<ref>مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند. البته روایات دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.</ref>.
[[پرونده:13681078.jpg|100px|right|بندانگشتی|[[مجتبی تونه‌ای]]]]
::::::آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
:::::*«[[رجعت]] [[امامان]] {{عم}}، در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] و زیارت‌ها آمده است. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ...}}<ref>سوره قصص، ۸۵.</ref> آن کسی که [[قرآن]] را بر تو فرو فرستاد به [[یقین]]، تو را به وعده‌گاهت بازمی‌گرداند. [[امام سجاد]] {{ع}} در [[تأویل]] این [[آیه شریفه]] فرمود: [[پیامبر]] شما و [[امیر مؤمنان]] و [[امامان]] [[اهل بیت]]، در [[عصر ظهور]] به [[دنیا]] باز می‌گردند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که در جریان [[رجعت]] به [[دنیا]] باز می‌گردد، [[امام حسین]] {{ع}} است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>. و فرمود: "[[حسین]] {{ع}} به [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] به [[دنیا]] بازمی‌گردد و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، [[انگشتر سلیمان]] را به همراه زمام امور [[جامعه]] به او می‌سپارد، و او کسی است که [[قائم]] {{ع}} را پس از یک زندگی طولانی و شکوهبار که از [[دنیا]] می‌رود، [[غسل]] می‌دهد و به خاک می‌سپارد"<ref>همان، ص ۱۰۳.</ref>. نیز در تاویل [[آیه شریفه]] [[قرآن]] {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}<ref>سوره اسراء، ۶.</ref> می‌فرماید: "[[حسین]] {{ع}} با [[حدود]] هفتاد نفر از [[یاران]] خویش به خواست [[خدا]] به [[دنیا]] باز می‌گردد... در همان حال،[[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در میان [[یاران]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[مردم]] است. آن‌گاه هنگامی که عرفان و [[ایمان]] [[مردم]] نسبت به [[رجعت]] [[حضرت حسین]] {{ع}} استوار گردید، پایان زندگی [[امام مهدی]] {{ع}} فرامی‌رسد. [[امام حسین]] {{ع}} امور مربوط‍‌ به [[غسل]] و [[نماز]] و به خاک‌سپاری پیکر پاکش را به عهده می‌گیرد، چرا که پیکر [[مطهر]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را تنها همانند او باید [[غسل]] و [[کفن]] کند و بر پیکر او [[نماز]] بگذارد و او را به خاک سپارد<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref>. در زیارت‌نامه‌های رسیده از جانب [[امامان]] راستین نیز، مسأله [[رجعت]] به‌طور صریح بیان شده است.
::::::[[امام صادق]] {{ع}} از [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} سخن می‌گوید و توضیح می‌دهد که برای آن حضرت چندین بار [[رجعت]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت [[امیر]] {{ع}} نیز در ضمن [[خطبه]] مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و [[رجعت]] پس از [[رجعت]] است، من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم، من [[صاحب]] صولت‌ها و شوکت‌ها هستم، من [[صاحب]] [[دولت‌ها]] و قدرت‌ها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر [[روایات]]، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در [[آیه]] ٨٢ سوره نمل، [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} می‌باشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] می‌کنند که فرمود: "به من شش [[فضیلت]] داده شده:
:::::#[[علم منایا و بلایا]] و وصایا به من داده شده،
:::::#سخن فصل (جداکننده [[حق]] و [[باطل]]) به من عطا شده،
:::::#من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم،
:::::#[[فرمانروایی]] کل به من داده شده،
:::::#من [[صاحب]] عصا و میسم هستم،
:::::#من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۰.</ref>.
:::::*«کسانی که [[رجعت]] می‌کنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[رجعت]] برای همه [[مردم]] نیست، بلکه برای گروه‌هایی خاص است: [[مؤمنان]] خالص و [[کافران]] محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و [[اصحاب]] او که در انتظارش از [[دنیا]] می‌روند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[قیام]] کند، فرستاده‌ای کنار قبر [[مؤمن]] می‌آید و به او می‌گوید: هان ای [[بنده]] [[خدا]]! [[امام]] تو [[قیام]] کرده است. اگر می‌خواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمی‌خواهی و بر آن هستی که هم‌چنان در جوار [[رحمت]] پروردگارت اقامت گزینی، همین‌جا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>.
::::::در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمی‌گردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمی‌گردد تا سزای حق‌کشی‌ها و تجاوزگری‌های خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آن‌ها باز می‌گردند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل می‌شود، [[محسن]] فاطمه‌ست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار می‌شود. [[قنفذ]] و آقایش آورده می‌شوند و با تازیانه‌هایی از [[آتش]]، شلاق می‌خورند. اگر یکی از آن شلاق‌ها به دریا زده شود، همه اقیانوس‌های [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش می‌آید، و اگر یکی از آن‌ها به یکی از کوه‌های [[دنیا]] بخورد، ذوب می‌شود و تبدیل به خاکستر می‌گردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق می‌خورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده می‌شود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] می‌داد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت می‌زد. او نیز [[رجعت]] می‌کند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) می‌خورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] می‌کنند و [[امام حسین]] {{ع}} آن‌ها را می‌کشد و برای هرضربتی یک ضربت می‌زند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کرده‌اند، در [[رجعت]] بازمی‌گردند و [[انتقام]] از آن‌ها گرفته می‌شود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعت‌کنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای|مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص:۳۵۹.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}


