آیا امام علی علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۲۲۵: خط ۲۲۵:
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}


{{جمع شدن|۱۹. پژوهشگران ماهنامه موعود.}}
{{جمع شدن|۱۹. پژوهشگران ماهنامه موعود؛}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::پژوهشگران ''«[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html ماهنامه موعود]»'' در مقاله ''«[[علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است (مقاله)|علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
::::::پژوهشگران ''«[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html ماهنامه موعود]»'' در مقاله ''«[[علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است (مقاله)|علم کتاب تماماً نزد امیرالمؤمنین است]]»'' در این‌باره گفته‌اند:
خط ۲۳۱: خط ۲۳۱:
::::::آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّه‌ای از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} مثل عبدالأعلی و عبید بن عبدالله بن بشیر، همگی از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدند که می‌فرمود: من می‌دانم آنچه در زمین‌ها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا می‌دانم، خداوند می‌فرماید: در قرآن است بیان همه چیز. روایات اهل بیت قاطعانه اعلام می‌دارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از اولاد معصومان او می‌باشند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به ابوسعید خدری که از آن آیه مبارک پرسیده بود، فرمود: او برادرم [[علی بن ابی‌طالب]] است. و [[امام صادق]] {{ع}} در حدیث صحیح فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏
::::::آری و با تکیه بر همین علم و منبع بود که عدّه‌ای از اصحاب [[امام صادق]] {{ع}} مثل عبدالأعلی و عبید بن عبدالله بن بشیر، همگی از [[امام صادق]] {{ع}} شنیدند که می‌فرمود: من می‌دانم آنچه در زمین‌ها و آنچه در بهشت و آنچه در جهنّم و آنچه بوده و آنچه خواهد بود. آنگاه حضرت اندکی درنگ نمود و چون دید که این سخن بر شنوندگان سنگین آمد، فرمود: من اینها را از کتاب خدا می‌دانم، خداوند می‌فرماید: در قرآن است بیان همه چیز. روایات اهل بیت قاطعانه اعلام می‌دارد که صاحب این علم، [[امام علی|امیرالمؤمنین]]{{ع}} و پس از او [[ائمه اطهار]]{{عم}}، از اولاد معصومان او می‌باشند. [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]]{{صل}} به ابوسعید خدری که از آن آیه مبارک پرسیده بود، فرمود: او برادرم [[علی بن ابی‌طالب]] است. و [[امام صادق]] {{ع}} در حدیث صحیح فرمود: {{عربی|اندازه=155%|«الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏
  هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع‏}}»}}<ref>آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است.</ref> و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}﴾}}. آنگاه [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: علم این کتاب با این عظمت نزد [[علی]]{{ع}} است»<ref>[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html وبگاه ماهنامه موعود].</ref>.
  هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع‏}}»}}<ref>آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} است.</ref> و سپس حضرت برای اینکه عظمت این دانش، معلوم گردد به آیه دیگر استناد جسته، فرمود: خداوند عزوجل فرموده است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۵۹ سوره انعام چگونه علم غیب غیر از خدا ثابت می‌شود؟ (پرسش)|وَلاَ رَطْبٍ وَلاَ يَابِسٍ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ]]}}﴾}}. آنگاه [[امام صادق|حضرت صادق]]{{ع}} فرمود: علم این کتاب با این عظمت نزد [[علی]]{{ع}} است»<ref>[http://mouood.org/component/k2/item/3730-%D8%B9%D9%84%D9%85-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%8B-%D9%86%D8%B2%D8%AF-%D8%A7%D9%85%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%84%D9%85%D8%A4%D9%85%D9%86%DB%8C%D9%86%D8%B9-%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html وبگاه ماهنامه موعود].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۲۰. پژوهشگران وبگاه ثقلین.}}
[[پرونده:9030760879.jpg|100px|right|بندانگشتی|]]
