چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-: :::::: +: ))
جز (جایگزینی متن - '\|\sپاسخ‌دهنده\s\= \|\sپاسخ\s\=\s(.*)\[\[(.*)\|(.*)\]\]' به '| پاسخ‌دهنده = $2 | پاسخ = $1$3')
خط ۱۸۶: خط ۱۸۶:
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
| عنوان پاسخ‌دهنده = ۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
| تصویر = 1403.jpg
| تصویر = 1403.jpg
| پاسخ‌دهنده =
| پاسخ‌دهنده = آفتاب مهر ج۲ (کتاب)
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
| پاسخ = نویسندگان کتاب ''«[[آفتاب مهر ج۲ (کتاب)|آفتاب مهر]]»'' در این‌باره گفته‌اند:



نسخهٔ ‏۲۵ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۰۰

الگو:پرسش غیرنهایی

چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی هست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت
مدخل بالاترمهدویت / آشنایی با امام مهدی / معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی) / ولادت امام مهدی
مدخل اصلیولادت امام مهدی

چه دلیلی بر متولد شدن امام مهدی(ع) هست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث مهدویت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی مهدویت مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

سید منذر حکیم
آیت‌الله سید منذر حکیم، در مقاله «غیبت حضرت مهدی» در این‌باره گفته است:

«با توجه به موقعیت ویژه امام عسکری(ع) و زیر نظر قرار داشتن خانواده گران‌قدرش، بسیار طبیعی است که یگانه فرزندش، بسیار مخفیانه دیده به جهان گشاید، و جز چند تن از خواص هیچ کس از آن رویداد بزرگ آگاه نگردد. بنابراین اثبات ولادت آن حضرت با دلیل های طبیعی و عادی ممکن نیست و باید در پی دلیل‌های متناسب بود. خوش‌بختانه درباره تولد حضرت مهدی (ع) در سال ۲۵۵ هجری قمری دلیل‌های بسیاری وجود دارد. تحقق ولادت حضرت مهدی (ع) دست کم با هفت دلیل اثبات می‌شود.

  1. سخن امام حسن عسکری(ع) درباره تولد فرزندش: این خبر را ابوهاشم جعفری و محمد بن على بن بلال در دو خبر جداگانه گزارش کرده‌اند.[۱]
  2. گزارش قابله ویژه حضرت مهدی (ع): حکیمه خاتون، دخت گرامی امام جواد(ع) و عمه امام حسن عسکری(ع)، هنگام زایمان نرجس حضور داشته و در خبری دقیق و طولانی نحوه تولد حضرت مهدی (ع) را گزارش کرده است.[۲] بی‌تردید، گواهی مامایی که هنگام زایمان حضور داشته، مهم‌ترین سند تحقق تولد فرزند به شمار می‌رود.
  3. گواهی شماری از اصحاب امام عسکری(ع) که امام عصر(ع) را دیده‌اند: مرحوم کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید و شیخ طوسی که هنگام غیبت صغرا یا اندکی پس از آن می‌زیسته و مشاهده کنندگان حضرت مهدی (ع) را با خبر حسی شناسایی کرده‌اند، روایات ویژه‌ای را به ذکر نام این نیک بختان اختصاص داده‌اند.[۳] سفیران چهارگانهغیبت صغرا نیز در شمار این نیک نهادان جای دارند، زیرا آنها نیز هنگام سفارت خویش به محضر امام(ع) شرفیاب شده‌اند. نام کسانی که به زیارت حضرت نایل گشته‌اند، در کتاب‌های روایی و تاریخی چنین ذکر شده است: ابراهیم بن ادریس، ابراهیم بن عبده نیشابوری، ابراهیم بن محمد تبریزی، ابراهیم بن مهزیار ابواسحاق اهوازی، احمد بن اسحاق بن سعد اشعری، سعد بن عبدالله بن ابی خلف اشعری، احمد بن حسین بن عبدالملک ابو جعفر ازدی یا اودی، احمد بن عبدالله هاشمی (همراه با ۳۹ نفر دیگر)، احمد بن محمد بن مطهر ابو على (از اصحاب امام دهم و یازدهم (ع))، احمد بن هلال ابو جعفر عبرتائی، علی بن بلال، محمد بن معاوية بن حکیم، حسن بن ایوب، عثمان بن سعید عمری، اسماعیل بن علی نوبختی ( ابوسهل)، ابوعبدالله بن صالح، ابو محمد حسن بن وجنا نصیبی، ابوهارون (از مشایخ محمد بن حسن کرخیجعفر کذاب (عموی حضرت مهدی(ع))، حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) زهری یا زهرانی (همراه با عمریرشیق، ابوقاسم روحی، عبدالله سوری، عمرو اهوازی، علی بن ابراهيم بن مهزیار اهوازی، علی بن محمد شمشاطی (پیام‌رسان جعفر بن ابراهیم یمانیغانم ابوسعید هندی، کامل بن ابراهیم مدنی، ابو عمرو عثمان بن سعید عمری، محمد بن احمد انصاری ( ابونعیم زیدی) ( همراه با ابو علی محمودی، علّان کلینی، ابو هثیم دیناری و ابو جعفر احول همدانیسید محمد بن قاسم علوی عقیقی، سید محمد بن اسماعیل (از فرزندان امام موسی كاظم(ع) و کهنسال‌‎ترین فرزند رسول خدا(ص) در زمان خود)، محمد بن جعفر ابوعباس حمیری (همراه با جمعی از شیعیان قممحمد بن حسن بن عبيد الله تميمی زیدی ( ابوسوره)، محمد بن صالح بن علی بن محمد قنبر کبیر، محمد بن عثمان عمری (همراه با چهل تن از مؤمنانمحمد بن ایوب بن نوح، يعقوب بن منقوش، يعقوب بن يوسف ضراب غسانی و یوسف بن احمد جعفری.[۴]
  4. گواهی خدمتکاران امام حسن عسکری(ع) ابو نصر طريف، خانم خدمت‌گزار ابراهيم بن عبده نیشابوری، ابوالاديان، ابوغانم، عقيد خادم، خانم خدمت‌گزار ابوعلى خيزرانی که در محضر امام حسن عسکری(ع) خدمت می‌نمود، نسیم ماریه و سرور طباخ، خدمتگزاران امام حسن عسکری(ع)، همگی بر تحقق ولادت فرزند گرانقدر امام یازدهم(ع) گواهی داده‌اند.[۵]
  5. تعقیب حضرت مهدی (ع) از طرف دربار: تفتیش خانه امام حسن عسکری(ع) قبل و پس از وفات و در برهه‌ای از غیبت صغرا از سوی معتمد عباسی، بر تحقق و تولد حضرت مهدی (ع) گواهی می‌دهد زیرا چنانچه ولادت نیافته باشد، دلیلی برای این همه نگرانی و بی تابی معتمد وجود ندارد.[۶] شیخ طوسی جریان تفتیش خانه امام(ع) به وسیله مأموران عباسی را به تفصیل آورده است.[۷] جالب این است که خلیفه، مأموران خود را از گزارش هرگونه مطلبی در این باره منع می کرد و سرپیچی از این فرمان را با کیفر مرگ پاسخ می‌داد.
  6. اعتراف نَسب شناسان به تولد حضرت مهدی (ع)[۸]
  7. اعتراف جمعی از علمای اهل سنت به تولد حضرت مهدی [۹]

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. حجت الاسلام و المسلمین موسوی‌نسب؛
حجت الاسلام و المسلمین سید جعفر موسوی‌نسب، در کتاب «دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«احادیث ولادت حضرت مهدی (ع) از طرف جماعت زیادی نقل شده است که اتفاق آنها به دروغ محال است و در اصطلاح می‌گویند به حدّ تواتر رسیده و اینجا احادیث ولادت بر اثر کثرت، فوق حدّ تواتر است.

