بحث:وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

(صفحه‌ای تازه حاوی «==نویسنده: آقای سالاری== ==پاسخ تفضیلی== ==وجوب انتظار فرج در روایات== *اند...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «')
 
(۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|۵. حجت الاسلام و المسلمین آصف آگاه ؛}}
[[پرونده:1368302.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمد رضی آصف آگاه]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین دکتر'''[[سید محمد رضی آصف آگاه]]'''، در مقاله ''«[[بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت (مقاله)|بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
:::::: «برای اثبات [[زمینه‌سازی]] براساس [[آیات]] و [[روایات]] [[نصرت]] دو روش برای اثبات [[زمینه‌سازی]] می‌باشد:
:::::#دسته‌هایی از [[روایات]] که بر [[زمینه‌سازی]] دلالت دارند؛
:::::#آیاتی که معیار و مکانیسم [[نصرت]] الاهی را [[بیان]] می‌کنند. با دستیابی به این معیارها می‌توان به [[وظایف]] خود در جهت رسیدن به [[نصرت]] الاهی یعنی [[ظهور]]<ref>در ادامه بیان می‌شود که وجه تام نصرت الاهی، تحقق ظهور است و با ظهور، خداوند بالاترین نوع نصرت خود را به نمایش درمی‌آورد؛ چنان‌که در روایات نیز از نصرت الاهی، به ظهور و زمان ظهور تعبیر شده است.</ref> آشنا شد و برای تسریع در تحقق آن [[زمینه‌سازی]] کرد.
::::::[[روایات]] [[یاری]] که بر [[زمینه‌سازی]] دلالت دارند‌:
::::::چند دسته از [[روایات]]، با مضامین مختلف و گاه نزدیک به هم، بر [[لزوم]] یا اهتمام به [[زمینه‌سازی]] دلالت دارند:
::::::'''۱. دسته‌ای از [[روایات]] به صورت کبرای کلی، [[نصرت]] و [[یاری]] هر [[امام]] حقی را بر [[مردم]] [[واجب]] می‌داند:''' [[امام علی]]{{ع}} به [[ابوالدرداء]] می‌فرماید: [[امام]]، یا [[امام هادی]] است یا [[امام]] ضالّ. در صورت اول، [[واجب]] النصر است و در صورت دوم، [[یاری]] او [[حرام]] است‌: {{متن حدیث|...إِمَّا إِمَامَ هُدًى حَرَامَ الدَّمِ وَاجِبَ النُّصْرَةِ لَا تَحِلُّ مَعْصِيَتُهُ وَ لَا يَسَعُ الْأُمَّةَ خِذْلَانُهُ...}} سپس می‌فرماید: {{متن حدیث|كَانَ إِمَاماً وَاجِباً عَلَى النَّاسِ طَاعَتُهُ وَ نُصْرَتُهُ}}<ref>سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۲۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۳‌، ص۱۴۴‌.</ref>.
::::::این [[روایت]]، بر [[وجوب]] [[نصرت امام]] [[حق]] تأکید می‌کند و با توجه به صدر و ذیل [[روایت]]، قطعاً چنین نصرتی در جهت فراهم‌سازی پذیرش و [[حکومت]] آنان می‌باشد‌. پس، [[نصرت امام]]، [[زمینه‌ساز ظهور]] [[حاکمیت]] آنان بر [[جامعه]] می‌باشد. مهدی‌یاوران نیز با چنین [[یاری]] می‌توانند [[زمینه ظهور]] و سپس [[حکومت امام مهدی]]{{ع}} را فراهم سازند.
::::::برخی [[روایات]]، با صیغه امر به [[ضرورت]] [[آمادگی]] جهت برای [[ظهور امام مهدی]]{{ع}} [[دستور]] می‌دهد: {{متن حدیث|لَيُعِدَّنَّ أَحَدُكُمْ لِخُرُوجِ الْقَائِمِ وَ لَوْ سَهْماً فَإِنَّ اللَّهَ تَعَالَى إِذَا عَلِمَ ذَلِكَ مِنْ نِيَّتِهِ رَجَوْتُ لِأَنْ يُنْسِئَ فِي عُمُرِهِ حَتَّى يُدْرِكَهُ فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۳۲۰‌.</ref>. طبق این [[روایت]]، [[یاور]] [[مهدی]]{{ع}} بودن در [[زمان ظهور]] {{متن حدیث|فَيَكُونَ مِنْ أَعْوَانِهِ وَ أَنْصَارِهِ}} به [[آماده‌سازی]] خود جهت یاوری [[امام عصر]]{{ع}} در [[زمان غیبت]] [[نیازمند]] است {{متن حدیث|لَيُعِدَّنَّ}}. ناصرِ زمانِ [[ظهور]] باید در [[زمان غیبت]] مشق یاوری نماید. مهدی‌یاور، با یاوری در [[زمان غیبت]]، [[زمینه ظهور]] را فراهم می‌سازد و با یاوری [[زمان ظهور]]، زمینه [[حکومت امام]] و [[اصلاح]] [[جوامع]] را مهیا می‌گرداند و چه زیبا این [[روایت]]، میان یاوری زمینه‌سازانه [[قبل از ظهور]] و یاوری [[پس از ظهور]]، جمع می‌کند! [[امام صادق]]{{ع}} در [[روایت]] دیگر می‌فرماید: {{متن حدیث|مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ وَ لْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ فَإِنْ مَاتَ وَ قَامَ الْقَائِمُ بَعْدَهُ كَانَ لَهُ مِنَ الْأَجْرِ مِثْلُ أَجْرِ مَنْ أَدْرَكَهُ فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا هَنِيئاً لَكُمْ أَيَّتُهَا الْعِصَابَةُ الْمَرْحُومَةُ}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۰۷، ح۱۶.</ref>. در این [[روایت]] نیز‌، بین یاوری [[زمان ظهور]] {{متن حدیث|يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ}} و تلاش [[زمینه‌سازی برای ظهور]] {{متن حدیث|فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}} ارتباط برقرار می‌کند<ref>[[سید محمد رضی آصف آگاه|آصف آگاه؛سید محمد رضی]]، [[بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت (مقاله)|بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت]]، ص ۸۹-۹۰.</ref>.
::::::'''۲. روایاتی که به نوعی [[منتظران]] را به [[یاری امام مهدی]]{{ع}} [[ترغیب]] و [[تشویق]] می‌نمایند و آنان را [[بهترین]] [[مردم]] می‌شمارند:''' در [[حدیث قدسی]] آمده است‌: "محبوب‌ترین [[مردم]] نزد من کسانی هستند که [[حق]] مرا به پا می‌‌دارند. [[افضل]] و اکرم [[مردم]] نزد من [[محمد]]{{صل}} و [[علی]] و [[امامان]]{{عم}} هستند و بعد از آنان، کسانی هستند که [[معصومان]] را در رسیدن به حقشان [[یاری]] می‌رسانند"<ref>{{متن حدیث|أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ الْقَوَّامُونَ بِحَقِّي وَ أَفْضَلُهُمْ لَدَيَّ وَ أَكْرَمُهُمْ عَلَيَّ مُحَمَّدٌ سَيِّدُ الْوَرَى وَ أَكْرَمُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ بَعْدَهُ عَلِيٌّ أَخُو الْمُصْطَفَى الْمُرْتَضَى ثُمَّ مَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْقَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ مِنْ أَئِمَّةِ الْحَقِّ وَ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدَهُمْ مَنْ أَعَانَهُمْ عَلَى حَقِّهِمْ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ بَعْدَهُمْ مَنْ أَحَبَّهُمْ وَ أَبْغَضَ أَعْدَاءَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يُمْكِنْهُ مَعُونَتُهُمْ}}؛ تفسیر الامام العسکری{{ع}}، ص۴۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۹۶.</ref>.
::::::[[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: "هر کس ما را با زبان خود [[یاری]] کند [[خدای متعال]] [[روز قیامت]] زبانش را گویا گرداند"<ref>{{متن حدیث|مَنْ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ عَلَى عَدُوِّنَا أَنْطَقَهُ اللَّهُ بِحُجَّتِهِ يَوْمَ مَوْقِفِهِ بَيْنَ يَدَيْهِ عَزَّ وَ جَلَّ}}تلعکبری (شیخ مفید)، محمد، امالی، ص ۳۳، ح ۷؛ در این زمینه روایات دیگری با چنین مضمونی موجود است. ر.ک: فقیه ایمانی، آیت‌الله محمد باقر، شیوه‌های یاری قائم آل محمد{{ع}}، ص ۱۹-۱۵.</ref>.
::::::نیز [[امام علی]]{{ع}} فرمودند: "یاری‌کننده دوست‌دار ما [[منتظر]] [[رحمت]] باشد"<ref>{{متن حدیث|نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ}}؛ نهج البلاغه، خ۱۰۹.</ref>.
::::::این دسته از [[روایات]]، با [[بیان]] [[جایگاه]] [[یاران امامان]] که پس از [[پیامبر]] و [[ائمه]] [[افضل]] [[مردم]] هستند و اینکه چنین [[یاری]] درِ [[رحمت]] الاهی را می‌گشاید و [[سعادت ابدی]] برای آنان به ارمغان می‌آورد؛ [[شیعیان]] را به قدم نهادن در جهت [[یاری]] [[ائمه]] [[تشویق]] می‌نمایند.
