عزاداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۵۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۷ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = امام حسین
| عنوان مدخل  =
| مداخل مرتبط = [[عزاداری در قرآن]] - [[عزاداری در فقه اسلامی]] - [[عزاداری در تاریخ اسلامی]] - [[عزاداری در کلام اسلامی]] - [[عزاداری در معارف و سیره حسینی]] - [[عزاداری در نگاه اهل سنت]] - [[عزاداری در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =
}}
{{سوگواری امام حسین}}


{{امامت}}
'''عزاداری''' یکی از سنت‌های دینی برای [[وفات]] و شهادت پیشوایان دینی است مانند برگزاری مراسم عزاداری در [[ماه محرم]] و [[روز عاشورا]] و ایام شهادت ائمه. سوگواری برای افرادِ ازدست‌رفته امری غریزی و طبیعی است و در طول [[تاریخ]] رواج داشته است. [[فلسفه عزاداری]]، همان فلسفه [[قیام]] [[امام حسین]]{{ع}} است که عبارت از [[اصلاح‌گری]]، احیای آموزه‌ها و [[معارف دینی]]، [[تربیت]] [[انسان]] و غیره است.
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عزاداری در حدیث]] - [[عزاداری در تاریخ اسلامی]] - [[عزاداری در معارف و سیره حسینی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(206,242, 299); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل '''[[عزاداری (پرسش)]]''' قابل دسترسی خواهند بود.</div>
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;">
'''عزاداری''' [[سوگواری]] و [[اقامه ماتم]] و‌ [[عزا]]، در [[مرگ]] عزیزان.
==مقدمه==
یکی از [[سنت‌های دینی]] برپا کردن [[مراسم عزاداری]] برای [[وفات]] و [[شهادت پیشوایان دینی]] است که مظلومانه به شهادت رسیده‌اند. در میان [[شیعه]]، [[ماه محرم]] و [[روز عاشورا]] و [[ایام شهادت ائمه]]، روزهای [[ماتم]] به شمار می‌‌رود و طبق رهنمود [[پیشوایان]]، به برپایی مجالس و محافل عزاداری می‌‌پردازند. [[نوحه‌خواندن]]، [[مرثیه‌خوانی]]، [[سینه‌زنی]] و [[گریستن بر مصیبت‌های اهل بیت|گریستن بر مصیبت‌ها]] و [[مظلومیت‌های اهل‌بیت پیامبر]]، از این برنامه‌هاست.  


[[هدف]] از عزاداری، علاوه بر [[همدردی با مظلومان]] و ابراز [[محبت نسبت به دودمان پیامبر اسلام]]، زنده نگه داشتن یاد آن [[شهدا]] و الهام گرفتن از [[زندگی]] و شهادت آنان و افشای ستم‌های [[جباران]] است. [[شیفتگان اهل‌بیت]]{{عم}}، داوطلبانه چنین مراسمی را برپا می‌‌کنند و با علاقه در این راه، [[پول]] [[خرج]] می‌‌کنند و این کار را موجب نزدیک شدن به [[ائمه اطهار]] می‌‌دانند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
== مقدمه ==
یکی از سنت‌های دینی برپا کردن [[مراسم عزاداری]] برای [[وفات]] و شهادت پیشوایان دینی است که مظلومانه به شهادت رسیده‌اند. در میان [[شیعه]]، [[ماه محرم]] و [[روز عاشورا]] و ایام شهادت ائمه، روزهای [[ماتم]] به شمار می‌‌رود و طبق رهنمود [[پیشوایان]]، به برپایی مجالس و محافل عزاداری می‌‌پردازند. [[نوحه‌خواندن]]، [[مرثیه‌خوانی]]، [[سینه‌زنی]] و گریستن بر مصیبت‌ها و مظلومیت‌های اهل‌بیت پیامبر، از این برنامه‌هاست.  


==عزاداری زنان==
[[هدف]] از عزاداری، علاوه بر همدردی با مظلومان و ابراز [[محبت نسبت به دودمان پیامبر اسلام]]، زنده نگه داشتن یاد آن [[شهدا]] و الهام گرفتن از [[زندگی]] و شهادت آنان و افشای ستم‌های [[جباران]] است. [[شیفتگان اهل‌بیت]] {{عم}}، داوطلبانه چنین مراسمی را برپا می‌‌کنند و با علاقه در این راه، [[پول]] [[خرج]] می‌‌کنند و این کار را موجب نزدیک شدن به [[ائمه اطهار]] می‌‌دانند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|فرهنگ‌نامه دینی]].</ref>.
===[[نقش زنان]] در پیدایش وحیات مجالس و [[آیین‌های عزاداری]]===
بررسی [[تاریخ]] پیدایش و [[تکوین]] مجالس و آیین‌های عزاداری نشان می‌دهد، در مقاطع مختلف، [[زنان]] در روند شکل‌یابی و گسترش این [[آیین]] نقش‌آفرین بوده‌اند؛ از جمله در نخستین عزاداری‌ها. به گزارش [[مقاتل]] و [[منابع تاریخی]]، نخستین [[سوگواران بر امام حسین]]{{ع}}، زنان [[اهل‌بیت]] بوده‌اند. بررسی شیوه عزاداری این زنان - که برگرفته از رسم عزاداری [[عرب]] آن [[زمان]] بوده - از آنجا اهمیت دارد که این شیوه بعدها در شکل‌گیری و [[ترویج]] اقسام عزاداری تأثیرگذار بوده است. طبق قول مشهور، پس از رسیدن خبر [[شهادت امام حسین]]{{ع}} به خیمه‌ها، زنان، ناله‌کنان از خیمه‌ها بیرون دویدند. در [[زیارت ناحیه مقدسه]] حالت زنان در آن صحنه چنین [[روایت]] شده است: {{متن حدیث|نَاشِرَاتِ الشُّعُورِ عَلَى الْخُدُودِ، لَاطِمَاتِ الْوُجُوهِ، سَافِرَاتٍ وَ بِالْعَوِيلِ دَاعِيَاتٍ}} (موهایشان را بر صورت‌هایشان پراکنده کرده بودند و در صورت‌هایشان لطمه می‌زدند و نقاب از چهره‌ها افکنده بودند و با صدای بلند [[شیون]] می‌کردند). در مقاتل آمده است که [[حضرت زینب]]{{س}} با حضور بر سر [[اجساد شهدا]]، مرثیه‌ای سوزناک خواند: {{متن حدیث|يَا مُحَمَّدَاهْ صَلَّى عَلَيْكَ مَلِيكُ السَّمَاءِ هَذَا حُسَيْنٌ بِالْعَرَاءِ مُرَمَّلٌ بِالدِّمَاءِ مُقَطَّعُ الْأَعْضَاءِ يَا مُحَمَّدَاهْ وَ بَنَاتُكَ سَبَايَا}} (ای [[محمد]]! که [[ملائک آسمان]] بر تو [[درود]] می‌فرستند، این [[حسین]] توست، که برهنه و در [[خاک]] و [[خون]] آغشته شده و اعضای پیکرش از هم جدا شده‌اند. و این [[دختران]] تو هستند که آنها را به [[اسارت]] می‌برند...). بنابراین [[زینب]] را باید نخستین کسی دانست که بر حسین{{ع}} مرثیه خواند.


در [[مسیر کاروان اسرا به کوفه]] و [[شام]] نیز در منازل مختلف، [[زنان اهل بیت]] در جمع [[مردم]]، سخنرانی‌های پرشوری با مضمون [[سرزنش]] مردم و [[مرثیه‌خوانی]] بر [[شهدای کربلا]] ایراد کردند که متن آن سخنان در مقاتل نقل شده است. از جمله به [[سخنرانی]] حضرت زینب{{س}}، [[فاطمه صغرا]] و [[ام‌کلثوم]] در کوفه می‌توان اشاره کرد. [[ابن‌طاووس]] در لهوف مرثیه‌ای را در پنج [[بیت]] به نقل از [[ام کلثوم]]{{س}} در جمع [[مردم کوفه]] آورده است که این‌گونه آغاز می‌شود: {{متن حدیث|قَتَلْتُمْ أَخِي صَبْراً فَوَيْلٌ لِأُمِّكُمْ‌ سَتُجْزَوْنَ نَاراً حَرُّهَا يَتَوَقَّد}}. سخنان [[زنان]] [[اهل‌بیت]] چنان در مردم کوفه اثر گذاشت که صدای گریه‌شان برخاست. به تعبیر [[ابن‌طاووس]]: «زنان موهای خود را پریشان کرده و [[خاک]] بر سر ریختند. صورت‌هایشان را با ناخن خراشیدند و بر چهره‌های خود می‌زدند و فریاد واویلا بلند کردند».
== معناشناسی ==
در برخی منابع، به [[نوحه‌خوانی]] [[زینب]] دختر [[عقیل بن ابی‌طالب]] در [[مدینه]] و یکی از زنان [[بنی‌هاشم]] که در [[خانه]] [[یزید]] [[زندگی]] می‌کرد، پس از رسیدن خبر [[شهادت امام حسین]]{{ع}} اشاره شده است. همچنین طبق روایتی که [[احمد بن محمد بن خالد برقی]] در [[المحاسن]] آورده است [[زنان اهل بیت]]، هنگامی که اجازه یافتند در روزهای اقامتشان در [[شام]] عزاداری کنند، [[لباس سیاه]] پوشیدند؛ عملی که بعدها به سنتی میان [[شیعیان]] تبدیل شد.
«عزاء» به معنای [[صبر]] و [[شکیبایی]] بر [[مصیبت]] و [[اندوه]]<ref>مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.</ref> و عزاداری به معنای ماتم‌داری، [[ذکر مصیبت]]، تعزیت، [[زاری]] و [[سوگواری]]<ref>دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.</ref> است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از [[مصائب]] و صبرکردن بر [[حزن]] به سبب اسناد دادن امر به سوی [[خدای عزوجل]] است<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.</ref>. عزاداری در عرف [[شیعی]] به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری [[شهادت]] [[معصومان]]{{ع}}، به‌ویژه شهادت [[امام حسین]]{{ع}} و [[شهدای کربلا]] به کار می‌رود<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref>.<ref>[[صدیقه درویش‌زاده کاخکی|درویش‌زاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref>