::::::پژوهشگران ''«[http://thaqalain.ir/?p=70242 وبگاه ثقلین]»'' در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:
::::::«[[علم غیب]] مخصوص خداوند سبحان و [[پیغمبران]] و [[ائمه اطهار]]{{عم}} می‌‌باشد؛ خداوند در قرآن کریم می‌‌فرماید: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|با توجه به آیه ۲۶ و ۲۷ سوره جن غیر از خدا چه کسی از غیب خبر دارد؟ (پرسش)|عَالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلَی غَیْبِهِ أَحَدًا *إِلاَّ مَنِ ارْتَضَی مِن رَّسُولٍ}}﴾}}<ref> او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.</ref> بنابراین [[پیامبر خاتم|رسول اکرم]]{{صل}} به اذن پروردگار و به وسیله وحی الهی از اسرار و اخبار پنهانی و آینده مطلع بودند. [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} که از همان کودکی پرورش یافته و تربیت شده [[پیامبر خاتم|رسول گرامی اسلام]]{{صل}} بودند، بسیاری از حقایق و اسرار غیبی را در گفتگوهای محرمانه و نجواهای اختصاصی، مستقیماً از [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آموختند. چنان که در [[نهج البلاغه]] آمده که یکی از یاران [[امام علی]]{{ع}} پرسید: ای امیرمؤمنان [[علم غیب]] به شما داده‌اند؟ [[امام]]{{ع}} پاسخ دادند:این‌ها که می‌‌گویم [[علم غیب]] نیست، بلکه دانشی است که از یک صاحب دانش [[پیامبر خاتم|پیامبر]]{{صل}} آموخته‌ام. سپس [[امام]]{{ع}} بر اساس آیه ۳۴ سوره لقمان مصادیق [[علم غیب]] را بیان می‌‌کنند؛ خداوند می‌‌فرماید: {{عربی|اندازه=155%|﴿{{متن قرآن|[[آیا آیه ۳۴ سوره لقمان علم غیب غیر خدا را نفی نمی‌کند؟ (پرسش)|إِنَّ اللَّهَ عِندَهُ عِلْمُ السَّاعَةِ وَيُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَيَعْلَمُ مَا فِي الأَرْحَامِ وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ مَّاذَا تَكْسِبُ غَدًا وَمَا تَدْرِي نَفْسٌ بِأَيِّ أَرْضٍ تَمُوتُ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ]]}}﴾}}<ref>در حقیقت، خداست که علم به قیامت نزد اوست، و باران را فرو می‌‌فرستد، و آنچه را که در رحم‌هاست می‌‌داند و کسی نمی‌‌داند فردا چه به دست می‌‌آورد، و کسی نمی‌‌داند در کدامین سرزمین می‌‌میرد، به درستی خداست که دانا و آگاه است.</ref> امام{{ع}} پس از آن که مصادیق علم غیب را بر اساس آیه شریفه بیان کردند می‌‌فرمایند: این است آن علم غیبی که هیچ کس جز خدا آن را نمی‌‌داند و غیر آنها، علمی است که خداوند به پیامبرش تعلیم فرموده، و ایشان به من آموخته است و برای من دعا کرد سینه‌ام آن را در خود جای دهد و جانم آن را احاطه کند. بنابراین علم غیب همان علم ذاتی است که مخصوص خداوند است ولی علم آموختنی و اکتسابی، علم غیب نامیده نمی‌شود بلکه آن چیزی است که خدا به پیامبرش یاد داده و پیامبر نیز آن را به شایسته‌ترین یاران خود یعنی علی{{ع}} آموخته است.
امام{{ع}} در این باره می‌‌فرمایند: هزار باب از علم به من آموخت که از هر باب آن هزار باب باز می‌شود.
::::::پیشگویی‌های امام{{ع}} در نهج البلاغه:
::::::پیشگویی '''فتنه صاحب الزّنج:''' در خطبه ۱۲۸ نهج البلاغه؛ این سخن را امام{{ع}} در سال ۳۶ هجری پس از جنگ جمل در شهر بصره ایراد فرمودند. امام{{ع}} احنف بن قیس را که از خردمندان بصره و از یاران پیامبر بود، نسبت به حادثه و فتنه‌ای خونین با خبر ساختند که شارحان نهج البلاغه با توجه به ویژگی‌های مذکور در خطبه، آن را بر فتنه صاحب زنج تطبیق دادند. امام{{ع}} در آغاز خطبه می‌فرمایند: ای أحنف، گویا او را می‌‌بینم که با ارتشی بدون غبار و هیاهو و بی آن که صدای لجام و شیهه اسبانشان شنیده شود به راه افتاده‌اند، و با پاهای خود که همچون پای شتر مرغ است زمین را شیار می‌‌کنند. در سال ۲۵۵ هجری در عهد حاکمیت خلیفه عباسی مردی در بصره ظهور کرد که خود را علی بن محمد از نسل زین‌العابدین و زید بن علی می‌‌نامید. وی بردگان را به مخالفت با مالکان خود فراخواند و از آنجا که بردگان در سخت‌ترین شرایط زندگی می‌کردند گروهی در مزارع و باغ‌ها و گروهی در خانه‌ها به خدمت‌های طاقت فرسا با کمترین بهره‌مندی از زندگی مشغول بودند، دعوت او را به سرعت پذیرفتند و در گروه‌های صد نفری و هزار نفری به او پیوستند او به آنها وعده داد که نه تنها شما را از بندگی آزاد می‌‌کنم، بلکه مالکان شما را به همراه اموال و مزارعشان به شما واگذار می‌‌کنم.
