مقام نور الهی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{امامت}} | |||
{{ | |||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[ | : <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از زیرشاخههای بحث '''[[نور الهی]]''' است. "'''[[نور الهی]]'''" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نور الهی در قرآن]] - [[نور الهی | : <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[نور الهی در قرآن]] - [[مقام نور الهی]]</div> | ||
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;"> | ||
از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} "مقام نور الهی" که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|وَ نُورِهِ}} آمده است؛ یعنی: "سلام بر نور خدا". | از جمله [[مقامات]] [[امامان معصوم]]{{عم}} "مقام نور الهی" که در [[زیارت جامعه کبیره]] با عبارت {{متن حدیث|وَ نُورِهِ}} آمده است؛ یعنی: "سلام بر نور خدا". |
نسخهٔ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۰۷:۳۱
از جمله مقامات امامان معصوم(ع) "مقام نور الهی" که در زیارت جامعه کبیره با عبارت «وَ نُورِهِ» آمده است؛ یعنی: "سلام بر نور خدا".
نیاز به نور
پیش از آنکه نور را تعریف کنیم، لازم است دلیل نیاز به نور را بدانیم. ما در دنیای تاریکیها زندگی میکنیم. تاریکیها، معنی زندگی را برای انسان تغییر داده است، به دلیل تغییر معنای زندگی، همه کسل هستند و دائماً درگیر این مسئلهاند که چرا اصلاً به دنیا آمدهاند[۱].
فیلسوف در تاریکی بحث میکند، متکلم در تاریکی بحث میکند، و جاهل در تاریکی بحث میکنند و کسی هم که سؤال میکند، در تاریکی سؤال میکند و کسی هم که جواب میدهد، در تاریکی جواب میدهد. اگر کسی کتاب معالجه یک بیماری را در دست داشته باشد، هزار سال هم در تاریکی بنشیند این کتاب هیچ خاصیتی برایش ندارد، چون کتاب را باید در نور خواند[۲].
حتی برای خواندن قرآن هم نور لازم است. قرآن برای کسانی که نور ندارند، هدایت به همراه نمیآورد. کسانی که میگویند «حَسْبُنَا كِتَابُ اللَّه»؛ گویی در یک اتاق تاریک نشستهاند و میخواهند مطالعه کنند[۳].
خاصیتهای نور
نور خاصیتهای درونی و بیرونی دارد. خاصیت درونی و اصلی نور این است که انسان برای حیات به نور نیاز دارد و نور برای انسان مثل آب برای ماهی است. همانطور که در هوای آلوده مشکل تنفسی پیدا میکنیم، هرچه نور کمتر باشد، قلب ما هم تنگتر میشود. پس نیاز ما به نور، نیاز حیاتی قلب است و تغذیه و تنفس قلب ما به نور است. قرآن میفرماید: أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ [۴].[۵]
این آیه، نیاز حیاتی و حرکتی را بسیار زیبا بیان فرموده است. کسی که مرده با نور زنده میشود و در بین مردم، حرکت میکند، در بین مردم میدرخشد و خودش برای دیگران مبنای نور میشود[۶].
نیاز دیگر به نور که نیازی بیرونی است و بعضاً بیشتر به آن توجه میشود، نیاز به نور هنگام حرکت، دیدن اطراف و مطالعه است. اگر رانندگی بلد باشیم و جاده هم فراهم باشد، اما نور نداشته باشیم، نمیتوانیم رانندگی کنیم. معمولاً ما نیاز به نور را از نوع نیاز بیرونی میدانیم، اما نیاز به نور، نیاز حیاتی ماست؛ یعنی اگر نور نباشد، قلب و موقعیت انسانی ما از کار میافتد. مثل ماهی که از آب بیرون افتاده باشد و نمیتواند دوام بیاورد.
فایده دیگر نور این است که اگر نور باشد، قبل از اینکه عمل کنیم، مشاهده میکنیم «الْعَامِلُ عَلَى غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسَّائِرِ عَلَى غَيْرِ الطَّرِيقِ»[۷][۸].
وجود نور کمک میکند تا درک ما از جهان، آیات تکوین و تشریع، قرآن و حتی خودمان، درست باشد؛ بنابراین میفرماید: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [۹] عرض کردند "النُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنا" کیست. فرمودند: امیرالمؤمنین(ع) و اولاد ایشان(ع) هستند و بعد فرمودند: ائمه(ع) قلوب مؤمنین را منور میکنند[۱۰][۱۱].
