دعا: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۱۱۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۹ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''[[دعا]]:''' [[نیایش]] و درخواست همراه [[خضوع]] و [[خشوع]] از [[خداوند]]
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = عبادت| عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[دعا در لغت]] - [[دعا در قرآن]] - [[دعا در حدیث]] - [[دعا در اخلاق اسلامی]] - [[دعا در معارف دعا و زیارات]] - [[دعا در تربیت اسلامی]] - [[دعا در معارف و سیره نبوی]] - [[دعا در معارف و سیره علوی]] - [[دعا در معارف و سیره حسینی]] - [[دعا در معارف و سیره سجادی]] - [[دعا در معارف و سیره امام جواد]] - [[دعا در معارف مهدویت]] - [[دعا در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }}
*[[دعا]] از ریشه "د - ع - و" به معنای خواستن چیزی با صدا و [[کلام]] برای توجه دادن مدعوّ به سوی خود<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۲۷۹، "دعو"؛ المصباح، فیومی، ص۱۹۴، "دعا"؛ التحقيق، ج ۳، ص ۲۰۵، "دعو".</ref> یا کسی دیگر<ref>لسان العرب، ج۱۴، ص۲۵۷، "دعو".</ref> است. [[کمک]] خواستن<ref>وجوه قرآن، ص۹۹؛ قاموس قرآن، ج ۲، ص ۳۴۴، "دعو".</ref>، درخواست<ref>مفردات، ص۳۱۵؛ لسان العرب، ج۱۴، ص۲۵۷؛ مجمع البحرین، ج ۱، ص ۱۳۸، "دعا".</ref>، [[ترغیب]] و [[تشویق]] کردن<ref>مفردات، ص ۳۱۵؛ المصباح، فیومی، ص ۱۹۴، "دعا".</ref>، [[استغاثه]] و [[تضرع]]<ref>لسان العرب، ج ۱۴، ص ۲۵۷، "دعو"؛ لغت‌نامه، ج ۷، ص ۹۶۰۲، "دعا".</ref> از دیگر معانی [[دعا]] هستند.
*[[دعا]] در اصطلاح نیز به معنای روی آوردن به [[خدا]] و درخواست از او با حالت [[خضوع]]، [[تضرع]] و [[ابتهال]]<ref>التحفة السنیه، ص۱۴۶؛ کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص ۷۸۵، "دعاء".</ref> و نیز درخواست زیردست از [[مقام]] بالاتر برای انجام کاری، همراه با [[خضوع]] و [[تواضع]] است.<ref>عدة‌الداعی، ص ۹.</ref> بر این اساس، در مفهوم لغوی [[دعا]] کرنش و [[خضوع]] [[داعی]] لحاظ نشده، در حالی که در مفهوم اصطلاحی، کرنش و [[خضوع]]، از مقومات [[دعا]] به شمار می‌رود.
*[[دعا]] و [[دعوت]] در [[حقیقت]] جلب توجه مدعوّ به [[داعی]] است که غالباً با لفظ و گاهی نیز با اشاره صورت می‌گیرد، بنابراین، مدعوّ باید [[قدرت]] [[استجابت دعا]] را داشته باشد تا بتواند خواسته دعاکننده را تأمین کند، ازاین‌رو برخی، [[خواندن]] موجود بی‌درک و [[شعور]] را که نمی‌تواند خواسته دعاکننده را برآوَرَد - هر چند صورت [[دعا]] داشته باشد - دعای [[حقیقی]] ندانسته‌اند<ref>نک: المیزان، ج ۱۱، ص۳۱۷.</ref>.
*[[دعا]] گاهی به سود دیگران است که از آن به "دعای له" یاد می‌شود و گاهی به زیان آنان است که "دعای علیه" یا "نفرین" نامیده می‌شود و [[لعن]]، مصداقی از آن است<ref>مفردات، ص ۷۴۱، "لعن"؛ لغت‌نامه، ج۱۳، ص۲۰۰۰۷؛ فرهنگ سخن، ج۸، ص۷۸۸۸، "نفرین".</ref>.
*"دعو" و مشتقات آن ۱۲۲ بار در [[قرآن کریم]] به کار رفته که برخی از آنها به معنای لغوی [[دعا]] اشاره دارند؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن|متن قرآن|لا تَجْعَلُوا دُعَاء الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاء بَعْضِكُم بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَن تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref> پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا می‌خوانید؛ بی‌گمان خداوند کسانی از شما را که در پناه کسان دیگر، پنهانی بیرون می‌آیند می‌شناسد پس کسانی که از فرمان وی سرمی‌پیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند؛ سوره نور، آیه:۶۳.</ref> و در مواردی نیز به معنای اصطلاحی آن آمده‌اند؛ مانند [[آیه]] {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه:۶۰.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمُ اسْجُدُوا لِلرَّحْمَنِ قَالُوا وَمَا الرَّحْمَنُ أَنَسْجُدُ لِمَا تَأْمُرُنَا وَزَادَهُمْ نُفُورًا }}<ref> و چون به آنان گویند: به (خداوند) بخشنده سجده برید می‌گویند: خداوند بخشنده چیست؟ آیا به چیزی که تو، به ما فرمان می‌دهی سجده بریم؟ و این دعوت بر رمیدنشان می‌افزاید؛ سوره فرقان، آیه:۶۰.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعَاؤُكُمْ فَقَدْ كَذَّبْتُمْ فَسَوْفَ يَكُونُ لِزَامًا}}<ref> بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد که (حقّ را) دروغ شمردید پس به زودی (عذاب) گریبانگیر (شما) خواهد شد؛ سوره فرقان، آیه:۷۷.</ref>، {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>
*افزون بر این، واژه‌ها و تعبیرهایی دیگر در [[آیات]] بر نوعی خاص از [[دعا]]، دلالت دارند؛ مانند "سؤال" برای نمونه: {{متن قرآن|وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref> و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است؛ سوره ابراهیم، آیه:۳۴.</ref>؛ {{متن قرآن|سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ }}<ref> خواهنده‌ای عذابی رخ‌دهنده را خواست؛ سوره معارج، آیه:۱.</ref><ref>لسان العرب، ج ۱۱، ص۳۱۸؛ مجمع البحرین، ج ۲، ص ۳۱۵، "سأل".</ref>، "قنوت" [[دعا]] در حال قيام [[نماز]]<ref>العین، ج۵، ص۱۲۹، "قنت"؛ مفردات، ج۱، ص ۶۸۴.</ref>{{متن قرآن|حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلَّهِ قَانِتِينَ }}<ref> بر نمازها به ویژه نماز میانه  پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید؛ سوره بقره، آیه:۲۸.</ref>، "تحيت" {{متن قرآن|وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلامٌ}}<ref> و آنان که ایمان آورده‌اند و کارهای شایسته کرده‌اند به بوستان‌هایی در آورده می‌شوند که از بن آنها جویباران روان است، به اذن پروردگارشان در آنها جاودانند؛ درودشان در آنجا "سلام" است؛ سوره ابراهیم، آیه:۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا حُيِّيتُم بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّواْ بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا }}<ref> و چون به شما درودی گفته شد، با درودی بهتر از آن یا همانند آن پاسخ دهید؛ بی‌گمان خداوند حسابرس همه چیز است؛ سوره نساء، آیه:۸۶.</ref>، "[[ابتهال]]" درخواست همراه با [[تضرع]] <ref>مفردات، ج۱، ص۱۴۹؛ النهایه، ج۱، ص۱۶۷، "بهل".</ref>{{متن قرآن|فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءكُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ }}<ref> بنابراین، پس از دست یافتن تو به دانش، به هر کس که با تو به چالش برخیزد؛ بگو:بیایید تا فرزندان خود و فرزندان شما و زنان خود و زنان شما و خودی‌های خویش و خودی‌های شما را فرا خوانیم آنگاه (به درگاه خداوند) زاری کنیم تا لعنت خداوند را بر دروغگویان نهیم؛ سوره آل عمران، آیه:۶۱.</ref>، "صلاة"<ref>مفردات، ج ۱، ص ۴۹۱، "صلا"؛ المصباح، فیومی، ج۲، ص۳۴۶؛ التحقيق، ج۶، ص۲۷۳، "صلی".</ref> برای نمونه:{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا}}<ref> اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است؛ سوره احزاب، آیه:۴۳.</ref>، "ذکر"<ref>العین، ج۵، ص۳۴۶؛ لسان العرب، ج ۴، ص ۳۱۰، "ذکر".</ref> برای نمونه: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref> ای مؤمنان! چون با دسته‌ای (از دشمن) رویاروی شدید استوار باشید و خداوند را بسیار یاد کنید باشد که رستگار گردید؛ سوره انفال، آیه:۴۵.</ref>؛ {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref> بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید؛ سوره بقره، آیه:۱۹۸.</ref>، "تَاَوُّه" [[زیاد ]][[دعا کردن]]<ref>التبیان، ج۶، ص۳۶؛ مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۶؛ مفردات، ص ۱۰۱، "اوه".</ref>{{متن قرآن|إِنَّ إِبْرَاهِيمَ لَحَلِيمٌ أَوَّاهٌ مُّنِيبٌ}}<ref>ابراهیم به راستی بردبار دردمند توبه‌کاری بود؛ سوره هود، آیه:۷۵.</ref>، "نداء" [[دعا]] با صدای بلند <ref>العين، ج۸، ص ۷۷؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۳۱۵، "ندی".</ref>{{متن قرآن|إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا}}<ref> یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد؛ سوره مریم، آیه:۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref> و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره انبیاء، آیه:۸۳.</ref>، {{متن قرآن|وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ}}<ref> و زکریّا را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند: پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین بازماندگانی!؛ سوره انبیاء، آیه:۸۹.</ref>، "[[انابه]]" به سوی [[خدا]] روی آوردن و [[توبه]] کردن<ref>النهایه، ج۵، ص۱۲۳؛ لسان العرب، ج۱، ص۷۵۵؛ مجمع البحرین، ج ۴، ص ۳۸۶، "نوب".</ref>{{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ}}<ref> و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او می‌خواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیش‌تر از درگاه او فرا می‌خواند، از یاد می‌برد و برای خداوند همانندهایی برمی‌سازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی از کفر خود بهره‌ور شو که تو از دوزخیان خواهی بود؛ سوره زمر، آیه:۸.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ أَرَأَيْتُمْ إِن كُنتُ عَلَىَ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّي وَرَزَقَنِي مِنْهُ رِزْقًا حَسَنًا وَمَا أُرِيدُ أَنْ أُخَالِفَكُمْ إِلَى مَا أَنْهَاكُمْ عَنْهُ إِنْ أُرِيدُ إِلاَّ الإِصْلاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلاَّ بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ}}<ref> گفت: ای قوم من! به من بگویید که اگر برهانی از پروردگار خود داشته باشم و او نیز از نزد خویش به من روزی نیکویی ارزانی داشته باشد (شما چه خواهید کرد؟) و من در آنچه شما را از آن باز می‌دارم نمی‌خواهم با شما مخالفت کنم، تا آنجا که می‌توانم جز اصلاح نظری ندارم و توفیق من جز با خداوند نیست، بر او توکل دارم و به سوی او باز می‌گردم؛ سوره هود، آیه:۸۸.</ref> و "[[تضرع]]" درخواست با [[خشوع]].<ref>لسان العرب، ج۸، ص۲۲۱؛ تاج العروس، ج ۱۱، ص ۳۰۳، "ضرع".</ref>{{متن قرآن|فَلَوْلا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> پس چرا آنگاه که خشم ما به سراغشان آمد لابه نکردند؟ لیکن (در حقیقت) دل‌هایشان سخت شد و شیطان، کاری را که انجام می‌دادند برای آنان آراست؛ سوره انعام، آیه:۴۳.</ref>.
*برخی تعابير، افزون بر دلالت کلی بر طلب، بر نوع خواسته دعاکننده نیز دلالت دارند؛ مانند "استسقاء" (طلب [[نزول]] [[باران]])<ref>مجمع البحرین، ج ۱، ص ۳۸۸، "سقی".</ref> {{متن قرآن|وَإِذِ اسْتَسْقَى مُوسَى لِقَوْمِهِ فَقُلْنَا اضْرِب بِّعَصَاكَ الْحَجَرَ فَانفَجَرَتْ مِنْهُ اثْنَتَا عَشْرَةَ عَيْنًا قَدْ عَلِمَ كُلُّ أُنَاسٍ مَّشْرَبَهُمْ كُلُواْ وَاشْرَبُواْ مِن رِّزْقِ اللَّهِ وَلاَ تَعْثَوْا فِي الأَرْضِ مُفْسِدِينَ }}<ref> و (یاد کنید) آنگاه را که موسی برای مردم خود در پی آب بود و گفتیم: با چوبدست خود به سنگ فرو کوب آنگاه دوازده چشمه از آن فرا جوشید؛ (چنان‌که) هر دسته‌ای از مردم آبشخور خویش را باز می‌شناخت؛ از روزی خداوند بخورید و بنوشید و در زمین تبهکارانه آشوب نورزید؛ سوره بقره، آیه: ۶۰.</ref>؛ "[[استغفار]]" <ref>النهایه، ج ۳، ص ۳۷۳؛ لسان العرب، ج۵، ص۲۵، "غفر".</ref> (آمرزش‌خواهی از [[خداوند]])<ref>مفردات، ص۶۰۹، "غفر"؛ التحرير والتنوير، ج۱۱، ص ۲۰۲.</ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ }}<ref> کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار؛ سوره غافر، آیه: ۷.</ref>، "استعاذه" (پناهجویی از [[خدا]])<ref>مفردات، ص ۵۹۵؛ لسان العرب، ج۳، ص۴۹۸، "عوذ".</ref>{{متن قرآن|وَإِمَّا يَنزَغَنَّكَ مِنَ الشَّيْطَانِ نَزْغٌ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ إِنَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref> و اگر دمدمه‌ای از شیطان تو را برانگیزد به خداوند پناه جو که او شنوایی داناست؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۰.</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ}}<ref>  پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو، سوره نحل، آیه: ۹۸.</ref> و "[[استغاثه]]" (درخواست فریادرسی در حال شدت و محنت)<ref>معجم مقاییس اللغه، ج ۴، ص ۴۰۰، "غوث".</ref> {{متن قرآن|إِذْ تَسْتَغِيثُونَ رَبَّكُمْ فَاسْتَجَابَ لَكُمْ أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلْفٍ مِّنَ الْمَلائِكَةِ مُرْدِفِينَ }}<ref> یاد کن آنگاه را که از پروردگارتان فریادخواهی می‌کردید و به شما پاسخ داد که من با هزار فرشته پیاپی امدادگر شما خواهم بود؛ سوره انفال، آیه: ۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَالَّذِي قَالَ لِوَالِدَيْهِ أُفٍّ لَّكُمَا أَتَعِدَانِنِي أَنْ أُخْرَجَ وَقَدْ خَلَتْ الْقُرُونُ مِن قَبْلِي وَهُمَا يَسْتَغِيثَانِ اللَّهَ وَيْلَكَ آمِنْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَيَقُولُ مَا هَذَا إِلاَّ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ}}<ref> و آن (دیگری) که به پدر و مادرش می‌گوید: اف بر شما ! آیا به من وعده می‌دهید که (از گور) بیرون آورده می‌شوم در حالی که نسل‌ها (ی بسیار) پیش از من گذشته‌اند ؛ سوره احقاف، آیه: ۱۷.</ref>؛ همچنین در [[آیات]] فراوانی به دعاهای [[انبیا]] و [[صالحان]] با واژه‌های "ربّ"، "ربّنا"، "نادی" و "نادى ربّه" اشاره شده است؛ مانند دعاهای گوناگون [[ابراهیم]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref>و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی.پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی.پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۶ - ۱۲۹.</ref>، [[نوح]]{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>  نوح گفت: پروردگارا! قوم من مرا دروغگو شمردند. بنابراین میان من و آنان راهی بگشا و مرا و مؤمنان همراه مرا رهایی بخش ؛ سوره شعراء، آیه: ۱۱۷-۱۱۸.</ref>، هود {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ انصُرْنِي بِمَا كَذَّبُونِ قَالَ عَمَّا قَلِيلٍ لَيُصْبِحُنَّ نَادِمِينَ}}<ref>  گفت: پروردگارا! در برابر آنکه مرا دروغگو شمردند یاریم کن!فرمود: به زودی سخت پشیمان خواهند گشت ؛ سوره مؤمنون، آیه: ۳۹-۴۰.</ref>، [[لوط]]{{متن قرآن| رَبِّ نَجِّنِي وَأَهْلِي مِمَّا يَعْمَلُونَ }}<ref> پروردگارا مرا و خانواده‌ام را از کارهایی که (اینان) می‌کنند برهان!؛ سوره شعراء، آیه: ۱۶۹.</ref>، [[یوسف]]{{متن قرآن|قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>  یوسف) گفت: پروردگارا! زندان از آنچه مرا به آن فرا می‌خواند خوش‌تر است و اگر فریبشان را از من نگردانی به آنان می‌گرایم و از نادانان خواهم بود پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست؛ سوره یوسف، آیه: ۳۳-۳۴.</ref>، [[ایوب ]]{{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref> و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۳.</ref>، [[شعیب]] {{متن قرآن|قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بی‌گمان بر خداوند دروغ بسته‌ایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی؛ سوره اعراف، آیه: ۸۹ .</ref>، [[طالوت]] {{متن قرآن|وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ }}<ref>  و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن  و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان، سوره بقره، آیه: ۲۵۰.</ref>، [[موسی]]{{متن قرآن| قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي  يَفْقَهُوا قَوْلِي وَاجْعَل لِّي وَزِيرًا مِّنْ أَهْلِي هَارُونَ أَخِي اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref> موسی گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش  و کارم را برای من آسان کن و گرهی از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند و از خانواده‌ام دستیاری برایم بگمار هارون برادرم را پشتم را به او استوار دار و او را در کارم شریک ساز؛ سوره طه، آیه: ۲۵-۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُواْ يَقْتُلُونَنِي فَلاَ تُشْمِتْ بِيَ الأعْدَاء وَلاَ تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ إِنَّ الَّذِينَ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ سَيَنَالُهُمْ غَضَبٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَذِلَّةٌ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُفْتَرِينَ}}<ref>و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود می‌کشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!موسی گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی.به زودی به کسانی که گوساله را (به پرستش) گرفتند در زندگانی این جهان خشمی از سوی پروردگارشان و خواری خواهد رسید و این‌گونه ما دروغبافان را کیفر می‌دهیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۰ - ۱۵۲.</ref>، [[سلیمان]] {{متن قرآن|وَلَقَدْ فَتَنَّا سُلَيْمَانَ وَأَلْقَيْنَا عَلَى كُرْسِيِّهِ جَسَدًا ثُمَّ أَنَابَ قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَهَبْ لِي مُلْكًا لّا يَنبَغِي لِأَحَدٍ مِّنْ بَعْدِي إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ وَآخَرِينَ مُقَرَّنِينَ فِي الأَصْفَادِ هَذَا عَطَاؤُنَا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِكْ بِغَيْرِ حِسَابٍ وَإِنَّ لَهُ عِندَنَا لَزُلْفَى وَحُسْنَ مَآبٍ}}<ref> و به راستی ما سلیمان را آزمودیم و کالبدی را بر اورنگ (پادشاهی) او افکندیم سپس (به سوی ما) بازگشت. گفت: پروردگارا! مرا بیامرز و مرا آن پادشاهی ده که پس از من هیچ کس را نسزد؛ بی‌گمان این تویی که بسیار بخشنده‌ای. پس ما باد را رام او کردیم که به فرمان او هر جا می‌خواست به نرمی روان می‌شد. و هم دیوساران را از بنّا و غوّاص. و برخی دیگر را که در بندها به هم بربسته بودند. این بخشش ماست، پس بی‌شمار ببخش یا (برای خود) نگه‌دار! و بی‌گمان نزد ما او را نزدیکی و سرانجامی نیک بود؛ سوره ص، آیه: ۳۴-۴۰.</ref>، [[یونس]]{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷-۸۸.</ref>، [[زکریا]] {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء فَنَادَتْهُ الْمَلائِكَةُ وَهُوَ قَائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرَابِ أَنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيَى مُصَدِّقًا بِكَلِمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَسَيِّدًا وَحَصُورًا وَنَبِيًّا مِّنَ الصَّالِحِينَ قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلامٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللَّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء قَالَ رَبِّ اجْعَل لِّيَ آيَةً قَالَ آيَتُكَ أَلاَّ تُكَلِّمَ النَّاسَ ثَلاثَةَ أَيَّامٍ إِلاَّ رَمْزًا وَاذْكُر رَّبَّكَ كَثِيرًا وَسَبِّحْ بِالْعَشِيِّ وَالإِبْكَارِ}}<ref> آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی.پس فرشتگان او را در حالی که در محراب به نماز ایستاده بود ندا دادند: خداوند تو را به (تولّد) یحیی نوید می‌دهد که «کلمه‌ای از خداوند»  را راست می‌شمارد و سالار و (در برابر زنان) خویشتندار و پیامبری از شایستگان است.گفت: پروردگارا! در حالی که سالمندی در من پیش رفته و همسرم نازا است، چگونه مرا فرزندی می‌تواند بود؟ فرمود: چنین است، خداوند هرچه را بخواهد به انجام می‌رساند.گفت: پروردگارا! برای من نشانه‌ای بگذار! فرمود: تو را نشانه این باد که سه روز با مردم جز به اشارت سخن نگویی و پروردگارت را بسیار به یاد آور و در پایان روز و پگاهان به پاکی بستای؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۸-۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|ذِكْرُ رَحْمَةِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّاوَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا }}<ref> این یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست یاد کن آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است  و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور نبوده‌ام.  و من از وارثان پس از خویش در هراسم و زنم نازاست؛ بنابراین از نزد خویش به من وارثی ببخش! همان که از من و از خاندان یعقوب میراث می‌برد و پروردگارا! او را پسندیده گردان؛ سوره مریم، آیه: ۲-۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ}}<ref> و زکریّا را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند: پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین بازماندگانی!؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> و [[عیسی]] {{متن قرآن|قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِّنَ السَّمَاء تَكُونُ لَنَا عِيداً لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref> عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانه‌ای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی؛ سوره مائده، آیه: ۱۱۴.</ref>
*در آیاتی از دعای [[فرشتگان]] برای [[مؤمنان]] و [[پدران]] و [[مادران]] آنان، [[همسران]] [[صالح]]، [[توبه]] کنندگان و رهروان [[راه خدا]] نیز یاد شده {{متن قرآن|الَّذِينَ يَحْمِلُونَ الْعَرْشَ وَمَنْ حَوْلَهُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيُؤْمِنُونَ بِهِ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا وَسِعْتَ كُلَّ شَيْءٍ رَّحْمَةً وَعِلْمًا فَاغْفِرْ لِلَّذِينَ تَابُوا وَاتَّبَعُوا سَبِيلَكَ وَقِهِمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ رَبَّنَا وَأَدْخِلْهُمْ جَنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِي وَعَدتَّهُم وَمَن صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَقِهِمُ السَّيِّئَاتِ وَمَن تَقِ السَّيِّئَاتِ يَوْمَئِذٍ فَقَدْ رَحِمْتَهُ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ }}<ref> کسانی که عرش خداوند را برمی‌دارند و پیرامونیان آن، با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و بدو ایمان می‌آورند و برای مؤمنان آمرزش می‌خواهند که: پروردگارا! بخشایش و دانش تو همه چیز را فراگیر است پس، آنان را که توبه آورده و از راه تو پیروی کرده‌اند بیامرز و از عذاب دوزخ باز دار پروردگارا! و آنان و شایستگان از پدران و همسران و فرزندانشان را در آن بهشت‌های جاودان که به آنان وعده فرموده‌ای درآور که بی‌گمان این تویی که پیروزمند فرزانه‌ای.و آنان را از کیفرهای گناهان در روز رستخیز نگاه دار و هر که را در آن روز از کیفرها نگاه داری بدو بخشایش آورده‌ای و این است که رستگاری سترگ است؛ سوره غافر، آیه: ۷-۹.</ref><ref>التبیان، ج۹، ص۵۷ - ۵۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۵، ص۲۹۴-۲۹۵.</ref>{{متن قرآن|تَكَادُ السَّمَاوَاتُ يَتَفَطَّرْنَ مِن فَوْقِهِنَّ وَالْمَلائِكَةُ يُسَبِّحُونَ بِحَمْدِ رَبِّهِمْ وَيَسْتَغْفِرُونَ لِمَن فِي الأَرْضِ أَلا إِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ }}<ref> نزدیک است که آسمان‌ها بر فراز سرشان بشکافند و فرشتگان با سپاس پروردگارشان را به پاکی می‌ستایند و برای هر کس که در زمین است آمرزش می‌خواهند؛ آگاه باشید که بی‌گمان خداوند است که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره شوری، آیه: ۵.</ref><ref>نک: جامع البیان، ج۲۵، ص۶؛ مجمع البیان، ج۹، ص ۳۳؛ المیزان، ج۱۸، ص ۱۱.</ref> و در [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُصَلِّي عَلَيْكُمْ وَمَلائِكَتُهُ لِيُخْرِجَكُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَكَانَ بِالْمُؤْمِنِينَ رَحِيمًا }}<ref> اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است؛ سوره احزاب، آیه: ۴۳.</ref> نیز از [[صلوات]] و تحیت [[ملائکه]] برای [[مؤمنان]] سخن به میان آمده است<ref>جامع البیان، ج ۲۲، ص۱۳؛ مجمع البیان، ج۸، ص ۵۶۹.</ref>؛ همچنین [[فرشتگان]] برای [[خاندان]] ابراهيم{{متن قرآن| قَالُواْ أَتَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَبَرَكَاتُهُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ إِنَّهُ حَمِيدٌ مَّجِيدٌ}}<ref>  گفتند: آیا از کار خداوند در شگفتی با آنکه بخشایش خداوند و برکات او ارزانی شما خاندان (رسالت) است؟ بی‌گمان او ستوده‌ای ارجمند است؛ سوره هود، آیه: 73.</ref><ref>مجمع البیان، ج ۵، ص ۲۷۴.</ref> و [[پیامبر اکرم]] {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا }}<ref> خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید؛ سوره احزاب، آیه: ۵۶.</ref><ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۷۸؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص ۲۳۲، کنز الدقائق، ج۱۰، ص۴۲۹.</ref> [[دعا]] کرده‌اند. [[ابلیس]] نیز که همراه [[فرشتگان]]، [[مأمور]] برای [[سجده]] به [[آدم]] شد، پس از ترک [[سجده]] و رانده شدن از درگاه [[الهی]]، زندگانی طولانی تا [[قیامت]] را از [[خدا]] درخواست کرد. {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ}}<ref> گفت: پروردگارا! پس تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌شوند، مرا مهلت ده!فرمود: اینک تو از مهلت یافتگانی!، سوره حجر، آیه: ۳۶-۳۷.</ref>؛ {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ }}<ref> گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده!فرمود: تو از مهلت یافتگانی ؛ سوره ص، آیه: ۷۹-۸۰.</ref><ref>روح المعانی، ج۷، ص ۲۹۱-۲۹۲؛ المیزان، ج ۱۲، ص ۱۵۸-۱۵۷.</ref>.
==پیشینه [[دعا]]==
*[[شناخت خداوند]] و حرکت به سوی [[حق]] و مبدأ هستی [[فطری]] [[انسان]] است: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُونَ}}<ref> بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند؛ سوره روم، آیه: ۳۰.</ref> و [[انسان]] به گونه [[فطری]] برای رسیدن به کمال و مطلوب خویش، خود را [[نیازمند]] [[دعا]] می‌داند.<ref>نیایش از نگاه اندیشمندان، ج۱، ص۴۴۸.</ref> از آنجا که [[دعا]] در [[حقیقت]] همان خواسته درونی و آرزوی هر فرد است، چه آن را بر زبان آورد یا نه، و [[انسان]] نیز هرگز از [[آرزوها]] و نیازمندی‌ها و خواسته‌هایش جدا نمی‌شود<ref>دعا از نظر دانشمندان، ص ۲۷۵.</ref>، می‌توان گفت [[دعا]] و [[نیایش]] در هر انسانی نهادینه شده است. بر این اساس، برخی [[حس]] [[پرستش]] و [[نیایش]] را از اصیل‌ترین، پایدارترین و قوی‌ترین ابعاد وجودی [[آدمی]] و تجلیات [[روح انسانی]] دانسته‌اند که [[انسان]] در سایه آن [[آرامش]] می‌یابد.
*بر اساس شماری از [[آیات قرآن]]، می‌توان از [[فطری]] بودن [[دعا]] و [[نیایش]] سخن گفت.<ref>مجموعه آثار، ج ۲، ص ۲۷۹ "انسان در قرآن".</ref> [[خدا]] در این [[آیات]] از دعای بسیاری از [[انسان‌ها]] حتی [[تبهکاران]] و [[مشرکان]] به هنگام [[سختی‌ها]] و مشکلات پرده برداشته است. {{متن قرآن| وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}<ref> و چون گزند به آدمی رسد ما را به پهلو خسبیده یا نشسته یا ایستاده فرا می‌خواند و چون از او آن گزند را بگردانیم به راه خود می‌رود گویی ما را برای (زدودن) گزندی که بدو رسیده بود فرا نخوانده است؛ بدین گونه در نظر گزافکاران کارهایی را که می‌کردند آراسته‌اند؛ سوره یونس، آیه: ۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ }}</ref> و چون در کشتی سوار می‌شوند خداوند را می‌خوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب می‌گردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک می‌ورزند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ}}<ref> و چون گزندی به مردم رسد پروردگارشان را با بازگشت به سوی او، می‌خوانند سپس چون از خویش بخشایشی به آنان بچشاند ناگاه دسته‌ای از آنان به پروردگارشان شرک می‌ورزند؛ سوره روم، آیه: ۳۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref> و چون موجی سایه‌بان‌آسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشته‌اند می‌خوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانه‌رو هستند و نشانه‌های ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمی‌کند؛ سوره لقمان، آیه: ۳۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَلَئِن سَأَلْتَهُم مَّنْ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلْ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ إِنْ أَرَادَنِيَ اللَّهُ بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ كَاشِفَاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرَادَنِي بِرَحْمَةٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِكَاتُ رَحْمَتِهِ قُلْ حَسْبِيَ اللَّهُ عَلَيْهِ يَتَوَكَّلُ الْمُتَوَكِّلُونَ}}<ref> و چون از ایشان بپرسی: آسمان‌ها و زمین را که آفریده است؟ خواهند گفت: خداوند بگو: پس آیا آنچه را به جای خداوند به پرستش می‌خوانید دیده‌اید؟ اگر خداوند گزندی برای من بخواهد آیا آنان گزند او را از من می‌گردانند؟ یا اگر بخشایشی برای من بخواهد، می‌توانند بخشایش او را باز دارند؟ بگو: خداوند مرا بس؛ توکّل‌کنندگان تنها بر او توکّل دارند؛ سوره زمر، آیه: ۳۸.</ref>.
*در نگاهی گذرا به باورهای [[اقوام]] پیشین نیز می‌توان دریافت که [[دعا]] و [[نیایش]] بخشی از [[فرهنگ]] آنان بوده و از [[فطرت]] آنان سرچشمه می‌گرفته است، ازاین‌رو هر [[ملت]] و قومی گونه‌ای از [[دعا]] و [[نیایش]] را در [[زندگی]] خویش تجربه کرده<ref>نک: تاریخ ادیان، ج ۱، "ادیان بودی"؛ الدعاء فی القرآن الكريم، ص ۱۱.</ref> و صرف نظر از نوع خواسته خود، همواره تأثیر آن را [[باور]] داشته است<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۰، ص ۳۰۱.</ref>، چنان که بر اساس [[آیات]] ۱۹-۲۳ سوره [[اعراف]] [[آدم]] و حواء نخستین انسان‌هایی بودند که پس از ترک اَولی، از [[خدا]] درخواست [[عفو]] کردند. در این [[آیات]] بدون آنکه به آنان گفته شده باشد که از [[خدا]] [[بخشایش]] بطلبند، تنها از نهیب [[خداوند]] به آنان که چرا به [[نهی]] او توجه نکرده‌اند، سخن به میان آمده است، برخی نیز بر این باورند که بر پایه [[آیه]] ۳۷ سور بقره [[خداوند]] چگونگی طرح درخواست را با القای کلماتی به [[آدم]]{{ع}} آموخت و وقتی او کلمات را از پروردگارش تلقی کرد، مورد توجه و [[عنایت الهی]] قرار گرفتند و دعایش [[مستجاب]] شد<ref>الكشاف، ج۱، ص۱۲۸-۱۲۹؛ تفسیر قرطبی، ج۱، ص ۳۲۴؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص ۷۳.</ref> و از سوی [[خداوند]] مورد [[عفو]] و [[بخشایش]] قرار گرفتند.<ref>جامع البیان، ج۸، ص ۱۹۴؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۲۰۰؛ تفسیر ابن‌کثیر، ج ۱، ص۱۴۶.</ref> بر اساس برخی [[روایات]]، کلماتی که با [[توسل]] به آنها [[توبه]] [[آدم]] پذیرفته شد اسماء [[مقدس]] ۵ تن بود.<ref>مجمع البیان، ج ۱، ص۲۰۰؛ کنزالدقائق، ج۱، ص ۳۷۴-۳۸۶.</ref>
*پس از [[آدم]] و [[حوا]] دیگر [[انبیا]] نیز بر اساس [[فطرت]] سلیم‌شان اهل [[دعا]] و [[نیایش]] بوده‌اند؛ [[نوح]]{{ع}} پس از آنکه از [[هدایت]] [[قوم]] خویش [[ناامید]] شد، از [[خدا]] [[یاری]] طلبید: {{متن قرآن|فَدَعَا رَبَّهُ أَنِّي مَغْلُوبٌ فَانتَصِرْ}}<ref> آنگاه پروردگارش را بخواند که: من مغلوب شده‌ام پس داد (مرا) بستان!؛ سوره قمر، آیه: ۱۰.</ref><ref>جامع البیان، ج۲۷، ص ۵۴؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۳۱.</ref> و از [[خدا]] خواست او و پیروانش را [[نجات]] دهد:<ref>جامع البیان، ج۱۹، ص۵۷؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۳۰۸.</ref> {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنَّ قَوْمِي كَذَّبُونِ فَافْتَحْ بَيْنِي وَبَيْنَهُمْ فَتْحًا وَنَجِّنِي وَمَن مَّعِي مِنَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>  نوح گفت: پروردگارا! قوم من مرا دروغگو شمردند. بنابراین میان من و آنان راهی بگشا و مرا و مؤمنان همراه مرا رهایی بخش ؛ سوره شعراء، آیه: ۱۱۷-۱۱۸.</ref> بر اساس برخی [[آیات]]، [[خداوند]] چگونگی [[دعا کردن]] را نیز به [[نوح]] در [[کشتی]] آموخت{{متن قرآن|وَقُل رَّبِّ أَنزِلْنِي مُنزَلا مُّبَارَكًا وَأَنتَ خَيْرُ الْمُنزِلِينَ }}<ref> و بگو: پروردگارا مرا به جایگاهی خجسته فرود آور و تو بهترین میزبانانی؛ سوره مؤمنون، آیه: ۲۹.</ref>؛ همچنین نیایش‌های فراوانی که از [[ابراهیم]]{{ع}}، درباره خود [[حضرت]]، [[فرزندان]]، [[پدر]] و [[مادر]]، [[مؤمنان]]، [[مکه]] و [[مردم]] آن در [[قرآن]] آمده، بیانگر [[آرمان‌ها]]، [[مجاهدت‌ها]]، [[فضایل]] و [[قرب]] او به [[خداوند]] متعالی هستند؛ مثلاً چنان که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِن ذُرِّيَّتِي قَالَ لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را  که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی  آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم می‌گمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پیمان من به ستمکاران نمی‌رسد؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۴.</ref> آمده، تداوم [[منصب امامت]] را در میان ذریه خود از [[خدا]] خواست.<ref>الكشاف، ج۱، ص۱۸۴؛ التبیان، ج۱، ص۴۴۶-۴۴۷.</ref>
*پس از بنای [[کعبه]]، زمانی که هنوز [[مکه]] بیابانی خشک بود، [[ابراهیم]] از [[خدا]] خواست [[مکه]] را [[حرم امن الهی]] قرار داده و از [[سلطه]] [[جباران]] در [[امان]] دارد.{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۶.</ref><ref>جامع البیان، ج۱، ص۴۲۵؛ الدرالمنثور، ج۱، ص۱۲۱؛ بحار الانوار، ج۱۲، ص ۱۰۰؛ ج۹۶، ص ۳۸.</ref> در ادامه [[آیه]] ۱۲۶ سوره بقره نیز آمده که از [[خدا]] خواست [[مؤمنان]] [[اهل مکه]] از [[نعمت‌های الهی]] (اعم از نعمت‌های مادی و [[معنوی]])<ref>نمونه، ج ۱، ص ۴۵۲؛ مواهب الرحمن، ج ۲، ص ۲۸.</ref> بهره‌مند شوند. پس از بنای [[کعبه]] به دست [[ابراهیم]] و [[اسماعیل]]{{عم}} نیز آنان خاضعانه درخواست پذیرش عمل و [[رضایت]] از آن را از [[خداوند]] دارند{{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}<ref> و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۷.</ref><ref>البحر المحیط، ج ۱، ص ۶۲۰؛ مواهب الرحمن، ج۲، ص ۳۶.</ref>؛ همچنین [[ابراهیم]] و اسماعيل{{عم}} بعد از بنای [[کعبه]] آشنایی با مناسک [[حج]]<ref>التبیان، ج ۱، ص ۴۶۴؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۳۷-۱۳۸.</ref> یا [[آگاهی]] از شیوه [[پرستش]] و [[عبادت]] در همه زمینه‌ها را از [[خدا]] طلب کردند.<ref>نمونه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ نک: البحر المحيط، ج۱، ص ۶۲۲.</ref>{{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸.</ref> [[ابراهیم]]{{ع}} برای خود و ذریه‌اش درخواست‌های مختلفی کرده است، چنان که از [[خداوند]] [[فرزند]] [[صالح]] خواست{{متن قرآن|رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ }}<ref> پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!؛ سوره صافات، آیه: ۱۰۰.</ref> و برای خود و گروهی از ذریه‌اش دستیابی به [[برترین]] مراحل [[عبودیت]]، [[تسلیم]] و [[انقیاد]] مطلوب در برابر [[خداوند]] را طلب کرد.<ref>التحرير والتنوير، ج ۱، ص ۷۰۰-۷۰۱؛ الميزان، ج۱، ص ۲۸۵-۲۸۴.</ref>{{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸.</ref> بر اساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}}<ref>نور الثقلین، ج ۱، ص ۱۲۹.</ref> مراد [[ابراهیم]] از [[امت]] مسلمه که در این [[آیه]] از [[خدا]] خواسته [[تسلیم]] [[الهی]] باشند: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸.</ref> و در [[آیه]] ۳۵ سوره ابراهيم دوری خود و آنان را از [[پرستش]] [[بت‌ها]] خواسته است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بت‌ها دور بدار؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۵.</ref> [[بنی‌هاشم]]<ref>المیزان، ج۱، ص۲۹۶.</ref> ([[امامان معصوم]]{{عم}}) و کسانی هستند که خود بخواهند از [[پرستش]] [[بت‌ها]] اجتناب کنند<ref>التبیان، ج۶، ص۲۹۸؛ تفسیر قرطبی، ج۱۰، ص۳۶۸؛ الميزان، ج ۱۲، ص ۱۰۰.</ref>؛ همچنین محفوظ ماندن از پیامدهای [[تبرّی]] از [[مشرکان]] {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلاَّ قَوْلَ إِبْرَاهِيمَ لِأَبِيهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَيْءٍ رَّبَّنَا عَلَيْكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَيْكَ أَنَبْنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ رَبَّنَا لا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِينَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ }}<ref> بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند آنگاه که به قوم خود گفتند: ما از شما و آنچه به جای خداوند می‌پرستید بیزاریم، شما را انکار می‌کنیم و میان ما و شما جاودانه دشمنی و کینه پدید آمده است تا زمانی که به خداوند یگانه ایمان آورید؛ جز (این) گفتار ابراهیم که به پدرش گفت: برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست و من برای تو در برابر خداوند هیچ اختیاری ندارم؛ پروردگارا! ما بر تو توکل داریم و به سوی تو روی می‌آوریم و بازگشت (هر چیز) به سوی توست.  پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای کافران مگردان و  از ما درگذر! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره ممتحنه، آیه: ۴-۵.</ref><ref>مجمع البیان، ج۹، ص۴۰۷؛ تفسیر بیضاوی، ج۵، ص۲۰۵؛ المیزان، ج۱۹، ص ۲۳۲-۲۳۳.</ref>، درخواست [[اقامه نماز]] به دست ذريه او {{متن قرآن| رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء}}<ref> پروردگارا! مرا برپادارنده نماز گردان و از فرزندانم نیز و دعای مرا بپذیر!؛ سوره ابراهیم، آیه: ۴۰.</ref>، [[گرایش]] دل‌های [[مردم]] به فرزندانش {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ }}<ref> پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه‌ای کشت‌ناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دل‌هایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوه‌ها روزی فرما باشد که سپاس گزارند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۷.</ref> و طلب [[مغفرت]] برای خود، والدینش<ref>مجمع البیان، ج۶، ص ۴۹۱؛ المیزان، ج ۱۲، ص۷۹؛ نمونه، ج۱۰، ص ۳۷۲.</ref> و [[مؤمنان]] در [[قیامت]] {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}}<ref> پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!؛ سوره ابراهیم، آیه: ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸.</ref> از دیگر خواسته‌های [[ابراهیم]] در [[قرآن]] است؛ همچنین در [[قرآن]] از دعاهای دیگر [[انبیای پیشین]] سخن به میان آمده است.


