فضیلت انتظار فرج: تفاوت میان نسخهها
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
*'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنانکه میدانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب میشود ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر میبرند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این میداند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] میکنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و [[آشکار]] هستند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتبها [[باقی]] نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] است. | *'''[[انتظار]]، حلقه پیوند [[شیعه]] با [[امام]] [[معصوم]]''': چنانکه میدانید، "[[ولایت]]" و "[[امامت]]"، رکن اساسی [[مکتب]] [[تشیع]] است. [[اعتقاد]] به [[ضرورت وجود حجت خدا]] و [[امام]] [[معصوم]] در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این [[مکتب]] از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه [[شیعه]]، [[پذیرش ولایت]] [[معصومین]] {{عم}} و به طور کلی، [[تسلیم در برابر امام]] و [[حجت]] عصر، سرآمد همه [[فضیلتها]] و شرط اساسی پذیرش همه [[اعمال عبادی]] است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "[[انتظار]]" در [[زمان غیبت]] و حضور نداشتن ظاهری [[امام]] در [[جامعه]]، به نوعی اعلام [[پذیرش ولایت]] و [[امامت]] [[آخرین امام]] از سلسله [[امامان شیعه]] است. همین [[انتظار]] موجب میشود ارتباط [[شیعیان]] با امامشان، هر چند به صورت [[ارتباط قلبی]] و [[معنوی]]، حفظ شود و آنها در همه اعصار از [[فیض]] وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: [[انسان]] در [[عصر غیبت]] یا [[منتظر]] است یا گرفتار [[جاهلیت]]. ما در [[عصر غیبت]]، قسم سوم نداریم. یا [[مردم]] [[منتظران راستین]] [[ظهور ولی عصر]] {{ع}} اند یا اگر [[منتظر]] نشدند، در [[جاهلیت]] به سر میبرند<ref>عبدالله جوادی آملی، "امام زمان {{ع}} خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.</ref>. در روایتی که از [[امام سجاد]] {{ع}} [[نقل]] شده است، آن [[حضرت]] با [[پیش بینی]] [[دوران غیبت]] [[دوازدهمین امام]] از سلسله [[جانشینان پیامبر]] اکرم {{عم}}، کسانی را که در [[زمان غیبت]]، [[امامت]] این [[امام]] را پذیرا میشوند و در [[انتظار]] او به سر میبرند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها معرفی میکند. [[امام سجاد]] {{ع}}، [[دلیل]] این [[برتری]] را این میداند که برای آنها [[غیبت]] و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در [[زمان غیبت]] انجام میدهند: [[غیبت]] دوازدهمین ولی [[خداوند]] [[صاحب]] [[عزت و جلال]] از سلسله [[جانشینان]] [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - و [[امامان]] پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از [[مردم]] که در [[زمان غیبت]] او امامتش را پذیرفته و [[منتظر ظهور]] اویند، [[برترین]] [[مردم]] همه زمانها هستند؛ زیرا [[خداوند]] که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، [[درک]] و شناختی به آنها ارزانی داشته که [[غیبت]] [و حضور نداشتن [[امام]]] برای آنها همانند مشاهده [و [[حضور امام]]] است. [[خداوند]]، [[مردم]] این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با [[شمشیر]] در پیشگاه [[رسول خدا]] - [[درود]] [[خدا]] بر او و خاندانش باد - [[جهاد]] میکنند. آنها [[مخلصان]] واقعی، [[شیعیان راستین]] ما و دعوتکنندگان به سوی [[دین خدا]] در [[پنهان]] و [[آشکار]] هستند<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.</ref>. بنابراین، اگر "[[انتظار]]" را از [[مکتب]] [[شیعه]] بگیریم، تفاوت چندانی میان این [[مکتب]] و دیگر مکتبها [[باقی]] نخواهد ماند. البته [[انتظار]] به همان مفهوم درست آن؛ یعنی [[امید]] داشتن به [[ظهور]] و [[قیام]] [[عدالتگستر]] [[دوازدهمین امام]] [[معصوم]] از [[خاندان پیامبر]] اکرم {{صل}}، همو که در حال حاضر، [[حجت خدا]]، [[واسطه فیض الهی]]، زنده و [[شاهد]] و ناظر [[اعمال شیعیان]] خود و [[فریادرس]] آنها در [[گرفتاریها]] است. | ||