::::::مسعودی در مروج الذهب می‌نویسد که شورش صاحب زنج پانصد هزار نفر از زن و مرد و کودک را به خاک و خون کشید و مسجد جامع بصره و خانه‌های زیادی را آتش زد و در کوچه‌های بصره جوی خون جاری شد. صاحب زنج سرانجام حکومتی تشکیل داد که بر بخش عظیمی از عراق و ایران سلطه داشت و ۱۴ سال به طول انجامید. لشکر صاحب الزّنج لشکر پیاده‌ای بودند؛ چرا که بردگان اسب و مرکبی نداشتند که بر آن سوار شوند، گروهی پابرهنه و جان بر لب رسیده بر ضدّ اربابان خود قیام کردند. ازاین رو جمله {{عربی|اندازه=155%|«لا یکون له غبار»}} در خطبه نیز معنی پیدا می‌ کند. همچنین به خاطر آن که بردگان یک عمر پای برهنه راه رفته بودند، پایشان همچون پای شترمرغ پهن شده بود.
::::::'''پیشگویی حمله مغول:''' [[امام علی|امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در همین خطبه ۱۲۸ فتنه وحشیانه مغول و تاتار را توصیف می‌‌کنند. مرحوم سیدرضی و تقریباً همه شارحان نهج البلاغه، این سخن امام{{ع}} را بر قوم مغول تطبیق داده‌اند. امام{{ع}} در این پیشگویی می‌‌فرمایند: گویا قومی را می‌‌بینم که چهره‌هایشان همچون سپرهای چکّش خورده، سخت و خشن است، جامه‌هایی از ابریشم و دیبا بر تن می‌کنند و اسب‌های اصیل را یدک می‌کشند. در آن زمان چنان کشتاری به راه می‌اندازند که زخمی‌ها از روی پیکر کشته‌ها عبور می‌کنند، تعداد فراریان از اسیر شدگان کمتر می‌باشد. تشبیه صورت‌های مغول‌ها به سپرها، به خاطر آن است که این قوم دارای صورت‌های پهن و بزرگ هستند، و توصیف به چکّش خورده ممکن است اشاره به این باشد که بسیاری از آنها صورتی آبله گون داشتند که دقیقاً شبیه جای چکش بر صفحه سپر است. معتزلی شارح نهج البلاغه که خود در زمان حمله مغول می‌‌زیسته و به گفته خودش بخشی از حوادث مربوط به حمله مغول را با چشم دیده و بخش‌های دیگر را شنیده، شرح مفصلی درباره حمله مغول به کشورهای اسلامی بیان می‌‌کند و تصریح می‌نماید که پیشگویی علی{{ع}} که در بالا ذکر شده، در زمان ما واقع شد و ما با چشم خود آن را دیدیم.
::::::'''پیشگویی از خوارج:''' در سال ۳۸ هجری هنگامی که شرارت‌ها و جنایت‌های خوارج رو به فزونی نهاد، [[امام علی]]{{ع}} تصمیم گرفت چشم فتنه را بر کند و کار آنها را یکسره نماید. مرکز خوارج در نهروان، نزدیکی کوفه بود و حضرت به آن سو حرکت کردند. هنگامی که به نزدیکی نهروان رسیدند مردی به خدمت امام{{ع}} آمد و عرض کرد: بشارت ای امیرمؤمنان خوارج هنگامی که خبر ورود شما را به منطقه شنیدند از نهر عبور کردند و عقب نشینی نمودند امام فرمودند: با چشم خودت دیدی که از نهر عبور کردند؟ گفت: آری. امام{{ع}} فرمودند: به خدا عبور نکردند و عبور نخواهند کرد و قتلگاه آنها این طرف نهر است. سپس فرمودند: به خدا سوگند از آنان ده تن جان به در نبرند و از شما ده تن کشته نشود. این پیشگویی با این صراحت و قاطعیت و آمیخته با سوگند نشانگر ارتباط امام{{ع}} با عالم غیب است. مورخان نوشته‌اند هنگامی که خوارج کشته شدند مسلّم شد که نه نفر از آنها از مرگ نجات یافته و فرار کرده‌اند و از سپاه امام کمتر از ده نفر به شهادت رسیدند.
::::::ابن ابی‌الحدید معتزلی در شرح این خطبه می‌گوید: این خبر از اخبار متواتر است؛ زیرا خبری مشهور است و همگی آن را نقل کرده‌اند و این خطبه از معجزات [[امام علی]]{{ع}} است که به تفصیل از غیب خبر داده است. اخبار غیبی و پیشگویی‌ها دو دسته است؛ برخی به صورت مبهم و کلّی و سربسته است مثل این‌که فرمانده‌ای به یاران خود می‌‌گوید شما در این جنگ پیروز می‌‌شوید؛ که یک پیش بینی کلّی و مبهم است که می‌ شود آن را توجیه کرد. اما گاهی پیشگویی در بردارنده خصوصیات و جزئیات و تعداد خاص با همه تفاصیل است؛ همانند همین خطبه [[امام علی]]{{ع}} که بدون کم و کاست محقق شد؛ این‌گونه خبرهای غیبی امری الهی است که به پیامبرش آموخته و پیامبر آن را در اختیار امام{{ع}} قرار داده است.