و احادیث ولادت حضرت مهدی (ع) در کتب معتبر شیعه و اهل سنت‏ آمده است که کتاب ارزشمند منتخب الاثر[۱۱] در ۲۱۴ حدیث زیبا به این موضوع اشاره نموده است.

و نیز در کتاب ارزشمند "مهدی کیست" اثر آیت اللّه تجلیل در فصل ۳۵، صفحه ۲۸۷ به حدود ۵۳ اثر از اهل سنت اشاره می‌کنند[۱۲] که یادآور ولادت حضرت مهدی (ع) شده‌اند.

مورّخان و محدّثانی ولادت حضرت مهدی (ع) را ۲۵۵ یا ۲۵۶ هجری قمری دانسته‌اند، گفته‌اند حضرت مهدی (ع) در شب جمعه نیمه ماه شعبان در سال فوق متولد شده‌اند. برای نمونه نام پنج تن از بزرگان را یادآور می‌شویم.

  1. علی ابن حسین مسعودی، مروج الذهب، ج ۴، ص ۱۹۹، چاپ مصر ۱۳۷۷ ه.ق؛
  2. شمس الدین ابن خلکان، تاریخ ابن خلکان، ج ۳، ص ۳۱۶؛
  3. شیخ عبد اللّه شیراوی، الاتحاف بحب الاشراف، ص ۱۷۸؛
  4. شیخ عبد الوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر؛
  5. شیخ سلیمان قندوزی، ینابیع المودّة، ص ۴۵۲»[۱۳].
۲. حجت الاسلام و المسلمین زهادت؛
حجت الاسلام و المسلمین عبدالمجید زهادت، در کتاب «معارف و عقاید ۵ ج۲» در این‌باره گفته است:

«دلایل اثبات امامت امام مهدی (ع) را به دسته کلی می‌توان تقسیم کرد: گروه اول روایاتی است که توسط پیشوایان معصوم(ع) گذشته در رابطه با امامت ایشان، صادر شده است؛ گروه دوم اقداماتی است که توسط امام مهدی (ع) رخ داده است و به نوعی برآمده از مقام امامت آن بزرگوار است.

۱. اخبار و پیشوایان قبل: روایات متعددی از پیامبر و امامان معصوم(ع) با محتوای امامت و ولایت صادر شده است که در برخی در ضمن خبر اثنی عشر خلیفه، امام مهدی (ع) به عنوان آخرین وصی یاد شده است، و در برخی دیگر، به اصل امامت ایشان پرداخته شده است. در اینجا به نمونه‌هایی از گونه‌های مختلف روایات اشاره می‌کنیم.

  1. امام صادق از پدران گرامیش (ع) نقل کرده است که پیامبر (ص) فرمود: «الأئمة بعدي اثنا عشر أولهم علي بن أبي طالب و أخرهم القائم هم خلفائي و أوصيائي و أوليائي و حجج الله على أمتي بعدي المقربهم مؤمن و المنكر لهم كافر»[۱۴].
  2. امام سجاد از امام حسین از امیرالمؤمنین امام علی (ع) نقل کرده است: پیامبر(ص) فرمود: «الأئمة بعدي اثنا عشر اولهم أنت يا علي و آخرهم القائم الذي يفتح الله عز و جل على يديه مشارق الارض و مغاربها»[۱۵].
  3. امام حسین (ع) فرمود: «منا اثنا عشر مهديا اولهم أميرالمؤمنين علي بن أبي طالب و آخرهم التاسع من ولدي و هو الإمام القائم بالحق يحيي الله به الأرض بعى موتها و يظهر به دين الحق على الدين كله و لو كره المشركون»[۱۶].
  4. امام جواد (ع) فرمود: «إن الإمام بعدي ابني علي أمره أمري و قوله قولي و طاعته طاعتي و الإمام بعده ابنه الحسن أمره أمر أبيه و قوله قول أبيه و طاعته طاعة أبيه ثم سكت فقلت يا ابن رسول الله فمن الإمام بعى الحسن فبكى شديدا ثم قال إن من بعد الحسن ابنه القائم بالحق المنتظر»[۱۷]
  5. امام هادی (ع) فرمود: «إن الإمام بعدي الحسن ابني و بعد الحسن ابنه القائم الذي يملا الارض قسطا و عدلا كما ملئت جورا و ظلما»[۱۸] در این میان روایات منقول ازامام حسن عسکری(ع) به عنوان امام یازدهم(ع) پدر امام مهدی (ع) از جایگاه خاصی برخوردار است. در اینجا به برخی اخبار از امام یازدهم(ع) اشاره می‌کنیم.
  6. «علي بن محمد عن محمد بن علي بن بلال قال: خرج إلي من أبي محمد قبل مصيبه بسنتين يخبرني بالخلف من بعده ثم خرج إلي من قبل مضيه بثلاثه أيام يخبرني بالخلف من بعده»[۱۹]
  7. «علي بن محمد عن جعفر بن محمد الكوفي عن جعفر بن محمد المكفوف عن عمرو الأهوازي قال: أراني أبومحمى ابنه و قال هذا صاحبكم من بعدي»[۲۰].
  8. «عن احمد بن إسحاق بن سعد قال سمعت أبا محمد الحسن بن علي العسكري يقول الحمد لله الذي لم يخرجني من الدنيا حتي أراني الخلف من بعدي أشبه الناس برسول الله خلقا و خلقا يحفظه الله تبارك و تعالي في غيبته ثم يظهره فيملأ الأرض عدلا و قسطا كما ملئت جورا و ظلما»[۲۱].
  9. «حدثنا محمد بن إبراهيم بن إسحاق قال حدثني أبو علي بن همام قال سمعت محمد بن عثمان العمري قدس الله روحه يقول سمعت أبي يقول: سئل أبو محمد الحسن بن علي و أنا عنده عن الخبر الذي روي عن آبائه "أن الأرض لا تخلو من حجة لله علي خلقه إلي يوم القيامة" و أن "من مات و لم يعرف إمام زمانه مات ميتة جاهلية؟" فقال: إن هذا حق كما أن النهار حق؛ فقيل له: يا ابن رسول الله فمن الحجة و الإمام بعدك؟ فقال: ابني محمد هو الإمام و الحجة بعدي من مات و لم يعرفه مات ميتة جاهلية أما إن له غيبة يحارفيها الجاهلون و يهلك فيها المبطلون و يكذب فيها الوقاتون ثم يخرج فكأني أنظر إلي الأعلام البيض تخفق فوق رأسه بنجف الكوفة»[۲۲]. آخرین روایتی که در اینجا مناسب به ذکر است روایت ابونصر خادم است که در آن شخص امام مهدی (ع) ادعای امامت می‌کند:
  10. «دخلت علي صاحب الزمان فقال لي علي بالصندل الأحمر فقال فأتينه به فقال أ تعرفني قلت نعم قال من أنا فقلت أنت سيدي و ابن سيدي فقال ليس عن هذا سألتك قال ظريف فقلت جعلني الله فداك فسرلي فقال أنا خاتم الأوصياء و بي يدفع الله البلاء عن أهلي و شيعتي»[۲۳].
۲. معجزات و کرامات: یکی از راه‌های شناخت امام و حجت خدا توانمندی‌های خاصی است که از امام آشکار می‌شود و نشانه آن است که این شخص مورد تأیید الهی بوده و با قدرتی که پروردگار به او عنایت کرده، چنین توانایی‌هایی را دارد. این قدرت ویژه، گاه به صورت کارهای خارق العاده‌ای نمایان می‌شود و گاه در پاسخ به سؤالات و گاه در نوع برخوردهایی است که از امام ظاهر شده و حاکی از پشتیبانی و اراده و اذن خاص خداوند است. این فرازهای خواندنی از زندگی امام مهدی (ع)، هم در سال‌های نخستین تولد و پیش از دوران غیبت رخ داده، و هم در دوران غیبت کوتاه و بلند مدت. ما در این بخش به برخی از معجزات و کرامت‌هایی از ایشان می‌پردازیم که در دوران کودکی و یا غیبت کوتاه مدت انجام گرفته و معمولاً این بخش از حیات امام عصر(ع)، مورد غفلت واقع شده است»[۲۴].
۳. حجت الاسلام و المسلمین رجالی تهرانی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا رجالی تهرانی، در کتاب «یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان» در این‌باره گفته است:

«بنابر آنچه که مورّخان شیعه و سنی در خصوص تاریخ و چگونگی ولادت امام مهدی (ع) نوشته‌‏اند، اصل ولادت خجسته امام زمان(ع) و به دنیا آمدنش، جزء امور مسلّم و قطعی تاریخ است.

