ظلم‌ستیزی در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-{{پایان مدخل‌های وابسته}} +{{پایان مدخل‌ وابسته}}))
خط ۵۱: خط ۵۱:
* [[عدالت‌خواهی]]
* [[عدالت‌خواهی]]
* [[عزت‌طلبی]]
* [[عزت‌طلبی]]
{{پایان مدخل‌های وابسته}}
{{پایان مدخل‌ وابسته}}


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۳۰ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۰:۳۱

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث ظلم‌ستیزی است. "ظلم‌ستیزی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ظلم‌ستیزی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

عدالت‌پروری و ظلم‌ستیزی

قیام بر ضد ستم

با توجّه به آن‌چه مطرح شد، در منطق قرآن کریم اطاعت مطلق و بدون قید و شرط از غیر معصوم معنا ندارد، بلکه بر خلاف آنان که تلاش کرده‌اند راهی برای توجیه استبداد و خودکامگی و ستم‌پذیری دست و پا کنند، منطق دین، منطق عدم انظلام و خروج بر زمامداران خودکامه و قیام بر ضد ستم است[۲۶]. پیام‌آور عزت و عدالت، به صراحت چنین آموخته است: «مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَراً فَلْيُغَيِّرْهُ‏»[۲۷].

سکوت در برابر خودکامگی زمامداران و تمکین در برابر ستم ستمگران، خودکامگی و ستمگری را نمی‌کاهد، بلکه راه آن را هموار می‌سازد و بدان دامن می‌زند؛ و از این روست که در آموزش‌های نبوی - جز آنجا که همه راه‌های مقابله با خودکامگی و ستمگری مسدود است - به ایستادگی در برابر خودکامگی و ستمگری و مقابله با آن سفارش شده و درباره کوتاهی در این امر هشدار داده شده چنان که از پیامبر اکرم(ص) روایت شده است که فرمود: «إِنَّ النَّاسَ إِذَا رَأَوَا الظَّالِمَ ثُمَّ لَمْ يَأْخُذُوا عَلَى يَدَيْهِ أَوْشَكُوْا أَنْ يَعُمَّهُمُ اللهُ بِعِقَابٍ»[۲۸].

همه مردمان در سرنوشت اجتماعی خویش سهیم‌اند و از این‌رو نمی‌توانند در قبال خودکامگی‌ها و ستمگری‌ها سکوت پیشه کنند و مقابله ننمایند و کار خود پیش گیرند، زیرا چنین سکوت و کوتاهی پیامدهایی به مراتب سخت‌تر و مصیبت‌بارتر در پی خواهد آورد. علامه طباطبایی دراین‌باره تحلیلی ارائه کرده و نوشته است که در تفسیر الدر المنثور سیوطی در ذیل آیه ﴿فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ[۲۹][۳۰] آورده شده است که ابن‌جریر، ابن قانع و طبرانی نقل کرده‌اند که علقمة بن وائل حضرمی از سلمة بن یزید جهنی روایت کرده است که وی به پیامبر گفت: «يَا رَسُولَ اللَّهِ أَرَأَيْتَ إِنْ كَانَ عَلَيْنَا أُمَرَاءُ مَنْ بَعْدِكَ يَأْخُذُونَا بِالْحَقِّ الَّذِي عَلَيْنَا وَيَمْنَعُونَا الْحَقَّ الَّذِي جَعَلَهُ اللَّهُ لَنَا نُقَاتِلُهُمْ وَنَعْصِيهِمْ»؛ (ای رسول خدا، بعد از تو تکلیف ما با زمامدارانی که بر ما حکومت می‌کنند چیست، اگر حقی را که بر گردن ما دارند بگیرند و حقی را که خداوند برای ما بر گردن آنان قرار ده است ندهند؟ آیا می‌توانیم با آنان پیکار کنیم و دشمنشان بداریم؟) رسول خدا(ص) فرمود: «عَلَيْهِمْ مَا حَمَّلُوا وَ عَلَيْكُمْ مَا حَمَّلْتُمْ»[۳۱]. (آنان مسئول وظایف خویش و شما مسئول وظایف خویشید). علامه طباطبایی پس از ذکر این حدیث یادآور شده است که در همین معنا روایات دیگری نیز نقل شده است، ولی هیچ شکی نباید کرد که اسلام با روح زنده کردن حق و میراندن باطلی که در آن هست، هرگز اجازه نمی‌دهد که ستمگران متجاهر به ستم بر مردمان مسلط شوند، و هرگز سکوت و تحمل ظلم و تعدی ستمگران و فاجران را جایز نمی‌داند، و به مردمانی که قدرت بر رفع ستم و اصلاح امور را دارند چنین اجازه‌ای نمی‌دهد. امروز در مباحث اجتماعی روشن شده است که استبداد رأی زمامداران و خودسری آنان در تحکم و زورگویی، بزرگ‌ترین خطر و پلیدترین آثار را در اجتماع دارد که یکی از آنها پدید آمدن فتنه‌ها و آشوب‌ها و جنگ‌ها است، زیرا سرانجام مردمان در این مقام برمی‌آیند که ستمگران را به حق و عدل وادارند و همین خود مایه پدید آمدن فتنه‌ها و جنگ‌ها است[۳۲].