حضور زنان در نخستین [[مراسم]] علنی عزاداری که در عاشورای سال ۳۵۲ ق در [[بغداد]] برگزار شد نیز برجسته بوده است. ابن‌اثیر این حضور را چنین توصیف می‌کند: «زنان خارج شدند از [[خانه‌ها]] درحالی که در عزای [[حسین بن علی]] موهاشان را پریشان کرده و صورت‌هایشان را سیاه کرده بودند و گریبان خود را چاک می‌دادند و در [[شهر]] می‌گردیدند و نوحه‌خوانی می‌کردند و بر صورت‌هایشان می‌زدند».
عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق می‌شود: الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛ ب) [[مراسم عزاداری]] که به صورت سنتی برای بزرگان [[دینی]] و دیگران برگزار می‌شود. این دو، از دیدگاه روان‌شناسی کاملا متفاوت هستند. داغ دیدگی واقعی امری است غیر اختیاری و افراد داغ‌دار از مدار [[زندگی]] عادی خارج می‌شوند و باید به تدریج به زندگی عادی برگردند. اما مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و [[برنامه‌ریزی]] شده است و بخشی از برنامه‌های زندگی عادی افراد محسوب می‌شود. داغ‌داری حالتی روانی و درونی است، ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت [[اجتماعی]] صورت می‌گیرد. برای عادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به کمک می‌آیند که از جمله آنها مراسم عزاداری است.


از نحوه حضور زنان در عزاداری‌های پس از آن [[مقطع]] تا دوره صفویان اطلاعات چندانی در دست نیست. اما از گزارش‌های سفرنامه‌نویسان اروپایی از [[ایران]] [[عهد]] صفوی می‌توان دریافت که زنان در [[مراسم عزاداری]] عمومی که در میادین اصلی و اماکن مهم [[شهرها]] برگزار می‌شد، حاضر می‌شدند. از جمله پیترو دلاواله به حضور زنان در مجلس روضه‌خوانی در [[اصفهان]] (سال ۱۰۲۷ق) اشاره می‌کند. دن‌گارسیا دسیلوا فیگوئروا -[[سفیر]] اسپانیا در دربار شاه [[عباس]] [[اول]]- هم در سفرنامه‌اش حضور زنان را در [[مجالس عزاداری]] (سال ۱۰۲۸ق) با تفصیل توصیف کرده و از جمله نوشته است: «همه [[زن‌ها]] از هر طبقه با دقت کامل مواعظی را که هر [[روز]] در این [[مسجد]] به وسیله جدی‌ترین و والامقام‌ترین ملایان یا [[فقیهان]] ایراد می‌شد گوش می‌دادند.... سخنان موعظه‌گران به قدری تأثرانگیز است که [[زن‌ها]] به [[سختی]] [[اشک]] می‌ریزند و با سیلی بر چهره و با مشت بر سینه خویش می‌کوبند».
داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره سخت [[بیماری]] لاعلاج، از [[دنیا]] برود. در هر دو صورت، داغ‌دیدگی [[صدق]] می‌کند، اما ناگهانی بودن سخت‌تر است<ref>[[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۴]]، ص ۲۳.</ref>.


دقیقاً مشخص نیست در دوره [[صفویه]]، [[مجالس روضه]] اختصاصی [[زنان]] نیز برگزار می‌شده است یا نه. اما درباره دوره قاجار، اسناد متعدد و اطلاعات بیشتری در دست است که نشان می‌دهد در آن دوره، زنان در مجالس و [[آیین‌های عزاداری]] حضوری فعال داشته‌اند. عبدالله مستوفی این مشارکت را «فعال‌ترین بعد حضور [[اجتماعی]] زنان در آن دوره» توصیف کرده است. گرچه [[یحیی]] دولت‌آبادی در خاطراتش می‌نویسد اغلب مجالس روضه‌خوانی افراد مشهور مختص مردان بوده است و تنها در برخی مجالس عمومی زنان را راه می‌دادند. او می‌افزاید: «مجالسی که به زن‌ها هم چایی داده می‌شد، موجب [[شهرت]] صاحب مجلس می‌شد».
== پیشینه ==
سوگواری برای افرادِ ازدست‌رفته امری غریزی و طبیعی است و در طول [[تاریخ]] رواج داشته است<ref>باقری بیدهندی، بایدها و نبایدهای عزاداری، ۴۰۵.</ref>. در تاریخ اسلام نیز شواهد بسیاری از عزاداری و سوگواری در مصائب دیده می‌شود. [[گریه]] [[رسول اکرم]]{{صل}} در شهادت [[حضرت حمزه]]{{ع}} و نیز در سوگ فرزند خود ابراهیم و نیز گریه بسیار حضرت [[فاطمه]]{{س}} در فراق [[پیامبر]]{{صل}}، از این موارد است<ref>مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۴۸۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۳۲ و ۲۴/۴۶۶.</ref>. در [[سنت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه]]{{ع}} بر تعزیت و تسلیت مصیبت‌دیدگان و خواندن [[آیه استرجاع]]<ref>سوره بقره، آیه ۱۵۶.</ref> و [[تسلیم]] قضای الهی‌ بودن تأکید و نیز به دوری از جزع و [[نوحه‌گری]] بر [[باطل]] و توأم با بدعت در عزاداری، سفارش شده است<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۳–۱۷۵؛ مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۲۰۲، ۳۷۲ و ۴۳۲.</ref>.


علاوه بر حضور در مجالس روضه عمومی، در [[عهد]] ناصری، برگزاری مجالس روضه زنانه رایج بوده است؛ مجالسی که هم [[روضه‌خوانان]] و هم مستمعان آنان [[زن]] بودند. این مجالس به دلیل ممنوعیت حضور مردان، برگزاری غیرعلنی و عمدتاً در منازل شخصی و نیز محدودیت‌های [[فرهنگی]]، از دسترس [[تاریخ‌نویسان]] و سفرنامه‌نویسان دور مانده و به همین جهت اطلاعات چندانی از آنها باقی نمانده است. گزارش ژان دیولافوا در سفرنامه‌اش از یک [[روضه]] زنانه در بوشهر از معدود گزارش‌های باقی مانده از این مجالس است. او می‌نویسد: «در طبقه تحتانی عمارت، یک مسجد خانگی بود که [[روشنایی]] زیادی در آن نمی‌تابید. تورهای ضخیمی در مقابل مشربی‌های درگاه‌ها کشیده شده و [[صحن]] مسجد تاریک بود. زن‌ها در اطراف صحن تکیه به دیوار داده بودند و دوشیزه [[جوان]] [[زیبایی]] با آهنگ حزن‌آوری بیاناتی ایراد می‌کرد و وضع رقت‌انگیز [[شهادت]] [[امامان]] را شرح می‌داد.... عده زیادی از زنان را [[مشاهده]] کردم که تا آن وقت آنها را ندیده بودم. تمام عباهای خود را به سر کشیده، اما سینه و شانه چپ را برهنه کرده و با [[کف دست]] با آهنگ صدای [[روضه‌خوان]] به شانه و سر می‌زدند و [[گریه]] می‌کردند. همین که [[روضه]] تمام شد، قلیان‌ها دست به دست شد و [[کنیز]] سیاهی برای حضار قهوه آورد».
بر اساس برخی [[روایات]]، موضوع عزاداری برای [[امام حسین]]{{ع}}، پیش از [[شهادت]] ایشان مطرح بوده است<ref>حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴/۳۳۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.</ref>. چگونگی [[واقعه عاشورا]] و تأکید بسیار ائمه{{ع}} بر زنده نگه‌ داشتن آن، موجب شد تا با وجود [[تهدید]] و سخت‌گیری خلفای اموی و عباسی و حتی تخریب چندین‌باره مرقد [[سیدالشهدا]]{{ع}}، [[مسلمانان]] و گاه غیر مسلمانان به [[زیارت کربلا]] و برگزاری عزاداری [[عاشورا]]، هرچه بیشتر ترغیب شوند<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱ و ۲۵/۳۳۹.</ref>.