کتاب و نور؛ قرآن و عترت
اینجاست که معنای «إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِي أَهْلَ بَيْتِي مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي أَبَداً»[۱۲] روشن میشود. اگر انسان چراغ و نور همراه داشته باشد، ولی کتابی برای خواندن نداشته باشد، بیسواد میماند. اگر کتاب داشته باشد، اما نور و چراغ نداشته باشد، باز هم بیسواد میماند. اگر قرآن داشته باشیم و همراهی اهل بیت(ع) را نداشته باشیم، از هدایت بویی نمیبریم و اگر اهل بيت(ع) را در کنار خود داشته باشیم، اما همراهی قرآن را نداشته باشیم، باز هم از هدایت بیبهرهایم[۱۳].
کسی که حقیقتاً تابع قرآن است، به سراغ اهل بیت(ع) میرود و کسی که واقعاً تابع اهل بیت(ع) است، تابع قرآن هم میشود. عدهای هستند که ظاهراً به یکی از این دو ثقل تمسک دارند، اما این تمسک، واقعی نیست و در حقیقت، آنها به نفس خود متمسک هستند[۱۴].
امام محمد باقر(ع) فرمودند: کسی نیست که محب ما باشد، مگر اینکه خدا قلبش را تطهیر میکند. قلب طاهر میتواند در مسیر فهم، تعلیم و تعلّم قرآن قرار بگیرد، اما قلبی که طاهر نباشد و در آن مرض باشد، با متشابه قرآن گمراه میشودفَأَمَّا الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ [۱۵].[۱۶].
نور حیاتبخش
وقتی که نور باشد، دیگر کسی سؤال نمیکند، چون به پاسخ مطلب رسیده است. نیاز ما به نور، برای درک درست و مشی صحیح است. قرآن مثال بسیار دقیق و در عین حال، بسیار لطیف و زیبایی دارد؛ میفرماید: مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لاَّ يُبْصِرُونَ [۱۷].[۱۸].
عدهای در مسائل دینی زحمت زیادی میکشند و نماز و روزه بهجا میآورند، اما قرآن میفرماید مَثَل اینها مثل کسی است که آتشی برپا میکند تا جلو را ببیند، ولی این آتش، تنها گرما و سوزندگی دارد و حرارتش او را اذیت میکند. خداوند نور را برده است؛ یعنی او فعالیت کرده، ولی این عبادت برای او نور نشده است، بلکه تبدیل به آتش و جهنم شده است[۱۹].
روایاتی به همین مطلب اشاره میفرماید: یا علی! اگر کسی شب تا صبحعبادت کند، ولی ولایت تو را نداشته باشد، به جهنم میافتد[۲۰].
ما برای رسیدن به عرفان نفس به نور نیازمندیم. وقتی در تاریکی به خود نگاه میکنیم، تصور میکنیم خود را شناختهایم و بعد اسم این شناخت را عرفان و معرفت نفس میگذاریم و بعد گمان میکنیم که خدا را هم شناختهایم؛ مثل همان کسی که در تاریکی فیل را نشانش دادند. فرمودند:و ما اهل بیت(ع) دامن رسول الله(ص) را میگیریم و شیعه ما دامن ما را میگیرند[۲۱].[۲۲].
سؤال شد که دامن شما و دامن خدا چیست؟ فرمودند: نور است؛ یعنی سلسله مراتب این وجود، بر اساس نور است. انوار نیست، بلکه یک نور است. منتها از هر پنجرهای به شکل همان پنجره به درون اتاق و از هر زاویهای به هندسه همان زاویه میتابد. هر ظرف، هر زمان و هر مکانی بهقدر ظرفیت خود، از این نور بهره میگیرد[۲۳].
روشنبینی با نور اهل بیت(ع)
انسانی که از نور اهل بیت(ع) حیات پیدا کند و نور بیابد، در زندگی روشنبینی پیدا میکند. شاید اگر کسی بخواهد با چنین انسانی بحث و جدل کند، او جوابی نداشته باشد، چرا که بحث و جدل متعلق به اتاقهای تاریک است، ولی متوجه میشود که درست میبیند و راه را درست طی میکند[۲۴].