::::::عبارت {{متن حدیث|مَنْ أَعَانَهُمْ عَلَى حَقِّهِمْ}} در [[روایت]] اول، گویای این مطلب است که [[یاری]] باید زمینه گرفتن [[حق]] [[امامان]]{{عم}} و [[حکومت]] آنان را فراهم سازد {{متن حدیث|الْقَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ}}. این امر در [[زمان غیبت]] با تسریع به [[ظهور]] ([[زمینه‌سازی ظهور]]) امکان‌پذیر است. نیز عبارت {{متن حدیث|مَنْ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ عَلَى عَدُوِّنَا}}، بر شیوه‌ای از [[یاری]] تأکید می‌کند که [[غایت]] آن، [[یاری]] رساندن به [[ائمه]] تا [[پیروزی]] بر [[دشمنان]] می‌باشد. در [[زمان غیبت]]، [[یاوران]]، زمینه [[غلبه]] نهایی [[حق]] بر [[باطل]] را ایجاد یا به اندازه توان خود در [[نزدیک شدن ظهور]] تلاش می‌کنند<ref>[[سید محمد رضی آصف آگاه|آصف آگاه؛سید محمد رضی]]، [[بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت (مقاله)|بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت]]، ص ۹۲-۹۳.</ref>.
::::::در قسمت سوم {{متن حدیث|نَاصِرُنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ}})، عنوان "[[رحمت]]" مراتبی دارد که بالاترین مرتبه [[رحمت]] الاهی با [[ظهور]] محقق می‌شود. آری؛ در [[زمان ظهور]] است که جلوه تام [[رحمت]] الاهی نمایان می‌گردد‌. با این [[بیان]]، هم خود [[ظهور]] می‌تواند جلوه تام [[رحمت]] الاهی باشد و با چنین رحمتی مزیّن گردد.
::::::'''۳. احادیثی که وجود [[ناصر]] و یاری‌کننده را برای [[قیام]] هر [[امامی]] شرط لازم می‌شمارد:''' در برخی [[روایات مهدوی]] وجود [[یاران]] ویژه، از [[شرایط ظهور]] شمرده می‌شود؛ به طوری که هر گاه آنان کامل شوند، [[ظهور]] تحقق می‌یابد‌. [[امام باقر]]{{ع}} می‌فرماید: "اگر به عدد [[لشکریان]] [[اسلام]] در [[جنگ بدر]] (۳۱۳ نفر) گرد [[امام]] جمع شوند، [[قیام مسلحانه]] بر [[امام]] [[واجب]] می‌شود‌"<ref>{{متن حدیث|لو اجتمَعَ علی الامام عدهُ اهلِ بدرٍ ثلاثمأه و بِضعهُ عشر رجلاً لَوَجَب علیه الخروجُ بالسیفِ}}؛ تلعکبری (شیخ مفید)، محمد، مصنفات الشیخ المفید، ج۷، ص۱۳.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "هرگاه سیصد و اندی نفر کامل شوند، آنچه که [[اراده]] دارید به وقوع می‌پیوندد"<ref>{{متن حدیث|لَوْ كَمَلَتِ الْعِدَّةُ الْمَوْصُوفَةُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ كَانَ الَّذِي تُرِيدُونَ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۱۰، ب۱۲، ح۴.</ref>.
::::::نیز ذیل [[روایت]] دیگر‌، با عبارتی واضح‌تر چنین [[بیان]] می‌شود: {{متن حدیث|أَظْهَرَ اللَّهُ أَمْرَهُ}}<ref>ابن بابویه، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۳، ص۳۷۷، ب۳۶، ح۷.</ref>، یا {{متن حدیث|لَقَامَ قَائِمُنَا}}<ref> طبرسی، ابوالفضل، مشکاة الأنوار، ص۶۳.</ref>.
::::::براساس [[روایت]] اول، وجود تعداد لازم از [[یاور]]، [[حجت]] را بر [[معصوم]] تمام می‌کند تا به [[قیام]] دست بزند. البته [[یاران]] در سطوح مختلفی از [[معرفت]] و [[ایمان]] هستند؛ برای نمونه آنان که به [[امام علی]]{{ع}} روی آوردند تا با آن [[حضرت]] [[بیعت]] کنند، از [[مالک اشتر]] تا افراد ساده و گاه [[منافقان]] [[آینده]] یا [[دنیاطلب]] بودند‌. پس‌، در [[زمان غیبت]]، هنوز آن تعداد از [[یاران]] فراهم نشده‌اند؛ لذا [[امام مهدی]]{{ع}} [[ظهور]] و [[قیام]] نمی‌نماید‌. [[وظیفه]] ما این است که با [[خودسازی]] و ساختن [[جامعه]]، زمینه تحقق [[یاران]] مورد [[نیاز]] را فراهم آوریم و با چنین کاری در [[ظهور]] تسریع کنیم.
::::::در [[روایات]] بعدی نیز وجود ۳۱۳ [[یار]] خاص [[شرط ظهور]] شمرده شده است. ما باید با [[هدایت]] خود و [[جامعه]]، زمینه تحقق [[یاران]] ویژه [[مهدی]]{{ع}} را فراهم سازیم تا [[ظهور]] محقق گردد.
::::::'''۴. روایاتی که [[علت]] [[محروم]] شدن از [[ظهور]] [[معصوم]]{{ع}} در بین [[مردم]] را عدم [[یاران]] محافظ [[بیان]] می‌کند:''' [[امام]] صادق‌{{ع}}: زمانی که [[ابوطالب]] فوت کرد [[جبرئیل]] بر [[پیامبر]] نازل شد و عرض کرد یا [[محمد]] از [[مکه]] خارج شو‌. در این [[شهر]] [[یار]] و یاوری نداری. [[پیامبر]] هراسان از [[مکه]] خارج شد<ref>کلینی‌، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۴۹، ح۳۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۱۹‌، ص۱۵‌.</ref>.
::::::یا روایاتی که اشاره دارند [[پیامبران]] و [[امامان]] به سبب نداشتن [[یار]] و [[یاور]] کشته شدند:"[[پیامبران الهی]] در [[دنیا]] [[یاری]] نشده و به [[قتل]] رسیدند. [[امامان]] پس از آنان نیز [[یاری]] نشده و به [[قتل]] رسیدند"<ref>{{متن حدیث|أَنْبِيَاءُ اللَّهِ كَثِيرَةٌ لَمْ يُنْصَرُوا فِي الدُّنْيَا وَ قُتِلُوا وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِمْ قُتِلُوا وَ لَمْ يُنْصَرُوا}}؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳‌، ص۶۵ و ج۶۷، ص۱۴.</ref>.
::::::در [[روایات مهدوی]] نیز یکی از [[علل غیبت]] ولی‌عصر‌{{ع}}، [[خوف]] [[قتل]] شمرده می‌شود؛ چنان‌که [[زراره]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[علت]] [[غیبت امام زمان]]{{ع}} را می‌پرسد. [[امام صادق]]{{ع}} در جواب او می‌فرماید‌: "بر جانش می‌ترسید"<ref>{{متن حدیث|يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ص۴۸۱‌.</ref><ref>[[سید محمد رضی آصف آگاه|آصف آگاه؛سید محمد رضی]]، [[بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت (مقاله)|بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت]]، ص ۹۳-۹۵.</ref>.
::::::'''۵. برخی از [[روایات]]، نصرتِ [[امام]] را به عنوان [[میثاق]] الاهی [[بیان]] می‌نماید؛''' چنان‌که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|...أَخَذَ مِيثَاقَ الْأَنْبِيَاءِ بِالْإِيمَانِ وَ النُّصْرَةِ لَنَا}}<ref>حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۷.</ref>.
::::::تمامی [[انبیا]]{{عم}} برای [[پیامبر]] یا [[پیامبران]] بعدی [[زمینه‌سازی]] کردند و با [[بشارت]] دادن به [[پیامبر]] یا [[رسول]] بعدی برخی [[معارف]] و توصیه‌ها را در دسترس متدینان قرار دادند تا آنان حق‌شناس و حق‌پذیر گردند و با پرورش [[یاران]] و سایر اقدامات،... زمینه‌های [[اجتماعی]] آمدن [[پیامبر]] [[آینده]] را فراهم نمودند. نیز [[امامان]]{{عم}} برای [[امام]] یا [[امامان]] پس از خود [[زمینه‌سازی]] نمودند این زمینه‌سازی‌ها براساس میثاقی است که [[خدا]] از [[انبیا]]، [[اولیا]] و در رده‌های پایین‌تر از همه امت‌گرفته که باید [[دین خدا]] و منادیان [[دین]] الاهی را [[یاری]] نمایید. در [[عصر غیبت]] هم، [[یاران]]، کسانی هستند که به [[عهد]] [[یاری]] خود عمل و با چنین عملی در جهت نزدیک کردن [[ظهور]] [[کمک]] می‌کنند.
::::::'''۶. دعاهایی که [[معصوم]]{{ع}} به ما می‌آموزد تا از [[خدای متعال]] درخواست [[یاری امام]] را داشته باشیم:''' در [[دعای عهد]]، از [[خدا]] می‌خواهیم ما را از [[یاوران مهدی]] قرار دهد: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ}} و سپس گونه‌های [[یاری]] (عون) تا سرحد [[شهادت]] را برمی‌شمارد:
:::::#'''گونه‌های [[یاری]] ایجابی:''' سرعت‌گیری در برآوردن حوایج [[امام]] {{متن حدیث|الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ}}، فرمان‌برداری از [[اوامر]] {{متن حدیث|الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ}} و سبقت‌گیری در تحقق [[اراده]] او {{متن حدیث|السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ}}.
:::::#'''گونه‌های [[یاری]] سلبی و تدافعی:''' [[دفاع]] در برابر [[دشمن]] ([[نصرت]])، [[دفاع]] جانانه (ذب‌) و [[حمایت]] و [[دفاع]] همه‌جانبه [[حمایت]].