عرصه دیگر حضور [[زنان]] در [[آیین‌های عزاداری]]، و شاید مهم‌ترین عرصه، تعزیه‌خوانی بود. در آن دوره، ساختار داخلی تکیه‌ها معمولاً به گونه‌ای بود که زنان در مرکز و نزدیک‌ترین محل به سکوی اجرای [[تعزیه]]، و مردان در پیرامون ایشان قرار می‌گرفتند. در برخی سفرنامه‌ها (از جمله سفرنامه‌های ویلز و بنجامین) گزارش‌هایی از کیفیت حضور زنان در مجالس تعزیه‌خوانی آمده است. به عنوان مثال بنجامین در توصیف تعزیه‌خوانی تکیه [[دولت]] می‌نویسد: «تمام [[صحن]] تکیه به استثنای راه باریکی در اطراف سکوی وسط، پر از زنانی بود که کنار یکدیگر نشسته بودند. با یک حساب تخمینی در حدود چهار هزار در صحن تکیه چهار زانو نشسته به سکونگاه می‌کردند و به دلیل شیبی که بود، زنان عقب‌تر هم به خوبی می‌توانستند سکو را ببینند. زنان همه چادرهای مشکی و سرمه‌ای داشته و روبنده‌های سفید رنگی نیز بر سر انداخته بودند که همه صورت آنها را می‌پوشانید. جلوی چشمان آنان این روبنده به وسیله قلابی در عقب سربسته می‌شد».
برگزاری [[مراسم عزاداری]] پس از شهادت امام حسین{{ع}}، دوره‌های مختلفی را طی کرده است. نخستین عزاداری، اشک‌ها و [[نوحه]] [[امام زین العابدین]]{{ع}} و [[حضرت زینب]]{{س}} هنگام واقعه و پس از آن در مسیر کربلا تا [[مدینه]] بود<ref>واعظ‌زاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۲؛ حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۰.</ref>؛ سپس عزاداری و [[مرثیه‌سرایی]] برای [[شهدای کربلا]] را برخی صحابه در همان روزهای نخستین پس از شهادت امام حسین{{ع}} انجام دادند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۹۸/۳۲۹؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۶۴.</ref>. پس از آن عزاداری، از عصر [[امام باقر]]{{ع}} به بعد عینیت یافت<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۳۷–۴۵؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۶ و ۲۶۸.</ref>.


اما نکته حائز اهمیت، [[ظهور]] مجالس تعزیه زنانه در دوره قاجار است. گویا اولین نمونه این مجالس در [[منزل]] قمرالسلطنه - دختر فتحعلی شاه - برگزار شده و از آن پس هر سال در طول دهه [[اول]] [[محرم]] برقرار بوده است. این تعزیه‌ها در فضای باز یا در تالارهای بزرگ منازل بزرگان و اعیان برگزار می‌شدند و در آنها کارگردانان و بازیگران همه زنانی بودند که پیش‌تر در مجالس زنانه روضه‌خوانی کرده بودند یا به [[تقلید]] از نقالان و تعزیه‌خوانان مرد می‌پرداختند. همان‌گونه که در تعزیه‌های عمومی مردها با [[پوشیدن]] لباس‌های زنانه به جای شخصیت‌های [[زن]] ایفای نقش می‌کردند، در این مجالس هم ایفای نقش مردان برعهده [[زنان]] بوده است. زنان مخاطب این تعزیه‌ها بیشتر به تماشای مجالسی رغبت نشان می‌دادند که [[شخصیت]] اصلی آنها [[زن]] بود؛ نظیر مجالس [[تعزیه]] «[[شهربانو]]»، «[[عروسی]] دختر [[قریش]]» و «[[درة الصدف]]». روضه‌خوان‌ها و تعزیه‌خوان‌های زن به «ملا» و سردسته‌شان نیز به «آخوند» ملقب می‌شدند. از تعزیه‌خوان‌های زن مشهور آن دوره در [[تهران]] ملانبات، ملافاطمه و ملامریم، و در سمنان ملابلقیس، ملاصغری و ملاشاه [[زینب]] را می‌توان نام برد. به ویژه زنان [[روضه‌خوان]] کاشانی و [[یزدی]] مشهور بودند.
رسمیت‌ یافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری [[سیدالشهدا]]{{ع}} را به یکی از [[مناسک]] [[فرهنگی]] و رسمی در [[ایران]] تبدیل کرد<ref>واعظ‌زاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.</ref>. در نهایت عزاداری [[حسینی]] از عصر [[صفویه]] به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج [[تشیع]] می‌دانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا{{ع}} را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند<ref>گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.</ref>. شکل‌های عزاداری در این دوره به شیوه [[روضه‌خوانی]]، دسته‌های سینه‌زنی، [[تعزیه]] و شبیه‌خوانی بود که تا امروز هم ادامه دارد<ref>محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.</ref>.<ref>[[صدیقه درویش‌زاده کاخکی|درویش‌زاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref>


گفته شده که تعزیه‌خوانی‌های زنانه بیشتر جنبه تفریحی و [[سرگرمی]] داشتند و معمولاً پس از پایان ماه‌های عزاداری [[محرم]] و صفر و بیشتر در ماه [[ربیع‌الاول]] [[اجرا]] می‌شدند. برگزاری این مجالس، عمومیت و توسعه چندانی نیافت و در دوره احمدشاه به افول‌گرایید. تنها در برخی مناطق نظیر بوشهر این مجالس استمرار یافت. برای افول تعزیه‌خوانی زنانه، برخی صاحب‌نظران (از جمله صادق همایونی و [[بهرام]] بیضایی) دلایلی را برشمرده‌اند؛ از جمله: تعداد کم تعزیه‌خوانان زن، محدودیت محل‌های تعزیه‌خوانی زنانه، انحصار حضور زنان در این مجالس، سطح عمومی نازل موسیقی در میان زنان، ممنوعیت‌های [[شرعی]] از نظر [[حجاب]]، اضمحلال [[خاندان]] قاجاریه به عنوان حامیان اصلی این مجالس، وقوع [[انقلاب]] [[مشروطه]] و هزینه‌های بالای این مجالس که سبب می‌شد برگزاری آنها در انحصار زنان [[رجال]] [[ثروتمند]] و درباری باقی بماند. علاوه بر اینها، برگزاری [[روضه]] و تعزیه زنانه در بین [[علما]] نیز مخالفانی داشت. مخالفانی که [[منبر]] رفتن، [[وعظ]] کردن و روضه خواندن زنان را دور از شئونات و «مشتمل بر [[مفاسد]] خارجیه» می‌دانستند.
== چرایی عزاداری ==
{{اصلی|فلسفه عزاداری}}
[[فلسفه عزاداری]]، همان [[فلسفه قیام امام حسین]]{{ع}} است<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.</ref> فلسفه عزاداری سیدالشهدا{{ع}} را می‌توان [[اصلاح‌گری]]، احیای آموزه‌ها و [[معارف دینی]]، [[تربیت]] [[انسان]]، زنده‌کردن نام و [[قیام]] [[امام حسین]]{{ع}} و تداوم [[بینش]] [[حسینی]] در [[مبارزه با ستم]] برشمرد<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸–۹۰.</ref>. [[واقعه عاشورا]] در سال ۶۱ ق و جوّ خفقان [[حاکم]] بر [[جامعه]] اموی، موجب شد تا بازماندگان این واقعه، عزاداری را به صورت رسانه‌ای برای [[ابلاغ]] [[پیام عاشورا]] برگزینند<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۶.</ref>؛ عزاداری یک واقعه [[تاریخی]] ([[عاشورا]]) را با وجود همه فشارها و محدودیت‌ها، قرن‌ها زنده نگه داشت و با انتقال [[پیام]] آن به نسل‌های بعد<ref>علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.</ref>، نقش مهمی در قیام و [[اقدام]] [[شیعه]] علیه [[طاغوت]]، در طول تاریخ داشت<ref>آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام‌ خمینی، ۱/۱۳۸؛ منافی اناری، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ۲۱۲.</ref>.<ref>[[صدیقه درویش‌زاده کاخکی|درویش‌زاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)| دانشنامه امام خمینی ج۷]]، ص۳۰۷–۳۱۵.</ref>


حداقل از دوره قاجار به بعد، برخی [[آیین‌ها]] مانند چهل منبر و نیز [[سفره‌های نذری]] با محوریت زنان برگزار می‌شود. پختن و توزیع غذاهایی مانند شله‌زرد، کاچی و انواع نان، [[حلوا]] و آش از جمله فعالیت‌هایی است که معمولاً توسط زنان در ایام عزاداری به ویژه محرم و صفر انجام می‌شود. نوع و چگونگی تهیه و توزیع [[نذر]]، تابع عواملی نظیر طبقه [[اقتصادی]] نذرکنندگان، [[آداب و رسوم]] محلی و [[باورهای دینی]] است. شمع، شربت، چای، آجیل مشکل‌گشا و خرما نیز از رایج‌ترین نذرهای [[زنان]] است. همچنین بررسی وقف‌نامه‌ها نشان می‌دهد در هر دوره زنان [[واقفی]] بوده‌اند که بخشی از [[دارایی]] و مایملک خود را جهت برگزاری [[مجالس عزاداری]] [[وقف]] می‌کنند.
== آثار عزاداری ==
شرکت در مراسم مذهبی و عزاداری [[سالار شهیدان]]، فواید و منافع بسیار دارد:
# موجب [[تقرّب]] به خداست؛
# [[روز قیامت]] با [[اهل بیت]] {{ع}} و در [[درجه]] آنهاست<ref>{{متن حدیث|كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}.</ref>؛
# دیده‌اش گریان نشود، روزی که همه دیده‌ها گریان است<ref>{{متن حدیث|لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُونُ}}.</ref>؛
# دلش نمیرد روزی که [[دل‌ها]] بمیرد<ref>{{متن حدیث|لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ}}.</ref>.<ref>[[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|وظایف امت نسبت به قرآن و عترت]]، ص ۸۵.</ref>


پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] و با دگرگونی‌هایی که در نقش و [[جایگاه اجتماعی]] زنان پدید آمد، [[دینداری]] زنانه و از جمله [[مشارکت زنان]] در آیین‌های مذهبی دستخوش تغییراتی شد. در نتیجه این تغییرات، به خصوص در شهرهای بزرگ، گونه‌های جدیدی از حضور زنان در مجالس و [[آیین‌های عزاداری]] [[ظهور]] کرده است. از جمله این تغییرات، برگزاری [[مجالس روضه]] زنانه علاوه بر منازل شخصی، در مکان‌های مذهبی مانند [[مساجد]] و عمومی مانند ادارات، سازمان‌ها و بیمارستان‌ها است. انجام [[تبلیغات]] محیطی برای مجالس زنانه در قالب [[نصب]] آگهی، [[پرچم]] و بنر که معمولاً در آنها نام [[واعظ]] یا [[روضه‌خوانان]][[ زن]] نیز ذکر شده است - دیگر [[تغییر]] مهمی است که در سال‌های اخیر ظهور کرده است. گسترش مجالس زنانه، تعدد سخنرانان، مداحان و روضه‌خوانان زن را نیز به دنبال داشته است. طیفی از زنان دارای تحصیلات [[حوزوی]] و دانشگاهی، شخصیت‌های [[سیاسی]]، فعالان [[اجتماعی]] و نیز سخنوران دارای [[دانش]] مذهبی در سطوح مختلف در این مجالس [[سخنرانی]] و گاهی [[مداحی]] می‌کنند که در اصطلاح به آنها «خانم جلسه‌ای» گفته می‌شود. همچنین مواردی از شرکت برخی زنان و [[دختران]] در دسته‌روی‌ها و حتی در آیین‌هایی مانند: [[زنجیرزنی]]، [[قمه‌زنی]] و [[سنج‌زنی]] - که نوعاً آیین‌هایی مردانه محسوب می‌شوند - دیده شده است.
== عزاداری از دیدگاه فقه ==
{{اصلی|عزاداری در فقه اسلامی}}
بر پایی [[مجالس عزا]] در مصائب [[اهل بیت]] {{عم}}؛ به‌ویژه [[مصائب]] وارد بر [[سید الشهداء]]، [[حضرت امام حسین]] {{ع}}؛ به‌خصوص در [[روز عاشورا]] و شرکت در آن مجالس، [[مستحب]] مؤکد است<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۰۰؛ توضیح المسائل مراجع، ج ۲، ص۱۰۲۴.</ref>. چنان که [[گریستن]] در مصائب آنان و نیز گریاندن دیگران با خواندن اشعار و بازگو کردن مصائب آن بزرگواران، مستحب مؤکد و دارای [[پاداش]] بی‌شمار است<ref>وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۹۳ ـ ۵۹۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص۳۱۱ و ۳۸۵.</ref>.


در حال حاضر انواع [[مراسم دینی]] زنانه در [[ایران]] وجود دارد؛ نظیر ختم‌ها (مانند ختم انعام)، [[سفره‌های نذری]]، [[مولودی‌ها]]، [[مجالس قرآن‌خوانی]]، روضه‌های دوره‌ای و ماهانه. امروزه هیئت‌های زنانه برحسب سطح تعداد، تحصیلات و [[طبقه اجتماعی]] - اقتصادی شرکت‌کنندگان، نحوه برگزاری و مدل دینداری گونه‌های مختلفی را شامل می‌شوند؛ از هیئت‌های سنتی تا هیئت‌های [[عرفانی]] جدید که در آنها اشعار عرفا خوانده می‌شود و روضه‌هایی که در آنها آلات موسیقی مانند طبل، سنج و [[نی]] (و نیز دف در [[مولودی‌ها]]) نواخته می‌شود.
جزع و [[ناشکیبایی]] در مصائب غیر [[معصومان]] با لطمه زدن بر سر و صورت و داد زدن و حرکاتی از این قبیل، جایز نیست لکن در مصائب اباعبداللّه‏{{ع}} و به تصریح برخی در مصائب سایر [[اهل بیت]] {{عم}} جایز است<ref>جواهر الکلام، ج ۴، ص۳۷۱؛ التنقیح (الطهارة)، ج ۹، ص۲۳۵؛ صراط النجاة (تبریزی)، ج ۵، ص۳۰۰.</ref>.<ref>[[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت]] ج۵، ص ۳۸۳-۳۸۴.</ref>