==حقيقت [[دعا]]==
'''دعا''' عبارت است از روی آوردن به [[خدا]] و درخواست از او با حالت [[خضوع]] و [[تضرع]] که از [[برترین]] [[عبادات]] محسوب می‌شود. دعا نشان دهندۀ [[اعتقاد]] به [[خداوند]] در عمل است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادات.
*[[خداوند]] [[دعا]] را [[عبادت]] خویش دانسته و ضمن توصیه به [[دعا]]، کسانی را که از [[دعا کردن]] خودداری می‌کنند [[مستکبر]] شمرده و آنان را به [[جهنم]] تهدید کرده است<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص۳۰۷.</ref>{{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref>. بر این اساس، [[حقیقت]] [[دعا]] [[عبادت]] است، زیرا [[انسان]] در [[دعا]] هم [[نیازمندی]] خود را هم [[بی‌نیازی]] [[خدا]] را ابراز می‌دارد و این، [[خضوع]] و [[خشوع]] او را در برابر [[خدا]] - که اساس هر عبادتی است - در پی خواهد داشت<ref>نیایش از نگاه اندیشمندان، ج ۱، ص ۴۳۲-۴۳۴.</ref> و چون [[حقیقت]] و [[روح]] [[عبادت]]، توجه قلبی است و حرکات و ذکر زبانی جلوه‌ای از این [[حقیقت]] است، [[دعا]] نشان دهنده [[اعتقاد]] به مالکیت، [[ربوبیت]] و [[قدرت الهی]] در عمل است، چنان که در روایتی [[دعا]] مغز [[عبادت]] به شمار آمده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷؛ نیایش از نگاه اندیشمندان، ج۱، ص ۴۳۲-۴۳۴.</ref> به دیگر سخن، گرچه [[دعا]] در ظاهر درخواست رفع نیازهای مادی و [[معنوی]] است، در واقع اعتراف به [[بندگی]] و عجز [[داعی]] است، ازاین‌رو برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] ۶۰ سوره [[غافر]] بر این باورند که [[دعا]] بزرگ‌ترین [[عبادت]] و ترک آن نه به معنای ترک بخشی از اقسام [[عبادت]] که ترک تمام آن است و از همین‌رو، ترک آن نشان [[استکبار]] در برابر [[خدا]] و عامل ورود دائمی [[انسان]] [[مستکبر]] در [[آتش]] است.<ref>نک: الميزان، ج ۲، ص ۳۴.</ref> برخی در تحلیل [[دعا]] به این نکته اساسی توجه کرده‌اند که [[دعا]] فرایند معکوس [[نزول]] [[آیات]] از سوی [[خداوند]] ([[وحی]]) و [[ایمان]] [[انسان]] به آن است. در این فرایند که از سوی [[انسان]] آغاز می‌شود، [[اجابت]] [[خداوند]] متناظر [[ایمان]] [[بندگان]] است. هنگامی که [[خدا]] [[آیات]] خود را فرو می‌فرستد و از [[انسان‌ها]] می‌خواهد که در برابر آنها با ایمان‌شان واکنش نشان دهند، به طریق مشابهی [[انسان]] در [[دعا]] [[خدا]] را طرف خطاب قرار می‌دهد و [[امید]] دارد که [[خداوند]] خواست او را برآورد، ازاین‌رو مفهوم [[دعا]] در ارتباط با مفهوم [[استجابت]] قرار دارد.<ref>خدا و انسان در قرآن، ص ۲۴۸-۲۴۹.</ref>