به ‏عنوان نمونه: مورّخ شهیر اهل سنت، علّی بن حسین مسعودی می‌‏گوید: در سال ۲۶۰ ابو محمّد حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علّی بن الحسین بن علّی ابن ابی طالب (ع)، در زمان خلافت معتمد عباسی درگذشت. او به هنگام درگذشت، ۲۹سال داشت، و او پدر مهدی منتظر است[۲۵]. و شیخ سلیمان قندوزی گوید: خبر معلوم و مسلّم، در نزد موثّقان، این است که ولادت قائم (ع)، در شب نیمه شعبان سال ۲۵۵ هجری قمری، در شهر سامرّا واقع شده است[۲۶]. اما از آنجایی که خلفای بنی عبّاس دانسته بودند که دوازدهمین امام شیعیان همان مهدی موعود است که زمین را پر از عدل و داد می‏‌کند و دژهای گمراهی و فساد را درهم‏ می‌‏کوبد، و نیز می‌‏دانستند که از فرزندان امام حسن عسکری (ع) است؛ درصدد برآمدند این نور را خاموش کنند. از این‏رو امام مهدی (ع) از نخستین روز ولادت، همواره در نهان می‌‏زیست و مردم به ‏طور عموم او را نمی‌‏دیدند. ولی با این وجود، عدّه‏‌ای از اصحاب امام حسن عسکری (ع) بودند که توفیق شرفیابی و معرّفی را یافته بودند. بعضی از آنها عبارتند از:

  1. حکیمه خاتون، دختر امام جواد، خواهر امام هادی و عمّه امام حسن عسکری (ع)، که شب تولّد امام مهدی (ع)، او را زیارت کرد، و نسیم و ماریه کنیزان آن حضرت گفتند: تا آن کودک متولّد شد به خاک سجده کرد و انگشت سبّابه را رو به آسمان بلند نمود و عطسه زد و گفت: الحمد للّه ربّ العالمین، و صلّی اللّه علی محمّد و آله[۲۷].
  2. ابو بصیر خادم است که گفت: بر صاحب الزّمان (ع) وارد شدم، در حالی‏که درون گهواره بود، نزدیک رفتم و سلام کردم، حضرت فرمود: مرا می‌‏شناسی؟ عرض کردم: آری، تو بزرگ و سید من و فرزند امام من هستی ... حضرت فرمود: انا خاتم الاوصیاء، و بی یرفع البلاء من اهلی و شیعتی[۲۸].
  3. سعد بن عبد اللّه قمی است که با نامه‏‌های فراوان با جمعی برای زیارت آن حضرت به سامره رفته و طرف راست امام حسن (ع)، کودکی را دیدند که مانند ماه درخشان بود؛ پرسیدند: این کیست؟ گفته شد: مهدی قائم آل محمّد (ع) است[۲۹].
  4. روزی جمعی از شیعیان -چهل تن- نزد امام یازدهم آمدند، و از آن امام تقاضا کردند تا حجت پس از خویش را به آنان بنمایاند و بشناساند. و امام چنان کرد. و آنان پسری را دیدند که بیرون آمد همچون پاره ماه، شبیه به پدر خویش. امام عسکری (ع) فرمود: پس از من، این پسر، امام شماست، و خلیفه من است در میان شما، امر او را اطاعت کنید، از گرد رهبری او پراکنده نگردید که هلاک می‌‏شوید و دینتان تباه می‌‏گردد این را هم بدانید که شما او را، پس از امروز، نخواهید دید، تا اینکه زمانی دراز بگذرد، بنابراین از نایب او، عثمان بن سعید اطاعت کنید[۳۰].
  5. ابو سهل نوبختی گوید: در آن حال بیماری، امام عسکری خواست تا آن کودک را نزد او آورند. مهدی را که در آن هنگام کودک بود، نزد پدر آوردند. وی به پدر سلام کرد. من به او نگاه کردم، رنگی سفید و درخشان داشت، موهایش پیچیده و مجعّد بود و دندان‏‌هایش گشاده، امام حسن (ع) او را با جمله یا سید اهل بیته مخاطب قرار داد، یعنی: ای سرور خاندان خود. سپس از آن فرزند خواست تا در خوردن دوایی که برایش جوشانیده بودند به او کمک کند. او چنین کرد. سپس پدر را وضو داد. آنگاه امام عسکری (ع) به او فرمود: ای پسرک من! تویی مهدی، و تویی حجّت خدا بر روی زمین ...»[۳۱].
۴. حجت الاسلام و المسلمین سلیمیان؛
حجت الاسلام و المسلمین خدامراد سلیمیان، در کتاب «پرسمان مهدویت» در این‌باره گفته است:

«همان‏گونه که پیش از این اشاره شد، اگرچه ولادت آن حضرت به دلیل‌‏هایی پنهانی صورت گرفت و باعث شد تا گروهی آن را انکار کنند، اما پیروان راستین اهل بیت(ع) برای اثبات ولادت حضرت مهدی(ع) دلیل‌های فراوانی از روایات اقامه کرده‌‏اند:

  1. بشارت امام عسکری(ع) به ولادت مهدی(ع)؛ افزون بر انبوه روایاتی که از امامان پیشین به ولادت آن حضرت بشارت داده بود، در روایت آمده است که امام حسن عسکری(ع) گه ‏گاه، نوید به دنیا آمدن فرزندی را برای خود این‏گونه بیان می‌‏فرمود: "به زودی خداوند به بزرگواری و کرمش، به من فرزندی ارزانی خواهد داشت"[۳۲]. و نیز از آن حضرت نقل شده است که در بشارتی به همسر بزرگوار خود حضرت نرجس(س) چنین فرمود: "در آینده‏‌ای نزدیک باردار به فرزندی خواهی شد، نامش محمّد است و او قائم پس از من است"[۳۳]. و از آن‏جایی که ایشان مخبر صادق هستند، شکی نیست که آنچه خبر داده‌‏اند تحقق یافته است.
  2. خبر دادن امام عسکری(ع) از ولادت مهدی(ع)؛ در روایات فراوانی نقل شده است آن‏گاه که امام حسن عسکری (ع)- پدر بزرگوار حضرت مهدی (ع)- وعده الهی را تحقق یافته دید،- برای یاران ویژه- به ولادت فرزند خود تصریح فرموده است. احمد بن اسحاق- آن یار باوفای خاندان رسالت- می‏‌گوید از امام عسکری(ع) شنیدم که می‌‏فرمود: "سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آن‏که جانشین مرا به من نشان داد، او از نگاه آفرینش و اخلاق، شبیه‌ترین مردم به رسول خداست. خدای تعالی او را در غیبتش حفظ فرماید سپس او را آشکار کند و او زمین را پر از عدل ‏وداد فرماید همچنان‏که مملو از جور و ستم شده باشد"[۳۴].
  3. خبر حکیمه "عمه امام عسکری(ع)" از ولادت آن حضرت؛ حکیمه دختر امام جواد(ع) و عمه امام عسکری(ع)، از زنان والا مقام نزد ائمه(ع) بوده است. وی به دستور امام عسکری(ع)، در شب ولادت حضرت مهدی حضور داشت و بخش فراوانی از روایات ولادت آن حضرت، از سوی این بانوی بزرگوار نقل شده است. همان‏گونه که یاد شد ایشان یگانه کسی بوده که در جریان تمام رخدادهای شب ولادت آن حجّت الهی قرار داشته و روایت ولادت حضرت مهدی (ع) از طریق ایشان نقل شده است.
  4. خبر دادن نسیم و ماریه به عنوان دو خدمتکار خاندان امامت، از ولادت آن حضرت؛ ایشان دو تن از خدمتگزاران بیت شریف امامت بوده‏‌اند و از روایات استفاده می‌‏شود که آنان در شب ولادت در خانه امام عسکری(ع) حضور داشته‏‌اند. شیخ طوسی و شیخ صدوق با ذکر سند می‏‌نویسند: نسیم و ماریه گویند: " چون صاحب الزّمان از رحم مادر به دنیا آمد، دو زانو بر زمین نهاد و دو انگشت سبابه را به سوی آسمان بلند کرد. آن‏گاه عطسه کرد و فرمود: ستمکاران پنداشته‏‌اند که حجّت خدا از میان رفته است، اگر برای ما اذن در کلام بود شک زایل می‏‌گردید"[۳۵].
  5. گزارش عده فراوانی از بزرگان شیعه، از دیدن آن حضرت پس از ولادت و در کودکی آن حضرت؛ افزون بر موارد بالا که به طور عمده از طرف بیت امامت گزارش شده موارد فراوانی از سخنان شیعیان و اصحاب ائمه(ع) در دست است که در آن، خبر از دیدن آن حضرت پس از ولادت به چشم می‏‌خورد. یکی از خدمت‏کاران بیت شریف امام حسن عسکری(ع) "ابو الادیان" بود که افزون بر حضور در بیت آن بزرگوار، متصدی امور نامه‌‏های آن حضرت و بردن آن‏ها به شهرهای گوناگون نیز بود. او یکی از کسانی است که روایت شهادت امام عسکری(ع) و نماز خواندن حضرت مهدی (ع) بر آن حضرت را ذکر کرده است[۳۶].
  6. گزارش برخی از دانشمندان اهل سنت از ولادت آن حضرت؛ اگرچه بیشتر اهل سنت- آن‏گونه که شیعه باور دارند- اعتقادی به متولد شدن حضرت مهدی موعود ندارند، اما دانشمندانی چند از ایشان، افزون بر تصریح و یا اشاره به ولادت آن حضرت در سال ۲۵۵، آن حضرت را همان موعود مورد اشاره در کلام پیامبر اکرم(ص) دانسته‌‏اند.
  • کسانی که در نوشته‏‌های خود به ولادت مهدی(ع) اشاره کرده‏‌اند را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد: [۳۷].
  • کسانی که ولادت مهدی(ع) را گزارش کرده، ولی نسبت به موعود بودن آن حضرت ساکت مانده‌‏اند[۳۸].
  1. ابن اثیر، در کتابش "الکامل فی التاریخ" درباره حوادث سال ۲۶۰ چنین می‏‌نویسد: "در این سال، ابو محمّد علوی عسکری وفات کرد، او یکی از دوازده امام مذهب امامیه و پدر محمّد است که معتقدند او منتظر می‌‏باشد»[۳۹].
  2. ابن خلکان در کتاب "وفیات الاعیان" گوید: "ابو القاسم محمّد بن حسن عسکری، فرزند علی الهادی، فرزند محمّد الجواد که پیشینیان او ذکر شد، بر اساس اعتقاد امامیه دوازدهمین از دوازده امام، و معروف به "الحجة" است ...، ولادتش در روز جمعه نیمه شعبان سال ۲۵۵ بود"[۴۰].
  3. ذهبی در کتاب "العبر" گوید: "و در آن سال "یعنی ۲۵۶" محمّد فرزند حسن فرزند علی الهادی فرزند محمّد الجواد، فرزند علی الرضا، فرزند موسی الکاظم، فرزند جعفر الصادق علوی حسینی، ابو القاسم به دنیا آمد که رافضی‏‌ها او را "الخلف الحجه" و "مهدی منتظر" و "صاحب الزمان" لقب داده‌اند و او واپسین از دوازده امام است"[۴۱].
  • کسانی که افزون بر گزارش ولادت آن حضرت، تصریح به موعود بودن ایشان کرده‌‏اند، که البته این دسته در نهایت اقلیت هستند. در این‏جا به دو مورد اشاره می‏‌شود:
  1. کمال الدین محمّد بن طلحة شافعی در کتابش "مطالب السئول" گوید: "ابو القاسم محمّد بن حسن خالص، پسر علی متوکل، پسر قانع، پسر علی الرضا، پسر موسی الکاظم، پسر جعفر الصادق، پسر محمّد الباقر، پسر علی زین العابدین، پسر حسین الزکی، پسر علی المرتضی امیر المؤمنین، پسر ابو طالب، مهدی، حجّت، خلف، صالح، المنتظر (ع) و رحمت و برکات خداوند بر او باد"[۴۲].
  2. نور الدین علی بن محمّد بن صباغ مالکی فصل دوازدهم از کتابش "الفصول المهمّه" را چنین آورده است: "در شرح ‏حال ابو القاسم حجه، خلف صالح، پسر ابو محمّد حسن خالص، او امام دوازدهم است". در این فصل به گفته کنجی شافعی چنین احتجاج می‏‌کند: "از جمله چیزهایی که دلالت می‏‌کند مهدی از هنگام غیبتش تاکنون زنده و باقی است، کتاب و سنّت می‌‏باشد. و در بقای او هیچ مانعی نیست، همانند باقی ماندن عیسی بن مریم و خضر و الیاس از اولیای خدا، و دجّال کور و ابلیس ملعون از دشمنان خدا". سپس دلیل‏‌های خود را از کتاب و سنّت بیان می‏‌کند و تاریخ ولادت، دلیل‏‌های امامت، گوشه‌‏هایی از اخبار زندگانی، غیبت، مدت دولت کریمه، کنیه، خاندان و مطالب دیگری از حضرت مهدی محمّد بن حسن عسکری(ع) را به تفصیل ذکر می‌‏کند[۴۳].
  • البته کسانی که به این حقیقت اعتراف کرده‏‌اند بسیار بیش از آن مقداری است که اشاره شد. و لازم است علاقه‏‌مندان به کتاب‏‌های مفصل مراجعه کنند»[۴۴][۴۵].
۵. حجت الاسلام و المسلمین حسنی؛
حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید نذیر حسنی، در کتاب «مصلح کل» در این‌باره گفته است:

«در حدیثی، امام حسن عسکری (ع) از انتظار آمیخته با ترس و هراس حاکمان از نوزاد موعودی که خداوند مقدر کرده است که او پیروز شود، سخن گفته‌اند، امام فرمودند: ستمگران می‌پندارند که می‌توانند مرا به قتل برسانند و این‌گونه این نسل را مقطوع سازند و کسی از آن بر جای نماند، شگفتا، آنها قدرت خدا را چگونه دیده‌اند[۴۶].

این نوشته و نوشته‌های دیگر بیانگر این است که عباسیان چگونه منتظر به دنیا آمدن آن مصلح جهانی و مترصد از بین بردن وی، در گهواره‌اش بوده‌اند. اما ‌﴿وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ[۴۷]‌.

در شبی از شب‌های مبارک، امام حسن عسکری (ع) به سوی منزل عمه‌اش، حکیمه دختر امام جواد (ع) رفت، این زن به پاکی و عفت و حسن تدبیر و نیک‌اندیشی زبانزد همه بود. امام به او فرمود: عمه! امشب را در خانه من بمان، چون خداوند عز و جل تو را با (تولد) ولی و حجتش بر مردم و با جانشین پس از من خوشحال خواهد کرد[۴۸].