در کنار این اشکال متکثر عزاداری [[زنان]] در شهرهای بزرگ، در شهرستان‌ها و روستاها، همچنان [[آیین‌ها]] و [[مراسم]] سنتی [[اجرا]] می‌شوند. یکی از خاص‌ترین اشکال عزاداری سنتی زنان در بوشهر برگزار می‌شود. گفته می‌شود موسیقی [[سوگواری]] زنانه بوشهر در عصر قاجار در [[سیطره]] [[کنیزان]] آفریقایی قرار گرفت و آنها به تدریج آواها و [[رسوم]] خود در اجرای گروهی و همخوانی را با عزاداری زنانه بومیان بوشهر تلفیق کردند. این عزاداری، با محوریت دو یا چهار نفر نوحه‌خوان [[زن]] - که به آنها «سرخوان» گفته می‌شود - اجرا می‌شود که به نوبت، آوازها و نوحه‌هایی را با یکدیگر یا با حاضران (هم‌خوانان) می‌خوانند. از دیگر [[آیین‌های عزاداری]] زنانه در بوشهر، «مختک‌گردانی»، [[سینه‌زنی]] و عزای سرپایی زنان است. همچنین در بوشهر، برخلاف دیگر مناطق [[ایران]] که در تعزیه‌های عمومی فقط مردان ایفاگران نقش‌اند، [[زن‌ها]] نیز تعزیه‌خوانی می‌کنند. «شروه‌خوانی» دیگر [[آیین]] زنانه است که مجلس [[روضه]] یا [[مرثیه‌خوانی]] معمولاً با آن آغاز می‌شود. شروه یا «لالای» برگرفته از لالایی (اشعار عامیانه برای خوابانیدن [[کودک]] در مایه دشتی و دستگاه [[شور]] که با لحنی [[غمگین]] خوانده می‌شود) است. خواندن لالایی در اصل از مجالس [[ترحیم]] زنانه به عزاداری [[ماه محرم]] به ویژه عزای [[علی اصغر]] وارد شده است. آواز «شوره» در عزاداری زنانه از نظر شباهت در ساختار و عنوان، با آوازهای حزن‌انگیز «هوره» در [[اقوام]] کرد - که آن نیز در عزاداری زنانه خوانده می‌شود - بسیار نزدیک است. شروه (در بویراحمد)، شوره (در گناوه و [[دیلم]])، شربه (در ممسنی)، موره (در [[کرمانشاه]])، شروک و شروا همگی از یک [[خانواده]] و ریشه بوده و از الحان باستانی موسیقی [[ایرانی]] محسوب می‌شوند. از دیگر آیین‌های عزاداری زنانه، باید از «[[لطم‌زنی]]» زنان [[عرب]] در [[عراق]] و ایران ([[خوزستان]]) نام برد که معمولاً در سه مرحله با نام‌های «فزاعیه»، «ثکیله» و «هوسه» [[اجرا]] می‌شود. در [[قزوین]] نیز در [[روز]] سوم [[شهادت امام حسین]]{{ع}}، [[زنان]]، [[مراسم عزاداری]] زنانه‌ای با نام «بنی‌اسدی» اجرا می‌کنند. آنان درحالی که سرهایشان را گل‌آلود کرده‌اند و بیل و کلنگ در دست گرفته‌اند، به یادبود [[اقدام]] زنان [[قبیله بنی‌اسد]] در [[تدفین شهدای کربلا]]، پیکر نمادینی را از [[مسجد]] [[علی اکبر]]{{ع}} به [[حسینیه]] آقاسید جمال [[تشییع]] می‌کنند و پس از عزاداری در آنجا، به صورت کاروان، سینه‌زنان به مسجد علی‌اکبر بر می‌گردند. مشابه این [[مراسم]] با کمی تفاوت در آستانه اشرفیه در استان [[گیلان]] نیز اجرا می‌شود و طی آن، زنان در [[روز یازدهم محرم]] با دردست گرفتن بیل در قالب دسته‌های عزاداری برای [[دفن]] نمادین [[شهدای کربلا]] راه می‌افتند و با ساقه‌های برنجی که به آن «کلوش» می‌گویند، بر سر خود می‌زنند. در لرستان و شهرهایی مانند خرم آباد و بروجرد، [[آیین]] چهل [[منبر]] توسط زنان و [[دختران]] اجرا می‌شود. آنان در [[روز تاسوعا]] با پای برهنه و صورت پوشیده، در چهل منبر شمع روشن می‌کنند. مشابه این آیین در مناطق شمالی نظیر لاهیجان و [[گرگان]] نیز برگزار می‌شود. زنان ایلاتی در کهگیلویه و بویراحمد نیز عزاداری خاص خود را دارند که در آن [[زن‌ها]][[ دست]] در گردن هم حلقه می‌کنند و یک [[زن]] به عنوان تک‌خوان در وسط حلقه می‌ایستد و [[نوحه]] می‌خواند و دیگر زنان، چارقدها یا چادرهایشان را به پشت و سینه خود می‌زنند. زنان ایلام در [[اربعین]] و نیز روزهای هفتم، هشتم و دهم [[ماه محرم]]، به ترتیب برای [[حضرت قاسم]]، [[حضرت ابوالفضل]]{{ع}} و [[امام حسین]]{{ع}} مراسم «چایینه» برگزار می‌کنند. در مراسم چایینه حضرت قاسم، نخست بر قامت دختری [[جوان]] و [[ازدواج]] نکرده (به نشان عروس قاسم) [[لباس]] [[عروسی]] - که تن‌پوشی سبزرنگ و سرپوشی سفیدرنگ را شامل می‌شود- می‌پوشانند و دو شمع روشن به دست‌های عروس می‌دهند و یک سینی پر از نقل و نبات، [[حنا]]، عود و شمع در مقابلش می‌گذارند. سپس چایینه‌خوان‌ها با لباسی رنگی و آراسته وارد میدان می‌شوند و زنی که در اصطلاح به او «مُلایه» گفته می‌شود، سرود می‌خواند. در ادامه، زنی یک [[کفن]] آغشته به [[خون]] را به میانه میدان می‌آورد (نشانه رسیدن خبر [[شهادت قاسم]]). پس از آن، چایینه‌خوان از حالت [[شادی]] و [[سرور]] درآمده، موی خود را پریشان می‌کند، روی سر عروس، چادر سیاهی می‌اندازد و بعد از خاموش کردن شمع‌ها، شروع به [[نوحه‌خوانی]] می‌کند.<ref>[[مژگان دستوری|دستوری، مژگان]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «زنان»، فرهنگ سوگ شیعی]] ص۲۵۳.</ref>.
== شیوه‌های عزاداری ==
# '''[[گریه]] کردن:''' از شیوه‌های معمول در عزاداری و سوگواری، [[اشک]] ریختن است که به طور طبیعی هر [[انسانی]] در غم فراق عزیزی [[اندوهگین]] می‌شود و اشک می‌ریزد. در [[روایات]] می‌خوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند [[رسول خدا]]{{صل}} از [[دنیا]] رفت، آن حضرت در [[مرگ]] او گریست و هنگامی که برخی از [[اصحاب]] معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: {{متن حدیث|تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ}}؛ «چشم می‌گرید و [[قلب]] به درد می‌آید، ولی بر زبان سخنی که موجب [[خشم خدا]] شود، جاری نمی‌سازیم»<ref>بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.</ref>. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ‌}}؛ «بر همانند حسین باید [[گریه کنندگان]]، گریه کنند»<ref>وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.</ref>. روایاتی که ترغیب به گریه بر ابی عبدالله{{ع}} دارد، فراوان است.
# '''[[تباکی]]:''' «تباکی» به معنای آن است که [[انسان]] به خود حالت گریه بگیرد،؛ چراکه گاه ممکن است برخی از علاقمندان به سبب پاره‌ای از شرایط، [[اشک]] از چشمانشان جاری نشود، ولی این نباید سبب عدم شرکت در محافل و [[مجالس حسینی]] گردد،؛ چراکه در این صورت می‌توان با «تباکی» و حالت [[غم]] و [[اندوه]] و گریه به خود گرفتن، به خیل [[عزاداران]] پیوست و از [[پاداش]] [[معنوی]] آن نیز برخوردار شد.
# '''[[لباس]] مشکی بر تن کردن:''' مرسوم و معمول میان [[مردم]] آن است که در غم [[مرگ]] عزیزان، لباس سیاه بر تن می‌کنند و این رنگ لباس را، علامت [[ماتم]] و [[عزا]] می‌دانند. بنابراین، یکی از راه‌ها و شیوه‌های مطلوب عزاداری برای [[خامس آل عبا]]، پوشیدن لباس سیاه در سالروز [[شهادت]] آن حضرت یا ایام [[محرم]] است.
# '''تشکیل مجالس [[سوگواری]]:''' تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای [[ابی عبدالله الحسین]]{{ع}} از شیوه‌های معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به [[مکتب]] [[حسینی]] با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و ارزشمند [[قیام امام حسین]]{{ع}} [[آگاه]] می‌شوند و بر [[مصائب]] آن حضرت و یارانش [[اشک]] می‌ریزند.
# '''نوحه‌سرایی:''' نوحه‌سرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در مصائب امام حسین{{ع}} و یارانش است و سبب تحریک [[احساسات]] و [[عواطف]] [[مسلمین]] و تبیین حوادث و خاطرات [[عاشورا]]ست، شیوه‌ای معمول و مرسوم در عزاداری است. این شیوه، ریشه در عصر ائمه {{عم}} دارد.
# '''به سر و سینه زدن:''' به سر و سینه زدن در [[عزا]] و [[مصیبت]] بزرگی همچون مصائب امام حسین{{ع}} امری عادی و طبیعی است. همان‌گونه که متعارف است [[مردم]] در [[مرگ]] عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه می‌زنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود.
# '''تعطیلی [[کسب و کار]]:''' از نمودهای روشن ماتم‌زدگی و [[عزادار]] بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش [[دنیوی]] در [[روز عاشورا]] روایتی نیز وارد شده است. [[امام رضا]]{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ}}؛ «هر کس در [[روز عاشورا]] تلاش و کوشش [[دنیوی]] را رها سازد، [[خداوند]] حوایج [[دنیا]] و [[آخرت]] او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را [[روز]] [[مصیبت]] و [[اندوه]] و [[گریه]] قرار دهد، خداوند [[روز قیامت]] را برای وی روز [[شادی]] و [[سرور]] قرار خواهد داد»<ref>بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.</ref>.<ref>[[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها]]، ص ۷۸ ـ ۸۳.</ref>


==منابع==
== آسیب‌شناسی ==
* [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
در عصر حاضر، آشنایی با آفاتی که هدف و حکمت عزاداری [[سالار شهیدان]] را [[تهدید]] می‌کنند، مهم‌ترین و اساسی‌ترین گام در راه تحقّق [[اهداف]] ارزشمند این [[دستور]] العمل سازنده [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] است. اکنون باید دید که: چگونه [[فرهنگ]] اصیل [[عاشورا]]، به وسیله [[دشمنان]] [[آگاه]] و [[دوستان]] [[ناآگاه]]، [[تحریف]] می‌شود؟ و چه آفاتی، مجالس عزاداری سالار شهیدان را تهدید می‌کند؟ برخی از این آسیب‌ها عبارت‌اند از:
==پانویس==
# '''تحریفِ هدف عزاداری:''' خطرناک‌ترین آفت عزاداری امام حسین {{ع}}، تحریف هدف آن است. حکمت عزاداری امام حسین {{ع}} با حکمت شهادت ایشان، یکی است. بنا بر این، [[تحریف]] [[هدف]] عزاداری، تحریف هدف [[شهادت]] آن بزرگوار نیز هست. این تحریف، به دو گونه می‌تواند تجلّی یابد: یکی آنکه به جای روشنی بخشی و احیاگری، تنها به درخواست [[آمرزش گناهان]] و پاک‌سازی معنوی خلاصه گردد و دیگر، آنکه به جای تأکید بر بُعد حماسی آن، به جنایت [[یزیدیان]] و [[ستمگران]] در این حادثه پرداخته شود.
# '''استناد به منابع غیر معتبر:''' یکی از آسیب‌هایی که خصوصا در قرن‌های اخیر، [[عزاداری امام حسین]] {{ع}} را [[تهدید]] می‌کند، استناد [[اهل]] [[منبر]] و [[مرثیه‌سرایان]]، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است<ref>برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر. ک: دانش نامه امام حسین {{ع}}، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).</ref>. نکته قابل توجّه، اینکه [[تاریخ عاشورا]]، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و [[مرثیه‌سرایان]] متعهّد و [[آگاه]]، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند.
# '''گزارش‌های ذلّت‌بار:''' [[حسین بن علی]] {{ع}}، مظهر [[عزّت]] [[الهی]] و [[عاشورا]]، جلوه‌گاه حماسه و عزّت [[حسینی]] و [[شعار]] [[دشمن]] شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، [[میراث]] گران بهای اوست، بنا بر این، هر گزارشی از [[تاریخ عاشورا]] که حاکی از پذیرش [[ذلّت]] توسّط [[امام حسین]] {{ع}} باشد، [[دروغ]] بوده و ساخته و پرداخته [[دشمنان]] اوست.
# '''غُلُوْ:''' گزارش‌های ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت {{عم}} از جایگاه واقعی آنها و [[غلو]]، بالاتر بُردن آنان از جایگاه واقعی آنهاست که متأسّفانه، هر دو آفت، در برخی مجالس [[مرثیه‌سرایی]] مشاهده می‌شود. باید دانست، کسانی که در مجالس عزاداری، اهل بیت {{عم}} را جایگزین خدا می‌کنند و به جای خدامحور کردنِ مجالس [[امام حسین]] {{ع}} و پیوند دادن [[دل‌ها]] به خدا از طریق اهل بیت {{عم}} - که ابواب [[الهی]] هستند - [[مردم]] را به «حسینُ اللّهی» و «زینبُ اللّهی» شدن، [[دعوت]] می‌نمایند، آگاهانه یا ناخودآگاه، در خدمت [[اهداف]] دشمنان اهل بیت {{عم}} قرار گرفته‌اند و سید الشهدا {{ع}} هم از آنان، بیزار است<ref>برای آگاهی بیشتر درباره خطر غلو درباره اهل بیت {{عم}} (ر. ک: اهل بیت {{عم}} در قرآن و حدیث: بخش سیزدهم: غلو کردن درباره اهل بیت {{عم}} و جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا).</ref>.
# '''[[دروغ]]:''' زشت‌ترین و خطرناک‌ترین [[دروغ‌ها]]<ref>برای آشنایی با اقسام دروغ، ر. ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.</ref>، دروغ بستن به خداوند متعال، [[پیامبر خدا]] {{صل}} و [[اهل بیت]] {{عم}} است که از [[گناهان کبیره]] شمرده شده، موجب بطلان [[روزه]] می‌گردد<ref>الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.</ref>. مرثیه‌سرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به [[خدا]] و اهل بیت {{عم}} نسبت می‌دهند، نه تنها خادم و ذاکر [[امام حسین]] {{ع}} نیستند، بلکه باید بدانند که کار آنها، [[گناه کبیره]] است.
# '''[[بدعت]] در نحوه عزاداری:''' شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری می‌شوند. از نظر [[فقهی]]، [[عبادات]]، اعم از [[واجب]] یا [[مستحب]]، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل [[عبادت]] و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه [[شرعی]] [[اثبات]] شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام می‌شود، بدعت محسوب می‌گردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و [[حرام]] است. [[استحباب]] عزاداری برای [[سالار شهیدان]]، بر پایه ادلّه [[قطعی]]، ثابت است و با عنایت به آثار و [[برکات]] فردی و [[اجتماعی]] آن، از بزرگ‌ترین عبادات محسوب می‌گردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداری‌های مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه می‌توان گفت: اطلاق این [[روایات]]، شامل انواع عزاداری‌های مرسوم در اعصار مختلف نیز می‌گردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری [[صدق]] کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت {{عم}} نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی [[نامشروع]] نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگ‌های مبتذل، تشبّه مرد به [[زن]]، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، [[بدعت]] در عزاداری محسوب می‌شود، به‌ویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینه‌ساز تبلیغات سوء بر ضدّ [[پیروان اهل بیت]] {{عم}} و موجب وَهْن [[مکتب]] [[تشیّع]] است<ref>[[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|گزیده دانشنامه امام حسین]]، ص ۷۷۶ ـ ۷۸۱.</ref>.
 