::::::'''پیشگویی درباره معاویه:''' امیرمؤمنان علی{{ع}} در سال ۴۰ هجری. در اواخر عمر شریفشان در هشدار و نکوهش کوفیان فرمودند: پس از من مردی بر شما مسلّط می‌گردد گشاده گلو و شکم برآمده، آنچه بیابد ببلعد، و آنچه نیابد طلب می‌کند. او را بکشید، ولی هرگز نخواهیدش کشت. معتزلی در شرح این خطبه می‌گوید: بسیاری از مردم برآنند که مقصود امام علی{{ع}} در این گفتار "زیاد" است؛ برخی می‌ گویند منظور امام{{ع}} "حجّاج" و یا "مغیره بن شعبه" است. ولی به نظر من منظور از این سخن "معاویه بن ابی‌سفیان" است؛ زیرا معاویه حریص در خوردن و پُرخور بود. معاویه بسیار غذا می‌خورد و صدا می‌زد سفره غذا را از مقابل من بردارید، به خدا سوگند سیر نشدم ولی خسته شدم. روایات فراوانی داریم که رسول خدا کسی را در پی معاویه فرستاد تا او را احضار کند، دید مشغول خوردن غذا است؛ دو مرتبه به دنبال او فرستاد، دید مشغول خوردن است؛ سپس رسول خدا او را نفرین کردند و فرمودند: خدایا شکم او را سیر نکن. امام{{ع}} در این خطبه ۵۷، پیشگویی می‌کنند که مردم موفق به کشتن معاویه نخواهند شد. همچنین امام{{ع}} در ادامه خطبه پرده از حوادث آینده بر می‌دارند و می‌فرمایند: آگاه باشید او به زودی به شما فرمان می‌دهد که مرا دشنام و ناسزا گویید و از من بیزاری جویید، اما ناسزا و بدگویی (به هنگام اجبار دشمن) را به شما اجازه می‌دهم؛ زیرا موجب پاکی من و سبب نجات شما خواهد شد. ولی از من بیزاری نجویید، چون من بر فطرت الهی متولد شدم، و در ایمان و هجرت از همه پیش قدم بوده‌ام.
::::::'''پیشگویی‌های کلّی:''' در برخی از سخنان گهربار امیرمؤمنان علی{{ع}} پاره‌ای از ویژگی‌های آینده و اوصاف آخرالزمان به روشنی ترسیم شده است که قابل تطبیق بر زمانه و روزگار ما نیز هست؛ در ذیل به برخی از آنها اشاره می‌شود:
:::::#در آن زمانی که در پیش است (آخرالزمان) نجات پیدا نمی‌کند (از فتنه و فساد) مگر مؤمن گمنام و بی نام و نشان که اگر در میان مردم باشد شناخته نمی‌شود، و اگر در میان جمع نباشد به جستجویش برنخیزند. آنان چراغ‎های هدایتند و نشانه‌های روشن‌اند برای کسانی‌که در تاریکی ره می‌سپارند. اینان سخن چینی نمی‌کنند، و عیوب نهان دیگران را فاش نمی‌سازند و سخن بیهوده بر زبان جاری نمی‌سازند.
:::::#ای مردم! به زودی زمانی بر شما خواهد آمد که اسلام در آن همچون ظرفی واژگون، سرازیر شود از اسلام جز اسم و از قرآن جز درس و از ایمان جز رسم باقی نماند.
:::::#پس از من بر شما روزگاری خواهد آمد که در آن چیزی پوشیده‌تر از حق، و آشکارتر از باطل، و رایج‌تر از دروغ بر خدا و پیامبرش نباشد. نزد مردم آن زمان کالایی کسادتر از قرآن نیست اگر به درستی تلاوت شود، و کالایی رایج‌تر از آن نیست اگر آن را واژگونه معنا کنند، چیزی در شهرها ناشناخته‌تر و بدتر از معروف، و شناخته شده‌تر و بهتر از منکر نباشد. آن مردم بر پراکندگی اتفاق کرده، از وحدت روی گردانند. گویا آنان پیشوای قرآنند نه قرآن پیشوای آنان.
:::::#روزگاری مردم را فرا رسد که جز سخن چین ارجمند نگردد، جز بدکار را هنرمند نخوانند و جز منصف را ناتوان ندانند و تضعیف نکنند، کمک به نیازمندان را زیان شمارند، و رسیدگی به خویشاوندان را منّت گذارند، و عبادت خداوند را وسیله برتری خود بر مردم قرار دهند در این هنگام امور حکومت با مشورت زنان و فرمان‌روایی کودکان و تدبیر خواجگان انجام پذیرد.