==[[دعا]] و [[قضا و قدر]]==
عواملی که موجب می‌‌شود [[انسان]] به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارت‌اند از: [[رشد]] و کمال آدمی؛ اعتقاد به ربوبیت خداوند؛ تحقق [[قضای الهی]] و.... دعا می‌تواند در جهت کمال انسان باشد به صورت درخواست [[هدایت]]، [[مغفرت]] و [[علم]] و می‌تواند برای رفع نیاز باشد مانند: درخواست فرزند و روزی. البته دعا آدابی دارد که بدون آنها دعا محقق نخواهد شد و دعای صحیح آثاری را به دنبال خواهد داشت مانند: ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق؛ برطرف شدن [[حجاب]] از مقابل [[فطرت انسان]]؛ جلب [[ولایت الهی]]؛ تزکیۀ نفس و... .
* در پاسخ به این پرسش که "در این [[جهان]] همه امور بر پایه [[قضا و قدر الهی]] در جریان است، پس [[دعا]] چه جایگاهی در [[زندگی]] [[انسان]] دارد و چه نقشی در [[زندگی]] او می‌تواند داشته باشد" گفته شده: [[خداوند]] [[اراده]] کرده که بخشی از امور عالم و رویدادها، از طریق [[دعا]] و درخواست [[انسان]] از [[خدا]] تحقق یابد و این نیز [[تقدیر الهی]] است.<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۲؛ مجموعه آثار، ج۱، ص۴۰6.</ref> به عبارت دیگر تحقق هر فعل و حادثه‌ای منوط به پیدایش اسباب و عللی است که با تحقق تمامی آنها [[علت]] تامه آن فعل حاصل و وقوع آن حتمی می‌شود. اموری مانند [[دعا]] و [[صله رحم]] تنها یک سبب از اسباب تحقق در برخی از حوادث هستند که اگر سایر اسباب محقق شده باشند، با [[دعا]]، [[علت]] تامه حاصل می‌گردد، بنابراین، [[دعا]] یکی از اسباب تحقق [[قضای الهی]] است.<ref>نک: الميزان، ج ۲، ص ۴۱.</ref>
ازاین‌رو [[دعا]] در [[روایات]] سودمندتر از [[قرائت قرآن]] و [[برتر]] از همه [[عبادات]] شمرده شده است.<ref>عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج 90، ص ۲۹۲.</ref> به گفته برخی، [[دعا]] نه تنها [[انسان]] را در رهایی از گرفتاری، درد و [[رنج]] [[یاری]] می‌دهد، بلکه با [[دعا]] [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] تغییر می‌یابد<ref>نک: الصافی، ج ۳، ص ۳۵۲؛ المیزان، ج 6، ص ۲۸۷.</ref> و از همین‌رو [[قرآن]] با شیوه‌های گوناگون [[مردم]] را بدان فرا می‌خواند (بقره/۲، ۱۸۶) و از کسانی که در [[دل]] شب به [[دعا]] و [[نیایش]] می‌پردازند [[تجلیل]] و [[تمجید]] می‌کند ([[سجده]]/۳۲، ۱۶) و بر همین اساس در [[روایات]] نیز در باره [[دعا]] تأكيد فراوان شده<ref>وسائل الشیعه، ج ۷، ص۲۵؛ کشف الغطاء، ج۲، ص307.</ref> و نسبت به [[سستی]] در بهره‌برداری از این کلید [[رحمت]] و [[سعادت]] هشدار داده شده است.<ref>وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۳؛ کشف الغطاء، ج۲، ص307.</ref>
[[قرآن]] توجه [[خدا]] به [[بندگان]] را به [[دعا]] و [[نیایش]] آنان وابسته کرده است: "قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلا دُعَاؤُكُمْ". (فرقان/۲۵، ۷۷) [[مفسران]]، [[دعا]] و [[نیایش]] به درگاه [[خدای سبحان]] را از عوامل مؤثر در [[تهذیب نفس]]، صفای [[باطن]]، رسیدن به کمال و نزدیک شدن به خدای متعالی دانسته‌اند.<ref>نک: زاد المسیر، ج ۱، ص ۱۴6؛ مواهب الرحمن، ج۳، ص ۵۱-۵۵ ؛ المیزان، ج ۲، ص ۳۲-۳۳.</ref>
ارکان [[دعا]]: [[دعا]] سه رکن دارد: [[داعی]] (دعاکننده)، مَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته دعاکننده.
1. [[داعی]] ([[دعا کننده]]): [[قرآن]] از [[دعا]] کنندگان بسیاری یاد کرده است. توجه ویژه [[قرآن]] به دعاهای انبيا (برای نمونه: [[انبیاء]]/۲۱، ۸۳، ۹۰)، [[ملائکه]] (برای نمونه: احزاب/۳۳، ۴۳)<ref>جامع البیان، ج۲۲، ص۱۳؛ مجمع البیان، ج۸، ص ۵6۹.</ref>، [[صالحان]] (برای نمونه: [[تحریم]]/۶۶، ۱۱) و [[مؤمنان]] (برای نمونه: مؤمنون/۲۳، ۱۰۹) ضمن اینکه نوعی الگوسازی در [[دعا کردن]] است<ref>نک: الميزان، ج 6، ص ۲۸۰-۲۷۹.</ref>، گویای این نکته نیز هست که همه ما سوى [[الله]] از اشرف موجودات عالم که [[پیامبران]] و [[فرشتگان]] و صالحان‌اند تا ضعیف‌ترین آنها، در هستی و بقای خود [[نیازمند]] خدای متعالی هستند<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۴.</ref> (فاطر/۳۵، ۱۵) و او [[غنی]] مطلقی است که هر موجودی برای نیازمندی‌های خود به درگاه او دست به [[دعا]] بر می‌دارد (الرحمن/۵۵، ۲۹)<ref>الميزان، ج۱۹، ص ۱۰۲.</ref>، ازاین‌رو اگر کسی از این امر سر باز زند، [[مستکبر]] است و با [[خواری]] به [[جهنم]] خواهد رفت. ([[غافر]]/۴۰، ۶۰)
در نگاهی کلی و بر اساس [[آیات قرآن]]، [[انسان‌ها]] نسبت به [[دعا]] سه دسته‌اند:
أ. کسانی که در حال [[رفاه]] و گرفتاری و [[سختی]] و آسانی، فروتنانه با خدای خود [[راز]] و [[نیاز]] می‌کنند و در هر حال او را می‌خوانند و دعای آنان به حال گرفتاریشان اختصاص ندارد<ref>البحر المحيط، ج۷، ص۴6۳؛ نمونه، ج۱۳، ص۴۹۳.</ref>: "...إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ". (انبياء/۲۱، ۹۰)
ب. کسانی که در حال [[نعمت]] و [[رفاه]] [[مغرور]] شده و از خدای خود غافل می‌شوند و تنها در گرفتاری دست به [[دعا]] برداشته و از [[خدا]] [[رفع گرفتاری]] خود را می‌طلبند: "وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الإِنسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاء عَرِيضٍ". (فصّلت/۴۱، ۵۱) اینان چون گرفتاریشان برطرف شد به گونه‌ای عمل می‌کنند که گویا اصلاً [[خدا]] را برای حل مشکل خود نخوانده‌اند. [[قرآن]] آنان را اسرافکار دانسته است: "وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ الضُّرُّ دَعَانَا لِجَنبِهِ أَوْ قَاعِدًا أَوْ قَائِمًا فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُ ضُرَّهُ مَرَّ كَأَن لَّمْ يَدْعُنَا إِلَى ضُرٍّ مَّسَّهُ كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ". ([[یونس]]/۱۰، ۱۲) برخی بر این باورند که [[خداوند]] اینان را که فقط در گرفتاری و محنت به درگاه او [[پناه]] آورده و [[دعا]] می‌کنند نیز می‌آمرزد.<ref>نک: المیزان، ج ۱6، ص ۳۱۵؛ نیز نک: نمونه، ج ۱۳، ص ۴۸۸-۴۸۹.</ref>
ج. کسانی که حتی در [[بلا]] و گرفتاری نیز دست به درگاه خدای متعالی دراز نکرده و [[رفع گرفتاری]] خود را از او نمی‌خواهند. [[قرآن]] این [[رفتار]] را نتیجه [[قساوت قلب]] آنان و زیبا جلوه دادن [[شیطان]]، [[کردار]] ناپسندشان را برای آنان، دانسته است<ref>بر درگاه دوست، ص 6۱-6۳.</ref>: "فَلَوْلا إِذْ جَاءَهُمْ بَأْسُنَا تَضَرَّعُواْ وَلَكِن قَسَتْ قُلُوبُهُمْ وَزَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ". (انعام/6، ۴۳)
[[قرآن کریم]] از [[دعا]] کنندگان بسیاری یاد کرده است که تنوع آنها به مخاطبانِ [[قرآن]] می‌آموزد چگونه [[دعا]] کنند و از [[خدا]] چه بخواهند (برای نمونه: ممتحنه/۶۰، ۴) و نیز [[مکلف]] را وادار می‌کند در مقایسه خود با آنان در شدت و کثرت [[دعا]] تلاش بیشتری کند. بر این اساس، یاد کردن از دعای [[انبیای الهی]] (برای نمونه: [[اعراف]]/۷، ۲۳؛ قمر/۵۴، ۱۰؛ ابراهيم/۱۴، ۳۵) که [[بهترین]] [[بندگان]] خدایند و نیز [[فرشتگان]] (احزاب/۳۳، ۵۶؛ [[غافر]]/۴۰، ۷-۹) که هیچ [[نیاز]] مادی ندارند، ضمن [[آموزش]] اصل [[دعا]]، این نکته را یادآور می‌شود که وقتی [[بندگان]] خاص [[خدا]] به [[دعا]] نیازمندند، [[بندگان]] [[گناهکار]] و ضعیف [[خدا]] به [[دعا]] محتاج‌ترند و باید برای سامان‌یابی [[زندگی مادی]] و [[معنوی]] خود [[دعا]] کنند.
2. مَدعُوّ (خوانده شده): در این باره نیز [[قرآن]] بسیار سخن گفته است. [[قرآن]] درخواست کردن و [[حاجت]] طلبیدن را تنها از [[خدا]] صحیح می‌داند. (نک: بقره/۲، ۱۸۶؛ سبأ/۳۴، ۲۲) [[راز]] این حصر آن است که تنها موجود مطلقی که هیچ‌گونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج‌اند، خداست و از آنجا که "[[دعا]]" طلب کردن [[حاجت]] - اعم از مادی و [[معنوی]] - از کسی است که خود [[غنی]] است و [[توانایی]] برآوردن [[حاجت]] دیگران را دارد، تنها خداست که می‌تواند مَدعُوّ و خوانده شده واقعی باشد.
[[قرآن]] [[غنا]] را از صفات خاص [[خدا]] دانسته و غیر [[خدا]] را [[ناتوان]] از شنیدن صدای دعاکنندگان دانسته و گفته است اگر آنها [[قادر]] به شنیدن صدای [[دعا کننده]] هم باشند از برآوردن [[حاجت]] او ناتوان‌اند. بر این اساس، با هشدار به [[انسان]] او را محتاج به [[خدا]] و [[خدا]] را [[بی‌نیازی]] ستودنی دانسته است: "إِن تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعَاءَكُمْ وَلَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجَابُوا لَكُمْ وَيَوْمَ الْقِيَامَةِ يَكْفُرُونَ بِشِرْكِكُمْ وَلا يُنَبِّئُكَ مِثْلُ خَبِيرٍ * يَا أَيُّهَا النَّاسُ أَنتُمُ الْفُقَرَاء إِلَى اللَّهِ وَاللَّهُ هُوَ الْغَنِيُّ الْحَمِيدُ" (فاطر/۳۵، ۱۵-۱۴)؛ نیز [[قرآن]] کسانی را که نیازهای خود را از غیر [[خدا]] می‌خواهند، [[نکوهش]] کرده (انعام/۶، ۷۱) و به صراحت مدعوهای دیگر (غیر [[خدا]]) را همانند [[دعا کننده]] [[نیازمند]] دانسته و [[توانمندی]] آنها را در برآوردن خواسته‌های دعاکنندگانشان نفی کرده و با [[انکار]] آن می‌گوید: اگر [[توانایی]] [[اجابت]] خواسته شما را دارند از آنها بخواهید تا دعایتان را [[اجابت]] کنند (نک: [[اعراف]]/۷، ۱۹۴، ۱۹۷) و در بیانی تمثیلی آنها را ناتوان‌تر از آن دانسته که بتوانند پشه‌ای بیافرینند، یا اگر مگسی چیزی را از آنان برباید بر گرفتن آن توانا نخواهند بود. ([[حجّ]]/۲۲، ۷۳)
[[قرآن]] در بیانی دیگر [[حقانیت]] مطلق را تنها از آن [[خدا]]، و [[خواندن]] غیر او را [[باطل]] ([[لقمان]]/۳۱، ۳۰) و سبب دوری از [[حق]] دانسته ([[غافر]]/۴۰، ۲۰) و از آن [[نهی]] کرده (قصص/۲۸، ۸۸) و عمل [[مشرکان]] را – که غیر [[خدا]] را به جای [[خدا]] می‌خوانند – بی‌اساس دانسته است، زیرا عمل آنان از روی [[گمان]] و [[پیروی]] از نیاکان [[جاهل]] خود بوده است ([[یونس]]/۱۰، ۶۶)؛ همچنین [[قرآن]] در [[آیات]] فراوانی [[دعا]] و [[نیایش]] [[مشرکان]] را که در [[حقیقت]] همان کرنش در برابر [[بت‌ها]] و [[خواندن]] غیر [[خدا]] به جای خداست، [[نکوهش]] کرده و آنان را گمراه‌ترین [[انسان‌ها]] دانسته
(احقاف/۴۶، ۵) که [[عبادت]] آنها جز [[خواندن]] نام‌هایی عاری از هر گونه واقعیت نیست ([[یوسف]]/۱۲، ۴۰)، در نتیجه دعاهای آنان بی‌اثر و [[بیراهه]] رفتن است. ([[غافر]]/۴۰، ۵۰)
[[قرآن]] با [[برهان]] و [[استدلال]]، [[عقاید]] [[نادرست]] و [[انحرافی]] بت‌پرستان را نقد کرده و به شیوه‌های گوناگون بر نادرستی آنها و نیز بر [[قادر]] نبودن [[بت‌ها]] برای [[اجابت]] خواسته آنان [[استدلال]] کرده است. ([[اعراف]]/۷، ۱۹۱-۱۹۵؛ زمر/۳۹، ۳۸) بر این اساس، [[بت‌ها]] موجوداتی ضعیف دانسته شده‌اند که [[خواندن]] آنها بی‌ثمر است و هیچ سود و زیانی نصیب [[انسان]] نمی‌کند، زیرا مالکیت مطلق از آنِ خداست، پس [[استجابت دعا]] نیز از آن او خواهد بود. (برای نمونه: سبأ/۳۴، ۲۲؛ فاطر/۳۵، ۱۳؛ و...) [[قرآن]]، [[مشرکان]] را به سبب [[پرستش]] چنین موجودات [[ناتوان]] (انعام/۶، ۷۱؛ [[اعراف]]/7، ۱۹۵-۱۹۲) و بی‌علم و [[شعور]] و غير [[قادر]] بر شنیدن [[دعا]] (فاطر/۳۵، ۱۴؛ شعراء/۲۶، ۷۲؛ نحل/۱۶، ۲۱) نکوهیده است. بر اساس [[آیات]] ۱۹۴ [[اعراف]]/۷؛ ۱۴ رعد/۱۳؛ ۵۲ کهف/۱۸ و ۶۴ قصص/۲۸ از [[بت‌ها]] درباره [[اجابت دعا]] کاری برنمی‌آید، چون آنها مانند [[انسان‌ها]] مخلوق [[خدا]] بوده و [[تدبیر]] امورشان به دست خداست و هیچ کاری بی‌اذن و نیروی او نمی‌توانند انجام دهند، بنابراین، [[مشرکان]] از [[عبادت]] و [[دعا]] در برابر [[بت‌ها]] سودی نمی‌برند و در [[قیامت]] متوجه نادرستی عملشان می‌شوند، زیرا معبودان غیر واقعی و دروغین از آنان بیزاری جسته و عبادت‌های آنان را [[انکار]] کرده و آنان را به [[دروغگویی]] متهم می‌کنند (فاطر/۳۵، ۱۴؛ احقاف/۴۶، ۶؛ قصص/۲۸، ۶۳؛ [[یونس]]/۱۰، ۲۹؛ نحل/۱۶، ۸۷-۸۶)، ازاین‌رو [[خواندن]] [[بت‌ها]] موجب فرو رفتن در ورطه [[گمراهی]] است ([[غافر]]/۴۰، ۷۴-۷۳) و این گونه [[دعاها]] به نتیجه نمی‌رسد. (رعد/۱۳، ۱۴) در مقابل، [[خداوند]] خود را به [[انسان‌ها]] نزدیک و اجابت‌کننده دعای دعاکنندگان دانسته است. (بقره/۲، ۱۸۶) برپایه برخی [[آیات]]، [[خدا]] از رگ گردن به [[انسان]] نزدیک‌تر دانسته شده است. (ق/۵۰، ۱۶) برخی نزدیک بودن [[خدا]] به [[بنده]] را نه زمانی و مکانی، بلکه [[معنوی]] دانسته و جمله "فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ" (بقره/۲، ۱۸۶) را [[دلیل]] بر مکان نداشتن او دانسته‌اند. به گفته آنان اگر مکان داشت به همه دعاکننده‌ها نزدیک نبود.<ref>مجمع البیان، ج ۲، ص ۵۰۰؛ التفسیر الکبیر، ج۵، ص ۲6۱.</ref> برخی نیز آن را به سرعت [[استجابت]] دعای دعاکنندگان [[تفسیر]] کرده‌اند، زیرا سریع و قریب از نظر معنا به هم نزدیک‌اند.<ref>التبیان، ج ۲، ص ۱۳۰؛ الكشاف، ج۷، ص۲۲۸.</ref> برخی نیز مراد از آن را [[قرب]] [[نعمت‌ها]] و [[الطاف الهی]] دانسته‌اند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۳۰۸.</ref>
[[قرآن]] چگونگی [[خواندن]] مدعوّ را نیز به مخاطبان آموخته است. در [[آیه]] ۱۸۰ [[اعراف]]/۷ پس از آنکه از وجود نام‌های [[نیکو]] برای خدای متعالی سخن گفته، به مخاطبان [[قرآن]] [[دستور]] داده [[خدا]] را با آنها بخوانند: "وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا". برخی در [[تفسیر]] این [[آیه]]، با ضروری دانستن تغایر بین ذات [[الهی]] و الفاظی که [[خدا]] را با آنها می‌خوانیم، مدعوّ را ذات [[الهی]] و [[اسامی]] او را ابزار [[دعا]] دانسته و در پاسخ به کسانی که – بر اساس برداشت از [[آیه]] ۷۸ الرحمن /۵۵: "تَبَارَكَ اسْمُ رَبِّكَ" - به عدم مغایرت اسم با ذات معتقدند<ref>نک: التفسير الكبير، ج۱، ص۱۰۷.</ref>، گفته‌اند: همان‌گونه که باید [[خدا]] را از نقایص منزه دانست، الفاظی را که به دست [[بشر]] وضع شده‌اند تا ذات [[الهی]] را به ما بشناسانند نیز باید از هرگونه بیهودگی، [[بدی]] و جهات [[نقص]] مبرا دانست<ref>التفسير الكبير، ج۱، ص۱۰۷.</ref>، بنابراین، [[آیه]] ۷۸ الرحمن/۵۵ بر تغایر ذات [[الهی]] و [[اسامی]] او دلالتی ندارد، ازاین‌رو تنها [[اسامی]] بیانگر [[مدح]]، از [[اسمای حسنی]] خواهند بود و می‌توان [[خدا]] را با آنها خواند.<ref>التفسير الكبير، ج۱، ص۱۱۳، ۱۴۱.</ref> به گفته آنان [[حکم]] نیز بر مسمّا بار می‌شود نه بر اسم.<ref>التفسیر الکبیر، ج۱، ص۱۰۷.</ref> بر اساس [[شأن]] نزولی که درباره [[آیه]] ۱۱۰ [[اسراء]]/۱۷ گفته شده [[پیامبر]] در [[سجده]] [[خدا]] را با "یا [[الله]]" و "یا [[رحمن]]" می‌خواند. برخی از [[مشرکان]] که [[شاهد]] [[عبادت]] [[پیامبر]] بودند به تمسخر گفتند: [[محمد]] ما را به خدای یگانه [[دعوت]] می‌کند و خود دو [[خدا]] دارد که [[آیه]] "قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى" نازل شد و [[خواندن]] [[خدا]] با هر اسم نیکویی را بی‌اشکال دانست که اطلاق آن بر خدای متعالی سبب نسبت دادن [[نقص]] به وی نمی‌شود.<ref>جامع البیان، ج۱۵، ص ۱۲۲؛ مجمع البیان، ج 6، ص 6۸۸-6۸۹.</ref> بر این اساس، [[دعا]] با هر یک از اسمای حسنای [[الهی]] نیکوست و از سوی [[خدا]] بدان [[دستور]] داده شده است. این نام‌ها بر پایه برخی [[روایات]] ۹۹ نام است<ref>سنن الترمذی، ج۵، ص۱۹۲-۱۹۳؛ التوحيد، ص ۱۹۴-۱۹۵.</ref> و در دعای جوشن [[کبیر]] ۱۰۰۰ اسم آمده<ref>المصباح کفعمی، ص۲۴۷.</ref> و بنابر دیگر [[روایات]] ۴۰۰۰ اسم است.<ref>عوالی اللئالی، ج۴، ص۱۰6.</ref> در عین حال، برخی نام‌ها در دعاهای [[قرآنی]] نمود بیشتری داشته و از دیگر [[نام‌های الهی]] کاربرد بیشتری دارد؛ واژه "ربّ" از اسماء و صفات پرکاربرد [[الهی]] در دعاهای [[قرآن]] است. (برای نمونه: [[اسراء]]/۱۷، ۲۴ و ۸۰؛ طه/۲۰، ۱۱۴؛ مؤمنون/۲۳، ۹۴، ۲۰، ۱۱۸) ربّ در اصل به معنای [[تربیت]] است و به طور مطلق بر [[خداوند]] اطلاق می‌شود که متکفل [[تربیت]] و تکمیل موجودات است.<ref>مفردات، ص۳۳6، "رب".</ref> برخی گفته‌اند: ربّ به معنای مالک و [[صاحب]] چیزی است که به [[اصلاح]] و [[تربیت]] آن می‌پردازد.<ref>المیزان، ج ۱، ص ۲۱.</ref> به هر روی، بهره‌گیری از واژه ربّ در [[دعاها]] نوعی توجه به تهیدستی خود و [[بی‌نیازی]] [[خدا]] (به عنوان مدعوّ) و در عین حال چشمداشت به [[لطف الهی]] برای توجه، رشد و [[تکامل]] دعاکننده است، ازاین‌رو نوعاً دعاهایی که از [[انبیا]] در [[قرآن]] آمده با واژه ربّ آغاز گردیده (برای نمونه: [[اعراف]]/۷، ۸۹)؛ یا وقتی [[خدا]] به [[انبیا]] [[دستور]] [[دعا]] می‌دهد، بهره‌گیری از واژه ربّ را به آنان گوشزد می‌کند. (برای نمونه: طه/۲۰، ۱۱۴) در دعاهای [[قرآنی]] بیشتر به مدعوّ ([[خدا]]) آن هم با صفت ربوبیتش توجه شده است.
برخی [[آیه]] ۱۸۶ بقره/۲ را ضمن آنکه مشتمل بر [[حکم]] دانسته، مشتمل بر [[علت]] [[حکم]] نیز دانسته‌اند؛ در این نگاه، [[بندگی خدا]] موجب [[قرب]] به او و [[قرب]] او سبب [[استجابت دعا]] دانسته شده است.<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۲-۳۴.</ref> در عین حال، توجه به [[ربوبیت]] [[خدا]] را توجه [[فطری]] و غریزی [[انسان]] به پروردگارش دانسته که هرگاه در [[انسان]] تحقق یافت، [[اجابت]] خواسته او حتمی است.<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۴.</ref> درباره سبب عدم [[استجابت]] برخی [[دعاها]] گفته‌اند: چون [[انسان‌ها]] بیشتر با [[امور مادی]] سروکار دارند، نوعاً در مصداق ربّ اشتباه کرده و غیر [[پروردگار]] را ربّ خود می‌انگارند و در [[حقیقت]] خواسته خود را از غیر [[خدا]] می‌طلبند که آنها نیز از رساندن سود و زیان ناتوان‌اند.<ref>مجمع البیان، ج 6، ص 6۵۱؛ المیزان، ج۱۳، ص۱۲۸؛ نک: ج ۲، ص ۳۵-۳6.</ref> ([[اسراء]]/۱۷، ۵۶؛ يونس/۱۰، ۱۰۶)
3. خواسته دعاکننده: برخی به طور کلی دعای [[انسان‌ها]] را دو دسته دانسته‌اند:
أ. دعاهایی در جهت کمال [[انسان]]: این گونه [[دعا]] زمانی محقق می‌شود که [[روح]] [[دعا کننده]] اوج می‌گیرد و خویشتن را از اسباب و [[علل]] منقطع می‌کند و در [[حقیقت]] چیزی جز [[نیایش]] و [[گفت‌وگو]] با [[خدا]] عامل [[راز]] و [[نیاز]] او نیست.<ref>نک: بیست گفتار، ص۲۳۸.</ref> این گونه [[دعاها]] در [[قرآن]]، معمولاً در قالب‌های زیر مطرح شده است:
یکم. درخواست [[هدایت]]: یکی از خواسته‌های مهم [[انبیا]] و [[صالحان]] در [[قرآن کریم]] [[هدایت]] است. (برای نمونه: فاتحه/۱، ۷-۶) [[انسان]] با بررسی ابعاد وجودی خویش به خوبی به [[نقص]] خود پی برده و می‌داند که باید در جهت کمال خود حرکت کند و از آنجا که به اقتضای فطرتش [[تکامل]] خود را در [[هدایت الهی]] می‌داند، دست به [[دعا]] برداشته و از او [[هدایت]] می‌طلبد.<ref>نک: الميزان، ج ۱، ص ۳۳ - ۳۵.</ref> اوج این خواسته در [[سوره]] [[حمد]] مطرح شده که [[مکلفان]] در شبانه‌روز دست کم ۱۷ بار در [[نماز]] آن را از درگاه [[الهی]] طلب می‌کنند؛ در این [[سوره]]، [[بنده]] پس از اظهار [[بندگی]] به درگاه [[خدا]]، [[هدایت]] به راه راست را با تعیین نوع آن، از [[خدا]] می‌خواهد: "...إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ * اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ * صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ". ([[حمد]]/۱، ۵-۷) [[هدایت]] مطلوب [[بندگان]] [[صالح]] [[خدا]] در این [[آیات]]، همان است که از سوی [[پیامبران]] به [[مردم]] [[ابلاغ]] شده است و در نتیجه، [[شکرگزاری]] [[بندگان]] خاص [[خدا]] را در پی دارد ([[اعراف]]/۷، ۴۳) و همواره از [[خدا]] استمرار آن را طلبیده و [[گمراه]] نشدن بعد از [[هدایت]] و [[رحمت]] [[پروردگار]] از درخواست‌های آنان است: "رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ". (آل‌عمران/۳، ۸) [[تسلیم]] رضای [[حق]] بودن و عمل به [[احکام دین]]، از ویژگی‌های مهم [[انسان]] هدایت‌یافته است، از همین‌رو در دعای [[ابراهیم]] برای خود و [[اسماعیل]] به طور خاص و تمام ذریه‌اش به طور عام مورد توجه قرار گرفته<ref>المیزان، ج۱، ص۲۸۳.</ref> (بقره/۲، ۱۲۸) و به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} چگونگی درخواست [[هدایت]] از [[خدا]] را [[آموزش]] می‌دهد: "وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا". ([[اسراء]]/۱۷، ۸۰)
دوم. درخواست [[مغفرت]]: یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های همه [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] [[استغفار]] (طلب [[آمرزش]]) از درگاه [[الهی]] است که به گونه‌هایی متفاوت مطرح شده است؛ به عنوان مثال، [[ابراهیم]]{{ع}} و از [[خدا]] برای خود، [[پدر]] و مادرش و [[مؤمنان]] [[آمرزش]] طلبیده ([[ابراهیم]]/۱۴، ۴۱) و [[نوح]]{{ع}} با تفصیل بیشتر همان را برای خود، [[پدر]] و مادرش و هر با ایمانی که به خانه‌اش درآید و نیز برای [[زنان]] و مردان [[مؤمن]] درخواست کرده است. ([[نوح]]/۷۱، ۲۸) [[حضرت موسی]]{{ع}} نیز برای خود و برادرش [[مغفرت]] طلب می‌کند. ([[اعراف]]/7، ۱۵۱) بر این اساس، می‌توان گفت بخشایش‌طلبی در [[قرآن]] بیشتر برای کسانی مطرح شده که [[انسان]] آنان را [[دوست]] دارد؛ مانند خود [[انسان]] ([[محمّد]]/۴۷، ۱۹)، [[پدر]] و [[مادر]] خود (ابراهيم/۱۴، ۴۱؛ [[نوح]]/۷۱، ۲۸)، [[برادران]] ([[مؤمنان]]) پیشتاز در [[دین]] ([[حشر]]/۵۹، ۱۰) و مردان و [[زنان]] [[مؤمن]]. ([[محمد]]/۴۷، ۱۹؛ نیز ممتحنه/۶۰، ۱۲)
یادآوری این نکته ضروری است که بر اساس [[آیه]] ۱۱۳ [[توبه]]/۹ [[استغفار]] برای هر کسی مشروط به [[ایمان]] اوست، ازاین‌رو [[پیامبر]] از بخشایش‌خواهی برای [[مشرکان]] [[نهی]] شده است، هرچند از [[خویشاوندان]] و [[نزدیکان]] وی باشند.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۱۱۵-۱۱6؛ المیزان، ج۹، ص ۳۹۸-۳۹۷.</ref> نکته قابل توجه در [[استغفار]] در دعاهای [[قرآنی]] این است که گویا [[دعا کننده]] خود را جزئی از [[جامعه]] [[مؤمنان]] دانسته و برای خود و دیگران با هم از [[خدا]] [[آمرزش]] می‌طلبد، ازاین‌رو غالب این [[دعاها]] به صورت جمع آمده‌اند. (نک: آل‌عمران/۳، ۱۶؛ ابراهيم/۱۴، 41).
سوم. درخواست [[علم]]: در [[آیه]] ۱۱۴ طه/۲۰ به [[پیامبر]] [[دستور]] داده شده که از [[خداوند]] [[علم]] و [[دانش]] بطلبد: "وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا". از آنجا که دانش‌افزایی اساسی‌ترین گام در راه [[تکامل]] است، [[ابراهیم]]{{ع}} از ابتدا [[علم]] بلکه مشاهده مناسک و [[اعمال]] [[دینی]] را برای خود می‌خواهد. سپس برای ذریه خود از [[خدا]] می‌خواهد رسولی از میان آنان برانگیزد تا آنان را کتاب ([[قرآن]]) و [[حکمت]] بیاموزد و آنان را [[تزکیه]] کند: "...وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا... * رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ". (بقره/۲، ۱۲۹-۱۲۸) بر اساس روایتی از [[پیامبر]]{{صل}} در تفسير این [[آیه]]، آن [[حضرت]] خود را محصول دعای پدرش [[ابراهیم]] دانسته است.<ref>مجمع البیان، ج۱، ص۳9۵؛ الدر المنثور، ج ۱، ص ۱۳۹.</ref>
ب. دعاهایی برای رفع [[نیاز]]: این گونه [[دعا]] هنگامی است که دست [[دعا کننده]] از اسباب و [[علل]] عادی کوتاه و دچار [[سختی]] و [[اضطرار]] شده و از همین‌رو به سوی [[خدا]] سوق یافته است.<ref>نک: بیست گفتار، ص۲۳۸.</ref> از آنجا که [[انسان]] افزون بر [[نیاز]] [[معنوی]] [[نیاز]] مادی نیز دارد، برای برآوردن آن باید به [[دعا]] رو آورده و از [[خدا]] رفع آنها را بخواهد. از این دست [[دعاها]] در [[قرآن]] بسیار آمده است که به نمونه‌هایی اشاره می‌شود:
یکم. درخواست [[فرزند]]: مانند دعای [[ابراهیم]]{{ع}} (صافّات/۳۷، ۱۰۰) نیز [[زکریا]]{{ع}} (آل‌عمران/۳، ۳۸) بر اساس [[آیات]] ۶-۵ [[مریم]]/۱۹ [[زکریا]] درباره [[خویشان]] غیر [[مؤمن]] خود دغدغه داشت، ازاین‌رو از [[خدا]] فرزندی [[صالح]] خواست تا [[وارث]] او و آل‌يعقوب گردد: "وَإِنِّي خِفْتُ الْمَوَالِيَ مِن وَرَائِي وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا فَهَبْ لِي مِن لَّدُنكَ وَلِيًّا * يَرِثُنِي وَيَرِثُ مِنْ آلِ يَعْقُوبَ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِيًّا".<ref>جامع البیان، ج 16، ص ۳6؛ مجمع البیان، ج 6، ص ۷۷۷.</ref>
دوم. طلب [[امنیت]]: این گونه [[دعا]] از سوی [[ابراهیم]]{{ع}} مطرح شده است. (بقره/۲، ۱۲۶؛ ابراهيم/۱۴، ۳۵) [[مفسران]] [[امنیت]] مورد درخواست [[ابراهیم]] را [[امنیت]] [[تشریعی]] دانسته‌اند. بر این اساس، [[خدا]] در [[اجابت]] دعای [[ابراهیم]] [[امنیت]] [[تشریعی]] [[شهر]] [[مکه]] را تضمین کرده است.<ref>المیزان، ج ۱۲، ص6۸-6۹.</ref>
سوم. درخواست روزی: درخواست روزی آسمانی نیز خواسته [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[خدا]] در پی درخواست حواریان است ([[مائده]]/۵، ۱۱۴)؛ همچنین [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} پس از تجدید بنای [[کعبه]] از [[خدا]] برای [[خانواده]] خود و ساکنان [[مکه]] روزی خواست. ([[ابراهیم]]/۱۴، ۳۷؛ بقره/۲، ۱۲۶) در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] نیز دعاهایی با این مضمون آمده‌اند و در آنها [[موحدان]] و [[پیامبران الهی]] از [[خدا]] روزی طلب کرده‌اند. ([[مائده]]/۵، ۱۱۲، ۱۱۴؛ ابراهيم/۱۴، ۳۷)
چهارم. طلب [[صبر]] و [[یاری]] و [[پیروزی]] بر [[دشمنان]]: ([[اعراف]]/۷، ۱۲۶؛ مؤمنون/۲۳، ۲۶) درخواست افزایش [[قدرت]] از دیگر دعاهایی است که در [[قرآن]] از زبان [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] مطرح شده‌اند.<ref>مجمع البیان، ج ۳، ص ۱۱۷.</ref> (نساء/۴، ۷۵؛ آل‌عمران/۳، ۱۴۷)


==[[آداب]] و شرایط [[دعا]]==
== مقدمه ==
*[[دعا]] [[آداب]] و شرایطی دارد که رعایت آنها [[دعا]] را به [[اجابت]] نزدیک‌تر کرده و زمینه را برای بهره‌گیری بهتر از آن، فراهم می‌سازد.<ref>مجموعه مقالات هم‌اندیشی زیارت، ج۲، ص ۶۵۰-۶۴۹.</ref> بر اساس سخنی از [[امام صادق]]{{ع}} می‌توان گفت [[توجه به خدا]] و دقت در چگونگی بیان خواسته و نیز دقت در چرایی و نوع آن از [[آداب]] دعاست.<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص ۳۲۲؛ مصباح الشریعه، ص ۱۳۲.</ref> در نگاهی کلی به [[قرآن]]، می‌توان [[آداب]] و شرایط [[دعا]] را در سه عنوان دسته‌بندی کرد:
دعا از [[برترین]] [[عبادات]] و بلکه عصاره و [[روح]] [[عبادت]] و سپر [[مؤمن]] و [[سلاح]] اوست. دعا ارتباطی [[قلبی]] است بین [[بنده]] و [[پروردگار]] و [[کلامی]] است که به سوی [[خدا]] بالا می‌رود. دعا در [[حقیقت]] خواستۀ درونی و آرزوی هر فرد است و [[انسان]] هرگز از [[آرزوها]] و نیازمندی‌ها و خواسته‌هایش جدا نمی‌شود، از این رو دعا و [[نیایش]] در هر [[انسانی]] نهادینه شده و [[آدمی]] به گونۀ [[فطری]] برای رسیدن به کمال و مطلوب خویش، خود را [[نیازمند]] دعا می‌داند<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۲۸۶؛ [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>.
===[[آداب]] در رابطه با [[خدا]]===
*مهم‌ترین ادبی که باید در [[دعا]] در پیشگاه [[پروردگار]] عالم رعایت کرد نامیدن و [[وصف]] کردن اوست با اسمای حسنایش، چنان که [[خداوند]] خود به آن [[دستور]] داده است: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۰.</ref>. در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }}<ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه: ۱۱۰.</ref> [[انسان]] را آزاد گذاشته تا با هر نامی از نام‌های احسن [[خدا]] که می‌خواهد او را بخواند: "قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى...".<ref>الميزان، ج ۱۳، ص ۲۲۳.</ref> در بسیاری از دعاهای [[انبیا]] این آموزه عملی شده و همراه با نامی از نام‌های زیبای الهی‌اند؛ مانند "سمیع و عليم" {{متن قرآن|وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}<ref> و هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه‌های خانه (کعبه) را فرا می‌بردند (گفتند):پروردگارا! از ما بپذیر، بی‌گمان تویی که شنوای دانایی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۷.</ref>؛ {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}<ref>  یاد کن) آنگاه را که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر کرده‌ام آنچه در شکم دارم آزاد (از هر شرطی) تو را باشد پس (نذر مرا) از من بپذیر که تویی که شنوای دانایی؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۵.</ref>، "قدیر" {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن يُكَفِّرَ عَنكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَيُدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يَوْمَ لا يُخْزِي اللَّهُ النَّبِيَّ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ يَسْعَى بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِمْ يَقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref> ای مؤمنان! به سوی خداوند توبه‌ای راستین کنید، امید است که پروردگار شما از گناهانتان چشم پوشد و شما را در بوستان‌هایی درآورد که از بن آنها جویبارها روان است؛ در روزی که خداوند پیامبر و مؤمنان همراه او را خوار نمی‌گذارد، فروغ آنان پیشاپیش و در سوی راستشان می‌شتابد، می‌گویند: پروردگارا! فروغ ما را برای ما کامل گردان و ما را بیامرز که تو بر هر کاری توانایی؛ سوره تحریم، آیه: ۸.</ref>، "[[توّاب]] و [[رحیم]]" {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ }}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ }}<ref> موسی گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَنَجِّنَا بِرَحْمَتِكَ مِنَ الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref> و ما را به بخشایش خویش از (شرّ) کافران رهایی بخش!؛ سوره یونس، آیه: ۸۶.</ref>، "[[عزیز]] و [[حکیم]]" {{متن قرآن|رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۹.</ref>، "خير الغافرین" {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref> و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۵.</ref>، "خير الفاتحين" {{متن قرآن|قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بی‌گمان بر خداوند دروغ بسته‌ایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی؛ سوره اعراف، آیه: ۸۹ .</ref>، "[[ولیّ]]" {{متن قرآن|لاَ يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref> خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند: هر کس آنچه نیکی ورزیده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است؛ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر، پروردگارا! بر دوش ما بار گران مگذار چنان که بر دوش پیشینیان ما نهادی؛ پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر و ما را بیامرز و بر ما ببخشای؛ تو سرور مایی، پس ما را بر گروه کافران پیروز فرما؛ سوره بقره ، آیه: ۲۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref> و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن| رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ }}<ref> پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۱.</ref>، "سميع الدعاء" {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۸.</ref>؛ {{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۹.</ref> و "خير الوارثين"{{متن قرآن|وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ}}<ref> و زکریّا را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند: پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین بازماندگانی!؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۹.</ref>.
*گفتنی است در هر یک از دعاهای [[قرآنی]]، نامی همخوان با خواسته [[دعا کننده]] به کار رفته است. {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِن ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُّسْلِمَةً لَّكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولاً مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ}}<ref> پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیه‌هایت را برای آنها می‌خواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی می‌آموزد و به آنها پاکیزگی می‌بخشد، برانگیز! بی‌گمان تویی که پیروزمند فرزانه‌ای؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۸-۱۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ }}<ref> موسی گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۱.</ref>، {{متن قرآن|وَاخْتَارَ مُوسَى قَوْمَهُ سَبْعِينَ رَجُلاً لِّمِيقَاتِنَا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قَالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَكْتَهُم مِّن قَبْلُ وَإِيَّايَ أَتُهْلِكُنَا بِمَا فَعَلَ السُّفَهَاء مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُكَ تُضِلُّ بِهَا مَن تَشَاء وَتَهْدِي مَن تَشَاء أَنتَ وَلِيُّنَا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الْغَافِرِينَ}}<ref> و موسی هفتاد تن از قوم خود را برای میقات ما برگزید پس همین که زمین‌لرزه آنان را فرا گرفت (موسی) گفت: پروردگارا! اگر اراده می‌فرمودی آنان و مرا پیش از این نابود می‌کردی، آیا ما را برای آنچه برخی از کم‌خردان ما کرده‌اند نابود می‌فرمایی؟ این، جز آزمون تو نیست که با آن هرکس را بخواهی گمراه می‌داری و هرکس را بخواهی راهنمایی می‌فرمایی، تو سرور مایی پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین آمرزندگانی؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن| إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِّنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ}}<ref> همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۰۹.</ref>. برخی بر این باورند که [[نام‌های الهی]] توقیفی‌اند و [[انسان]] باید به نامی [[متوسل]] شود که [[خدا]] خود را با آن خوانده است یا [[اهل‌بیت]]{{عم}} آن نام را بر [[خدا]] اطلاق کرده‌اند.<ref>مواهب الرحمن، ج۱، ص۱۹؛ ج ۴، ص ۱۴۸-۱۴۹؛ نک: الميزان، ج۸، ص۳۵۸-۳۵۹.</ref>
*افزون بر [[لزوم]] [[یاد خدا]] با نام‌های [[نیکو]]، {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الأَسْمَاء الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُواْ الَّذِينَ يُلْحِدُونَ فِي أَسْمَائِهِ سَيُجْزَوْنَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref> و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید! و آنان را که در نام‌های خداوند کژاندیشی می‌کنند وانهید، به زودی بدانچه می‌کرده‌اند کیفر می‌بینند؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۰.</ref> [[حمد]] و [[سپاس]] [[خدا]] در [[دعا]] از اموری است که در دعاهای [[قرآن]] به آن توجه شده است، چنان که در [[سوره]] [[حمد]] پس از بیان [[حمد]] و [[سپاس]] [[الهی]] و نیز [[وصف]] کردن [[خدا]] با اوصافی چون رحمانیت، رحیمیت، مالکیت روز جزا و انحصار [[عبادت]] [[بنده]] در [[خدا]]، [[هدایت]] را از [[خدا]] طلب می‌کند{{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> به نام خداوند بخشنده بخشاینده سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را  آن بخشنده  بخشاینده  مالک  روز پاداش و کیفر تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره توحید، آیه: ۱-۷.</ref>.
*بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷.</ref>. که بیانگر داستان ذوالنون ([[یونس]]{{ع}}) است گفته‌اند که چون [[یونس]]{{ع}} ابتدا [[خدا]] را با واژه {{متن قرآن| سُبْحَانَكَ}} از هر [[نقص]] و ننگی منزه دانست، [[خدا]] خواسته او را که [[بخشایش]] [[ستم]] کردن به خود و رفع گرفتاریش بود، [[اجابت]] کرد<ref>تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۳۳۴؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۳۱۴-۳۱۵.</ref> {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷-۸۸.</ref>؛ {{متن قرآن| فَلَوْلا أَنَّهُ كَانَ مِنْ الْمُسَبِّحِينَ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ}}<ref> و اگر او از نیایشگران نبود،بی‌گمان در شکم آن (ماهی)، تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند می‌ماند؛ سوره صافات، آیه: ۱۴۳ - ۱۴۴.</ref>؛ همچنین در [[روایات]] یاد کردن از [[نعمت‌های الهی]]، در [[اجابت دعا]] مؤثر دانسته شده است.<ref>الکافی، ج ۲، ص ۴۸۶؛ عدة الداعی، ص ۱۶.</ref> [[انبیای الهی]] هنگام [[دعا]] ابتدا از [[نعمت‌های خدا]] یاد کرده و سپس خواسته خود را یاد کرده‌اند{{متن قرآن| رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ }}<ref> پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند؛ سوره یوسف، آیه: 101.</ref>؛ {{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَمِن ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاء رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست پروردگارا! مرا برپادارنده نماز گردان و از فرزندانم نیز و دعای مرا بپذیر! پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!؛ سوره ابراهیم، آیه: 39-41.</ref>