اندکی بعد "بانو حکیمه" از امام سؤال کرد، مادر او کیست؟ امام فرمود: "نرجس" و چون سنت اوصیاء نیز مانند سنت انبیاء است، بنابراین جای شگفتی نیست که نشانه‌های بارداری در یک زن، مانند مادر موسی (ع) پنهان بماند.

به همین دلیل بود که حکیمه تعجب کرد و با کمی ترس، سعی کرد از نزدیک به بررسی امور بپردازد، تنها پس از چند ساعت آن نوزاد متولد شد و دنیا را با نور آسمانی خود نورافشانی کرد. پس از تولد ایشان، زمین که منتظر آن روز وعده داده شد بود، نورانی شد.

حال به بیان این مطلب از زبان شیخ صدوق و علمای شیعی دیگر و رخ دادن این معجزه از زبان حکیمه می‌پردازیم. حکیمه می‌گوید: ابو محمد حسن بن علی کسی را به دنبال من فرستاد و فرمود: عمه، امشب افطار را نزد ما باش، امشب نیمه ماه شعبان است و خداوند بلندمرتبه و بزرگ، حجت را که حجت او بر روی زمین است، نمایان می‌کند.

حکیمه گفت: به ایشان عرض کردم، مادر ایشان کیست؟ امام (ع) به من فرمود: نرجس، گفتم: خدا مرا قربانی تو کند، به خدا سوگند نشانه‌های بارداری در نرجس وجود ندارد، امام (ع) فرمود: به تو خواهم گفت.

بنابراین حکیمه منتظر به دنیا آمدن آن کودک بود تا آنکه در ساعت‌های‌ آخر شب کم‌کم احساس کرد آن تولد نزدیک است.

زمانی که او در این حال بود، نرجس با نگرانی از خواب بیدار شد و با شتاب خود را به حکیمه رساند حکیمه می‌گوید: پس از آن به او گفتم: چیزی احساس می‌کنی؟ نرجس گفت: آری، عمه! به او گفتم: خودت را جمع کن، دلت را جمع کن ..."[۴۹] اندک زمانی گذشت و پس از آن، زمین با نور پروردگار نورانی شد و مسئله موعود به حقیقت پیوست و حجت خدا بر روی زمین متولد شد و پدرش او را با روی گشاده و نورانی استقبال کرد، امام (ع)، نوزاد را با دو دست خود گرفت و شعار پیامبران و نغمه و سرود اولیاء را که همان "الله أکبر، لا إله إلا الله" است، به او آموخت.

پس از آن، حکیمه، نوزاد را از امام (ع) گرفت و او را به مادرش بازگرداند و امام (ع) دستور داد، کارهای مستحب هنگام ولادت فرزندان مانند صدقه دادن و مانند این انجام شود و خبر تولد این نوزاد را به یاران و شیعیانش داد و در این خبر تأکید کرد که ایشان امام خواهند بود و این موضوع در احادیث صحیحه نیز آمده است. پس از آن، شیعیان و یاران امام، همان‌گونه که در مبحث ملاقات‌های فردی و گروهی به آن اشاره شد، به زیارت مهدی موعود (ع) مشرف شدند»[۵۰].
۶. حجت الاسلام و المسلمین امامی میبدی؛
حجت الاسلام و المسلمین علی رضا امامی میبدی، در کتاب «آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی» در این‌باره گفته است:

«قطعی بودن تولد و حیات امام زمان (ع): نقل‌‌ها و گزارش‌‌های تاریخی بیانگر تولد و زندگی حضرت مهدی (ع) می‌‌باشد این اخبار تاریخی علاوه بر اثبات وجود و تولد آن حضرت به بیان بعضی از ویژگی‌‌ها و خصوصیات ایشان نیز اشاره کرده است. در اینجا به بعضی از این گزارش‌های تاریخی که از بیانات علامه طباطبایی به دست می‌آید[۵۱] اشاره می‌‌کنیم.

  1. تعداد زیادی از کتاب‌‌های روایی و تاریخی حاوی احادیث بی‌شماری است که می‌توان نسبت به آنها ادعای تواتر نمود و از طریق عامه و خاصه از پیغمبر اکرم (ص) نسبت به تولد حضرت مهدی (ع) نقل شده است و مورد تبیین و تحلیل مورخان قرار گرفته است[۵۲].
  2. گزارشهای تاریخی فراوانی که از ائمه اهل بیت (ع) نقل و به معرفی آن حضرت و اینکه از نسل پیامبر (ص) و امامان معصوم است و در آینده ظهور خواهد کرد، پرداخته است[۵۳]
  3. نقل‌های تاریخی مبنی بر این که جمع کثیری از بزرگان شیعه در زمان حیات پدر بزرگوارش به خدمتش رسیده و آن حضرت را زیارت نموده‌‌اند و از پدر بزرگوارش مژده امامت او را دریافت داشته اند[۵۴] موارد متعددی از این ملاقات‌ها به همراه منابع آن آمده است»[۵۵].
۷. حجت الاسلام و المسلمین مقامی؛
حجت الاسلام و المسلمین مهدی مقامی، در کتاب «درسنامه امام‌شناسی» در این‌باره گفته است:

«*اخبار رسول خدا و ائمه(ع) به ولادت مهدی موعود(ع): رسول خدا(ص) فرموده است: "خداوند از میان روزها، روز جمعه را برگزید و از شب‌ها، شب قدر و از ماه‌ها ماه رمضان را انتخاب کرد و مرا از میان رسولان برگزید و حضرت علی(ع) را از من و حسن(ع) و حسین(ع) را از علی برگزید و اوصیای بعدی را از امام حسین(ع) انتخاب کرده که نهمین آنان قائم است"[۵۶]. امام رضا(ع) از حضرت علی(ع) نقل می‌کند که حضرت خطاب به امام حسین(ع) فرمودند: "نهمین فرزند تو ای حسین، همان قائم به حقی است که دین خدا را غالب می‌گرداند و عدل را می‌گستراند"[۵۷]. از امام حسن(ع) چنین روایت شده: "هر یک از ما ائمّه، بیعت سلطان متجاوز زمانش، ناگزیر به‌گردنش می‌افتد، مگر قائمی‌که عیسی روح الله پشت سر او نماز می‌گذارد؛ زیرا خداوند متعال ولادت او را پنهان می‌دارد و خودش را غائب می‌گرداند، تا هنگامی‌که ظهور می‌کند، بیعتی در گردنش نباشد. او نهمین امام از فرزندان برادرم حسین(ع) است"[۵۸]. همچنین امام حسین(ع)نیز فرموده‌اند: "نهمین فرزند من، سنتی از بوسف(ع) و سنتی از موسی‌بن عمران را داراست. او قائم اهل بیت(ع) است و خدای متعال کارهای او را در یک شب سامان می‌بخشد"[۵۹]. امام عسکری(ع) در حدیثی فرموده‌اند: "به زودی خداوند به کرم و لطفش، فرزندی به من ارزانی خواهد داشت"[۶۰][۶۱].