:::::#مردم را زمانی فرا رسد که از قرآن در میان آنها جز خطوطش و از اسلام جز نامش بر جای نماند. در آن روز مسجدهایشان از جهت ساختمان (و زینت و زیبایی) آباد است و از جهت هدایت و رستگاری ویران. ساکنان و سازندگان آن مسجدها بدترین مردم زمین‌اند، که از آنها فتنه برخیزد و در آنها گناه و خطا لانه گیرد»<ref>[http://thaqalain.ir/?p=70242 وبگاه ثقلین].</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{پایان جمع شدن}}



نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۷، ساعت ۱۰:۱۵

متن این جستار آزمایشی و غیرنهایی است. برای اطلاع از اهداف و چشم انداز این دانشنامه به صفحه آشنایی با دانشنامه مجازی امامت و ولایت مراجعه کنید.
آیا امام علی علم غیب دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا امام علی(ع) علم غیب دارد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا امامان از اهل بیت پیامبر خاتم علم غیب داشته‌اند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

عبارت‌های دیگری از این پرسش

پاسخ نخست

علی نمازی شاهرودی

آیت‌الله نمازی شاهرودی در کتاب «علم غیب» در این‌باره گفته‌ است:

«روایات متواتره‌ای است که ائمه هدی (ع) فرمودند: «عِندَنا عِلمُ المَنايا وَ البَلايا وَ فَصلِ الخِطابِ وَ أنسابِ العَرَبِ وَ مَولِدِ الإسْلامِ»[۱]. امام صادق (ع) از امیرالمؤمنین نقل نموده که فرمود: «قَالَ اَمیرُالمؤُمِنینَ(ع): اُعْطِیْتُ تِسْعاً لَم یُعطَهَا اَحَدٌ قَبْلی سِوَی النَّبیّ.لَقَد فُتِحَتْ لِیَ السُّبُلُ وَعَلِمْتُ المَنَایَا وَالبَلایَا وَالاَنْسَابَ وَفَصْلَ الخِطَابِ وَلَقَد نَظَرْتُ فِی المَلَکْوتِ بِاِذْنِ رَبّی فَمَا غَابَ عَنّی مَا کَانَ قَبْلی وَلَا مَا یَأتِی بَعْدِی. وَاِنَّ بِوِلَایَتِی اَکمَلَ الله لِهذِهِ الأُمَّهِ دِینَهُمْ»[۲]. علامه مجلسی پس از نقل این حدیث، در بیان آن می‌فرماید: «همانا به تحقیق راه‌ها برای من باز شده» یعنی راه‌های علم به معارف و غیوب و یا راه‌های تقرب به خدا و یا راه‌های آسمان و زمین؛ چنان که در حدیثی وارد شده است. و «منایا مرگ‌ها را می‌دانم» یعنی اجل‌های مردم را. مقصود از «بلایا» اموری است که خدا به واسطه آن‌ها بندگان را امتحان می‌نماید، مانند امراض و آفات، و یا اعم از آن‌هاست و شامل خیرات هم می‌شود. مقصود از علم به «نسب‌ها» این است که: پدر هر شخصی را می‌دانم و بنابراین اولاد حلال را از حرام زادگان می‌شناسم» [۳].

پاسخ‌های دیگر

پرسش‌های مصداقی

پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم

پانویس

  1. علم بلایا و منایا و فصل الخطاب و علم انساب نزد ماست؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۶ (باب نهم از ابواب علومهم(ع) از کتاب الإمامه)
  2. نُه چیز به من بخشیده شده که پیش از من به هیچ کس داده نشده مگر به پیغمبر اکرم(ص) همانا به تحقیق راه‌ها برای من باز شده یعنی راه‌های آسمان و زمین و مرگ‌ها و بلایا و نَسَب‌ها و فصل الخطاب را می‌دانم. نیز، به اذن پروردگار به ملکوت آسمان نظر کردم؛ آن چه پیش از من بوده و آن چه بعد از من خواهد آمد، از من پنهان نشد همه را دیدم؛ بحارالأنوار، ج۲۶، ص۱۴۱، ح۱۴
  3. علم غیب، ص۱۱۳.
  4. نهج البلاغه، خطبه ۱۲۸.
  5. (او) دانای غیب است و کسی را بر غیب خود آگاه نمی‌کند مگر پیامبری را که (برای این امر) بپسندد. (جن، ۲۶ و ۲۷).
  6. آشنایی با قرآن ج۹، ص ۲۳۷ و ۲۳۸.
  7. پاسداران وحی، ص ۱۹۳.
  8. «انه سیأمرکم بسبی والبرائه منی»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳.