گاهی میدانیم که مسیر درستی را طی میکنیم، اما گاهی هم با بحث و جدل میخواهیم مسیر را پیدا کنیم. این دو با هم متفاوت هستند. قرآن در همین زمینه به کسانی که راه دوم را در پیش گرفتهاند و این خط درونی و ضعف و تاریکی را دارند، میفرماید: أَوْ كَصَيِّبٍ مِّنَ السَّمَاء فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِم مِّنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ كُلَّمَا أَضَاء لَهُم مَّشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُواْ وَلَوْ شَاء اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ إِنَّ اللَّه عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ [۲۵]. آنها مثل کسانی هستند که در یک بیابان لحظهای حرکت میکنند و لحظهای دیگر میایستند. رعد و برقی میزند و کمی جلو پایشان روشن میشود، حرکت میکنند و باز میایستند، چرا که نور ندارند، روشنبینی و آرامش خاطر را هم در مسیر زندگی ندارند، اما شیعیان اهل بیت(ع) اینگونه نیستند. آنها زندهاند در حالی که بقیه ادای زندگی را درمیآورند، به منبع نور وصلند، میدانند چگونه زندگی کنند و باید به کدام سو حرکت کنند. قرآن میفرماید: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ [۲۶].[۲۷].
قرآن برای کسی قابل فهم است که نور داشته باشد: قَدْ جَاءَكُم بَصَائِرُ مِن رَّبِّكُمْ [۲۸][۲۹].
بنابراین شناخت خدا، پیامبر(ص) و ائمه(ع) هم اگر با نورانیت همراه باشد کارساز است. فرمودند: از فراست مؤمن بپرهیزید، چرا که او با نور خدا میبیند[۳۰].[۳۱].
راه مؤمن
معاویه بن عمار سؤال کرد که تفسیر این حدیث چیست که فرمودند:«إِنَ الْمُؤْمِنَ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ»[۳۲]. حضرت فرمودند:هنگامی که خداوند مردم را از نور خود خلق کرد، میثاق ولایت ما را از آنها گرفت. آنها را از نور خودش خلق کرد. پس مؤمن، برادر تنی مؤمن است. پدر مؤمنین نور و مادر مؤمنین رحمت است [۳۳].[۳۴].
ریشه، مبنا و حقیقت وجودی مؤمن، نور است[۳۵].
برادر تنی یک اصطلاح شرعی و فقهی است، ولی اگر از باب معرفتی نگاه کنیم، مؤمن برادر تنی مؤمن است. روح مؤمنین با هم برادر است[۳۶].
مؤمن به نور خدا میبیند
مؤمن همه چیز را به نور خدا میبیند. گاهی هیچکس چیزی نمیبیند یا همه چیز را بنبست میبیند، اما مؤمن، همه چیز را روشن و با نور خدا میبیند. «إِنَ الْمُؤْمِنَ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ»[۳۷]. روایتی است که انسان باید سالها در ذهن و ضمیر خود روی آن تأمل کند تا عمقش را دریابد: "مؤمن به وسیله و همراه با آن نوری که از آن خلقشده نگاه میکند"[۳۸].[۳۹].
نور هدایت
پیغمبر(ص) فرمودند: هنگامی که خداوند بهشت را از نور خود خلق کرد، آن نور را تقسیم کرد. یک سوم آن نور به من رسید و یک سوم آن به حضرت زهرا(س) رسید. یک سوم دیگر هم به حضرت علی(ع) و فرزندانشان(ع) رسید. کسی که آن نور به او رسیده باشد و در محل تابش آن نور قرار گرفته باشد به ولایت پیغمبر(ص) و آل پیغمبر(ع) هدایت میشود و اگر آن نور به کسی برخورد نکند، او از ولایت آل پیغمبر(ع) به دور خواهد بود[۴۰].
نور اهل بیت(ع)
خداوند میفرماید: اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ [۴۱][۴۲].
نور مورد نیاز ما، نوری است که اصلش خداست و در وجود مقدس رسول الله(ص)، حضرت زهرا(س)، امیرالمؤمنين(ع) و اولاد ایشان(ع) تجلی کرده است. یکی از طریق حضرت زهرا(س)، دیگری از طریق امیرالمؤمنین(ع) و یکی هم از طریق پیغمبر(ص) به این نور میرسد. قرآن کریم میفرماید: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [۴۳][۴۴].