::::::تمامی این گونه‌های [[یاری]]، به [[زمینه‌سازی]] برمی‌گردد؛ چرا که مهم‌ترین [[حاجت]] [[امام]] طبق [[آیه]] {{متن قرآن|أَمَّنْ يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوءَ}}<ref>«یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند» سوره نمل، آیه ۶۲.</ref> و [[روایت]] ذیل آن، [[ظهور]] است<ref>امام صادق{{ع}} در ذیل آیه می‌فرماید: {{متن حدیث| نَزَلَتْ فِي الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ{{ع}}، هُوَ وَ اللَّهِ الْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّى فِي الْمَقَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَا اللَّهَ فَأَجَابَهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُهُ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ}}. (قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۲۹؛ حویزی، عبد علی، نورالثقلین، ج۴، ص۹۴، ح۹۳).</ref> و طبق این فقره از [[دعا]] {{متن حدیث|الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ}}، [[یاور]] [[مهدی]] باید برای برآوردن [[حاجت]] [[امام]] [[ظهور]] تلاشی مضاعف نماید. نیز از مهم‌ترین [[اوامر]] امام‌، [[زمینه‌سازی برای ظهور]] است ({{متن حدیث|فَجِدُّوا وَ انْتَظِرُوا}}<ref>در دسته اول از ادله زمینه‌سازی به آن اشاره شد‌.</ref>. براساس جمله {{متن حدیث|وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ}}، مهدی‌یاور باید به [[بهترین]] نحو در فرمان‌برداری از این امر کوشش نماید. [[اراده]] [[امام]] در جهت [[تعجیل]] [[ظهور]] است؛ از این‌رو خود برای فرجش [[دعا]] و تلاش می‌نماید و از [[منتظران]] می‌خواهد برای فرجش آماده شوند. عبارت {{متن حدیث|وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ}}، از [[یاوران امام زمان]]{{ع}} می‌خواهد برای تحقق [[اراده]] [[امام]]، یعنی [[ظهور]]، [[همت]] گمارند‌.
::::::'''۷. روایاتی که به طور خاص به [[یاران]] [[زمینه‌سازی]] اشاره می‌کنند که پس از جنگ‌، [[پرچم]] [[پیروزی]] را به دست [[امام]] مهدی‌{{ع}} می‌سپارند:''' [[خداوند]] [[آخرت]] را بر دنیای ما [[اختیار]] کرد و [[اهل‌بیت]]{{عم}} من از من [[بلا]] و [[مصائب]] می‌بینند تا اینکه قومی از [[مشرق]] با [[پرچم‌های سیاه]] می‌آیند، [[حق]] را دو یا سه بار طلب می‌کنند اما به دست نمی‌آورند می‌‌جنگند یا اینکه [[حق]] به آنان داده می‌‌شود. اما نمی‌پذیرند و به [[اهل بیت]] من{{عم}} می‌‌سپارند و او [[جهان]] پر [[ستم]] را از [[عدل و داد]] پر می‌‌گرداند. هر کس این [[امر]] را [[درک]] کرد به آنان ملحق می‌‌شود ولو خود را بر برف بکشد‌؛ زیرا این شخص [[مهدی]]{{ع}} است<ref>حلی‌، ابن طاوس‌، الملاحم و الفتن، ص۳۰ و ۱۱۷‌؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی{{ع}}، ج۱، ص۳۸۱-۳۸۶، ح۲۴۵ و ۲۴۶‌؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۴۳.</ref>.
::::::در این [[روایت]]، به زمینه‌سازانِ ویژه و اهمیتِ کارِ آنان اشاره شده است‌؛ همان‌ها که با فراهم آوردن آخرین زمینه‌های ظهور‌، [[حکومت]] را به [[جایگاه]] اصلی‌اش باز می‌گردانند‌.
::::::این مضمون در [[روایات اهل سنت]]، به نام {{متن حدیث|مُوَطّئُون}} معرفی می‌شوند<ref>این مضمون به عنوان روایات رایات سود، حدیث اهل مشرق، حدیث ما یلقی اهل بیته{{عم}} بعده که میان آنها روایات معتبر نیز موجود است معروف است (کورانی، علی، معجم احادیث المهدی{{ع}}، ص۲۲۰).</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن حدیث|يَخْرُجُ قَوْمٌ مِنْ قِبَلِ الْمَشْرِقِ فَيُوَطِّئُونَ لِلْمَهْدِيِّ سُلْطَانَهُ}}<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ج۱، ص۲۸۹؛ سنن ابن ماجه‌، ج۲، ص۱۳۶۸‌.</ref>. {{متن حدیث|يُوَطِّئُونَ}}، از ماده "وطئ" به معنای تمهید و [[آماده‌سازی]] است و مراد از سُلطان، [[سلطنت]] و [[حکومت امام زمان]]{{ع}} است.
::::::'''۸. روایاتی که بین [[نصرت]] و [[تعجیل فرج]] جمع می‌کند:''' {{متن حدیث|فَعَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَكَ وَ سَهَّلَ مَخْرَجَكَ، وَ قَرَّبَ زَمَانَكَ، وَ كَثَّرَ أَنْصَارَكَ وَ أَعْوَانَكَ، وَ أَنْجَزَ لَكَ مَا وَعَدَكَ}}<ref>محمد بن مشهدی‌، المزار، ص۶۷۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۷۴.</ref>. این گروه از [[روایات]] بر ارتباط [[تعجیل]] [[ظهور]] و وجود [[یاران]] و نیز با در نظر گرفتن [[روایات]] دیگر، بر اثرگذاری [[نصرت]] در [[تعجیل]] [[ظهور]] اشاره می‌نمایند؛ گویا وجود [[یاران]] لازمه [[ظهور]] است.
::::::با دو جمله {{متن حدیث|عَجَّلَ اللَّهُ فَرَجَكَ وَ قَرَّبَ زَمَانَكَ}} بر تغییرپذیری [[زمان ظهور]] و نزدیک شدن آن تأکید می‌ورزد. سپس با عبارت {{متن حدیث|كَثَّرَ أَنْصَارَكَ وَ أَعْوَانَكَ}} بر تأثیر [[یاران]] در [[ظهور]] اشاره می‌کند؛ چنان‌که در جمله پایانی {{متن حدیث|أَنْجَزَ لَكَ مَا وَعَدَكَ}} تحقق [[وعده]] الاهی را پس از درخواست [[یاران]] قرار می‌دهد؛ گویا وجود [[یاران]]، بر تحقق [[وعده]] الاهی ([[ظهور]]) اثرگذار است.
::::::جالب توجه آن‌که در این [[روایت]]، به کثرت [[یاران]] توجه می‌شود و این فرد و [[جامعه]] [[زمینه‌ساز]] هستند که باید [[یاران]] لازم را فراهم آوردند.
::::::'''۹. روایاتی که به صراحت بین [[نصرت]] و [[زمینه‌سازی]] جمع می‌کند:''' [[حضرت علی]]{{ع}} در روایتی به [[مردم]] می‌فرماید: از [[خدا]] درخواست [[نصرت]] کنید‌؛ ولی [[طلب یاری]] کافی نیست؛ بلکه باید زمینه آن را فراهم آورید: {{متن حدیث|اسْأَلُوا النَّصْرَ وَ وَطِّنُوا أَنْفُسَكُمْ عَلَى الْقِتَالِ}}<ref>کلینی‌، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۸، ح۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۳، ص۴۴۸، ح۸.</ref>.
::::::به این معنا در [[آیات]] و [[روایات]] متعددی اشاره شد که در بحث بعدی (معیار و مکانیسم [[حضرت]] الاهی) به آن می‌پردازیم. پس، [[ناصر]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} کسی است که به [[طلب یاری]] و [[دعا برای ظهور]] بسنده نمی‌کند؛ بلکه خود به میدان می‌آید و مردانه کمر [[همت]] می‌بندد و در خود و دیگران [[آمادگی فردی]]، [[فرهنگی]]، [[اجتماعی]]، [[سیاسی]] و [[اقتصادی]] ایجاد می‌کند و [[سست]] و [[ناتوان]] به گوشه‌ای نمی‌خزد و یا به حداقل‌ها بسنده نمی‌کند.
::::::چنان‌که [[امام عصر]]{{ع}} در اولین [[خطبه]] خود [[هنگام قیام]]، می‌فرماید: {{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا نَسْتَنْصِرُ اللَّهَ وَ مَنْ أَجَابَنَا مِنَ النَّاسِ}} و در آخر [[خطبه]] چنین خواهد فرمود: {{متن حدیث|لَا تَخْذُلُونَا وَ انْصُرُونَا يَنْصُرْكُمُ اللَّهُ تَعَالَى}}<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۰، ب۱۴‌.</ref>.
::::::ندای نصرت‌خواهی [[مهدی]]{{ع}}، نه تنها [[زمان ظهور]] بلند است؛ بلکه چنین ندایی همین الان نیز بلند می‌باشد. ما باید پنبه‌ها را از گوش‌های خود بیرون آوریم و برای [[یاری]] همه‌جانبه [[حضرت]] آماده باشیم‌.
::::::'''۱۰. روایاتی که اهل برخی [[شهرها]] را [[ناصر]] معرفی می‌کند:'''
:::::#'''[[قم]]؛''' {{متن حدیث|أَهْلُ قُمَّ أَنْصَارُنَا}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۰، ص۱۶ و ۲۱۴.</ref>؛ {{متن حدیث|أَمَا إِنَّهُمْ أَنْصَارُ قَائِمِنَا}}<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۱۸‌.</ref>.
:::::#'''[[طالقان]]؛''' {{متن حدیث|هُمْ أَنْصَارُ الْمَهْدِيِّ فِي آخِرِ الزَّمَانِ}}<ref>اربلی، علی بن عیسی‌، کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی{{ع}}، ج۳، ص۸۴، ح۶۲۹.</ref>.
:::::#'''[[عراق]]؛''' {{متن حدیث|يَكُونُ بِالشَّامِ جُنْدٌ وَ بِالْعِرَاقِ جُنْدٌ وَ بِالْيَمَنِ جُنْدٌ...}}<ref>ابن حنبل‌، احمد، مسند، ج۴، ص۱۱۰.</ref>.
:::::#'''[[شام]]؛''' {{متن حدیث|أًلْأًبْدَالُ يَكُونُونَ بِالشَّامِ}}<ref>ابن حنبل‌، احمد، مسند، ج۱، ص۱۱۲؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی{{ع}}، ج۱، ص۲۸۳، ح۱۸۳.</ref>.
:::::#'''[[مصر]]؛''' {{متن حدیث|يُبَايِعُ الْقَائِمَ... عِدَّةَ أَهْلِ بَدْرٍ فِيهِمُ النُّجَبَاءُ مِنْ أَهْلِ مِصْرَ وَ الْأَبْدَالُ مِنْ أَهْلِ الشَّامِ وَ الْأَخْيَارُ مِنْ أَهْلِ الْعِرَاقِ}}<ref>طوسی، محمد بن حسن، الغیبه‌، ص۴۷۷.</ref>»<ref>[[سید محمد رضی آصف آگاه|آصف آگاه؛سید محمد رضی]]، [[بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت (مقاله)|بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت]]، ص ۹۵-۱۰۰.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
==نویسنده: آقای سالاری==
==نویسنده: آقای سالاری==
==پاسخ تفضیلی==
==پاسخ تفضیلی==