===[[آداب]] و شرایط [[داعی]]===
== معنا‌شناسی ==
* این [[آداب]]، خود چند دسته‌اند:
دعا در لغت به معنای خواستن چیزی به وسیلۀ صدا کردن و جلب توجۀ کسی است که او را صدا می‌‌زند؛ اما از دیگر معانی دعا ترغیب، [[تشویق]]، [[استغاثه]] و [[تضرع]] است.
#'''امور مربوط به ظاهر:''' در این باره آدابی از [[آیات قرآن]] استفاده می‌شوند:
##'''تبتل و [[ابتهال]] در [[دعا]]:''' [[آیه]] {{متن قرآن|وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا }}<ref> و نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند؛ سوره مزمل، آیه: ۸.</ref>. از تبتل به سوی [[خدا]] سخن گفته است: "وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلا". [[مفسران]] در مراد از تبتل در این [[آیه]] به [[اختلاف]] سخن گفته‌اند؛ برخی با توجه به [[روایات]] وارد شده در [[تفسیر]] [[آیه]]، آن را بالا بردن دست‌ها و حرکت دادن انگشتان سبابه دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج۵، ص۴۴۹.</ref> برخی نیز آن را بلند کردن دست‌ها و کشیدن آنها به گونه‌ای که از سر بگذرد یا گشودن آنها در برابر صورت دانسته‌اند.<ref>نورالثقلین، ج ۱، ص ۳۵۰، ح ۱۶۹؛ مجمع البحرین، ج۱، ص۲۵۸، "بهل".</ref> در روایتی از [[امام کاظم]]{{ع}} "تبتل" به برگرداندن [[کف]] دست‌ها هنگام [[دعا]] معنا شده است <ref>نورالثقلین، ج ۵، ص۴۴۹.</ref> در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} در تفسير {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> {{متن قرآن|رَغَبًا}} به گشودن [[کف]] دست‌ها به سوی [[آسمان]] و {{متن قرآن|رَهَبًا}} به برگرداندن آن و قرار دادن پشت دست‌ها به سوی [[آسمان]] در هنگام [[دعا]] معنا شده است.<ref>نورالثقلین، ج۳، ص ۴۵۷؛ فرهنگ قرآن، ج۱۳، ص ۴۹۰-۴۸۹.</ref>
##'''بلند نکردن صدا:''' در آیاتی از [[قرآن]] به [[دعا کننده]] توصیه شده به درگاه [[الهی]] [[تضرع]] کند؛ ولی صدایش را در [[دعا]] بلند نکند: {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref>. این احتمال نیز داده شده که منظور از [[تضرع]]، دعای [[آشکار]] و منظور از خُفيه دعای پنهانی باشد.<ref>تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۳۶.</ref> برخی نیز بر پایه [[آیه]]، احتمال داده‌اند که بلند بودن صدا در [[دعا]] اگر همراه [[تضرع]] باشد بی‌مانع است.<ref>الميزان، ج ۸، ص ۱۵۹.</ref> در روایتی [[نبوی]] "صلاة" در [[آیه]] {{متن قرآن|قُلِ ادْعُواْ اللَّهَ أَوِ ادْعُواْ الرَّحْمَنَ أَيًّا مَّا تَدْعُواْ فَلَهُ الأَسْمَاء الْحُسْنَى وَلاَ تَجْهَرْ بِصَلاتِكَ وَلاَ تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَلِكَ سَبِيلاً }}<ref> بگو: چه «الله» را بخوانید و چه «رحمان» را؛ هر چه بخوانید، نام‌های نیکوتر او راست و به نمازت نه بانگ بردار و نه آن را بی‌آوا بخوان و میان آن (دو)، راهی (میانه) بگزین!؛ سوره اسراء، آیه: ۱۱۰.</ref>. به [[دعا]] [[تفسیر]] شده است.<ref>الدرالمنثور، ج ۴، ص۲۰۸.</ref> دعای [[زکریا]] را که [[قرآن]] در [[آیه]] ۳ [[سوره]] [[مریم]] از آن سخن گفته می‌توان نمونه‌ای عینی از این گونه [[دعا]] دانست: {{متن قرآن|إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاء خَفِيًّا}}<ref> یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد؛ سوره مریم، آیه: ۳.</ref>. {{متن قرآن| نِدَاء }} به معنای بلند کردن صداست؛ ولی از آنجا که در [[آیه]] با [[وصف]] {{متن قرآن|خَفِيًّا}} آمده می‌رساند که نباید در [[دعاها]] صدا را زیاد بلند کرد.<ref>مفردات، ص۲۸۹، "خفی"؛ ص۷۹۶، "ندا"؛ التحقيق، ج۳، ص ۹۵-۹۶، "خفی".</ref>
#'''امور مربوط به [[روح]] و [[قلب]] [[دعا کننده]]:''' داشتن [[بیم]] و [[امید]] ([[خوف و رجاء]]) در [[دعا]] مهم تلقی شده است. [[وعده]] [[اجابت]] حتمی [[دعا]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند ؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِلَى ثَمُودَ أَخَاهُمْ صَالِحًا قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُواْ اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَهٍ غَيْرُهُ هُوَ أَنشَأَكُم مِّنَ الأَرْضِ وَاسْتَعْمَرَكُمْ فِيهَا فَاسْتَغْفِرُوهُ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَيْهِ إِنَّ رَبِّي قَرِيبٌ مُّجِيبٌ}}<ref> و به سوی (قوم) ثمود برادر آنان صالح را (فرستادیم)، گفت: ای قوم من! خداوند را بپرستید که خدایی جز او ندارید، او شما را از زمین پدیدار کرد و شما را در آن به آبادانی گمارد پس، از او آمرزش بخواهید سپس به درگاه وی توبه کنید که پروردگار من، پاسخ دهنده‌ای است نزدیک؛ سوره هود، آیه: ۶۱.</ref>؛ {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref>؛ {{متن قرآن| فَاسْتَجَابَ لَهُمْ رَبُّهُمْ أَنِّي لاَ أُضِيعُ عَمَلَ عَامِلٍ مِّنكُم مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَالَّذِينَ هَاجَرُواْ وَأُخْرِجُواْ مِن دِيَارِهِمْ وَأُوذُواْ فِي سَبِيلِي وَقَاتَلُواْ وَقُتِلُواْ لأُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلأُدْخِلَنَّهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ ثَوَابًا مِّن عِندِ اللَّهِ وَاللَّهُ عِندَهُ حُسْنُ الثَّوَابِ}}<ref>  آنگاه پروردگارشان به آنان پاسخ داد  که: من پاداش انجام دهنده هیچ کاری را از شما چه مرد و چه زن- که همانند یکدیگرید- تباه نمی‌گردانم بنابراین بی‌گمان از گناه آنان که مهاجرت کردند و از دیار خود رانده شدند و در راه من آزار دیدند و کارزار کردند یا کشته شدند چشم می‌پوشم و آنان را به بوستان‌هایی در خواهم آورد که از بن آنها جویباران روان است، به پاداشی از نزد خداوند؛ و پاداش نیک (تنها) نزد خداوند است؛سوره آل عمران، آیه: ۱۹۵.</ref> و... سبب می‌شود [[مؤمن]] به [[قرآن]]، از [[اجابت]] دعایش مأيوس نباشد. افزون بر این، در آیاتی تنها [[امید]] به [[اجابت]] مورد توجه قرار گرفته است؛ مانند آنچه از زبان [[ابراهیم]]{{ع}} {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا }}<ref> و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم؛ سوره مریم، آیه: ۴۸.</ref> و زکریّا{{ع}} {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُن بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref> گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو  رنجور نبوده‌ام؛ سوره مریم، آیه: ۴.</ref> در دعایشان مطرح شده و آنان خود را [[ناامید]] از [[اجابت]] دعایشان ندانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج۶، ص۷۷۶.</ref> در [[آیات]] دیگر افزون بر داشتن [[امید]] به [[اجابت دعا]]، [[بیم]] از عدم [[اجابت]] آن نیز مهم تلقی شده: {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref> از بسترها پهلو تهی می‌کنند و برای نماز برمی‌خیزند در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره سجده، آیه: ۱۶.</ref> و به داشتن حالت [[خوف و رجاء]] در [[دعا]] [[دستور]] داده شده است.<ref>مجمع البیان، ج ۴، ص ۶۶۲؛ الوجیز، ج ۱، ص۴۶۸؛ روح المعانی، ج ۴، ص ۳۸۰.</ref> {{متن قرآن| وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۶.</ref> بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref> می‌توان گفت یکی از عوامل [[اجابت]] دعای [[زکریا]]، داشتن حالت [[خوف و رجاء]] بوده است.<ref>نمونه، ج۱۳، ص ۱۳.</ref> برخی در پاسخ این پرسش که "[[بیم]] و [[امید]] دو حالت متضادند، چگونه در یک فرد جمع می‌شوند" چنین گفته‌اند: تفاوت متعلق، امکان اجتماع آن دو را در [[انسان]] فراهم می‌آورد؛ توضیح اینکه دانستن این [[حقیقت]] که [[سعادت]] و [[شقاوت انسان]] در [[دنیا]] و [[آخرت]] به دست خداست، دو حالت [[بیم]] و [[امید]] را در [[انسان]] پدید می‌آورد. در این نگاه اثر [[خوف و رجاء]] در این است که [[خوف]] موجب سرشکستگی، [[تأسف]] و [[پشیمانی]] از عمری است که با [[گناه]] سپری شده و تباه گردیده است و در مقابل، [[امید]] [[انسان]] به [[خداوند]] متعالی که [[بخشایش]] [[گناهان]] تنها از آن اوست و تنها او لغزش‌ها و کوتاهی‌های [[انسان]] را جبران می‌کند و می‌بخشاید، موجب آن می‌شود که [[انسان]] روی به سوی [[پروردگار]] خویش کرده و بدین وسیله خود را مستعد دریافت [[رحمت الهی]] کند.<ref>سجاده‌های سلوک، ج ۱، ص ۱۰۱.</ref> بر پایه [[روایات]]، [[ایمان]] بی‌خوف و [[رجاء]] بی‌معناست.<ref>الكافی، ج ۲، ص ۷۱.</ref> بر اساس [[آیات قرآن]] می‌توان داشتن حالاتی چون [[خشوع]] {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>، توكل {{متن قرآن|قَدِ افْتَرَيْنَا عَلَى اللَّهِ كَذِبًا إِنْ عُدْنَا فِي مِلَّتِكُم بَعْدَ إِذْ نَجَّانَا اللَّهُ مِنْهَا وَمَا يَكُونُ لَنَا أَن نَّعُودَ فِيهَا إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ رَبُّنَا وَسِعَ رَبُّنَا كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا افْتَحْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ قَوْمِنَا بِالْحَقِّ وَأَنتَ خَيْرُ الْفَاتِحِينَ}}<ref>اگر به آیین شما- پس از آنکه خداوند ما را از آن رهایی بخشیده است- باز گردیم بی‌گمان بر خداوند دروغ بسته‌ایم و ما را نرسد که به آن باز گردیم مگر آنکه خداوند پروردگار ما بخواهد، دانش پروردگار ما همه چیز را فرا گرفته است، ما بر خداوند توکّل داریم، خداوندا! میان ما و قوم ما به حق داوری فرما و تو بهترین داورانی؛ سوره اعراف، آیه: ۸۹ .</ref>؛ {{متن قرآن|فَقَالُواْ عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref> گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!؛ سوره یونس، آیه: ۸۵.</ref>، [[تضرّع]] {{متن قرآن|قُلْ مَن يُنَجِّيكُم مِّن ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَدْعُونَهُ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً لَّئِنْ أَنجَانَا مِنْ هَذِهِ لَنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ }}<ref> بگو: چه کس شما را از تاریکناهای خشکی و دریا می‌رهاند؟ در حالی که او را به لابه و در نهان می‌خوانید که اگر از این (ورطه) رهایی‌مان دهد از سپاسگزاران خواهیم بود ؛ سوره انعام، آیه: ۶۳.</ref>؛ {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref> پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُر رَّبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعًا وَخِيفَةً وَدُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ وَلاَ تَكُن مِّنَ الْغَافِلِينَ}}<ref> و پروردگارت را در دل خود به لابه و ترس و بی‌بانگ بلند در گفتار، سپیده‌دمان و دیرگاه عصرها یاد کن و از غافلان مباش!؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۵.</ref> و [[توبه]] و [[استغفار]] (برای نمونه: {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏}}<ref> و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref>، {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹۳.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِيبِينَ إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِيقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ}}<ref> و چون گزندی به مردم رسد پروردگارشان را با بازگشت به سوی او، می‌خوانند سپس چون از خویش بخشایشی به آنان بچشاند ناگاه دسته‌ای از آنان به پروردگارشان شرک می‌ورزند؛ سوره روم، آیه: ۳۳.</ref> را از حالات سفارش شده در [[دعا]] دانست. برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref> بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند؛ سوره غافر، آیه: ۱۴.</ref> [[اخلاص]] در [[دعا]] را مهم‌ترین شرط آن دانسته و آن را به هماهنگی میان [[قلب]] و زبان و قطع [[امید]] از هر سببی جز [[خدا]] معنا کرده و همه موارد پیش‌گفته را از توابع و لوازم [[اخلاص]] در [[دعا]] دانسته‌اند<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۵.</ref>.
##'''امور مربوط به چگونگی [[دعا]]:''' از برخی [[آیات]]، چگونگی درخواست از [[خدا]] را نیز می‌توان [[استنباط]] کرد؛ از جمله [[اقرار زبانی]] به [[وحدانیت]] [[خدا]] در هنگام [[دعا]] {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷.</ref>، اظهار [[ایمان]] به او {{متن قرآن| رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref> پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۳.</ref>، {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ }}<ref> پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش و ما را با نیکان بمیران؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹۳.</ref>، [[آشکار]] ساختن [[حمد]] [[الهی]] با زبان و نیز اعلان [[نیاز]] به درگاه او {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَإِيَّاكَ نَسْتَعِينُ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ صِرَاطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ}}<ref> به نام خداوند بخشنده بخشاینده سپاس، خداوند، پروردگار جهانیان را  آن بخشنده  بخشاینده  مالک  روز پاداش و کیفر تنها تو را می‌پرستیم و تنها از تو یاری می‌جوییم راه راست را به ما بنمای راه آنان که به نعمت پرورده‌ای؛ که نه بر ایشان خشم آورده‌ای و نه گمراه‌اند؛ سوره توحید، آیه: ۱-۷.</ref>؛ نیز {{متن قرآن| الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَهَبَ لِي عَلَى الْكِبَرِ إِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ إِنَّ رَبِّي لَسَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> سپاس خداوند را که با پیری، اسماعیل و اسحاق را به من بخشید به راستی پروردگارم شنوای دعاست؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۹.</ref>، یادکرد [[نعمت‌های خدا]] به هنگام [[دعا]] {{متن قرآن| رَبِّ قَدْ آتَيْتَنِي مِنَ الْمُلْكِ وَعَلَّمْتَنِي مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ فَاطِرَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ أَنتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيَا وَالآخِرَةِ تَوَفَّنِي مُسْلِمًا وَأَلْحِقْنِي بِالصَّالِحِينَ }}<ref> پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۱.</ref>؛ {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَيَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِيرًا لِّلْمُجْرِمِينَ}}<ref> گفت: پروردگارا برای نعمتی که به من ارزانی داشتی هرگز پشتیبان گنهکاران نخواهم بود؛ سوره قصص، آیه: ۱۷.</ref>، [[اقرار]] و اعتراف به [[ظلم]] خویش {{متن قرآن|قَالاَ رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>  گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود، سوره اعراف، آیه: ۲۳.</ref>؛ {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره قصص، آیه: ۱۶.</ref> و [[اقرار]] و اعتراف به [[اطاعت]] و [[پیروی]] از دستورهای او{{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref> این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۵.</ref> این امور در [[اجابت دعا]] مؤثرند.