*'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه میفرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، میتوان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاهشدن دست ستمکاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند. | *'''[[انتظار]]، معیار [[ارزش]] [[انسانها]]''': [[آرزوها]] و [[آمال]] [[انسانها]]، معیار خوبی برای سنجش [[میزان]] رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از [[کمال روح]] و [[رشد شخصیت]] [[انسانها]] و بلندای [[همت]] آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای [[خرد]]، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. [[آرزوها]]، [[انسان]] را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه [[همت]]، بلندتر و [[آرزو]]، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش [[انسان]] نیز از [[ارزش]] بیشتری برخوردار خواهد بود. [[امام علی]] {{ع}} در همین زمینه میفرماید: "[[ارزش]] مرد به اندازه [[همت]] اوست"<ref>نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی {{ع}}، ش ۴۷، ص ۳۶۹.</ref>. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"<ref>همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.</ref>. بدین ترتیب، میتوان گفت چون [[انسان]] [[منتظر]]، [[برترین]] و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از [[بهترین]] و والاترین [[ارزشها]] نیز برخوردار است. آرزوی نهایی [[انسان]] [[منتظر]]، [[حاکمیت]] نهایی [[دین خدا]] و [[مذهب اهل بیت]] {{عم}} بر سراسر [[جهان]]، استقرار [[حکومت صالحان]] و [[مستضعفان]] در سراسر [[گیتی]]، کوتاهشدن دست ستمکاران و [[مستکبران]] از [[جهان]]، برقراری [[نظام]] [[قسط]] و [[عدالت]] بر پهنه [[زمین]] و گسترش [[امنیت]] و [[رفاه]] در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای [[تاریخ]] تاکنون و در زمان هیچ [[پیامبری]] محقق نشده است. به [[یقین]]، چنین آرزوی بلندی از [[ارزش]] و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "[[منتظر]]" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این [[آرزو]] کوتاهی نکند. | ||
*'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': | *'''[[انتظار]]، عامل [[پویایی]] و [[سازندگی]] فرد و اجتماع''': [[انتظار]] در [[سازندگی]]، [[پویایی]] و [[اصلاح]] فرد و [[جامعه]] در [[زمان غیبت]]، نقش مهمی دارد. اگر [[انسان]] [[منتظر]] به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب [[انسان]] [[دیندار]] دست مییابد و از [[جایگاه]] و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، [[انسان]] [[منتظر]] با رعایت همه شرایط [[انتظار]] به [[شأن]] و [[منزلت]] مورد [[انتظار]] [[دین اسلام]] میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد. | ||
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن [[فضایل]] بیشمار برای [[منتظران]] پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر [[اسلام]]، [[انسان]] [[منتظر]] از چنین [[مقام]] و مرتبه بلندی برخوردار است<ref>[[ابراهیم شفیعی سروستانی|شفیعی سروستانی، ابراهیم]]، [[چشم به راه (کتاب)|چشم به راه]]، ص۵۱-۵۵.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۰۳
متن این جستار آزمایشی است؛ امید می رود در آینده نه چندان دور آماده شود. برای اطلاع از جزئیات بیشتر به بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت مراجعه کنید.