  9. «أما انکم ستلقون بعدی ذلا شاملاً و سیفاً قاطعاً و أثره یتخذها الظالمون فیکم سنه»، نهج البلاغه، خطبه ۹۳
  10. علم موروثی، علم لدنی، پیشگویی‌های امام علی (ع)
  11. سروه لقمان: ۳۴.
  12. بررسی‌ مسائل کلی‌ امامت، ص ۲۹۳.
  13. به نقل از اصبغ بن نباته: بر امیر المؤمنین(ع)، وارد شدم. او را دیدم که در فکر فرو رفته و آرام بر زمین می‌کوبد. گفتم: ای امیر المؤمنان! چرا شما را اندیشناک می‌بینم و بر زمین می‌کوبی؟ آیا علاقه‌ای به آن داری؟ فرمود: نه، به خدا سوگند، تا‌کنون یک روز هم به زمین و دنیا رغبتی نورزیده‌ام؛ اما در اندیشه مولودی از نسل خودم هستم که یازدهمین فرزند من است. او همان مهدی است که زمین را از عدالت پر می‌کند، همان گونه که از ظلم و ستم پر شده است. او حیرت و غیبتی دارد که گروه‌هایی در آن، گم‌راه و گروه‌هایی دیگر، ره‌نمون می‌شوند. گفتم: ای امیر المؤمنان، آیا این می‌شود؟. فرمود: آری، همان گونه که به دنیا می‌آید، و تو کجا و آگاهی از این امر کجا، ای اصبغ بن نباته! آنان برگزیدگان این امت به همراه نیکان این عترت‌اند؛ کمال الدین: ص ۲۸۸، ح ۱، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۷۱ ح ۱۸.
  14. به نقل از اصبغ بن نباته: امیرمؤمنان(ع) قائم(ع) را یاد کرد و فرمود: هان، چنان غیبتی می‌کند که نادان می‌گوید: خدا را با خاندان؛ کمال الدین: ص ۳۰۲، ح ۹، اعلام الوری: ج ۲ ص ۲۲۸، بحار الأنوار: ج۵۱ ص ۱۱۹ ح ۱۹.
  15. دانشنامهٔ امام مهدی، ج ۳، ص۱۰۳ - ۱۰۵.
  16. دانش‌نامه امیرالمؤمنین(ع)، ج ۱۱، ص۱۳۳ - ۱۹۴.
  17. به خدا سوگند، از شما، بیش از ده تن، کشته نمی‌شوند و از آنها، بیش از ده تن، زنده نمی‌مانند!؛ الکامل فی التاریخ؛ ج۲، ص ۴۰۵.
  18. شرح زیارت جامعه کبیره
  19. ر.ک: قیصری، داود، شرح فصوص الحکم، تحقیق: علامه حسن‌زاده آملی، ج۱، ص ۲۴۷-۲۵۱
  20. محمد بن یعقوب کلینی، کافی (کتاب)|کافی]]، ج۱، ص۲۵۸: حضرت امام صادق(ع) فرمودند:« إِنَّ الْإِمَامَ إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عَلِم‏»
  21. وبگاه اسلام کوئست
  22. وبگاه تبیان
  23. نهج البلاغه، خطبه ۷۲، نهج البلاغه خطبه‌های ۱۳؛ ۱۵؛ ۵۷؛ ۵۸؛ ۸۹؛ ۱۳۸؛ ۱۷۶. همچنین ر.ک: شیخ مفید، الارشاد، ج۱، ص ۳۱۵-۳۳۲.
  24. ر.ک: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۴۶-۱۴۸.
  25. کلام نوین اسلامی ج۲ ص۳۸۱.
  26. «از من بپرسید قبل از اینکه مرا نیابید»
  27. پیشگویی‌های امیرالمؤمنین ع‍ل‍ی‌ ب‍ن‌ اب‍ی‌ طال‍ب‌
  28. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۱، ص۲۷۶.
  29. بحار الأنوار، ج ۲۶، ص۴.
  30. نهج البلاغه خطبه ۱۱۵.
  31. نهج البلاغه، خطبه ۹۲.
  32. پاسخ به شبهات کلامی: امامت، ص ۲۰۵.
  33. فرآیند آگاهی شیعیان از علم غیب امامان؛ فصلنامه امامت‌پژوهی؛ شماره ۲، ص۷۲-۷۴.
  34. الغدیر ج ۵، ص ۵۲ - ۵۹.
  35. همان کسانی که غیب را باور می‌دارند ؛ سوره بقره، آیه: ۳.
  36. بهشت‌هایی جاودان که (خداوند) بخشنده به بندگانش در (جهان) نهان وعده کرده است؛ بی‌گمان وعده او شدنی است ؛ سوره مریم، آیه: ۶۱.
  37. و همه آنچه را که از اخبار پیامبران برای تو حکایت می‌کنیم، چیزی است که با آن دلت را استوار می‌داریم در حالی که در این سوره برای تو حقیقت و برای مؤمنان اندرز و یادکردی آمده است ؛ سوره هود، آیه: ۱۲۰.