==[[آداب]] و شرایط اصل خواسته==
دعا در اصطلاح نیز به معنای روی آوردن به [[خدا]] و درخواست از او با حالت [[خضوع]]، [[تضرع]] و درخواست زیردست از مقام بالاتر به همراه حالت [[خضوع]] و [[تواضع]] است. بر این اساس در مفهوم اصطلاحی دعا، [[تواضع]] و [[خضوع]] از ارکان اصلی محسوب می‌‌شود<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۹۹ ـ۱۰۰؛ [[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.</ref>.
#'''فراگیر بودن [[دعا]]:''' فراگیر بودن [[دعا]] را می‌توان از نکات سفارش شده [[قرآن]] در [[دعا]] دانست {{متن قرآن| فَاعْلَمْ أَنَّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ}}<ref> پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است؛ سوره محمد، آیه: ۱۹.</ref> بر این اساس، در اغلب دعاهایی که از زبان [[پیامبران]] و [[مؤمنان]] در [[قرآن]] [[نقل]] شده از الفاظ جمع استفاده شده است؛ مانند {{متن قرآن|رَبَّنَا}} {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ}}<ref> بی‌گمان پرهیزگاران چون دمدمه‌ای از شیطان به ایشان رسد (از خداوند) یاد می‌کنند و ناگاه دیده‌ور می‌شوند؛ سوره اعراف، آیه: ۲۰۱.</ref>، {{متن قرآن|آمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ كُلٌّ آمَنَ بِاللَّهِ وَمَلائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَكَ رَبَّنَا وَإِلَيْكَ الْمَصِيرُ}}<ref> این پیامبر به آنچه از (سوی) پروردگارش به سوی او فرو فرستاده‌اند، ایمان دارد و همه مؤمنان به خداوند و فرشتگانش و کتاب‌هایش و پیامبرانش، ایمان دارند (و می‌گویند) میان هیچ یک از پیامبران وی، فرق نمی‌نهیم و می‌گویند شنیدیم و فرمان بردیم؛ پروردگارا! آمرزش تو را (می‌جوییم) و بازگشت (هر چیز) به سوی توست؛ سوره بقره، آیه: ۲۸۵.</ref> و {{متن قرآن|اغْفِرْ لَنَا}}. {{متن قرآن|لاَ يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا مَا اكْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَيْنَا إِصْرًا كَمَا حَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا أَنتَ مَوْلانَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ}}<ref> خداوند به هیچ کس جز (برابر با) توانش تکلیف نمی‌کند: هر کس آنچه نیکی ورزیده به سود خود و آنچه بدی کرده است به زیان خویش است؛ پروردگارا! اگر فراموش کردیم یا لغزیدیم بر ما مگیر، پروردگارا! بر دوش ما بار گران مگذار چنان که بر دوش پیشینیان ما نهادی؛ پروردگارا! چیزی که در توان ما نیست بر گرده ما منه و از ما درگذر و ما را بیامرز و بر ما ببخشای؛ تو سرور مایی، پس ما را بر گروه کافران پیروز فرما؛ سوره بقره ، آیه: ۲۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ }}<ref> آنان که می‌گویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آورده‌ایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶.</ref>افزون بر این، [[قرآن]] به [[دعا]] برای دیگران سفارش کرده است<ref>مجمع البیان، ج ۵، ص۱۰۳؛ تفسیرقرطبی، ج۸، ص ۲۴۹-۲۵۰.</ref> {{متن قرآن|فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ }}<ref> پس با بخشایشی از (سوی) خداوند با آنان نرمخویی ورزیدی و اگر درشتخویی سنگدل می‌بودی از دورت می‌پراکندند؛ پس آنان را ببخشای و برای ایشان آمرزش بخواه و با آنها در کار، رایزنی کن و چون آهنگ (کاری) کردی به خداوند توکل کن که خداوند توکل کنندگان (به خویش) را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۵۹.</ref>؛ {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَاؤُوكَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا}}<ref> و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو می‌آمدند و از خداوند آمرزش می‌خواستند و پیامبر برای آنان آمرزش می‌خواست خداوند را توبه‌پذیر بخشاینده می‌یافتند؛ سوره نساء، آیه: ۶۴.</ref>؛ {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلاتَكَ سَكَنٌ لَّهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ }}<ref> از دارایی‌های آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک می‌داری و پاکیزه می‌گردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست؛ سوره توبه، آیه: ۱۰۳.</ref>؛ {{متن قرآن| وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا }}<ref> و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند؛ سوره اسراء، آیه: ۲۴.</ref> و [[خدا]] به [[مؤمنان]] [[دستور]] داده تا برای [[پیامبر]] نیز [[دعا]] کنند {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ وَمَلائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيمًا }}<ref> خداوند و فرشتگانش بر پیامبر درود می‌فرستند، ای مؤمنان! بر او درود فرستید و به شایستگی (بدو) سلام کنید؛ سوره احزاب، آیه: ۵۶.</ref><ref>تفسیر قمی، ج۲، ص۱۹۶؛ کنزالدقائق، ج۱۰، ص۴۲۹.</ref>؛ همچنین دعاهای [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] فراگیر است و آنان افزون بر [[دعا]] برای خود، در [[حق]] دیگران نیز [[دعا]] کرده‌اند {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است؛ سوره بقره ، آیه: ۱۲۶.</ref>؛ {{متن قرآن|رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُواْ الصَّلاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِّنَ النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِّنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ يَشْكُرُونَ }}<ref> پروردگارا! من برخی از فرزندانم را در درّه‌ای کشت‌ناپذیر نزدیک خانه محترم تو جای دادم تا در آن نماز برپا دارند؛ پس دل‌هایی از مردم را خواهان آنان گردان و به آنها از میوه‌ها روزی فرما باشد که سپاس گزارند؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۷.</ref>، {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}}<ref> پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!؛ سوره ابراهیم، آیه: ۴۱.</ref>؛ {{متن قرآن|رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارًا }}<ref> پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای؛ سوره نوح، آیه: ۲۸.</ref>، بنابراین، [[دعا]] برای [[پدر]] و [[مادر]] {{متن قرآن| وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا }}<ref> و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند؛ سوره اسراء، آیه: ۲۴.</ref>؛ {{متن قرآن|رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَن دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَلا تَزِدِ الظَّالِمِينَ إِلاَّ تَبَارًا }}<ref> پروردگارا! مرا و پدر و مادرم را و هر که را به خانه من با ایمان درآید و مردان و زنان مؤمن را بیامرز و ستمگران را جز تباهی میفزای؛ سوره نوح، آیه: ۲۸.</ref>، [[همسر]] و [[فرزندان]] {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِنًا وَاجْنُبْنِي وَبَنِيَّ أَن نَّعْبُدَ الأَصْنَامَ }}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! این شهر را امن گردان و مرا و فرزندانم را از پرستیدن بت‌ها دور بدار؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن| وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا }}<ref> و آنان که می‌گویند: پروردگارا! به ما از همسران و فرزندانمان روشنی دیدگان ببخش و ما را پیشوای پرهیزگاران کن؛ سوره فرقان، آیه: ۷۴.</ref>، [[اصلاح]] ذریّه {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏}}<ref> و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵.</ref>، [[مؤمنان]]{{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}}<ref> پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!؛ سوره ابراهیم، آیه: ۴۱.</ref> و... سفارش شده و بر اساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْتَجِيبُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَيَزِيدُهُم مِّن فَضْلِهِ وَالْكَافِرُونَ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ}}<ref> و (درخواست) کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند اجابت می‌کند و از بخشش خویش بر (پاداش) آنان می‌افزاید و کافران را عذابی سخت (در پیش) است ؛ سوره شوری، آیه: ۲۶.</ref>، دعای [[مؤمن]] درباره [[برادر]] دینی‌اش [[مستجاب]] است<ref>الکافی، ج ۲، ص۵۰۷؛ البرهان، ج ۴، ص ۸۲۴.</ref>؛ اما [[مؤمن]] [[حق]] ندارد برای [[منافقان]] و [[مشرکان]] [[دعا]] کند.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۸۴، ۱۱۶؛ ج۹، ص۴۰۷؛ الميزان، ج۹، ص۳۵۱، ۳۶۷؛ ج۱۹، ص ۲۳۱.</ref> و در [[آیه]] {{متن قرآن|اسْتَغْفِرْ لَهُمْ أَوْ لاَ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ إِن تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبْعِينَ مَرَّةً فَلَن يَغْفِرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَفَرُواْ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَاللَّهُ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref> چه برای آنان آمرزش بخواهی چه نخواهی (سودی ندارد زیرا) اگر هفتاد بار برای آنها آمرزش بخواهی هیچ‌گاه خداوند آنان را نخواهد آمرزید؛ این از آن روست که آنان به خداوند و پیامبرش کافر شده‌اند و خداوند این گروه نافرمان را راهنمایی نمی‌کند؛ سوره توبه، آیه: ۸۰.</ref> خطاب به [[پیامبر]] فرموده اگر ۷۰ بار برای [[منافقان]] [[استغفار]] کنی [[خداوند]] آنان را نمی‌بخشاید.<ref>مجمع البیان، ج۵، ص۸۴؛ المیزان، ج۹، ص۳۵۱.</ref> و در [[آیه]] {{متن قرآن|مَا كَانَ لِلنَّبِيِّ وَالَّذِينَ آمَنُواْ أَن يَسْتَغْفِرُواْ لِلْمُشْرِكِينَ وَلَوْ كَانُواْ أُولِي قُرْبَى مِن بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحَابُ الْجَحِيمِ‏}}<ref> پیامبر و مؤمنان نباید برای مشرکان پس از آنکه بر ایشان آشکار شد که آنان دوزخیند آمرزش بخواهند هر چند خویشاوند باشند؛ سوره توبه، آیه:۱۱۳.</ref>. [[خداوند]] [[پیامبر]] و [[مؤمنان]] را از آمرزش‌خواهی برای [[مشرکان]] هر چند از نزدیکانشان باشند منع کرده است.
#'''ظرف [[دعا]]:''' زمان و مکان [[دعا]] نیز در [[اجابت]] آن مؤثرند، ازاین‌رو [[قرآن]] به [[دعا]] در مساجد<ref>مجمع البیان، ج۱۰، ص۵۶۰؛ تفسیر قرطبی، ج۱۹، ص۲۳؛ المیزان، ج ۲۰، ص۴۹.</ref>{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمَسَاجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا }}<ref> و اینکه سجده‌گاه‌ها از آن خداوند است پس با خداوند هیچ کس را (به پرستش) مخوانید؛ سوره جن، آیه: ۱۸.</ref>، "مشعرالحرام"<ref>جامع البیان، ج۲، ص۱۶۷؛ مجمع البیان، ج۲، ص ۵۲۷؛ کنزالدقائق، ج۱، ص۳۸۷.</ref> {{متن قرآن|لَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَن تَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ فَإِذَا أَفَضْتُم مِّنْ عَرَفَاتٍ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ عِندَ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ وَاذْكُرُوهُ كَمَا هَدَاكُمْ وَإِن كُنتُم مِّن قَبْلِهِ لَمِنَ الضَّالِّينَ}}<ref> بر شما گناهی نیست که (در ایام حج) بخششی از پروردگار خود بخواهید پس چون از عرفات رهسپار شدید در مشعر الحرام خداوند را یاد کنید و او را همان‌گونه که رهنمودتان داده است فرا یاد آورید و بی‌گمان پیش از آن از گمراهان بودید؛ سوره بقره، آیه: ۱۹۸.</ref> نیز [[دعا]] در سحرگاهان<ref>کنزالدقائق، ج۳، ص۵۳.</ref>{{متن قرآن| الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ }}<ref> همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان ؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبِالأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref> و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۸.</ref>، بامداد و شبانگاه<ref>مجمع البیان، ج۶، ص ۷۱۸.</ref> {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref> و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود  که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه  است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه: ۲۸.</ref> سفارش و از آن [[تمجید]] کرده است. بر اساس روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} يعقوب [[استغفار]] برای فرزندانش را تا [[سحر]] [[شب جمعه]] به تأخیر انداخت.<ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص۱۹۶؛ الکافی، ج ۲، ص۴۷۷؛ نور الثقلین، ج ۲، ص۴۶۶.</ref>
*همچنین [[دعا]] در [[ماه مبارک رمضان]]<ref>الدر المنثور، ج۸، ص ۱۸۸-۱۸۵؛ احسن الحدیث، ج۱، ص ۳۳۸.</ref> {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>، هنگام اتمام [[اعمال]] و مناسک [[حج]]<ref>جامع البیان، ج ۲، ص۱۷۳-۱۷۴؛ مجمع البیان، ج۲، ص ۵۲۹.</ref>{{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref> پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست.و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>؛ پیش از طلوع و غروب [[آفتاب]]<ref>التفسير الكبير، ج۲۲، ص۱۱۳؛ المیزان، ج۱۴، ص ۲۳۵.</ref>{{متن قرآن| فَاصْبِرْ عَلَى مَا يَقُولُونَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَقَبْلَ غُرُوبِهَا وَمِنْ آنَاء اللَّيْلِ فَسَبِّحْ وَأَطْرَافَ النَّهَارِ لَعَلَّكَ تَرْضَى}}<ref> باری، بر آنچه می‌گویند شکیب کن و پیش از برآمدن آفتاب و پیش از فرو رفتن آن پروردگارت را با سپاس به پاکی بستای! و پاس‌هایی از شب و پیرامون‌های روز را نیز به ستایش  پرداز باشد که خشنود گردی؛ سوره طه، آیه: ۱۳۰.</ref>، هنگام [[جهاد]] با [[دشمنان]] {{متن قرآن|وَلَمَّا بَرَزُواْ لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُواْ رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ }}<ref>  و چون با جالوت و سپاه وی رویاروی شدند گفتند: پروردگارا! ما را از شکیب، سرشار کن  و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر کافران پیروز گردان، سوره بقره، آیه: ۲۵۰.</ref>؛ {{متن قرآن|وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِيرٌ فَمَا وَهَنُواْ لِمَا أَصَابَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا اسْتَكَانُواْ وَاللَّهُ يُحِبُّ الصَّابِرِينَ }}<ref> و بسا پیامبرانی که همراه آنان توده‌های انبوه به نبرد (با دشمنان خداوند) پرداختند و در راه خداوند هر چه به ایشان رسید نه سست و نه ناتوان شدند و نه تن به زبونی سپردند؛ و خداوند شکیبایان را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۶.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref> هنگام رسیدن به ۴۰ سالگی<ref>نمونه، ج۲۱، ص ۳۲۹.</ref> {{متن قرآن|وَوَصَّيْنَا الإِنسَانَ بِوَالِدَيْهِ إِحْسَانًا حَمَلَتْهُ أُمُّهُ كُرْهًا وَوَضَعَتْهُ كُرْهًا وَحَمْلُهُ وَفِصَالُهُ ثَلاثُونَ شَهْرًا حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَبَلَغَ أَرْبَعِينَ سَنَةً قَالَ رَبِّ أَوْزِعْنِي أَنْ أَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِي أَنْعَمْتَ عَلَيَّ وَعَلَى وَالِدَيَّ وَأَنْ أَعْمَلَ صَالِحًا تَرْضَاهُ وَأَصْلِحْ لِي فِي ذُرِّيَّتِي إِنِّي تُبْتُ إِلَيْكَ وَإِنِّي مِنَ الْمُسْلِمِينَ ‏}}<ref> و به آدمی سپرده‌ایم که به پدر و مادرش نیکی کند؛ مادرش او را به دشواری آبستن بوده و به دشواری زاده است- و بارداری و از شیر گرفتنش سی ماه است- تا چون به رشد کامل رسد و چهل ساله شود بگوید: پروردگارا در دلم افکن تا نعمتت را که به من و پدر و مادرم بخشیده‌ای سپاس بگزارم و کردار شایسته‌ای که تو را خشنود کند به جای آرم و برای من، در دودمانم شایستگی نه که من به سوی تو بازگشته‌ام و من از فرمانبردارانم؛ سوره احقاف، آیه: ۱۵.</ref>، دوران بارداری<ref>الكشاف، ج۳، ص۱۸۶؛ مجمع البیان، ج ۴، ص۷۸۳؛ روض الجنان، ج ۴، ص۲۹۰-۲۹۱.</ref> {{متن قرآن|إِذْ قَالَتِ امْرَأَةُ عِمْرَانَ رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ }}<ref>  یاد کن) آنگاه را که همسر عمران گفت: پروردگارا! من نذر کرده‌ام آنچه در شکم دارم آزاد (از هر شرطی) تو را باشد پس (نذر مرا) از من بپذیر که تویی که شنوای دانایی؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۵.</ref>؛ {{متن قرآن| هُوَ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَجَعَلَ مِنْهَا زَوْجَهَا لِيَسْكُنَ إِلَيْهَا فَلَمَّا تَغَشَّاهَا حَمَلَتْ حَمْلاً خَفِيفًا فَمَرَّتْ بِهِ فَلَمَّا أَثْقَلَت دَّعَوَا اللَّهَ رَبَّهُمَا لَئِنْ آتَيْتَنَا صَالِحًا لَّنَكُونَنَّ مِنَ الشَّاكِرِينَ }}<ref> اوست که شما را از تنی یگانه آفرید و از (خود) او همسرش را پدید آورد تا بدو آرامش یابد و چون با او آمیزش کرد، همسرش باری سبک برگرفت آنگاه (چندی) با او به سر آورد تا چون گرانبار شد، خداوند- پروردگارشان- را خواندند که: اگر به ما (فرزند) شایسته‌ای بدهی به یقین از سپاسگزاران خواهیم بود؛ سوره اعراف ، آیه: ۱۸۹.</ref>، هنگام [[نماز]] گزاردن<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۶۰۰؛ تفسیر قرطبی، ج۳، ص۲۱۳.</ref>{{متن قرآن|حَافِظُواْ عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاةِ الْوُسْطَى وَقُومُواْ لِلَّهِ قَانِتِينَ }}<ref> بر نمازها به ویژه نماز میانه  پایبند باشید و برای خداوند فروتنانه (به نماز و دعا) بایستید؛ سوره بقره، آیه: ۲۳۸.</ref>، هنگام شب زنده‌داری<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۵۱۸؛ البحرالمحیط، ج۸، ص۴۳۷؛ المیزان، ج۱۶، ص۲۶۳.</ref> {{متن قرآن| وَمِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّكَ عَسَى أَن يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقَامًا مَّحْمُودًا وَقُل رَّبِّ أَدْخِلْنِي مُدْخَلَ صِدْقٍ وَأَخْرِجْنِي مُخْرَجَ صِدْقٍ وَاجْعَل لِّي مِن لَّدُنكَ سُلْطَانًا نَّصِيرًا }}<ref> و پاره‌ای از شب را بدان (نماز شب) بیدار باش که (نمازی) افزون برای توست باشد که پروردگارت تو را به جایگاهی ستوده  برانگیزد.و بگو: پروردگارا مرا با درآوردنی درست (به هر کار) در آور و با بیرون بردنی درست (از هر کار) بیرون بر و از نزد خویش برای من برهانی یاریگر بگمار!؛ سوره اسراء، آیه: ۷۹-۸۰.</ref>؛ {{متن قرآن|تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ}}<ref> از بسترها پهلو تهی می‌کنند و برای نماز برمی‌خیزند در حالی که پروردگارشان را به بیم و امید می‌خوانند و از آنچه به آنان روزی کرده‌ایم می‌بخشند؛ سوره سجده، آیه: ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن|وَبِالأَسْحَارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ}}<ref> و سحرگاهان آمرزش می‌خواستند؛ سوره ذاریات، آیه: ۱۸.</ref>، زمان سوار شدن بر [[کشتی]] و طوفانی شدن دریا {{متن قرآن|فَإِذَا رَكِبُوا فِي الْفُلْكِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ إِذَا هُمْ يُشْرِكُونَ }}</ref> و چون در کشتی سوار می‌شوند خداوند را می‌خوانند در حالی که دین (خویش) را برای او ناب می‌گردانند و چون آنان را رهاند (و) به خشکی (رساند) ناگاه شرک می‌ورزند؛ سوره عنکبوت، آیه: ۶۵.</ref>؛ {{متن قرآن|وَإِذَا غَشِيَهُم مَّوْجٌ كَالظُّلَلِ دَعَوُا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ فَلَمَّا نَجَّاهُمْ إِلَى الْبَرِّ فَمِنْهُم مُّقْتَصِدٌ وَمَا يَجْحَدُ بِآيَاتِنَا إِلاَّ كُلُّ خَتَّارٍ كَفُورٍ}}<ref> و چون موجی سایه‌بان‌آسا آنان را فراگیرد خداوند را در حالی که دین (خود) را برای وی ناب داشته‌اند می‌خوانند امّا همین که آنان را رهانید و به خشکی رسانید آنگاه (تنها) برخی از ایشان میانه‌رو هستند و نشانه‌های ما را جز هر فریبکار ناسپاس انکار نمی‌کند؛ سوره لقمان، آیه: ۳۲.</ref>، هنگام زیان دیدن<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۷۶۷؛ المیزان، ج ۱۷، ص ۲۴۲.</ref>{{متن قرآن|وَإِذَا مَسَّ الإِنسَانَ ضُرٌّ دَعَا رَبَّهُ مُنِيبًا إِلَيْهِ ثُمَّ إِذَا خَوَّلَهُ نِعْمَةً مِّنْهُ نَسِيَ مَا كَانَ يَدْعُو إِلَيْهِ مِن قَبْلُ وَجَعَلَ لِلَّهِ أَندَادًا لِّيُضِلَّ عَن سَبِيلِهِ قُلْ تَمَتَّعْ بِكُفْرِكَ قَلِيلا إِنَّكَ مِنْ أَصْحَابِ النَّارِ}}<ref> و چون آدمی را بلایی رسد پروردگارش را با بازگشت به سوی او می‌خواند سپس چون (خداوند) نعمتی از خویش بدو بخشد آنچه را پیش‌تر از درگاه او فرا می‌خواند، از یاد می‌برد و برای خداوند همانندهایی برمی‌سازد تا (دیگران را هم) از راه او گمراه گرداند؛ بگو: چند روزی از کفر خود بهره‌ور شو که تو از دوزخیان خواهی بود؛ سوره زمر، آیه: ۸.</ref>، بعد از [[نماز]]<ref>قرب الاسناد، ص۷؛ البرهان، ج ۵، ص ۶۹۰.</ref>{{متن قرآن|فَإِذَا فَرَغْتَ فَانصَبْ وَإِلَى رَبِّكَ فَارْغَبْ}}<ref> پس چون (از کار) آسودی (به دعا) بکوش، و به سوی پروردگارت به رغبت روی آور؛ سوره شرح، آیه: ۷-۸.</ref>، وقت [[نزول]] [[باران]]<ref>التحرير والتنوير، ج۲۴، ص۱۶۳-۱۶۴؛ المیزان، ج۱۷، ص ۳۱۷.</ref>{{متن قرآن|هُوَ الَّذِي يُرِيكُمْ آيَاتِهِ وَيُنَزِّلُ لَكُم مِّنَ السَّمَاء رِزْقًا وَمَا يَتَذَكَّرُ إِلاَّ مَن يُنِيبُ فَادْعُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ}}<ref>اوست که آیات خویش را به شما می‌نمایاند و از آسمان برای شما روزی فرو می‌فرستد و جز آن کس که (به سوی خداوند) باز می‌گردد پند نمی‌گیرد بنابراین خداوند را در حالی که دین (خود) را برای او ناب می‌دارید بخوانید هر چند کافران ناپسند دارند؛ سوره غافر، آیه: ۱۳-۱۴.</ref>، زمان [[پیری]]<ref>التبیان، ج۷، ص۲۷۵؛ مجمع البیان، ج۷، ص۹۷؛ تفسیر قرطبی، ج۱۱، ص ۳۳۶.</ref> {{متن قرآن|وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ}}<ref> و زکریّا را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند: پروردگارا! مرا تنها مگذار که تو بهترین بازماندگانی!؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۹.</ref>، {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ إِنَّهُمْ كَانُوا يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و یحیی را به او بخشیدیم و همسرش را برای او شایسته گرداندیم زیرا آنان به کارهای نیک می‌شتافتند و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند؛ سوره انبیاء، آیه: ۹۰.</ref>؛ {{متن قرآن|هُنَالِكَ دَعَا زَكَرِيَّا رَبَّهُ قَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِن لَّدُنكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعَاء}}<ref> آنجا بود که زکریّا پروردگار خود را فرا خواند، گفت: پروردگارا! به من از سوی خویش فرزندی پاکیزه عطا کن که تو شنوای دعایی؛ سوره آل عمران، آیه: ۳۸.</ref>، زمان [[سختی‌ها]] و واقع شدن در تنگناها<ref>جامع البیان، ج۱۷، ص ۶۱-۶۵؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۹۶-۹۷.</ref>{{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷.</ref>؛ {{متن قرآن|فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تَكُن كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَى وَهُوَ مَكْظُومٌ لَوْلا أَن تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِّن رَّبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاء وَهُوَ مَذْمُومٌ}}<ref> پس برای (رسیدن) فرمان پروردگارت شکیبایی پیشه کن و چون «همراه ماهی» (یونس) مباش آنگاه که بانگ برداشت در حالی که اندوهگین بود. اگر نعمتی از پروردگارش او را درنمی‌یافت نکوهیده به کرانه افکنده شده بود ؛ سوره قلم، آیه: ۴۸-۴۹.</ref> و در [[نماز وتر]]<ref>البرهان، ج ۱، ص ۶۰۲-۶۰۳.</ref>{{متن قرآن| الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ }}<ref> همان شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزش‌خواهان در سحرگاهان؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۷.</ref> از دعاهایی‌اند که با توجه به زمان و مکان خاص آن در [[قرآن]] مطرح شده‌اند. افزون بر تأثیر زمان و مکان در [[اجابت دعا]]، حضور در اماکن عبادتی و زیارتی همراه با مناسکی خاص مانند [[دعا]] و [[نیایش]]، آرامبخش و تسکین دهنده [[روح انسانی]] است.<ref>نک: مربیان، ش۱۵، "جایگاه زمان در عبادت".</ref>


==[[استجابت دعا]]==
== پیشینه ==
*[[استجابت]] در لغت از ریشه "ج-و-ب" به معنای قطع و نفوذ و در اصطلاح به معنای روی آوردن [[خدا]] به [[دعا کننده]] و برطرف کردن [[حاجت]] و اعطای خواسته [[دنیایی]] یا آخرتی اوست.<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۸۳؛ التحقيق، ج۲، ص۱۳۵، "جوب".</ref> برخی [[مفسران]] بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند ؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref> [[استجابت دعا]] را مرحله پایانی [[دعا]] و در [[حقیقت]] [[هدف]] از آن دانسته و بر این باورند که [[آیه]] بر اهمیت و [[عنایت الهی]] بر [[استجابت]] هر دعایی دلالت دارد. در این نگاه، قيد "إِذا دَعان" به این معناست که در [[اجابت دعا]] هیچ چیزی جز اصل [[دعا کردن]] شرط نیست<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۱-۳۲.</ref>؛ ولی چون این قید چیزی زاید بر [[مقید]] نیست، می‌فهماند که [[دعا]] باید حقیقتاً [[دعا]] باشد و زبان [[قلب]] و [[فطرت]] با زبان سر هماهنگ باشد. در عین حال، برآوردن [[حاجت]] جزء معنای [[استجابت]] نیست، بلکه [[غایت]] و متمّم آن به شمار می‌رود.<ref>المیزان، ج۱۱، ص۳۱۷.</ref> بر اساس برخی [[آیات]]، تنها خداست که دعای [[بندگان]] را [[اجابت]] می‌کند: {{متن قرآن| أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ }}<ref> یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.</ref> و جز او کسی [[توان]] [[اجابت دعا]] را ندارد. {{متن قرآن|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ}}<ref> و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند؛ سوره احقاف، آیه: ۵ .</ref> به هر حال، آیاتی از [[قرآن]] بر [[اجابت]] قطعی دعای [[بندگان]] از طرف [[خدا]] دلالت می‌کنند. {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُواْ لِي وَلْيُؤْمِنُواْ بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ }}<ref> و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند ؛ سوره بقره، آیه: ۱۸۶.</ref>؛ {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref>. در [[آیه]] ۳۴ [[سوره]] ابراهيم [[خداوند]] از برآوردن تمامی [[خواسته‌ها]] خبر داده است: {{متن قرآن| وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref> و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۴.</ref>؛ همچنین برخی [[آیات]] {{متن قرآن|يَسْأَلُهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلَّ يَوْمٍ هُوَ فِي شَأْنٍ}}<ref> هر که در آسمان‌ها و زمین است از او درخواست دارد، او هماره در کاری است؛ سوره رحمان، آیه: ۲۹.</ref> بر [[اجابت]] مداوم خواسته‌های همه موجودات از سوی [[خدا]] دلالت دارد؛ اعم از آنکه خواسته [[فطری]] آنان باشد یا خواسته اختیاریشان.<ref>الميزان، ج ۲، ص ۳۳؛ ج ۱۹، ص ۱۰۳.</ref>
از آغاز [[خلقت]] هر فرد یا [[قوم]] و طایفه‌ای برای رفع نیازهای خود، حتی در قالب [[پرستش]] [[بت]] یا حیوانات و گیاهان، به [[نیایش]] می‌پرداختند<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۸.</ref>. [[دعا]] در [[ادیان]] آغازین، به صورت سرود و نغمه ظاهر شده است؛ مانند [[دعاها]] در آیین هندو<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۵.</ref> و [[گات‌ها]] در [[آیین زرتشت]]<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۴۵۶/۱ ـ ۴۵۷.</ref>. در [[دین یهود]] نیز به دعا اهمیت داده شده است؛ آن‌چنان‌که یک بخش از [[عهد عتیق]] به [[مناجات]] [[حضرت داوود]]{{ع}} اختصاص دارد<ref>کتاب مقدس، مزامیر، ب۸۴.</ref>. [[یهودیان]] در [[روز]] [[شنبه]] مناجاتِ [[کتاب‌های مقدس]] [[انبیا]]{{ع}} و اوراق [[تورات]] را برای یکدیگر [[تلاوت]] می‌کنند<ref>ناس، تاریخ جامع ادیان، ۵۲۹.</ref>. در [[آیین مسیحیت]] نیز معمولاً [[اعتقاد]] بر این است که [[نماز]] و نیایش یکی از [[تکالیف]] است<ref>هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۲۵۳/۱ ـ ۲۵۴.</ref> و یکی از هفت [[آیین]] [[مقدس]] آنان به شمار می‌آید<ref>توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۵۱.</ref>.
*برخی در [[تفسیر]] [[آیه]] {{متن قرآن|وَأَعْتَزِلُكُمْ وَمَا تَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ وَأَدْعُو رَبِّي عَسَى أَلاَّ أَكُونَ بِدُعَاء رَبِّي شَقِيًّا }}<ref> و از شما و آنچه به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانید کناره می‌جویم و پروردگارم را می‌خوانم باشد که در خواندن پروردگارم رنجور نباشم؛ سوره مریم، آیه: ۴۸.</ref> [[اجابت دعا]] را [[فضل]] [[الهی]] دانسته‌اند <ref>المیزان، ج۱۴، ص ۶۱.</ref> بر این اساس، [[خداوند]] مجبور به [[استجابت دعا]] نیست، بلکه به اقتضای [[رحمت]] و [[حکمت]] خود عمل می‌کند<ref>من هدی القرآن، ج۳، ص۶۳.</ref>، ازاین‌رو دعای کسانی را که از حدود خود [[تجاوز]] کرده و چیزی می‌طلبند که [[لیاقت]] یا [[توان]] آن را ندارند، نیز دعای [[مفسدان]] در [[زمین]] را [[دوست]] ندارد و قطعاً [[مستجاب]] نمی‌کند.<ref>تفسیر قرطبی، ج۷، ص۲۶۶؛ نمونه، ج۶، ص ۲۱۰-۲۱۱؛ اطيب البیان، ج ۵، ص ۳۴۲.</ref> {{متن قرآن|ادْعُواْ رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۵-۵۶.</ref>.  
*برخی [[دعا]] را [[عبادت]] و [[اجابت]] آن را قبول این [[عبادت]] از سوی [[پروردگار]] دانسته‌اند. بر این اساس، [[اجابت]] با وجود [[دعا]] و قبول آن محقق می‌شود، نه با برآوردن خواسته.<ref>تفسیر قرطبی، ج۲، ص۲۱۰-۲۰۹؛ البحر المحيط، ج ۲، ص۲۰۸-۲۰۹؛ پرتوی از قرآن، ج ۲، ص ۶۹.</ref>
*از آنجا که گاه [[انسان]] در خلاف جهت مسیر [[الهی]] خود گام برمی‌دارد و چیزی را می‌طلبد که در [[حقیقت]] به زیان اوست، [[خدا]] دعای وی را بر اساس [[سنت]] [[استدراج]] [[مستجاب]] می‌کند؛ به این معنا که گرچه به ظاهر خواسته او برآورده می‌شود، این [[استجابت]]، وی را از [[رحمت الهی]] دور کرده و به سوی [[عذاب الهی]] می‌کشاند؛ مانند [[اجابت]] دعای [[شیطان]] پس از [[استکبار]] {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ }}<ref> گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده!فرمود: تو از مهلت یافتگانی ؛ سوره ص، آیه: ۷۹-۸۰.</ref> یا [[اجابت]] دعای کسانی که فقط [[دنیا]] را می‌طلبند. {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref> پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست.و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>. [[اجابت]] دعای کسانی که نه به قصد [[دعا]] بلکه به قصد [[دشمنی]] و لجبازی <ref>التبیان، ج۵، ص۱۱۱؛ مجمع البیان، ج ۴، ص ۸۲۹.</ref> یا از روی [[استهزاء]] و تمسخر {{متن قرآن| وَقَالُوا رَبَّنَا عَجِّل لَّنَا قِطَّنَا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسَابِ}}<ref> و می‌گفتند: پروردگارا! نامه کردار ما را پیش از روز حساب به ما با شتاب ده!؛ سوره ص، آیه: ۱۶.</ref>؛ {{متن قرآن| وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ}}<ref> و می‌گویند: اگر راست می‌گویید این وعده کی می‌رسد؟؛ سوره ملک، آیه: ۲۵.</ref><ref>تفسیر بیضاوی، ج ۵، ص۲۶؛ المیزان، ج۱۷، ص۱۸۶.</ref> [[دعا]] می‌کنند را نیز می‌توان در همین راستا دانست {{متن قرآن| وَإِذْ قَالُواْ اللَّهُمَّ إِن كَانَ هَذَا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِندِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنَا حِجَارَةً مِّنَ السَّمَاء أَوِ ائْتِنَا بِعَذَابٍ أَلِيمٍ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که گفتند: بار خداوندا! اگر این (آیات) که از سوی توست راستین است بر ما از آسمان سنگ ببار یا بر (سر) ما عذابی دردناک بیاور؛ سوره انفال، آیه: ۳۲.</ref>.
*به گفته برخی، [[مستجاب]] شدن دعانه بر اساس اتفاق، بلکه بر اساس [[نظام]] [[علت]] و معلولی است و [[استجابت دعا]] با پدید آمدن اسباب آن بر اساس [[حکمت الهی]] است؛ توضیح اینکه سبب دعای [[انسان]] در آنچه می‌خواهد و سبب وجود آن شیء از [[ناحیه]] [[خداوند]] با یکدیگر هماهنگ و همراه می‌شوند.<ref>بحارالانوار، ج ۹۰، ص ۳۶۱.</ref> این هماهنگی البته سبب فوریّت [[اجابت دعا]] نیست، بلکه ممکن است فوری باشد، چنان که [[آیات]] {{متن قرآن|وَذَا النُّونِ إِذ ذَّهَبَ مُغَاضِبًا فَظَنَّ أَن لَّن نَّقْدِرَ عَلَيْهِ فَنَادَى فِي الظُّلُمَاتِ أَن لّا إِلَهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّي كُنتُ مِنَ الظَّالِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref> و یونس را (یاد کن) هنگامی که خشمناک راه خویش در پیش گرفت و گمان برد که هیچ‌گاه او را در تنگنا نمی‌نهیم پس در آن تاریکی‌ها بانگ برداشت که هیچ خدایی جز تو نیست، پاکا که تویی، بی‌گمان من از ستمکاران بوده‌ام آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۷-۸۸.</ref> بر [[اجابت]] فوری دعای [[یونس]] دلالت می‌کند<ref>البحر المديد، ج ۳، ص ۴۹۳؛ التحرير و التنوير، ج ۱۷، ص ۹۷.</ref> و ممکن است [[اجابت]] با تأخیر باشد، چنان که [[اجابت]] دعای [[موسی]] و [[هارون]] با تأخیر بود: {{متن قرآن|قَالَ قَدْ أُجِيبَت دَّعْوَتُكُمَا فَاسْتَقِيمَا وَلاَ تَتَّبِعَانِّ سَبِيلَ الَّذِينَ لاَ يَعْلَمُونَ}}<ref> فرمود: دعای شما پذیرفته شد پس پایداری ورزید و از روش کسانی که دانایی ندارند پیروی نکنید؛ سوره یونس، آیه: ۸۹.</ref> از [[امام صادق]]{{ع}} در [[تفسیر]] این [[آیه]] [[نقل]] شده که میان سخن [[خداوند]] ([[اجابت]] دعای [[موسی]] و [[هارون]]) و [[عذاب]] [[فرعون]] ۴۰ سال فاصله بود.<ref>نور الثقلین، ج ۲، ص۳۱۶.</ref>
*برخی [[شرایط استجابت]] [[دعا]] از منظر [[قرآن]] چنین‌اند:
#[[دعا]] باید همراه [[ایمان]] و عمل باشد. [[آیه]] {{متن قرآن| رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref> پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۳.</ref> درخواست همراه بودن با [[شاهدان]] را پس از ابراز [[ایمان به خدا]] و [[تبعیت]] از [[رسول خدا]]{{صل}} مطرح کرده است.<ref>مواهب الرحمن، ج۵، ص۳۲۰.</ref>.
#[[دعا]] باید با [[حکمت]] و [[مصلحت]] هماهنگ باشد.<ref>نک: المیزان، ج۷، ص۸۸؛ من هدى القرآن، ج۳، ص ۶۳.</ref> برخی بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ }}<ref> و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref> بر این باورند که [[دعا کننده]] باید دعای خود را با زبان یا در [[دل]] به [[مصلحت]] مشروط کند.<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۳.</ref>
#[[دعا]] باید واقعی باشد؛ به این معنا که [[دعا کننده]] در دعای خود از اسباب مادی قطع [[امید]] کرده باشد<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۱؛ ج ۲، ص ۳۵.</ref>: {{متن قرآن| أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ }}<ref> یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.</ref>. برخی در سبب عدم [[استجابت]] برخی از [[دعاها]] گفته‌اند: یا خواسته واقعی نیست و امر بر دعاکننده مشتبه شده؛ مانند کسی که خبر ندارد که این خواسته نشدنی است و از روی [[جهل]] آن را می‌خواهد، یا خواسته واقعی است [[ولی خدا]] را حقیقتاً نمی‌خواند و فقط با زبان از [[خدا]] آن را می‌طلبد و در [[دل]] همه امیدش به اسباب عادی است و دعایش [[خالص]] برای [[خدای سبحان]] نیست.<ref>المیزان، ج ۲، ص ۳۳.</ref> در روایتی نیز سبب عدم [[استجابت دعا]]، نشناختن [[خدا]] دانسته شده است.<ref>بحارالانوار، ج۹۰، ص۳۶۸.</ref>.