==پرسش‌های وابسته==
از [[امت اسلامی]]: [[ابودجانه انصاری]] از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}}، [[مقداد]] بن اسود از [[اصحاب پیامبر]] {{صل}} و [[یاران امام علی]] {{ع}}، و [[مالک اشتر]] نخعی از [[یاران امام علی]] {{ع}}<ref>المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.</ref>.
* '''[[کافران]] [[خالص]]''' بر اساس [[روایات رجعت]]، در کنار [[رجعت]] [[مؤمنین خالص]]، [[کافران]] [[خالص]] نیز به این [[دنیا]] باز می‌‌گردند، تا به سزای اعمال خود برسند و از آنان [[انتقام]] گرفته شود؛ کسانی که به تعبیر [[علامه]]، برجسته در بدی و [[دشمنی]] با [[خدا]]، می‌باشند<ref>المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.</ref>»<ref>[[علی رضا امامی میبدی|امامی میبدی، علی رضا]]، [[آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی (کتاب)|آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی]]، ص ۲۹۸.</ref>.
}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۳. آقای باقری‌زاده اشعری؛
| تصویر = 87666522.jpg
| پاسخ‌دهنده = محمد باقری‌زاده اشعری
| پاسخ = آقای '''[[محمد باقری‌زاده اشعری]]'''، در کتاب ''«[[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]»'' در این‌باره گفته است:


==منبع‌شناسی جامع مهدویت==
«درباره [[رجعت]] کنندگان، چند نظر وجود دارد؛ اما مشهورتر از همه، آن است که [[رجعت]] به کسانی اختصاص دارد که در [[کفر]] یا [[ایمان]]، خالص بوده‌اند. [[احادیث]] فراوانی از [[رجعت]] [[انبیا]]، [[خدا]] به‌ویژه [[امام حسین]] {{ع}}، [[امام علی]] {{ع}} و [[اهل بیت]] {{عم}} به هنگام [[ظهور]] [[امام مهدی]] سخن گفته‌اند. در برخی [[احادیث]] نیز به [[رجعت]] جمعی از [[اصحاب خاص]] [[پیامبر خاتم|پیامبر]] {{صل}} و [[امام علی]] {{ع}} اشاره شده است. [[رجعت]] [[شهدا]] با عنوان "کشته شدگان در [[راه خدا]]" نیز مورد تأکید برخی [[احادیث]] است. در کنار اینها، از [[رجعت]] [[کافران]] و [[منافقان]] مهم نیز یاد شده است. تمام این موارد را می‌توان ذیل عنوان مشهور "[[خالصان]] در [[کفر]] و [[ایمان]]" آورد.
{{پرسش‌های وابسته}}
{{ستون-شروع|3}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های مهدویت|کتاب‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های مهدویت|مقاله‌شناسی مهدویت]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های مهدویت|پایان‌نامه‌شناسی مهدویت]].
{{پایان}}
{{پایان}}