==[[وجوب]] [[انتظار فرج]] در [[روایات]]==
==[[انتظار فرج]] و عظمت آن==
*اندیشۀ [[انتظار]]، افزون بر گستردگی و [[پویایی]]، چنان [[عظمت]] دارد که دیگر انتظارات [[بشر]]، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همۀ خواسته‌های [[مقدس]] و انسانی را دربرداشته و [[پیامبران الهی]] {{ع}} پیوسته آن را نوید داده‌اند، تا [[وعده الهی]] فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین [[انسانیت]] به بار بنشینند<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.</ref>. در منابع [[دینی]] به اندازه‌ای بر [[ضرورت انتظار]] تأکید شده است که [[انکار]] آن موجب [[خروج]] از دایرۀ [[مؤمنین]] و [[متقین]] می‌شود. [[عالمان]] بزرگ [[دین]]، برپایۀ [[احادیث]] [[معصومین]] [[انتظار فرج]] را شاخص بزرگ [[انسان]] [[دیندار]] در [[عصر غیبت]] دانسته‌اند و همواره [[دین‌داران]] را به داشتن و دانستن این مهم فرا خوانده‌اند<ref>ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.</ref>. [[انتظار]] [[موعود]]، اصل [[مسلم]] [[اعتقادی]] است و برخی از [[علماء]] بر این باورند که به استناد بسیاری از [[روایات]]، [[انتظار]] [[موعود]] امری [[واجب]] است<ref>ر.ک.. گوهری، عباس،  دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>. برخی از این مستندات این امر عبارت است از:
*اندیشۀ [[انتظار]]، افزون بر گستردگی و [[پویایی]]، چنان [[عظمت]] دارد که دیگر انتظارات [[بشر]]، هر اندازه بزرگ باشند، در برابر آن، ناچیزند. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همۀ خواسته‌های [[مقدس]] و انسانی را دربرداشته و [[پیامبران الهی]] {{ع}} پیوسته آن را نوید داده‌اند، تا [[وعده الهی]] فرارسد و آرزوهای بلند و دیرین [[انسانیت]] به بار بنشینند<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.</ref>. در منابع [[دینی]] به اندازه‌ای بر [[ضرورت انتظار]] تأکید شده است که [[انکار]] آن موجب [[خروج]] از دایرۀ [[مؤمنین]] و [[متقین]] می‌شود. [[عالمان]] بزرگ [[دین]]، برپایۀ [[احادیث]] [[معصومین]] [[انتظار فرج]] را شاخص بزرگ [[انسان]] [[دیندار]] در [[عصر غیبت]] دانسته‌اند و همواره [[دین‌داران]] را به داشتن و دانستن این مهم فرا خوانده‌اند<ref>ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.</ref>. [[انتظار]] [[موعود]]، [[اصل مسلّم]] [[اعتقادی]] است و برخی از [[علماء]] بر این باورند که به استناد بسیاری از [[روایات]]، [[انتظار]] [[موعود]] امری [[واجب]] است<ref>ر.ک.. گوهری، عباس،  دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.  
#از [[امام جواد]]{{ع}} [[نقل]] شده است فرمودند: «همانا [[قیام]] کننده از ما ([[اهل بیت]] {{ع}}) همان [[مهدی]] {{ع}} است که [[انتظار]] او در (زمان) غیبتش [[واجب]] است»<ref>{{متن حدیث|"إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ"}}؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.</ref> تعبیر [[وجوب]]، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ [[ضرورت]] حال [[انتظار]] در زمان پنهانی [[امام]] است. [[دینداری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی [[انتظار قائم]]{{ع}} ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است، نباید از این امر [[واجب]] [[غفلت]] بورزد<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.
==[[دلایل نقلی]] [[وجوب]] [[انتظار فرج]]==
#روزی [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن [[خداوند]] هیچ عمل را از [[بندگان]] نمی‌پذیرد. فرمود: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و آنکه [[حضرت محمد]]{{صل}} [[بنده]] و [[پیامبر]] اوست... و [[انتظار ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}}»<ref>{{متن حدیث|أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}}}؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر {{ع}}، ص ۳۴.</ref>.<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.</ref> [[قرابت]] و همپایگی [[انتظار قائم]] {{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[اسلام]] در سخن [[صادق]] [[آل محمد]] {{ع}} بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسئلۀ [[انتظار]] در آموزه‌های [[دین]] است، چون از سویی [[قرآن مجید]] [[ایمان]] به [[ولایت]] و [[امامت]] را رکن اساسی [[دین]] و مایه کمال آن می‌داند و از سوی دیگر، باورداشت [[مهدویت]]، مهم‌ترین جزء اندیشۀ [[امامت]] است، از این‌رو [[دین‌داری]] بدون [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} نیز بی‌ارزش است<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.</ref>.
*برخی از این مستندات [[وجوب]] [[انتظار فرج]] بر اساس [[آیات]] و [[روایات]] عبارتند:
#در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} به ابی‌جارود فرمود: «[[دین]] من و [[دین]] [[پدران]] من، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت پیامبر]] [[اسلام]] و [[اقرار]] به آنچه از نزد [[خدای متعال]] آمده است و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] امر ما عبارت است از [[انتظار قائم]] و تلاش و [[پرهیزکاری]]»<ref>{{متن حدیث|"عَنْهُ عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ"}}، کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.</ref>.<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>
===[[آیات]] دال بر [[وجوب]] [[انتظار فرج]]===
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «آنچه [[خدای متعال]] به وسیلۀ آن، عمل [[بندگان]] را قبول خواهد کرد، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدا]] و [[رسالت پیامبر]] و [[اقرار]] به [[امر الهی]] و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] از برای ایشان بودن و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[طمأنینه]]، عبارت است از [[انتظار]] برای [[قائم]]»<ref>{{متن حدیث|"عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ"}}، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.</ref>.<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>
*[[آیات]]: با استفاده از برخی [[روایات]] روشن می‌‌شود آیاتی از [[قرآن کریم]] دال بر [[وجوب]] [[انتظار فرج]] هستند مانند:
#[[اسماعیل]] جعفی می‌‌گوید: [[امام باقر]] {{ع}} به شخصی که از [[دینی]] سؤال می‌‌کرد که آن [[دین]] موجب قبولی عمل است، فرمود: «بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدا]] و [[رسالت]] [[نبی]] مکرم [[اسلام]] و [[ولایت]] برای ما [[اهل‌بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[تسلیم]] امر ما و [[پرهیزکاری]] و [[تواضع]] عبارت است از [[انتظار]] برای [[قائم]]؛ چون برای ما دولتی است که هرگاه [[خدا]] بخواهد، تشکیل خواهد شد»<ref>{{متن حدیث|"عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلی‏ أَبِی جَعْفَرٍ{{ع}} وَ مَعَهُ صَحِیفَةٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}: هذِهِ صَحِیفَةُ مُخَاصِمٍ یَسْأَلُ عَنِ الدِّینِ الَّذِی یُقْبَلُ فِیهِ الْعَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللَّهُ، هذَا الَّذِی أُرِیدُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}: شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ الْوَلَایَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا، وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِنَا، وَ الْوَرَعُ، وَ التَّوَاضُعُ، وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا؛ فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۳.</ref>.<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref> در این سه [[روایات]] ملاحظه می‌‌شود [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در کنار [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت]] [[نبوی]]، مسئلۀ [[انتظار]] را مطرح می‌‌فرمایند که این‌ کار بر اهمیت و [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئلۀ [[انتظار]] در کنار مسائلی ذکر شده که از آن به عنوان عامل [[قبولی اعمال]] [[بندگان]] یاد شده است<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.
#{{متن قرآن|وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ}}<ref>«و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.</ref> و {{متن قرآن|فَانتَظِرُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين}}<ref>«به انتظار بمانید من هم با شما به انتظار می‌‌مانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.</ref>. از [[امام رضا]]{{ع}} [[نقل]] شده فرمودند: «چقدر خوب است [[صبر]] و [[انتظار فرج]]! آیا نشنیده‌ای فرموده [[خدای عزوجل]] را که {{متن قرآن|وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ}} و {{فَانتَظِرُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين}}، بنابراین بر شما [[باد]] به [[صبر]]، به درستی که [[گشایش]] پس از [[ناامیدی]] می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند»<ref>{{متن حدیث|فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ فَقَدْ كَانَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ أَصْبَرَ مِنْكُمْ}} کمال الدین و تمام النعمه ۲ / ۶۴۵، باب ۵۵، ح ۵. </ref>
#[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: {{متن حدیث|"فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً"}}<ref>ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ص۳۳۳،ج۱؛ صدوق، الخصال ص۳۳۹،ج۱.</ref>.<ref>ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۲-۹۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«و می‌گویند: چرا نشانه‌ای  (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای  او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه 20.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: «درباره قول [[خدای عزوجل]]: {{متن قرآن|الَمِ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ}}<ref>«این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست،  رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور» سوره بقره، آیه 1 ـ 3.</ref>، [[تقواپیشگان]]، [[شیعیان]] [[علی]] {{ع}} هستند و [[غیب]] همان [[حجت]] [[غایب]] است و [[گواه]] بر این گفته [[خدای عزوجل]] است که فرمود: {{متن قرآن|وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۲۹. </ref>.<ref>ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸. </ref>
#شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} آمد و نوشته‌ای همراه داشت، [[حضرت]] به او فرمودند: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که به واسطۀ آن [[اعمال انسان]] به درجۀ قبول می‌رسد؟ عرض کرد: بلی! [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول می‌شود، این است: «[[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]]{{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است، [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و فرمانبرداری از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما. زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند»<ref>.کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج ۲، ص ۲۳: {{متن حدیث|"دَخَلَ رَجُلٌ عَلَى أَبِي جَعْفَرٍ ع وَ مَعَهُ صَحِيفَةٌ فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ ع هَذِهِ صَحِيفَة مُخَاصِمٍ يَسْأَلُ عَنِ الدِّينِ الَّذِي يُقْبَلُ فِيهِ الْعَمَلُ فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ هَذَا الَّذِي أُرِيدُ فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً ص عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا"}}</ref>.<ref>ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳.</ref>
===[[روایات]] دال بر [[وجوب]] [[انتظار فرج]]===
*[[روایات]]: [[روایات اهل بیت]] {{ع}} در این خصوص به دو دسته تقسیم می‌گردد:
#روایاتی که صریحاً در آن فعل دستوری به کار رفته است و [[مؤمنین]] را [[مکلف]] به این امر می‌کنند، مانند:
##از [[امام جواد]]{{ع}} [[نقل]] شده است فرمودند: «همانا [[قیام]] کننده از ما ([[اهل بیت]] {{ع}}) همان [[مهدی]] {{ع}} است که [[انتظار]] او در (زمان) غیبتش [[واجب]] است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ}}؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.</ref> تعبیر [[وجوب]]، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ [[ضرورت]] حال [[انتظار]] در زمان پنهانی [[امام]] است. [[دینداری]] و [[بندگی خدا]] جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی [[انتظار قائم]]{{ع}} ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال [[عبادت]] [[پروردگار]] است، نباید از این امر [[واجب]] [[غفلت]] بورزد<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷، نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.</ref>.
##[[امام باقر]]{{ع}} فرمودند: «صبح و [[شام]] متوقع و [[منتظر]] این امر ([[فرج]]) باشید»<ref>{{متن حدیث|تَوَقَّعُوا هَذَا الْأَمْرَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}؛ کافی، ص۳۳۳،ج۱.</ref>.<ref>ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۲-۹۳؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.</ref>
##[[حضرت مهدی]]{{ع}} فرمودند: «بر شما [[باد]] به [[دعا کردن]] و [[انتظار فرج]] و [[گشایش]] چرا که به زودی برای شما [[علم]] (به فوائد آن) [[آشکار]] می‌شود»<ref>{{متن حدیث|عَلَیْکُمْ‏ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّهُ‏ سَیَبْدُو لَکُمْ‏ عَلَمٌ}}؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳۳۶.</ref>.<ref>ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸. </ref>
##[[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «هر کس [[دوست]] دارد از [[یاران حضرت قائم]] {{ع}} باشد، باید [[منتظر]] باشد و در حال [[انتظار]] به [[پرهیزگاری]] و [[اخلاق نیکو]] [[رفتار]] نماید»<ref>{{متن حدیث|مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ یَکُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص۲۰۷.</ref>.<ref>ر.ک: آصف آگاه، سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص۹۵ ـ ۱۰۰.</ref>
#روایاتی که در موضوع [[انتظار]] و [[فضیلت]] آن آمده و هر چند ظاهراً جملات خبریه است اما به صورت دستوری هستند. به عبارت دیگر این [[روایات]] توصیف [[انتظار]] و [[پاداش]] آن و آثار آن نیست، بلکه توصیه و [[دستور]] به [[انتظار]] و تحصیل این حالت در خود است<ref>ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸. </ref> مانند:
##روزی [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: «می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن [[خداوند]] هیچ عمل را از [[بندگان]] نمی‌پذیرد. فرمود: [[شهادت]] به [[یگانگی خدا]] و آنکه [[حضرت محمد]]{{صل}} [[بنده]] و [[پیامبر]] اوست... و [[انتظار ظهور]] [[حضرت قائم]]{{ع}}»<ref>{{متن حدیث|أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ{{ع}}}}؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر {{ع}}، ص ۳۴.</ref>.<ref>ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.</ref> [[قرابت]] و همپایگی [[انتظار قائم]] {{ع}} با دیگر [[اصول اعتقادی]] [[اسلام]] در سخن [[صادق]] [[آل محمد]] {{ع}} بیانگر [[عظمت]] و [[جایگاه]] رفیع مسئلۀ [[انتظار]] در آموزه‌های [[دین]] است، چون از سویی [[قرآن مجید]] [[ایمان]] به [[ولایت]] و [[امامت]] را رکن اساسی [[دین]] و مایه کمال آن می‌داند و از سوی دیگر، باورداشت [[مهدویت]]، مهم‌ترین جزء اندیشۀ [[امامت]] است، از این‌رو [[دین‌داری]] بدون [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} نیز بی‌ارزش است<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱. </ref>.
##در روایتی، [[امام باقر]]{{ع}} به ابی‌جارود فرمود: «[[دین]] من و [[دین]] [[پدران]] من، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت پیامبر]] [[اسلام]] و [[اقرار]] به آنچه از نزد [[خدای متعال]] آمده است و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] امر ما عبارت است از [[انتظار قائم]] و تلاش و [[پرهیزکاری]]»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ{{ع}}: یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}، کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.</ref>.<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>
##[[امام صادق]]{{ع}} فرمود: «آنچه [[خدای متعال]] به وسیلۀ آن، عمل [[بندگان]] را قبول خواهد کرد، بعد از [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدا]] و [[رسالت پیامبر]] و [[اقرار]] به [[امر الهی]] و [[ولایت]] ما و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[تسلیم]] از برای ایشان بودن و [[پرهیزکاری]] و تلاش و [[طمأنینه]]، عبارت است از [[انتظار]] برای [[قائم]]»<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ}}، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.</ref>.<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>
##شخصی [[خدمت]] [[امام محمد باقر]]{{ع}} آمد و نوشته‌ای همراه داشت، [[حضرت]] به او فرمودند: آیا این [[نامه]] مخاصم است که از [[دینی]] پرسیده که به واسطۀ آن [[اعمال انسان]] به درجۀ قبول می‌رسد؟ عرض کرد: بلی! [[خدا]] شما را [[رحمت]] کند مراد من همین است. [[حضرت]] فرمود: آن [[دینی]] که به سبب آن [[اعمال]] قبول می‌شود، این است: «[[شهادت]] به [[یگانگی خدا]]، و اینکه شریک ندارد، [[شهادت]] به [[رسالت خاتم]] الانبیاء [[محمد]]{{صل}} و [[اقرار]] به [[حقانیت]] سخنانی که از جانب [[خداوند]] آورده است، [[دوستی]] با ما [[اهل بیت]] و [[بیزاری از دشمنان]] ما و [[فرمانبرداری]] از ما و [[پرهیزگاری]] از [[گناهان]] و [[تواضع]] و [[انتظار ظهور]] [[قائم]] ما؛ زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت [[خدا]] بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند»<ref>{{متن حدیث|عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلی‏ أَبِی جَعْفَرٍ{{ع}} وَ مَعَهُ صَحِیفَةٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}: هذِهِ صَحِیفَةُ مُخَاصِمٍ یَسْأَلُ عَنِ الدِّینِ الَّذِی یُقْبَلُ فِیهِ الْعَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللَّهُ، هذَا الَّذِی أُرِیدُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ{{ع}}: شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ الْوَلَایَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا، وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِنَا، وَ الْوَرَعُ، وَ التَّوَاضُعُ، وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا؛ فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۳.</ref>.<ref>ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>
*در این سه [[روایات]] ملاحظه می‌‌شود [[امام باقر]]{{ع}} و [[امام صادق]]{{ع}} در کنار [[شهادت]] به [[وحدانیت]] [[خدای متعال]] و [[رسالت]] [[نبوی]]، مسئلۀ [[انتظار]] را مطرح می‌‌فرمایند که این‌ کار بر اهمیت و [[وجوب]] [[انتظار]] دلالت می‌‌کند. علاوه بر این، مسئلۀ [[انتظار]] در کنار مسائلی ذکر شده که از آن به عنوان عامل [[قبولی اعمال]] [[بندگان]] یاد شده است<ref>ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.</ref>.