==[[آثار دعا]]==
در [[اسلام]] به دعا توجه خاصی شده است. در برخی [[آیات]] به دعا و نیایش [[انبیای الهی]] اشاره شده‌ است: {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref> و آیات چندی به [[دعا کردن]] [[بندگان]] در پیشگاه [[الهی]] توصیه می‌کنند: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>. همچنین کتاب‌های فراوانی با موضوع دعا وجود دارد که می‌توان از آن جمله به [[صحیفه سجادیه]] [[امام علی بن الحسین]]{{ع}}، [[مصباح المتهجد]] [[شیخ طوسی]]، [[فلاح السائل]] و نیز الاقبال [[سید بن‌ طاووس]] و [[مفتاح الفلاح]] [[شیخ بهایی]] اشاره کرد. از [[پیامبر]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} نیز [[دعاها]] و مناجات‌های بسیاری در موقعیت‌های مختلف و زمان‌های خاص نقل شده‌ است؛ مانند دعای جوشن کبیر، [[دعای کمیل]]، [[دعای عرفه]] و مناجات شعبانیه.
*در [[منابع اسلامی]] [[دعا]] دارای آثار مادی و [[معنوی]] و فردی و [[اجتماعی]] دانسته شده است؛ مهم‌ترین اثری که همگان در دعایشان در پی آن‌اند [[اجابت]] و برآوردن خواسته‌هاست که [[خدا]] آنها را به [[انسان]] عطا کرده است. {{متن قرآن| وَآتَاكُم مِّن كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَتَ اللَّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ الإِنسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref> و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است؛ سوره ابراهیم، آیه: ۳۴.</ref> [[دعا]] از درهای [[کشف]] و [[شهود]] حقایق برای [[اولیای الهی]] است، ازاین‌رو برخی با توجه به [[قرآن]] و دریافت‌های [[ناب]] [[وجدان]]، [[دعا]] را از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی [[انسان]] به حقایق پس پرده [[طبیعت]] دانسته‌اند. در این نگاه، هر بار که [[انسان]] [[آگاه]] دست به [[دعا]] برداشته و از مبدأ هستی چیزی می‌طلبد، ارتباط تازه‌ای با کمال و مبدأ آن احساس می‌کند و در [[حقیقت انسان]] را در حال یادگیری حقایق و واقعیاتی نگه می‌دارد که موجب رشد و کمال‌اند.<ref>نک: خلاصه دوره هفت جلدی دیار عاشقان، ص ۲۵-۲۶.</ref>.
 
*از [[آیات قرآن]] می‌توان برای [[اجابت دعا]] موارد دیگری نیز برشمرد؛ مانند آبرو یافتن نزد [[خدا]] {{متن قرآن|رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ رَّبَّنَا إِنَّنَا سَمِعْنَا مُنَادِيًا يُنَادِي لِلإِيمَانِ أَنْ آمِنُواْ بِرَبِّكُمْ فَآمَنَّا رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَيِّئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الأَبْرَارِ رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدتَّنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلاَ تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لاَ تُخْلِفُ الْمِيعَادَ }}<ref> پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کرده‌ای و ستمگران را یاوری نخواهد بود. پروردگارا! ما شنیدیم فرا خواننده‌ای به ایمان فرا می‌خواند که به پروردگار خود ایمان آورید! و ایمان آوردیم؛ پروردگارا، گناهان ما را بیامرز و از بدی‌های ما چشم بپوش  و ما را با نیکان بمیران پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹۲-۱۹۴.</ref>، چنان که محتوای برخی از [[دعاها]] نیز همین است<ref>نک: صحیفه سجادیه، "مناجات الذاکرین"، دعای ۱۹۴.</ref>، جلب [[محبت]] {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان.پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref>، [[فضل]] و [[رحمت الهی]] {{متن قرآن| وَلاَ تُفْسِدُواْ فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِهَا وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و در زمین پس از سامان یافتن آن تباهی نورزید و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است؛ سوره اعراف، آیه: ۵۶.</ref>، {{متن قرآن|وَاكْتُبْ لَنَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ إِنَّا هُدْنَا إِلَيْكَ قَالَ عَذَابِي أُصِيبُ بِهِ مَنْ أَشَاء وَرَحْمَتِي وَسِعَتْ كُلَّ شَيْءٍ فَسَأَكْتُبُهَا لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالَّذِينَ هُم بِآيَاتِنَا يُؤْمِنُونَ }}<ref>  و در این جهان و در جهان واپسین برای ما نیکی مقرّر فرما که ما به سوی تو بازگشته‌ایم؛ فرمود: عذابم را به هر کس بخواهم می‌رسانم و بخشایشم همه چیز را فرا می‌گیرد و آن را به زودی برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند و زکات می‌دهند و کسانی که به آیات ما ایمان دارند مقرّر می‌دارم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۵۶.</ref>، بهره‌مندی از [[عفو]] و [[بخشایش الهی]] {{متن قرآن| قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref> گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است؛ سوره قصص، آیه: ۱۶.</ref>، مصون ماندن از [[انحرافات]] [[اخلاقی]] {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّي كَيْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَيْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِينَ فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref> یوسف گفت: پروردگارا! زندان از آنچه مرا به آن فرا می‌خواند خوش‌تر است و اگر فریبشان را از من نگردانی به آنان می‌گرایم و از نادانان خواهم بود پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست؛ سوره یوسف، آیه: ۳۳-۳۴.</ref>، رفع [[حزن]] و [[اندوه]] {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ فَاسْتَجَبْنَا لَهُ فَكَشَفْنَا مَا بِهِ مِن ضُرٍّ وَآتَيْنَاهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنْ عِندِنَا وَذِكْرَى لِلْعَابِدِينَ}}<ref> و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی پس، او را پاسخ گفتیم و گزندی که با وی بود از او زدودیم و خانواده‌اش را و با آنها همگون آنان را بدو باز بخشیدیم که بخشایشی از نزد ما و یادکردی برای پرستندگان بود؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۳-۸۴.</ref> و {{متن قرآن| فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنجِي الْمُؤْمِنِينَ  }}<ref> آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم؛ سوره انبیاء، آیه: ۸۸.</ref>، {{متن قرآن|وَاذْكُرْ عَبْدَنَا أَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطَانُ بِنُصْبٍ وَعَذَابٍ }}<ref> و از بنده ما ایّوب یاد کن آنگاه که پروردگارش را ندا کرد که شیطان به من رنج و عذاب رسانده است، سوره ص، آیه: ۴۱.</ref>، {{متن قرآن|وَوَهَبْنَا لَهُ أَهْلَهُ وَمِثْلَهُم مَّعَهُمْ رَحْمَةً مِّنَّا وَذِكْرَى لِأُولِي الأَلْبَابِ}}<ref> و ما از سر بخشایشی از خویش و پند آموختن به خردمندان، خانواده‌اش را- و با آنها، همانند آنان را- به او بخشیدیم ؛ سوره ص، آیه: ۴۳.</ref> و همنشینی با [[پیامبر]]. ({{متن قرآن|وَلاَ تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ مَا عَلَيْكَ مِنْ حِسَابِهِم مِّن شَيْءٍ وَمَا مِنْ حِسَابِكَ عَلَيْهِم مِّن شَيْءٍ فَتَطْرُدَهُمْ فَتَكُونَ مِنَ الظَّالِمِينَ}}<ref> و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان  و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران، نه هیچ از حساب آنان بر گردن تو و نه هیچ از حساب تو بر گردن آنهاست تا برانیشان و از ستمگران گردی؛ سوره انعام، آیه: ۵۲.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُم بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ وَلا تَعْدُ عَيْنَاكَ عَنْهُمْ تُرِيدُ زِينَةَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَلا تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَن ذِكْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَكَانَ أَمْرُهُ فُرُطًا}}<ref> و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن و دیدگانت از آنان به دیگران دوخته نشود  که زیور زندگی این جهان را بجویی و از آن کس که دلش را از یاد خویش غافل کرده‌ایم و از هوای (نفس) خود پیروی کرده و کارش تباه  است پیروی مکن؛ سوره کهف، آیه: ۲۸.</ref>.
برخی علمای اخلاق باب مستقلی را به [[آداب]] و شرایط دعا و فضیلت آن اختصاص داده‌اند<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، ۵۵۰/۳؛ نراقی، معراج السعاده، ۸۴۱.</ref> حکمای الهی به مباحثی، همچون سبب [[اجابت دعا]]<ref>ابن‌سینا، التعلیقات، ۵۱.</ref> و کیفیت [[اجابت]] آن<ref>ابن‌سینا، التعلیقات، ۱۸۰ ـ ۱۸۱؛ میرداماد، القبسات، ۴۰۷.</ref> پرداخته‌اند<ref>[[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.</ref>.
*بسیاری از موارد دیگر از [[امور مادی]] و [[دنیوی]] را که در [[قرآن]] از آنها یاد شده و بر اثر دعای [[انبیا]] و [[اولیای خدا]] برآورده شده‌اند، می‌توان از [[آثار دعا]] برشمرد. البته، در مواردی [[دعا]] دارای آثار [[اجتماعی]] بوده است؛ مانند آنچه [[ابراهیم]]{{ع}} برای [[اهل مکه]] خواست: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ اجْعَلْ هَذَا بَلَدًا آمِنًا وَارْزُقْ أَهْلَهُ مِنَ الثَّمَرَاتِ مَنْ آمَنَ مِنْهُم بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ قَالَ وَمَن كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلاً ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَى عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که ابراهیم گفت: پروردگارا! اینجا را شهری امن کن و از اهل آن هر کس را که به خداوند و روز واپسین ایمان دارد، از میوه‌ها روزی رسان؛ (خداوند) فرمود: آن را که کفر ورزد، اندکی برخورداری خواهم داد سپس او را به (چشیدن) عذاب دوزخ ناگزیر خواهم کرد و این پایانه، بد است؛ سوره بقره، آیه: ۱۲۶.</ref>؛ همچنین [[مفسران]] بر اساس برخی [[آیات]]، [[نجات]] از [[عذاب]] [[جهنم]] {{متن قرآن| الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللَّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ رَبَّنَا إِنَّكَ مَن تُدْخِلِ النَّارَ فَقَدْ أَخْزَيْتَهُ وَمَا لِلظَّالِمِينَ مِنْ أَنصَارٍ }}<ref>همان کسان که خداوند را ایستاده و نشسته و آرمیده بر پهلو یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند: پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار پروردگارا! هر که را به آتش (دوزخ) درآوری، خوار کرده‌ای و ستمگران را یاوری نخواهد بود. ، سوره آل عمران، آیه: ۱۹۱-۱۹۲.</ref> و بهره‌مندی از [[پاداش اخروی]] و نعمت‌های بهشتی {{متن قرآن|وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref> و گفتارشان جز این نبود که (می) گفتند: پروردگارا! از گناهان ما و گزافکاری‌ها که در کار خویش کرده‌ایم در گذر و گام‌های ما را استوار دار و ما را بر گروه کافران پیروز گردان پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۴۷-۱۴۸.</ref> را از آثار [[اخروی]] [[دعا]] دانسته‌اند.<ref>مجمع البیان، ج۲، ص۸۵۵، ۹۱۳-۹۱۴؛ تفسیر قرطبی، ج۴، ص۲۳۱، ۳۱۶-۳۱۸.</ref>
 
== [[ارزش]] و جایگاه دعا ==
بر اساس آیۀ {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، [[حقیقت]] دعا [[عبادت]] است، زیرا [[انسان]] در دعا [[نیازمندی]] خود و [[بی‌نیازی]] [[خدا]] را ابراز می‌دارد و این، [[خضوع]] و [[خشوع]] او را در برابر [[خدا]] در پی خواهد داشت و چون [[حقیقت]] و [[روح]] [[عبادت]]، توجه [[قلبی]] است، دعا نشان دهندۀ [[اعتقاد]] به [[مالکیت]]، [[ربوبیت]] و [[قدرت الهی]] در عمل است، لذا دعا مغز [[عبادت]]<ref>{{متن حدیث|الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ}}؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷.</ref> و بزرگ‌ترین [[عبادت]] است و ترک آن به معنای ترک تمام [[عبادت]] است؛ از همین‌رو ترک آن نشان [[استکبار]] در برابر [[خداوند]] و عامل ورود دائمی [[انسان]] [[مستکبر]] در [[آتش]] است.
 
دعا، [[کلامی]] است که به سوی [[خدا]] بالا می‌رود، همان‌گونه که [[قرآن]] [[کلامی]] است که از سوی [[خدا]] فرود می‌‌آید و [[خداوند]] [[اراده]] کرده بخشی از امور عالم از طریق دعا تحقق یابد و دعا یکی از اسباب تحقق [[قضای الهی]] است<ref>طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۲-۴۱.</ref>. ازاین‌رو دعا در [[روایات]] سودمندتر از [[قرائت قرآن]] و [[برتر]] از همه [[عبادات]] شمرده شده است<ref>عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۲.</ref> چرا که دعا نه تنها [[انسان]] را در [[رهایی]] از گرفتاری [[یاری]] می‌دهد، بلکه با دعا [[سرنوشت]] [[زندگی]] [[انسان]] [[تغییر]] می‌یابد و از همین‌رو [[قرآن]] با شیوه‌های گوناگون [[مردم]] را بدان فرا می‌خواند: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
 
== ضرورت دعا ==
عوامل و ضرورت‌های که موجب می‌‌شود [[انسان]] به سمت دعا [[تمایل]] پیدا کند عبارت‌اند از:
# '''[[رشد]] و [[کمال آدمی]] توسط [[دعا کردن]]:''' در بسیاری از [[آیات]] و [[روایات]]، عباراتی وجود دارد که [[مردم]] را [[تشویق]] به [[دعا کردن]] و [[نهی]] از [[غفلت]] از آن می‌‌کند مانند آیۀ {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>. [[آیه]] دلالت می‌‌کند، [[رشد]] و کمال [[آدمی]] برای رسیدن به هر منزلی از منازل [[برتر]]، توسط [[دعا کردن]] اتفاق می‌‌افتد<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۲۸۶.</ref>؛ چنانکه در آیۀ ‌{{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ}}<ref>«و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref>، [[خداوند متعال]] برای اینکه [[پیامبر]] {{صل}} هم از این فوز عظیم [[محروم]] نماند به ایشان[[امر]] می‌‌کند در شمار دعاکنندگان باشد و لحظه‌ای از این عطیّۀ بزرگ [[الهی]] [[غفلت]] نکند<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۰۴.</ref>.
# '''اعتقاد به ربوبیت خداوند به وسیلۀ [[دعا کردن]]:''' [[انسان]] در [[دعا کردن]] [[نیازمندی]] خود و [[بی‌نیازی]] [[خدا]] را [[اقرار]] می‌‌کند و این امر سبب [[خضوع]] و [[خشوع]] او در برابر [[خداوند]] شده و چون [[حقیقت]] و [[روح]] [[عبادت]]، توجه [[قلبی]] به [[خداوند]] است، لازمه‌اش [[اعتقاد]] به [[مالکیت]] و [[ربوبیت خداوند]] است.
# '''تحقق [[قضای الهی]] توسط [[دعا کردن]]:''' دعا [[کلامی]] است که به سمت [[خداوند]] می‌‌رود و قدرتش به حدی است که [[خداوند]] بخشی از امور عالم را از طریق [[دعا کردن]] محقق می‌‌کند. درواقع دعا یکی از اسباب تحقق [[قضای الهی]] است<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۰۴. </ref>.
# '''حاصل شدن ارتباط قلبی بین مخلوق و [[خالق]]:''' در دو آیۀ {{متن قرآن|قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ}}<ref>«بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.</ref> و {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>، [[ضرورت]] و اهمیت ارتباط قلبی بین مخلوق و [[خالق]] به واسطۀ دعا روشن می‌‌شود<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۲۸۸. </ref>.
 
== اقسام دعا ==
به طور کلی دعای [[انسان‌ها]] بر دو دسته است:
# '''دعا در جهت کمال [[انسان]]:''' این نوع دعا زمانی محقق می‌شود که [[روح]] [[دعا کننده]] از اسباب و علل مادی منقطع شده و چیزی غیر از دعا در برابر [[خداوند]] وجودش را آرام نکند. این گونه [[دعاها]] معمولاً در قالب‌های زیر مطرح می‌‌شود:
## درخواست [[هدایت]]: یکی از خواسته‌های مهم [[انبیا]] و [[صالحان]]، [[هدایت]] است: {{متن قرآن|اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ}}<ref>«راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.</ref>.
## درخواست [[مغفرت]]: یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های همۀ [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] [[استغفار]] از درگاه [[الهی]] است: {{متن قرآن|رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ}}<ref>«پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!» سوره ابراهیم، آیه ۴۱.</ref>.
## درخواست [[علم]]: چنانکه در [[قرآن]] به [[پیامبر]] {{صل}} [[امر]] شده که از [[خداوند]] [[علم]] [[دانش]] را بخواهد: {{متن قرآن|قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا}}<ref>«و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.</ref>.
# '''دعاهایی برای رفع [[نیاز]]:''' این گونه [[دعاها]] زمانی محقق می‌‌شود که فرد دچار [[سختی]] و [[اضطرار]] شده و راهی جز پناه بردن به [[خداوند]] و [[دعا کردن]] به درگاه او ندارد از جملۀ این [[دعاها]]:
## درخواست [[فرزند]]: مانند دعای [[ابراهیم]]: {{متن قرآن|رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ}}<ref>«پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!» سوره صافات، آیه ۱۰۰.</ref>.
## درخواست روزی توسط [[حضرت عیسی]]: {{متن قرآن|قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}}<ref>«عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانه‌ای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۰۴.</ref>
 
دعا به لحاظ [[روایت]] بودن به دو دسته مأثور و غیر مأثور تقسیم شده است: مأثور آن است که از [[پیامبر]]{{صل}} و [[امام]]{{ع}} منقول است و غیر مأثور آن است که از طرف غیر [[معصوم]] انشا شده باشد، خواه خواننده دعا و خواه دیگری آن را انشا کرده باشد، مانند دعاهایی که در ابتدای تصنیف، تألیف، [[وعظ]] و [[نماز جمعه]] و عیدین صورت می‌گیرد که در هر صورت، کسی آن را [[حرام]] ندانسته و مانع آن نشده است<ref>حسن‌زاده آملی، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ۷۱.</ref>.<ref>[[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.</ref>
 
== ارکان دعا ==
ارکان دعا عبارت‌اند: [[داعی]] ([[دعاکننده]])، مَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته [[دعاکننده]]:
# '''دعا کننده:''' در [[قرآن]] از دعا کنندگان بسیاری یاد شده است از جمله: دعای [[انبیا]]: {{متن قرآن|وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.</ref>؛ [[صالحان]] و [[مؤمنان]]: {{متن قرآن|إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.</ref>. تنوع دعا کنندگان به مخاطبانِ [[قرآن]] می‌آموزد چگونه دعا کنند و از [[خدا]] چه بخواهند و نیز [[مکلف]] را وادار می‌کند در مقایسه خود با آنان در شدت و [[کثرت]] دعا تلاش بیشتری کند.
# '''مَدعُوّ (خوانده شده):''' [[خداوند]] در [[آیات قرآن]] و [[معصومین]] در [[روایات]] [[اخلاقی]]، حاجت طلبیدن از [[خداوند]] را تنها راه صحیح برای [[دعا کردن]] معرفی کرده‌اند چراکه تنها کسی که هیچ‌گونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج است [[خداوند]] است و از آنجا که اصل اولیۀ [[دعا کردن]] این است که مدعو (خوانده شده) [[غنی]] باشد و [[توانایی]] برآوردن [[حاجت]] دیگران را داشته باشد می‌‌توان نتیجه گرفت تنها خداست که می‌تواند مَدعُوّ و خوانده شدۀ واقعی باشد<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۱۳.</ref>.
# '''خواسته [[دعاکننده]]'''.
 
== [[آداب دعا]] ==
{{اصلی|آداب دعا}}
دعا [[آداب]] و شرایطی دارد که رعایت آنها دعا را به [[اجابت]] نزدیک‌تر کرده و زمینه را برای بهره‌گیری بهتر از آن، فراهم می‌سازد<ref>مجموعه مقالات هم‌اندیشی زیارت، ج۲، ص ۶۵۰-۶۴۹.</ref>. آداب و شرایط دعا به دو بخش تقسیم می‌‌شود:
# '''[[آداب]] و شرائطی که بدون آن، ماهیّت دعا محقّق نمی‌شود:'''
## دعا باید همراه [[ایمان]] و [[معرفت به خداوند]] باشد [[ایمان]] و [[معرفت]] هر اندازه بیشتر شود، دعا به [[اجابت]] نزدیک‌تر می‌‌شود به گونه‌ای که تمام فاصله‌ها بین دعا و [[اجابت]] آن از بین می‌‌رود، چنانکه این شرط در [[قرآن کریم]] چنین بیان شده است: {{متن قرآن|وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ}}<ref>«و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۳۲۵. </ref>.
## شروع دعا با [[حمد]] و [[ستایش]] [[خداوند]]: هیچ دعائی از [[اهل بیت]] [[نقل]] نشده مگر اینکه در ابتدا و انتهای آن، [[ستایش]] و [[حمد]] [[خداوند]] وجود دارد. [[امام صادق]] {{ع}} می‌‌فرمایند: «هروقت خواستید چیزی از حوائج [[دنیا]] و [[آخرت]] را از [[خداوند]] طلب کنید بدانید که شروع دعا باید با ثنای [[خداوند]] و [[مدح]] او و [[صلوات]] بر پیامبرش باشد»<ref>اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۳۳۰. </ref>
## [[یقین]] به [[اجابت]]: [[خداوند]] هرگز از وعدۀ خود تخلّف نمی‌کند. در [[آیات]] بسیاری [[خداوند]] [[وعده]] داده که دعاکننده را از خانۀ‌اش [[ناامید]] بر نمی‌گرداند.
## [[توبه]] و [[اقرار]] به [[گناه]] و همچنین [[اقرار]] به [[نعمت‌ها]] و [[اطاعت از خداوند]]: یکی از مهمترین عوامل [[مستجاب]] نشدن دعا انجام [[معصیت الهی]] است<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۳۳۰.</ref>؛ از این‌رو در [[قرآن]] [[استغفار]] از [[گناه]] و [[اقرار]] و اعتراف به [[ظلم]] خویش اینچنین بیان شده است: {{متن قرآن|قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ}}<ref>«گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۱۵.</ref>.
## توسُّل به [[اهل بیت]]: ذیل آیۀ: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.</ref>، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} می‌فرمایند: «ما وسیله به سوی [[خداوند]] هستیم»<ref>{{متن حدیث|نَحْنُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّه}}؛ ‏ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۲. </ref>. [[امام صادق]] {{ع}} در این زمینه می‌‌فرماید: «دعا از بارگاه [[الهی]] پوشیده می‌ماند، تا آنگاه که بر [[محمد]] و [[آل محمد]] [[صلوات]] فرستاده شود»<ref>{{متن حدیث|لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّی یُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱. </ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۳۳۰.</ref>
## دعا باید با [[حکمت]] و [[مصلحت]] هماهنگ باشد: [[دعا کننده]] باید دعای خود را با زبان یا در [[دل]] به [[مصلحت]] مشروط کند در غیر این صورت ماهیت دعا دچار خدشه می‌‌شود<ref> ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۱۲.</ref>.
# '''[[آداب]] و شرائطی که ماهیت دعا بدون آنها محقّق می‌شود، امّا [[اجابت دعا]] منوط به وجود آنهاست:'''
## [[آداب]] و شرایط در رابطه با [[خدا]]: مهم‌ترین شرطی که باید هنگام دعا در پیشگاه [[پروردگار]] عالم رعایت کرد وصف کردن [[خداوند]] به اسمای حسنایش است، چنانکه [[خداوند]] فرموده {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا}}<ref>«و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید!» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.</ref>.
## [[آداب]] و شرایط [[دعا کننده]]: این [[آداب]]، به چند دسته تقسیم می‌‌شود.
### امور مربوط به ظاهر:
#### [[ابتهال]] در دعا: در روایتی [[امام کاظم]] {{ع}} [[ابتهال]] در آیۀ {{متن قرآن|اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا}}<ref>«نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.</ref> را به برگرداندن کف دست‌ها هنگام دعا معنا کرده است.
#### بلند نکردن صدا: در آیاتی از [[قرآن]] به دعاکننده توصیه شده به درگاه [[الهی]] [[تضرع]] کنند؛ ولی صدایش را در [[دعا کردن]] بالا [[نبرد]]: {{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.</ref>.
#### فراگیر بودن دعا: فراگیر بودن دعا را می‌توان از نکات سفارش شده برای [[دعا کردن]] دانست: {{متن قرآن|فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ}}<ref>«پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.</ref>
### امور مربوط به [[روح]] و [[قلب]] [[دعا کننده]]:
#### حالت [[ترس]] و [[امید]]: از مواردی که رعایت آن برای [[استجابت دعا]] بسیار نقش دارد داشتن حالت [[ترس]] و [[امید]] [[دعا کننده]] است چنانکه [[آیه]] اشاره به همین مطلب دارد: {{متن قرآن|وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا}}<ref>«و او را با بیم و امید بخوانید» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref>
#### [[اخلاص]] در دعا: یکی از [[آداب]] و شروط برای [[دعا کردن]] [[اخلاص]] در هنگام [[دعا کردن]] است. [[اخلاص]] یعنی هماهنگی میان [[قلب]] و زبان و [[قطع امید]] از همۀ مخلوقات.
#### [[خشوع]]، [[توکل]]، [[تضرع]]: داشتن حالاتی چون [[خشوع]]: {{متن قرآن|وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ}}<ref>«و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند» سوره انبیاء، آیه ۹۰.</ref>؛ [[توکل]]: {{متن قرآن|فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.</ref> و [[تضرّع]] {{متن قرآن|ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ}}<ref>«پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.</ref>.
#### حالت [[دعا کننده]]: دعا باید واقعی باشد، [[دعا کننده]] باید در دعای خود از اسباب مادی [[قطع امید]] کند چنانکه آیۀ {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref> نشانگر همین مطلب است<ref>ر.ک: [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۱۲؛ [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۳۳۰.</ref>.
 
[[اندیشمندان اسلامی]] برای [[دعا]] آداب و شرایطی ذکر کرده‌اند که با مراعات آنها دعا به [[اجابت]] می‌رسد؛ ازجمله:
# از روی [[حقیقت]] دعاکردن و پرهیز از لقلقه زبان<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳۷/۲؛ قشیری، رساله قشیریه، ۴۸۰ ـ ۴۸۱.</ref>؛
# مؤثر دیدن [[خداوند]] در دعا و مستقل نپنداشتن اسباب در تأثیر<ref>جوادی آملی، حکمت عبادات، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.</ref>؛
# آغازکردن دعا با [[حمد]] و [[ثنای الهی]]<ref>ابن‌طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ۳۵.</ref>؛
# [[صلوات بر پیامبر]]{{صل}} و [[آل پیامبر]]{{ع}} در آغاز دعا<ref>نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.</ref> و پس از دعا<ref>ملکی تبریزی، المراقبات، ۱۹۵.</ref>؛
# قادر دانستن خداوند بر هر چیزی و عالم شمردن او به حال خود<ref>ابن‌طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ۳۱.</ref>؛
# [[دعا]] در اوقات شریفه‌ای، همچون [[عرفه]]، [[ماه رمضان]]، [[روز جمعه]]، وقت [[سحر]] یا احوال شریفه‌ای، همچون هنگام نزول باران و اقامه نماز [[واجب]]<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۲ ـ ۲۸۷.</ref>؛
# رو به [[قبله]] بودن در هنگام دعا<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۲ ـ ۲۸۸.</ref>؛
# پیدا کردن حال [[تضرع]] و [[خشوع]] در هنگام دعا<ref>نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.</ref>؛
# یقین‌ داشتن به اجابت<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۹۴/۲.</ref>؛
# اصرار در دعا<ref>فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۹۴/۲؛نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.</ref>.<ref>[[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۳۹۵ – ۴۰۳.</ref>
 
== استجابت دعا ==
{{اصلی|استجابت دعا}}
[[استجابت]] به معنای روی آوردن [[خدا]] به [[دعا کننده]] و برطرف کردن [[حاجت]] و اعطای خواسته [[دنیایی]] یا آخرتی اوست<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۸۳؛ التحقيق، ج۲، ص۱۳۵، "جوب".</ref>. استجابت دعا مرحله پایانی آن و در [[حقیقت]] [[هدف]] از آن است. بر اساس برخی [[آیات]]، تنها خداست که دعای [[بندگان]] را [[اجابت]] می‌کند: {{متن قرآن| أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ}}<ref>یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.</ref> و جز او کسی [[توان]] [[اجابت دعا]] را ندارد: {{متن قرآن|وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ}}<ref>و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند؛ سوره احقاف، آیه: ۵.</ref>.
 
از آنجا که گاه [[انسان]] در خلاف جهت مسیر [[الهی]] خود گام برمی‌دارد و چیزی را می‌طلبد که در [[حقیقت]] به زیان اوست، [[خدا]] دعای وی را بر اساس [[سنت]] [[استدراج]] [[مستجاب]] می‌کند؛ به این معنا که گرچه به ظاهر خواسته او برآورده می‌شود، این [[استجابت]]، وی را از [[رحمت الهی]] دور کرده و به سوی [[عذاب الهی]] می‌کشاند؛ مانند [[اجابت]] دعای [[شیطان]] پس از [[استکبار]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِين}}<ref>گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت یافتگانی؛ سوره ص، آیه: ۷۹-۸۰.</ref> یا [[اجابت]] دعای کسانی که فقط [[دنیا]] را می‌طلبند: {{متن قرآن|فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست. و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>.
 