==پانویس==
در برخی [[احادیث]]، از [[رجعت]] برخی اقوام یا گروهی از هر [[امت]] و مانند آن سخن گفته شده است؛ اما اجمال یا ابهام در این تعابیر را باید با [[احادیث]] دیگری که آن اقوام یا گروه را توضیح داده‌اند، برطرف کرد. نتیجه این که [[خالصان]] هر دسته، [[رجعت]] خواهند کرد<ref>ر.ک: [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[دانشنامهٔ امام مهدی ج۸ (کتاب)|دانشنامهٔ امام مهدی]]، ج ۸، ص ۴۷–۴۸.</ref>»<ref>[[محمد باقری‌زاده اشعری|باقری‌زاده اشعری، محمد]]، [[از امام مهدی بیشتر بدانیم (کتاب)|از امام مهدی بیشتر بدانیم]]، ص۹۸.</ref>.
{{یادآوری پانویس}}
}}
{{پانویس2}}
{{پاسخ پرسش
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۴. مجتبی تونه‌ای؛
| تصویر = 13681078.jpg
| پاسخ‌دهنده = مجتبی تونه‌ای
| پاسخ = آقای '''[[مجتبی تونه‌ای]]'''، در کتاب ''«[[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]»'' در این‌باره گفته است:
*«[[رجعت]] [[امامان]] {{عم}}، در [[قرآن کریم]] و [[روایات]] و زیارت‌ها آمده است. در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِي فَرَضَ عَلَيْكَ الْقُرْآنَ لَرَادُّكَ إِلَى مَعَادٍ...}}<ref>سوره قصص، ۸۵.</ref> آن کسی که [[قرآن]] را بر تو فرو فرستاد به [[یقین]]، تو را به وعده‌گاهت بازمی‌گرداند. [[امام سجاد]] {{ع}} در [[تأویل]] این [[آیه شریفه]] فرمود: [[پیامبر]] شما و [[امیر مؤمنان]] و [[امامان]] [[اهل بیت]]، در [[عصر ظهور]] به [[دنیا]] باز می‌گردند<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.</ref>. در روایتی [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که در جریان [[رجعت]] به [[دنیا]] باز می‌گردد، [[امام حسین]] {{ع}} است"<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.</ref>. و فرمود: "[[حسین]] {{ع}} به [[اراده]] حکیمانه [[خداوند]] به [[دنیا]] بازمی‌گردد و [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}}، [[انگشتر سلیمان]] را به همراه زمام امور [[جامعه]] به او می‌سپارد، و او کسی است که [[قائم]] {{ع}} را پس از یک زندگی طولانی و شکوهبار که از [[دنیا]] می‌رود، [[غسل]] می‌دهد و به خاک می‌سپارد"<ref>همان، ص ۱۰۳.</ref>. نیز در تأویل [[آیه شریفه]] [[قرآن]] {{متن قرآن|ثُمَّ رَدَدْنَا لَكُمُ الْكَرَّةَ عَلَيْهِمْ}}<ref>سوره اسراء، ۶.</ref> می‌فرماید: "[[حسین]] {{ع}} با [[حدود]] هفتاد نفر از [[یاران]] خویش به خواست [[خدا]] به [[دنیا]] باز می‌گردد... در همان حال، [[امام مهدی|حضرت مهدی]] {{ع}} نیز در میان [[یاران]] [[امام حسین]] {{ع}} و [[مردم]] است. آن‌گاه هنگامی که عرفان و [[ایمان]] [[مردم]] نسبت به [[رجعت]] [[حضرت حسین]] {{ع}} استوار گردید، پایان زندگی [[امام مهدی]] {{ع}} فرامی‌رسد. [[امام حسین]] {{ع}} امور مربوط‍‌ به [[غسل]] و [[نماز]] و به خاک‌سپاری پیکر پاکش را به عهده می‌گیرد، چرا که پیکر [[مطهر]] [[امام]] [[معصوم]] {{ع}} را تنها همانند او باید [[غسل]] و [[کفن]] کند و بر پیکر او [[نماز]] بگذارد و او را به خاک سپارد<ref>کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.</ref>. در زیارت‌نامه‌های رسیده از جانب [[امامان]] راستین نیز، مسأله [[رجعت]] به‌طور صریح بیان شده است.


[[رده:مهدویت]]
[[امام صادق]] {{ع}} از [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} سخن می‌گوید و توضیح می‌دهد که برای آن حضرت چندین بار [[رجعت]] است<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.</ref>. خود حضرت [[امیر]] {{ع}} نیز در ضمن [[خطبه]] مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و [[رجعت]] پس از [[رجعت]] است، من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم، من [[صاحب]] صولت‌ها و شوکت‌ها هستم، من [[صاحب]] [[دولت‌ها]] و قدرت‌ها هستم"<ref>همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.</ref>. از نظر [[روایات]]، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در [[آیه]] ٨٢ سوره نمل، [[رجعت]] [[حضرت علی]] {{ع}} می‌باشد. [[امام باقر]] {{ع}} از [[حضرت علی]] {{ع}} [[نقل]] می‌کنند که فرمود: "به من شش [[فضیلت]] داده شده:
[[رده:پرسش‌های جامع امامت و ولایت]]
# [[علم منایا و بلایا]] و وصایا به من داده شده،
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
# سخن فصل (جداکننده [[حق]] و [[باطل]]) به من عطا شده،
# من [[صاحب]] رجعت‌ها هستم،
# [[فرمانروایی]] کل به من داده شده،
# من [[صاحب]] عصا و میسم هستم،
# من دابّة الارض هستم که با [[مردم]] سخن خواهم گفت<ref>تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۰.</ref>.
*«کسانی که [[رجعت]] می‌کنند [[امامان]] [[معصوم]] {{عم}} و برخی از مردگان هستند.[[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[رجعت]] برای همه [[مردم]] نیست، بلکه برای گروه‌هایی خاص است: [[مؤمنان]] خالص و [[کافران]] محض<ref>بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.</ref>. مفضّل آورده است که در حضور [[امام صادق]] {{ع}} از [[قائم]] [[آل محمد]] {{صل}} و [[اصحاب]] او که در انتظارش از [[دنیا]] می‌روند، سخن به میان آمد؛آن حضرت فرمود: "هنگامی که [[قائم]] [[قیام]] کند، فرستاده‌ای کنار قبر [[مؤمن]] می‌آید و به او می‌گوید: هان ای [[بنده خدا]]! [[امام]] تو [[قیام]] کرده است. اگر می‌خواهی به او بپیوندی بپا خیز و اگر نمی‌خواهی و بر آن هستی که هم‌چنان در جوار [[رحمت]] پروردگارت اقامت گزینی، همین‌جا اقامت کن"<ref>همان، ص ۹۱.</ref>.
 