مقدمه
- روایاتی که سخن از انتظار گفتهاند، به دو دسته کلی تقسیم میشود:
- انتظار فرج به معنای عامّ: در این معنا، آموزههای دینی بر آن است تا افزون بر بیان فضیلت "گشایش عمومی" و امید به آینده، و سوق انسانها به این عرصه، نومیدی را نیز نکوهش کرده، از ورود جوامع بشری به آن جلوگیری کند. اهتمام آموزههای اسلامی در بیان معنای عام انتظار و امید، تا بدان حد بوده که از آن، با بلندترین عنوانها یاد نموده، ارزشهای شگفتآوری برای آن ذکر کرده است. برخی عبادتها بر برخی دیگر برتری دارد؛ ازاینرو انجام آن، افزون بر آنکه در کانون تأکید آموزههای دینی است، از پاداش افزونتری نیز برخوردار است و نقش آن، در سازندگی انسان بیشتر است. رسول گرامی اسلام(ص) پس از آن که انتظار فرج را در زمره عبادتهای خداوند سبحانه و تعالی دانسته است، آن را یکی از برترین عبادتها برشمرده، فرمود: "برترین عبادت انتظار فرج است"[۱]. درباره اهمیت انتظار فرج- افزون بر آنچه اشاره شد- به روایاتی بر میخوریم که بسی شگفتیآور است و آن، اینکه انتظار را نه فقط "جهاد" که "برترین جهاد" دانسته است. از این نوع روایات نیز به خوبی استفاده میشود انتظار، از نوع عمل است. رسول گرامی اسلام(ص) فرموده است: "برترین جهاد امت من انتظار گشایش است"[۲][۳].
- انتظار فرج به معنای خاص: در این معنا، انتظار به معنای چشمبهراه بودن آیندهای با تمام ویژگیهای یک جامعه مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی است که یگانه مصداق آن دوران حاکمیت آخرین ذخیره الهی وجود مقدّس حضرت ولی عصر(ع) است. امام باقر(ع) آنگاه که دین مورد رضایت خداوند سبحانه و تعالی را تعریف کرد، پس از شمردن اموری فرمود: "... و تسلیم به امر ما و پرهیزکاری و فروتنی و انتظار قائم ما..."[۴][۵].
- از روایات انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) به دست میآید انتظار ظهور حضرت مهدی(ع) نه فقط راه رسیدن به جامعه موعود است؛ بلکه خود نیز موضوعیت دارد؛ بدان معنا که اگر کسی در انتظار راستین به سر برد، تفاوتی ندارد که به مورد انتظار خویش دست یابد یا دست نیابد.
- در این باره شخصی از امام صادق(ع) پرسید: "چه میفرمایید درباره کسی که دارای ولایت پیشوایان است و انتظار ظهور حکومت حق را میکشد و در این حال از دنیا میرود؟" حضرت(ع) در پاسخ فرمود: "او، همانند کسی است که با حضرت قائم در خیمه او باشد. سپس کمی سکوت کرد و فرمود: مانند کسی است که با پیامبر اسلام(ص) در مبارزاتش همراه بوده است"[۶][۷].
فضیلت انتظار در موعودنامه
- در روایات، ارزش و فضیلت بسیاری برای "انتظار" شمرده شده است که برخی از آنها را میآوریم. پیامبر گرامی اسلام(ص) برترین عبادت را انتظار فرج میداند[۸]. و در جای دیگری میفرماید: برترین جهاد امت من انتظار فرج است[۹]. حضرت علی(ع) نیز فرمود: منتظر فرج باشید و از رحمت خداوند ناامید نشوید. به درستی که خوشایندترین اعمال نزد خداوند، انتظار فرج است[۱۰]. امام صادق(ع) نیز فرمود: منتظر امر ما، به سان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد[۱۱]. در روایتی مرحوم مجلسی از امام صادق(ع) نقل میکند: هرکس که بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم(ع) در خیمهاش بوده باشد. پس حضرت چند لحظهای درنگ کرده، آنگاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا(ص) شهید شده باشد[۱۲]. و نیز در روایت دیگری میفرماید: بدانید کسی که منتظر ظهور حضرت مهدی(ع) باشد، پاداش کسی را دارد که شبها را برای انجام عبادت بیدار، و روزها روزهدار باشد[۱۳]. و در ضمن حدیث مفصلی آمده است که آن حضرت فرمود: هرکس منتظر امر ما باشد و بر ترس و آزاری که از دشمنان ما میبیند صبر کند، فردای قیامت با ما خواهد بود[۱۴]. پس انتظار، آدمی را متعهد میسازد که برای تحقق هدفهای اسلامی و آرمانهای انسانی، بدون هیچگونه ضعف و یأس، تلاش کند و به سوی مقاصد متعالی اسلام گام بردارد و پیوسته مقاوم و استوار، به وظایف دینی و اسلامی خود عمل نماید. از همین جهت است که "انتظار" در روایات، عبادت شمرده شده و از بهترین و با ارزشترین اعمال به شمار آمده است[۱۵].