پیامبر(ص) وظیفه بیان و تبیین قرآن را داشتند، ولی نوری به همراه دارند که میتواند در فهم قرآن به ما کمک کند[۴۵].
برای به دست آوردن این نور باید بدانیم که هیچکس برای دیدن خورشید، در غار پنهان نمیشود، بلکه از غار بیرون میآید و در مقابل تابش نور خورشید قرار میگیرد. در این صورت -خواه ناخواه- نور خورشید بر او میتابد و او برای بهرهگیری بیشتر، خود را در جهت تابش نور قرار میدهد. آیینه هم برای انعکاس نور، باید خود را با نور تنظیم کند و اگر پشت به نور باشد، نمیتواند نور را منعکس کند. اگر کسی به سراغ ائمه(ع) بیاید، ناخودآگاه به چیزی رسیده که نیاز اوست. دلیل توصیههای مکرر پیغمبر(ص) به رفتن در خانه اهل بيت(ع)، این است که نیاز و تغذیه قلب ما از نور ائمه(ع) است، چرا که ایشان در واقع چشمههای نور الهی هستند و هر جا که ذکر این بزرگواران باشد، نورشان نازل میشود[۴۶].
امامان معصوم(ع)؛ نورهای خداوند
دیگر ویژگی که امامان معصوم(ع) را در زیارت جامعه کبیره به آن میستاییم، ویژگی "نور" است. در فرازهای متعدّدی در این زیارت، امامان معصوم(ع) به وصف فوق، ستوده شدهاند[۴۷]:
«نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَكُم»، «انْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ»، «خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً»، «وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ»، «تَمَامَ نُورِكُمْ»، «وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ»، «كَلَامُكُمْ نُورٌ»، «وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ» و «مَصَابِيحِ الدُّجَى»[۴۸].
واژه "نور" واژهای است روشن که نیاز به توضیح ندارد؛ روشن و روشنگر[۴۹].
معنای نور از منظر قرآن
در قرآن کریم واژه "نور"، هم در نور حسّی به کار رفته و هم در نور معنوی، نور حسّی مانند روشنایی روز: وَجَعَلَ الظُّلُمَاتِ وَالنُّورَ [۵۰]؛ روشنایی ماه: هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا [۵۱][۵۲].
"نور" در عرصه نور معنوی، بر مصادیقی اطلاق شده است[۵۳]:
- ذات مقدس ربوبی جلّ شأنه: اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ مَثَلُ [۵۴][۵۵]. او پدید آورنده جهان هستی و روشنی بخش عالم آفرینش است، همه موجودات زنده به برکت فرمان او زندهاند و همه مخلوقات بر سر خوان نعمت او هستند و اگر لحظهای چشم لطف خود را از آنها باز گیرد، همگی در ظلمات فنا و نیستی فرو میروند و هر موجودی به هر نسبت با او ارتباط دارد، به همان اندازه نورانیت و روشنایی کسب میکند[۵۶].
- قرآن کریم: قَدْ جَاءَكُم مِّنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُّبِينٌ [۵۷].[۵۸].
- ایمان: اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ [۵۹].[۶۰].
- هدایت الهی و روشن بینی: أَوَ مَن كَانَ مَيْتًا فَأَحْيَيْنَاهُ وَجَعَلْنَا لَهُ نُورًا يَمْشِي بِهِ فِي النَّاسِ كَمَن مَّثَلُهُ فِي الظُّلُمَاتِ لَيْسَ بِخَارِجٍ مِّنْهَا [۶۱][۶۲].
- آیین اسلام: وَيَأْبَى اللَّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ [۶۳][۶۴].
- شخص پیامبر(ص): وَدَاعِيًا إِلَى اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَسِرَاجًا مُّنِيرًا [۶۵][۶۶].
- علم: در حدیث عنوان بصری آمده است که حضرت امام صادق(ع) فرمود: "علم، نوری است که خدا در قلب هرکس که بخواهد میافکند"[۶۷][۶۸].
- در این زیارت جامعه کبیره نیز امامان معصوم(ع) «نور» نامیده شدهاند: « وَ نُورُه"»[۶۹].
ویژگیها و خواص نور
"نور" دارای خواص و ویژگیهای ذیل است[۷۰]:
- "نور" زیباترین و لطیفترین موجودات در جهان مادّه است و سرچشمه همه زیباییها و لطافتهاست[۷۱].
