اسلام در معارف و سیره رضوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'طی' به 'طی')
جز (جایگزینی متن - 'آشکار' به 'آشکار')
خط ۱۵: خط ۱۵:
*در [[قرآن]] نیز علاوه بر معنای لغوی: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه ۱۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.</ref> و اصطلاحی: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref> «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> به معنای مطلق [[دین]] مورد پسند [[خداوند]] نیز به کار رفته است {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref> «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*در [[قرآن]] نیز علاوه بر معنای لغوی: {{متن قرآن|بَلَى مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref> «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه ۱۱۲.</ref>؛ {{متن قرآن|رَبَّنَا وَاجْعَلْنَا مُسْلِمَيْنِ لَكَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِنَا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَكَ وَأَرِنَا مَنَاسِكَنَا وَتُبْ عَلَيْنَا إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ}}<ref>«پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.</ref> و اصطلاحی: {{متن قرآن|الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا}}<ref> «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.</ref> به معنای مطلق [[دین]] مورد پسند [[خداوند]] نیز به کار رفته است {{متن قرآن|إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ وَمَا اخْتَلَفَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ وَمَنْ يَكْفُرْ بِآيَاتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سَرِيعُ الْحِسَابِ}}<ref> «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*در برخی [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} نیز هم به [[تسلیم]] بودن در مقابل [[خداوند]] و [[اوامر و نواهی]] وی اشاره شده و هم به [[خیر و خوبی]] رساندن به [[خلق]]<ref>غرر الحکم، ص۸۴.</ref>. برخی محققان معتقدند [[مسلمان]]، [[انسانی]] است که از همۀ [[خودپسندی‌ها]] و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] و [[قوت]] [[انسانی]] خویش، که از خصائل [[جاهلی]] است، [[دست]] کشیده و در برابر [[خدا]] که [[خالق]] و [[رب]] اوست، حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] همچون [[عبد]] [[اختیار]] کرده است. هر کس [[عبد]] خداست، [[تکلیف]] وی اظهار [[عبودیت]] در همۀ کردارها و گفتارهاست، اما شخصی که غیر [[عبد]] است، در همه یا برخی از این امور [[اهل]] [[سرکشی]] و [[طغیان]] است. این همان معنا از "اسلام" است که متضاد معنای "[[جاهلیت]]" قرار می‌گیرد<ref>خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۴-۲۶۲.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*در برخی [[احادیث]] [[معصومان]]{{عم}} نیز هم به [[تسلیم]] بودن در مقابل [[خداوند]] و [[اوامر و نواهی]] وی اشاره شده و هم به [[خیر و خوبی]] رساندن به [[خلق]]<ref>غرر الحکم، ص۸۴.</ref>. برخی محققان معتقدند [[مسلمان]]، [[انسانی]] است که از همۀ [[خودپسندی‌ها]] و [[مغرور]] بودن به [[قدرت]] و [[قوت]] [[انسانی]] خویش، که از خصائل [[جاهلی]] است، [[دست]] کشیده و در برابر [[خدا]] که [[خالق]] و [[رب]] اوست، حالت [[خضوع]] و [[اطاعت]] همچون [[عبد]] [[اختیار]] کرده است. هر کس [[عبد]] خداست، [[تکلیف]] وی اظهار [[عبودیت]] در همۀ کردارها و گفتارهاست، اما شخصی که غیر [[عبد]] است، در همه یا برخی از این امور [[اهل]] [[سرکشی]] و [[طغیان]] است. این همان معنا از "اسلام" است که متضاد معنای "[[جاهلیت]]" قرار می‌گیرد<ref>خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۴-۲۶۲.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*نقطۀ کانونی [[اسلام]] [[توحید]] است و همۀ اصول و [[فروع]] دیگر پیرامون آن شکل گرفته است. از این روست که در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} به [[نقل]] از [[خداوند]] آمده است: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ و [[حصن]] [[استوار]] [[الهی]] است که هر کس در آن وارد شود از [[عذاب]] [[خداوند]] ایمن گردد. در واقع [[اسلام]] [[فهم]] [[توحید]] و عمل بر اساس [[موازین]] و لوازم آن است و چنان که [[امام]] در ادامۀ [[حدیث]] متذکر می‌شود، تحقق این امر مشروط به شروطی از جمله [[ولایت]] و [[امامت]] است و آن کس که به این شروط و اصل آن توجه دارد، [[مسلمان]] [[راستین]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۵.</ref>. اگر در آنچه گفته شد [[تأمل]] کنیم، متوجه این مطلب می‌شویم که [[اسلام]] را می‌توان هم به عنوان حقیقتی فراتاریخی مدنظر داشت و هم آن را به عنوان آیینی [[تاریخی]] در نظر گرفت. [[حقیقت اسلام]] که امری فراتاریخی است عبارت است از [[اطاعت]] و [[خشوع]] در مقابل [[خداوند]] که طی قرون متمادی توسط [[پیامبران]] متعدد به انحای گوناگون [[تشریع]] شده است، اما [[اسلام]] [[تاریخی]] آیینی است که در زمان خاص و توسط شخص خاصی [[تشریع]] شد و مختصات ویژه‌ای دارد. اینکه [[قرآن کریم]] [[ایمان]] به دیگر [[آیین‌ها]] و کتاب‌های نازل شده از سوی [[خداوند]] را شرط [[مؤمن]] بودن می‌داند {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>، [[آشکار]] می‌سازد که [[حقیقت اسلام]] امری فراتاریخی بوده است و همۀ [[پیامبران الهی]] متناسب با شرایط خود منادی آن بوده‌اند.