فضیلت انتظار در چشم به راه
- در روایات اسلامی چنان مقام و منزلتی برای منتظران موعود شمرده شده است که گاه انسان را به تعجب وا میدارد که چگونه ممکن است عملی که شاید در ظاهر ساده جلوه کند، از چنین فضیلتی برخوردار باشد. البته توجه به فلسفه انتظار و وظایفی که برای منتظران واقعی آن حضرت شمرده شده است، راز این فضیلت را روشن میسازد. در اینجا به فضایلی اشاره میکنیم که برای منتظران حضرت بقیة الله الأعظم آوردهاند:
- امام سجاد (ع)، منتظران را برترین مردم همه روزگاران میشمارد: آن گروه از مردم عصر غیبتِ امام دوازدهم که امامت او را پذیرفتهاند و منتظر ظهور او هستند، برترین مردم همه روزگاران[۱۶].
- شیخ صدوق در کتاب کمال الدین از امام صادق (ع) روایت کرده است که آن حضرت به نقل از پدران بزرگوارشان - بر آنها درود باد - فرمود: "منتظر امر (حکومت) ما، بسان آن است که در راه خدا به خون خود غلتیده باشد"[۱۷].
- در همان کتاب، به نقل از امام صادق (ع) روایت دیگری به این شرح در فضیلت منتظران وارد شده است: خوشا به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش، چشم به راه ظهور او هستند و هنگام ظهورش، فرمانبردار او. آنان اولیای خدا هستند، همانها که نه ترسی برایشان هست و نه اندوهگین میشوند[۱۸].
- در روایت دیگری، مجلسی از امام صادق (ع) چنین نقل میکند: هر کس از شما بمیرد در حالی که منتظر این امر باشد، همانند کسی است که با حضرت قائم (ع) در خیمهاش بوده باشد. سپس حضرت چند لحظهای درنگ کرد و آن گاه فرمود: نه، بلکه مانند کسی است که در خدمت آن حضرت شمشیر بزند. سپس فرمود: نه، به خدا همچون کسی است که در پیشگاه رسول خدا میشهید شده باشد[۱۹]»[۲۰].
- ممکن است برای بسیاری این پرسش پیش آید که چرا انتظار چنین فضیلت برجستهای دارد؟ برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد: برای رسیدن به پاسخ مناسبی برای این پرسش باید به چند نکته اساسی توجه کرد:
- انتظار، حلقه پیوند شیعه با امام معصوم: چنانکه میدانید، "ولایت" و "امامت"، رکن اساسی مکتب تشیع است. اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه شیعه، پذیرش ولایت معصومین (ع) و به طور کلی، تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همه فضیلتها و شرط اساسی پذیرش همه اعمال عبادی است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "انتظار" در زمان غیبت و حضور نداشتن ظاهری امام در جامعه، به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است. همین انتظار موجب میشود ارتباط شیعیان با امامشان، هر چند به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همه اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند. بر همین اساس است که برخی صاحبنظران فرمودهاند: انسان در عصر غیبت یا منتظر است یا گرفتار جاهلیت. ما در عصر غیبت، قسم سوم نداریم. یا مردم منتظران راستین ظهور ولی عصر (ع) اند یا اگر منتظر نشدند، در جاهلیت به سر میبرند[۲۱]. در روایتی که از امام سجاد (ع) نقل شده است، آن حضرت با پیش بینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم (ع)، کسانی را که در زمان غیبت، امامت این امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همه زمانها معرفی میکند. امام سجاد (ع)، دلیل این برتری را این میداند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در زمان غیبت انجام میدهند: غیبت دوازدهمین ولی خداوند صاحب عزت و جلال از سلسله جانشینان رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - و امامان پس از او به درازا میکشد. ای اباخالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند، برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و حضور نداشتن امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است. خداوند، مردم این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش باد - جهاد میکنند. آنها مخلصان واقعی، شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی دین خدا در پنهان و آشکار هستند[۲۲]. بنابراین، اگر "انتظار" را از مکتب شیعه بگیریم، تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکتبها باقی نخواهد ماند. البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید داشتن به ظهور و قیام عدالتگستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم (ص)، همو که در حال حاضر، حجت خدا، واسطه فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاریها است.