  1. ابن خلکان می‌نویسد: ابوالقاسم محمد فرزند حسن عسکری(ع) فرزند علی الهادی(ع) فرزند محمد جواد(ع) دوازدهمین امام شیعه است. لقب معروف او حجّت است. او در نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولّد شد. در هنگام درگذشت پدر، عمر او پنج سال بود. نام مادر از خمط و برخی نرجس هم گفته‌اند[۷۲].
  2. ابن مسعود مورّخ معروف می‌گوید: ابومحمد حسن بن علی العسکری(ع) در هنگام وفات ۲۹ سال داشت. او پدر مهدی منتظر(ع) است[۷۳].
  3. عبدالوهاب شعرانی آورده است: مهدی(ع) از اولاد امام حسن عسکری(ع) است. او در نیمه شعبان سال ۲۵۵ متولد شد. او زنده است تا اینکه با عیسی‌بن‌مریم(ع) ملاقات کند[۷۴].
  4. محمد بن طلحه شافعی می‌گوید: حضرت مهدی(ع) پسر امام حسن عسکری(ع) است. او زنده و موجود و از زمان غایب شدنش تاکنون باقی است[۷۵].
  5. ابن حجرهیثمی‌ می‌گوید: امام حسن عسکری(ع) جز از ابی القاسم محمد الحجه، فرزندی به‌جای نگذاشت و آن هنگام که پدر بزرگوارش وفات یافت، او پنج سال داشت[۷۶][۷۷].
۸. پژوهشگران مؤسسه آینده روشن؛
پژوهشگران مؤسسه آینده روشن، در کتاب «مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها» در این‌باره گفته‌اند:

«کتاب در انتظار ققنوس[۷۸] به‌طور مفصل این مسئله را بررسی کرده است، ولی به‌طور خلاصه عبارت است از:

  1. تصریح امام عسکری (ع) به ولادت حضرت مهدی (ع)، راوی می‌گوید: از امام عسکری (ع) پرسیدم: آیا شما فرزندی دارید؟ امام فرمود: آری.[۷۹]
  2. شهادت دادن قابله‌ها از جمله حکیمه خاتون "دختر امام جواد (ع) و عمه امام عسکری (ع)" به ولادت امام مهدی (ع)؛
  3. شهادت عده‌ای از اصحاب امام عسکری (ع) و امام هادی (ع) که در زمان امام عسکری (ع)، حضرت مهدی (ع) را زیارت کرده بودند. هم‌چنین گواهی عده‌ای دیگر که بعد از شهادت امام عسکری (ع) در دوره غیبت صغرا، امام مهدی (ع) را زیارت کرده‌اند؛
  4. گواهی وکلای امام مهدی (ع) و مطلعان از معجزات ایشان "شیخ صدوق اسامی افرادی که به معجزات امام عصر (ع) آگاه بوده‌اند و ایشان را از نزدیک زیارت کرده‌اند، ذکر کرده است"؛
  5. شهادت خدمه، کنیزان و غلامان به رؤیت امام مهدی (ع)؛ "افرادی که در بیت امام عسکری (ع) مشغول خدمت بودند، به همراه برخی کنیزان از جمله کسانی بودند که امام مهدی (ع) را ملاقات کرده‌اند؛ مانند خدمت‌کاران منزل طریف خادم"؛
  6. شکل برخورد حکومت وقت، دلیلی بر ولادت حضرت مهدی (ع) است، چون معتمد، بلافاصله، پس از وفات امام عسکری (ع)، عمّال خود را به منزل آن حضرت فرستاد و دستور داد تا دقیقاً همه‌جا را تفتیش کنند و امام مهدی را به چنگ آورند؛
  7. اعتراف تبارشناسان به ولادت امام مهدی (ع) "مؤلف نام هشت نسب‌شناس را می‌برد"؛
  8. اعتراف علمای اهل‌سنت به ولادت امام مهدی (ع) "مؤلف نام هشت نفر را ذکر کرده است"»[۸۰].
۹. نویسندگان کتاب «آفتاب مهر»؛
نویسندگان کتاب «آفتاب مهر» در این‌باره گفته‌اند:

« ولادت امام دوازدهم(ع) از منظر شیعیان آن حضرت امری مسلم به شمار می‌آید؛ شهادت شاهدانی چون حضرت حکیمه خاتون دختر امام جواد(ع) گواه این ادعاست[۸۱]. از آن جا که ولادت امام دوازدهم(ع) به صورت پنهانی انجام گرفت بیم آن بود که شیعیان در شناخت آخرین حجّت پروردگار به اشتباه و گمراهی گرفتار آیند. امام عسکری(ع) وظیفه داشت تا فرزند خود را به گروهی از بزرگان شیعه و افراد مورد اعتماد معرفی کند تا آنان نیز خبر ولادت او را به دیگر پیروان اهل بیت(ع) برسانند و بدین ترتیب ضمن معرفی آن بزرگوار، تهدیدی نیز متوجّه وجود آن آخرین سفیر حق نگردد. "احمد بن اسحاق" که از بزرگان شیعه و پیروان ویژه امام یازدهم(ع) است می‌گوید: "خدمت امام عسکری(ع) شرفیاب شدم و می‌خواستم در مورد امام پس از او سؤال کنم؛ ولی پیش از آن که سخنی بگویم فرمود: ای احمد! همانا خدای متعال از آن زمان که آدم را آفریده، زمین را از حجّت خود خالی نگذاشته است و تا قیامت نیز چنین نخواهد کرد! به واسطه حجّت خدا، بلا از اهل زمین برداشته می‌شود و به برکت وجود او باران باریده و بهره‌های زمینی بیرون می‌آید. عرض کردم: ای پسر رسول خدا(ص)! امام و جانشین پس از شما کیست؟! آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت در حالی که پس ری سه ساله که رویش همانند ماه تمام می‌درخشید بر دوش خویش داشت و فرمود: ای احمد بن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجّت‌های او گرامی‌ نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی‌دادم! همانا او هم نام و هم کنیه رسول خدا(ص) است و کسی است که زمین را از عدل و داد پر می‌کند همان گونه که از ظلم و ستم پر شده باشد. گفتم: سرور من! آیا نشانه ای هست که قلبم به آن آرام گردد؟! در این هنگام آن کودک، لب به سخن گشود و به زبان عربی روان گفت: من بقیه الله در زمین هستم که از دشمنان خدا انتقام خواهم گرفت؛ ای احمد بن اسحاق، پس از این که با چشم خود می‌بینی در پی نشانه مباش!! احمد بن اسحاق گوید: پس از شنیدن این سخنان با شادمانی از خانه امام(ع) بیرون شدم...."[۸۲]. همچنین محمد بن عثمان[۸۳] و چند تن دیگر از بزرگان شیعه نقل می‌کنند: چهل نفر از شیعیان نزد امام یازدهم گرد آمدیم. آن حضرت، فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: "پس از من، این امام شما و جانشین من است. از او فرمان برید و بعد از من در دین خود پراکنده نشوید که هلاک خواهید شد و بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید...."[۸۴]