بنابراین کوتاهی نمودن در برابر خودکامگی‌ها و ستمگری‌ها به دلیل واهمه از پیامدهای آن، جامعه را به پیامدهای سخت‌تر و گزنده‌تری مبتلا خواهد ساخت و درست آن است که در برابر این تباهی‌ها از همان ابتدا ایستادگی کرد و مقابله نمود که خودکامگی زمامداران، اساس بدبختی مردمان است و پیشوایان حق و عدل نسبت به پیروی از آنان سخت هشدار داده‌اند، چنان که پیشوای آزادگان، علی(ع) فرموده است: «أَلَا فَالْحَذَرَ الْحَذَرَ مِنْ‏ طَاعَةِ سَادَاتِكُمْ‏ وَ كُبَرَائِكُمْ الَّذِينَ تَكَبَّرُوا عَنْ حَسَبِهِمْ وَ تَرَفَّعُوا فَوْقَ نَسَبِهِمْ وَ أَلْقَوُا الْهَجِينَةَ عَلَى رَبِّهِمْ وَ جَاحَدُوا اللَّهَ عَلَى مَا صَنَعَ بِهِمْ مُكَابَرَةً لِقَضَائِهِ وَ مُغَالَبَةً لِآلَائِهِ فَإِنَّهُمْ قَوَاعِدُ أَسَاسِ الْعَصَبِيَّةِ وَ دَعَائِمُ أَرْكَانِ الْفِتْنَةِ وَ سُيُوفُ اعْتِزَاءِ الْجَاهِلِيَّةِ»[۳۳].

پیروی از گردن‌فرازان و گردنکشان و تن دادن به خواسته‌های آنان منشأ فتنه‌ها و تباه شدن‌هاست؛ آنان که به ستیز با خداوند برمی‌خیزند و خود را در جایگاه خدایی می‌بینند. سلیم بن قیس هلالی گوید: شنیدم امیرمؤمنان علی(ع) می‌فرمود: «احْذَرُوا عَلَى‏ دِينِكُمْ‏ ثَلَاثَةً... وَ رَجُلًا آتَاهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سُلْطَاناً فَزَعَمَ أَنَّ طَاعَتَهُ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْصِيَتَهُ مَعْصِيَةُ اللَّهِ وَ كَذَبَ لِأَنَّهُ لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ لَا يَنْبَغِي لِلْمَخْلُوقِ أَنْ يَكُونَ حُبُّهُ لِمَعْصِيَةِ اللَّهِ فَلَا طَاعَةَ فِي مَعْصِيَتِهِ وَ لَا طَاعَةَ لِمَنْ عَصَى اللَّهَ إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا يَأْمُرُ بِمَعْصِيَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِي الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا يَأْمُرُونَ بِمَعْصِيَتِهِ»[۳۴].[۳۵]

ستم‌ستیزی

«پیامبر خاتم(ص) در دوران جاهلیت، با گروهی که آنها نیز از ستم رنج می‌بردند، برای دفاع از مظلومان و مقاومت در برابر ستمگران هم پیمان شد. این پیمان در خانه عبدالله بن جدعان از شخصیت‌های مهم مکه بسته شد... و حلف الفضول نامیده شد. او بعدها در دوره رسالت از آن پیمان یاد می‌کرد و می‌گفت حاضر نیستم آن پیمان بشکند و اکنون نیز حاضرم در چنین پیمانی شرکت کنم»[۳۶].[۳۷].