*نقطۀ کانونی [[اسلام]] [[توحید]] است و همۀ اصول و [[فروع]] دیگر پیرامون آن شکل گرفته است. از این روست که در [[سخنان امام رضا]]{{ع}} به [[نقل]] از [[خداوند]] آمده است: {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} دژ و [[حصن]] [[استوار]] [[الهی]] است که هر کس در آن وارد شود از [[عذاب]] [[خداوند]] ایمن گردد. در واقع [[اسلام]] [[فهم]] [[توحید]] و عمل بر اساس [[موازین]] و لوازم آن است و چنان که [[امام]] در ادامۀ [[حدیث]] متذکر می‌شود، تحقق این امر مشروط به شروطی از جمله [[ولایت]] و [[امامت]] است و آن کس که به این شروط و اصل آن توجه دارد، [[مسلمان]] [[راستین]] است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۵.</ref>. اگر در آنچه گفته شد [[تأمل]] کنیم، متوجه این مطلب می‌شویم که [[اسلام]] را می‌توان هم به عنوان حقیقتی فراتاریخی مدنظر داشت و هم آن را به عنوان آیینی [[تاریخی]] در نظر گرفت. [[حقیقت اسلام]] که امری فراتاریخی است عبارت است از [[اطاعت]] و [[خشوع]] در مقابل [[خداوند]] که طی قرون متمادی توسط [[پیامبران]] متعدد به انحای گوناگون [[تشریع]] شده است، اما [[اسلام]] [[تاریخی]] آیینی است که در زمان خاص و توسط شخص خاصی [[تشریع]] شد و مختصات ویژه‌ای دارد. اینکه [[قرآن کریم]] [[ایمان]] به دیگر [[آیین‌ها]] و کتاب‌های نازل شده از سوی [[خداوند]] را شرط [[مؤمن]] بودن می‌داند {{متن قرآن|وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَبِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ}}<ref> «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.</ref>؛ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي نَزَّلَ عَلَى رَسُولِهِ وَالْكِتَابِ الَّذِي أَنْزَلَ مِنْ قَبْلُ وَمَنْ يَكْفُرْ بِاللَّهِ وَمَلَائِكَتِهِ وَكُتُبِهِ وَرُسُلِهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ فَقَدْ ضَلَّ ضَلَالًا بَعِيدًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.</ref>؛ {{متن قرآن|لَكِنِ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ مِنْهُمْ وَالْمُؤْمِنُونَ يُؤْمِنُونَ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَالْمُقِيمِينَ الصَّلَاةَ وَالْمُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَالْمُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ أُولَئِكَ سَنُؤْتِيهِمْ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.</ref>، آشکار می‌سازد که [[حقیقت اسلام]] امری فراتاریخی بوده است و همۀ [[پیامبران الهی]] متناسب با شرایط خود منادی آن بوده‌اند.