در [[رجعت]]، [[مؤمن]] خالص که در تمام [[عمر]] از طرف کفّار و منافقین مورد [[آزار]] قرار گرفته است برمی‌گردد تا در پرتو [[حکومت]] حقّه، روی [[آرامش]] و [[آسایش]] را ببیند و قسمتی از [[پاداش اعمال]] نیک خود را پیش از [[آخرت]] در این [[جهان]] ببیند. مشرک محض نیز برمی‌گردد تا سزای حق‌کشی‌ها و تجاوزگری‌های خود را پیش از [[آخرت]]، در این سرای بچشد. [[سلمان]]، [[ابوذر]]، [[مقداد]]، [[مالک اشتر]] و امثال آن‌ها باز می‌گردند. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرماید: "نخستین کسی که درباره او [[محکمه]] [[عدل]] در [[حکومت]] حقّه تشکیل می‌شود، [[محسن]] فاطمه‌ست، بین او و قاتلش [[محکمه]] برگزار می‌شود. [[قنفذ]] و آقایش آورده می‌شوند و با تازیانه‌هایی از [[آتش]]، شلاق می‌خورند. اگر یکی از آن شلاق‌ها به دریا زده شود، همه اقیانوس‌های [[جهان]] از [[مشرق]] تا [[مغرب]] به جوش می‌آید، و اگر یکی از آن‌ها به یکی از کوه‌های [[دنیا]] بخورد، ذوب می‌شود و تبدیل به خاکستر می‌گردد. ان دو [[دشمن]] [[خدا]] با این تازیانه شلاق می‌خورند"<ref>دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).</ref>. در [[حدیث]] دیگری از زنی نام برده می‌شود که [[حضرت زهرا]] {{س}} را بسیار [[رنج]] می‌داد و به مادر جناب [[ابراهیم]] (فرزند [[رسول اکرم]]) تهمت می‌زد. او نیز [[رجعت]] می‌کند و شلاق تهمت زدن (حدّ [[قذف]]) می‌خورد<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.</ref>. در [[اخبار]] [[رجعت]] [[امام حسین]] {{ع}} تصریح شده که به هنگام [[رجعت]] حضرت، [[یزید]] و سپاهیانش نیز [[رجعت]] می‌کنند و [[امام حسین]] {{ع}} آن‌ها را می‌کشد و برای هرضربتی یک ضربت می‌زند<ref>تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.</ref>. در ذیل [[آیه]] ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به [[آل محمد]] {{عم}} [[ستم]] کرده‌اند، در [[رجعت]] بازمی‌گردند و [[انتقام]] از آن‌ها گرفته می‌شود<ref>تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.</ref>. جمعی از [[رجعت‌کنندگان]]، [[سلمان]]، [[مقداد]]، [[جابر بن عبد الله انصاری]]، [[ابو دجانه انصاری]]، [[مالک اشتر]]، [[مفضل بن عمر]]، [[حمران بن اعین]]، [[مؤمن آل فرعون]]، [[یوشع بن نون]]، و [[اصحاب کهف]] هستند<ref>رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.</ref>»<ref>[[مجتبی تونه‌ای]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۳۵۹.</ref>.
}}
 
== پرسش‌های وابسته ==
{{پرسمان رجعت}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:پرسش]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:پرسش‌های مهدویت]]
[[رده:(اب): پرسش‌هایی با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اج): پرسش‌هایی با ۵ پاسخ]]
[[رده:(اب): پرسش‌های مهدویت با ۲ پاسخ]]
[[رده:(اج): پرسش‌های مهدویت با ۵ پاسخ]]
[[رده: اتمام لینک داخلی]]
[[رده:پرسمان رجعت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۷ مارس ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۰۷

چه کسانی رجعت می‌کنند؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / عصر پس از ظهور / رجعت / رجعت‌کنندگان
مدخل اصلیرجعت امامان
تعداد پاسخ۵ پاسخ

چه کسانی رجعت می‌کنند؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی رضا رجالی تهرانی

حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«اینکه چه کسانی، رجعت خواهند کرد، به دو دسته روایت برخورد می‌‏‏کنیم. دسته‌‏ای از روایات به‌‏طور کلّی دلالت بر بازگشت مؤمن خالص، و کافر و مشرک خالص دارند و دسته دیگر از روایات اشخاصی را به‌طور خاصّ و جداگانه ذکر نموده‏‌اند. پیرامون دسته اوّل امام صادق (ع) چنین می‌‏فرماید: رجعت همگانی نیست، بلکه خصوصی است، تنها کسانی رجعت می‌‏کنند که مؤمن خالص باشند یا مشرک خالص[۱]. پیرامون دسته دوم، باید گفت که طبق روایات، پیامبران، حضرت اسماعیل صادق الوعد، حضرت عیسی، حضرت خضر، حضرت رسول اکرم (ص)، امیر المؤمنین علی (ع)، امام حسین (ع)، سایر امامان معصوم (ع) و جمعی از اصحاب باوفای پیامبر اسلام و اصحابی چون: سلمان، مقداد، جابر بن عبد اللّه انصاری، مالک اشتر، مفضل بن عمر، و نیز اصحاب کهف و برخی دیگر رجعت خواهند کرد.