==چیستی [[وجوب]] [[انتظار]]==
==آیا [[انتظار]]،  حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟==
*نکته‌ای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل می‌شود و [[نیاز]] به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود می‌آید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجۀ [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به [[قوت]] این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب می‌گردد و [[قوت]] [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.</ref>.
*نکته‌ای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت [[انتظار]] یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق [[وجوب]] قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به [[انتظار]] داشتن صحیح است؟ هر کس حال [[انتظار]] را در خودش [[وجدان]] کرده باشد، [[تصدیق]] می‌کند این حال بدون وجود مقدماتش در [[انسان]] ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "[[انتظار]]" قهراً حاصل می‌شود و [[نیاز]] به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت [[انتظار]] داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری [[انسان]] نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت [[انتظار]] خو به خود به وجود می‌آید. پس امر به [[انتظار]] و [[وجوب]] آن، در [[حقیقت]] به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته [[انتظار]] دارای شدت و [[ضعف]] است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجۀ [[انتظار]] وقتی است که [[انسان]] احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت [[انتظار]] بستگی به [[قوت]] این احتمال دارد. احتمال بالاتر، [[انتظار]] قویتری را موجب می‌گردد و [[قوت]] [[انتظار]] منشأ پیدایش آثاری در فرد [[منتظر]] می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین [[انتظار]] که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست<ref>ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.</ref>.
==نتیجه گیری==
==نتیجه گیری==
*نتیجه اینکه با استفاده از [[روایات]]  ائمۀ [[معصومین]]{{ع}} و اقوال [[علما]] [[انتظار فرج]] منتسب به اصل [[امامت]] و [[نبوت]] بوده و [[اعتقاد]] به آن [[واجب]] است.
*نتیجه اینکه با استفاده از [[روایات]]  [[ائمۀ معصومین]]{{ع}} و اقوال [[علما]] [[انتظار فرج]] منتسب به اصل [[امامت]] و [[نبوت]] بوده و [[اعتقاد]] به آن [[واجب]] است.