*تحقیقات [[آرتور جفری]] نشان می‌دهد که [[اسلام]] و واژگان هم‌ریشه با آن قدمتی بسیار دارند و به فرهنگ‌های غیر [[عربی]] قبل از [[اسلام]] نیز مرتبط می‌شوند و در آنجا نیز به معانی‌ای نزدیک با آنچه در [[قرآن]] به کار رفته، به کار می‌روند<ref>واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ص۱۲۱-۱۲۳.</ref>. اینکه [[قرآن]] از این سخن می‌گوید که [[حضرت ابراهیم]] و [[یعقوب]]{{عم}} به [[فرزندان]] خود متذکر شدند که مبادا بمیرید و [[مسلمان]] نباشید {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref> «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref> و نیز [[حضرت نوح]]{{ع}} به [[قوم]] خود فرمود: من مأمورم که از [[مسلمانان]] باشم {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref> «و اگر رو بگردانید (می‌دانید که) من از شما پاداشی نخواسته‌ام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافته‌ام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۲.</ref>، نشان از آن دارد که همۀ [[پیامبران]] به دنبال [[مسلمانی]] و تحقق [[اسلام]] بوده‌اند. این مطلب را در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] نیز می‌توان به وضوح ملاحظه کرد {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}<ref> «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهاده‌ایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آورده‌اید، چنانچه گردن نهاده‌اید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*تحقیقات [[آرتور جفری]] نشان می‌دهد که [[اسلام]] و واژگان هم‌ریشه با آن قدمتی بسیار دارند و به فرهنگ‌های غیر [[عربی]] قبل از [[اسلام]] نیز مرتبط می‌شوند و در آنجا نیز به معانی‌ای نزدیک با آنچه در [[قرآن]] به کار رفته، به کار می‌روند<ref>واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ص۱۲۱-۱۲۳.</ref>. اینکه [[قرآن]] از این سخن می‌گوید که [[حضرت ابراهیم]] و [[یعقوب]]{{عم}} به [[فرزندان]] خود متذکر شدند که مبادا بمیرید و [[مسلمان]] نباشید {{متن قرآن|وَوَصَّى بِهَا إِبْرَاهِيمُ بَنِيهِ وَيَعْقُوبُ يَا بَنِيَّ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى لَكُمُ الدِّينَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ}}<ref> «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.</ref> و نیز [[حضرت نوح]]{{ع}} به [[قوم]] خود فرمود: من مأمورم که از [[مسلمانان]] باشم {{متن قرآن|فَإِنْ تَوَلَّيْتُمْ فَمَا سَأَلْتُكُمْ مِنْ أَجْرٍ إِنْ أَجْرِيَ إِلَّا عَلَى اللَّهِ وَأُمِرْتُ أَنْ أَكُونَ مِنَ الْمُسْلِمِينَ}}<ref> «و اگر رو بگردانید (می‌دانید که) من از شما پاداشی نخواسته‌ام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافته‌ام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۲.</ref>، نشان از آن دارد که همۀ [[پیامبران]] به دنبال [[مسلمانی]] و تحقق [[اسلام]] بوده‌اند. این مطلب را در [[آیات]] دیگر [[قرآن]] نیز می‌توان به وضوح ملاحظه کرد {{متن قرآن|وَإِذْ أَوْحَيْتُ إِلَى الْحَوَارِيِّينَ أَنْ آمِنُوا بِي وَبِرَسُولِي قَالُوا آمَنَّا وَاشْهَدْ بِأَنَّنَا مُسْلِمُونَ}}<ref> «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهاده‌ایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.</ref>؛ {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى يَا قَوْمِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ فَعَلَيْهِ تَوَكَّلُوا إِنْ كُنْتُمْ مُسْلِمِينَ}}<ref>«و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آورده‌اید، چنانچه گردن نهاده‌اید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.</ref>.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*یکی از مباحث مهم دربارۀ "[[اسلام]]" که در عصر [[ائمه]]{{عم}} و از جمله [[امام رضا]]{{ع}} مطرح بوده است، بحث از رابطۀ "[[اسلام]]" و "[[ایمان]]" می‌باشد. این بحث از خود [[کتاب خدا]] ناشی می‌شود. در [[قرآن]] آمده برخی از [[بادیه‌نشینان]] گفتند که [[ایمان]] آوردیم [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} و می‌فرماید: به ایشان بگو [[ایمان]] نیاورده‌اید، لیکن بگویید: "[[اسلام]] آوردیم". و هنوز در دل‌های شما [[ایمان]] داخل نشده است {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. در این [[آیه]] به صراحت میان [[اسلام]] و [[ایمان]] تفکیک و تمایز دیده می‌شود و [[ایمان]] در مقامی [[برتر]] از [[اسلام]] می‌نشیند.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>
*یکی از مباحث مهم دربارۀ "[[اسلام]]" که در عصر [[ائمه]]{{عم}} و از جمله [[امام رضا]]{{ع}} مطرح بوده است، بحث از رابطۀ "[[اسلام]]" و "[[ایمان]]" می‌باشد. این بحث از خود [[کتاب خدا]] ناشی می‌شود. در [[قرآن]] آمده برخی از [[بادیه‌نشینان]] گفتند که [[ایمان]] آوردیم [[خداوند]] به [[پیامبر]]{{صل}} و می‌فرماید: به ایشان بگو [[ایمان]] نیاورده‌اید، لیکن بگویید: "[[اسلام]] آوردیم". و هنوز در دل‌های شما [[ایمان]] داخل نشده است {{متن قرآن|قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِنْ تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُمْ مِنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref> «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.</ref>. در این [[آیه]] به صراحت میان [[اسلام]] و [[ایمان]] تفکیک و تمایز دیده می‌شود و [[ایمان]] در مقامی [[برتر]] از [[اسلام]] می‌نشیند.<ref>[[مهدی کمپانی زارع|کمپانی زارع، مهدی]]، [[ اسلام - کمپانی زارع (مقاله)|مقاله «اسلام»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۲ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]]، ج۲.</ref>

نسخهٔ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۳۱

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث اسلام است. "اسلام" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل اسلام (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

منابع

پانویس

  1. کتاب العین، ج۷، ص۲۶۶؛ لسان العرب، ج۱۲، ص۲۹۳.