منبع‌شناسی جامع مهدویت

پانویس

  1. اصول کافی، ج ۱، ص ۳۲۸
  2. کافی، ج ۱، ص ۳۳۰ و شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص۴۲۴
  3. ر.ک: کافی، ج ۱، ص ۳۲۹ - ۳۳۱؛ شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، پابهای ۴۶ و ۴۷؛ شیخ مفید، الارشاد و شیخ طوسی، الغيبه، فصل های دوم و سوم
  4. مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۱۱ - ۱۱۴
  5. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۷۲
  6. شیخ صدوق ، کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۲۷۶
  7. شیخ طوسی، الغیبه، ص ۲۴۸ - ۲۵۰
  8. مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۲۰ - ۱۲۳. این کتاب از هشت عالم نسب شناس شاهد و دلیل آورده است.
  9. مركز الرساله، المهدی (ع) المنتظر في الفكر الاسلامی، ص ۱۲۳ - ۱۲۸، در این کتاب به هشت دانشمند بسنده شد، در حالی که تا ۱۲۸ دانشمند آمار داده شده است و این شهادت ها به یک قرن اختصاص ندارد
  10. حکیم، سید منذر، غیبت حضرت مهدی، ص۱۴۸- ۱۵۱.
  11. منتخب الاثر، ص ۳۹۸.
  12. مهدى کیست، ترجمه، ص ۲۸۷.
  13. دویست پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص۹۵، ۹۶.
  14. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۵۹؛ امامان بعد از من دوازده نفرند، اولشان علی بن ابی طالب(ع) است و آخرشان قائم، آنان خلفاء و اوصیاء منند و حجج خدا بر امتم بعد از من، اقرار کننده به آنها مؤمن و منکر آنها کافر است
  15. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۲؛ ائمه پس از من دوازده تن هستند که اول ایشان تویی ای علی و آخر آنها قائمی است که خدای تعالی بر دست‌های او مشارق و مغارب زمین را فتح کند
  16. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۱۷؛ از ما خاندان دوازده مهدی خواهد بود که اولین آنها امیر المؤمنین علی بن أبی طالب(ع) است و آخرین آنها نهمین از فرزندان من است و او امام قائم به حق است و خدای تعالی زمین را به واسطه او پس از موت زنده کند و دین حق را به دست او بر همه ادیان چیره نماید گرچه مشرکان را ناخوش آید
  17. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۷۸؛ امام پس از من فرزندم علی است، دستور او دستور من و سخن او سخن من و طاعت او طاعت من است و امام پس از او فرزندش حسن است، دستور او دستور من و دستور پدرش و سخن او سخن پدرش و طاعت او طاعت پدرش باشد، سپس سکوت کرد. گفتم: ای فرزند رسول خدا! امام پس از حسن کیست؟ او به شدّت گریست و سپس فرمود: پس از حسن فرزندش قائم به حق امام منتظر است.
  18. کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۸۳؛ امام پس از من فرزندم حسن است و پس از حسن فرزندش قائم کسی که زمین را از عدل و داد آکنده سازد همچنان که پر از ظلم و جور شده باشد.
  19. الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۱؛ از جانب امام حسن عسکری، دو سال پیش از وفاتش پیامی به من رسید که از جانشین بعد از خود به من خبر داد، بار دیگر سه روز پیش از وفاتش پیامی رسید و از جانشین بعد از خود به من خبر داد.
  20. الکافی، ج ۱، ص ۳۲۸، ح ۳؛امام حسن عسکری پسرش را به من نشان داد و فرمود، این است صاحب شما بعد از من.
  21. کمال الدین و التمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۸، ح ۷؛ سپاس از آن خدایی است که مرا از دنیا نبرد تا آنکه جانشین مرا هب من نشان داد، او از نظر آفرینش و اخلاق شبیه‌ترین مردم به رسول خداست. خدای تعالی او را در غیبتش جفظ فرماید سپس او را آشکار کند و او زمین را پر از عدل و داد فرماید همچنان که مملو از جور و ستم شده باشد
  22. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۰۹، ح ۹؛ من نزد امام عسکری (ع) بودم که از آن حضرت خبری که از پدران بزرگوارش روایت شده است پرسش کردند که زمین از حجّت الهی بر خلایق تا روز قیامت خالی نمی‌ماند و کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت درگذشته است. فرمود: این حقاست همچنان که روز روشن حق است. گفتند: ای فرزند رسول خدا حجّت و امام پس از شما کیست؟ فرمود: فرزندم محمد، او امام و حجت پس از من است، کسی که بمیرد و او را نشناسد به مرگ جاهلیت درگذشته است، آگاه باشید که برای او غیبتی است که نادان در آن سرگردان شوند و مبطلان در آن هلاک گردند و کسانی که برای آن وقت معین کنند دروغ گویند، سپس خروج می‌کند و گویا به پرچم‌های سپیدی می‌نگرم که بر بالای سر او در نجف کوفه در اهتراز است
  23. کمال الدین و تمام النعمه، ج ۲، ص ۴۴۱، ح ۱۲؛ غیبت طوسی، ص ۲۴۶؛ به خدمت صاحب الزمان رسیدم. فرمود: آیا مرا می‌شناسی؟ عرض کردم: آری فرمود: من کیستم؟ گفتم: شما آقای من و پسر آقای من هستید. فرمود: مقصودم این نبود. عرض کردم: خداوند مرا فدای شما بگرداند شما بفرمایید، فرمود: من آخرین وصی پیامبرم، خداوند به وسیله من، بلا را از خاندانم و شیعیانم برطرف می‌کند
  24. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۱۱۴-۱۱۷.
  25. مروّج الذّهب، مسعودی، ج ۴، ص ۱۹۹
  26. ینابیع المودّة، قندوزی، ج ۳، ص ۱۱۴
  27. الزام النّاصب، شیخ حائری یزدی، ج ۱، ص ۳۴۰
  28. کشف الغمّه، علّامه اربلی، ج ۲، ص ۴۹۹
  29. الزام النّاصب، ج ۱، ص ۳۴۲
  30. - الزام النّاصب، ج۱، ص ۳۴۱
  31. یکصد پرسش و پاسخ پیرامون امام زمان، ص ۴۷.
  32. " سيرزقني اللّه‏ ولدا بمنّه‏ و لطفه‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ محمّد باقر مجلسی ، بحار الانوار، ج ۵۰، ص ۳۱۳.
  33. " سَتَحْمِلِينَ‏ وَلَداً وَ اسْمُهُ‏ مُحَمَّدٌ وَ هُوَ الْقَائِمُ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴.
  34. " الْحَمْدُ لِلَّهِ‏ الَّذِي‏ لَمْ‏ يُخْرِجْنِي‏ مِنَ‏ الدُّنْيَا حَتَّی‏ أَرَانِي‏ الْخَلَفَ‏ مِنْ‏ بَعْدِي‏ أَشْبَهَ‏ النَّاسِ‏ بِرَسُولِ‏ اللَّهِ (ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً يَحْفَظُهُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَی فِي غَيْبَتِهِ ثُمَّ يُظْهِرُهُ فَيَمْلَأُ الْأَرْضَ عَدْلًا وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ جَوْراً وَ ظُلْماً‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۰۸، ح ۴.
  35. " الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ‏ وَ صَلَّی اللَّهُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ زَعَمَتِ‏ الظَّلَمَةُ أَنَ‏ حُجَّةَ اللَّهِ‏ دَاحِضَةٌ وَ لَوْ أُذِنَ‏ لَنَا فِي‏ الْكَلَامِ‏ لَزَالَ‏ الشَّكُ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏ ‏‏"، شیخ طوسی، کتاب الغیبة، ص ۲۴۴، ح ۲۱۱؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، باب ۴۲، ح ۵؛ همچنین ر. ک: الخرائج و الجرایح، ج ۱۰، ص ۴۵۷، ح ۲.