==[[مراسم و سنت‌های عزاداری]]==
== جستارهای وابسته ==
{{مدخل وابسته}}
* [[مرثیه]]
* [[روضه‌خوانی]]
* [[دسته عزاداری]]
* [[هیئت]]
{{پایان مدخل‌ وابسته}}
 
== منابع ==
{{منابع}}
# [[پرونده:1368945.jpg|22px]] [[سید محمود هاشمی شاهرودی|هاشمی شاهرودی، سید محمود]]، [[فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت (کتاب)|'''فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت''']]
# [[پرونده:1100843.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها (کتاب)|'''عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها''']]
# [[پرونده:13681353.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امام حسین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امام حسین''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1100816.jpg|22px]] [[محمد کاویانی|کاویانی، محمد]]، [[روان‌شناسی عزاداری (مقاله)|مقاله «روان‌شناسی عزاداری»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۴ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۴''']]
# [[پرونده:IM010259.jpg|22px]] [[مهدی مقامی|مقامی، مهدی]]، [[وظایف امت نسبت به قرآن و عترت (کتاب)|'''وظایف امت نسبت به قرآن و عترت''']]
# [[پرونده:IM009875.jpg|22px]] [[صدیقه درویش‌زاده کاخکی|درویش‌زاده کاخکی، صدیقه]]، [[عزاداری (مقاله)| مقاله «عزاداری»]]، [[دانشنامه امام خمینی ج۷ (کتاب)|'''دانشنامه امام خمینی ج۷''']]
{{پایان منابع}}
 
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
{{عزاداری محرم}}
[[رده:عزاداری]]
 
[[رده:امام حسین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۷:۲۶

عزاداری یکی از سنت‌های دینی برای وفات و شهادت پیشوایان دینی است مانند برگزاری مراسم عزاداری در ماه محرم و روز عاشورا و ایام شهادت ائمه. سوگواری برای افرادِ ازدست‌رفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است. فلسفه عزاداری، همان فلسفه قیام امام حسین(ع) است که عبارت از اصلاح‌گری، احیای آموزه‌ها و معارف دینی، تربیت انسان و غیره است.

مقدمه

یکی از سنت‌های دینی برپا کردن مراسم عزاداری برای وفات و شهادت پیشوایان دینی است که مظلومانه به شهادت رسیده‌اند. در میان شیعه، ماه محرم و روز عاشورا و ایام شهادت ائمه، روزهای ماتم به شمار می‌‌رود و طبق رهنمود پیشوایان، به برپایی مجالس و محافل عزاداری می‌‌پردازند. نوحه‌خواندن، مرثیه‌خوانی، سینه‌زنی و گریستن بر مصیبت‌ها و مظلومیت‌های اهل‌بیت پیامبر، از این برنامه‌هاست.

هدف از عزاداری، علاوه بر همدردی با مظلومان و ابراز محبت نسبت به دودمان پیامبر اسلام، زنده نگه داشتن یاد آن شهدا و الهام گرفتن از زندگی و شهادت آنان و افشای ستم‌های جباران است. شیفتگان اهل‌بیت (ع)، داوطلبانه چنین مراسمی را برپا می‌‌کنند و با علاقه در این راه، پول خرج می‌‌کنند و این کار را موجب نزدیک شدن به ائمه اطهار می‌‌دانند[۱].

معناشناسی

«عزاء» به معنای صبر و شکیبایی بر مصیبت و اندوه[۲] و عزاداری به معنای ماتم‌داری، ذکر مصیبت، تعزیت، زاری و سوگواری[۳] است. مراد از عزاداری در فرهنگ دینی، طلب تسلی از مصائب و صبرکردن بر حزن به سبب اسناد دادن امر به سوی خدای عزوجل است[۴]. عزاداری در عرف شیعی به همان معنای لغوی و عمدتاً در سوگواری شهادت معصومان(ع)، به‌ویژه شهادت امام حسین(ع) و شهدای کربلا به کار می‌رود[۵].[۶]

عزاداری در عرف عام به دو معنا اطلاق می‌شود: الف) داغ دیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل؛ ب) مراسم عزاداری که به صورت سنتی برای بزرگان دینی و دیگران برگزار می‌شود. این دو، از دیدگاه روان‌شناسی کاملا متفاوت هستند. داغ دیدگی واقعی امری است غیر اختیاری و افراد داغ‌دار از مدار زندگی عادی خارج می‌شوند و باید به تدریج به زندگی عادی برگردند. اما مراسم عزاداری، کاملاً اختیاری و برنامه‌ریزی شده است و بخشی از برنامه‌های زندگی عادی افراد محسوب می‌شود. داغ‌داری حالتی روانی و درونی است، ولی مراسم عزاداری معمولاً به صورت اجتماعی صورت می‌گیرد. برای عادی شدن زندگی فرد داغ دار، عواملی به کمک می‌آیند که از جمله آنها مراسم عزاداری است.

داغ دیدگی ممکن است به صورت ناگهانی و بدون آمادگی باشد؛ مثل اینکه عزیزی را در تصادف اتومبیل از دست بدهند و ممکن است با پیش بینی و آمادگی قبلی باشد، مثل این که عزیزی پس از یک دوره سخت بیماری لاعلاج، از دنیا برود. در هر دو صورت، داغ‌دیدگی صدق می‌کند، اما ناگهانی بودن سخت‌تر است[۷].

پیشینه

سوگواری برای افرادِ ازدست‌رفته امری غریزی و طبیعی است و در طول تاریخ رواج داشته است[۸]. در تاریخ اسلام نیز شواهد بسیاری از عزاداری و سوگواری در مصائب دیده می‌شود. گریه رسول اکرم(ص) در شهادت حضرت حمزه(ع) و نیز در سوگ فرزند خود ابراهیم و نیز گریه بسیار حضرت فاطمه(س) در فراق پیامبر(ص)، از این موارد است[۹]. در سنت پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع) بر تعزیت و تسلیت مصیبت‌دیدگان و خواندن آیه استرجاع[۱۰] و تسلیم قضای الهی‌ بودن تأکید و نیز به دوری از جزع و نوحه‌گری بر باطل و توأم با بدعت در عزاداری، سفارش شده است[۱۱].

بر اساس برخی روایات، موضوع عزاداری برای امام حسین(ع)، پیش از شهادت ایشان مطرح بوده است[۱۲]. چگونگی واقعه عاشورا و تأکید بسیار ائمه(ع) بر زنده نگه‌ داشتن آن، موجب شد تا با وجود تهدید و سخت‌گیری خلفای اموی و عباسی و حتی تخریب چندین‌باره مرقد سیدالشهدا(ع)، مسلمانان و گاه غیر مسلمانان به زیارت کربلا و برگزاری عزاداری عاشورا، هرچه بیشتر ترغیب شوند[۱۳].