  38. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی می‌کنیم و تو هنگامی که آنان تیرچه‌های قرعه خود را در آب می‌افکندند تا بدانند کدام، مریم را سرپرستی کند و هنگامی که با هم در این کار ستیزه می‌ورزیدند نزد آنان نبودی؛ سوره آل عمران، آیه: ۴۴.
  39. این از خبرهای نهانی است که به تو وحی؛ سوره یوسف، آیه: ۱۰۲.
  40. این از خبرهای غیب است که ما به تو وحی می‌کنیم ؛ سوره هود، آیه: ۴۹.
  41. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد که پیش رو و پشت سرش، نگهبانانی می‌گمارد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.
  42. به آشکار و پنهان آنان داناست و آنان بر چیزی از دانش وی جز آنچه او بخواهد چیرگی ندارند؛ سوره بقره، آیه: ۲۵۵.
  43. و کلیدهای (چیزهای) نهان نزد اوست؛ سوره انعام، آیه: ۵۹.
  44. بگو: جز خداوند کسی در آسمان‌ها و زمین غیب را نمی‌داند و درنمی‌یابند که چه هنگام برانگیخته خواهند شد ؛ سوره نمل، آیه: ۶۵.
  45. « جز فرستاده‌ای را که بپسندد». سوره جن، ۲۷.
  46. «احنف بن قیس یکی از یاران رسول خدا(ص) است که پیامبر در حق او دعا کرده، مردی باهوش و عاقل بود، در هنگامه جنگ جمل به امیرالمؤمنین(ع) گفت: دوست داری با ۲۰۰ سوار برای یاری شما به لشکریانت ملحق گردم یا با جمعیت «بنی سعید» از جنگ کناره‌گیری کنم؟ که آنگاه شمشیر را از تو باز می‌دارم، امام(ع) فرمود: از جنگ کناره بگیر، احنف پس از جنگ و فتح بصره خود را به امام(ع) رساند و به یاران آن حضرت ملحق شد»؛ اسد الغابة، ابن اثیر ج۱، ص ۵۵.
  47. « بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد؛ بی‌گمان خداوند دانایی آگاه است»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
  48. شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج ۸، ص ۲۱۸.
  49. آشنایی با نهج‌البلاغه امام علی، ص۶۰-۶۲
  50. گستره علم امام از دیدگاه آیات و روایات.
  51. « و کسی که دانش کتاب نزد اوست»؛ سوره رعد، آیه ۴۳.
  52. شواهد التتریل: ج ۱، ص ۳۰۷؛ حاکم حسکانى: توضیح الدلائل، ص ۱۶۳ ، علامه شهاب‌الدین شیرازی؛ النور المشتعل: ص ۱۲۵، حافظ ابى نعیم احمد بن عبدالله شافعی؛ تتریل الایات: ص ۱۵، حافظ حسین حبرى، نسخه خطی؛ ینابیع المودة: ص ۱۰۳، علامه قندوزى حنفى، چاپ استانبول؛ ارجح المطالب: ص ۸۶ و ۱۱۱، چاپ لاهور، علامه شیخ عبیدالله حنفی؛ الجامع لاحکام القرآن: ج ۹، ص ۳۳۶، علامه ابى‌عبدالله محمد بن احمد انصاری؛ الاتقان: ج ۱، ص ۱۳ ، سیوطى.
  53. «سپس این کتاب را به کسانی از بندگان خویش که برگزیده‌ایم به میراث دادیم»؛ سوره فاطر، آیه ۳۲.
  54. مراجعه شود به شواهد التتریل؛ ج ۱، ص ۱۰۳. و ینابیع المودة؛ ص ۱۰۳، چاپ استانبول.
  55. « و گوش‌های شنونده آن را به گوش گیرند»؛ سوره حاقه، آیه ۱۲.
  56. التفسیر الکبیر: ج ۳۰، ص ۱۰۷؛ تفسیر طبرى: ج ۲۹، ص ۳۱؛ اسباب الترول: ص ۲۴۹؛ تفسیر ابن کثیر: ج ۴، ص ۴۱۳؛ الدر المنثور: ج ۶، ص ۲۶۰؛ روح المعانى: ج ۲۹، ص ۴۳؛ ینابیع المودة: ص ۱۲۰؛ نور الابصار: ص ۱۰۵؛ کنزالعمال: ج ۶، ص ۴۰۸.
  57. مجمع البیان: طبرسى، ج ۱۰ ، ص ۳۴۵، که آن را از شیعه و سنى نقل کرده است.
  58. نهج البلاغه: خطبه ۱۷۵
  59. فرقه‌اى از شیعیان تندرو (غلاة)
  60. شرح نهج البلاغه: ج ۱۰، ص ۱۴.