- "نور" بالاترین سرعت را طبق آنچه در میان دانشمندان معروف است در جهان مادّه دارد؛ نور، با سرعت سیصد هزار کیلومتر در ثانیه میتواند کره زمین را در یک چشم بر هم زدن "کمتر از یک ثانیه" هفت بار دور بزند، به همین دلیل در مسافتهای فوقالعاده عظیم و سرسامآور نجومی را فقط با سرعت سیر نور میسنجند و واحد سنجش در آنها "سال نوری" است؛ یعنی مسافتی را که نور در یک سال با آن سرعت سرسامآورش میپیماید[۷۲].
- "نور" وسیله تبیین اجسام و مشاهده موجودات مختلف این جهان است و بدون آن، چیزی را نمیتوان دید؛ بنابراین، هم ظاهر است و هم مُظهر "ظاهر کننده غیر"[۷۳].
- "نور آفتاب" که مهمترین نور در دنیای ماست، پرورش دهنده گلها و گیاهان بلکه رمز بقای همه موجودات زنده است و ممکن نیست موجودی بدون استفاده از نور "بهطور مستقیم یا غیر مستقیم" زنده بماند[۷۴].
- امروز ثابت شده تمام رنگهایی را که ما میبینیم، نتیجه تابش نور آفتاب، یا نورهای مشابه آن است وگرنه موجودات در تاریکی مطلق، نور ندارند[۷۵].
- تمام انرژیهای موجود در محیط ما "به جز انرژی اتمی" همه از نور آفتاب سرچشمه میگیرد؛ حرکت بادها، ریزش باران، حرکت نهرها، سیلها، آبشارها و بالأخره حرکت همه موجودات زنده با کمی دقّت، به "نور آفتاب" منتهی میشود[۷۶]. سرچشمه گرما و حرارت و آنچه بستر موجودات را گرم نگه میدارد، همان "نور آفتاب" است حتّی گرمی آتش که از چوب درختان و یا ذغال سنگ و یا نفت و مشتقّات آن به دست میآید نیز از گرمی آفتاب است؛ چرا که همه اینها طبق تحقیقات علمی به گیاهان و حیواناتی باز میگردند که حرارت را از خورشید گرفته و در خود ذخیره کردهاند؛ بنابراین، حرکت موتورها نیز از برکت آن است[۷۷].
- "نور آفتاب" نابودکننده انواع میکروبها و موجودات موذی است و اگر تابش اشعه این نور پر برکت نبود، کره زمین تبدیل به بیمارستان بزرگی میشد که همه ساکنانش با مرگ دست به گریبان بودند[۷۸][۷۹].
امامان معصوم(ع)؛ تجلّیگاه نور
تمام این ویژگیها را در حوزه معنوی، در پیامبر(ص) و دیگر معصومان(ع) میبینیم؛ آنان لطیفترین مخلوق ذات مقدّس ربوبیاند، خلقتشان خلقت نوری است[۸۰].
امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: "من و محمّد یک نور بودیم که از نور خداوند عزّوجلّ خلق شدیم، آنگاه خداوند به این نور فرمان داد که دو نیم شود، به نصف آن گفت: محمد(ص) باش و به نصف دیگر گفت: علی باش، از این جهت است که رسول خدا(ص) "در آغاز ماجرای سوره برائت" فرمود: علی از من است و من از علی و مأموریّت مرا کسی جز علی انجام نمیدهد"[۸۱][۸۲].
"مسافت نوری" ضربالمثل است. گسترش این انوار تابناک الهی و معارف بلندشان شایسته این ضربالمثل است. معارف ارزشمند اهل بیت(ع) آنچنان است که هرجا مطرح شود، به سرعت نور، جای خود را باز میکند که خود فرمودند: "اگر مردم زیباییهای کلام ما را بفهمند، از ما تبعیّت خواهند کرد"[۸۳][۸۴].
نور، ظاهر و مُظهر است، معارف دین جز از طریق آنان گرفتنی نیست، علم مفید فقط در مکتب آنان است[۸۵].
امام باقر(ع) به سلمة بن کهیل و حکم بن عتیبه فرمود: "شرق عالم بروید، غرب آن بروید، علم صحیح را جز در مکتب ما نمییابید"[۸۶][۸۷].