==پانویس==
==پانویس==
{{یادآوری پانویس}}
{{یادآوری پانویس}}
{{پانویس2}}
{{پانویس2}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ سپتامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۳

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ تفضیلی

انتظار فرج و عظمت آن

دلایل نقلی وجوب انتظار فرج

آیات دال بر وجوب انتظار فرج

  1. ﴿وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ[۳۸] و ﴿فَانتَظِرُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين[۳۹]. از امام رضا(ع) نقل شده فرمودند: «چقدر خوب است صبر و انتظار فرج! آیا نشنیده‌ای فرموده خدای عزوجل را که ﴿وَ ارْتَقِبُواْ إِنىّ‏ِ مَعَكُمْ رَقِيبٌ و الگو:فَانتَظِرُواْ إِنىِّ مَعَكُم مِّنَ الْمُنتَظِرِين، بنابراین بر شما باد به صبر، به درستی که گشایش پس از ناامیدی می‌آید، البته آنان که پیش از شما بودند صبورتر از شما بودند»[۴۰]
  2. ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۴۱]. امام صادق (ع) فرمودند: «درباره قول خدای عزوجل: ﴿الَمِ ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ[۴۲]، تقواپیشگان، شیعیان علی (ع) هستند و غیب همان حجت غایب است و گواه بر این گفته خدای عزوجل است که فرمود: ﴿وَيَقُولُونَ لَوْلَا أُنْزِلَ عَلَيْهِ آيَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَقُلْ إِنَّمَا الْغَيْبُ لِلَّهِ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ[۴۳].[۴۴]

روایات دال بر وجوب انتظار فرج

  1. روایاتی که صریحاً در آن فعل دستوری به کار رفته است و مؤمنین را مکلف به این امر می‌کنند، مانند:
    1. از امام جواد(ع) نقل شده است فرمودند: «همانا قیام کننده از ما (اهل بیت (ع)) همان مهدی (ع) است که انتظار او در (زمان) غیبتش واجب است»[۴۵] تعبیر وجوب، در فرمایش ایشان نشان دهندۀ ضرورت حال انتظار در زمان پنهانی امام است. دینداری و بندگی خدا جز به شرط تحقق این رکن مهم ـ یعنی انتظار قائم(ع) ـ امکان ندارد و کسی که به دنبال عبادت پروردگار است، نباید از این امر واجب غفلت بورزد[۴۶].
    2. امام باقر(ع) فرمودند: «صبح و شام متوقع و منتظر این امر (فرج) باشید»[۴۷].[۴۸]
    3. حضرت مهدی(ع) فرمودند: «بر شما باد به دعا کردن و انتظار فرج و گشایش چرا که به زودی برای شما علم (به فوائد آن) آشکار می‌شود»[۴۹].[۵۰]
    4. امام صادق(ع) فرمودند: «هر کس دوست دارد از یاران حضرت قائم (ع) باشد، باید منتظر باشد و در حال انتظار به پرهیزگاری و اخلاق نیکو رفتار نماید»[۵۱].[۵۲]
  2. روایاتی که در موضوع انتظار و فضیلت آن آمده و هر چند ظاهراً جملات خبریه است اما به صورت دستوری هستند. به عبارت دیگر این روایات توصیف انتظار و پاداش آن و آثار آن نیست، بلکه توصیه و دستور به انتظار و تحصیل این حالت در خود است[۵۳] مانند:
    1. روزی امام صادق(ع) فرمودند: «می‌خواهید به شما خبر دهم از چیزی که بدون آن خداوند هیچ عمل را از بندگان نمی‌پذیرد. فرمود: شهادت به یگانگی خدا و آنکه حضرت محمد(ص) بنده و پیامبر اوست... و انتظار ظهور حضرت قائم(ع)»[۵۴].[۵۵] قرابت و همپایگی انتظار قائم (ع) با دیگر اصول اعتقادی اسلام در سخن صادق آل محمد (ع) بیانگر عظمت و جایگاه رفیع مسئلۀ انتظار در آموزه‌های دین است، چون از سویی قرآن مجید ایمان به ولایت و امامت را رکن اساسی دین و مایه کمال آن می‌داند و از سوی دیگر، باورداشت مهدویت، مهم‌ترین جزء اندیشۀ امامت است، از این‌رو دین‌داری بدون انتظار ظهور مهدی (ع) نیز بی‌ارزش است[۵۶].
    2. در روایتی، امام باقر(ع) به ابی‌جارود فرمود: «دین من و دین پدران من، بعد از شهادت به وحدانیت خدای متعال و رسالت پیامبر اسلام و اقرار به آنچه از نزد خدای متعال آمده است و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم امر ما عبارت است از انتظار قائم و تلاش و پرهیزکاری»[۵۷].[۵۸]
    3. امام صادق(ع) فرمود: «آنچه خدای متعال به وسیلۀ آن، عمل بندگان را قبول خواهد کرد، بعد از شهادت به وحدانیت خدا و رسالت پیامبر و اقرار به امر الهی و ولایت ما و برائت از دشمنان ما و تسلیم از برای ایشان بودن و پرهیزکاری و تلاش و طمأنینه، عبارت است از انتظار برای قائم»[۵۹].[۶۰]
    4. شخصی خدمت امام محمد باقر(ع) آمد و نوشته‌ای همراه داشت، حضرت به او فرمودند: آیا این نامه مخاصم است که از دینی پرسیده که به واسطۀ آن اعمال انسان به درجۀ قبول می‌رسد؟ عرض کرد: بلی! خدا شما را رحمت کند مراد من همین است. حضرت فرمود: آن دینی که به سبب آن اعمال قبول می‌شود، این است: «شهادت به یگانگی خدا، و اینکه شریک ندارد، شهادت به رسالت خاتم الانبیاء محمد(ص) و اقرار به حقانیت سخنانی که از جانب خداوند آورده است، دوستی با ما اهل بیت و بیزاری از دشمنان ما و فرمانبرداری از ما و پرهیزگاری از گناهان و تواضع و انتظار ظهور قائم ما؛ زیرا از برای ما دولتی است که هر وقت خدا بخواهد آن را ظاهر می‌گرداند»[۶۱].[۶۲]