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن کثیر، السیرة النبویة، ۱/ ۲۵۸‌
  2. همان، ۱/۲۵۸؛ الصالحی الشامی، سبل الهدی والرشاد، ۲/۱۵۴
  3. محمد بن إسحاق بن یسار، سیرة ابن إسحاق، ۲/۱۳۵؛ الطبری، تاریخ الطبری، ۲/۶۷؛ ابن أثیر‌، الکامل فی التاریخ، ۲/۶۴؛ ابن سید الناس، عیون الأثر، ۱/۱۳۲؛ الذهبی، تاریخ الإسلام، ۱/۱۴۹؛ ابن کثیر، البدایة والنهایة‌، ۳/۵۶؛ المقریزی، إمتاع الأسماع، ۴/۳۸۷؛ الحلبی، السیرة الحلبیة، ۱/۴۶۲
  4. ابن هشام الحمیری‌، السیرة النبویة‌، ۱/۸۷؛ إبن حاتم العاملی‌، الدر النظیم، ۵۳-۵۱؛ الصالحی الشامی،سبل الهدی والرشاد، ۲/۱۵۴
  5. دلشاد تهرانی‌، خلاصه سیره نبوی‌: منطق عملی، ۳۱۱
  6. ابن شعبة الحرانی‌، تحف العقول، ۳۶؛ السید محسن الأمین، أعیان الشیعة، ۱/۳۰۰
  7. الازدی، الکامل فی اللغه و الادب، ۱/۸
  8. الحسینی اللواسانی، نور الأفهام، ۱/۳۴۷
  9. «اوست آنکه بر شما درود می‌فرستد- و فرشتگانش (نیز)- تا شما را به سوی روشنایی از تیرگی‌ها بیرون برد و با مؤمنان بخشاینده است» سوره احزاب، آیه 43.
  10. جاویدی، قاموس عدالت: بررسی مبانی نظری و عملی مفهوم عدالت در کلام مقام معظم رهبری، ۱۲۵
  11. دلشاد تهرانی، ۴۴۱
  12. «و در راه خداوند با آنان که با شما جنگ می‌کنند، جنگ کنید اما تجاوز نکنید که خداوند تجاوزکاران را دوست نمی‌دارد» سوره بقره، آیه 190.
  13. البلاغی‌، الرحلة المدرسیة‌، ۲/۲۲۹
  14. دلشاد تهرانی‌، ۴۴۷-۴۴۶‌
  15. «جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه 10.
  16. ابن شهر آشوب، مناقب آل أبی طالب‌، ۲/۳۲
  17. محمدی، روح‌الله، فصلنامه کوثر، بررسی ظلم‌ستیزی و عدالت‌گستری در سیره انبیاء از منظر قرآن کریم (مقاله)، ص41-45.
  18. نه ستم کنید و نه زیر بار ظلم بروید؛ سوره بقره، آیه:۲۷۹.
  19. "مَنْ‏ مَشَى‏ إِلَى‏ ظَالِمٍ‏ لِيُعِينَهُ‏ وَ هُوَ يَعْلَمُ أَنَّهُ ظَالِمٌ، فَقَدْ خَرَجَ مِنَ الْإِسْلَامِ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ وسائل الشیعه، ج۱۷، ص۱۸۲.
  20. تکه نخ یا ابریشم به‌هم‌پیچیده که در دوات می‌گذارند و مرکب روی آن می‌ریزند (فرهنگ عمید).
  21. " إِذَا كَانَ‏ يَوْمُ‏ الْقِيَامَةِ نَادَى‏ مُنَادٍ أَيْنَ‏ الظَّلَمَةُ وَ أَعْوَانُ‏ الظَّلَمَةِ وَ أَشْبَاهُ‏ الظَّلَمَةِ حَتَّى مَنْ بَرَى لَهُمْ قَلَماً أَوْ لَاقَ لَهُمْ دَوَاتاً قَالَ فَيُجْمَعُونَ فِي تَابُوتٍ مِنْ حَدِيدٍ ثُمَّ يُرْمَى بِهِمْ فِي جَهَنَّمَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ ارشاد القلوب، ج۱، ص۱۸۶.
  22. سبحانی، محمد تقی و برنجکار، رضا، معارف و عقاید، ج۱، ص۲۴۵ - ۲۵۳.
  23. الطبقات الکبری، ص ۱۰۳؛ السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۹۰ و شرف المصطفی، ج ۱، ص ۴۰۰.
  24. تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۷۷؛ السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۳۴۲ و ذهبی، تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۵۰۴.
  25. ر.ک: اخلاقی، معصومه فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص ۱۱۱-۱۱۲.
  26. ر.ک: میزان الحکمة، ج۱، ص۱۸۵-۱۸۶: وُجُوبُ الْخُروجِ عَلَی أَئِمَّةِ الْجَوْرِ.