امّا با بررسی روایت رجعت استفاده می‌‏شود که نخستین کسی که برای فرمانروایی جهان رجعت می‌‏‏کند، حضرت امام حسین (ع) است. چنانکه امام صادق (ع) فرموده است: نخستین کسی که زمین برای او شکافته می‌‏‏شود و به روی زمین رجعت می‌‏‏کند، حسین بن علی (ع) است[۲] و نیز می‌‏‏فرماید: نخستین کسی که به دنیا رجعت می‌‏‏کند، حسین بن علی (ع) است، به قدری حکومت می‌‏کند که از کثرت سنّ، ابروهایش روی دیدگانش می‌‏‏ریزد[۳]. و همان‏طور که آمد، براساس احادیثی که در ذیل آیه ششم از سوره اسراء وارد شده است، امام حسین (ع) در اواخر حکومت بقیة اللّه (ع) با اصحاب باوفایش رجعت می‌‏‏کند و به همه مردم معرّفی می‌‏‏شود، تا دیگر کسی در مورد آن حضرت دچار تردید نشود. هنگامی که همه مردم او را شناختند، اجل حضرت مهدی (ع) فرا می‌‏‏رسد و دیده از جهان فرو می‌‏بندد. آنگاه امام حسین (ع) آن حضرت را غسل و کفن و حنوط نموده و به خاک می‌‏‏سپرد، که هرگز امام را جز امام غسل نمی‌‏‏دهد.[۴]»[۵].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین صمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین قنبر علی صمدی، در کتاب «آخرین منجی» در این‌باره گفته است:

«در برخی روایات، از بازگشت گذشتگان در زمان ظهور سخن به میان آمده است. مفاد این گونه روایات به رجعت برخی از صالحان در آن زمان دلالت دارد، اما این بدان معنا نیست که آنان جزو سیصد و سیزده تن اصحاب خاص حضرت، یعنی همان افرادی که ظهور منوط به آمادگی آنهاست، قرار داشته باشند.

بر اساس منابع روایی، از جمله کسانی که در زمان ظهور در جمع اصحاب و سپاهیان مهدی (ع) قرار می‌گیرند، عده‌ای از مؤمنان شایسته و برجسته‌اند که پیش‌تر از دنیا رفته و خداوند آنان را دوباره زنده می‌کند تا به سپاه مهدی (ع) ملحق شوند. در میان این اشخاص که در روایات بعضا از آنها نام برده شده کسانی هستند که جزو امت‌های پیشین بوده‌اند، مانند یوشع بن نون، وصی موسی (ع) مؤمن آل فرعون و اصحاب کهف[۶].

برخی دیگر از رجعت کنندگان، پیشگامان و صالحان عصر پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) هستند؛ نظیر سلمان فارسی، ابودجانه انصاری، مالک اشتر نخعی[۷]، جبیر بن خاربون[۸]، اسماعیل فرزند امام صادق (ع)[۹]، عبدالله بن شریک عامری[۱۰]، مفضل بن عمر[۱۱] و...»[۱۲].
۲. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در این‌باره گفته است:

«قبل از هر چیز باید توجه داشت که رجعت امری عام و فراگیر نیست و طبعاً همه انسان‌هایی که از دنیا رفته‌‌اند، باز نخواهند گشت؛ بلکه آنچه از آیات و روایات استفاده می‌‌شود این است که بخشی از انسان‌‌ها که در میان آنها هم انسان‌‌های الهی و صالح و هم انسان‌‌های مجرم و ستم‌‌کار وجود دارد، رجعت خواهند نمود.

نکته دیگر اینکه در میان رجعت کنندگان علاوه بر انسان‌‌هایی از امت پیامبر (ص)، افرادی نیز از امت‌های پیشین وجود دارند، که اسامی بعضی از هر دو گروه در احادیث آمده است و مرحوم علامه بعضی از آنها را در آثار خود ذکر کرده است. بر اساس آنچه گفته شد و با توجه به روایات، بحث رجعت که مورد توجه علامه بوده است، می‌توان رجعت کنندگان را در چهار دسته کلی تنظیم نمود.

همچنین در جای دیگری در تبیین فقره مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ، مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ از زیارت جامعه، این فقره را مربوط به رجعت دانسته و پیامبر (ص) را از جمله رجعت‌‌کنندگان نام می‌برد[۱۵].

همچنین ایشان به حدیثی درباره رجعت، اشاره می‌کنند که بر اساس آن عمر عالم صد هزار سال است، هشتاد هزار سال از آن حکومت آل محمد (ع) و بیست هزار سال حکومت دیگران می‌‌باشد[۱۷].

علاوه بر این، در روایاتی که ایشان در ذیل آیات مربوط به رجعت نقل نموده، نام امام بزرگوار، حضرت علی (ع) به صورت صریح آمده است[۱۸].

از امت‌‌های گذشته: یوشع بن نون و سیره حضرت موسی (ع)، سیصد و هفده نفر از قوم حضرت موسی (ع) که نامشان مشخص نیست؛ و اصحاب کهف که هفت نفر می‌‌باشند؛ یعنی: مکسلکمینا، یلمیخا، مرطولس، ثبیونس، دردونس، کفاشیطیطوس، منظنواسیس[۲۰].

از امت اسلامی: ابودجانه انصاری از اصحاب پیامبر (ص)، مقداد بن اسود از اصحاب پیامبر (ص) و یاران امام علی (ع)، و مالک اشتر نخعی از یاران امام علی (ع)[۲۱].