  2. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  3. المفردات، ص۴۲۳؛ المصباح المنیر، ص۲۸۷.
  4. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  5. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  6. «آری، آن کسان که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهند در حالی که نکوکار باشند، بی‌گمان پاداش آنان نزد پروردگارشان است. و بیمی نخواهند داشت و اندوهگین نمی‌شوند» سوره بقره، آیه ۱۱۲.
  7. «پروردگارا! و ما را فرمانبردار خود بگمار و از فرزندان ما خویشاوندانی را فرمانبردار خویش (برآور) و شیوه‌های پرستشمان را به ما بنما و توبه ما را بپذیر بی‌گمان تویی که توبه‌پذیر مهربانی» سوره بقره، آیه ۱۲۸.
  8. «امروز دینتان را کامل و نعمتم را بر شما تمام کردم و اسلام را (به عنوان) آیین شما پسندیدم» سوره مائده، آیه ۳.
  9. «بی‌گمان دین (راستین) نزد خداوند، اسلام است و اهل کتاب، اختلاف نیافتند مگر پس از آنکه به دانش دست یافتند، از سر افزونجویی که در میان ایشان بود و هر کس به آیات خداوند کفر ورزد (بداند که) خداوند حسابرس سریع است» سوره آل عمران، آیه ۱۹.
  10. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  11. غرر الحکم، ص۸۴.
  12. خدا و انسان در قرآن، ص۲۵۴-۲۶۲.
  13. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  14. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۵.
  15. «و کسانی که به آنچه بر تو و به آنچه پیش از تو فرو فرستاده‌اند، ایمان و به جهان واپسین، یقین دارند» سوره بقره، آیه ۴.
  16. «ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر او و کتابی که بر پیامبرش فرو فرستاده و کتابی که پیش از آن فرود آورده است ایمان بیاورید و هر کس به خداوند و فرشتگان او و کتاب‌های (آسمانی) وی و پیامبران او و به روز بازپسین کفر ورزد بی‌گمان به گمراهی ژرفی در افتاده است» سوره نساء، آیه ۱۳۶.
  17. «امّا استواران در دانش از آنان و آن مؤمنان بدانچه بر تو و آنچه پیش از تو فرو فرستاده شده است، ایمان می‌آورند و برپادارندگان نماز و دهندگان زکات و مؤمنان به خدا و روز واپسین؛ به آنان زودا که پاداشی سترگ دهیم» سوره نساء، آیه ۱۶۲.
  18. واژه‌های دخیل در قرآن مجید، ص۱۲۱-۱۲۳.
  19. «و ابراهیم آن را به پسران خود سفارش کرد و یعقوب نیز: که ای فرزندان من! خداوند برای شما این دین را برگزیده است پس، جز در فرمانبرداری (از او) از این جهان نروید» سوره بقره، آیه ۱۳۲.
  20. «و اگر رو بگردانید (می‌دانید که) من از شما پاداشی نخواسته‌ام، پاداش من جز با خداوند نیست و فرمان یافته‌ام که از گردن نهادگان (به خداوند) باشم» سوره یونس، آیه ۷۲.
  21. «و یاد کن که به حواریان وحی کردم که به من و فرستاده‌ام ایمان آورید گفتند: (خداوندا) ایمان آوردیم و گواه باش که ما گردن نهاده‌ایم» سوره مائده، آیه ۱۱۱.
  22. «و موسی گفت: ای قوم من! اگر به خداوند ایمان آورده‌اید، چنانچه گردن نهاده‌اید بر او توکّل کنید» سوره یونس، آیه ۸۴.