برخی شرایط استجابت دعا از منظر [[قرآن]] چنین‌اند:
# '''دعا باید همراه [[ایمان]] و عمل باشد:''' [[آیه]] {{متن قرآن| رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ}}<ref>پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۳.</ref> درخواست همراه بودن با [[شاهدان]] را پس از ابراز ایمان به خدا و [[تبعیت]] از [[رسول خدا]] {{صل}} مطرح کرده است<ref>مواهب الرحمن، ج۵، ص۳۲۰.</ref>.
# '''دعا باید با [[حکمت]] و [[مصلحت]] هماهنگ باشد'''<ref>نک: المیزان، ج۷، ص۸۸؛ من هدى القرآن، ج۳، ص ۶۳.</ref>: برخی بر اساس [[آیه]] {{متن قرآن| وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.</ref> بر این باورند که [[دعا کننده]] باید دعای خود را با زبان یا در [[دل]] به [[مصلحت]] مشروط کند<ref>مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۳.</ref>.
# '''دعا باید واقعی باشد:''' به این معنا که [[دعا کننده]] در دعای خود از اسباب مادی قطع [[امید]] کرده باشد<ref>المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۱؛ ج ۲، ص ۳۵.</ref>: {{متن قرآن| أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ}}<ref>یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.</ref>.<ref>[[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]].</ref>
 
== موانع استجابت دعا ==
عدم [[استجابت دعا]] یا به خاطر آن است که شرائط لازم برای [[استجابت]] فراهم نشده و یا به خاطر آن است که مانعی در [[استجابت دعا]] وجود دارد؛ به عنوان نمونه گاهی آنچه مورد دعا قرار می‌گیرد به [[مصلحت]] واقعی [[دعاکننده]] نیست؛ در [[حقیقت]] برای او ضرر دارد: {{متن قرآن|وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا}}<ref>«و آدمی بدی را چنان فرا می‌خواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.</ref>. با این همه چون نفس دعاکردن عملی [[زیبا]] و [[نیکو]] در نزد [[خداوند]] است [[قرآن کریم]] [[شهادت]] داده است اگر دعائی پذیرفته نشد، [[خداوند]] به جای آن خیر دیگری برای [[انسان]] لحاظ می‌‌کند: {{متن قرآن|فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا}}<ref>«پس، خواستیم که پروردگارشان برای آنان فرزندی (دیگر) پاک‌جان‌تر و مهربان‌تر از او، جایگزین کند» سوره کهف، آیه ۸۱.</ref>.
 
از جمله موانع پذیرش دعا عبارت‌اند از:
# '''[[صفات رذیله]]:''' این صفات مانع بزرگی، برای رسیدن دعا به حریم [[پاک]] [[الهی]] است: {{متن قرآن|وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ}}<ref>«و اگر می‌خواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا می‌بردیم اما او به دنیا‌گرایید» سوره اعراف، آیه ۱۷۶.</ref> [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: «[[خداوند]] دعائی که از [[قلبی]] سخت و سنگین ایجاد شود را نمی‌پذیرد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاسٍ }}؛ ‏ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۴.</ref>.
# '''[[گناه]]:''' [[خداوند متعال]] بارها [[عهد]] فرموده [[کافران]]، [[فاسقان]] و [[ظالمان]] را مشمول [[هدایت]] خود نکند؛ از این‌رو نه خود آنان را می‌پذیرد نه عملشان را و نه دعایشان را: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره منافقون، آیه ۶.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>«خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «فرد [[ظالم]] دعایش قبول نمی‌شود تا وقتی که به سوی [[خداوند]] [[توبه]] کند»<ref>بحارالأنوار، ج۱۰، ص۱۷۴. </ref>.
# '''[[مال]] مُشتبَه:''' [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: «کسب خود را [[حلال]] کن تا دعایت [[مستجاب]] شود، چراکه لقمۀ [[حرام]] باعث می‌‌شود تا [[چهل]] روز دعایش [[مستجاب]] نشود»<ref>{{متن حدیث|أَطِبْ كَسْبَكَ تستجاب تُسْتَجَبْ دَعْوَتُكَ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ يَرْفَعُ اَللُّقْمَةَ إِلَى فِيهِ حَرَاماً فَمَا تُسْتَجَابُ لَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً}}؛ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۵۸. </ref>.
# '''ناهماهنگی میان زبان و [[قلب]]:''' دعا به سبب هماهنگی بین زبان و [[قلب]] [[مستجاب]] می‌‌شود و [[خداوند]] کسانی را که با [[قلبی]] [[غافل]] به سمت او می‌‌آید و دعا می‌‌کند را نمی‌پذیرد. [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمودند: «[[خداوند]] دعائی که از [[قلبی]] [[غافل]] برخیزد را نمی‌پذیرد»<ref>{{متن حدیث| لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لاَهٍ }}؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۳. </ref>.
# '''تکیه و اعتماد بر غیر خداوند متعال:''' در [[روایات]] بسیاری وارد شده، «[[خداوند]] دعای [[امیدواری]] که به غیر او [[امید]] دارد را [[مستجاب]] نمی‌کند».
# '''ناهماهنگی میان دعا و [[عمل]] [[انسان]]:''' اگر کسی خود را به [[فقر]]، [[گناه]] و [[بردگی]] اجانب وادار کرد و بعد از آن اینچنین در درگاه [[خداوند]] دعا کرد «خدایا! مرا به واسطۀ حلالت از حرامت و به واسطۀ اطاعتت از گناهت و به واسطۀ فضلت از دیگران بی‌نیاز ساز»<ref>{{متن حدیث| اَللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ أَغْنِنِي بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ}}.</ref>، دعای او [[مستجاب]] نمی‌شود مگر اینکه به سوی [[خداوند]] برگردد و از آنچه انجام داده [[توبه]] کند.
# '''فراهم نساختن علل و اسباب لازم:''' آماده نکردن اسباب و عوامل ظاهری و اکتفا به دعای زبانی موجب عدم [[استجابت]] دعاست. [[آیات]] و [[روایات]] بسیاری بر این مطلب دلالت می‌‌کند: {{متن قرآن|وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا}}<ref>«و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص۳۰۵ ـ ۳۰۷؛ [[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۵]]، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.</ref>
 
== آثار دعا ==
{{اصلی|آثار دعا}}
در منابع اسلامی دعا دارای آثار مادی و [[معنوی]] و فردی و [[اجتماعی]] است؛ اما مهمترین اثری که می‌‌توان برای دعا متصور شد [[اجابت دعا]] از سوی [[خداوند]] است، اما منافع دیگر دعا، از نگاه [[آیات]] و [[روایات]] عبارت‌اند از:
# '''ایجاد ارتباط بین [[خالق]] و مخلوق:''' [[مؤمنین]] این ارتباط را بسیار [[برتر]] از هر دستاوردی می‌‌دانند و معتقدند هر [[بنده]] ای اگر به [[حقیقت]] دعا پی ببرد هیچ وقت این ارتباط را [[قطع]] نمی‌کند.
# '''برطرف شدن [[حجاب]] از مقابل [[فطرت انسان]]:''' [[انسان]] فطرتاً [[خداوند]] را قدرتمند و توانا می‌‌داند ولی برای اینکه این [[علم فطری]] [[انسان]] به طور کامل نشان داده شود یکی از ابزارهایش ایجاد ارتباط و دعا در برابر [[خداوند]] است. در واقع دعا از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی [[انسان]] به حقایق [[معنوی]] است.
# '''پیدا شدن گمشده [[انسان]] توسط دعا:''' [[انسان]] از همان آغاز تولّد، دنبال آرامشی است که آن را گم کرده است و این [[آرامش]] به [[نقل]] از [[قرآن]] همان [[خداوند]]: {{متن قرآن|فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ}}<ref>«بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.</ref> و ذکر اوست: {{متن قرآن|أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ}}<ref>«آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.</ref>.
# '''بریدن از دیگران و پیوستن به او:''' در اصطلاح [[اخلاقی]] آن را (انقطاع از [[مردم]] و پیوستن به [[خداوند]]) می‌‌گویند و این انقطاع به وسیلۀ عواملی ایجاد می‌‌شود که از جملۀ آنها دعا و [[تضرع]] به درگاه [[خداوند]] است.
# '''جلب [[ولایت الهی]]:''' [[پایداری]] بر [[صراط مستقیم]] و [[منحرف]] نشدن از آن [[نیازمند]] جلب و جذب عنایت و [[هدایت الهی]] است. این [[هدایت الهی]] به ریاضات [[شرعی]] [[نیازمند]] است که یکی از مهمترین آنها می‌‌تواند [[دعا کردن]] باشد.
# '''تزکیۀ نفس:''' [[تهذیب نفس]] مهمترین فایدۀ دعاست که همچون استاد [[اخلاق]]، می‌تواند نفس [[انسان]] را بسازد و [[رذائل]] را از آن دور کند: {{متن قرآن|إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ}}<ref>«نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.</ref>دعا به سه صورت [[مردم]] را از [[رذائل]] [[نفسانی]] دور می‌‌کند:
## به صورت عام: عموم [[مردم]] به وسیلۀ دعا از منجلاب [[شیطانی]] [[نجات]] پیدا می‌‌کنند.
## به صورت خاص: [[مؤمنین]] خاص نه تنها به ویسلۀ [[دعا کردن]] از [[گناهان کبیره]] دوری می‌‌کنند، بلکه با کمک دعا از هر گناه صغیره‌ای هم پرهیز می‌‌نمایند.
## به صورت اخص: [[مؤمنین]] اخص [[خداوند]] از طریق دعا از هر امر مکروهی [[پرهیز]] می‌‌کنند<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۲۹۶-۲۹۷.</ref>.
# '''آثار [[اخروی]] دعا:''' [[نجات]] از [[عذاب]] [[جهنم]]: {{متن قرآن|رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ}}<ref>«پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> و بهره‌مندی از [[پاداش اخروی]] و نعمت‌های بهشتی: {{متن قرآن|فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.</ref>.
# برخی دیگر از مصادیق آثار و فواید دعا عبارت‌اند از: [[آبرو]] یافتن نزد [[خدا]]: {{متن قرآن|رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ}}<ref>«پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.</ref>؛ [[فضل]] و [[رحمت الهی]]: {{متن قرآن|وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ}}<ref>«و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.</ref>؛ [[اجابت]] دعای [[مؤمنین]]: {{متن قرآن|ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ}}<ref>«مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref>؛ بهره‌مندی از [[عفو]] و [[بخشایش الهی]]: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.</ref>؛ مصون ماندن از [[انحرافات]] [[اخلاقی]]: {{متن قرآن|فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ}}<ref>«پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست» سوره یوسف، آیه ۳۴.</ref>؛ رفع [[حزن]] و [[اندوه]]: {{متن قرآن|فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.</ref> و [[همنشینی]] با [[پیامبر]] {{صل}}: {{متن قرآن|وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ}}<ref>«و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.</ref>.<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ص ۲۹۱ و ص ۲۹۶-۲۹۷؛ [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳]]، ص۱۱۹.</ref>
 
== عواقب ترک دعا ==
[[قرآن]] توجه [[خداوند]] به بندگانش را به دعا و [[نیایش]] آنان وابسته کرده است: {{متن قرآن|قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ}}<ref>«بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.</ref>، تهدیدی که در این [[آیه]] به چشم می‌آید، در این [[کتاب آسمانی]] کمتر به کار رفته است؛ همچنین در آیۀ شریفۀ {{متن قرآن|وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ}}<ref>«و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.</ref> [[خداوند]] کسانی را که از [[دعا کردن]] خودداری می‌کنند [[مستکبر]] شمرده و آنان را به [[جهنم]] [[تهدید]] کرده است و همچون آیۀ پیشین در شمار سنگین‌ترین [[آیات قرآن کریم]] قرار گرفته است. ترک دعا و [[غفلت]] از آن، از علائم [[بدبختی]] و زیانکاری [[انسان]] است: {{متن قرآن|ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا}}<ref>«(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست (یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو رنجور نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲ ـ ۴.</ref>.
 
بنابراین، [[نیایش]] و ارتباط قلبی میان [[بنده]] و [[حضرت حق]]، از مهمترین [[واجبات]] [[انسان]] بوده و ترک آن نیز در شمار بدترین [[محرمات]] قرار گرفته شده است<ref>ر.ک: [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)| دانش اخلاق اسلامی ج۴]]، ص ۲۹۰.</ref>.
 
==جستارهای وابسته==
{{مدخل وابسته}}
*مفهوم دعا
*مترادفات دعا
*[[انگیزه‌ها]] برای دعا
*[[فطری]] بودن دعا
*[[آثار دعا]]
*حسن دعا
*[[ادب]] دعا
*شرایط دعا
*[[انواع دعا]]
*خواسته‌های [[انسان]] در دعا
*[[سکوت]] انسان از دعا
*موارد حسن دعا و [[مناجات]]
*رعایت [[نظام]] اسباب و مسببات در دعا
*اوقات مناسب برای دعا
*مکان‌های مناسب برای دعا
*[[وظایف]] [[دعاکننده]] در ابتدای دعا
*وظایف دعاکننده در انتهای دعا
*عوامل [[تقرب به خدا]] در دعا
*[[خداوند متعال]]، شنوای [[دعاها]]
*تنوع دعاهای انسان
*[[نیاز انسان]] به دعا
*[[حقوق]] دعاکننده
*افراد مستحق دعا
*افراد مستحق نفرین
*عوامل مؤثر در [[اجابت دعا]]
*عوامل تأخیر در اجابت دعا
*حتمی بودن اجابت دعا
*[[اجابت]] کننده دعا
*آثار اجابت دعا
*ویژگی‌های اجابت دعا از سوی خداوند متعال
*درجات افراد در اجابت دعای آنان
*ناکامان از اجابت دعا
*اجابت شدگان دعا
*حقوق اجابت کننده دعا
*دعاهایی که اجابتش تضمین شده
*[[مربیان]] انسان در نحوه دعا
*آشنایان به دعا
*دعاهای سفارش شده
{{پایان مدخل وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:000055.jpg|22px]] [[محمد سحرخوان|سحرخوان، محمد]] و [[حسین علی یوسف‌زاده|یوسف‌زاده، حسین علی]]، [[دعا - سحرخوان و یوسف‌زاده (مقاله)|دعا]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳ (کتاب)|'''دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳''']]
# [[پرونده:10115255.jpg|22px]] [[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۴ (کتاب)|'''دانش اخلاق اسلامی ج۴''']]
# [[پرونده:IM009850.jpg|22px]] [[محسن میرزاپور|میرزاپور، محسن]]، [[دعا - میرزاپور (مقاله)| مقاله «دعا»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۵ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۵''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
 
[[رده:مقاله‌های اولویت یک]]
[[رده:عبادت]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۴

دعا عبارت است از روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع و تضرع که از برترین عبادات محسوب می‌شود. دعا نشان دهندۀ اعتقاد به خداوند در عمل است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادات.

عواملی که موجب می‌‌شود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارت‌اند از: رشد و کمال آدمی؛ اعتقاد به ربوبیت خداوند؛ تحقق قضای الهی و.... دعا می‌تواند در جهت کمال انسان باشد به صورت درخواست هدایت، مغفرت و علم و می‌تواند برای رفع نیاز باشد مانند: درخواست فرزند و روزی. البته دعا آدابی دارد که بدون آنها دعا محقق نخواهد شد و دعای صحیح آثاری را به دنبال خواهد داشت مانند: ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق؛ برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان؛ جلب ولایت الهی؛ تزکیۀ نفس و... .

مقدمه

دعا از برترین عبادات و بلکه عصاره و روح عبادت و سپر مؤمن و سلاح اوست. دعا ارتباطی قلبی است بین بنده و پروردگار و کلامی است که به سوی خدا بالا می‌رود. دعا در حقیقت خواستۀ درونی و آرزوی هر فرد است و انسان هرگز از آرزوها و نیازمندی‌ها و خواسته‌هایش جدا نمی‌شود، از این رو دعا و نیایش در هر انسانی نهادینه شده و آدمی به گونۀ فطری برای رسیدن به کمال و مطلوب خویش، خود را نیازمند دعا می‌داند[۱].

معنا‌شناسی

دعا در لغت به معنای خواستن چیزی به وسیلۀ صدا کردن و جلب توجۀ کسی است که او را صدا می‌‌زند؛ اما از دیگر معانی دعا ترغیب، تشویق، استغاثه و تضرع است.

دعا در اصطلاح نیز به معنای روی آوردن به خدا و درخواست از او با حالت خضوع، تضرع و درخواست زیردست از مقام بالاتر به همراه حالت خضوع و تواضع است. بر این اساس در مفهوم اصطلاحی دعا، تواضع و خضوع از ارکان اصلی محسوب می‌‌شود[۲].

پیشینه

از آغاز خلقت هر فرد یا قوم و طایفه‌ای برای رفع نیازهای خود، حتی در قالب پرستش بت یا حیوانات و گیاهان، به نیایش می‌پرداختند[۳]. دعا در ادیان آغازین، به صورت سرود و نغمه ظاهر شده است؛ مانند دعاها در آیین هندو[۴] و گات‌ها در آیین زرتشت[۵]. در دین یهود نیز به دعا اهمیت داده شده است؛ آن‌چنان‌که یک بخش از عهد عتیق به مناجات حضرت داوود(ع) اختصاص دارد[۶]. یهودیان در روز شنبه مناجاتِ کتاب‌های مقدس انبیا(ع) و اوراق تورات را برای یکدیگر تلاوت می‌کنند[۷]. در آیین مسیحیت نیز معمولاً اعتقاد بر این است که نماز و نیایش یکی از تکالیف است[۸] و یکی از هفت آیین مقدس آنان به شمار می‌آید[۹].

در اسلام به دعا توجه خاصی شده است. در برخی آیات به دعا و نیایش انبیای الهی اشاره شده‌ است: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۱۰] و آیات چندی به دعا کردن بندگان در پیشگاه الهی توصیه می‌کنند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۱۱]. همچنین کتاب‌های فراوانی با موضوع دعا وجود دارد که می‌توان از آن جمله به صحیفه سجادیه امام علی بن الحسین(ع)، مصباح المتهجد شیخ طوسی، فلاح السائل و نیز الاقبال سید بن‌ طاووس و مفتاح الفلاح شیخ بهایی اشاره کرد. از پیامبر(ص) و ائمه(ع) نیز دعاها و مناجات‌های بسیاری در موقعیت‌های مختلف و زمان‌های خاص نقل شده‌ است؛ مانند دعای جوشن کبیر، دعای کمیل، دعای عرفه و مناجات شعبانیه.

برخی علمای اخلاق باب مستقلی را به آداب و شرایط دعا و فضیلت آن اختصاص داده‌اند[۱۲] حکمای الهی به مباحثی، همچون سبب اجابت دعا[۱۳] و کیفیت اجابت آن[۱۴] پرداخته‌اند[۱۵].

ارزش و جایگاه دعا

بر اساس آیۀ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۱۶]، حقیقت دعا عبادت است، زیرا انسان در دعا نیازمندی خود و بی‌نیازی خدا را ابراز می‌دارد و این، خضوع و خشوع او را در برابر خدا در پی خواهد داشت و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی است، دعا نشان دهندۀ اعتقاد به مالکیت، ربوبیت و قدرت الهی در عمل است، لذا دعا مغز عبادت[۱۷] و بزرگ‌ترین عبادت است و ترک آن به معنای ترک تمام عبادت است؛ از همین‌رو ترک آن نشان استکبار در برابر خداوند و عامل ورود دائمی انسان مستکبر در آتش است.

دعا، کلامی است که به سوی خدا بالا می‌رود، همان‌گونه که قرآن کلامی است که از سوی خدا فرود می‌‌آید و خداوند اراده کرده بخشی از امور عالم از طریق دعا تحقق یابد و دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است[۱۸]. ازاین‌رو دعا در روایات سودمندتر از قرائت قرآن و برتر از همه عبادات شمرده شده است[۱۹] چرا که دعا نه تنها انسان را در رهایی از گرفتاری یاری می‌دهد، بلکه با دعا سرنوشت زندگی انسان تغییر می‌یابد و از همین‌رو قرآن با شیوه‌های گوناگون مردم را بدان فرا می‌خواند: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۲۰].[۲۱]

ضرورت دعا

عوامل و ضرورت‌های که موجب می‌‌شود انسان به سمت دعا تمایل پیدا کند عبارت‌اند از:

  1. رشد و کمال آدمی توسط دعا کردن: در بسیاری از آیات و روایات، عباراتی وجود دارد که مردم را تشویق به دعا کردن و نهی از غفلت از آن می‌‌کند مانند آیۀ وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ[۲۲]. آیه دلالت می‌‌کند، رشد و کمال آدمی برای رسیدن به هر منزلی از منازل برتر، توسط دعا کردن اتفاق می‌‌افتد[۲۳]؛ چنانکه در آیۀ ‌وَاصْبِرْ نَفْسَكَ مَعَ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ[۲۴]، خداوند متعال برای اینکه پیامبر (ص) هم از این فوز عظیم محروم نماند به ایشانامر می‌‌کند در شمار دعاکنندگان باشد و لحظه‌ای از این عطیّۀ بزرگ الهی غفلت نکند[۲۵].
  2. اعتقاد به ربوبیت خداوند به وسیلۀ دعا کردن: انسان در دعا کردن نیازمندی خود و بی‌نیازی خدا را اقرار می‌‌کند و این امر سبب خضوع و خشوع او در برابر خداوند شده و چون حقیقت و روح عبادت، توجه قلبی به خداوند است، لازمه‌اش اعتقاد به مالکیت و ربوبیت خداوند است.
  3. تحقق قضای الهی توسط دعا کردن: دعا کلامی است که به سمت خداوند می‌‌رود و قدرتش به حدی است که خداوند بخشی از امور عالم را از طریق دعا کردن محقق می‌‌کند. درواقع دعا یکی از اسباب تحقق قضای الهی است[۲۶].
  4. حاصل شدن ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق: در دو آیۀ قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۲۷] و وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۲۸]، ضرورت و اهمیت ارتباط قلبی بین مخلوق و خالق به واسطۀ دعا روشن می‌‌شود[۲۹].

اقسام دعا

به طور کلی دعای انسان‌ها بر دو دسته است:

  1. دعا در جهت کمال انسان: این نوع دعا زمانی محقق می‌شود که روح دعا کننده از اسباب و علل مادی منقطع شده و چیزی غیر از دعا در برابر خداوند وجودش را آرام نکند. این گونه دعاها معمولاً در قالب‌های زیر مطرح می‌‌شود:
    1. درخواست هدایت: یکی از خواسته‌های مهم انبیا و صالحان، هدایت است: اهْدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۳۰].
    2. درخواست مغفرت: یکی از اساسی‌ترین خواسته‌های همۀ پیامبران و اولیای الهی استغفار از درگاه الهی است: رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ[۳۱].
    3. درخواست علم: چنانکه در قرآن به پیامبر (ص) امر شده که از خداوند علم دانش را بخواهد: قُلْ رَبِّ زِدْنِي عِلْمًا[۳۲].
  2. دعاهایی برای رفع نیاز: این گونه دعاها زمانی محقق می‌‌شود که فرد دچار سختی و اضطرار شده و راهی جز پناه بردن به خداوند و دعا کردن به درگاه او ندارد از جملۀ این دعاها:
    1. درخواست فرزند: مانند دعای ابراهیم: رَبِّ هَبْ لِي مِنَ الصَّالِحِينَ[۳۳].
    2. درخواست روزی توسط حضرت عیسی: قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنْزِلْ عَلَيْنَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآيَةً مِنْكَ وَارْزُقْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّازِقِينَ[۳۴].[۳۵]

دعا به لحاظ روایت بودن به دو دسته مأثور و غیر مأثور تقسیم شده است: مأثور آن است که از پیامبر(ص) و امام(ع) منقول است و غیر مأثور آن است که از طرف غیر معصوم انشا شده باشد، خواه خواننده دعا و خواه دیگری آن را انشا کرده باشد، مانند دعاهایی که در ابتدای تصنیف، تألیف، وعظ و نماز جمعه و عیدین صورت می‌گیرد که در هر صورت، کسی آن را حرام ندانسته و مانع آن نشده است[۳۶].[۳۷]

ارکان دعا

ارکان دعا عبارت‌اند: داعی (دعاکننده)، مَدعُوّ (خوانده شده) و خواسته دعاکننده:

  1. دعا کننده: در قرآن از دعا کنندگان بسیاری یاد شده است از جمله: دعای انبیا: وَأَيُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ[۳۸]؛ صالحان و مؤمنان: إِنَّهُ كَانَ فَرِيقٌ مِنْ عِبَادِي يَقُولُونَ رَبَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا وَارْحَمْنَا وَأَنْتَ خَيْرُ الرَّاحِمِينَ[۳۹]. تنوع دعا کنندگان به مخاطبانِ قرآن می‌آموزد چگونه دعا کنند و از خدا چه بخواهند و نیز مکلف را وادار می‌کند در مقایسه خود با آنان در شدت و کثرت دعا تلاش بیشتری کند.
  2. مَدعُوّ (خوانده شده): خداوند در آیات قرآن و معصومین در روایات اخلاقی، حاجت طلبیدن از خداوند را تنها راه صحیح برای دعا کردن معرفی کرده‌اند چراکه تنها کسی که هیچ‌گونه نیازی به غیر ندارد و تمام هستی به او محتاج است خداوند است و از آنجا که اصل اولیۀ دعا کردن این است که مدعو (خوانده شده) غنی باشد و توانایی برآوردن حاجت دیگران را داشته باشد می‌‌توان نتیجه گرفت تنها خداست که می‌تواند مَدعُوّ و خوانده شدۀ واقعی باشد[۴۰].
  3. خواسته دعاکننده.

آداب دعا

دعا آداب و شرایطی دارد که رعایت آنها دعا را به اجابت نزدیک‌تر کرده و زمینه را برای بهره‌گیری بهتر از آن، فراهم می‌سازد[۴۱]. آداب و شرایط دعا به دو بخش تقسیم می‌‌شود:

  1. آداب و شرائطی که بدون آن، ماهیّت دعا محقّق نمی‌شود:
    1. دعا باید همراه ایمان و معرفت به خداوند باشد ایمان و معرفت هر اندازه بیشتر شود، دعا به اجابت نزدیک‌تر می‌‌شود به گونه‌ای که تمام فاصله‌ها بین دعا و اجابت آن از بین می‌‌رود، چنانکه این شرط در قرآن کریم چنین بیان شده است: وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْيَسْتَجِيبُوا لِي وَلْيُؤْمِنُوا بِي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ[۴۲].[۴۳].
    2. شروع دعا با حمد و ستایش خداوند: هیچ دعائی از اهل بیت نقل نشده مگر اینکه در ابتدا و انتهای آن، ستایش و حمد خداوند وجود دارد. امام صادق (ع) می‌‌فرمایند: «هروقت خواستید چیزی از حوائج دنیا و آخرت را از خداوند طلب کنید بدانید که شروع دعا باید با ثنای خداوند و مدح او و صلوات بر پیامبرش باشد»[۴۴].[۴۵]
    3. یقین به اجابت: خداوند هرگز از وعدۀ خود تخلّف نمی‌کند. در آیات بسیاری خداوند وعده داده که دعاکننده را از خانۀ‌اش ناامید بر نمی‌گرداند.
    4. توبه و اقرار به گناه و همچنین اقرار به نعمت‌ها و اطاعت از خداوند: یکی از مهمترین عوامل مستجاب نشدن دعا انجام معصیت الهی است[۴۶]؛ از این‌رو در قرآن استغفار از گناه و اقرار و اعتراف به ظلم خویش اینچنین بیان شده است: قَالَا رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنْفُسَنَا وَإِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ[۴۷].[۴۸].
    5. توسُّل به اهل بیت: ذیل آیۀ: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ[۴۹]، پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: «ما وسیله به سوی خداوند هستیم»[۵۰]. امام صادق (ع) در این زمینه می‌‌فرماید: «دعا از بارگاه الهی پوشیده می‌ماند، تا آنگاه که بر محمد و آل محمد صلوات فرستاده شود»[۵۱].[۵۲]
    6. دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد: دعا کننده باید دعای خود را با زبان یا در دل به مصلحت مشروط کند در غیر این صورت ماهیت دعا دچار خدشه می‌‌شود[۵۳].
  2. آداب و شرائطی که ماهیت دعا بدون آنها محقّق می‌شود، امّا اجابت دعا منوط به وجود آنهاست:
    1. آداب و شرایط در رابطه با خدا: مهم‌ترین شرطی که باید هنگام دعا در پیشگاه پروردگار عالم رعایت کرد وصف کردن خداوند به اسمای حسنایش است، چنانکه خداوند فرموده وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَى فَادْعُوهُ بِهَا[۵۴].
    2. آداب و شرایط دعا کننده: این آداب، به چند دسته تقسیم می‌‌شود.
      1. امور مربوط به ظاهر:
        1. ابتهال در دعا: در روایتی امام کاظم (ع) ابتهال در آیۀ اذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ وَتَبَتَّلْ إِلَيْهِ تَبْتِيلًا[۵۵] را به برگرداندن کف دست‌ها هنگام دعا معنا کرده است.
        2. بلند نکردن صدا: در آیاتی از قرآن به دعاکننده توصیه شده به درگاه الهی تضرع کنند؛ ولی صدایش را در دعا کردن بالا نبرد: ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۵۶].
        3. فراگیر بودن دعا: فراگیر بودن دعا را می‌توان از نکات سفارش شده برای دعا کردن دانست: فَاعْلَمْ أَنَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَاسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَلِلْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ مُتَقَلَّبَكُمْ وَمَثْوَاكُمْ[۵۷]
      2. امور مربوط به روح و قلب دعا کننده:
        1. حالت ترس و امید: از مواردی که رعایت آن برای استجابت دعا بسیار نقش دارد داشتن حالت ترس و امید دعا کننده است چنانکه آیه اشاره به همین مطلب دارد: وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا[۵۸]
        2. اخلاص در دعا: یکی از آداب و شروط برای دعا کردن اخلاص در هنگام دعا کردن است. اخلاص یعنی هماهنگی میان قلب و زبان و قطع امید از همۀ مخلوقات.
        3. خشوع، توکل، تضرع: داشتن حالاتی چون خشوع: وَيَدْعُونَنَا رَغَبًا وَرَهَبًا وَكَانُوا لَنَا خَاشِعِينَ[۵۹]؛ توکل: فَقَالُوا عَلَى اللَّهِ تَوَكَّلْنَا رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلْقَوْمِ الظَّالِمِينَ[۶۰] و تضرّع ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعًا وَخُفْيَةً إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ[۶۱].
        4. حالت دعا کننده: دعا باید واقعی باشد، دعا کننده باید در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کند چنانکه آیۀ أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاءَ الْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قَلِيلًا مَا تَذَكَّرُونَ[۶۲] نشانگر همین مطلب است[۶۳].