۳. آقای باقری‌زاده اشعری؛
آقای محمد باقری‌زاده اشعری، در کتاب «از امام مهدی بیشتر بدانیم» در این‌باره گفته است:

«درباره رجعت کنندگان، چند نظر وجود دارد؛ اما مشهورتر از همه، آن است که رجعت به کسانی اختصاص دارد که در کفر یا ایمان، خالص بوده‌اند. احادیث فراوانی از رجعت انبیا، خدا به‌ویژه امام حسین (ع)، امام علی (ع) و اهل بیت (ع) به هنگام ظهور امام مهدی سخن گفته‌اند. در برخی احادیث نیز به رجعت جمعی از اصحاب خاص پیامبر (ص) و امام علی (ع) اشاره شده است. رجعت شهدا با عنوان "کشته شدگان در راه خدا" نیز مورد تأکید برخی احادیث است. در کنار اینها، از رجعت کافران و منافقان مهم نیز یاد شده است. تمام این موارد را می‌توان ذیل عنوان مشهور "خالصان در کفر و ایمان" آورد.

در برخی احادیث، از رجعت برخی اقوام یا گروهی از هر امت و مانند آن سخن گفته شده است؛ اما اجمال یا ابهام در این تعابیر را باید با احادیث دیگری که آن اقوام یا گروه را توضیح داده‌اند، برطرف کرد. نتیجه این که خالصان هر دسته، رجعت خواهند کرد[۲۴]»[۲۵].
۴. مجتبی تونه‌ای؛
آقای مجتبی تونه‌ای، در کتاب «موعودنامه» در این‌باره گفته است:

امام صادق (ع) از رجعت حضرت علی (ع) سخن می‌گوید و توضیح می‌دهد که برای آن حضرت چندین بار رجعت است[۳۲]. خود حضرت امیر (ع) نیز در ضمن خطبه مفصلی فرمودند: "برای من بازگشت پس از بازگشت و رجعت پس از رجعت است، من صاحب رجعت‌ها هستم، من صاحب صولت‌ها و شوکت‌ها هستم، من صاحب دولت‌ها و قدرت‌ها هستم"[۳۳]. از نظر روایات، تردیدی نیست که منظور از "دابّة الارض" در آیه ٨٢ سوره نمل، رجعت حضرت علی (ع) می‌باشد. امام باقر (ع) از حضرت علی (ع) نقل می‌کنند که فرمود: "به من شش فضیلت داده شده:

  1. علم منایا و بلایا و وصایا به من داده شده،
  2. سخن فصل (جداکننده حق و باطل) به من عطا شده،
  3. من صاحب رجعت‌ها هستم،
  4. فرمانروایی کل به من داده شده،
  5. من صاحب عصا و میسم هستم،
  6. من دابّة الارض هستم که با مردم سخن خواهم گفت[۳۴]»[۳۵].
در رجعت، مؤمن خالص که در تمام عمر از طرف کفّار و منافقین مورد آزار قرار گرفته است برمی‌گردد تا در پرتو حکومت حقّه، روی آرامش و آسایش را ببیند و قسمتی از پاداش اعمال نیک خود را پیش از آخرت در این جهان ببیند. مشرک محض نیز برمی‌گردد تا سزای حق‌کشی‌ها و تجاوزگری‌های خود را پیش از آخرت، در این سرای بچشد. سلمان، ابوذر، مقداد، مالک اشتر و امثال آن‌ها باز می‌گردند. امام صادق (ع) می‌فرماید: "نخستین کسی که درباره او محکمه عدل در حکومت حقّه تشکیل می‌شود، محسن فاطمه‌ست، بین او و قاتلش محکمه برگزار می‌شود. قنفذ و آقایش آورده می‌شوند و با تازیانه‌هایی از آتش، شلاق می‌خورند. اگر یکی از آن شلاق‌ها به دریا زده شود، همه اقیانوس‌های جهان از مشرق تا مغرب به جوش می‌آید، و اگر یکی از آن‌ها به یکی از کوه‌های دنیا بخورد، ذوب می‌شود و تبدیل به خاکستر می‌گردد. ان دو دشمن خدا با این تازیانه شلاق می‌خورند"[۳۸]. در حدیث دیگری از زنی نام برده می‌شود که حضرت زهرا (س) را بسیار رنج می‌داد و به مادر جناب ابراهیم (فرزند رسول اکرم) تهمت می‌زد. او نیز رجعت می‌کند و شلاق تهمت زدن (حدّ قذف) می‌خورد[۳۹]. در اخبار رجعت امام حسین (ع) تصریح شده که به هنگام رجعت حضرت، یزید و سپاهیانش نیز رجعت می‌کنند و امام حسین (ع) آن‌ها را می‌کشد و برای هرضربتی یک ضربت می‌زند[۴۰]. در ذیل آیه ٤٧ از سوره طور آمده است: همه آنان که به آل محمد (ع) ستم کرده‌اند، در رجعت بازمی‌گردند و انتقام از آن‌ها گرفته می‌شود[۴۱]. جمعی از رجعت‌کنندگان، سلمان، مقداد، جابر بن عبد الله انصاری، ابو دجانه انصاری، مالک اشتر، مفضل بن عمر، حمران بن اعین، مؤمن آل فرعون، یوشع بن نون، و اصحاب کهف هستند[۴۲]»[۴۳].