  61. شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۴۸ ، و ج ۱، ص ۲۰۸، که این روایت را از کتاب «الغارات» از ابن هلال ثقفى روایت کرده است. و سنان بن انس نخعى (که همان کودک مذکور در روایت است) از کسانى بود که در قتل امام حسین(ع) شرکت کرد. مراجعه شود به تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۳۷؛ کنزالعمال: ج ۱، ص ۲۲۸؛ ینابیع الموده: ص ۷۳.
  62. کنزالعمال: ج ۳، ص ۱۷۹.
  63. ذخائر العقبى: ص ۸۴؛ الصواعق المحرقة: ص ۷۷.
  64. نور الابصار: ص ۷۱؛ مناقب احمد الخوارزمى: ص ۶۰؛ مطالب السؤول: ص ۱۳.
  65. کتاب الام: ج ۴، ص ۲۳۳، فى باب الخلاف، فى قتال اهل البغى.
  66. مراجعه شود به اسد الغابه: ج ۴، ص ۱۶۹.
  67. مروج الذهب: ج ۲، ص ۴۰۵؛ الکامل لابن الاثیر: ج ۳،ص ۱۷۴ و ۱۷۵.
  68. لسان المیزان: ج ۳، ص ۴۳۹؛ اسد الغابه: ج ۴، ص ۳۵؛ منتخب کنز العمال: ج ۵، ص ۵۹؛ مسند احمد: ج ۱، ص ۱۵۶.
  69. شرح نهج البلاغه: ج ۲، ص ۱۲۵ و ۲۴۱؛ تهذیب التهذیب: ج ۷، ص ۳۵۸.
  70. شرح نهج البلاغه: ج ۱، ص ۲۱۰؛ مناقب المرتضوى: ص ۲۷۸.
  71. آگاهی امامان از غیب، ص ۶۷-۷۳.
  72. «بی‌گمان، تنها خداوند است که دانش رستخیز نزد اوست و او باران را فرو می‌فرستد و از آنچه در زهدان‌هاست آگاه است و هیچ کس نمی‌داند فردا چه به دست خواهد آورد و هیچ کس نمی‌داند در کدام سرزمین خواهد مرد»؛ سوره لقمان، آیه ۳۴.
  73. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج۲۶، ص۱۰۳.
  74. تجرید الاعتقاد، ص۲۸۲؛ کشف المراد، ص۲۵۵.
  75. محمد صادق عظیمی، سیر تطور گستره علم امام در کلام اسلامی، ص ۱۲۳-۱۳۰.
  76. رسول خدا(ص) مرا هزار باب از علم یاد داد که هر بابی هزار باب دیگر باز می‌کند؛ خصال صدوق ج۲ ص ۱۷۶.
  77. درباره اسرار غیب‌ها از من بپرسید که من وارث علوم انبیاء و مرسلین هستم؛ ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۶۹.
  78. ینابیع المودة باب ۱۴ ص ۷۰ و کشف الغمه ص ۳۳.
  79. علی بن ابیطالب دانشمندترین امت من است و در مورد آنچه پس از من اختلاف کنند داناترین آنها در داوری کردن است؛ ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۱.
  80. بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.
  81. کفایة الخصام ص ۶۷۳، شرح نهج البلاغه ج ۲ ص ۲۷۷.
  82. بپرسید از من پیش از آنکه از میان شما بروم!.
  83. ینابیع المودة ص ۷۴، ارشاد مفید ج ۱ باب ۲ فصل ۱ حدیث ۴ ، امالی صدوق مجلس ۵۵ حدیث ۱.
  84. در سینه من دریای خروشان علم در تموج است ولی افسوس که کسی استعداد فهم آنرا ندارد.
  85. دانشنامه امام علی، ج۱، ص:۱۲۵۳
  86. «آیا به شما علم غیب داده شده؟»
  87. نهج البلاغه خطبه صد و بیست و چهار، شرح نهج البلاغه ابن میثم:۱/۸۳-۸۵ و ج ۳/۱۳۸-۱۴۱.
  88. وبگاه پرسمان.
  89. وبگاه پاسخ‌گویان.
  90. آنکه در نزد او دانش کتاب است، همان امیرالمؤمنین(ع) است.
  91. وبگاه ماهنامه موعود.
  92. او دانای نهان است پس هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند. جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه: ۲۶ - ۲۷.
  93. در حقیقت، خداست که علم به قیامت نزد اوست، و باران را فرو می‌‌فرستد، و آنچه را که در رحم‌هاست می‌‌داند و کسی نمی‌‌داند فردا چه به دست می‌‌آورد، و کسی نمی‌‌داند در کدامین سرزمین می‌‌میرد، به درستی خداست که دانا و آگاه است.
  94. وبگاه ثقلین.