آیا انتظار، حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟

  • نکته‌ای که به صورت سؤال یا اشکال مطرح می‌شود این است که: مگر حالت انتظار یک حالت اختیاری است که بتواند متعلق وجوب قرار گیرد؟ آیا اساساً امر به انتظار داشتن صحیح است؟ هر کس حال انتظار را در خودش وجدان کرده باشد، تصدیق می‌کند این حال بدون وجود مقدماتش در انسان ایجاد نمی‌شود و اگر مقدمات آن به طور کامل موجود شود، "انتظار" قهراً حاصل می‌شود و نیاز به امر و دستوری در مورد آن نیست. بنابراین می‌توان گفت: اصل حالت انتظار داشتن بسان افعالی چون خوردن و آشامیدن، اختیاری انسان نیست. اگر کسی طالب ایجاد این حال باشد، باید مقدمات آن را در خودش فراهم کند و در صورت تحقق آن مقدمات، حالت انتظار خو به خود به وجود می‌آید. پس امر به انتظار و وجوب آن، در حقیقت به ایجاد آن مقدمات بر می‌گردد. البته انتظار دارای شدت و ضعف است و هر درجه‌ای از آن، مقدمات خاص خود را دارد. پایین‌ترین درجۀ انتظار وقتی است که انسان احتمال وقوع چیزی را بدهد. شدت انتظار بستگی به قوت این احتمال دارد. احتمال بالاتر، انتظار قویتری را موجب می‌گردد و قوت انتظار منشأ پیدایش آثاری در فرد منتظر می‌شود که این آثار در مراتب پایین‌تر به چشم نمی‌خورد. بحث فعلی ما به درجات پایین انتظار که اثر چندانی در فرد ندارد، ناظر نیست[۶۴].