برگزاری مراسم عزاداری پس از شهادت امام حسین(ع)، دوره‌های مختلفی را طی کرده است. نخستین عزاداری، اشک‌ها و نوحه امام زین العابدین(ع) و حضرت زینب(س) هنگام واقعه و پس از آن در مسیر کربلا تا مدینه بود[۱۴]؛ سپس عزاداری و مرثیه‌سرایی برای شهدای کربلا را برخی صحابه در همان روزهای نخستین پس از شهادت امام حسین(ع) انجام دادند[۱۵]. پس از آن عزاداری، از عصر امام باقر(ع) به بعد عینیت یافت[۱۶].

رسمیت‌ یافتن عزاداری و ادامه آن از سال ۳۵۲ق، عزاداری سیدالشهدا(ع) را به یکی از مناسک فرهنگی و رسمی در ایران تبدیل کرد[۱۷]. در نهایت عزاداری حسینی از عصر صفویه به بعد گسترش شکلی یافت و شاهان صفوی که خود را ملزم به ترویج تشیع می‌دانستند، یاد و ذکر سیدالشهدا(ع) را هم از نظر گستردگی و هم از نظر شکلی به کمال رساندند[۱۸]. شکل‌های عزاداری در این دوره به شیوه روضه‌خوانی، دسته‌های سینه‌زنی، تعزیه و شبیه‌خوانی بود که تا امروز هم ادامه دارد[۱۹].[۲۰]

چرایی عزاداری

فلسفه عزاداری، همان فلسفه قیام امام حسین(ع) است[۲۱] فلسفه عزاداری سیدالشهدا(ع) را می‌توان اصلاح‌گری، احیای آموزه‌ها و معارف دینی، تربیت انسان، زنده‌کردن نام و قیام امام حسین(ع) و تداوم بینش حسینی در مبارزه با ستم برشمرد[۲۲]. واقعه عاشورا در سال ۶۱ ق و جوّ خفقان حاکم بر جامعه اموی، موجب شد تا بازماندگان این واقعه، عزاداری را به صورت رسانه‌ای برای ابلاغ پیام عاشورا برگزینند[۲۳]؛ عزاداری یک واقعه تاریخی (عاشورا) را با وجود همه فشارها و محدودیت‌ها، قرن‌ها زنده نگه داشت و با انتقال پیام آن به نسل‌های بعد[۲۴]، نقش مهمی در قیام و اقدام شیعه علیه طاغوت، در طول تاریخ داشت[۲۵].[۲۶]

آثار عزاداری

شرکت در مراسم مذهبی و عزاداری سالار شهیدان، فواید و منافع بسیار دارد:

  1. موجب تقرّب به خداست؛
  2. روز قیامت با اهل بیت (ع) و در درجه آنهاست[۲۷]؛
  3. دیده‌اش گریان نشود، روزی که همه دیده‌ها گریان است[۲۸]؛
  4. دلش نمیرد روزی که دل‌ها بمیرد[۲۹].[۳۰]

عزاداری از دیدگاه فقه

بر پایی مجالس عزا در مصائب اهل بیت (ع)؛ به‌ویژه مصائب وارد بر سید الشهداء، حضرت امام حسین (ع)؛ به‌خصوص در روز عاشورا و شرکت در آن مجالس، مستحب مؤکد است[۳۱]. چنان که گریستن در مصائب آنان و نیز گریاندن دیگران با خواندن اشعار و بازگو کردن مصائب آن بزرگواران، مستحب مؤکد و دارای پاداش بی‌شمار است[۳۲].

جزع و ناشکیبایی در مصائب غیر معصومان با لطمه زدن بر سر و صورت و داد زدن و حرکاتی از این قبیل، جایز نیست لکن در مصائب اباعبداللّه‏(ع) و به تصریح برخی در مصائب سایر اهل بیت (ع) جایز است[۳۳].[۳۴]

شیوه‌های عزاداری

  1. گریه کردن: از شیوه‌های معمول در عزاداری و سوگواری، اشک ریختن است که به طور طبیعی هر انسانی در غم فراق عزیزی اندوهگین می‌شود و اشک می‌ریزد. در روایات می‌خوانیم هنگامی که ابراهیم فرزند رسول خدا(ص) از دنیا رفت، آن حضرت در مرگ او گریست و هنگامی که برخی از اصحاب معترضانه از آن حضرت سبب گریه را پرسیدند، فرمود: «تَدْمَعُ الْعَيْنُ وَ يَوْجَعُ الْقَلْبُ وَ لَا نَقُولُ مَا يُسْخِطُ الرَّبَّ»؛ «چشم می‌گرید و قلب به درد می‌آید، ولی بر زبان سخنی که موجب خشم خدا شود، جاری نمی‌سازیم»[۳۵]. امام رضا(ع) فرمود: «فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَيْنِ فَلْيَبْكِ الْبَاكُونَ‌»؛ «بر همانند حسین باید گریه کنندگان، گریه کنند»[۳۶]. روایاتی که ترغیب به گریه بر ابی عبدالله(ع) دارد، فراوان است.
  2. تباکی: «تباکی» به معنای آن است که انسان به خود حالت گریه بگیرد،؛ چراکه گاه ممکن است برخی از علاقمندان به سبب پاره‌ای از شرایط، اشک از چشمانشان جاری نشود، ولی این نباید سبب عدم شرکت در محافل و مجالس حسینی گردد،؛ چراکه در این صورت می‌توان با «تباکی» و حالت غم و اندوه و گریه به خود گرفتن، به خیل عزاداران پیوست و از پاداش معنوی آن نیز برخوردار شد.
  3. لباس مشکی بر تن کردن: مرسوم و معمول میان مردم آن است که در غم مرگ عزیزان، لباس سیاه بر تن می‌کنند و این رنگ لباس را، علامت ماتم و عزا می‌دانند. بنابراین، یکی از راه‌ها و شیوه‌های مطلوب عزاداری برای خامس آل عبا، پوشیدن لباس سیاه در سالروز شهادت آن حضرت یا ایام محرم است.
  4. تشکیل مجالس سوگواری: تشکیل مجالس سوگواری و محافل عزاداری برای ابی عبدالله الحسین(ع) از شیوه‌های معمول اقامه عزاست؛ علاقمندان به مکتب حسینی با برپایی چنین مجالسی، از اهداف عالی و ارزشمند قیام امام حسین(ع) آگاه می‌شوند و بر مصائب آن حضرت و یارانش اشک می‌ریزند.
  5. نوحه‌سرایی: نوحه‌سرایی به صورت خواندن اشعار سوزناک و پر معنی در مصائب امام حسین(ع) و یارانش است و سبب تحریک احساسات و عواطف مسلمین و تبیین حوادث و خاطرات عاشوراست، شیوه‌ای معمول و مرسوم در عزاداری است. این شیوه، ریشه در عصر ائمه (ع) دارد.
  6. به سر و سینه زدن: به سر و سینه زدن در عزا و مصیبت بزرگی همچون مصائب امام حسین(ع) امری عادی و طبیعی است. همان‌گونه که متعارف است مردم در مرگ عزیزترین عزیزان خویش به سر و سینه می‌زنند. هر چند لازم است از کارهای موهن و نادرست پرهیز شود.
  7. تعطیلی کسب و کار: از نمودهای روشن ماتم‌زدگی و عزادار بودن، دست کشیدن از کسب و کار و تعطیل کردن بازارهاست. در ارتباط با ترک تلاش و کوشش دنیوی در روز عاشورا روایتی نیز وارد شده است. امام رضا(ع) فرمود: «مَنْ تَرَكَ السَّعْيَ فِي حَوَائِجِهِ يَوْمَ عَاشُورَاءَ قَضَى اللَّهُ لَهُ حَوَائِجَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ مَنْ كَانَ يَوْمُ عَاشُورَاءَ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ»؛ «هر کس در روز عاشورا تلاش و کوشش دنیوی را رها سازد، خداوند حوایج دنیا و آخرت او را برآورده کند و هر کس که روز عاشورا را روز مصیبت و اندوه و گریه قرار دهد، خداوند روز قیامت را برای وی روز شادی و سرور قرار خواهد داد»[۳۷].[۳۸]

آسیب‌شناسی

در عصر حاضر، آشنایی با آفاتی که هدف و حکمت عزاداری سالار شهیدان را تهدید می‌کنند، مهم‌ترین و اساسی‌ترین گام در راه تحقّق اهداف ارزشمند این دستور العمل سازنده اهل بیت عصمت و طهارت است. اکنون باید دید که: چگونه فرهنگ اصیل عاشورا، به وسیله دشمنان آگاه و دوستان ناآگاه، تحریف می‌شود؟ و چه آفاتی، مجالس عزاداری سالار شهیدان را تهدید می‌کند؟ برخی از این آسیب‌ها عبارت‌اند از:

  1. تحریفِ هدف عزاداری: خطرناک‌ترین آفت عزاداری امام حسین (ع)، تحریف هدف آن است. حکمت عزاداری امام حسین (ع) با حکمت شهادت ایشان، یکی است. بنا بر این، تحریف هدف عزاداری، تحریف هدف شهادت آن بزرگوار نیز هست. این تحریف، به دو گونه می‌تواند تجلّی یابد: یکی آنکه به جای روشنی بخشی و احیاگری، تنها به درخواست آمرزش گناهان و پاک‌سازی معنوی خلاصه گردد و دیگر، آنکه به جای تأکید بر بُعد حماسی آن، به جنایت یزیدیان و ستمگران در این حادثه پرداخته شود.
  2. استناد به منابع غیر معتبر: یکی از آسیب‌هایی که خصوصا در قرن‌های اخیر، عزاداری امام حسین (ع) را تهدید می‌کند، استناد اهل منبر و مرثیه‌سرایان، به منابع غیر معتبر و غیر قابل استناد است[۳۹]. نکته قابل توجّه، اینکه تاریخ عاشورا، بیشتر از بسیاری موضوعات دیگر، دارای منابع معتبر و قابل استناد است و مرثیه‌سرایان متعهّد و آگاه، اصولاً نیازی به استفاده از منابع غیر قابل استناد ندارند.
  3. گزارش‌های ذلّت‌بار: حسین بن علی (ع)، مظهر عزّت الهی و عاشورا، جلوه‌گاه حماسه و عزّت حسینی و شعار دشمن شکن «هَیهاتَ مِنّا الذّلة!»، میراث گران بهای اوست، بنا بر این، هر گزارشی از تاریخ عاشورا که حاکی از پذیرش ذلّت توسّط امام حسین (ع) باشد، دروغ بوده و ساخته و پرداخته دشمنان اوست.
  4. غُلُوْ: گزارش‌های ذلّت بار، پایین آوردن اهل بیت (ع) از جایگاه واقعی آنها و غلو، بالاتر بُردن آنان از جایگاه واقعی آنهاست که متأسّفانه، هر دو آفت، در برخی مجالس مرثیه‌سرایی مشاهده می‌شود. باید دانست، کسانی که در مجالس عزاداری، اهل بیت (ع) را جایگزین خدا می‌کنند و به جای خدامحور کردنِ مجالس امام حسین (ع) و پیوند دادن دل‌ها به خدا از طریق اهل بیت (ع) - که ابواب الهی هستند - مردم را به «حسینُ اللّهی» و «زینبُ اللّهی» شدن، دعوت می‌نمایند، آگاهانه یا ناخودآگاه، در خدمت اهداف دشمنان اهل بیت (ع) قرار گرفته‌اند و سید الشهدا (ع) هم از آنان، بیزار است[۴۰].
  5. دروغ: زشت‌ترین و خطرناک‌ترین دروغ‌ها[۴۱]، دروغ بستن به خداوند متعال، پیامبر خدا (ص) و اهل بیت (ع) است که از گناهان کبیره شمرده شده، موجب بطلان روزه می‌گردد[۴۲]. مرثیه‌سرایانی که بدون حجّت شرعی، سخنی را به خدا و اهل بیت (ع) نسبت می‌دهند، نه تنها خادم و ذاکر امام حسین (ع) نیستند، بلکه باید بدانند که کار آنها، گناه کبیره است.
  6. بدعت در نحوه عزاداری: شماری از آفات، مربوط به شیوه و چگونگی عزاداری می‌شوند. از نظر فقهی، عبادات، اعم از واجب یا مستحب، توقیفی هستند، بدین معنا که اصل عبادت و چگونگی آن، باید توسّط ادلّه شرعی اثبات شود. در غیر این صورت، عملی که به عنوان عبادت انجام می‌شود، بدعت محسوب می‌گردد و نه تنها مطلوب نیست، بلکه ممنوع و حرام است. استحباب عزاداری برای سالار شهیدان، بر پایه ادلّه قطعی، ثابت است و با عنایت به آثار و برکات فردی و اجتماعی آن، از بزرگ‌ترین عبادات محسوب می‌گردد؛ اما درباره چگونگی انجام گرفتن این عبادت، معیار، عزاداری‌های مرسوم در عصر صدور روایاتِ مربوط به این عزاداری است؛ بلکه می‌توان گفت: اطلاق این روایات، شامل انواع عزاداری‌های مرسوم در اعصار مختلف نیز می‌گردد، مشروط به این که آنچه رایج شده، برای عزاداری صدق کند و موجب وَهْن مکتب اهل بیت (ع) نگردد و یا همراه با انجام دادن عملی نامشروع نباشد. بنا بر این، آنچه در شماری از مجالس عزاداری، به تدریج مرسوم شده است (مانند: استفاده از ابزارهای موسیقی و آهنگ‌های مبتذل، تشبّه مرد به زن، و همچنین کارهایی چون قمه زدن)، بدعت در عزاداری محسوب می‌شود، به‌ویژه قمه زدن که در عصر حاضر، زمینه‌ساز تبلیغات سوء بر ضدّ پیروان اهل بیت (ع) و موجب وَهْن مکتب تشیّع است[۴۳].

مراسم و سنت‌های عزاداری

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی.
  2. مسعود، الرائد فرهنگ الفبایی عربی ـ فارسی، ۲/۱۱۸۴.
  3. دهخدا، لغتنامه، ۱۰/۱۳۹۸۵.
  4. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۵؛ معلوف، المنجد فی اللغه، ۱/۵۰۴.
  5. علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.
  6. درویش‌زاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
  7. کاویانی، محمد، مقاله «روان‌شناسی عزاداری»، فرهنگ عاشورایی ج۴، ص ۲۳.
  8. باقری بیدهندی، بایدها و نبایدهای عزاداری، ۴۰۵.
  9. مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۴۸۲؛ مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۶۳۲ و ۲۴/۴۶۶.
  10. سوره بقره، آیه ۱۵۶.
  11. صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱/۱۷۳–۱۷۵؛ مجلسی، محمدتقی، کیفیت تأثیر نهضت کربلا در انقلاب، ۲/۲۰۲، ۳۷۲ و ۴۳۲.
  12. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴/۳۳۱؛ طیب، اطیب البیان، ۱۲/۳۴۰.
  13. مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۱ و ۲۵/۳۳۹.
  14. واعظ‌زاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۲؛ حسینی، رهبری و انقلاب، ۸۰.
  15. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ۹۸/۳۲۹؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۶۴.
  16. گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۳۷–۴۵؛ محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۶ و ۲۶۸.
  17. واعظ‌زاده خراسانی، انقلاب اسلامی و نهضت حسینی، ۱/۱۴۳؛ علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸.
  18. گلی زواره، آبشارهای عاشورایی، ۱۳۹–۱۴۰.
  19. محرمی، تاریخ عزاداری، ۲۵۷ و ۲۹۵–۲۹۹.
  20. درویش‌زاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
  21. مطهری، مجموعه آثار، ۲۵/۳۹۱.
  22. علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۸–۹۰.
  23. علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۶.
  24. علوی، عزاداری رسانه پایدار شیعه، ۸۷.
  25. آذری قمی، شرحی بر وصیتنامه سیاسی الهی حضرت امام‌ خمینی، ۱/۱۳۸؛ منافی اناری، جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ۲۱۲.
  26. درویش‌زاده کاخکی، صدیقه، مقاله «عزاداری»، دانشنامه امام خمینی ج۷، ص۳۰۷–۳۱۵.
  27. «كَانَ مَعَنَا فِي دَرَجَتِنَا يَوْمَ الْقِيَامَةِ».
  28. «لَمْ تَبْكِ عَيْنُهُ يَوْمَ تَبْكِي الْعُيُونُ».
  29. «لَمْ يَمُتْ قَلْبُهُ يَوْمَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ».
  30. مقامی، مهدی، وظایف امت نسبت به قرآن و عترت، ص ۸۵.
  31. وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۰۰؛ توضیح المسائل مراجع، ج ۲، ص۱۰۲۴.
  32. وسائل الشیعة، ج ۱۴، ص۵۹۳ ـ ۵۹۷؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۰، ص۳۱۱ و ۳۸۵.
  33. جواهر الکلام، ج ۴، ص۳۷۱؛ التنقیح (الطهارة)، ج ۹، ص۲۳۵؛ صراط النجاة (تبریزی)، ج ۵، ص۳۰۰.
  34. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۵، ص ۳۸۳-۳۸۴.
  35. بحارالانوار، ج۷۹، ص۹۱.
  36. وسائل الشیعه، ج۱۰، ص۳۹۴.
  37. بحارالانوار، ج۴۴، ص۲۸۴.
  38. مکارم شیرازی، ناصر، عاشورا ریشه‌ها انگیزه‌ها رویدادها پیامدها، ص ۷۸ ـ ۸۳.
  39. برای اطّلاع از منابع قابل استناد و منابع غیر قابل استناد تاریخ عاشورا، ر. ک: دانش نامه امام حسین (ع)، ج۱، ص۵۲ (پیش گفتار / منابع قابل استناد) و، ص۹۱ (منابع غیرقابل استناد).
  40. برای آگاهی بیشتر درباره خطر غلو درباره اهل بیت (ع) (ر. ک: اهل بیت (ع) در قرآن و حدیث: بخش سیزدهم: غلو کردن درباره اهل بیت (ع) و جامعه‌شناسی تحریفات عاشورا).
  41. برای آشنایی با اقسام دروغ، ر. ک: لؤلؤ و مرجان: مقام چهارم.
  42. الکافی، ج۲، ص۳۴۰، ح۹.
  43. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امام حسین، ص ۷۷۶ ـ ۷۸۱.