اندیشمندان اسلامی برای دعا آداب و شرایطی ذکر کرده‌اند که با مراعات آنها دعا به اجابت می‌رسد؛ ازجمله:

  1. از روی حقیقت دعاکردن و پرهیز از لقلقه زبان[۶۴]؛
  2. مؤثر دیدن خداوند در دعا و مستقل نپنداشتن اسباب در تأثیر[۶۵]؛
  3. آغازکردن دعا با حمد و ثنای الهی[۶۶]؛
  4. صلوات بر پیامبر(ص) و آل پیامبر(ع) در آغاز دعا[۶۷] و پس از دعا[۶۸]؛
  5. قادر دانستن خداوند بر هر چیزی و عالم شمردن او به حال خود[۶۹]؛
  6. دعا در اوقات شریفه‌ای، همچون عرفه، ماه رمضان، روز جمعه، وقت سحر یا احوال شریفه‌ای، همچون هنگام نزول باران و اقامه نماز واجب[۷۰]؛
  7. رو به قبله بودن در هنگام دعا[۷۱]؛
  8. پیدا کردن حال تضرع و خشوع در هنگام دعا[۷۲]؛
  9. یقین‌ داشتن به اجابت[۷۳]؛
  10. اصرار در دعا[۷۴].[۷۵]

استجابت دعا

استجابت به معنای روی آوردن خدا به دعا کننده و برطرف کردن حاجت و اعطای خواسته دنیایی یا آخرتی اوست[۷۶]. استجابت دعا مرحله پایانی آن و در حقیقت هدف از آن است. بر اساس برخی آیات، تنها خداست که دعای بندگان را اجابت می‌کند: أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۷۷] و جز او کسی توان اجابت دعا را ندارد: وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّن يَدْعُو مِن دُونِ اللَّهِ مَن لّا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَن دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ[۷۸].

از آنجا که گاه انسان در خلاف جهت مسیر الهی خود گام برمی‌دارد و چیزی را می‌طلبد که در حقیقت به زیان اوست، خدا دعای وی را بر اساس سنت استدراج مستجاب می‌کند؛ به این معنا که گرچه به ظاهر خواسته او برآورده می‌شود، این استجابت، وی را از رحمت الهی دور کرده و به سوی عذاب الهی می‌کشاند؛ مانند اجابت دعای شیطان پس از استکبار: قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِين[۷۹] یا اجابت دعای کسانی که فقط دنیا را می‌طلبند: فَإِذَا قَضَيْتُم مَّنَاسِكَكُمْ فَاذْكُرُواْ اللَّهَ كَذِكْرِكُمْ آبَاءَكُمْ أَوْ أَشَدَّ ذِكْرًا فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاقٍ وَمِنْهُم مَّن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۸۰].

برخی شرایط استجابت دعا از منظر قرآن چنین‌اند:

  1. دعا باید همراه ایمان و عمل باشد: آیه رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنزَلْتْ وَاتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ[۸۱] درخواست همراه بودن با شاهدان را پس از ابراز ایمان به خدا و تبعیت از رسول خدا (ص) مطرح کرده است[۸۲].
  2. دعا باید با حکمت و مصلحت هماهنگ باشد[۸۳]: برخی بر اساس آیه وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۸۴] بر این باورند که دعا کننده باید دعای خود را با زبان یا در دل به مصلحت مشروط کند[۸۵].
  3. دعا باید واقعی باشد: به این معنا که دعا کننده در دعای خود از اسباب مادی قطع امید کرده باشد[۸۶]: أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ وَيَجْعَلُكُمْ خُلَفَاء الأَرْضِ أَإِلَهٌ مَّعَ اللَّهِ قَلِيلا مَّا تَذَكَّرُونَ[۸۷].[۸۸]

موانع استجابت دعا

عدم استجابت دعا یا به خاطر آن است که شرائط لازم برای استجابت فراهم نشده و یا به خاطر آن است که مانعی در استجابت دعا وجود دارد؛ به عنوان نمونه گاهی آنچه مورد دعا قرار می‌گیرد به مصلحت واقعی دعاکننده نیست؛ در حقیقت برای او ضرر دارد: وَيَدْعُ الْإِنْسَانُ بِالشَّرِّ دُعَاءَهُ بِالْخَيْرِ وَكَانَ الْإِنْسَانُ عَجُولًا[۸۹]. با این همه چون نفس دعاکردن عملی زیبا و نیکو در نزد خداوند است قرآن کریم شهادت داده است اگر دعائی پذیرفته نشد، خداوند به جای آن خیر دیگری برای انسان لحاظ می‌‌کند: فَأَرَدْنَا أَنْ يُبْدِلَهُمَا رَبُّهُمَا خَيْرًا مِنْهُ زَكَاةً وَأَقْرَبَ رُحْمًا[۹۰].

از جمله موانع پذیرش دعا عبارت‌اند از:

  1. صفات رذیله: این صفات مانع بزرگی، برای رسیدن دعا به حریم پاک الهی است: وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ[۹۱] امام صادق (ع) می‌فرمایند: «خداوند دعائی که از قلبی سخت و سنگین ایجاد شود را نمی‌پذیرد»[۹۲].
  2. گناه: خداوند متعال بارها عهد فرموده کافران، فاسقان و ظالمان را مشمول هدایت خود نکند؛ از این‌رو نه خود آنان را می‌پذیرد نه عملشان را و نه دعایشان را: إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْفَاسِقِينَ[۹۳]، إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ[۹۴]، إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ[۹۵]. امام صادق (ع) فرمودند: «فرد ظالم دعایش قبول نمی‌شود تا وقتی که به سوی خداوند توبه کند»[۹۶].
  3. مال مُشتبَه: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کسب خود را حلال کن تا دعایت مستجاب شود، چراکه لقمۀ حرام باعث می‌‌شود تا چهل روز دعایش مستجاب نشود»[۹۷].
  4. ناهماهنگی میان زبان و قلب: دعا به سبب هماهنگی بین زبان و قلب مستجاب می‌‌شود و خداوند کسانی را که با قلبی غافل به سمت او می‌‌آید و دعا می‌‌کند را نمی‌پذیرد. امیرمؤمنان (ع) فرمودند: «خداوند دعائی که از قلبی غافل برخیزد را نمی‌پذیرد»[۹۸].
  5. تکیه و اعتماد بر غیر خداوند متعال: در روایات بسیاری وارد شده، «خداوند دعای امیدواری که به غیر او امید دارد را مستجاب نمی‌کند».
  6. ناهماهنگی میان دعا و عمل انسان: اگر کسی خود را به فقر، گناه و بردگی اجانب وادار کرد و بعد از آن اینچنین در درگاه خداوند دعا کرد «خدایا! مرا به واسطۀ حلالت از حرامت و به واسطۀ اطاعتت از گناهت و به واسطۀ فضلت از دیگران بی‌نیاز ساز»[۹۹]، دعای او مستجاب نمی‌شود مگر اینکه به سوی خداوند برگردد و از آنچه انجام داده توبه کند.
  7. فراهم نساختن علل و اسباب لازم: آماده نکردن اسباب و عوامل ظاهری و اکتفا به دعای زبانی موجب عدم استجابت دعاست. آیات و روایات بسیاری بر این مطلب دلالت می‌‌کند: وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنْسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا[۱۰۰].[۱۰۱]

آثار دعا

در منابع اسلامی دعا دارای آثار مادی و معنوی و فردی و اجتماعی است؛ اما مهمترین اثری که می‌‌توان برای دعا متصور شد اجابت دعا از سوی خداوند است، اما منافع دیگر دعا، از نگاه آیات و روایات عبارت‌اند از:

  1. ایجاد ارتباط بین خالق و مخلوق: مؤمنین این ارتباط را بسیار برتر از هر دستاوردی می‌‌دانند و معتقدند هر بنده ای اگر به حقیقت دعا پی ببرد هیچ وقت این ارتباط را قطع نمی‌کند.
  2. برطرف شدن حجاب از مقابل فطرت انسان: انسان فطرتاً خداوند را قدرتمند و توانا می‌‌داند ولی برای اینکه این علم فطری انسان به طور کامل نشان داده شود یکی از ابزارهایش ایجاد ارتباط و دعا در برابر خداوند است. در واقع دعا از مؤثرترین عوامل رشد معرفتی انسان به حقایق معنوی است.
  3. پیدا شدن گمشده انسان توسط دعا: انسان از همان آغاز تولّد، دنبال آرامشی است که آن را گم کرده است و این آرامش به نقل از قرآن همان خداوند: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ[۱۰۲] و ذکر اوست: أَلَا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ[۱۰۳].
  4. بریدن از دیگران و پیوستن به او: در اصطلاح اخلاقی آن را (انقطاع از مردم و پیوستن به خداوند) می‌‌گویند و این انقطاع به وسیلۀ عواملی ایجاد می‌‌شود که از جملۀ آنها دعا و تضرع به درگاه خداوند است.
  5. جلب ولایت الهی: پایداری بر صراط مستقیم و منحرف نشدن از آن نیازمند جلب و جذب عنایت و هدایت الهی است. این هدایت الهی به ریاضات شرعی نیازمند است که یکی از مهمترین آنها می‌‌تواند دعا کردن باشد.
  6. تزکیۀ نفس: تهذیب نفس مهمترین فایدۀ دعاست که همچون استاد اخلاق، می‌تواند نفس انسان را بسازد و رذائل را از آن دور کند: إِنَّ الصَّلَاةَ تَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ وَلَذِكْرُ اللَّهِ أَكْبَرُ[۱۰۴]دعا به سه صورت مردم را از رذائل نفسانی دور می‌‌کند:
    1. به صورت عام: عموم مردم به وسیلۀ دعا از منجلاب شیطانی نجات پیدا می‌‌کنند.
    2. به صورت خاص: مؤمنین خاص نه تنها به ویسلۀ دعا کردن از گناهان کبیره دوری می‌‌کنند، بلکه با کمک دعا از هر گناه صغیره‌ای هم پرهیز می‌‌نمایند.
    3. به صورت اخص: مؤمنین اخص خداوند از طریق دعا از هر امر مکروهی پرهیز می‌‌کنند[۱۰۵].
  7. آثار اخروی دعا: نجات از عذاب جهنم: رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ[۱۰۶] و بهره‌مندی از پاداش اخروی و نعمت‌های بهشتی: فَآتَاهُمُ اللَّهُ ثَوَابَ الدُّنْيَا وَحُسْنَ ثَوَابِ الْآخِرَةِ وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ[۱۰۷].
  8. برخی دیگر از مصادیق آثار و فواید دعا عبارت‌اند از: آبرو یافتن نزد خدا: رَبَّنَا وَآتِنَا مَا وَعَدْتَنَا عَلَى رُسُلِكَ وَلَا تُخْزِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ إِنَّكَ لَا تُخْلِفُ الْمِيعَادَ[۱۰۸]؛ فضل و رحمت الهی: وَادْعُوهُ خَوْفًا وَطَمَعًا إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ[۱۰۹]؛ اجابت دعای مؤمنین: ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ[۱۱۰]؛ بهره‌مندی از عفو و بخشایش الهی: قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ[۱۱۱]؛ مصون ماندن از انحرافات اخلاقی: فَاسْتَجَابَ لَهُ رَبُّهُ فَصَرَفَ عَنْهُ كَيْدَهُنَّ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ[۱۱۲]؛ رفع حزن و اندوه: فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّيْنَاهُ مِنَ الْغَمِّ وَكَذَلِكَ نُنْجِي الْمُؤْمِنِينَ[۱۱۳] و همنشینی با پیامبر (ص): وَلَا تَطْرُدِ الَّذِينَ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجْهَهُ[۱۱۴].[۱۱۵]

عواقب ترک دعا

قرآن توجه خداوند به بندگانش را به دعا و نیایش آنان وابسته کرده است: قُلْ مَا يَعْبَأُ بِكُمْ رَبِّي لَوْلَا دُعَاؤُكُمْ[۱۱۶]، تهدیدی که در این آیه به چشم می‌آید، در این کتاب آسمانی کمتر به کار رفته است؛ همچنین در آیۀ شریفۀ وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ[۱۱۷] خداوند کسانی را که از دعا کردن خودداری می‌کنند مستکبر شمرده و آنان را به جهنم تهدید کرده است و همچون آیۀ پیشین در شمار سنگین‌ترین آیات قرآن کریم قرار گرفته است. ترک دعا و غفلت از آن، از علائم بدبختی و زیانکاری انسان است: ذِكْرُ رَحْمَتِ رَبِّكَ عَبْدَهُ زَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ نِدَاءً خَفِيًّا قَالَ رَبِّ إِنِّي وَهَنَ الْعَظْمُ مِنِّي وَاشْتَعَلَ الرَّأْسُ شَيْبًا وَلَمْ أَكُنْ بِدُعَائِكَ رَبِّ شَقِيًّا[۱۱۸].

بنابراین، نیایش و ارتباط قلبی میان بنده و حضرت حق، از مهمترین واجبات انسان بوده و ترک آن نیز در شمار بدترین محرمات قرار گرفته شده است[۱۱۹].

جستارهای وابسته

  • مفهوم دعا
  • مترادفات دعا
  • انگیزه‌ها برای دعا
  • فطری بودن دعا
  • آثار دعا
  • حسن دعا
  • ادب دعا
  • شرایط دعا
  • انواع دعا
  • خواسته‌های انسان در دعا
  • سکوت انسان از دعا
  • موارد حسن دعا و مناجات
  • رعایت نظام اسباب و مسببات در دعا
  • اوقات مناسب برای دعا
  • مکان‌های مناسب برای دعا
  • وظایف دعاکننده در ابتدای دعا
  • وظایف دعاکننده در انتهای دعا
  • عوامل تقرب به خدا در دعا
  • خداوند متعال، شنوای دعاها
  • تنوع دعاهای انسان
  • نیاز انسان به دعا
  • حقوق دعاکننده
  • افراد مستحق دعا
  • افراد مستحق نفرین
  • عوامل مؤثر در اجابت دعا
  • عوامل تأخیر در اجابت دعا
  • حتمی بودن اجابت دعا
  • اجابت کننده دعا
  • آثار اجابت دعا
  • ویژگی‌های اجابت دعا از سوی خداوند متعال
  • درجات افراد در اجابت دعای آنان
  • ناکامان از اجابت دعا
  • اجابت شدگان دعا
  • حقوق اجابت کننده دعا
  • دعاهایی که اجابتش تضمین شده
  • مربیان انسان در نحوه دعا
  • آشنایان به دعا
  • دعاهای سفارش شده

منابع

پانویس

  1. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۲۸۶؛ سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
  2. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۹۹ ـ۱۰۰؛ میرزاپور، محسن، مقاله «دعا»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.
  3. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۸.
  4. ناس، تاریخ جامع ادیان، ۱۳۵.
  5. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۴۵۶/۱ ـ ۴۵۷.
  6. کتاب مقدس، مزامیر، ب۸۴.
  7. ناس، تاریخ جامع ادیان، ۵۲۹.
  8. هینلز، راهنمای ادیان زنده، ۲۵۳/۱ ـ ۲۵۴.
  9. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۵۱.
  10. «گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.
  11. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  12. غزالی، احیاء علوم الدین، ۵۵۰/۳؛ نراقی، معراج السعاده، ۸۴۱.
  13. ابن‌سینا، التعلیقات، ۵۱.
  14. ابن‌سینا، التعلیقات، ۱۸۰ ـ ۱۸۱؛ میرداماد، القبسات، ۴۰۷.
  15. میرزاپور، محسن، مقاله «دعا»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.
  16. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  17. «الدُّعَاءُ مُخُّ الْعِبَادَةِ»؛ وسائل الشیعه، ج۷، ص۲۷.
  18. طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ج ۲، ص ۳۲-۴۱.
  19. عدة الداعی، ص ۱۴، ۳۵؛ بحار الانوار، ج ۹۰، ص ۲۹۲.
  20. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  21. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
  22. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  23. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۸۶.
  24. «و با آنان که پروردگار خویش را سپیده‌دمان و در پایان روز به شوق لقای وی می‌خوانند خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.
  25. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۰۴.
  26. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۰۴.
  27. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  28. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  29. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۲۸۸.
  30. «راه راست را به ما بنمای» سوره فاتحه، آیه ۶.
  31. «پروردگارا! مرا و پدر و مادرم و مؤمنان را در روزی که حساب برپا می‌شود بیامرز!» سوره ابراهیم، آیه ۴۱.
  32. «و بگو: پروردگارا! بر دانش من بیفزای!» سوره طه، آیه ۱۱۴.
  33. «پروردگارا (فرزندی) از شایستگان به من ببخش!» سوره صافات، آیه ۱۰۰.
  34. «عیسی پسر مریم گفت: خداوندا! ای پروردگار ما! خوانی از آسمان بر ما فرو فرست تا برای ما، برای آغاز و انجام ما عیدی و نشانه‌ای از سوی تو باشد و به ما روزی ده و تو بهترین روزی دهندگانی» سوره مائده، آیه ۱۱۴.
  35. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۰۴.
  36. حسن‌زاده آملی، رساله نور علی نور در ذکر و ذاکر و مذکور، ۷۱.
  37. میرزاپور، محسن، مقاله «دعا»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.
  38. «و ایّوب را (یاد کن) آنگاه که پروردگارش را خواند که به من گزند رسیده است و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره انبیاء، آیه ۸۳.
  39. «همانا دسته‌ای از بندگان من می‌گفتند: پروردگارا! ایمان آورده‌ایم پس ما را بیامرز و بر ما بخشایش آور و تو بهترین بخشایندگانی؛» سوره مؤمنون، آیه ۱۰۹.
  40. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۱۳.
  41. مجموعه مقالات هم‌اندیشی زیارت، ج۲، ص ۶۵۰-۶۴۹.
  42. «و چون بندگانم درباره من از تو پرسند من نزدیکم، دعاکننده چون مرا بخواند دعا (ی او) را پاسخ می‌دهم؛ پس باید دعوت مرا پاسخ دهند و به من ایمان آورند باشد که راهیاب شوند» سوره بقره، آیه ۱۸۶.
  43. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۳۲۵.
  44. اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.
  45. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۳۳۰.
  46. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۳۳۰.
  47. «گفتند: پروردگارا! ما به خویش ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و بر ما نبخشایی بی‌گمان از زیانکاران خواهیم بود» سوره اعراف، آیه ۲۳.
  48. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۱۵.
  49. «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و به سوی او راه جویید» سوره مائده، آیه ۳۵.
  50. «نَحْنُ الْوَسِیلَةُ إِلَی اللَّه»؛ ‏ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۲۲.
  51. «لَا یَزَالُ الدُّعَاءُ مَحْجُوباً حَتَّی یُصَلَّی عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد»؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۹۱.
  52. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۳۳۰.
  53. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۱۲.
  54. «و خداوند را نام‌های نیکوتر است، او را بدان‌ها بخوانید!» سوره اعراف، آیه ۱۸۰.
  55. «نام پروردگارت را یاد کن و از همه بگسل و بدو بپیوند» سوره مزمل، آیه ۸.
  56. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  57. «پس بدان که هیچ خدایی جز خداوند نیست و از گناه خویش و برای مردان و زنان مؤمن آمرزش بخواه و خداوند از گردشتان (در روز) و آرامیدنتان (در شب) آگاه است» سوره محمد، آیه ۱۹.
  58. «و او را با بیم و امید بخوانید» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  59. «و ما را به امید و بیم می‌خواندند و در برابر ما فروتن بودند» سوره انبیاء، آیه ۹۰.
  60. «گفتند: بر خداوند توکّل داریم؛ پروردگارا! ما را مایه عبرتی برای گروه ستمگران مگردان!» سوره یونس، آیه ۸۵.
  61. «پروردگارتان را به لابه و نهانی بخوانید که او تجاوزگران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۵۵.
  62. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید» سوره نمل، آیه ۶۲.
  63. ر.ک: سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۱۲؛ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۳۳۰.
  64. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳۷/۲؛ قشیری، رساله قشیریه، ۴۸۰ ـ ۴۸۱.
  65. جوادی آملی، حکمت عبادات، ۲۳۰ ـ ۲۳۱.
  66. ابن‌طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ۳۵.
  67. نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.
  68. ملکی تبریزی، المراقبات، ۱۹۵.
  69. ابن‌طاووس، فلاح السائل و نجاح المسائل، ۳۱.
  70. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۲ ـ ۲۸۷.
  71. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۸۵/۲ ـ ۲۸۸.
  72. نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.
  73. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۹۴/۲.
  74. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۲۹۴/۲؛نراقی، معراج السعاده، ۸۴۲.
  75. میرزاپور، محسن، مقاله «دعا»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۳۹۵ – ۴۰۳.
  76. لسان العرب، ج۱، ص۲۸۳؛ التحقيق، ج۲، ص۱۳۵، "جوب".
  77. یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.
  78. و گمراه‌تر از آن کس که به جای خداوند چیزی را (به پرستش) می‌خواند که تا رستخیز پاسخ او را نخواهد داد، کیست؟ و آنان از خواندن اینان بی‌خبرند؛ سوره احقاف، آیه: ۵.
  79. گفت: پروردگارا! پس به من تا روزی که (همگان) برانگیخته می‌گردند مهلت ده! فرمود: تو از مهلت یافتگانی؛ سوره ص، آیه: ۷۹-۸۰.
  80. پس چون آیین‌های ویژه حجّتان را انجام دادید خداوند را یاد کنید چونان یادکردتان از پدرانتان یا یادکردی بهتر؛ از مردم کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! (هر چه می‌خواهی) در این جهان به ما ببخش و آنان را در جهان واپسین بهره‌ای نیست. و از ایشان کسانی هستند که می‌گویند: پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش و در جهان واپسین هم نکویی ده و ما را از عذاب آتش نگاه دار؛ سوره بقره، آیه: ۲۰۰ - ۲۰۱.
  81. پروردگارا! بدانچه فرو فرستاده‌ای، ایمان آوردیم و از این پیامبر پیروی کردیم پس ما را در شمار گواهان بنگار؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۳.
  82. مواهب الرحمن، ج۵، ص۳۲۰.
  83. نک: المیزان، ج۷، ص۸۸؛ من هدى القرآن، ج۳، ص ۶۳.
  84. و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند؛ سوره غافر، آیه: ۶۰.
  85. مجمع البیان، ج۸، ص۸۲۳.
  86. المیزان، ج ۱۵، ص ۳۸۱؛ ج ۲، ص ۳۵.
  87. یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند؟ و شما را جانشینان زمین می‌گرداند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ اندک پند می‌پذیرید؛ سوره نمل، آیه: ۶۲.
  88. سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳.
  89. «و آدمی بدی را چنان فرا می‌خواند که نیکی را و آدمی شتابگر است» سوره اسراء، آیه ۱۱.
  90. «پس، خواستیم که پروردگارشان برای آنان فرزندی (دیگر) پاک‌جان‌تر و مهربان‌تر از او، جایگزین کند» سوره کهف، آیه ۸۱.
  91. «و اگر می‌خواستیم (جایگاه) او را با آن آیات فرا می‌بردیم اما او به دنیا‌گرایید» سوره اعراف، آیه ۱۷۶.
  92. «إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَسْتَجِيبُ دُعَاءً بِظَهْرِ قَلْبٍ قَاسٍ »؛ ‏ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۴.
  93. «بی‌گمان خداوند نافرمانان را راهنمایی نمی‌کند» سوره منافقون، آیه ۶.
  94. «خداوند گروه کافران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۶۷.
  95. «بی‌گمان خداوند گروه ستمگران را راهنمایی نمی‌کند» سوره مائده، آیه ۵۱.
  96. بحارالأنوار، ج۱۰، ص۱۷۴.
  97. «أَطِبْ كَسْبَكَ تستجاب تُسْتَجَبْ دَعْوَتُكَ فَإِنَّ اَلرَّجُلَ يَرْفَعُ اَللُّقْمَةَ إِلَى فِيهِ حَرَاماً فَمَا تُسْتَجَابُ لَهُ أَرْبَعِينَ يَوْماً»؛ بحارالأنوار، ج۹۰، ص۳۵۸.
  98. « لاَ يَقْبَلُ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ دُعَاءَ قَلْبٍ لاَهٍ »؛ اصول کافی، ج۲، ص۴۷۳.
  99. « اَللَّهُمَّ أَغْنِنِي بِحَلاَلِكَ عَنْ حَرَامِكَ وَ أَغْنِنِي بِفَضْلِكَ عَمَّنْ سِوَاكَ».
  100. «و در آنچه خداوند به تو داده است سرای واپسین را بجوی و بهره خود از این جهان را (هم) فراموش مکن» سوره قصص، آیه ۷۷.
  101. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص۳۰۵ ـ ۳۰۷؛ میرزاپور، محسن، مقاله «دعا»، دانشنامه امام خمینی ج۵، ص۳۹۵ ـ ۴۰۳.
  102. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  103. «آگاه باشید! با یاد خداوند دل‌ها آرام می‌یابد» سوره رعد، آیه ۲۸.
  104. «نماز از کار زشت و کار ناپسند باز می‌دارد و به راستی یادکرد خداوند (از هر چیز) بزرگ‌تر است» سوره عنکبوت، آیه ۴۵.
  105. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۹۶-۲۹۷.
  106. «پروردگارا! این (ها) را بیهوده نیافریده‌ای، پاکا که تویی! ما را از عذاب آتش (دوزخ) باز دار» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.
  107. «پس خداوند به آنان پاداش این جهان و پاداش نیک جهان واپسین را بخشید و خداوند نیکوکاران را دوست می‌دارد» سوره آل عمران، آیه ۱۴۸.
  108. «پروردگارا! و آنچه با پیامبرانت به ما وعده کردی عطا کن و روز رستخیز ما را خوار مگردان؛ بی‌گمان تو در وعده (خود) خلاف نمی‌ورزی» سوره آل عمران، آیه ۱۹۴.
  109. «و او را با بیم و امید بخوانید که بخشایش خداوند به نیکوکاران نزدیک است» سوره اعراف، آیه ۵۶.
  110. «مرا بخوانید تا پاسختان دهم» سوره غافر، آیه ۶۰.
  111. «گفت: پروردگارا! من به خویش ستم کردم، مرا بیامرز! و (خداوند) او را آمرزید که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره قصص، آیه ۱۶.
  112. «پروردگار وی دعایش را اجابت کرد و فریب آن زنان را از او بگرداند، بی‌گمان اوست که شنوای داناست» سوره یوسف، آیه ۳۴.
  113. «آنگاه او را پاسخ گفتیم و او را از اندوه رهاندیم و بدین‌گونه مؤمنان را می‌رهانیم» سوره انبیاء، آیه ۸۸.
  114. «و کسانی را که پروردگارشان را در سپیده‌دمان و در پایان روز در پی به دست آوردن خشنودی وی می‌خوانند از خود مران» سوره انعام، آیه ۵۲.
  115. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ص ۲۹۱ و ص ۲۹۶-۲۹۷؛ سحرخوان، محمد و یوسف‌زاده، حسین علی، دعا، دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۳، ص۱۱۹.
  116. «بگو: اگر دعای شما نباشد پروردگارم به شما بهایی نمی‌دهد» سوره فرقان، آیه ۷۷.
  117. «و پروردگارتان فرمود: مرا بخوانید تا پاسختان دهم که آنان که از پرستش من سر برمی‌کشند به زودی با خواری در دوزخ درمی‌آیند» سوره غافر، آیه ۶۰.
  118. «(این) یادکرد بخشایش پروردگارت به بنده‌اش زکریّاست (یاد کن) آنگاه را که پروردگارش را با بانگی نهفته ندا داد. گفت: پروردگارا! به راستی استخوانم سست و (موی) سر از پیری سپید شده است و هیچ‌گاه در خواندن تو رنجور نبوده‌ام» سوره مریم، آیه ۲ ـ ۴.
  119. ر.ک: مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی ج۴، ص ۲۹۰.