نتیجه گیری

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. در ادامه بیان می‌شود که وجه تام نصرت الاهی، تحقق ظهور است و با ظهور، خداوند بالاترین نوع نصرت خود را به نمایش درمی‌آورد؛ چنان‌که در روایات نیز از نصرت الاهی، به ظهور و زمان ظهور تعبیر شده است.
  2. سلیم بن قیس، کتاب سلیم بن قیس، ص۲۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۳‌، ص۱۴۴‌.
  3. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۳۲۰‌.
  4. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۰۷، ح۱۶.
  5. آصف آگاه؛سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص ۸۹-۹۰.
  6. «أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ الْقَوَّامُونَ بِحَقِّي وَ أَفْضَلُهُمْ لَدَيَّ وَ أَكْرَمُهُمْ عَلَيَّ مُحَمَّدٌ سَيِّدُ الْوَرَى وَ أَكْرَمُهُمْ وَ أَفْضَلُهُمْ بَعْدَهُ عَلِيٌّ أَخُو الْمُصْطَفَى الْمُرْتَضَى ثُمَّ مَنْ بَعْدَهُ مِنَ الْقَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ مِنْ أَئِمَّةِ الْحَقِّ وَ أَفْضَلُ النَّاسِ بَعْدَهُمْ مَنْ أَعَانَهُمْ عَلَى حَقِّهِمْ وَ أَحَبُّ الْخَلْقِ إِلَيَّ بَعْدَهُمْ مَنْ أَحَبَّهُمْ وَ أَبْغَضَ أَعْدَاءَهُمْ وَ إِنْ لَمْ يُمْكِنْهُ مَعُونَتُهُمْ»؛ تفسیر الامام العسکری(ع)، ص۴۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۲۷، ص۹۶.
  7. «مَنْ أَعَانَنَا بِلِسَانِهِ عَلَى عَدُوِّنَا أَنْطَقَهُ اللَّهُ بِحُجَّتِهِ يَوْمَ مَوْقِفِهِ بَيْنَ يَدَيْهِ عَزَّ وَ جَلَّ»تلعکبری (شیخ مفید)، محمد، امالی، ص ۳۳، ح ۷؛ در این زمینه روایات دیگری با چنین مضمونی موجود است. ر.ک: فقیه ایمانی، آیت‌الله محمد باقر، شیوه‌های یاری قائم آل محمد(ع)، ص ۱۹-۱۵.
  8. «نَاصِرُنَا وَ مُحِبُّنَا يَنْتَظِرُ الرَّحْمَةَ»؛ نهج البلاغه، خ۱۰۹.
  9. آصف آگاه؛سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص ۹۲-۹۳.
  10. «لو اجتمَعَ علی الامام عدهُ اهلِ بدرٍ ثلاثمأه و بِضعهُ عشر رجلاً لَوَجَب علیه الخروجُ بالسیفِ»؛ تلعکبری (شیخ مفید)، محمد، مصنفات الشیخ المفید، ج۷، ص۱۳.
  11. «لَوْ كَمَلَتِ الْعِدَّةُ الْمَوْصُوفَةُ ثَلَاثَمِائَةٍ وَ بِضْعَةَ عَشَرَ كَانَ الَّذِي تُرِيدُونَ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۱۰، ب۱۲، ح۴.
  12. ابن بابویه، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ج۳، ص۳۷۷، ب۳۶، ح۷.
  13. طبرسی، ابوالفضل، مشکاة الأنوار، ص۶۳.
  14. کلینی‌، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۱، ص۴۴۹، ح۳۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۱۹‌، ص۱۵‌.
  15. «أَنْبِيَاءُ اللَّهِ كَثِيرَةٌ لَمْ يُنْصَرُوا فِي الدُّنْيَا وَ قُتِلُوا وَ الْأَئِمَّةُ مِنْ بَعْدِهِمْ قُتِلُوا وَ لَمْ يُنْصَرُوا»؛ قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۲۵۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳‌، ص۶۵ و ج۶۷، ص۱۴.
  16. «يَخَافُ عَلَى نَفْسِهِ»؛ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال‌الدین و تمام النعمه، ص۴۸۱‌.
  17. آصف آگاه؛سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص ۹۳-۹۵.
  18. حلی، حسن بن سلیمان، مختصر بصائر الدرجات، ص۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۳، ص۴۷.
  19. «یا آن کسی که به درمانده، چون وی را بخواند، پاسخ می‌دهد و بلا را (از او) می‌گرداند» سوره نمل، آیه ۶۲.
  20. امام صادق(ع) در ذیل آیه می‌فرماید: « نَزَلَتْ فِي الْقَائِمِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ع)، هُوَ وَ اللَّهِ الْمُضْطَرُّ إِذَا صَلَّى فِي الْمَقَامِ رَكْعَتَيْنِ وَ دَعَا اللَّهَ فَأَجَابَهُ وَ يَكْشِفُ السُّوءَ وَ يَجْعَلُهُ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ». (قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر قمی، ج۲، ص۱۲۹؛ حویزی، عبد علی، نورالثقلین، ج۴، ص۹۴، ح۹۳).
  21. در دسته اول از ادله زمینه‌سازی به آن اشاره شد‌.
  22. حلی‌، ابن طاوس‌، الملاحم و الفتن، ص۳۰ و ۱۱۷‌؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی(ع)، ج۱، ص۳۸۱-۳۸۶، ح۲۴۵ و ۲۴۶‌؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۲۴۳.
  23. این مضمون به عنوان روایات رایات سود، حدیث اهل مشرق، حدیث ما یلقی اهل بیته(ع) بعده که میان آنها روایات معتبر نیز موجود است معروف است (کورانی، علی، معجم احادیث المهدی(ع)، ص۲۲۰).
  24. طبرانی، المعجم الاوسط، ج۱، ص۲۸۹؛ سنن ابن ماجه‌، ج۲، ص۱۳۶۸‌.
  25. محمد بن مشهدی‌، المزار، ص۶۷۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۹۸، ص۳۷۴.
  26. کلینی‌، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۵، ص۳۸، ح۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۳۳، ص۴۴۸، ح۸.
  27. نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۲۹۰، ب۱۴‌.
  28. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۰، ص۱۶ و ۲۱۴.
  29. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۶۰، ص۲۱۸‌.
  30. اربلی، علی بن عیسی‌، کشف الغمه، ج۳، ص۲۶۸؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی(ع)، ج۳، ص۸۴، ح۶۲۹.
  31. ابن حنبل‌، احمد، مسند، ج۴، ص۱۱۰.
  32. ابن حنبل‌، احمد، مسند، ج۱، ص۱۱۲؛ کورانی، علی، معجم احادیث المهدی(ع)، ج۱، ص۲۸۳، ح۱۸۳.
  33. طوسی، محمد بن حسن، الغیبه‌، ص۴۷۷.
  34. آصف آگاه؛سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص ۹۵-۱۰۰.
  35. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
  36. ر.ک: مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  37. ر.ک.. گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲ ـ ۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  38. «و شما چشم به راه باشید من نیز با شما چشم به راه خواهم بود» سوره هود، آیه ۹۳.
  39. «به انتظار بمانید من هم با شما به انتظار می‌‌مانم» سوره اعراف، آیه ۷۱.
  40. «فَعَلَيْكُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا يَجِي‏ءُ الْفَرَجُ عَلَى الْيَأْسِ فَقَدْ كَانَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ أَصْبَرَ مِنْكُمْ» کمال الدین و تمام النعمه ۲ / ۶۴۵، باب ۵۵، ح ۵.
  41. «و می‌گویند: چرا نشانه‌ای (دلخواه ما) از سوی پروردگارش برای او فرو فرستاده نشده است؟ بگو که غیب، تنها از آن خداوند است پس چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه 20.
  42. «این (آن) کتاب (است که) هیچ تردیدی در آن نیست، رهنمودی برای پرهیزگاران است همان کسانی که «غیب» را باور» سوره بقره، آیه 1 ـ 3.
  43. مکیال المکارم، ج ۲، ص ۲۲۹.
  44. ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  45. «إِنَّ الْقَائِمَ مِنَّا هُوَ الْمَهْدِیُّ الَّذِی یَجِبُ أَنْ یُنْتَظَرَ فِی غَیْبَتِهِ»؛ کمال الدین، ص۳۷۷، ج ۲.
  46. ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴؛ گوهری، عباس، دیمه کار گراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ موسوی اصفهانی، سید محمد تقی، تکالیف بندگان نسبت به امام زمان‌، ص ۹۲؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷، نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  47. «تَوَقَّعُوا هَذَا الْأَمْرَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً»؛ کافی، ص۳۳۳،ج۱.
  48. ر.ک. گوهری، عباس و دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص ۹۲-۹۳؛ نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  49. «عَلَیْکُمْ‏ بِالدُّعَاءِ وَ انْتِظَارِ الْفَرَجِ‏ فَإِنَّهُ‏ سَیَبْدُو لَکُمْ‏ عَلَمٌ»؛ بحارالانوار، ج ۹۲، ص ۳۳۶.
  50. ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  51. «مَنْ‏ سَرَّهُ‏ أَنْ‏ یَکُونَ‏ مِنْ‏ أَصْحَابِ‏ الْقَائِمِ‏ فَلْیَنْتَظِرْ وَ لْیَعْمَلْ‏ بِالْوَرَعِ‏ وَ مَحَاسِنِ الْأَخْلَاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ»؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت نعمانی، ص۲۰۷.
  52. ر.ک: آصف آگاه، سید محمد رضی، بررسی شاخصه‌های جامعه زمینه‌ساز ظهور با تأکید بر روایات نصرت، ص۹۵ ـ ۱۰۰.
  53. ر.ک: نیلی پور، مهدی، انتظار و وظایف منتظران، ص۱۵ ـ ۱۸.
  54. «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَی فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ(ع)»؛ بصائر الدرجات، ص ۸۳، باب ۱۴؛ ملاقات با امام عصر (ع)، ص ۳۴.
  55. ر.ک. جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱؛ قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ مهدوی فرد، میرزاعباس، فلسفه انتظار، ص ۶۱ ـ ۶۴.
  56. ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، ادب فنای مقربان، ج ۹، ص ۳۶۹ ـ ۳۷۱.
  57. «عَنْ أَبِی الْجَارُودِ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی جَعْفَرٍ(ع): یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ! هَلْ تَعْرِفُ مَوَدَّتِی لَکُمْ وَ انْقِطَاعِی إِلَیْکُمْ وَ مُوَالاتِی إِیَّاکُمْ؟ قَالَ: فَقَالَ: نَعَمْ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَإِنِّی أَسْأَلُکَ مَسْأَلَةً تُجِیبُنِی فِیهَا فَإِنِّی مَکْفُوفُ الْبَصَرِ قَلِیلُ الْمَشْیِ وَ لَا أَسْتَطِیعُ زِیَارَتَکُمْ کُلَّ حِینٍ. قَالَ: هَاتِ حَاجَتَکَ؟ قُلْتُ: أَخْبِرْنِی بِدِینِکَ الَّذِی تَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ أَنْتَ وَ أَهْلُ بَیْتِکَ لِأَدِینَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ. قَالَ: إِنْ کُنْتَ أَقْصَرْتَ الْخُطْبَةَ فَقَدْ أَعْظَمْتَ الْمَسْأَلَةَ وَ اللَّهِ لَأُعْطِیَنَّکَ دِینِی وَ دِینَ آبَائِیَ الَّذِی نَدِینُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ: شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ(ص) وَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَایَةَ لِوَلِیِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِیمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ»، کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۰.
  58. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  59. «عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ(ع) أَنَّهُ قَالَ ذَاتَ یَوْمٍ: أَ لَا أُخْبِرُکُمْ بِمَا لَا یَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ؟ فَقُلْتُ: بَلَی. فَقَالَ: شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَایَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا یَعْنِی الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِیمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِینَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ»، نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص ۱۰۶.
  60. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  61. «عَنْ إِسْمَاعِیلَ الْجُعْفِیِّ، قَالَ: دَخَلَ رَجُلٌ عَلی‏ أَبِی جَعْفَرٍ(ع) وَ مَعَهُ صَحِیفَةٌ، فَقَالَ لَهُ أَبُو جَعْفَرٍ(ع): هذِهِ صَحِیفَةُ مُخَاصِمٍ یَسْأَلُ عَنِ الدِّینِ الَّذِی یُقْبَلُ فِیهِ الْعَمَلُ. فَقَالَ: رَحِمَکَ اللَّهُ، هذَا الَّذِی أُرِیدُ، فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ(ع): شَهَادَةُ أَنْ لَاإِلهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَاشَرِیکَ لَهُ، وَ أَنَّ مُحَمَّداً صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، وَ تُقِرَّ بِمَا جَاءَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ، وَ الْوَلَایَةُ لَنَا أَهْلَ الْبَیْتِ، وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ عَدُوِّنَا، وَ التَّسْلِیمُ لِأَمْرِنَا، وَ الْوَرَعُ، وَ التَّوَاضُعُ، وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا؛ فَإِنَّ لَنَا دَوْلَةً إِذَا شَاءَ اللَّهُ جَاءَ بِهَا»؛ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول الکافی، ج ۲، ح ۱۳.
  62. ر.ک. قنبری، معصوم علی، بررسی مسأله انتظار ادله فوائد و نقش آن‌، ص ۸۵-۸۶؛ پزوهشگران مسجد مقدس جمکران، آیین انتظار، ص ۱۹۹؛ گوهری، عباس، دیمه کارگراب، محسن، رسالت منتظران در زمینه‌سازی برای ظهور و تحقق دولت کریمه، ص۹۲-۹۳؛ آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  63. ر.ک. آهنگران، محمد رسول، بررسی مبانی ضرورت زمینه‌سازی برای ظهور موعود، ص ۱۶۶-۱۶۷.
  64. ر.ک. بنی‌هاشمی، سیدمحمد، انتظار فرج، ص۱۳۴.
بازگشت به صفحهٔ «وجوب و ضرورت نقلی انتظار چیست؟ (پرسش)».