پرسش‌های وابسته

  1. درباره رجعت چه دیدگاه‌‏هایی وجود دارد؟ (پرسش)
  2. آیا اعتقاد به رجعت برگرفته از یهود است؟ (پرسش)
  3. آیا قول به رجعت مستلزم تناسخ باطل است؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت عمومی و همگانی است؟ (پرسش)
  5. آیا رجعت پس از ظهور امام مهدی با تکلیف سازگار است؟ (پرسش)
  6. مراد از رجعت عیسی مسیح چیست و این رجعت در چه زمانی اتفاق خواهد افتاد و این بازگشت چه خصوصیاتی دارد؟ (پرسش)
  7. رجعت چند مرحله دارد؟ (پرسش)
  8. آیا رجعت نوعی تناسخ نیست؟ (پرسش)
  9. اهمیت رجعت به چه اندازه است؟ (پرسش)
  10. منظور از عذاب ادنی که در قرآن آمده چیست؟ (پرسش)
  11. آیا اگر کسی چهل روز دعای عهد را بخواند حتما رجعت می‌کند؟ (پرسش)
  12. آیا آیات و سوره مؤمنون با مسئله رجعت منافات ندارد؟ (پرسش)
  13. چه ارتباطی بین ظهور و رجعت امام حسین وجود دارد؟ (پرسش)
  14. آیا اعتقاد به رجعت از ضروریات دین است؟ (پرسش)
  15. چگونه رجعت ائمه پس از ظهور امام مهدی انجام می‌گیرد؟ (پرسش)
  16. آیه‌‏ای از قرآن رجوع مرده را به دنیا ممتنع می‌‏داند آیا این آیه با مسأله رجعت سازگاری دارد؟ (پرسش)
  17. آیا پیامبران در زمان رجعت حضور دارند؟ (پرسش)
  18. رجعت در ادعیه و زیارات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  19. رجعت در روایات چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  20. کدام یک از علما در کتاب‌هایشان از رجعت بحث کرده‌اند؟ (پرسش)
  21. چه ارتباطی بین رجعت و قیامت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. آیا قرآن مخالف قول به رجعت است؟ (پرسش)
  2. چه آیاتی از قرآن رجعت را ثابت می‌کند؟ (پرسش)
  3. آیا قرآن به رجعت کسانی به این دنیا اشاره نموده است؟ (پرسش)
  4. آیا تمام احادیث رجعت از طرق شیعه وارد شده است؟ (پرسش)
  5. آیا در رجعت مردگان توسط امام مهدی زنده می‌‏شوند و آیا این قضیه پشتوانه عقلی روایی قرآنی دارد؟ (پرسش)
  6. چه تعداد از روایات بر رجعت دلالت دارند؟ (پرسش)
  7. رجعت در متون دینی چه جایگاهی دارد؟ (پرسش)
  1. منظور از رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. مترادف‌های واژه رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. رجعت چیست و ادله آن کدام است؟ (پرسش)
  1. سابقه اعتقاد به رجعت از چه زمانی است؟ (پرسش)
  2. آیا برای رجعت نمونه‌ای در تاریخ یافت می‌شود؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت از ضروریات تشیع است؟ (پرسش)
  4. چرا متکلمین بحث از رجعت را در علم کلام مطرح می‏‌کنند؟ (پرسش)
  1. فایده رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. هدف از رجعت چیست؟ (پرسش)
  3. چه آثاری بر اعتقاد به رجعت مترتب است؟ (پرسش)
  4. فلسفه و فوائد رجعت چه می‌باشند؟ (پرسش)
  5. رجعت امامان برای چیست؟ آیا آنان حکومت خواهند کرد؟ (پرسش)

  1. چه دلیل عقلی بر امکان رجعت می‌توان اقامه کرد؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت امکان وقوع دارد؟ (پرسش)
  3. آیا دلیل عقلی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  4. آیا رجعت با عقل و فلسفه سازگاری دارد؟ (پرسش)
  5. آیا دلیل قرآنی بر ضرورت رجعت وجود دارد؟ (پرسش)
  1. ویژگی‌های رجعت چیست؟ (پرسش)
  2. آیا رجعت جسمانی است؟ (پرسش)
  3. آیا رجعت اختیاری است؟ (پرسش)
  4. آیا «رجعت» برای مؤمنان و کافران اختیاری است؟ (پرسش)
  1. رجعت چه زمانی تحقق پیدا می‌کند؟ (پرسش)
  2. رجعت‏‌کنندگان چقدر در دنیا باقی می‏‌مانند؟ (پرسش)
  3. آیا زمان رجعت هنگام قیام امام مهدی است؟ (پرسش)
  1. چه کسانی رجعت می‏‌کنند؟ (پرسش)
  2. چه کسانی هنگام ظهور امام مهدی زنده می‌‏شوند؟ (پرسش)
  3. چه کسانی هنگام ظهور دوباره زنده می‌شوند و امام مهدی را یاری می‌کنند؟ (پرسش)
  4. رجعت کنندگان چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  5. ویژگی رجعت کنندگان چیست؟ (پرسش)
  6. اولین رجعت کننده از امامان کیست؟ (پرسش)
  7. برنامه‌های امام حسین در رجعت چیست؟ (پرسش)
  8. برنامه‌های امام علی در رجعت چه می‌باشد؟ (پرسش)
  9. آیا بانوان رجعت می‌کنند؟ (پرسش)
  10. چه کسانی در هنگام قیام امام مهدی از قبر خود برانگیخته می‌‏شوند؟ (پرسش)
  11. آیا پس از رحلت امام مهدی اولیاء صالح خدواند حکومت می‌کنند؟ (پرسش)
  12. آیا در عصر حکومت اولیای صالح احتمال نافرمانی و شورش وجود دارد؟ (پرسش)
  1. مخالفان رجعت چه می‌گویند و چگونه به آنها پاسخ داده می‌شود؟ (پرسش)
  2. مخالفان رجعت چند دسته‌اند؟ (پرسش)
  3. چرا اهل سنت رجعت را نمی‌پذیرند؟ (پرسش)
  1. نحوه حکومت ائمه بعد از رجعت چگونه است؟ (پرسش)