  23. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  24. «تازی‌های بیابان‌نشین گفتند: ایمان آورده‌ایم بگو: ایمان نیاورده‌اید بلکه بگویید: اسلام آورده‌ایم و هنوز ایمان در دل‌هایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمی‌کند که خداوند آمرزنده‌ای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
  25. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  26. الکافی، ج۲، ص۵۲؛ تحف العقول، ص۳۷۲.
  27. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  28. «بی‌گمان خداوند برای مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان مؤمن... آمرزش و پاداشی سترگ آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۳۵.
  29. «آنگاه که پروردگارش بدو فرمود: فرمانبردار باش، او گفت: فرمانبردار پروردگار جهانیانم» سوره بقره، آیه ۱۳۱
  30. «پروردگارا! به من از فرمانروایی پاره‌ای داده‌ای و از خوابگزاری بخشی آموختی؛ ای آفریدگار آسمان‌ها و زمین! تو سرور من در این جهان و در جهان واپسینی، مرا گردن نهاده (به فرمان خویش) بمیران و به شایستگان بپیوند» سوره یوسف، آیه ۱۰۱.
  31. المفردات، ص۴۲۳.
  32. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  33. «و اگر پروردگارت می‌خواست، تمام آن کسان که روی زمین‌اند همگی ایمان می‌آوردند؛ آیا تو مردم را ناگزیر می‌کنی که مؤمن باشند؟ و هیچ کس را جز به اذن خداوند یارایی نیست که ایمان آورد و (خداوند) عذاب را بر آنان که خرد نمی‌ورزند برقرار می‌دارد» سوره یونس، آیه ۹۹-۱۰۰.
  34. التوحید، ص۳۴۲؛ عیون أخبار الرضا(ع)، ج۱، ص۱۳۵.
  35. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  36. الکافی، ج۱، ص۴۰۱.
  37. الکافی، ج۱، ص۴۶؛ الأمالی، صدوق، ص۲۶۸.
  38. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  39. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۱.
  40. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۱-۱۲۲.
  41. کتاب الأصنام، ص۱۲۹؛ البدایة و النهایة، ج۲، ص۱۸۸؛ لسان العرب، ج۱۵، ص۲۴۱.
  42. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  43. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۲.
  44. تفسیر القمی، ج۲، ص۱۰۴؛ الکافی، ج۱، ص۲۲۳؛ بصائر الدرجات، ص۱۱۸.
  45. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۳۵.
  46. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  47. مکارم الأخلاق، ص۹؛ بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۱۰.
  48. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۲.
  49. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۲.
  50. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  51. عیون أخبار الرضا(ع)، ج۲، ص۱۲۲-۱۲۷.
  52. التوحید، ص۴۰۷.
  53. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  54. الأمالی، طوسی، ص۵۱۸؛ بحارالأنوار، ج۶۵، ص۳۷۹.
  55. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  56. «و بدین گونه شما را امّتی میانه کرده‌ایم تا گواه بر مردم باشید و پیامبر بر شما گواه باشد» سوره بقره، آیه ۱۴۳.
  57. المیزان، ج۱، ص۳۱۹-۳۲۰.
  58. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  59. «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷.
  60. «و گفتند: یهودی یا مسیحی باشید تا راه یابید؛ بگو: (خیر) بلکه ما بر آیین ابراهیم درست‌آیین هستیم و او از مشرکان نبود» سوره بقره، آیه ۱۳۵.
  61. «ابراهیم نه یهودی بود و نه مسیحی ولی درست‌آیینی فرمانبردار بود و از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۶۷
  62. «بگو خداوند راست فرموده است؛ بنابراین از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کنید و او از مشرکان نبود» سوره آل عمران، آیه ۹۵
  63. «و بهدین‌تر از آن کس که روی (دل) خویش به (سوی) خداوند نهد در حالی که نکوکار باشد و از آیین ابراهیم درست‌آیین پیروی کند، کیست؟ و خداوند، ابراهیم را دوست (خود) گرفت» سوره نساء، آیه ۱۲۵
  64. «من با درستی آیین روی خویش به سوی کسی آورده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفریده است و من از مشرکان نیستم» سوره انعام، آیه ۷۹.
  65. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۲، ص۲۹۵.
  66. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  67. «بنابراین با درستی آیین روی (دل) را برای این دین راست بدار! بر همان سرشتی که خداوند مردم را بر آن آفریده است؛ هیچ دگرگونی در آفرینش خداوند راه ندارد؛ این است دین استوار اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره روم، آیه ۳۰.
  68. تفسیر القمی، ج۱، ص۲۱۸؛ الخصال، ص۵۴.
  69. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.
  70. کمپانی زارع، مهدی، مقاله «اسلام»، دانشنامه امام رضا، ج۲.