"نور" رمز بقای موجودات زنده است، رمز بقای جهان هستی هم حجّت است[۸۸].
امام سجاد(ع) فرمود: "اگر ما نبودیم، زمین اهلش را نابود میکرد"[۸۹].[۹۰].
رنگها مدیون نورند، اگر امروز رنگ سعادت «صِبْغَةَ اللَّهِ "» در جهان هست و نام اسلام پر آوازه است، به برکت تلاشهای طاقت فرسای این انوار تابناک الهی است[۹۱].
ماندگاری مکتب حق که "اسلام" است، مدیون فداکاریهای آنان است و اگر آنان نبودند، معارف بلندشان نبود، در حوزه معرفت، جهان، بیمارستانی بزرگ از جهالت بود[۹۲].
"افتخار میکنیم که این انوار تابناک، امامان معصوم(ع) هستند. براین اساس است که در روایاتِ فراوان، از مصادیق نور، امامان معصوم(ع) ذکر شدهاند. مرحوم شیخ کلینی در کتاب کافی، بابی تحت این عنوان آورده است: «باب أنّ الأئمّة نور اللَّه عزّ وجلّ»[۹۳]. در این باب، شش روایت آمده است. در قرآن کریم چنین میخوانیم: فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ [۹۴] در روایات فراوانی، امامان معصوم(ع) مصداق "نور" در این آیه شریفه معرّفی شدهاند[۹۵].
در روایتی نقل شده که ابو خالد کابلی از امام باقر(ع) تفسیر آیه را پرسید، حضرت فرمود: "ای ابا خالد! به خدا سوگند! که مقصود از نور، ائمه(ع) از آل محمد(ص) میباشند تا روز قیامت. به خدا! آنان همان نور خدا هستند که خداوند فرو فرستاده. به خدا! آنان نور خدا در آسمانها و زمیناند. به خدا! ای ابا خالد! نور امام در دل مؤمنین از نور خورشید تابان در روز، روشنتر است. به خدا! که ائمه(ع) دلهای مؤمنین را منوّر میسازند و خدا از هرکس خواهد نور آنان را پنهان دارد و در پی آنان دلهای آنان تاریک میگردد. به خدا! ای ابا خالد! بندهای ما را دوست ندارد و از ما پیروی نمیکند تا زمانی که خداوند دلش را پاکیزه گرداند و خداوند دل بندهای را پاکیزه نمیگرداند تا آنکه تسلیم ما بوده و با ما در آشتی باشد و هرگاه چنین شد، خداوند او را از حساب سخت نگه دارد و از هراس بزرگ روز قیامت در امانش دارد"[۹۶][۹۷].
امامان معصوم(ع)؛ انوار ماندگار
همانگونه که تلاشها کردند تا جلو برجسته نور حقّ آیین اسلام را خاموش کنند، ولی ناکام ماندند، در رابطه با اهل بیت(ع) همچنین شد، عداوتها و دشمنیها با آنان شد، تلاشهای فراوانی جهت خاموش کردن این انوار تابناک صورت گرفت، ولی به فضل و عنایت خداوند، ناکام ماندند و میبینیم هر روز نام آنان و مکتبشان پرآوازهتر میگردد[۹۸].
سخن جاودانه علی(ع) در پیروی از اهل بیت(ع)؛ کسی که در پی بر گرفتن نور است، باید سراغ آن رفته آن را فرا روی خود قرار دهد، نباید جلو افتاد و نه عقب ماند[۹۹].
حضرت امیرمؤمنان علی(ع) فرمود: "به اهل بیت پیامبرتان بنگرید، از آن سو که گام بر میدارند، بروید، قدم به جای قدمشان بگذارید. آنان شما را هرگز از راه هدایت بیرون نمیبرند و به پستی و هلاکت بازنمیگردانند، اگر سکوت کردند،سکوت کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنان پیشی نگیرید که گمراه میشوید و از آنان عقب نمانید که نابود میگردید"[۱۰۰].[۱۰۱].
نبیّ اعظم(ص) فرمود: "از اهل بیت(ع) پیشی نگیرید که نابود خواهید شد"[۱۰۲].[۱۰۳].