پانویس

  1. تفسیر برهان، سید هاشم بحرانی، ج ۲، ص ۴۰۸
  2. الزام النّاصب، شیخ علی یزدی حائری، ج ۲، ص ۳۶۰
  3. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۳، ص ۴۶
  4. بحار الانوار، علّامه مجلسی، ج ۵۱، ص ۵۶
  5. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۲۶۶.
  6. ر.ک: دلائل الإمامة، ص۵۵۴؛ ارشاد القلوب، ص۳۶۵، حلیه الابرار، ج۲، ص۶۰۱.
  7. ر.ک: روضة الواعظین، ج۲، ص۲۶۶؛ دلائل الإمامة، ص۲۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص۴۸۹.
  8. ر.ک: الخرائج و الجرائح، ج۱، ص۱۸۵.
  9. ر.ک: الایقاظ، ص۲۶۶.
  10. ر.ک: اثبات الهداة، ج۳، ص۵۶۱؛ الایقاظ، ص۲۶۶.
  11. ر.ک: دلائل الإمامة، ص۲۴۸؛ اثبات الهداة، ج۳، ص۵۷۳.
  12. صمدی، قنبر علی، آخرین منجی، ص221 -222
  13. تفسیر القمی، جلد ۱، صفحه ۲۵؛بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۴۱.
  14. المیزان، جلد ۱۲، صفحه ۱۷۵.
  15. در محضر علامه طباطبایی، سؤال ۲۷۷، صفحه ۱۱۷.
  16. همان.
  17. در محضر علامه طباطبایی، سؤال صفحه ۱۱۸. متن خبر: من کتاب البشاره للسید رضی الدین علی بن طاوس وجدت فی کتاب تالیف جعفر بن محمد بن مالک الکوفی باسناده الی حمران قال عمرالدنیا مائه الف سنه لسائر الناس عشرون الف سنه و ثمانون الف سنه لال محمد علیه و (ع). بحارالانوار، جلد ۵۳، صفحه ۱۱۶.
  18. المیزان، جلد ۱۵، صفحه ۴۰۵؛ در این رابطه مراجعه شود به گفتار سوم در همین فصل، تبیین آیه «دابه».
  19. المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹؛در محضر علامه طباطبایی، سؤال، صفحه ۱۱۷.
  20. مرحوم علامه اسامی مذکور را از روایتی از ابن عباس ذکر می‌‌کند. البته روایات دیگری نیز ذکر می‌کند که چندان مورد پذیرش ایشان نیست. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۸۸.
  21. المیزان، جلد ۱۳، صفحه ۲۹۰؛به نقل از تفسیر البرهان، جلد ۲، صفحه ۴۶۰.
  22. المیزان، جلد ۲، صفحه ۱۰۹.
  23. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۲۹۸.
  24. ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۸، ص ۴۷–۴۸.
  25. باقری‌زاده اشعری، محمد، از امام مهدی بیشتر بدانیم، ص۹۸.
  26. سوره قصص، ۸۵.
  27. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۲؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۳۹.
  28. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۶۳.
  29. همان، ص ۱۰۳.
  30. سوره اسراء، ۶.
  31. کافی، ج ۸، ص ۲۰۶؛ بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۵۶؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۶.
  32. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۷۵.
  33. همان، ص ۴۶؛ تفسیر صافی، ج ۱، ص ۳۲۶؛ تفسیر برهان، ج ۳، ص ۱۴۹.
  34. تفسیر برهان، ج ۳، ص ۲۰۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۹۷؛ تفسیر صافی، ج ۴، ص ۷۵.
  35. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۵۰.
  36. بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۳۹؛ نور الثقلین، ج ۴، ص ۱۰۰.
  37. همان، ص ۹۱.
  38. دلائل الإمامه، ص ۲۹۷ (به نقل از رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۱۶۲).
  39. بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۱۴ و ج ۵۳، ص ۹۰.
  40. تفسیر صافی، ج ۳، ص ۱۷۹؛ تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۸۲؛ تفسیر برهان، ج ۲، ص ۴۰۸.
  41. تفسیر صافی، ج ۵، ص ۸۳؛ بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۰۳؛ الزام الناصب، ج ۲، ص ۳۵۱.
  42. رجعت، محمد خادمی شیرازی، ص ۲۰۰.
  43. مجتبی تونه‌ای، موعودنامه، ص۳۵۹.