  36. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۲، ص ۴۷۵؛ باب ۴۳، ح ۲۵. همچنین ر. ک: علی بن عبد الکریم نیلی نجفی، منتخب الأنوار المضیئه، ص ۱۵۷؛ قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ج ۳، ص ۱۱۰۱.
  37. در این‏جا تنها به موارد اندکی اشاره شده برای تفصیل بیشتر ر.ک: لطف اللّه صافی گلپایگانی، منتخب الاثر؛ سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۵ تا ص ۲۰۰؛ همو، در انتظار ققنوس، ترجمه و تحقیق، مهدی علی‏‌زاده، ص ۱۸۸ تا ۱۹۸.
  38. یادآوری: برخی از اهل سنّت که ولادت حضرت مهدی(ع) را گزارش کرده‏‌اند، فقط آن را از دیدگاه شیعه بیان کرده‏‌اند، در حالی که عده‌‏ای گمان کرده‏‌اند تمام کسانی که ولادت آن حضرت را نقل کرده‌‏اند بر این باور هستند که آن حضرت به دنیا آمده است.
  39. سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، ص ۱۸۶، به نقل از: الکامل فی التاریخ، ج ۷، ص ۲۷۴ در پایان حوادث سال ۲۶۰ﻫ. ق.
  40. سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، به نقل از: وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲.
  41. سید ثامر هاشم العمیدی، مهدی منتظر در اندیشه اسلامی، به نقل از: وفیات الاعیان، ج ۴، ص ۱۷۶، ح ۵۶۲.
  42. مطالب السؤول، ج ۲، ص ۷۹، باب ۱۲.
  43. ابن صباغ مالکی، الفصول المهمة، ص ۲۸۷.
  44. سلیمیان، خدامراد، پرسمان مهدویت، ص ۵۲ - ۵۷.
  45. خدامراد سلیمیان، درسنامه مهدویت ج۱، ص۱۸۷-۱۹۱.
  46. الطوسی، الغیبة، ص ۲۲۳.
  47. «خداوند، نور خود را کامل خواهد گردانید، هرچند مشرکان را ناخوش آید"» سوره صف، آیه ۸.
  48. الطوسی، الغیبة، ص ۲۳۵.
  49. کمال الدین ۲، ۴۲۴، ینابیع المودة، صص ۴۴۹- ۴۵۱، الغیبة، طوسی، صص ۱۴۰- ۱۴۱.
  50. حسنی، سید نذیر، مصلح کل، ص۷۴.
  51. شیعه در اسلام (طبع قدیم) ص ۲۳۰/ بررسی‌‌های اسلامی، ج ۱، ص ۲۳۰/ تعالیم اسلام، ص ۱۸۰.
  52. صحیح ترمذی، ج ۹، باب ما جاء فی المهدی/ سنن ابی داوود، ج۲، کتاب المهدی/ سنن ابن ماجه، ج ۲، باب خروج المهدی/ ینابیع الموده؛ البیان فی اخبار صاحب الزمان، محمد بن یوسف شافعی؛ نور الأبصار، شبلنجی/ الصواعق المحرقه، ابن حجر؛ الفصول المهمه، شیخ حر عاملی؛ صحیح مسلم. از منابع شیعی: الغیبه، محمد بن ابراهیم نعمانی/ کمال الدین، شیخ صدوق/ اثبات الهداه، شیخ حر عاملی و بحارالانوار مجلسی. ج ۱ و ۵۲.
  53. در این باره می‌توان به این منابع مراجعه کرد کفایه الاثر؛ بحارالانوار، ج ۱۳؛ غایة المرام؛ دلائل الامامه؛ کافی؛ منتخب الاثر و... و منابع اهل سنت: ابن خلکان در وفیات الاعیان، ج ۱، ص ۴۵۱ و شبراوی در الاتحاف، ص ۱۷۹ و احمد بن یوسف قرمانی اخبار الدول، ص ۱۱۷ و ابی الفداء در المختصر، (تاریخ)، ج ۲، ص ۴۵ و ابوالفلاح حنبلی در شذرات الذهب، ج ۲، ص ۱۴۱ و ۱۵۰ و شبلنجی در نورالابصار، ص ۱۴۶ و ابن خلدون در تاریخ، ج ۴، ص ۱۱۵ و یافعی در تاریخ مرآت الجنان، ج ۲، ص ۱۰۷؛ به نقل از شیعه (خسروشاهی)، ص ۴۰۱.
  54. در کتاب منتخب الانوار المضیئه ص ۲۵۱.
  55. امامی میبدی، علی رضا، آموزه‌های مهدویت در آثار علامه طباطبائی، ص ۹۰.
  56. «إِنَّ اللَّهَ اخْتَارَ مِنَ النَّاسِ الْأَنْبِيَاءَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْأَنْبِيَاءِ الرُّسُلَ وَ اخْتَارَنِي مِنَ الرُّسُلِ وَ اخْتَارَ مِنِّي عَلِيّاً وَ اخْتَارَ مِنْ عَلِيٍّ الْحَسَنَ وَ الْحُسَيْنَ وَ اخْتَارَ مِنَ الْحُسَيْنِ الْأَوْصِيَاءَ تَاسِعُهُمْ قَائِمُهُمْ وَ هُوَ ظَاهِرُهُمْ وَ بَاطِنُهُمْ»؛ بحارالأنوار، ج۳۶، ص۲۶۰؛ اثبات الوصیه، ص۲۶۶؛ دلائل الامامه، ص۲۴۰.
  57. «التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِكَ يَا حُسَيْنُ هُوَ الْقَائِمُ بِالْحَقِّ الْمُظْهِرُ لِلدِّينِ وَ الْبَاسِطُ لِلْعَدْلِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۱۰.
  58. «مَا مِنَّا أَحَدٌ إِلَّا وَ يَقَعُ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطَاغِيَةِ زَمَانِهِ إِلَّا الْقَائِمَ الَّذِي يُصَلِّي خَلْفَهُ رُوحُ اللَّهِ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ فَإِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يُخْفِي وِلَادَتَهُ وَ يُغَيِّبُ شَخْصَهُ لِئَلَّا يَكُونَ لِأَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ إِذَا خَرَجَ ذَلِكَ التَّاسِعُ مِنْ وُلْدِ أَخِي الْحُسَيْنِ...»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۷۹.
  59. «فِي التَّاسِعِ مِنْ وُلْدِي سُنَّةٌ مِنْ يُوسُفَ وَ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَى بْنِ عِمْرَانَ وَ هُوَ قَائِمُنَا أَهْلَ الْبَيْتِ يُصْلِحُ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَمْرَهُ فِي لَيْلَةٍ وَاحِدَةٍ»؛ بحارالأنوار، ج۵، ص۱۳۲.
  60. «... سَيَرْزُقُنِي اللَّهُ وَلَداً بِكَرَمِهِ وَ لُطْفِهِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۰، ص۳۱۳.
  61. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۴-۱۸۶.
  62. «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يُخْرِجْنِي مِنَ الدُّنْيَا حَتَّى أَرَانِي الْخَلَفَ مِنْ بَعْدِي أَشْبَهَ النَّاسِ بِرَسُولِ اللَّهِ(ص) خَلْقاً وَ خُلْقاً...»؛ بحارالأنوار، ج۵۱، ص۱۶۱.
  63. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۶-۱۸۷.
  64. الغیبه، ص۲۴۵؛ کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۲.
  65. الغیبه، ص۲۴۵؛ کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۲، ح۵.
  66. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۷.
  67. شیخ صدوق، کمال‌الدین، ج۲، باب ۴۳، ح۱.
  68. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۷-۱۸۸.
  69. الکافی، ج۱، ص۳۳۱، ح۸؛ الارشاد، ج۲، ص۲۵۳؛ الغیبه، ص۲۵۹، ح۲۲۶؛ کمال‌الدین، ج۲، ص۳۸۴، باب ۴۳، ح۱.
  70. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۸.
  71. ر.ک: احقاق‌الحق و ازهاق‌الباطل، ج۱۳، ص۸۸.
  72. وفیات الأعیان، ج۳، ص۳۱۶.
  73. مروج‌الذهب، ج۴، ص۱۹۹
  74. الیواقیت و الجواهر، ج۳، ص۱۷۸.
  75. مطالب السول فی مناقب آل الرسول، ج۲، ص۸۸.
  76. الصواعق المحرقه، ص۲۰۸.
  77. مقامی، مهدی، درسنامه امام‌شناسی، ص:۱۸۸-۱۹۰.
  78. نوشته سید ثامر هاشم العمیدی، ترجمه مهدی علی‌‏زاده.
  79. کافی، ج ۱، باب ۷۶، ص ۳۲۸، ح ۲.
  80. مهدویت پرسش‌ها و پاسخ‌ها، ص ۳۷ و ۳۸.
  81. کمال الدین، ص۴۲۴.
  82. کمال الدین، ج ۲، باب ۳۸، ح ۱، ص ۸۰.
  83. او دومین نائب خاص امام مهدی(ع) در دوره غیبت صغری است.
  84. کمال الدین، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲، ص ۱۶۲.
  85. کمال الدین، ج ۲، باب ۴۲.
  86. کمال الدین، ج ۲، باب ۴۳، ح ۲، ص ۱۵۸.
  87. آفتاب مهر، ج۲، ص ۱۲۲ - ۱۲۵.