  27. «هر که [از شما] کاری زشت را ببیند، باید بر آن اعتراض کند». مسند احمد بن حنبل، ج۳، ص۴۹ و ۵۴؛ صحیح مسلم، ج۲، ص۲۲؛ سنن ابن ماجة، ج۱، ص۴۰۶، ج۲، ص۱۳۳۰؛ سنن أبی داود، ج۱، ص۲۶۰؛ ج۲، ص۴۳۷؛ أبوعبدالرحمن احمد بن شعیب النسائی، سنن النسائی، بشرح جلال‌الدین السیوطی و حاشیة السندی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، ج۸، ص۱۱۱؛ أبوبکر احمد بن علی الرازی الجصاص، احکام القرآن، الطبعة الاولی، دارالکتب العلمیة، بیروت، ۱۴۱۵ ق. ج۲، ص۳۸، ج۳، ص۵۳۱؛ أبومحمد علی بن احمد بن حزم الاندلسی، المحلی، تحقیق احمد محمد شاکر، دارالجبل، بیروت، ج۱، ص۲۷، ج۲، ص۱۹۰، ج۸، ص۱۷۲، ج۹، ص۳۶۱، ج۱۰، ص۴۳، ج۱۱، ص۲۵؛ السنن الکبری، ج۳، ص۲۹۷، ج۶، ص۹۵، ج۷، ص۲۶۶، ج۱۰، ص۹۰؛ شمس‌الدین أبو بکر محمد بن احمد بن سهل السرخسی، المبسوط، دارالمعرفة، بیروت، ۱۴۰۶ ق. ج۲، ص۳۷؛ أبوبکر بن مسعود الکاشانی، بدائع الصنائع، الطبعة الاولی، المکتبة الحبیبیة، پاکستان، ۱۴۰۹ ق. ج۱، ص۲۷۶؛ موفق الدین أبومحمد عبدالله بن احمد قدامة، المغنی، دار الکتاب العربی، بیروت، ج۲، ص۲۴۴؛ عوالی اللآلی، ج۱، ص۴۳۱؛ الجامع الصغیر، ج۲، ص۶۰۲؛ کنزالعمال، ج۳، ص۶۶ و ۷۳؛ مستدرک الوسائل، ج۱۲، ص۱۹۲.
  28. «اگر مردمان ستمگری را ببینند و او را از ستم بازندارند، ممکن است خدای متعال مجازات آن ستمگر را به این مردمان نیز تعمیم دهد». السنن الکبری، ج۱۰، ص۹۱.
  29. «بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  30. ﴿قُلْ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْهِ مَا حُمِّلَ وَعَلَيْكُمْ مَا حُمِّلْتُمْ وَإِنْ تُطِيعُوهُ تَهْتَدُوا وَمَا عَلَى الرَّسُولِ إِلَّا الْبَلَاغُ الْمُبِينُ «بگو: از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و اگر رو بگردانید جز این نیست که آنچه بر گردن او نهاده‌اند بر اوست و آنچه بر گردن شما نهاده‌اند بر شماست و اگر از او فرمان برید راهیاب می‌شوید و بر (عهده) پیامبر جز پیام‌رسانی آشکار نیست» سوره نور، آیه ۵۴.
  31. الدر المنثور، ج۵، ص۵۴-۵۵.
  32. تفسیر المیزان، ج۱۵، ص۱۵۸.
  33. «هان زنهار! زنهار! از پیروی سران و بزرگانتان. هان پس بترسید و برکنار باشید از فرمان بردن سران و بزرگانتان، همانان که با تبار خود بزرگی فروختند، و نژاد خویش را برتر دیدند، و کارهای زشت و ناروای خود را بر گردن پروردگارشان انداختند، و نیکی خدا به خویشتن را نادیده انگاشتند، به ستیزیدن در برابر فرمان او، و پیروزی جستن در برابر بهره‌های او. پس آنان پایه‌های شالوده عصبیت، و ستون‌های فتنه، و شمشیرهای بالیدن به جاهلیتند». نهج‌البلاغه، خطبه ۱۹۲.
  34. «از سه کس بر دین خودتان بترسید!... کسی که خدای عز و جل قدرتی به دست او داده باشد و او گمان کند که اطاعت او، اطاعت خداست و سرپیچی از فرمان او، سرپیچی از فرمان خداست. در حالی که چنین نیست، زیرا فرمانبرداری مخلوق در معصیت خالق جایز نیست و نباید چنین کرد، و مخلوق را نزیبد که دلبند گناه شود؛ پس نه در راه معصیت الهی باید از کسی فرمان برد و نه بر فرمان شخص گنهکار بایستی درآمد. فقط می‌بایست از خداوند و فرستاده‌اش و جانشینان او فرمان برد؛ و این که خداوند دستور داده است که فقط از دستورات پیامبر اطاعت شود، برای این است که او معصوم است و پاک، و به نافرمانی خدا دستور نمی‌دهد؛ و این که فقط به اطاعت جانشینان او امر کرده است، برای این است که آنان نیز معصومند و پاک، و به نافرمانی خدا دستور نمی‌دهند» الخصال، ج۱، ص۱۳۹؛ بحارالانوار، ج۷۵، ص۳۳۷-۳۳۸.
  35. دل‍ش‍اد ت‍ه‍ران‍ی‌، م‍ص‍طف‍ی‌، سیره نبوی، ج۲، ص ۲۱۸.
  36. مرتضی مطهری، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی اسلامی، ص۲۳۶.
  37. اردشیری لاجیمی، حسن، سیره نبوی از نگاه استاد مطهری ص ۴۹.