- انتظار، معیار ارزش انسانها: آرزوها و آمال انسانها، معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از کمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای خرد، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. آرزوها، انسان را به حرکت وا میدارد و به طور طبیعی، هر چه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد، حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود. امام علی (ع) در همین زمینه میفرماید: "ارزش مرد به اندازه همت اوست"[۲۳]. و در جای دیگر میفرماید: "مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست"[۲۴]. بدین ترتیب، میتوان گفت چون انسان منتظر، برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است. آرزوی نهایی انسان منتظر، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت (ع) بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاهشدن دست ستمکاران و مستکبران از جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در همه جای کره خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای تاریخ تاکنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. به یقین، چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "منتظر" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند.
- انتظار، عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع: انتظار در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت، نقش مهمی دارد. اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست مییابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همه شرایط انتظار به شأن و منزلت مورد انتظار دین اسلام میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد.
با توجه به آنچه گفته شد، به رمز برشمردن فضایل بیشمار برای منتظران پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر اسلام، انسان منتظر از چنین مقام و مرتبه بلندی برخوردار است[۲۵].
پرسشهای وابسته
- انتظار فرج چه فضیلتی دارد؟ (پرسش)
- جایگاه انتظار در فرهنگ شیعه چیست؟ (پرسش)
- چرا انتظار اهمیت و جایگاه ویژه و برجستهای دارد؟ (پرسش)
- چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش)
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ " أَفْضَلُ الْعِبَادَةِ انْتِظَارُ الْفَرَجِ "؛ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج۱، ص ۲۸۷؛ ر. ک: ترمذی، سنن، ج ۵، ص ۵۶۵
- ↑ " أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ "؛ حسن بن علی حرانی، تحف العقول، ص ۳۷
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ " وَ التَّسْلِيمُ لِأَمْرِنَا وَ الْوَرَعُ وَ التَّوَاضُعُ وَ انْتِظَارُ قَائِمِنَا"؛ محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج ۲، ص ۲۳، ح ۱۳
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ احمد بن محمد بن خالد برقی، المحاسن، ج ۱، ص ۱۷۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵
- ↑ سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، ص۷۶-۸۴.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۲۸۷.
- ↑ بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۱۴۳.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۳.
- ↑ شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵.
- ↑ بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶.
- ↑ کافی، ج ۲، ص ۲۲۲.
- ↑ کافی، ج ۱، ص ۳۷۲.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۳.
- ↑ بحارالأنوار ، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۶۴۵، ح ۶.
- ↑ همان، ص ۳۵۷، ح ۵۴.
- ↑ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۶، ح ۱۸.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۰.
- ↑ عبدالله جوادی آملی، "امام زمان (ع) خلیفه خداست نه وکیل مردم"، موعود، سال دوازدهم، شماره ۸٤، بهمن ۱۳۸۶.
- ↑ کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی (ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹.
- ↑ همان، ش ۸۱، ص ۳۷۳.
- ↑ شفیعی سروستانی، ابراهیم، چشم به راه، ص۵۱-۵۵.