منابع
منبعشناسی جامع مقام معصوم
پانویس
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ ر.ک: سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ و آیا (داستان) آن کس که (به دل) مرده بود و زندهاش کردیم و برای او فروغی پدید آوردیم که با آن در میان مردم راه میرود؛ سوره انعام، آیه: ۱۲۲.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ اصول کافی، ج ۱، ص ۴۳.
- ↑ سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.
- ↑ «وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِين»؛اصول کافی، ج ۱، ص ۱۹۴.
- ↑ سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ احتجاج طبرسی، ج ۳، ص ۴۰۴.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ اما آنهایی که در دل کژی دارند، از سر آشوب و تأویل جویی، از آیات متشابه آن، پیروی میکنند؛ سوره آل عمران، آیه:۷.
- ↑ سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ داستان اینان، چون داستان کسانی است که آتشی برافروزند و همین که دور و برشان روشن شد، خداوند روشناییشان را ببرد و آنان را در تاریکیها که چیزی نمیبینند رها کند؛ سوره بقره، آیه: ۱۷.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ «نَحْنُ آخِذُونَ بِحُجْزَةِ نَبِيِّنَا وَ شِيعَتُنَا آخِذُونَ بِحُجْزَتِنَا"»؛ توحید صدوق، ص ۱۶۵.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ یا چون (گرفتارانند زیر) رگبار بارانی از آسمان که در آن، تاریکیها و تندر و برقی است؛ از (نهیب) آذرخشها، به پرهیز از مرگ، سرانگشتان در گوشها مینهند- و خداوند، فراگیر کافران است-نزدیک است آن برق، بیناییهاشان را برباید؛ هرگاه برای آنان روشن شود در آن (روشنایی) راه میافتند و چون بر آنها تاریک گردد وا میمانند. و اگر خداوند میخواست، شنوایی و بیناییهاشان را از میان میبرد؛ بیگمان خداوند بر هر کاری تواناست؛ سوره بقره، آیه: ۱۹ - ۲۰.
- ↑ ای مؤمنان! (ندای) خداوند و پیامبر را هر گاه شما را به چیزی فرا خوانند که به شما زندگی میبخشد پاسخ دهید و بدانید که خداوند میان آدمی و دل او میانجی میشود و (بدانید که) به نزد وی گرد آورده میشوید؛ سوره انفال، آیه: ۲۴.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ بیگمان بینشهایی از (سوی) پروردگارتان به شما رسیده است؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۴.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ «اتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَ»؛ اصول کافی، ج ۱، ص ۲۱۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ بصائر الدرجات، ج۱، ص ۸۰.
- ↑ «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى خَلَقَ الْمُؤْمِنَ مِنْ نُورِهِ وَ صَبَغَهُمْ فِي رَحْمَتِهِ وَ أَخَذَ مِيثَاقَهُمْ لَنَا بِالْوَلَايَةِ فَالْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ لِأَبِيهِ وَ أُمِّهِ أَبُوهُ النُّورُ وَ أُمُّهُ الرَّحْمَةُ فَاتَّقُوا فِرَاسَةَ الْمُؤْمِنِ فَإِنَّهُ يَنْظُرُ بِنُورِ اللَّهِ الَّذِي خُلِقَ مِنْهُ»؛ فضائل الشیعه، ص ۲۷.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ بصائر الدرجات، ج ۱، ص ۸۰.
- ↑ «إِنَّمَا يَنْظُرُ بِذَلِكَ النُّورِ الَّذِي خُلِقَ مِنْه»؛ فضائل الشیعه، ص ۲۷.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ خداوند سرور مؤمنان است که آنان را به سوی روشنایی از تیرگیها بیرون میبرد؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۷.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.
- ↑ سید مجتبی حسینی|حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیاء ج۱ (کتاب)|مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ حسینی، سید مجتبی، مقامات اولیا؛ ج۱، ص۲۲۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ و تاریکیها و نور قرار داد؛ سوره انعام، آیه: ۱.
- ↑ او خدایی است که خورشید را روشنایی و ماه را نور قرار داد؛ سوره یونس، آیه: ۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۵.
- ↑ خداوند، نور آسمانها و زمین است؛ سوره نور، آیه: ۳۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ از سوی خداوند، نور و کتاب آشکاری برای شما آمد؛ سوره مائده، آیه: ۱۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ خداوند، ولیّ مؤمنان است، آنان را از ظلمتهای (شرک و کفر) به سوی نور ایمان، رهبری میکند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ آیا کسی که مرده بوده است و ما او را زنده کردیم و نور هدایتی برای او قرار دادیم که در پرتو آن بتواند در میان مردم راه برود، همانند کسی است که در تاریکی باشد و هرگز از آن خارج نگردد؛ سوره الانعام، آیه: ۱۲۲.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۶.
- ↑ و خداوند اِبا دارد جز اینکه نور اسلام را کامل کند، هرچند کافران نخواهند؛ سوره توبه، آیه: ۳۲.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ و ما تو را دعوت کننده به سوی خدا به اذن او و چراغی روشن قرار دادهایم؛ سوره احزاب، آیه: ۴۶.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ «الْعِلْمُ نُورٌ يَقْذِفُهُ اللَّهُ فِي قَلْبِ مَنْ يَشَاءُ» مصباح الشریعه،ص:۱۶؛ بحارالأنوار، ج۱، ص۲۲۵.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۸.
- ↑ تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۴۷۲ به بعد (ذیل تفسیر آیه ۳۵ از سوره نور).
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۹.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۹.
- ↑ « كُنْتُ أَنَا وَ مُحَمَّدٌ نُوراً وَاحِداً مِنْ نُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَمَرَ اللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ذَلِكَ النُّورَ أَنْ يُشَقَّ فَقَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ مُحَمَّداً وَ قَالَ لِلنِّصْفِ كُنْ عَلِيّاً فَمِنْهَا قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) عَلِيٌّ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ عَلِيٍّ وَ لَا يُؤَدِّي عَنِّي إِلَّا عَلِيٌّ "»؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۳.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۹.
- ↑ "فَإِنَ النَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلَامِنَا لَاتَّبَعُونَا".
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۱۹.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ « شَرِّقَا وَ غَرِّبَا فَلَا تَجِدَانِ عِلْماً صَحِيحاً إِلَّا شَيْئاً خَرَجَ مِنْ عِنْدِنَا أَهْلَ الْبَيْتِ"»؛ اصول کافی، ج۱، ص۳۹۹، ح ۳.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ «لَوْ لَا مَا فِي الْأَرْضِ مِنَّا لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا»؛ امالی (صدوق)، ص۱۵۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ اصول کافی، ج۱ ص:۱۹۴.
- ↑ به خدا و رسول او و نوری که نازل کردهایم ایمان بیاورید و بدانید خدا به آنچه انجام میدهید آگاه است؛ سوره تغابن، آیه:۸.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۰.
- ↑ «يَا أَبَا خَالِدٍ النُّورُ وَ اللَّهِ نُورُ الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ(ص) إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ الَّذِي أُنْزِلَ وَ هُمْ وَ اللَّهِ نُورُ اللَّهِ فِي السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَنُورُ الْإِمَامِ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ أَنْوَرُ مِنَ الشَّمْسِ الْمُضِيئَةِ بِالنَّهَارِ وَ هُمْ وَ اللَّهِ يُنَوِّرُونَ قُلُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يَحْجُبُ اللَّهُ نُورَهُمْ عَمَّنْ يَشَاءُ فَتُظْلَمُ قُلُوبُهُمْ وَ اللَّهِ يَا أَبَا خَالِدٍ لَا يُحِبُّنَا عَبْدٌ وَ لَا يَتَوَلَّانَا حَتَّى يُطَهِّرَ اللَّهُ قَلْبَهُ وَ لَا يُطَهِّرُ اللَّهُ قَلْبَ عَبْدٍ حَتَّى يُسَلِّمَ لَنَا وَ يَكُونَ سِلْماً فَإِذَا كَانَ سِلْماً لَنَا سَلَّمَهُ اللَّهُ مِنْ شَدَائِدِ الْحِسَابِ وَ آمَنَهُ يَوْمَ الْفَزَعِ الْأَكْبَر»؛اصول کافی، ج۱، ص۱۹۴، ح ۱.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۱.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۲.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۲.
- ↑ «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ، وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ، فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى، فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا، وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا، وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا، وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا»؛ نهج البلاغه، خطبه ۹۷.
- ↑ خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۳.
- ↑ «فَلَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَهْلِكُوا»؛ اصول کافی؛ ج۱، ص۲۹۴.
- ↑ سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد، در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص۱۲۳.